فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
201 - 232
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شکل گیری هویت نوجوانان بر اساس ارزش های اسلامی - ایرانی رسالت مهم نظام تعلیم و تربیت است. بررسی وضعیت هویت ملی نوجوانان از اصلی ترین اقداماتی است که باید در راستای تقویت هویت ملی صورت گیرد. هدف، مقایسه گرایش های شناختی، رفتاری و عاطفیِ هویت ملی دانش آموزانِ متوسطه دوم برحسب ویژگی های دموگرافی مختلف با یکدیگر است. روش: هدف پژوهش، کاربردی است. ماهیت مرحله اول از نوع تحلیل محتوا و روش آن کتابخانه ای است. ماهیت مرحله دوم از نوع همبستگی بوده و با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری دانش آموزان دوره متوسطه دوم کشور در سال 1398-1397 می باشد. حجم نمونه اولیه 1915 نفر است. روش نمونه گیری در ابتدا، نمونه گیری در دسترس هدفمند و سپس خوشه ای تصادفی است. ابزار پژوهش، پرسش نامه برگرفته از پژوهش غریب زاده و حسین پور (1398) بوده و با تغییراتی مورد استفاده قرار گرفته است. روایی صوری تأیید شده و پایایی 0/977=α دارد. آزمون های واریانس چند متغیره، تعقیبی توکی و T مستقل با استفاده از نرم افزار spss به کار رفته اند. یافته ها: بین هویت ملی دانش آموزان برحسب جنسیت، رشته و درآمد تفاوت معنادار وجود دارد؛ اما برای شهر محل تحصیل این تفاوت معنادار نیست. در اختلاف میانگین هویت ملی شهرهای تبریز و اصفهان با (0968/3-)، مشهد و اصفهان با (3069/4-) و تهران و اصفهان با (3963/3-) تفاوت معنادار است؛ اما در سایر موارد تفاوت معنادار نیست. در اختلاف میانگین رشته های انسانی و ریاضی با (5754/5)، انسانی و تجربی با (6099/4)، انسانی و فنی با (7598/8) و تجربی و فنی با (1499/4) تفاوت معنادار است؛ اما در سایر موارد معنادار نیست. در مقایسه میانگین درآمدها با یکدیگر تفاوت معنادار نیست. میانگین هویت ملی در دانش آموزان پسر 3/33 و در دختر 2/97 است و این تفاوت معنادار می باشد. نتیجه گیری : جنسیت، رشته تحصیلی، درآمد خانواده و شهر محل تحصیل عواملی تأثیرگذار بر هویت ملی هستند که باید در برنامه ریزی ها مورد توجه قرار گیرد.
چگونگی تطبیق فرایند و ساختارِ مسئله مندیِ وضعیت جامعه شناسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
160 - 120
حوزههای تخصصی:
وضعیت جامعه شناسی در ایران یکی از پرشمارترین جایگاه های موضوعیِ مطالعات را شکل داده است اما با این حال این مطالعات در حدودِ توضیحِ نابسنده ساختار وضعیت مسئله گون جامعه شناسی در ایران متوقف شده، و کمتر قادر به توضیح فرایندیِ این ساختار بوده است. تحقیق حاضر با هدف بُعد بخشیدن به ساختار-فرایندِ وضعیت جامعه شناسی، از تکنیک ترسیم ماتریس شرطی/پیامدیِ تمهید شده در روش نظریه زمینه ایِ سیستماتیک استفاده نموده است. بنابر یافته های تحقیق؛ امر کانونیِ منتهی به وضعیت پدید آمده برای جامعه شناسی در ایران عبارت است از فقدان رسمیت جامعه شناسی. فقدان رسمیت جامعه شناسی به معنای اعم، موکول به فقدان رسمیت چندین مقوله اعم از؛ فقدان رسمیتِ میان میدانیِ امر اجتماعی ، فقدان رسمیتِ اجتماعیِ جامعه شناسی و فقدان رسمیتِ معیارهای درون میدانیِ جامعه شناسی می باشد که در سطح خُرد، ناظر بر اجتماعات علمی و کنشگران میدان جامعه شناسی ، در سطح میانی، ناظر بر دو میدانِ معرفتِ عامه و معرفتِ آکادمیک ، در سطح کلان، ناظر بر میدان های سه گانه اقتصادی و سیاسی و ایدئولوژیک ، و در سطح ابرکلان، ناظر بر ایفای نقشِ آنتیگونیستیک علیه سرمایه داری جهانی، دولت نفتی، تجربه مدرنیته و... می باشد.
مطالعه تطبیقی سیاستهای حمایت از سالمندی در ایران و سوئد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۸۲
۹۴-۴۵
حوزههای تخصصی:
مقد مه:با توسعه بهداشت و رفاه در جهان معاصر و افزایش طول زندگی حاصل از آن، موضوع سالمندی به یکی از مسائل اجتماعی قابل توجه در بسیاری از کشورهای جهان بدل شده است. در نتیجه چنین شرایطی اتخاذ سیاستهای کارآمد درزمینه سالمندی بیش ازپیش اهمیت و ضرورت یافته است. پژوهش حاضر به دنبال آن است که سیاستهای سالمندی دو کشور ایران و سوئد را با یکدیگر مقایسه کند. روش: بدین منظور مهم ترین متون، اسناد و سیاستهای سالمندی دو کشور مورد خوانش قرار گرفته و بر اساس این سیاستها، چهار محور کلیدی در حوزه سیاست گذاری سالمندی، استخراج شد که عبارت اند از: دولتی/ خصوصی بودن حمایتها، اقتصادی/ فرهنگی بودن حمایتها، حمایتهای مبتنی بر انفعال/ مداخله سالمند، حمایتهای مبتنی بر اجتماع گرایی/ فردمحوری. یافته ها: نتایج مقایسه سیاستها نشان داد که سیاستهای سالمندی در دو کشور ایران و سوئد در سه محور اول، قرابت قابل توجهی دارد؛ به نحوی که سیاستهای هر دو کشور عموماً دولت گرا (محور اول)، مبتنی بر حمایتهای اقتصادی بوده (محور دوم) و بیشتر رویکردی انفعالی نسبت به سالمند داشته است (محور سوم). اما مقایسه در محور چهارم نشان داد که سیاستهای ایران بیشتر فردگرایانه و در سوئد عموماً ماهیتی اجتماع گرایانه دارد. بحث: درمجموع با توجه به قرابت خطوط کلی سیاستهای سالمندی در ایران و سوئد و اختلاف قابل توجه آنان از حیث رفاه عمومی سالمندان، می توان نتیجه گرفت که مسائل سالمندی در ایران بیش از آنکه مربوط به نوع نظام رفاهی و ماهیت سیاستها باشد، به نحوه اجرای سیاستها مربوط است.
تأثیر بسترهای اجتماعی-فرهنگی بر توسعه نیافتگی جامعه هدف کمیته امداد در شرق استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
413 - 430
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر بسترهای اجتماعی-فرهنگی بر توسعه نیافتگی جامعه هدف کمیته امداد در شرق استان هرمزگان انجام گردید.روش: روش پژوهش حاضر از نوع کمی و به صورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری کلیه مددجویان و افرادی بودند که از کمیته امداد خدمات حمایتی در شهرستان های میناب و رودان و جاسک و سیریک و بشاگرد دریافت می کردند. مجموعاً تعداد کل افراد شاغل در کمیته امداد شرق استان هرمزگان 191 نفر بودند که بر اساس جدول استاندارد مرگان تعداد 123 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. روش تجزیه وتحلیل داده ها نیز از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی با استفاده از نرم افزار SPSS-V23تحلیل شدیافته ها:نتایج نشان داد؛ سنت گرایی بر توسعه نیافتگی تأثیر مثبت دارد. نبود فرهنگ ریسک پذیری بر توسعه نیافتگی تأثیر مثبت دارد. نهادینگی فرهنگ وابستگی بر توسعه نیافتگی تأثیر مثبت دارد. تقدیرگرایی مزمن بر توسعه نیافتگی تأثیر مثبت دارد.نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود کمیته امداد زمینه حضور تشکل های غیردولتی توانمندسازی نظیر سمن ها و سازمان های غیردولتی در محیط موردمطالعه را فراهم سازد
تأثیر نگرش و تقسیم کار جنسیتی روی فاصلۀ تولد اول تا دوم در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های اخیر که در بسیاری از کشورها برای تبیین باروری پایین انجام شده است، در چارچوب نظریۀ برابری جنسیتی، تقسیم کار و نگرش های جنسیتی، به منزلۀ تعیین کنندۀ اساسی و مهم مطرح شده اند. در این مطالعه، تأثیر تقسیم کار و نگرش های جنسیتی بر فاصلۀ تولد اول تا دوم آزمون می شود؛ بدین منظور از بخشی از داده های طرح تحولات باروری در پنج استان منتخب ایران - 1396 - و از اطلاعات 363 زن ازدواج کردۀ 49-15 سالۀ دارای یک فرزند شهر تهران استفاده شد. برای برآورد تابع بقای تک فرزندی، روش کاپلان مایر و برای شناسایی تأثیر نگرش و تقسیم کار جنسیتی بر فاصلۀ تولد دوم، الگوی گامای تعمیم یافته به کار گرفته شد. نتایج نشان دادند میانۀ فاصلۀ تولد اول تا دوم 84 ماه است و زنانی که نگرش جنسیتی برابرطلبانه دارند و کارهای خانه را به تنهایی انجام می دهند، با فاصلۀ طولانی تری فرزند دوم را به دنیا می آورند. براساس نتایج الگوی گامای تعمیم یافته، مشارکت مردان در کارهای داخل خانه تأثیر معنی داری بر فاصلۀ تولد دوم ندارد؛ اما داشتن نگرش جنسیتی برابرطلبانه و مشارکت نکردن مردان در امور مربوط به فرزندان، فاصلۀ تولد دوم را افزایش می دهد. یافته های این مقاله با نظریۀ برابری جنسیتی مطابقت دارند؛ به گونه ای که داشتن نگرش های برابری طلبانۀ جنسیتی میان زنان، تنها زمانی سبب افزایش باروری و کاهش فاصلۀ بین موالید می شود که مردان نیز در تصمیم گیری و امور خانه و فرزندان مشارکت داشته باشند. در زمینۀ اجرایی شدن سیاست های افزایش باروری، ضمن تلاش برای رسیدن به اقتصاد پایدار و چشم انداز خوش بینانه برای آینده، سیاست های افزایش جمعیت و سیاست های دوستدار خانواده، باید چارچوب وسیعی از ارزش های فرهنگی را در بر گیرند که با حمایت از افزایش مشارکت مردان در امور داخل خانه و کاهش نابرابری جنسیتی، مانع تأخیر بیشتر تولد دوم و افزایش باروری به سطح جانشینی شوند.
انتخاب عقلانی، کنش سیاسی و رسانه ها: مطالعۀ رابطۀ هزینههای سیاسی با مشارکت سیاسی آنلاین و آفلاین دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
155 - 176
حوزههای تخصصی:
در نظام های سیاسی دموکراتیک، مشارکت سیاسی حق طبیعی هر شهروند است؛ اما نوع و میزان مشارکت در گروه های مختلف به نسبت شرایط اجتماعی - فرهنگی و فناورانه متفاوت است. در دهه های اخیر همراه با رشد و گسترش فناوری های جدید ارتباطی همچون اینترنت و شبکه های اجتماعی آنلاین، نوع، میزان مشارکت و تأثیرات آن در نظام های سیاسی تغییراتی را به خود دیده است. نقش شبکه های اجتماعی همچون فیس بوک، توئیتر، تلگرام و ... در تغییر و تحولات نظام های سیاسی در سال های اخیر این امر را تأیید می کند. با توجه به رویکرد انتخاب عقلانی و پارادیم فضایی شدن جهان اجتماعی، این مطالعۀ پیمایشی با در نظر گرفتن رویکرد انتخاب عقلانی و پارادایم دوفضایی شدن جهان اجتماعی، تلاش کرده است رابطۀ هزینه های سیاسی (درک شده و دریافت شده) با مشارکت سیاسی دانشجویان را در دو فضای آنلاین و آفلاین ازطریق مدل سازی معادلات ساختاری بررسی کند؛ بر این اساس، 390 نفر از 20000 دانشجوی دانشگاه شیراز با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و متناسب با حجم انتخاب شدند و پرسش نامه را تکمیل کردند. نتایج نشان می دهند با وجود مشارکت سیاسی آفلاین بیشتر به وسیلۀ دانشجویان، هزینه های سیاسی درک شده با مشارکت سیاسی در هر دو فضا رابطۀ معناداری ندارد؛ اما هزینه های سیاسی پرداخت شده در هر دو فضا با مشارکت سیاسی رابطۀ مثبت و معناداری دارد. نتایج نشان می دهند برای تبیین مشارکت سیاسی باید فراتر از رویکرد انتخاب عقلانی رفت و متغیرهایی همچون فرهنگ سیاسی جامعه و تفاسیر فرهنگی کنشگران سیاسی را نیز در نظر گرفت.
گونه شناسی کار کودکان و آسیب های ناشی از آن بر کودکان کار در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
115 - 158
حوزههای تخصصی:
کار کودکان از آسیبهای اجتماعی مهم در جهان است. بسیاری از کودکان در شرایط بهره کشانه کار میکنند و مورد استثمار قرار میگیرند. در ایران تا کنون سیاستها و مداخلات در زمینه حذف کار کودک کارآمد نبوده. با توجه به تنوع و گستردگی انواع کار کودکان و آسیبهای آن، پژوهش حاضر تلاش کرده تا با گونه شناسی کار کودکان در شهر تهران، دسته ها و رده های فعالیت بهره کشانه کودکان و مسائل و پیامدهای ناشی از هر یک از انواع مشاغل بر کودکان را شناسایی کند تا از طریق شناخت درست به طرحریزی اقدامات لازم برای هر گونه شغلی کودکان در راستای کاهش و حذف کار کودکان کمک نماید.پژوهش به روش کیفی بوده و از طریق مطالعه اسنادی که در آن نمونه گیری به شیوه تعمدی و نظری بوده و نیز مصاحبه نیمه ساخت یافته با 15 نفر از مطلعین کلیدی حوزه کار کودکان انجام شده است. داده ها به شیوه تحلیل تماتیک تجزیه و تحلیل شده و درنهایت بر اساس یافته های پژوهش گونه های کار کودکان در هفت دسته شامل کار کارگاهی، دستفروشی، کار در خیابان، زباله گردی، تکدی گری، کار کودکان خیابانی و هم چنین کار پنهان کودکان سنخ بندی شده و مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش ضمن تأیید پژوهشهای پیشین، تلاش دارد تا بر اساس یک رویکرد کل نگر به مسئله شناخت واقع بینانه کار کودک بپردازد. به گونه ای که این شناخت مبنای پژوهش ها و اقدامات علمی و عملی سیاست گذاران و نهادهای متولی سلامت و رفاه کودکان قرار گیرد.
پیامدهای زندگی در خیابان برای دختران کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
337 - 367
مقاله حاضر مبتنی بر پژوهشی کیفی است که در آن پیامدها و تبعات زندگی در خیابان برای دختران کار در شهر تهران مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. به منظور گردآوری داده ها، با 20 دختر 8 تا 16 ساله که تجربه کار در خیابان را داشته اند، مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده است. روند مصاحبه بر اساس مطالعه عمیق پرسش های محوری بوده و با استفاده از روش کلایزی، تحلیل شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد پیامدها و تبعات حضور دختران کار در خیابان، در سه مضمون اصلی«مخاطرات خیابانی و دخترانگی مخدوش شده»، «بی پناهی؛ ترس و نگرانی های مداوم»، «کودکی مختل شده دختران و چرخه محرومیت»، قابل مقوله بندی است. علاوه بر این، یافته های پژوهش نشان می دهد، راهکارهای مشارکت کنندگان در این پژوهش، به منظور کنار آمدن با پدیده کارشان در خیابان را نیز می توان در چهار مقوله اصلی «ازدواج»، «پایبندی به ارزشهای دینی»، «ایجاد اشتغال خانگی»، «آرزوی بازگشتن به وطن» دسته بندی نمود. در مجموع نتایج این تحقیق نشان می دهد، اگرچه کار در خیابان برای کودکان دارای پیامدها و تبعات منفی زیادی است، با این حال کار دختران تحت تأثیر موقعیت فرودست آنها در جامعه، انتظارات و الگوهای نقشی و در تلاقی با جنسیت و مناسبات و روابط جنسیتی در جامعه، برای آنها تبعات و پیامدهای مضاعف و ماندگارتری به همراه خواهد داشت.
همکنشی بین نشاط اجتماعی و هویت، محور توسعه انسانی: پژوهشی پیمایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
183 - 217
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف اساسی توسعه، دستیابی به رفاه اجتماعی همگانی بوده و نشاط اجتماعی از مولفه های رفاه اجتماعی و مفاهیم محوری توسعه پایدار به شمار می رود و تاثیر زیادی بر رضایت مندی و اعتماد و امید افراد جامعه دارد. تحقق توسعه نیازمند مقدمات و زمینه هایی مانند کیفیت زندگی، رضایت مندی، امنیت اجتماعی، سلامت، رفتارهای جمعی و فراغت از جمله شاخص های شادی و نشاط اجتماعی است. هدف کلی مطالعه حاضر رابطه سبک هویت دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز با میزان نشاط اجتماعی آنان بوده است که با روش توصیفی– همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل حدود 29000 نفر دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 380 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم نمونه انتخاب شد. ابزار مورد استفاده در این مطالعه پرسشنامه های استاندارد سبک های هویت بروزنسکی(ISI – 6G)، (1992) و پرسشنامه شادکامی (نشاط اجتماعی) آکسفورد (1989) بود. اعتبار ابزار به صورت صوری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. مقدار آلفای پرسشنامه نشاط اجتماعی 86/0 و سبک های هویت در سبک اطلاعاتی 68/0 سبک هنجاری 67/0 و سبک سردرگم- اجتنابی 71/0، به دست آمد. بر اساس نتایج پژوهش بین متغیرهای سبک هویت و مولفه های آن، جنسیت، وضعیت تاهل، مقطع تحصیلی و میزان نشاط اجتماعی دانشجویان رابطه معناداری به دست آمد. نشاط اجتماعی دانشجویان با متغیرهای مقطع تحصیلی و گروه سنی آنان رابطه معناداری دارد.
تاثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر انحرافات اجتماعی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 26
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در هزاره فناوری اطلاعات، وسایل نوین ارتباطی نقش انکارناپذیری را در زندگی کنشگران اجتماعی ایفا می کنند. یکی از ابعاد قابل تأمل این رسانه ها، مسائل و آسیب های اجتماعی ناشی از استفاده از آن هاست که بخش عمده آن گریبانگیر زنان است؛ ازاین رو این مطالعه، با هدف بررسی تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر انحرافات اجتماعی زنان انجام پذیرفته است. روش : این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی از نوع پیمایش اجتماعی است. جامعه آماری شامل 105 زن بازداشت شده در جهرم است که به عنوان جمعیت نمونه در دسترس انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسش نامه ای محقق ساخته با اعتبار محتوایی (از نوع صوری) لازم و پایایی قابل اطمینان بالاتر از (0/65)، جمع آوری شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره انجام شد. یافته ها: تحلیل داده ها حکایت از این دارد که ارتباط میان متغیرهای تحصیلات، پایگاه اقتصادی اجتماعی، دین داری، هدف از عضویت، میزان استفاده و سابقه استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی با متغیر انحراف اجتماعی در سطح 0/05 معنی دار است. نتایج معادله رگرسیونی نیز نشان داد که حدود 25 درصد از واریانس متغیر وابسته ( R2 ) توسط متغیرهای مستقل تبیین می شود و در این میان، بیشترین تأثیر مربوط به دو متغیر میزان استفاده و سابقه استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی مجازی با مقدار بتای استاندارد (0/404) و (0/320) است. نتیجه گیری: شبکه های اجتماعی مجازی، فرصت و انگیزه بیشتری را نسبت به فضای واقعی جامعه، برای تخطی از هنجارهای اجتماعی برای زنان فراهم کرده است؛ پس می توان چنین استدلال کرد که شبکه های اجتماعی مجازی نقشی اثرگذار و مستقیم درزمینه بروز انحرافات اجتماعی زنان دارند.
نقش واسطه ای نگرش به کووید-19 در رابطه سواد سلامت با رفتار سلامت محور شهروندان در دوره پاندمی کووید-19 مورد مطالعه: شهروندان 15-65 سال شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو سال اخیر با شیوع پاندمی کووید-19 و پیامدهای آن برای جامعه، رفتارهای سلامت محور توجه متفکران و صاحب نظران را به خود جلب کرده است؛ این رفتارها شامل فعالیت هایی است که برای پیشگیری یا تشخیص بیماری یا بهبود سلامتی انجام می شوند. مفهوم یادشده مثل سایر پدیده ها متأثر از عوامل عدیده است که در این پژوهش نقش سازه های نگرش به کووید-19 و سواد سلامت در رفتار سلامت محور شهروندان شهر اهواز در دوره پاندمی کووید-19 بررسی شده است؛ بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای نگرش به کووید-19 در رابطه سواد سلامت با رفتار سلامت محور شهروندان در دوره پاندمی کووید-19 است. روش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری آن، همه شهروندان 15 تا 65 سال شهر اهواز به تعداد 839148 است که از این تعداد براساس فرمول کوکران، 384 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به منزله نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، شامل مقیاس استاندارد لو و همکاران (2020) برای سنجش متغیر رفتار سلامت محور، پرسش نامه استاندارد ضاربان و همکاران (1395) برای سنجش سازه سواد سلامت ازطریق پرسش نامه و پرسش نامه استاندارد ال هناوری و همکاران (2020) برای اندازه گیری متغیر نگرش به کووید-19 است. یافته های پژوهش در سطح توصیفی نشان داد رفتارهای سلامت محور میان شهروندان اهوازی بالاتر از مقدار متوسط بوده است. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد سازه های سواد سلامت (402/0) و نگرش به کووید-19 (679/0)، قدرت زیادی در پیش بینی رفتار سلامت داشته اند. همچنین این دو متغیر با توجه به نتایج تحلیل مسیر، موفق به تبیین 51 درصدی واریانس رفتار سلامت محور میان شهروندان اهوازی شده اند. به طور کلی می توان نتیجه گرفت که سواد سلامت و نگرش به کووید-19 نقش کلیدی در بهبود رفتارهای سلامت محور شهروندان دارد.
انسان زدایی در مناسبات پزشک و بیمار: بررسی تجربی و انطباق نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
33 - 53
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش علل ساختاری برخی عادت های پزشکان همچون نگاه نکردن و کالایی دیدن بیمار را با استفاده از نظریه زمینه ای چندگانه دنبال کردیم. داده های پایه پژوهش از مصاحبه با پزشکان، بیماران، دانشجویان پزشکی و متخصصان حوزه سلامت، برای رسیدن به دیدگاه های همه جانبه بدست آمده است. یافته های ما سه عامل اصلی را نشان می دهند: نخست اینکه ساختار قدرت در نظام درمان از طریق دو سازوکار ارتباطی-زبانی، یعنی سکوت ممتد و سخن گفتنِ مقطعی با زبان تخصصی، در رابطه پزشک با بیمار بروز یافته و به رسوبات فرهنگی و عادت واره پزشکی بدل شده است. دومین عامل به سیاست گذاری های عرصه سلامت برمی گردد که در آن بارِ کاری پزشکان، در عمل کمترین زمان و انرژی ممکن برای تعامل را باقی می گذارد. در نهایت انکشاف منطق سرمایه در این حوزه، به عنوان عاملی شناخته شد که امکانات، تجهیزات و دانشِ درمانی را به نیرویی قدرتمند و مستقل در مقابل بیماران و نیروهای درمان بدل کرده است.
ارائه الگوی پارادایمی از هویت های چندگانه در فضای شهری(مورد مطالعه: محلات شهر تهران در سال 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مفهوم پردازی چندگانگی هویت در فضاهای شهری در شهر تهران پرداخته است. هدف از این پژوهش ارائه مدلی براساس هویت های چندگانه شکل گرفته در سطح شهر تهران است. روش تحقیق از نوع کیفی و تکنیک مصاحبه است، که برای این منظور مصاحبه ها از ساکنین محلات مختلف شهر تهران (نیاوران، شهرک غرب، ولنجک، چیتگر، شهری و محله سی تیر) صورت گرفته است. لازم به ذکر است که با انجام 30 عدد مصاحبه به اشباع نظری رسیده ایم. شیوه کدگذاری مصاحبه ها به صورت استقرایی و در قالب سه گونه کدگذاری باز، محوری و انتخابی براساس منطق کدگذاری اشتراوس و کوربین صورت گرفته است. در ادامه براساس تحلیل محتوای کیفی مصاحبه های بدست آمده، مدلی طراحی گردید که در آن نشان داده شد چندگانگی هویت در فضاهای شهری تحت تأثیر عوامل گوناگونی صورت می پذیرد، اجزای این مدل شامل فاکتورهایی است که از مصاحبه ها استخراج شده و ذیل قضایای: شرایط علّی، زمینه ای، مداخله ای، پدیده محوری و رهبرادها، طرح ها و کنش ها قرار می گیرند، که خود منجر به پیامدهایی می شود که ظهور همزمان و متقارن هویت سنتی و مدرن را در پی دارد.
موانع و تسهیل کننده های گذار ورزشکاران المپیکی ایران از حرفه ورزش به زندگی اجتماعی
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و شناخت عوامل تسهیل کننده و موانع بر انتقال ورزشکاران المپیکی از حرفه ورزش به زندگی اجتماعی آنان می باشد. روش پژوهش، کیفی از نوع گراندد تئوری با رویکرد اشتراوس و کوربین (نسخه 2014،1998) با کمک نرم افزار مکس کیودی 2020 بود. جامعه این پژوهش شامل افرادی است که در حیطه ورزش های المپیکی، عملکرد و تجربه غنی داشتند، از جمله مدیران سازمان های المپیکی، مربیان، ورزشکاران المپیکی بازنشسته و اساتید علوم ورزشی. در این پژوهش مهم ترین ویژگی نمونه ها، داشتن تجربه و دانش یا تخصص مرتبط بود. مجموعه نمونه ها تا اشباع نظری به 19 نفر رسید. کدهای اولیه 644 مورد و پس از بررسی همپوشانی ها و تعیین مؤلفه ها 103 کد و 15 مؤلفه در دو پدیده موانع و تسهیل کننده ها در دو بلوک شکل گرفت. بیشتر تسهیل کننده ها برای قهرمانان کشورمان، نقش خود ورزشکار و نیز محیط رشد وی و بیشترین موانع ساختار سازمان های ورزشی کشور، مدیریت و دیدگاه/انتظارات جامعه از قهرمانان ورزشی است
تحلیل سیاست های دستگاه فرهنگی هنر معاصر ایران با کمک جامعه شناسی دین ماکس وبر (مورد مطالعه: رویکرد گالری هما)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره سوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
62 - 44
حوزههای تخصصی:
هنر امروز ایران به مثابه هنری که در بستر هنر معاصر و معاصریت شکل گرفته است، جزئی مهم از این جهانِ جدید است و مفاهیم و ساختارهایش تحت التزامات این پارادایم بزرگ تر قرار دارد. این جهان جدید همانند جهان دین، برساخته ی دستگاه های قدرت و عوامل آن است. در پژوهش حاضر، دین و هنر همچون دو متن همسان فرض شده اند. هدف ما، تطبیق ساختار جهان دینی و نظام روحانی آن در ساخت الگوی مسلط با جهان هنر معاصر است. بدین منظور باید ساحت های دین و هنر و نظام روحانی درونی آنها، آشکار شده و با بیان نسبت هر یک با ساختار قدرت، براساس جامعه شناسی دین ماکس وبر به یک رده گان شناسی از عاملان بسط نهاد هنر دست یافت. هدف ما پاسخ به این پرسش است: ساختارهای نهادی هنر معاصر مانند گالری ها چگونه به سیاست های فرهنگی هنر معاصر ایران شکل می دهند؟ از خلال توجه به نقش نهادها و نیروهای آن در خلق جهان دینی به نظر می آید که می توان این مسیر را درست تر پیمود. با تطبیق دو جهان دین و هنر می توان دید که اینجا کلیسا و دستگاه روحانی آن قرابت بسیاری به نهادهای جهان هنر و ساخت سلسله مراتبی آن دارند. معادل کارویژه آن در جهان هنر را می توان در نهاد گالری دید. پژوهش حاضر، برای رسیدن به این هدف به سراغ گالری هما به عنوان یکی از مراکز تأثیرگذار در هنر امروز ایران رفته است. در این میان متون برساخته آن مهم ترین ابزار تحلیل ما هستند.
مسئله اقتدار ارزش های اخلاقی در جامعه ایران: تنزل یا تداوم؟(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه به کرات شاهد ادعای تضعیف ارزش های اخلاقی و از دست رفتن اقتدار آنها در جامعه هستیم؛ یافته های پیمایش های مختلف نیز در جهت تأیید این مدعا است. آیا واقعاً این اتفاق رخ داده و ارزش های اخلاقی در جامعه تضعیف شده اند؟ چنین مدعایی بر این پیش فرض استوار است که اقتدار آنها در گذشته بیش از امروز بوده است. مقاله حاضر به بررسی این ادعا می پردازد و بدین منظور از دو دسته داده استفاده می کند: نخست، داده های تاریخی که در سفرنامه ها و کتاب های تاریخ اجتماعی آمده و دوم یافته های پیمایش هایی است که در چند دهیه اخیر انجام شده اند. یافته ها نشان می دهند که ضعف اقتدار ارزش های اخلاقی در ایران مسئله ای خاص دوریه کنونی نیست و دارای ریشه های تاریخی است. مقاله دو دسته عوامل را در تضعیف ارزش های اخلاقی و تشدید آنها مورد تأکید قرار داده است: نخست نظام های حکم رانی و نوع تعامل آن با جامعه؛ بدین معنا که نبود تعامل مناسب بین نظام حکم رانی با جامعه و نیروهای اجتماعی، ارائه قرائتی سیاسی و ایدئولوژیک از اخلاق، بهره گیری از قدرت در راستای منافع شخصی و گروهی، ضعف نهادهای اجتماعی سامان بخش و فقدان توافق عام اجتماعی درباره ارزش های اخلاقی سبب مخدوش شدن عدالت اجتماعی، سرکوب آزادی های فردی، و تحمیل تعهدات شخصی بر افراد شده که پیامد گریزناپذیر آن ممانعت از تقویت ارزش های اخلاقی در جامعه بوده است. دوم سرایت ارزش های بازاری به حوزه های اجتماعی و اخلاقی در دوره اخیر که عدم اقتدار ارزش های اخلاقی را تشدید کرده است.
بررسی اثر احساس محرومیت بر بهزیستی اجتماعی در بافت های ناکارآمد شهری(نمونه موردی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
72 - 98
حوزههای تخصصی:
در این بررسی، وضعیت بهزیستی ساکنین بافت های ناکارآمد و حاشیه نشین شهر مشهد مورد کنکاش قرارگرفت و فرض آن بود که محرومیت نسبی ساکنین بافت های ناکارآمد، در سطح بهزیستی درک شده این گروه، اثرگذار است. در این بررسی از نظریه بهزیستی اجتماعی کییز و گار و دیدگاه محرومیت بلا و چافتز به عنوان چارچوب نظری استفاده شد. شیوه بررسی، توصیفی و تحلیلی بود و داده های مورد نیاز با پرسشنامه و نمونه ای به حجم 384 نفر به دست آمد که به روش خوشه ای از جامعه یک میلیون و پانصد هزار نفری حاشیه نشینان شهر مشهد انتخاب شده بود. نتایج نشان داد که پاسخگویان احساس محرومیت تا حدودی بالا(41/142) و سطح بهزیستی اجتماعی پایینی(122) دارند و رابطه بین گویه ها و مولفه های محرومیت با بهزیستی اجتماعی و ابعاد آن در بین نمونه مورد بررسی، معنادار و معکوس است. ارزیابی یافته های آنالیز رگرسیونی مرحله به مرحله(که طی 3 گام وارد معادله شد)، مشخص ساخت متغیرهای محرومیت از حقوق شهروندی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و حقوقی، حدود 23 درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی بهزیستی اجتماعی را تبیین می نماید. در مجموع، ارزیابی یافته ها نشان داد، مدل پژوهش حاضر، قدرت تبیین و پیش بینی نسبتا مناسبی دارد و برای دستیابی به توسعه پایدار، بایستی احساس محرومیت حاشیه نشینان را کاهش داد.
مطالعه جامعه شناختی هویت فرهنگی مهاجران لَک مقیم تهران (با تأکید بر مؤلفه زبان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، مطالعه وضعیت هویت فرهنگی مهاجران لَکِ ساکن محله ی نامجو تهران با تأکید بر مؤلفه ی زبان است. لذا، از رویکرد کیفی، روش نمونه گیری گلوله برفی، مصاحبه های نیمه ساخت یافته و عمیق با 17 نفر استفاده شد. مصاحبه ها با روش تحلیل تماتیک، تحلیل گردیدند. براساس یافته ها، تعلق و پایبندی، بازاندیشی و بازتعریف زبان (لَکی)، در بین نسل اول و دوم و نیز بین زنان و مردان مهاجر یکسان نیست که شرایط متفاوت جامعه پذیری، نقش مهمی در آن دارد؛ برخلاف جامعه مبدأ، جامعه ی میزبان بخش مهمی از هویت یابی و فرهنگ پذیری را به عهده ی فرد گذاشته که علاوه بر تفاوت های فردی، تفاوت نسلی را در شکل دهی به هویت برجسته می کند. بدین ترتیب با گذشت زمان و جایگزینی نسل ها، هویت فرهنگی تازه ای شکل گرفته که از مسیر زبان می گذرد. اکنون نوعی راهبرد یکپارچه سازی (هویت پیوندی) اساس فرایند فرهنگ پذیری مهاجرین است و با توجه به ویژگی سیال هویت، ممکن است در آینده جای خود را به مفهوم راهبردیِ همگونی فرهنگی بدهد.
بررسی تاثیرتعلق ملی برگرایش به مهاجرت خارج از کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به منظور «بررسی تأثیر تعلق ملی بر گرایش به مهاجرت خارج از کشور» تدوین شده است. در این تحقیق که به روش آمیخته انجام شد، ابتدا به روش کیفی، ابعاد و مؤلفه های پدیده تعلق ملی و گرایش به مهاجرت از میان مهاجران ایرانی کشف و سپس از نتایج مطالعه کیفی، پرسشنامه کمی در مورد شهروندان شهر مشهد تهیه گردید، تعداد 20 نفر از مهاجران ایرانی در بخش کیفی و 414 نمونه از بین شهروندان شهر مشهد در بخش کمی موردبررسی قرار گرفت. از نتایج کیفی، مقوله هسته ای «تعلیق یا تشدید گرایش به مهاجرت در پرتو تعلق ملی» شناسایی شد که سایر مقوله ها با عنوان شرایط و عوامل مؤثر را احاطه کرده است؛ همچنین در نتایج کمی مشخص شد، میزان گرایش شهروندان به مهاجرت خارج از کشور در حد زیاد و میزان تعلق ملی در حد متوسط بوده است و تعلق ملی به مقدار (734/0-) با گرایش به مهاجرت خارج از کشور رابطه همبستگی نشان داده است. محاسبات رگرسیونی نشان داد که با افزایش تعلق ملی، گرایش به مهاجرت خارج از کشور کاهش می یابد و سهم بعد تعلق اجتماعی (621/0-) بر گرایش به مهاجرت بیش از سایر ابعاد بوده است. در مجموع، تعلق ملی توانست، (584/0) از واریانس متغیر وابسته تحقیق (گرایش به مهاجرت خارج از کشور) را تبیین نماید.
Construction and Evaluation of Psychometric Properties of Teachers' Job Motivation Questionnaire(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Considering the importance of job motivation in educational jobs, the present study was conducted to construct and evaluate the psychometric properties of teachers' job motivation questionnaire. Methodology: The present study was applied in terms of purpose and descriptive-correlational in terms of implementation method. The study population was elementary school teachers in Tehran in 2019-20, which the sample size was estimated 400 people based on Cochran's formula and were selected as a sample by multi-stage cluster random sampling. Data were collected by a researcher-made job motivation questionnaire (49 items) and analyzed by exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS-22 and AMOS-24 software. Findings: The results showed that teachers' job motivation had 2 factors and 9 components; so that the external factor of job motivation includes four components of school environment, payroll system, leadership style / managerial support and performance appraisal and reward and the internal factor of job motivation includes five components of in-service training, work and cognitive interests, effective communication, perfectionist thoughts and selection and the factor loading of both factors and all nine components were significant at the confidence level of 0.99. Also, the content validity of the instrument was confirmed by experts and the convergent validity of the instrument was confirmed by the correlation coefficient of the score of each factor or component with the total score of the instrument. In addition, Cronbach's alpha reliability for the whole instrument was 0.92, external factor of job motivation 0.85, internal factor of job motivation 0.89 and components of school environment 0.75, payroll system 0.66, leadership style / managerial support 0.91, performance appraisal and reward 0.65, in-service training 0.82, work and cognitive interests 0.90, effective communication style 0.81, perfectionist thoughts 0.83 and selection was 0.71. Conclusion: Teachers' job motivation questionnaire was a valid and reliable instrument. As a result, specialists and planners of the education system can use it to review and evaluate the current situation of teachers' job motivation and provide solutions to strengthen their job motivation.