فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: تغییرات اجتماعی فرایندهای گوناگونی را در روابط بین زوجین رقم زده و زمینه ساز ظهور و گسترش انواع مختلفی از روابط جنسی پیشا و پسا ازدواج شده اند. اما این روابط نه در هوا بلکه در زمین و بسترهای خاصی نمود می یابند. اهداف: مقاله حاضر با هدف درک و توصیف بسترها و زمینه های شکل گیری روابط فرازناشویی در شهر رشت انجام شده است. روش مطالعه: رویکرد روش شناختی مطالعه حاضر از نوع کیفی بوده و برای جمع آوری داده ها با تعداد 14 نفر از زنان و مردان درگیر در روابط فرازناشویی مصاحبه عمیق به عمل آمد. در نهایت داده ها به کمک تکنیک تحلیل محتوای کیفی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان دادند که روابط فرازناشویی به عنوان امری تعاملی بین فرد و جامعه در دو بستر فردی و اجتماعی بروز می یابند. بسترهای اجتماعی برخی ریشه در ارزش های سنتی مانند پدرسالاری دارند و برخی در ریشه در افول ارزش های سنتی. ارزش های فردی، ویژگی های شخصیتی و احساس ناامنی در روابط در شرایط مداخله گری رسانه ای به گسترش روابط چندگانه عاطفی و تجربیات فرازناشویی منجر شده است. نتیجه گیری: در چنین شرایطی جاذبه های محیطی و افول ارزش ها از یک سو در ترکیب با مفهوم سازی نو از عشق از سوی دیگر مکانیسم روابط فرازناشویی را قابل تبیین و تفسیر می نماید.
بررسی جامعه شناختی رابطه بین اعتماد اجتماعی و میزان پایبندی به فرهنگ شهروندی (مورد مطالعه: شهروندان شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
33 - 61
حوزههای تخصصی:
فرهنگ شهروندی مجموعه ای از ارزش ها، نگرش ها و قوانین مشترک بنیادی است که در بردارنده احساس تعلق، احترام به میراث مشترک و همچنین تشخیص حق و حقوق و تعهدات و مقررات شهروندی است. این نوع فرهنگ رویکردی نوین است و نتایج موثر آن در پیشرفت اجتماعی و فرهنگی جامعه غیر قابل انکار است فرهنگ شهروندی هنجارها و ارزش های جامعه را رقم می زند و زمینه های تعامل شهروندان را شکل می دهد که در این امر نقش اعتماد اجتماعی بر آن اساسی است .پژوهش حاضر نیز، با هدف بررسی جامعه شناختی رابطه بین اعتماد اجتماعی و میزان پایبندی به فرهنگ شهروندی در بین شهروندان شهر قزوین انجام شده است. روش تحقیق مورد استفاده در این تحقیق، پیمایشی بوده و جامعه آماری شامل کلیه شهرواندان واقع در سنین 59-15 سال شهر قزوین است که از این تعداد 400 نفر از طریق فرمول آماری کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای جهت گردآوری اطلاعات لازم انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده، از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که رابطه بین متغیرهای اعتماد بین شخصی، اعتماد به شهروندان و اعتماد به نهادهای غیردولتی با مولفه های فرهنگ شهروندی (میزان پایبندی به ارزش های فردی و جمعی و میزان پایبندی به هنجارهای فرهنگ شهروندی) به لحاظ آماری معنادار بوده است و نوع رابطه نیز مثبت و مستقیم می باشد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد که متغیرهای حاضر در مدل رگرسیونی توانسته است 5/29 درصد از تغییرات متغیر میزان پایبندی به فرهنگ شهروندی را تبیین نماید.
فک شدگی و حک شدگی مصرف: تبیین مصرف نمایشی و غیرنمایشی براساس رهیافت های فک شدگی و حک شدگی اقتصاد نهادگرا (نمونه بررسی شده: شهروندان شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
44 - 76
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی فک شدگی و حک شدگی مصرف (نمایشی/غیرنمایشی)، به صورت آمیخته و متوالی تبیینی در سال 1399 انجام شده است. جمعیت موردبررسی، ساکنین دارای تحصیلات عالی20 تا 65ساله شهر زنجان است. نمونه ها در دو مرحله با روش خوشه ای چندمرحله ای (502n=) و هدفمند و اشباع نظری (20n=) انتخاب شدند. ابزارها و روش های گردآوری داده ها، پرسش نامه بسته و باز و مصاحبه ساختار یافته و نیمه ساختار یافته است. روایی (محتوایی) و پایایی (ضریب آلفای کرونباخ) پرسش نامه بسته و قابلیت اعتماد پرسش نامه باز (با تکنیک مقایسه تحلیلی و ممیزی)، بررسی شد. داده های کمّی با نرم افزار آماری SPSSV20 و داده های کیفی بر اساس نظریه داده بنیاد (GT) تحلیل شدند. نتایج کمّی، نشان داد که وضعیت مصرف، وابسته به وضعیت اجتماعی- اقتصادی (و مُنفک از جامعه) نیست. نتایج کیفی، حک شدگی فرهنگی و اجتماعیِ مصرف در دو الگوی متقابل شامل «حک شدگی نمایشی» و «حک شدگی معکوس و منفعل غیرنمایشی» را نشان داد.
بازنگری نقش و عملکرد پلیس در فضای مجازی با تأکید بر آموزش و انتظام بخشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
115 - 140
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : فضای مجازی در مناسبات اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی جای خود را یافته است؛ اما سوءاستفاده از فضای مجازی سبب بروز دغدغه ها و مشکلات زیادی برای سیستم های انتظامی - امنیّتی، آموزشی، فرهنگی، اقتصادی شده است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بازنگری در نقش و عملکرد پلیس در فضای مجازی با تأکید بر آموزش های لازم و انتظام بخشی است. روش : پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، اکتشافی است و به شیوه توصیفی تحلیلی با روش دلفی در دو دور انجام شد. جامعه آماری شامل خبرگان فضای مجازی پلیس در تهران بود که نمونه به تعداد 10 نفر انتخاب شد و با روش گلوله برفی به اشباع نظری رسید. ابزار پژوهش شامل مصاحبه و پرسش نامه محقق ساخته بود. روایی مصاحبه ها با ملاک گوبا و لینکلن و روایی پرسش نامه ها با روش صوری و محتوایی تأیید شد. مصاحبه ها با استفاده از روش تحلیل مضمونی و پرسش نامه با استفاده از محاسبه میانگین و نرم افزارExcel تحلیل شد. یافته ها : نقش و عملکرد پلیس در فضای مجازی در دو بُعد انتظام بخشی و آموزش - ظرفیت سازی و دوازده مؤلفه به این شرح قابل بررسی است: پیش بینی، پیشگیری، مقابله و پی جویی مجرمین، بازسازی، هماهنگی بین دستگاهی (شبکه سازی)، مدیریت غیرمتمرکز، آموزش های کارکنان پلیس، آموزش همگانی، فرهنگ سازی، عملیات روانی، دفاع از هویت ملی مذهبی و مسئول سازی، فرصت سازی و ظرفیت سازی. نتیجه گیری : نتیجه حاصل از تحقیق نشان می دهد برای بهبود اثرگذاری پلیس در حوزه فضای مجازی نیاز به آشنایی، بازتعریف مفاهیم جدید، بازنگری در عملکرد پلیس، تغییر الگوها؛ دستورالعمل ها و سیاست ها است.
واکاوی دگرگونی های خانوادگی در فرایند گذارِ زندگی مشترک زنان و مردان با کمک نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۶
145 - 166
حوزههای تخصصی:
این جستار یک مطالعه توصیفی تحلیلی بود که با هدف واکاوی دگرگونی های خانوادگی زندگی مشترک زنان و مردان به روش کیفی، با راهبرد نظریه داده بنیاد مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری تمامی مردان و زنان متأهل شهر تهران بودند که پژوهشگر با توجه به هدف خود با استفاده از نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند و نمونه های در دسترس نمونه های خود را انتخاب کرد. در نهایت تعداد 19 نفر در این فرایند مشارکت داشتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه باز و مصاحبه حضوری بود، پرسش های مقدماتی زیر نظر استاد راهنمای رساله دکتری تهیه شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها طی فرایند کدگذاری باز، محوری و اصلی انجام گرفت. در نتیجه فرایند کدگذاری، در نهایت پدیده اصلی با عنوان دگرگونی های خانوادگی با موضع گیری های ناهمسو مفهوم سازی شد که شامل مقوله های محوری برداشت های دوگانه از دگرگونی خانوادگی و سازگاری و پذیرش اجباری دگرگونی ها مقوله بندی شد. مشارکت کنندگان علل، زمینه ها و شرایط مداخله گر متفاوتی را در شکل گیری این دگرگونی های خانوادگی عنوان کرده اند که به پیامدهای متفاوتی انجامید. این پیامدها در مقوله اصلی تغییر الگوهای پذیرفته شده خانوادگی با مقولات محوری فردگرایی مدرن، دگرگونی کارکردمحور و تغییر نقش ها مقوله بندی شد. البته مشارکت کنندگان از استراتژی های متفاوتی برای مواجهه با این دگرگونی ها استفاده کردند که در فرایند کدگذاری در دو مقوله محوری درک موقعیت و ابعاد خانواده مفهوم سازی شد.
بازتابِ آموزش کودکان در سفرنامه های فرنگیانِ عصرِ قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ کودکان از عرصه های مغفول مطالعات تاریخی در ایران است . هرچند مورخان تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران، به جنبه هایی از زندگی کودکان عهد قاجار، مانند آموزش کودکان پرداخته اند، اما بخش عمده ای از حیات این گروه در حاشیه تاریخ نگاری ایران قرار گرفته و بررسی نشده است. از این رو، مقاله حاضر به بررسی بخشی از حیات کودکان (آموزش آن ها) در عهد قاجار می پردازد. با توجه به قلمرو وسیع موضوع و کمبود داده درباره کودکان در متون تاریخیِ رسمی، عمومی و دودمانیِ عهد قاجار از یک سو و نیز بازتاب جنبه های گوناگون زندگی کودکان در سفرنامه های فرنگیان عصر قاجار از سوی دیگر، موضوع حاضر، با تکیه بر سفرنامه های فرنگیان عهد قاجار بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که آموزش کودکان، شامل آموزش مکتب خانه ای، آموزش ابتدایی و آموزش متوسطه بوده است و از نظر تعلیم و تربیت و امکانات آموزشی بیشتر کودکان در وضعیت خوبی به سر نمی بردند و آموزش آن ها بسیار ساده و ابتدایی بوده است، اما به تدریج وضعیت بهتری یافت. روش پژوهش در این مقاله، تاریخی با رویکرد توصیفی تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است.
Content Analysis of Work and Technology Curriculum for the First Year of High School(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The present study aims at analyzing the content of work and technology curriculum in the junior high school. Methodology: A qualitative and applied research method was used, which was performed based on the content analysis. The statistical population consisted of work and technology curricula of the junior high school in the academic year 2019-2020, which were examined without sampling. The data collection tool was a triple list designed based on the goals of economic-professional education set out in the fundamental reform document of education. The collected data were analyzed using Shannon entropy software. Findings: In this software, the frequency of each data unit was identified, its indices of descriptive statistics were extracted and the importance coefficients of each of them were reported. The data in this study was in the form of themes, photos and learning activities. Therefore, data analysis was performed by using descriptive statistics indicators and their quantitative analysis. The results showed that the rate of emphasis on economic-professional education in work and technology curricula in each of its eight goals was as follows: understanding professional skills 0.99, professional ethics 0.066, entrepreneurship 0.053, avoiding unemployment 0.052, observance of productivity 0.040, commitment to ethics and values 0.039, wealth development 0.038, business laws 0.032, economic justice 0. Conclusion: The content analysis of the work and technology curricula of the first year of high school showed that the understanding of professional skills in the seventh grade was 46.6%, in the eighth grade was 75.4% and in the ninth grade was 61.5%
فهم نظام معنایی دانشجویان غیربومی از تجربه مصرف سیگار در دانشگاه (مورد مطالعه: دانشجویان غیر بومی دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روند رو به رشد استعمال سیگار در میان دانشجویان دانشگاه ها با توجه به نقش اساسی دانشجویان در آینده جامعه، نظر متخصصان حوزه های مختلف را جلب و توجه به مطالعات علمی دقیق و گسترده مرتبط با آن را ضروری کرده است. این مطالعه با هدف فهم نظام معنایی دانشجویان سیگاری غیربومی از تجربه مصرف سیگار در دانشگاه انجام شده است. رویکرد پژوهش، کیفی و روش انجام دادن آن، روش نظریه داده بنیاد است. نمونه گیری مبتنی بر نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی با حداکثر تنوع است. با تعداد 27 دانشجو، مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. برای دستیابی به اعتمادپذیری، دو روش کنترل توسط اعضا و همتایان علمی به کار رفت. داده ها با استفاده از کدگذاری نظری، تجزیه وتحلیل و درنهایت، 7 مقوله اصلی ساخته شد. تجربه و تفسیر دانشجویان سیگاری غیربومی در قالب این مقولات توصیف پذیر است: منش و کنش مشترک، ضعف خدمات رفاهی دانشگاه، ناهنجاری های زندگی دانشجویی، فشار درسی، روابط مخاطره آمیز، ضعف مهارت ارتباطی والدین و حضور در محیط ناسالم.
لویه جرگه و جایگاه آن در تاریخ نگاری معاصر افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لویه جرگه از دو قرن پیش به عنوان یکی از مهم ترین و تاثیرگزارترین مجالس بزرگ ملی در تاریخ معاصر افغانستان شناخته شده است. این مجلس با قانون اساسی افغانستان رابطه ناگسستنی دارد؛ به گونه ای که از هشت بخش قانون اساسی، هفت بخش آن توسط لویه جرگه ها تصویب شده اند و از شش فصل قانون اساسی یک فصل کامل به لویه جرگه اختصاص یافته است. این درحالی است که این نهاد همواره از طرف برخی پژوهشگران و نو اندیشان جامعه افغانستانی مورد نقد قرار گرفته و با نگاه سلبی به آن نگریسته اند. در این مقاله، با رویکرد توصیفی-تحلیلی و در جهت تبیین بازتاب تاریخ نگارانه جایگاه و کارکرد لویی جرگه ها در ساختار سیاسی- اجتماعی افغانستان معاصر، بررسی مفهوم، محتوا و تبار آن مورد نظر قرار گرفته و در ادامه نگرش های سلبی و ایجابی جریان های سه گانه تاریخ نگاری معاصرافغانستان (ملی گرا، چپ گرا و اسلام گرا) بدین سنت آمده است. حاصل پژوهش حاکی از این است که تأثیرپذیری جریان های تاریخ نگاری معاصر از شرایط سیاسی و دیرپایی لویه جرگه ها درتوجیه قدرت سیاسی حاکمان وقت، موجب شده است که جریان های مذکور، علیرغم نقد ریشه های قومی تاثیرگذار بر ماهیت کارکردی آنها، در رقم خوردن تحولات اساسی جایگاه مهمی برای آن قائل شوند.
ترس از جرم در فضای عمومی شهری از منظر زنان (مطالعه موردی: زنان شهر بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترس یکی از نام آشناترین واژه هایی است که هر فردی به طور غریزی از بدو تولد تا زمان مرگ، آن را به هر شکلی تجربه می کند. هدف این پژوهش ترس از جرم در فضای عمومی از منظر زنان در شهرها(مطالعه موردی: زنان شهر بابل) در سال 1398بود. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه پژوهش را زنان 18 تا 60 ساله ساکن شهر بابل تشکیل داده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 350 نفر تعیین شد و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند. برای تحلیل داده های پژوهش، از آزمون های ضریب همبستگی با نرم افزار spss24 و تحلیل معادلات ساختاری با نرم افزار Amos25 استفاده شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ، محاسبه و مناسب ارزیابی شد که بر اساس آن ضریب متغیرهای پژوهش و ابعاد آن بیش از 0.7 بود. در این پژوهش با به کارگیری آمار استنباطی رابطه متغیرهای فاصله اجتماعی و استفاده از وسایل ارتباط جمعی و کنترل غیررسمی، بی نظمی با ترس از جرم سنجیده شد که رابطه همه متغیرها مورد تائید قرار گرفت. نتایج نشان داد که این متغیرهای فاصله اجتماعی و استفاده از وسایل ارتباط جمعی و کنترل غیررسمی، بی نظمی با ترس از جرم رابطه معنی داری دارند. با استفاده از نرم افزار Amos25 و رسم مدل مقدار تغییرات متغیر وابسته به وسیله متغیرهای مستقل تبیین شد.
هنرِ گفتگویی و کنشگری در حوزه عمومی: محیط زیست در آثار هنرمندان کنشگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره سوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
145 - 121
حوزههای تخصصی:
توسعه شتابان، نامتوازن و سیاست زده سبب شده است که در اغلب کشورهای درحال توسعه کنشگران محیط زیست با سیاستمداران در تعارض قرار گیرند؛ پروژه های هنر محیط زیستی نیز افشاگرانه بر کاستی ها و کم توجهی برنامه ها و سیاست-های آینده نگرانه تاکید می کنند. توجه هنرمندان به مسئله محیط زیست برخواسته از کلیشه های رایج درباره احساسی بودن هنرمندان یا رومانتیک بودن هنرمندان نیست، بلکه مساله برخواسته از آگاهی مدنی و مسئولیت اجتماعی هنرمندان است. در مقاله حاضر به بررسی تجربه های محیط زیستی هنرمندان می پردازیم و با مطالعه تجربه هنرمندان ایران به این پرسش می پردازیم که چگونه هنرمندان طرح مسئله محیط زیست در عرصه عمومی را توسعه می دهند؟ این کار از خلال صورتبندی ای از موضوعات محیط زیستی ارائه شده در آثار هنرمندان کنشگرا (اکتیویست) انجام شده است، آنچه در این میان مهم است نقش هنرمندان به عنوان کنشگران حوزه عمومی است که با خلق اثر زمینه ساز گفتگو در عرصه عمومی می شوند. این مطالعه با روش تحلیل مضمون و مفهوم هنر گفتگویی گرنت کستر انجام شده است و ضمن ارائه صورتبندی ای از آثار هنرمندان ایرانی فعال در زمینه هنر محیطی بر اساس مفهوم «هنر گفتگویی» گرنت کستر نشان می دهد که فعالیت های هنرمندان ایرانی چگونه زمینه ساز کنشگری آنها در حوزه محیط زیست شده است.
تحلیل و کشف چالش های پرورش فرزند کم شنوا از دیدگاه والدین با شنوایی عادی و نوجوانان کم شنوا: یک مطالعه مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۶
283 - 301
حوزههای تخصصی:
نوجوانان کم شنوا یکی از گروه های مهم افراد با نیازهای ویژه محسوب می شوند که پژوهش درباره آن ها اندک و گاهی دارای نتایج متناقض است. این پژوهش با هدف تحلیل و کشف چالش های پرورش فرزند کم شنوا از دیدگاه والدین با شنوایی عادی و نوجوانان کم شنوا بر مبنای نظریه داده بنیاد انجام شده است. نمونه پژوهش 10 نوجوان کم شنوای پسر و دختر و 15 والد با شنوایی عادی دارای فرزند نوجوان کم شنوا بودند که به روش نمونه گیری نظری و هدفمند از انجمن خانواده ی ناشنوایان شهر تهران در سال 1399 انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق تا رسیدن به اشباع نظری جمع آوری و با کدگذاری نظری (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) تحلیل شد. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، کدهای باز حول 103 مفهوم، کدهای محوری شامل 15 مفهوم و کدهای انتخابی در چهار مفهوم تحت عناوین عوامل مربوط به والدین، عوامل مربوط به نوجوان، عوامل مربوط به خانواده و عوامل مربوط به جامعه شناسایی و استخراج شدند. با توجه به نتایج به دست آمده، توجه ویژه به چالش های پیش رو در پرورش فرزند کم شنوا اهمیت بسزایی دارد.
تربیت دختران از نگاه مجله جمعیت نسوان وطنخواه ایران (1305-1302ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در روند نهضت مشروطه، برخی زنان روشنفکر طالب حقوق فردی، خانوادگی و اجتماعی خود شدند و برای پیشبرد این اهداف به انتشار جراید زنانه با محوریت اصلاح وضعیت زنان اقدام کردند. با روی کار آمدن رضاشاه تحقق مفاهیم وطن پرستی، باستان گرایی و ترقی برای ساختن ایران نوین از سوی حکومت مورد توجه قرار گرفت. در همین راستا مسئله زنان و آموزش آنان به منزله مادران آتیه، تربیت و نوع رابطه مادر و فرزند، ضرورت ایران مترقی با تأکید بر خانواده مورد توجه جراید قرار گرفت. مجله جمعیت نسوان وطنخواه ایران ازجمله نشریاتی است که با رویکرد ضرورت تربیت دختران و نقش آن ها در اجرای سیاست های جدید به چاپ رسید. سؤال پژوهش حاضر آن است که این روزنامه چگونه تربیت زنان را با دغدغه های روشنفکران و خواسته های حکومت مانند وطن پرستی، باستان گرایی و ترقی ارتباط داده است؟ فرضیه پژوهش آن است که این مجله با توجه به مقوله های نخست تربیت و سپس تحصیل، در جهت سیاست های کلانی که در آستانه حکومت پهلوی مطرح بود، ارتقای آگاهی دختران و دوری از جهل و خرافات را با توصیه انواع آموزش برای دختران مدنظر قرار داده است. این پژوهش با روش تحلیل محتوا و توصیف مقاله های مجله مذکور، به تشریح آراء نویسندگان آن درخصوص کارکردهای مختلف تربیت دختران خواهد پرداخت.
بررسی نقش خانواده و کاستی های موجود در مداخلات کاهش استفاده کودکان از رسانه های دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
589 - 612
حوزههای تخصصی:
استفاده کودکان از وسایل دیجیتال در حال افزایش است و آثار مخربی بر جنبه های مختلف تحول دارد. مطالعه حاضر با هدف مشخص کردن نقش خانواده و کاستی های موجود در مداخلات کاهش استفاده از رسانه های دیجیتال در کودکان به روش مرور نظام مند انجام شده است. پایگاه های ISC، SID و IranDoc و پایگاه های PsycNet، ScienceDirect، Medline، PubMed، Scopus و Web of Science بین سال 2000 تا 2019 بررسی شدند. معیار ورود شامل مطالعات کارآزمایی در کودکان زیر 12 سال با هدف کاهش استفاده از فناوری های نوپدید بود. از بین مطالعات یافت شده، 18 مقاله بررسی شدند. نتایج نشان داد بیشترین راهبردهای مورد استفاده رفتاری و شناختی بودند و عوامل مربوط به خانواده و تعامل والد کودک به عنوان عاملی مهم در مدیریت رفتار کودک در پژوهش ها مغفول مانده است. آگاهی والدین از پیامدهای منفی فزون کاربری کودکان از فناوری های نوپدید و آموزش آن ها برای انجام فعالیت های جایگزین، می تواند منجر به اثربخشی مداخلات شود، نسبت به زمانی که تنها بر آموزش مهارت هایی به کودکان تأکید می کنند. درگیر کردن والدین در مداخلات زمانی مؤثر است که سایر عوامل تأثیرگذار مانند ویژگی های سرشتی کودک و والدین، کیفیت تعامل والد کودک، الگوهای حاکم بر رفتارهای والدین، سبک های والدگری و عوامل تأثیرگذار در فضای خانه نیز مورد توجه قرار گیرد.
Effect of Bias Tasks through Cooperative Learning on EFL Learners' Reading Comprehension Achievement: Gender in Focus(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: An important facet in learning a language is expanding reading comprehension capability. The purpose of the present study was to investigate the impact of implementation bias tasks through cooperative learning and gender on the reading comprehension process of Iranian intermediate EFL learners. Methodology: Two groups of 30 learners took part as a control group and an experimental group. Primarily the participants took The Preliminary English Test (PET) as a reading comprehension pretest. Then the experimental group instructed through the precepts of bias tasks in cooperative learning. However, the control group instructed through traditional instruction. Finally, the participants took the reading comprehension post-test. Findings: The result of two-way ANCOVA revealed that bias tasks through cooperative learning improved EFL learners' reading comprehension skills. Conclusion: Also, findings demonstrated that the means reading scores did not differ noticeably between male and female groups on both pretest and posttest. This task in cooperative learning can be utilized either in the classroom or in instructors' training.
Designing a Decentralized Primary Education Curriculum in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The purpose of this current research is to design and formulate a decentralized curriculum for primary schools in Iran. Methodology: The methodology is qualitative research from content analyzing of comparison-categorizing system, which includes three steps. In the first step, decentralized and extracting its parameters, international dissertations and researches in connection with subject of the research in qualitative analyzing method were investigated and studied. In the second step, after concluding the findings, the final curriculum pattern was formulated including decentralized curriculum (objectives and contents, teaching-learning methods, evaluation). In the third step, measuring-descriptive methodology was used by making use of factor-analysis for evaluating the credibility of suggested model from viewpoints of experts and specialists. The realm of research was all books and written references on decentralized curriculum that were selected by purposeful sampling. Due to the abundance of various available printed and digital references, those ones from 2000 to 2015 were used. Data collection tools were researcher-made charts and tokens, which were used for collecting categories and elements of decentralized curriculum. Faculty members, specialists and experts’ viewpoints were used for reliability of the research. Findings: The After taking opinions and revising, the final framework was formulated. For increasing the credibility of the research, ultimate attention and care were taken in order to prepare tokens. On quality of research, 467 conceptual codes were extracted, 23 main parameters were achieved which were used for formulating decentralized curriculum. A research-made questionnaire was designed in order to evaluate the conceptual structure of the research and it was reviewed by 200 specialists and experts, and then it finally was approved after carrying out a factor-analyzing showing that most of articles had proper weigh-factor which means all standard coefficients were within 0.3 to 0.6. On the other hand, the articles put proper weigh-factors on their factors. Conclusion: This current research as a non-intensive curriculum model for Iranian elementary schools is usable for curriculum designers and authorities of Ministry of Education who have stepped forward efficiently to give more authorities to education organization of provinces.
تحلیل شبکه مضامین روانی- اجتماعی رفاه ذهنی: یک مطالعه کیفی بر اساس شواهد آزمون شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۹
33 - 68
حوزههای تخصصی:
رفاه ذهنی از جمله مسائل قابل بحث از جنبه های گوناگون است که می تواند نظریه پردازان رشته های مختلف را برای فهم بهتر این مفهوم به تحقیق و پژوهش مشتاق کند . رفاه را بیش از آنکه بتوان صرفا از دیدگاه های اقتصادی و کمی نگر به مرحله تحلیل آورد می تواند جنبه های روانشناختی و اجتماعی را نیز در بر بگیرد . تحقیق حاضر در مورد مضامین روانی _ اجتماعی رفاه ذهنی بر اساس شواهد تحقیقاتی آزمون شده می باشد . هدف از پژوهش استخراج مضامین روانی _ اجتماعی رفاه ذهنی در مقالات و پژوهش های علمی پیشین در بازه زمانی سال های 2000 تا 2021 است . پژوهش از نوع کاربردی و کیفی و در آن از روش تحلیل مضمون و تکنیک آتراید _ استرلینگ استفاده شده است. با استفاده از روش هدفمند و انتخاب متون و استفاده از معیار اشباع نظری 34 مقاله انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل مضامین و ترسیم شبکه از نرم افزار MAXqda 2018 استفاده شده است. نتایج نشان داد عوامل رضا مندی شغلی، سرمایه روانشناختی ، مولفه های اجتماعی، کیفیت زندگی ، تخریب گرها و بازدارنده ها و مدرنیته مضامین روانی_ اجتماعی رفاه ذهنی را تشکیل می دهند. نتیجه گیری: همسو با یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت رفاه ذهنی در محور های مختلف زندگی اثر گذار بوده و از زوایا ی گوناگون مرتبط با حیات بشر قابل ارزیابی است .
تحلیلی بولی از نرخ خودکشی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
119 - 145
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی علل نرخ بالای خودکشی در برخی استان های ایران است. در حقیقت، مقاله حاضر با ملحوظ داشتن واحد تحلیل «استان» از جبر بولی استفاده نموده است تا به این پرسش پاسخ گوید که چه ترکیب هایی از عوامل علّی موجب تکوین نرخ بالای خودکشی در برخی استان های ایران شده اند؟ برای تعیین این عوامل علّی با مروری بر ادبیات موجود در جامعه شناسی، چهار عامل علّی برای تبیین مسأله مزبور انتخاب گردید: نرخ موالید، میزان صنعتی شدن، میزان شهری شدن، و نرخ مشارکت نیروی کار زنان. نتایج تحلیل بولی نشان داد که نرخ موالید بالا و شهری شدن پایین برای وقوع نرخ بالای خودکشی در استان های ایران علّت لازم بوده اند؛ یعنی، کلیه استان هایی که نرخ بالای خودکشی داشتند واجد نرخ موالید بالا و شهری شدن پایین بوده اند. یافته های تحلیل بولی هم چنین نشان داد که وقتی این دو عامل تبیینی از نوع علّت لازم با یکی از دو عامل میزان پایین صنعتی شدن یا نرخ بالای مشارکت نیروی کار زنان ترکیب شوند، علّت کافی را برای وقوع نرخ بالای خودکشی در استان های ایران تشکیل خواهند داد. به عبارت بهتر، تحلیل بولی نشان داد که دو الگوی علّی متفاوت موجب تکوین نرخ بالای خودکشی در استان های ایران شده اند. اول، ترکیبی از نرخ بالای موالید با نرخ های پایین صنعتی شدن و شهری شدن. دوم، ترکیبی از نرخ بالای موالید با نرخ پایین شهری شدن و نرخ بالای مشارکت نیروی کار زنان.
ارزیابی سطح توسعه استان ها بر اساس شاخص های آموزشی، بهداشتی و مهاجرت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
رفاه اجتماعی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۳
۴۶-۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فرایند توسعه امری چند بعدی شامل ابعاد مختلف می باشد. بعد اجتماعی توسعه شامل شاخص های مختلفی از جمله شاخص های آموزشی، بهداشتی و مهاجرت است که شاخص های مذکور کمتر مورد توجه بوده است. نخستین گام در حل مسائل ناشی از نابرابری، شناخت و سطح بندی مناطق می باشد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارزیابی سطح توسعه استان ها بر اساس شاخص های آموزشی، بهداشتی و مهاجرت گرفت که در آن 31 استان کشور بر مبنای 24 شاخص رتبه بندی شدند. روش: داده های 24 شاخص آموزشی، بهداشتی و مهاجرت از نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن کشور و نیز نتایج سالنامه های آماری کشور در سال 1397 بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS،Excel و Arc GIS بهره گرفته شد. از ضریب ویلیامسون برای ارزیابی نابرابری فضایی، روش تحلیل مؤلفه های اصلی برای وزن دهی شاخص ها و روش تاپسیس، برای ساخت شاخص ترکیبی توسعه استان ها استفاده شد. در نهایت طبقه بندی سطح توسعه استان ها به روش GIS و نیز تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی انجام گرفت. یافته: نتایج نشان داد در شاخص های «نرخ ترک تحصیل (درصد) ابتدایی» و «نسبت مراکز توانبخشی به ازای جمعیت» بیشترین و در شاخص های «نرخ گذر دوره اول متوسطه (درصد)» و «نرخ باسوادی مردان» به ترتیب کمترین نابرابری وجود داشت. نتایج تعیین رتبه استان ها نشان داد استان های چهارمحال و بختیاری، خراسان جنوبی، سمنان، ایلام و یزد در بهترین وضعیت و استان های سیستان و بلوچستان، البرز، تهران، آذربایجان غربی و هرمزگان پایین ترین رتبه را داشتند. این یافته به همراه نتایج تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی و نیز نقشه هایGIS مؤید وجود شکاف توسعه اجتماعی و تفاوت بین استان های ایران از نظر شاخص های آموزشی، بهداشتی و مهاجرت از قبیل «نسبت مراکز فنی و حرفه ای به جمعیت»، «نرخ مرگ و میر کودکان کمتر از 5 سال» و «نرخ خالص مهاجرت» و غیره بوده است. بحث: به منظور برقراری توسعه متوازن پیشنهاد می گردد تخصیص هر گونه بودجه به استان ها و مناطق کم برخوردار شناسایی شده در این تحقیق اختصاص داده شود.
مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد گشتالت درمانی و واقعیت درمانی بر سبک های هویت دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
121 - 132
حوزههای تخصصی:
ند هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد گشتالت درمانی و واقعیت درمانی بر سبک های هویت دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر تهران بود.روش شناسی: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه اول مدارس دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. 45 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری قرارگرفتند. در این پژوهش گروه آزمایش اول 10 جلسه 90 دقیقه ای برنامه آموزش مشاوره گروهی گشتالت درمانی و گروه آزمایش دوم 10 جلسه 90 دقیقه ای برنامه آموزش مشاوره گروهی واقعیت درمانی را دریافت کردند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند. ابزار پژوهش پرسشنامه سبک های هویت برزونسکی (1989) بود.داده ها به وسیله روش تحلیل واریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بونفرونی و نرم افزار SPSS نسخه 22، تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد مشاوره گروهی واقعیت درمانی تاثیر بیشتری نسبت به گشتالت درمانی بر سبک های هویت داشت. واقعیت درمانی با تأکید بر آزادی انسان و رفتار مسئولانه، به ترغیب دانش آموزان به شناسایی ارزش هایشان و تعیین اهداف، اعمال، موانع و در نهایت تعهد به انجام اعمال در راستای دستیابی به هویت تلاش می کند. بنابراین مشاوره گروهی واقعیت درمانی روشی موثر در سبک های هویت دانش آموزان است. (001/0P˃).بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش بین گروه آزمایش اول مشاوره گروهی گشتالت درمانی، گروه آزمایش دوم واقعیت درمانی و گروه گواه در سبک های هویت تفاوت معنی دار وجود دارد