فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۲۱ تا ۱٬۸۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to explain the effectiveness of the model of established methods in autism (functional behavior analysis of ABA, Snowlen, and Dosa) based on the level of attention in children with autism spectrum disorder in Tehran. Methodology: The research method was quasi-experimental with a pretest-posttest design with a control group. The statistical population of this study was all children with autism spectrum disorder in Tehran in public and private educational and rehabilitation centers in 2018. By available sampling method, 48 people were selected and randomly divided into 4 intervention groups by applied behavior analysis method. , Snozelen, dosa and control group were divided. Data were collected based on the Connors Scale Scale (Parent Form) (1999), a modified review checklist, and the Wechsler intelligence test. Descriptive and inferential statistical methods and multivariate analysis of covariance were used to eliminate the pretest effect using SPSS software was used. Findings: The results showed that all three methods of functional behavior analysis of ABA, Snozlen and Dosa had a significant effect on increasing attention compared to the control group. Also, ABA applied behavior analysis method had a greater effect on improving attention in the three measurement stages than the other two experimental groups. Conclusion: The findings of the study showed that the use of these interventions and educational programs as a method in improving and rehabilitating children with this disorder is useful, so the use of this method is recommended. The results showed that the difference between the analysis of functional behavior of ABA, Snozlen and Dosa with the control group was significant at the level of 0.05, so it can be said that all three methods of functional behavior analysis of ABA, Snozlen and Dosa compared to the control group had a significant effect on increasing attention.
Presenting an Aggression Prediction Model in Teenagers based on Family Cohesion and Communication Patterns with the Mediating Role of Resilience(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: the aim of the present research was to present an aggression prediction model in teenagers based on family cohesion and communication patterns with the mediating role of resilience. Methodology : this cross-sectional study was of correlation type. The research population consisted of second grade high school students of Tehran city in academic year 2019-2020. The research sample consisted of 500 individuals chosen through multistage cluster sampling method. They responded to the following instruments: Novaco Anger Scale and Provocation (Novaco, 1986), communication patterns (Ritchie and Fitz Patrick, 1990), family cohesion (Olson et al., 1985), and resilience (Connor and Davidson, 2003). The data were analyzed by Pearson correlation coefficient and structural equations modeling in SPSS and AMOS 22. Findings : the results showed that the aggression prediction model in teenagers based on family cohesion and communication patterns with the mediating role of resilience had good fit. Further, conformity-oriented communication pattern did not have a direct significant effect on resilience and aggression in teenagers and indirect significant effect with the mediating role of resilience on aggression in them (P>0.05). However, the conversation-oriented communication pattern and family cohesion had a direct significant effect on resilience and aggression in teenagers as well as indirect significant effect with the mediating role of resilience on aggression in them (P<0.05). Conclusion : according to the obtained results, for reducing aggression in teenagers, the extent of conversation communication pattern and family cohesion can be promoted in them through organizing educational workshops.
میدان قالی دستبافت بر اساس نظریه کُنش(پراتیک) پی یر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قالی دست بافت ایران به عنوان هنر بومی و ملی و متن فرهنگی جامعه، امروزه با مشکلات و چالش های متعددی مواجه است. تبیین دلایل این مشکلات یا بخشی از آن ها، علیرغم حضور این محصول فرهنگی در زندگی اجتماعی، کم تر از منظر جامعه شناسی بررسی شده است. نظریه عمل بوردیو یکی از مهم ترین نظریات در حوزه جامعه شناسی هنر است که امکان تحلیل حوزه های مختلف هنری را فراهم آورده است. واکاوی و تلاش برای صورت بندی میدان قالی مطابق با این نظریه، موضوع این پژوهش است. از آن جایی که قالی دست بافت شامل میدان های متعدد است، بنابراین در این پژوهش سه میدان بازار(تولیدکنندگان و صادرکنندگان عمده)، طراحان و بافندگان، که بیش از سایر میدان ها در قاب این نظریه و منظومه بوردیو نزدیک است، مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرارگرفته است. از این رهگذر، هنر قالی بافی و قالی دست بافت مطابق با مبانی نظریه کنش بررسی و تحلیل می شود. برخی از یافته-های پژوهش چنین است : از میان میدان های قالی، میدان بازار از دایره وسیع تر برخوردار بوده و به بینش و نظر بوردیو در ارتباط با میدان و کنش گران و تلاش برای کسب قدرت و سرمایه نزدیک تر است. کنش گران این میدان ضمن تعلق داشتن به طبقه مرفه و برخوردار از انواع سرمایه ها، در تلاش و رقابت و اعمال قدرت و خشونت نمادین با یکدیگر برای کسب سرمایه و منابع بیش تر هستند. کنش گران طراح و بافنده در زُمره طبقات میانی و فرودست و محروم از سرمایه ها و دیگر منابع هستند. در میدان طراحان و بافندگان ضمن تلاش بازیگران برای کسب سود، رقابت و قدرت نمادین شکل نمی گیرد. از این رو که
آماتوریسم به مثابه کنشی اخلاقی و سیاسی در موسیقی: نگاهی به تحلیل نشانه شناختی موسیقی در آثار رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی مسئله تحلیل نشانه شناختی موسیقی از منظر رولان بارت می پردازد. تحلیل نشانه شناختی موسیقی به این دشواری بر می خورد که موسیقی نظامی نشانه ای نیست. دلالت، که مسئله اصلی نشانه شناسی است در موسیقی غایب است. بررسی بارت از موسیقی دست آوردهای مهمی برای موسیقی و نشانه شناسی دارد، زیرا از طرفی این رویکرد به تحلیل بدیعی از موسیقی منجر می شود و از طرف دیگر توان نشانه شناسی را در بررسی تولیدات هنری را گسترش می دهد. اما هرچند بارت نشانه شناس است، چیزی به عنوان نشانه شناسی موسیقی به شکل مجزا در آثار او وجود ندارد. این پژوهش تلاش می کند با توجه به تفکر رولان بارت و بحث های او درباره موسیقی، عناصر اصلی نوعی نشانه شناسی موسیقی مبتنی بر تفکر بارت را توضیح دهد. ما برای بررسی این مسئله از شاخه های مختلف علوم انسانی هم چون فلسفه، روانکاوی و علوم اجتماعی یاری گرفته ایم همچنین این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای با رویکرد توصیفی تحلیلی نگاشته شده است. بارت برای بررسی موسیقی از دو مفهوم آماتوریسم و نا به هنگام استفاده می کند که در این مقاله شرح داده می شوند. از خلال این بررسی ها پژوهش حاضر سعی دارد مسئله جدایی بین هنر مدرن و جامعه را بازاندیشی کند. با برجسته کردن مسئله بدن از طریق تحلیل موسیقی می توان با کمک تفکر بارت راه برون رفتی از این جدایی یافت که نه به معنی بازگشت به گذشته باشد و نه پافشاری بر منطق مدرن.
بازنمایی تولید دانش رهبری و مدیریت آموزشی در مجلات تخصصی بین المللی و پایگاه های داده جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
۱۴۴-۱۱۳
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بازنمایی تولید دانش رهبری و مدیریت آموزشی اعضای هیئت علمی گروه مدیریت آموزشی دانشگاه های دولتی ایران در مجلات تخصصی بین المللی و پایگاه های وب آو ساینس و اسکوپوس در نظر گرفته شد. مواد و روش ها: جستجوی جامعی بدون محدودیت زمانی در 8 مجله تخصصی بین المللی رهبری و مدیریت آموزشی و پایگاه های وب آو ساینس و اسکوپوس انجام شد. تعداد 150 مقاله استخراج و تمامی آنان تجزیه وتحلیل شدند. اطلاعات مورد نیاز شامل عنوان مقالات و مجلات، سال انتشار، نویسنده (نویسندگان)، جنسیت، وابستگی سازمانی، کلمات کلیدی، تعداد استنادها و چکیده با استفاده از چک لیست استخراج گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد در سال های اخیر تعداد مقالات نمایه شده در اسکوپوس و وب آو ساینس افزایش یافته است. نقش زنان در انتشار مقالات پررنگ بوده به گونه ای که 122 زن در انتشار 67/56 درصد مقالات حضور داشتند. حوزه «آموزش عالی» طیف گسترده ای از مقالات (33/47 درصد) را به خود اختصاص داده بود. با بررسی عناوین مجلات مشخص شد تنوع مجلات بسیار زیاد بوده و فقط 8 مقاله (33/5 درصد) در مجلات تخصصی بین المللی رهبری و مدیریت آموزشی منتشر شده بودند. 18 مقاله (6/10 درصد) نویسنده (نویسندگانی) داشتند که وابستگی سازمانی آن ها خارج از کشور ایران بود. میانگین استناد مقالات نمایه شده در اسکوپوس 01/3 و وب آو ساینس 78/1 بود. این ادبیات با کانون های موضوعی متمرکز بر مسائل پیرامون رهبری و رفتار سازمانی بود. این بررسی 8 حیطه اصلی (رهبری و مدیریت، ارزشیابی، مدیریت دانش، فرهنگ سازمانی، اقتصاد آموزش، یاددهی-یادگیری، رفتار سازمانی و عملکرد سازمانی) را شناسایی کرد. همچنین یافته ها تغییر پارادایم از «مدیریت» به «رهبری» را نشان دادند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش می تواند بینش و درک عمیق تری از کمیت و کیفیت تولیدات دانش رهبری و مدیریت آموزشی به وجود آورد تا در تصمیمات آینده برای گروه مدیریت آموزشی راه گشا باشد و اعضای هیئت علمی تلاش های خود را متمرکز جهت هایی کنند که بیشترین نوید را در تقویت دانش رهبری و مدیریت آموزشی ایران به ارمغان آورد.
Explaining the Causal Model of Perceived Competence on Psychological Capital with the Mediating Role of Academic Emotions of Tenth Grade Male Students in the Second Year of High School in Tehran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to investigate the causal pattern of perceived competence on psychological capital mediated by the academic emotions of 10th grade male high school students in Tehran. Methodology: The research method was applied in terms of purpose, quantitative approach, cross-sectional in terms of data collection time and correlational in terms of research method. The statistical population of this study consisted of all tenth grade male students of the second year of high school in Tehran in the academic year 2019-20, from which 510 people were selected by multi-stage cluster random sampling. In this study, the tools of perceived competence (De Perna and Elliott, 2000), psychological capital (Lutans, 2011) and academic excitement (Pekrun, et al., 2005) were used, all of which had acceptable validity and reliability. SPSS-V23 and Amos-V8.8 software were used to analyze the data. Structural equation modeling was also used to answer the research hypotheses. Findings: The research findings showed that the model has a good fit. The results showed that perceived competence has an effect on psychological capital in students. Academic excitement affects the psychological capital of students. Perceived competence also affects psychological capital through the mediation of academic emotions. Conclusion: Therefore, it can be said that increasing psychological capital and perceived competence can improve the academic excitement in students.
The Role of Cognitive Emotion Regulation in Predicting High-Risk Behaviors Mediated by Welfare School for 14-17 Year Old Girls in Saravan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to investigate the role of cognitive emotion regulation in predicting high-risk behaviors mediated by the well-being of 14-17 year old girls in Saravan city. Methodology: This research was descriptive and correlational and was conducted by structural equation modeling based on the partial least squares approach. The statistical population included all 14 to 17 year old male students in Saravan in the academic year 2019-20, and 400 of them were selected by random sampling. The collection tools included questionnaires of prevalence of high-risk behaviors Zadeh محمدi (2008), cognitive emotion regulation of Garnefski et al. (2002). The collected data were analyzed using Pearson correlation coefficient in SPSS software and structural equation model by Lisrel software. Findings: Findings from Pearson correlation coefficient showed that there is a significant positive and negative correlation between the total score of high-risk behaviors with emotion regulation and school well-being at 99% confidence level, respectively, and the structural equation model shows the indirect effect of high-risk behaviors with emotion regulation with School welfare mediation was significant with a coefficient of 0.78, so it can be said that high-risk behaviors with emotion regulation have a significant relationship with school welfare mediation. Conclusion: According to the research results, the hypothesis that the level of high-risk behaviors in female adolescent students can be predicted based on emotional behaviors and mediation of school well-being was confirmed
بررسی جامعه شناختی تاثیر تغییرات سبک زندگی بر معنا بخشی به زندگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بیماران به ویژه مادران که خود نقش مراقبت و پرستاری از اعضای خانواده را به دوش می کشند، در هنگام ابتلا به بیماری های صعب العلاج، نیازمند همدلی و مساعدت اطرافیان خود می باشند. سبک زندگی هر خانواده و فرد می تواند در معنا بخشی به زندگی و در نتیجه چگونگی مواجهه آن فرد با مشکلاتی چون بیماری صعب العلاج، تعیین کننده باشد. هدف از این پژوهش، شناخت تأثیر سبک زندگی بر معنا بخشی به زندگی مادران دارای بیماری صعب العلاج است. محقق در این پژوهش با رویکرد کمّی و روش پیمایش با استفاده از دو ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ هنجار یابی شده سبک زندگی و معنای زندگی اطلاعات جمع آوری شد . نمونه 383 نفر از مادرانی بود که دارای بیماری صعب العلاج بودند و به سه بیمارستان امام رضا ، امام حسین و جم در شهر تهران در سال 1398 مراجعه کرده بودند. نتایج بدست آمده از تحقیق حاکی از آن است که بین سبک زندگی و درآمد مادران دارای بیماری رابطه معنی دار وجود دارد و سبک زندگی در گروه های شغلی و تحصیلی مختلف، دارای رابطه معنی دار متفاوت با معنابخشی به زندگی است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی نشان دهنده تاثیر سبک زندگی بر معنابخشی به زندگی می باشد.
بحران معیشت و انقلاب مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محققان تاریخ انقلاب مشروطیت ایران در بررسی ریشه های اقتصادی آن بر نقش ناکارآمدی ساختار اقتصاد کلان، فساد، کسری بودجه مزمن، فقدان زیرساخت های اقتصادی، دیون خارجی و پیامدهای منفیِ قرار گرفتن ایران در مدار مناسبات اقتصاد سرمایه داری توجه و تأکید کرده اند. نوشتار حاضر ضمن تأیید نقش عوامل یاد شده در آغاز نهضت مشروطه خواهی در ایران، به علل اقتصادی انقلاب مشروطه از دریچه نقش عوامل معیشتی توجه کرده است و این موضوع را با تأکید بر این پرسش اساسی بررسی می کند که آیا وضعیت معیشتی ایران، در دهه منتهی به انقلاب مشروطیت، در آغاز حرکت مشروطه خواهی ایرانیان تأثیر داشته است؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که آسیب های ناشی از اقتصاد سیاسی ایران، به طرز محسوسی در وضعیت معیشتی مردم بازتاب یافته بود و این امر سبب بروز بحران در معیشت و به تبع آن نارضایتی های عمومی و شورش های موضعی شده و با بی پاسخ ماندن نارضایتی ها و شورش ها راه برای انقلاب مشروطیت هموار شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد بحران معیشت زمینه شکل گیری شورش های معیشتی و به دنبال آن طرح مطالبات سیاسی را در انقلاب مشروطیت فراهم کرد. روش پژوهش حاضر، تاریخی با رویکرد توصیفی تحلیلی است. هدف پژوهش حاضر تبیین نسبت متغیرهای اقتصادی با جنبش انقلابی مشروطیت ایران است.
بررسی جامعه شناختی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و رضایت از زندگی در بین شهروندان شهر شهرضا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع رضایت از زندگی، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار تحقیق پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS، به دنبال بررسی رابطه ی سرمایه اجتماعی و رضایت از زندگی در بین شهروندان شهر شهرضا به عنوان هدف اصلی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شهر شهرضا می باشد که تعداد آنها 110000 نفر و 384 نفر از افراد 18 سال به بالای آنان با استفاده از فورمول کوکران به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته شده است. روش نمونه گیری در این پژوهش شیوه نمونه گیری دو مرحله ای با استفاده از نمونه گیری خوشه ای و سپس نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. در جهت اطمینان از اعتبار پرسشنامه به مشاوره و بهره گیری از نظرات اساتید و کارشناسان مربوطه و همچنین از آزمون آلفای کرونباخ جهت پایایی پرسشنامه اقدام شده است و بر اساس ضریب آلفا ضریب پایایی تمامی متغیرها بالاتر از 7/0 می باشد.نظریه های گیدنز، فوکویاما، آپهوف و سوزا و لابومیرسکی تشکیل دهنده چارچوب نظری تحقیق بوده و نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین میزان کل سرمایه اجتماعی (34/0 =P)، و ابعاد آن یعنی اعتماد اجتماعی (39/0 =P)، مشارکت اجتماعی (30/0 =P)، حمایت اجتماعی (35/0 =P)، انسجام اجتماعی (32/0= P) و آگاهی اجتماعی (23/0 =P) ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد؛ بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش تأیید می شوند. همچنین نتایج حاصل از مدل معادله ساختاری (Smart PLS) نیز نشان دادند که متغیر سرمایه اجتماعی در مجموع 53/0 از واریانس متغیر رضایت از زندگی را تبیین می کند، با مدنظر قرار دادن مقادیر مربوط به حجم اثر شاخص ضریب تعیین این مقدار در حد متوسط 28/0 برآورد می شود.
بررسی تغییر مفهوم عکاسی در ایران در گذار از گفتمان انقلابی به سازندگی بر اساس نظریه نهادگرایی گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق می کوشد سیر تحول مفهوم عکاسی ایران در دو دهه نخست پس از انقلاب را در نسبت با گفتمان های سیاسی و فرهنگی حاکم بر هر دوره بررسی نماید. در این پژوهش از روش شناسی «نهادگرایی گفتمانی» بهره گرفته شده است که در آن هم زمان به نقش نهادها و ایده ها توجه می شود. در واقع از طریق تجزیه و تحلیل نظرات عکاسان ایرانی از یک سو و هم چنین بررسی گفتمان حاکم بر سازمان های متولی عکاسی تلاش می شود تا نشان دهیم که با گذار از گفتمان انقلابی (دهه نخست انقلاب) به گفتمان سازندگی، چگونه عکاسان ایرانی رفته رفته از صرف ثبت واقعیت (گرفتن عکس) فاصله گرفته و به جنبه ذهنی و بیان فردی (ساختن عکس) روی آورده اند. به عبارت دیگر، این پژوهش نشان می دهد که چگونه ارزش مستندنگارانه عکس رفته رفته جای خود را به ارزش هنری و نمایشی می بخشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که با نزدیک شدن به سال های پایانی دهه شصت، با قوت گرفتن نگرش فرمالیستی ابتدا مقوله ی تعهد و رسالت در عکاسی کمرنگ شده و سپس در نتیجه ی تحولاتی مانند دانشگاهی شدن عکاسی، رشد سازمان های متولی عکاسی و افزایش کتاب های نظری، عکاسان به شکلی از ساخت عکس روی می آورند که ذهنیت عکاس را بیش از پیش در خلق اثر دخیل می سازد.
زندگی و زمانه شیخ محمدحسین یزدی ندوشنی
منبع:
فرهنگ یزد سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۹
101 - 116
حوزههای تخصصی:
شیخ محمّدحسین یزدی ندوشنی در خانواده ای روحانی، در ندوشن یزد به دنیا آمد. تحصیلات مقدّماتی خود را در حوزه اصفهان آغاز کرد و سپس به سامرّا مهاجرت کرد تا از محضر میرزای شیرازی بهره ببرد. پس از اخذ درجه اجتهاد، برای تدریس علوم دینی در نجف اشرف اقامت کرد. با آغاز مشروطیت در زمره فقهای مبارز و مشروطه خواه درآمد. او از نمایندگان نخستین ادوار مجلس شورای ملّی بود و به پشتوانه دانش فقهی و بینش سیاسی اش در بنیان گذاری دیدگاه های فقهی و حقوقی نظام سیاسی برآمده از جنبش مشروطیت نقش مؤثّری داشت. زندگی این فقیه مشروطه خواه یزدی حاکی از زهد و پارسایی و تلاش در اصلاح امور مردم است. او به سبب حضور مؤثّر در نهضت مشروطیت و سپس مجلس قانون گذاری نقش مؤثّری در تدوین اولین قانون اساسی و قوانین نهادساز حقوقی نظیر قوانین عدلیه و بلدیه و ... داشت که با تأکید به نظارت شرعی علمای طراز اول بر روند قانون گذاری همراه بود. در این مقاله به استناد مدارک و اسناد تاریخی به روش تحلیلی و توصیفی، به تبیین زندگی سیاسی و اجتماعی شیخ حسین یزدی، به عنوان فقیهی قانون گذار پرداخته ایم که در نظام مشروطه بر اساس گفتمان فقه و اصول امامیه می کوشید ضمن صیانت از موازین شرع در زمینه قانون گذاری، سازه های نظام حقوقی نوین را نیز بر پایه سنّت حقوقی ایران استوار کند
مروری بر شرح خدمات و روند تشکیل دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی در شهر یزد
منبع:
فرهنگ یزد سال سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۹
117 - 154
حوزههای تخصصی:
طرح دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی یکی از پروژه های مطالعاتی و نیازسنجی سازمان امور اجتماعی کشور با ماهیت پیمایش، مطالعه، ظرفیت سنجی و تسهیلگری به منظور کاهش و کنترل آسیب های اجتماعی، حل مسائل و مشکلات محلات کم برخوردار و حاشیه نشین و توانمند سازی ساکنین در 21 استان کشور، در دولت دوازدهم به اجرا درآمد. طرح مذکور در استان یزد/ شهر یزد از سال 1398 با شناسایی سه محله های حسن آباد، صدرآباد و اسکان به عنوان محلات هدف توسعه اجرایی شد. هدف از این پژوهش که با روش اسنادی و کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و تجربه ی میدانی نگارندگان به واسطه ی فعالیت در حوزه ی دفاتر تسهیلگری و توسعه محلی انجام شده؛ بررسی شرح خدمات دفاتر، فرآیند استقرار دفاتر تسهیلگری در شهر یزد، فرآیند انتخاب محلات هدف، ساختار دفاتر، ویژگی کارشناسان و مدیران این دفاتر، فرآیند انتخاب مجریان استانی دفاتر و نقاط قوت و ضعف آن ها در شهر یزد است. با توجه به تعطیلی این دفاتر و بازخوردهای مثبتی که در بین مردم و مسئولین شهر یزد بر جای گذاشته؛ پیشنهاد هایی نیز برای تداوم فعالیت این دفاتر ارائه شده است.
سنجش فضایی شاخص ترکیبی کیفیت زندگی در استان های مختلف ایران با استفاده از مدلTOPSIS-AHP(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۳
۸۷-۴۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه کیفیت زندگی به عنوان ابزار قدرتمندی برای نظارت بر برنامه ریزان توسعه اجتماع و بیانگر ویژگی های کلی اجتماعی، اقتصادی و محیطی در مناطق میباشد. با توجه به جایگاه ویژه کیفیت زندگی در توسعه پایدار و برنامه ریزی توسعه اجتماعی و اقتصادی ، مؤسسات غیر دولتی و دولت در سطح ملی و محلی بر روی سنجش و شاخص سازی آن تلاش می نمایند. بهره مندی از کیفیت زندگی مطلوب در بین استان ها باعث پیشرفت و توسعه کل کشور شده و از طرفی از تراکم جمعیت در یک محدوده خاص جغرافیایی جلوگیری به عمل می آید. روش: هدف از این پژوهش نیز سنجش فضایی شاخص ترکیبی کیفیت زندگی در استان های مختلف ایران میباشد . با استفاده از داده های آماری سال 1395 این تحقیق تکمیل شده است. مؤلفه های اقتصادی، زیربنایی، آموزش و اجتماعی و بهداشتی در این تحقیق گنجانده شده، از روش تحلیلی- توصیفی و نیز از روش سسله مراتبی- تاپسیس نیز استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان دهنده آن است که استان تهران با وزن0.351 در رتبه اول و استان های ، بوشهر ، اصفهان و فارس به ترتیب با وزن های 0.097، 0.096 و 0.087 از لحاظ کیفیت زندگی در رتبه دوم تا چهارم است و استان های کردستان ، خراسان شمالی، سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی به ترتیب با وزن های 0.0365، 0.0319، 0.0304 و 0.0269در رتبه های آخر از حیث کیفیت زندگی برخوردار است. بحث: نظر به اینکه کیفیت زندگی دراستان ها و شهرها از اهمیت خاصی برخوردار است، تا کنون عوامل معینی برای اندازه گیری کیفیت زندگی وجود ندارد. بنابراین پرداختن به مؤلفه های مختلفی برای اندازه گیری آن می تواند راه های مناسب و کاربردی را برای دستیابی به نظام جامع برای سنجش کیفیت زندگی حاصل نماید.
بررسی عوامل مؤثر بر تجاری سازی دانش در حوزه سلامت در دانشگاه علوم پزشکی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
160 - 173
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل مؤثر بر تجاری سازی دانش در حوزه سلامت در دانشگاه علوم پزشکی در شهر تهران» بود.روش شناسی: حوزه پژوهش حاضر ترکیبی بود که در بخش کمی از روش زمینه یابی از نوع همبستگی و در بخش کیفی از روش داده بنیاد استفاده شد. جامعه آماری خبرگان دانشگاهی و متخصصین بودند که مشتمل بر مدیران، کارشناسان، متولیان و مشاورین حوزه تجاری سازی دانش در حوزه سلامت دانشگاه های علوم پزشکی در شهر تهران بود. برای انتخاب حجم نمونه در بخش کمی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نمونه به تعداد 385 نفر و در بخش کیفی با استفاده از روش گلوله برفی نمونه به تعداد 18 نفر انتخاب شد، که گردآوری اطلاعات تا زمان اشباع ادامه یافت. ابزار گرد آوری داده ها شامل چک لیست، فهرست وارسی و پرسش نامه محقق ساخته بود، پس از گرد آوری داده ها با استفاده از رویکرد سیستمی استراوس و کوربین در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، 72 مفهوم و 15 مقوله استخراج گردید که از بین آن ها مقوله تجاری سازی دانش در حوزه سلامت به عنوان مقوله مرکزی و 14 مورد دیگر اجزای نظریه داده بنیاد پژوهش را تشکیل دادند و درنهایت با بهره گیری از نظریه داده بنیاد، در دانشگاه های علوم پزشکی در شهر تهران یک عوامل مؤثر بر تجاری سازی دانش در حوزه سلامت تدوین شد. سپس مدل جامع پیشنهادی ارائه شده در مرحله دوم با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS 20،Lisrel8.8 و SmartPLS.03 مورد آزمون و تحلیل قرارگرفت.یافته ها: نتایج یافته ها حاکی از این بود که تمامی متغیرهای احصا شده در قالب سطوح مذکور، به عنوان متغیرهایی که باید در طراحی مدل مطلوب موردتوجه قرار گیرند، مورد تائید قرار گرفت. همچنین با توجه به اینکه قدر مطلق مقدار آماره t برای تمامی روابط بین متغیرها بزرگ تر از مقدار بحرانی 1.96 و نیز تمامی بارهای عاملی در حالت استاندارد بزرگ تر از 0.3 به دست آمد.بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج هیچ کدام از روابط رد نشده و تمامی متغیرها و روابط تائید شد. درنهایت مدل اولیه تحقیق نیز تائید گردید.
مدل یابی معادلات ساختاری اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی بر اساس پریشانی های روانشناختی با نقش میانجی سبک فرزندپروری ادراک شده در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
309 - 319
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه مدل اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی بر اساس پریشانی های روانشناختی با نقش میانجی سبک فرزندپروری ادراک شده در دختران نوجوان بود.روش شناسی: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر بابل در سال تحصیلی 99-1398 بودند. حجم نمونه طبق فرمول کوکران 200 نفر برآورد که با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی (Khajeahmadi et al, 2017)، مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (Lovibond & Lovibond, 1995) و مقیاس سبک فرزندپروری ادراک شده (Grolnick et al, 1997) بودند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-23 و AMOS-24 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی بر اساس پریشانی های روانشناختی با نقش میانجی سبک فرزندپروری ادراک شده در دختران نوجوان دارای برازش مناسبی بود. یافته های دیگر نشان داد که پریشانی های روانشناختی بر سبک فرزندپروری ادراک شده اثر مستقیم و منفی و بر اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی اثر مستقیم و مثبت و سبک فرزندپروری ادراک شده بر اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی اثر مستقیم و منفی داشت. همچنین، دیگر یافته ها نشان داد که پریشانی های روانشناختی با نقش میانجی سبک فرزندپروری ادراک شده بر اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی اثر غیرمستقیم و مثبت داشت (05/0>P).بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده نقش میانجی سبک فرزندپروری ادراک شده در مدل اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی بر اساس پریشانی های روانشناختی در دختران نوجوان بود. بنابراین، جهت کاهش اعتیاد به شبکه های اجتماعی مجازی برنامه ریزی جهت کاهش پریشانی های روانشناختی و بهبود سبک فرزندپروری ادراک شده ضروری است.
تبیین تأثیر تدریس به شیوه تلفیقی بر کیفیت یادگیری دانشجویان در استان مازندران به منظور ارائه مدل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
241 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش تبیین تأثیر تدریس به شیوه تلفیقی بر کیفیت یادگیری دانشجویان در استان مازندران به منظور ارائه مدل بود.روش شناسی: این تحقیق کاربردی– توسعه ای، روش گردآوری داده ها میدانی و از نظر روش اجرا توصیفی- پیمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه اساتید آموزش عالی دانشگاه آزاد اسلامی استان مازندران در سال 1397 - 1396 به تعداد 201 نفر بودند، که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 132 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه های محقق ساخته کیفیت یادگیری و بکارگیری شیوه تلفیقی در آموزش عالی بود. روایی این پرسشنامه ها توسط متخصصان مورد تأیید قرار گرفت، پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها نیز از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرم افزارهای Spss و pls استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد سه بعد یادگیری (کیفیت سنجش و ارزش یابی، انتخاب اهداف و انتخاب تکنولوژی، استراتژی یادگیری و مدیریت کلاس داری و یادسپاری) استخراج شده است. هم چنین نشان داد ابعاد تدریس تلفیقی (ابعاد یادگیری، تعاملی محور، مستقیم و فراگیر محور) شناسایی و استخراج شده است.بحث و نتیجه گیری: استفاده از رویکرد آموزش تلفیقی با ایجاد بستر مناسب جهت اجرای روش های دانشجومحور و انجام فعالیت های متناسب، زمینه تثبیت و افزایش ماندگاری مفاهیم آموخته شده را فراهم کند. بنابراین فرآیند آموزش تلفیقی سبب جلب توجه بیشتر دانشجویان به مطالب درسی می گردد و نهایتاً میل به یادگیری مطالب را میسر می سازد.
واکاوی نقش عوامل خانوادگی در اقدام به خودکشی (مطالعه موردی: زنان شهر آبدانان)
حوزههای تخصصی:
پدیده اقدام به خودکشی از جمله مهم ترین آسیب های اجتماعی- روان شناختی رو به رشد در سراسر جهان است که 4/1 از کل مرگ ومیرها در سراسر جهان را شامل می شود. هدف این پژوهش، کشف زمینه ها و عوامل خانوادگی در اقدام به خودکشی زنان است که با روش شناسی کیفی و استفاده از روش نظریه زمینه ای به انجام رسیده است. به این منظور با 23 مشارکت کننده از زنان آبدانانی که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شده بودند، در طول بیش از یک سال مصاحبه های عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. نه مقوله اصلی و یک مقوله هسته از خلال نظام کدگذاری داده ها استخراج شد: خانواده متشنج، ناکارآمدی روابط خانوادگی، خانواده بزهکار، انحراف اخلاقی همسر، خانواده ازهم گسیخته، همسر گزینی تحمیلی، دوری از فضای نامطلوب خانواده با ازدواج، اختلافات زناشویی، تجربه طرد و دوری گزینی عامدانه. همچنین «چالش های خانوادگی- خودکشی های معنادار» به عنوان مقوله هسته ای انتخاب شد و در نهایت مدل پارادایمی مستخرج از داده ها تنظیم شد. یافته ها نشان می دهد که روابط ناکارآمد خانوادگی، محدودیت و تحمیل چالش های جدی در زندگی زنان ایجاد کرده که خودکشی، تنها یکی از این چالش های جدی محسوب می گردد.
تأثیر متغیرهای نهادی بر فرار مغزها در کشورهای در حال توسعه مطالعه موردی کشورهای منطقه منا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۳
۳۴۸-۳۰۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: علی رغم اهمیتی که نیروی انسانی متخصص در پیشرو بودن اقتصاد یک کشور دارد، آمار نشان دهنده خروج حجم وسیعی از اندیشمندان حوزه های مختلف علوم می باشد که به دلایلی اقامت در کشورهای توسعه یافته را بر ماندن در کشور خود ترجیح می دهند. در واقع، فرار مغزها معرف جریان سرمایه انسانی است که در آن انتقال مهارت ها صورت می گیرد. لذا در این پژوهش به بررسی تأثیر متغیرهای نهادی بر فرار مغزها در کشورهای در حال توسعه خواهیم پرداخت. روش: در این پژوهش داده های مهاجرت کشورهای منطقه منا به عنوان کشورهای مهاجرفرست و کشور آمریکا نیز به عنوان کشور مهاجرپذیر طی سال های 2018-2002 مورد استفاده قرار گرفته و آمار مهاجرت بر اساس ملیت از بانک اطلاعات بین المللی مهاجرت (OECD .Stat) جمع آوری گردیده است. نرم افزار مورد استفاده Eviews10 و روش اقتصادسنجی، روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) می باشد. یافته ها: لگاریتم وقفه اول فرار مغزها (554837/0)، اثر بخشی دولت (015586/0) و آزادی بیان (012297/0) اثری مثبت بر فرار مغزها از کشورهای در حال توسعه به ایالات متحده آمریکا داشته و حاکمیت قانون (027964/0 -)، رشد اقتصادی (001738/0 -)، کنترل فساد (007549/0 -) و کیفیت قانون (004503/0 -) اثری منفی بر فرار مغزها و مهاجرت نخبگان داشته است. در تخمین مدل برای بررسی معتبر بودن ماتریس ابزارها از آزمون سارگان استفاده شده است. همچنین آزمون خودهمبستگی آرلانو-باند حاکی از تایید پویایی مدل و عدم وجود خودهمبستگی مراتب بالاتر در جزء خطای مدل دارد. بحث: با توجه به تاثیر حاکمیت قانون، کنترل فساد، رشد اقتصادی و کیفیت قوانین بر کاهش مهاجرت نخبگان، اصلاحات نهادی لازم برای بهبود تضمین حقوق مالکیت، الزام به قراردادها، امنیت اجتماعی، تضمین رقابت، ارتقای شفافیت و تقویت کیفیت قوانین در حوزه فعالیت های اقتصادی پیشنهاد می شود. بنابراین، کشورها باید برنامه هایی جامع را جهت ایجاد محیطی پویا و فعال برای نیروی انسانی تهیه و زمینه را به منظور ایجاد خلاقیت و نوآوری برای نخبگان فراهم کنند تا از خروج آنها از کشورشان جلوگیری شود.
مطالعه تطبیقی نشانه های تغییر خواهی در نقاشی های کمال الملک و ژاک لویی داوید* ( براساس نظریه میدان پی یر بوردیو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پی یر بوردیو جامعه شناس فرانسوی معتقد است، سلیقه ها، قضاوت ها و استعدادهای افراد اموری اجتماعی هستند که در نتیجه فرایند اجتماعی شدن شخص در طول زندگی کسب می شوند. او سلیقه هنرمند را مخلوق ذوق حاکم بر جامعه، یعنی سلیقه طبقه دارای سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و نمادین می داند. این مقاله با هدف بررسی مقایسه ای نشانه های تغییر خواهی در آثار کمال الملک و ژاک لویی داوید، براساس نظرات بوردیو نگارش شده است. هر یک از این دو نقاش در نقاط عطف تاریخ کشور خود به خلق اثر پرداخته اند. در این پژوهش تلاش شده است با روش توصیفی – تحلیلی و تاریخی علاوه بر یافتن علت گزینش سبک مخصوص هر یک از این دو نقاش، چرایی وجود یا عدم وجود نشانه های تغییر خواهی در آثار داوید و کمال الملک با استفاده از نظرات بوردیو تبیین شود . یافته های پژوهش نشان می دهد، انتخاب سبک های طبیعت گرا و نئوکلاسیک توسط این دو هنرمند تحت تاثیر نظام آموزشی، سرمایه های فرهنگی و موضع این دو در ارتباط با میدان قدرت صورت گرفته است. در ارتباط با نشانه های تغییر خواهی نیز، با توجه به قرار گرفتن کمال الملک در دسته هنرمندان مستقل میدان تولید نقاشی، نمی توان نشانی از تغییر خواهی را در آثار او دید؛ در حالی که در آثار داوید، به دلیل قرار گیری وی در موضع وابسته به مخالفین طبقه حاکم، نشان تغییر خواهی را می توان مشاهده کرد.