مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
نمادهای دینی
حوزه های تخصصی:
پل تیلیش (1965-1886) متکیم مسیحی آلمانی-آمریکایی است که زبان دین را نمادین می داند. به این معنا که حوزه دین سرشار از نمادهای دینی است. این نماد ها دارای ویژگی هایی هستند که آنها را برای بیان آموزه ها و مقاصد دینی توانمند می سازد. از جمله ویژگی های نمادها بازنمایی است که همچون نشانه ها به امری ورای خود اشاره می نمایند. اما نمادها (بر خلاف نشانه ها که اموری قراردادی و اختیاری هستند) اموری هستند که از ناخودآگاه جمعی انسان ناشی شده اند واز قدرت و معنای متعالی امر نمادین بهره مند هستند.نمادهای دینی در قالب های مختلف، مانند اشیا و اشخاص و رویدادهای طبیعی ظهور می کنند وتنها قابلیت آنها برای موقعیت دینی است که به آنها معنای نمادین می بخشد. بنابراین نماد دینی باید در معنای متناهی نفی گردد تا معنای اصیل آن در اشاره به امر متعالی اثبات گردد.
تبیین و نقد نظریه نمادین پل تیلیش در زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پل تیلیش (1886 - 1965) متکلم مسیحی آلمانی است که زبان دین را نمادین می داند. به این معنا که حوزه دین سرشار از نمادهای دینی استو نماد دینی را نمادی می داند که بیانگر دلبستگی واپسین باشد. از دیدگاه تیلیش، تمام گزاره های دینی نمادین هستند مگر یک گزاره که «خدا خودِ هستی است» و هر چیز دیگری غیر از این گزاره درباره او بگوییم، نمادین است. تیلیش معتقد است خدا یک وجود در میان سایر وجودات نیست، بلکه خدا خودِ وجود است و نمی توان او را در کنار سایر موجودات، موجود دیگری شمرد، چرا که لازمة موجود بودن خدا در میان سایر موجودات، محدودیت و متناهی بودن اوست. نگارندگان در این مقاله، ضمن تبیین این نظریه آن را نقد می کنند و نتیجه می گیرند که شاید بتوان گفت بیان نمادین در دین و به تبع آن در قرآن وجود دارد، اما نه اینکه کل زبان دین، نمادین باشد. چرا که علاوه بر اشکال های وارد شده بر نظریه تیلیش و نقض نظریه های خودش در عمل، هدف ارسال رُسل و انزال کُتب، هدایت همگانی مردم است و این صورت نمی گیرد مگر اینکه عموم مردم توان فهم سخن خداوند را داشته باشند. از این رو حکمت حدوث دین اقتضا می کند زبان هدایت، زبان فراگیر، آشکار و فهم شدنی برای عموم باشد.
هویت دینی، تفاوت و حقوق بشر
حوزه های تخصصی:
حقوق بشر، هویت دینی و تمایز قلمرو عمومی وخصوصی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، تحلیلی از مسئلة اصلی نظریه و رویة قضایی حقوق بشر را بسط می دهیم. مشکل به برخورد با هویت دینی در دولت هایی مربوط می شود که مدعی دفاع از معیارهای حقوق بشر در اروپا هستند. این مشکل - به عنوان مثال - خود را در قالب ممنوعیت اعمال مذهبی خاصی نشان داده است که تصور می شود اصول مطابق با مبانی دولت در برخی از حکومت های اروپایی را نقض می کند. از جملة این اعمال مذهبی می توان به پوشیدن روسری و سایر موارد مذهبی توسط کسانی که وظایفی دولتی برعهده دارند (مانند کارمندان دولت و معلمین) یا کسانی که به اماکن عمومی وارد می شوند (مانند محصّلان مدارس و دانشگاه های دولتی)، اشاره کرد.
صرف الوجود و مسئله ی زبان نمادین (بررسی نظریّه ی نمادگرایی تیلیش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پل تیلیش یکی از تأثیرگذارترین فیلسوفان و الاهی دانان مسیحی در قرن بیستم است. او نظریّه ی جدیدی را در باب سخن گفتن از خدا طرح کرده است که امروزه به نظریّه ی نمادگرایی مشهور است. او در این نظریّه نشان می دهد که نمی توان به نحو حقیقی در باب خدا سخن گفت و زبان دین، زبان نمادهاست. تیلیش نظریّه ی نمادگرایی خود را بر مبنای پیش فرض های هستی شناختی اش مبتنی می کند. بنابر مبنای هستی شناختی او هرچند خدا به عنوان صرف الوجود و وجود متعال از انسان متمایز است؛ امّا انسان در هستی با خدا سهیم است و از همین روست که انسان در عین بیگانگی با خداوند یگانه است. لازمه ی چنین پیش فرضی بهره گیری از نمادهای دینی در سخن گفتن از خداست. تیلیش برای پیش برد این دیدگاه خود ابتدا ویژگی های نمادها را نشان می دهد و سپس نمادهای دینی را تعریف و مراتب آن ها را بیان می کند. او در پایان نشان می دهد که نمادهای دینی از ویژگی دوگانه ای بهره مند هستند که همزمان دو ساحت متفاوت را در مقابل ما می گشایند؛ زیرا با تمسّک به این نمادها از یک سو می توان خدا را وجود متعال و به کلّی دیگر معرّفی کرد و از سوی دیگر می توان با او رابطه ی وجودی و شخصی برقرار نمود.
جامعه شناسی احساسات مذهبی در زندگی روزمره (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پویائی زندگی دینی در جامعه ایرانی، توجه کردن به احساسات مذهبی را ضروری می کند. تاکنون در بحث های جامعه شناسی دین، به بعد احساسی آن توجه کافی نشده است. پژوهش حاضر که با استفاده از رویکرد کیفی و انجام مصاحبه عمیق با 12 نفر از دانشجویان عضو تشکل بسیج اسلامی و نهاد رهبری در دانشگاه تهران انجام شده است، با رویکردی جامعه شناختی به طور خاص احساسات دینی را در این گروه از دانشجویان تفسیر می کند. احساسات دینی با توجه به مفهوم رژیم احساسیِ برگرفته از کار ریس و وودهد (2010) بررسی می شوند که در آن روابط دیالکتیکی بین فرد، جامعه و نمادها اهمیت دارد. از ارتباط های دیالکتیکی میان این سه عنصر، در حالت داشتن یا نداشتن تعادل، در کل 12 فرایند شکل می گیرد. نتایج پژوهش نشان می دهند رژیم احساسی دانشجویان مطالعه شده، به سمت فرایندی تمایل دارد که در این پژوهش «سوژه سازی حاد» نامیده شده است؛ یعنی ممکن است یک نماد مذهبی همچون عاملی قدرتمند و نه پدیده ای ساخته دست بشر، در ذهن کنشگر نقش بندد و او را به واکنش شدید احساسی ترغیب کند. افراد شرکت کننده در این مطالعه، در رابطه با سه گونه متفاوت نمادهای دینی، یعنی نمادهای انسانی (جاندار)، غیرانسانی (بی جان) و نیمه انسانی (نیمه جاندار)، احساسات شدید دینی را تجربه می کنند. درانتها الگوی رژیم احساسی ذکرشده، نقد و بررسی می شود.
آسیب شناسی تربیتی سطحی نگری در مواجهه با نمادهای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، آسیب شناسی سطحی نگری در مواجهه با نمادهای دینی بود. شخصیت ها، اعمال، اشیاء، مکان ها و زمان های خاص که نزد پیروان ادیان مختلف، مقدس شمرده می شود و به نوعی با آداب و رسوم اجتماعی آن ها پیوند خورده، نماد دینی نام دارد. باتوجه به نقش و جایگاه نمادهای دینی در برنامه های تربیتی، پرسش این است که سطحی نگری در مواجهه با نمادهای دینی و بسندگی به ظواهر این نمادها چه آسیب هایی را در مسیر تربیت دینی به دنبال دارد؟ تحقیق حاضر، ضمن اشاره به نمونه هایی از گرایش مذکور که در قرآن و حدیث مورد توجه قرار گرفته، آسیب های این پدیده را با روش تحلیل متن و در برخی موارد تحلیل منطقی مورد بررسی قرار داده است. براساس یافته های پژوهش، زمانی که ظاهر یک امر دینی در مقابل باطن آن اهمیت بیشتری بیابد و تلاش افراد تنها معطوف به ظواهر آن باشد، امر دینی مورد تهدید و آسیب جدی قرار می گیرد و آسیب هایی چون در حاشیه ماندن تکالیف اصلی، تصدی گری ناصالحان در امور دینی، منزوی شدن عالمان و صالحان، برقراری ارتباط آسیب زا با انسان ها و اشیاء، ترویج خرافات و رسوم غلط اجتماعی و بی حرمتی به نمادها و مقدسات را در پی خواهد داشت.
نقش نمادهای آیینی و دینی در نشانه های بصری گرافیک معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۳ بهار ۱۳۹۱ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
135 - 161
اعتقادات مذهبی در حافظه جمعی جامعه، از گذشته در قالب نماد محفوظ مانده و در آثار هنری نمود بصری یافته است. در این مقاله با بررسی ادیان و اعتقادات ایرانی میتراییسم و زرتشتی در بستر تاریخی گذار به دوران اسلامی و با شناخت آموزه ها و تعالیم و آثار شکل گرفته تحت عنوان هنر این ادیان، ارتباطات درونی میان نمادهای نظری، بصری و زیبایی شناسی آنها و نمادهای اصلی موجود در آثار ایرانی بررسی شده است. از این رو نویسندگان مقاله با روش تحلیل و مقایسه اسناد هنر ایران به بررسی مبانی نظری و اعتقادات جاری در ادیان مورد بحث پرداخته اند و پس از استخراج نشانه های نظری پشتیبانی کننده نمادها، مؤلفه های قابل تصویرگری در آنها را مطرح کرده اند. با بررسی ساختار تاریخی فرهنگی، لایه های معنایی مستتر بنیان اعتقادی محکمی، در پس هر یک از نشانه های موجود یافته شده که مبین نقش سازنده ادیان ایرانی در نشانه های بصری گرافیک معاصرمان است.
مقاله حاضر کوششی برای بازخوانی هویت ایرانی با تکیه بر نقش سازنده نشانه ها و نمادهای به جای مانده از ادیان و آیین های ایرانی است، به طوری که رهاورد کاربرد این نشانه ها در آثار گرافیک هنری که خود نقش رسانه در جامعه را ایفا می کند، حفظ و تقویت همبستگی و انسجام فرهنگ ملی ایرانیان است.
جهت بررسی هویت اجزای سازنده گرافیک ایران، یک جامعه نمونه از آثار هنرمندان نسل های مختلف گرافیک ایران متشکل از: استاد قباد شیوا، استاد فرشید مثقالی، فرزاد ادیبی، رضا عابدینی و ایمان راد انتخاب شده است. در ادامه نمادهای برگرفته از هنر ایرانی که طی مطالعه در بخش بررسی ادیان استخراج شده در آثار افراد جامعه نمونه مورد سنجش آماری قرار گرفته و نتایج به دست آمده در جدول شماره ۱ ارائه شده است.
تبیین نظریه نمادین پل تیلیخ و واکاوی کارایی آن در ساحت قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال بیستم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
203 - 216
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهمّ امروزی فلسفه دین که با دانش های زبان شناسی، کلام و تفسیر گره خورده است، مسئله ی «زبان دین» یا «زبان دینی» است. در عصر حاضر متفکران غربی نوعاً با طرح نظریه هایی چون نمادانگاری، کارکردگرایی، تمثیل انگاری، و اسطوره پنداری زبان دینی را غیر شناختاری و فاقد بار معرفتی دانسته اند. در این میان، پل تیلیخ (1886 1965)، متکلم مسیحی آلمانی امریکایی، زبان دین را نمادین می داند. از نگاه وی، دین همان شناخت امر متعالی و پیوند قلبی با اوست و چون امر متعالی نامحدود و دست نایافتنی است گزاره های دینی نمی توانند با زبان عادی از آن سخن بگویند و ناچار زبان دین زبان نمادین خواهد بود. در مقالۀ حاضر، پس از تبیین و تحلیل دقیق نظریۀ نمادین پل تیلیخ، از چالش های فراوان این نظریه سخن گفته شده است؛ ابهام مفهومی، ابهام در نتایج، تناقض میان نظریه و عملکرد صاحب آن، خلط میان نماد و زبان نمادین، خلط مفهوم و مصداق وجود الهی، و به ویژه غیر معرفت بخش بودن گزاره های دینی از جملۀ این چالش هاست. افزون بر این، تفاوت ها به لحاظ بستر، آموزه ها، چالش ها، و راهکارها میان فضای «کتاب مقدس» و «الهیات مسیحی» از یک سو و «قرآن» و «الهیات اسلامی» از سوی دیگر چنان عمیق و اساسی است که به فرض کارآمدی نظریۀ تیلیخ در الهیات مسیحی نمی تواند در ساحت قرآن کارایی داشته باشد.