فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
113 - 133
پژوهش حاضر در پی آن بود ضمن شناسایی الگوهای رفتار بیماری در بیماران نوروتیک و کرونری مورد مطالعه، نسبت طبقیه اجتماعی با ابعاد رفتار بیماری را در ایشان مطالعه نماید. لذا تعداد 119 بیمار کرونری و 91 بیمار نوروتیک در شهر تهران و به شیویه نمونیه در دسترس انتخاب و بررسی شدند. داده ها با روش پیمایش، تکنیک مصاحبیه ساخت یافته و ابزار پرسشنامه گردآوری و در نرم افزار SPSS تحلیل گردید. مقایسیه الگوهای رفتار بیماری در دو دسته بیمار نشان داد که ایشان در مجموع نه الگویی یکسان و نه الگویی کاملا متفاوت اتخاذ نموده اند. کمیّت و کیفیّت توانش تفسیری- ادراکی بیماران نشان داد که هم بیماران کرونری و هم نوروتیک، بیشتر یک الگوی ادراکی فعّال اتخاذ کرده اند. این الگوی ادراکی فعّال، بیماران را بیشتر به اتخاذ یک رویکرد مقابله ای فعّال نیز سوق داد، به نحوی که هر دو دسته بیمار بیشتر از راهبردهای مسأله محور استفاده کردند. مطالعیه نسبت طبقیه اجتماعی و ابعاد رفتار بیماری نیز نشان داد که در بیماران کرونری ابعاد راهبرد مسأله محور و ادراک بیماری، و در بیماران نوروتیک بُعد ادراک بیماری با طبقیه اجتماعی رابطیه معناداری نشان دادند. در مجموع باید گفت طبقیه اجتماعی می تواند ابعاد و الگوهای رفتار بیماری را توضیح دهد.
مطالعه کیفی تجارب زیسته زنان تنها-زیست در زندگی پس از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی نهادهای اجتماعی دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۱
159 - 178
حوزههای تخصصی:
اهداف: طی دهه های اخیر، تنها-زیستی در میان زنان مطلقه شهر سنندج روند روبه رشدی داشته است. توصیف تجارب، تفسیر و درک زنان از تنهازیستی و جهان پدیداری و پاسخ به اینکه «جهان تنها-زیستی» در تجربه زیسته یک زن مطلقه تنها-زیست، به چه شکلی حضور دارد، از اهمیت زیادی برخوردار است. روش مطالعه: روش شناسی پژوهش حاضر کیفی است؛ به همین منظور با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری با 23 نفر از زنان مطلقه تنها-زیست در شهر سنندج مصاحبه شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از روش شش مرحله ای ون مانن استفاده شد. یافته ها: یافته های به دست آمده از تجربه زیسته زنان تنها-زیست پس از طلاق نشان از درک تنها-زیستی به مثابه گسترش دامنه اختیارات و آزادی های بیشتر، نبود بار مضاعف بر دوش پدر و مادر و حفاظت از فرزندان دارد. به همین جهت احساس متفاوتی نسبت به تنها-زیستی پس از طلاق در بین زنان مشارکت کننده شکل گرفته که برای دسته ای زنان احساس تنها-زیستی به مثابه تجربه ای ناخوشایند و برای دسته ای دیگر، به مثابه استعاره ای رهایی بخش تلقی شده است. درک و تفسیر زنان تنها-زیست از جهان پدیداری بر خود-حمایت گری و تاب آوری رشددهنده در برابر مشکلات، دگردیسی در رفتارها و خودانگاره زنانه، بازمعنابخشی به زیست جهان و خودکنترلی و مهار نیاز جنسی دلالت دارد. نتیجه گیری: تنهازیستی آثار و پیامدهای متفاوتی بر زندگی زنان بر جای گذاشته که در ذیل چهار مضمون کلی «رشد فردیت»، «استقلال شخصی»، «طرد اجتماعی» و «خلأ تکیه گاه در فرزندان» دسته بندی شده است. برساخت های معنایی پژوهش حاضر نشان می دهد که زنان تنها-زیست، در حال تجربه زیست جهانی دشوار توأم با مشکلات خاص خود هستند که حمایت از سوی جامعه را به صورتی همه جانبه می طلبد.
سندشناسی اسناد متعه در دوره پهلوی اول (تأثیر قوانین جدید)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
338-301
حوزههای تخصصی:
اسناد به عنوان یکی از منابع دست اول، نقش مهمی در پژوهش های تاریخی دارند. در این میان، اسناد متعه به عنوان اسناد شرعی برآمده از فقه اسلامی، اصول و چارچوب معینی دارند که اطلاعات فراوانی در زمینه فرهنگ، اجتماع، اقتصاد و آداب و رسوم مردمان گذشته ارائه می دهند. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که متعه نامه های دوره پهلوی اول از نظر شکلی و محتوایی دارای چه ساختاری هستند؟ و قوانین جدید چه تأثیری بر محتوای این اسناد گذاشته اند؟ مدعای اصلی پژوهش براساس بررسی اسناد، بر این اساس قرار گرفت که متعه نامه های نیمه اول دوره سلطنت پهلوی اول، از نظر شکل و هم محتوا، متأثر از قوانین شرعی و عرفی، سنت سندنویسی دوران قاجار و همچنین براساس جایگاه اجتماعی و طبقاتی افراد تنظیم و تحریر می شده اند. اما در نیمه دوم سلطنت پهلوی اول، با تصویب قوانین جدید مربوط به ازدواج، جنبه های فقهی این اسناد همچنان باقی و بر جنبه های عرفی و قانونی آن ها افزوده شد؛ دوم آن که تغییراتی در ساختار محتوایی این اسناد به وجود آمد، اما از نظر شکلی همچنان مانند گذشته بود. به منظور اثبات مطالب فوق، لازم دانسته شد که این اسناد از نظر محتوایی و شکلی، بررسی و همچنین تأثیر قوانین جدیدِ دوره رضاشاه بر این اسناد، مشخص شود.
تبیین جامعه شناختی وفاداری ملی در بین معلمان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه هر کشوری وفاداری را از مردم خود طلب می کند و پایداری، استحکام و حفظ نظام خود را در گرو وفاداری ملی مردمش می داند. تمامی کشورها برای تربیت افراد وفادار به نظام و کشور خود برنامه های گسترده ای دارند. نظام آموزشی کشور پس از خانواده، دومین نهادی است که در تربیت آینده سازان کشور تأثیرگذار است و می تواند در شکل گیری احساس وفاداری ملی و افزایش آن در دانش آموزان مؤثر باشد. در این مسیر، معلمان به عنوان بازوان نظام آموزشی کشور نقش تعیین کننده ای دارند. از این جهت سنجش میزان وفاداری ملی معلمان و عوامل مؤثر بر آن می تواند سیاست گذاران را در ارتقاء سطح وفاداری ملی جامعه یاری رساند. این پژوهش سعی دارد به روش پیمایش به این پرسش پاسخ دهد که عوامل مؤثر بر احساس وفاداری ملی معلمان شهر تهران کدامند؟ جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان مدارس دولتی شهر تهران می باشد. روش نمونه گیری طبقه ای و حجم نمونه آماری 302 نفر می باشند. نتایج تحلیل معدالات ساختاری پژوهش نشان می دهد که بین احساس وفاداری ملی و احساس محرومیت نسبی رابطه معکوس به میزان 186/- وجود دارد. هم چنین بین احساس وفاداری ملی با متغیرهای دین داری (440/.) و امید به اصلاح کشور (358/.) رابطه مثبت معنادار وجود دارد. این سه متغیر درمجموع توانسته اند 67% واریانس وفاداری ملی را در بین معلمان شهر تهران توضیح دهند.
نسبت سیاست های حاشیه نشینی و هویت ساکنان حاشیه (مورد مطالعه: حاشیه نشینی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی اقتصادی و توسعه سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
101 - 118
حوزههای تخصصی:
نسبت سیاست های حاشیه نشینی با هویت ساکنان حاشیه (مورد مطالعه حاشیه نشینی شهر تهران) موضوع و مسئله: مقاله حاضر درصدد شناسایی اختلاف های مفهومی حول هویت حاشیه نشینان در بین سیاست های حاشیه نشینی، دیدگاه کارکنان و فعالان فرهنگی در شهرداری ها و سرای محله ها و دیدگاه خود حاشیه نشینان است. روش: از روش تحلیل تماتیک کلارک و براون در این پژوهش استفاده شده است و داده ها به صورت هدفمند از موارد ویژه انتخاب شد که شامل اسناد مرتبط با سیاست های حاشیه نشینی، مصاحبه نیمه ساختار یافته با 48 نفر از حاشیه نشینان و 25 نفر از کارکنان و فعالان فرهنگی در شهرداری و سرای محله در مناطق 2، 4، 12، 18 و 19 تهران می-شود. نتایج: یافته ها نشان می دهد که در سیاست های حاشیه نشینی هویت حاشیه نشینان بر مبنای دو تم اصلی عصبیت محلی و آزادی – خلاقیت و در دیدگاه کارکنان و فعلان فرهنگی بر اساس ویژگی هایی چون همبستگی قوی محلی، بلاتکلیفی، نظم گریزی، و... تشکیل شده است. اما مصاحبه با حاشیه نشینان نشان داد هویت آنها با مفهوم کار پیوند اساسی دارد. همبستگی حاشیه نشینان مثل هر جای دیگر شهر یک همبستگی عادی است اما همبستگی قوی محلی حاشیه نشینان زمانی شکل می گیرد که احساس کنند کار آن ها از طریق نظم جدیدی تهدید می شود. مقامت آن ها در برابر تهدید ایجاد وضعیت بلاتکلیفی و نظم گریزی است. بدین ترتیب در این نوشته مشخص شد در میان عامل های گوناگون پیچیدگی سامان دهی حیات حاشیه نشینی تفاوت در پنداره های بنیادی در دو سوی سیاست های حاشیه نشینی و هویت حاشیه نشینان نیز می تواند عاملی قابل تأملی باشد. در حقیقت هویت حاشیه نشینان در چارچوب سیاست های حاشیه نشینی آن چیزی نیست که واقعیت ویژگی های هویتی حاشیه نشینان نشان می دهد. واژگان کلیدی: سیاست های حاشیه نشینی، عصبیت محلی، توسعه مشارکتی، نظم گریزی، همبستگی ناخودآگاهانه محلی، تحلیل تماتیک
درآمدی نظری بر سرمایه داری جهانی به مثابه شکل زندگی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شکل زندگی انسان ها حاصل فرم ها، الگوها، قاعده ها و...می باشد. انسان در هسته ایده شکل زندگی است. حوزه پژوهشی این مقاله پیرامون این مساله است که چرا سرمایه داری جهانی شکل زندگی است؟ و چگونه سرمایه داری جهانی شکل زندگی خود را برافرادو جوامع مسلط می نماید؟.برای نیل به هدف تبین این دو پرسش، از روش مروری تئوریک استفاده شده است. برای گردآوری داده ها به پایگاه های داده های گوگل یاهو و همچنین پایگاه داده های علمی( نورمگزین، پرتابل های جامع علوم انسانی، Academia، Britannica، paperhub و.. ) مراجعه و با بکارگیری کلید واژه گان مرتبط به جستجوی منابع پرداخته و منابع یافت شده در سه گروه کتاب، مقاله و پایان نامه تقسیم گردیدند. از بین 109 منبع اولیه یافت شده بر اساس معیارهایی 45 منبع انتخاب شدند با مطالعه منابع گزینش شده داده ها استخراج ، تقلیل، خلاصه سازی، مفهوم سازی، دسته بندی و تحلیل گردیدند. یافته ها بیان می دارند که: سرمایه داری جهانی در سطح کلان خود به عنوان شکل زندگی دارای فرم ها و الگوهایی تقلیل ناپذیر است.اعمال و عملکردهای غیر سرمایه داری توسط اعمال سرمایه داری بازنویسی و در فرم ها و الگوی عمل سرمایه داری جاسازی می شوند. سرمایه داری جهانی درقالب ساحت های ساختارمند اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی -ایدئولوژیکی،سیاسی و حقوقی توانسته بر همه امور ذهنی و عینی افرادو جوامع تاثیر بگذارد و شکل معینی از زندگی را بر افراد و جوامع مسلط نماید. این شکل زندگی سبب تداوم تولید، توزیع، مصرف جهانی و کسب سود و سود دوباره است.
محیط زیست و توسعه پایدار در نظریه و عمل مددکاری اجتماعی: مروری سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۷
209 - 253
حوزههای تخصصی:
تخریب محیط زیست و تغییرات اقلیمی منبع مهم ترین تهدیدها برای سلامت انسان، دسترسی به منابع حیاتی و حقوق اولیه بشر است. مددکاری اجتماعی به عنوان حرفه ای که ریشه در حقوق بشر و عدالت اجتماعی دارد می تواند نقش مهمی در موضوعات حقوق بشر و عدالت اجتماعی و زیست محیطی داشته باشد. از این سو طی چند دهه گذشته در خارج از ایران، تغییر گفتمانی در مددکاری اجتماعی به وقوع پیوسته و مددکاران اجتماعی در هر دو عرصه نظریه پردازی و عملی در رابطه با محیط زیست و توسعه پایدار آثار و فعالیت های چشمگیری ارائه کرده اند. در این مطالعه با هدف فهم گستردگی و ماهیت ادبیات مددکاری اجتماعی در رابطه با موضوعات محیط زیستی و توسعه پایدار در عرصه نظریه پردازی و مداخلات عملی، آثار مهم این حوزه بین سال های 2000 تا 2023 به شیوه ای نظام مند بررسی شدند. درمجموع 85 مقاله معیار ورود به این مطالعه را یافتند. داده های این مقالات در دو بخش رویکردهای نظری و مداخلات عملی مددکاری اجتماعی در مسائل محیط زیست و توسعه پایدار استخراج شدند. مفهوم پردازی ها و رویکردهای مختلف چون رویکرد بوم شناختی-اجتماعی، مددکاری اجتماعی سبز، مددکاری بوم شناختی ژرف و مانند آن نشان از تورم مفهومی در حوزه معرفتی رابطه مددکاری اجتماعی با محیط زیست است. در حوزه روش شناختی، مددکاران اجتماعی با توجه به مسائل زیست محیطی و توسعه پایدار به صورت مستقیم یا غیرمستقیم فعالیت هایی چون ترویج عدالت زیست محیطی، توسعه زیرساخت های اجتماعی و فنی، ارزیابی تأثیرات اجتماعی، مشارکت دهی و سازمان دهی مردم، آموزش و بالا بردن آگاهی و سواد زیست محیطی، حفاظت از محیط زیست، مداخلات تاب آوری را به انجام رسانده اند.
تغییر نگرش ها و نظام ارزشی نخبگان سیاسی در ایران پسا انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
143 - 163
حوزههای تخصصی:
تصمیم گیری به کنش سیاسی -اجتماعی نخبگان سیاسی مربوط است به اینکه نخبگان به واسطه قدرت و تأثیری که دارند پیشرفت سیاسی جامعه را با عملکرد خود سرعت بخشیده یا مانع از آن گردند. این پژوهش با هدف بررسی نقش نخبگان سیاسی در فرایند توسعه حقوق سیاسی و اجتماعی جامعه ایرانی انجام شده است. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و متکی بر منابع کتابخانه ای بوده است. بر طبق نتایج به هر میزان که نخبگان و شایستگان بر مسند امور حاکم شوند، حکومت و حکومت داری به مراتب بالایی از کارآمدی و کارآیی دست می یابد و جنبه هایی چون مشروعیت، مقبولیت و عدالت ورزی حکومت تقویت می شود. همچنین با حاکمیت نخبگان، سایر مفاهیم حوزه سیاست اعم از مشارکت رقابت، گردش نخبگان و... در وضعیت بهینه ای قرار می گیرند و توسعه سیاسی و اجتماعی در مسیری رو به رشد قرار خواهد گرفت.
ترومای کرونا: از بیماری تا فاجعه در مناطق کم برخوردار (مورد مطالعه: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی اثرات بیماری کووید ۱۹ بر شهروندان استان کردستان است. همه گیری چه تأثیرات اجتماعی و روانی بر شهروندان و خانواده های منطقه هدف دارد؟ این همه گیری چگونه بر روابط فردی و اجتماعی شهروندان و خانواده ها به ویژه در مناطق کمتر برخوردار مانند حاشیه و حومه سنندج تأثیر گذاشته است؟پژوهش حاضر، نوعی مطالعه کیفی از نوع تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی است. داده ها و اطلاعات پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان و نخبگان دانشگاهی و غیردانشگاهی جمع آوری شد که با رسیدن به اشباع نظری با 15 نفر خاتمه یافت.براساس یافته ها اثرات اجتماعی و فرهنگی بیماری عبارت اند از: واگرایی جمعی، آنومی اجتماعی، بازنمود ناکارآمدی نظام حمایت اجتماعی، تنگناهای معیشتی، استحاله دین و گزاره های دینی، گسست معرفتی-فرهنگی، بحران در نظام آموزشی و ترومای روحی-روانی. همچنین مضمون اصلی معرفی شده در این راستا با عنوان «ترومای جمعی: از بیماری تا فاجعه» از گستردگی و شدت پیامدهای کرونا در ابعاد مختلف و امکان شکل گیری فاجعه درنتیجه مواجهه نداشتن صحیح و فوری با پیامدهای کرونا به ویژه در مناطق کمتر برخوردار حکایت می کند.گستردگی پیامدها و اثرات زیان بار و فاجعه آفرین کرونا ویروس در ابعاد شخصیتی، اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی که در بروز مسائلی مانند اختلالات شخصیتی، اضطراب و استرس، بیکاری و بی پولی، بحران در روابط اجتماعی و جمعی، فرسایش انواع اعتماد و در رأس آن ها بر بی اعتمادی نهادی و حتی مسائل فرهنگی مانند بحران دینی و گسست معرفتی تأثیرگذار است؛ بنابراین می توان گسترش ویروس کرونا را نوعی تروما دانست که بخشی از حافظه جمعی شهروندان در ایران و به ویژه کردستان را مرتبط با نوعی فاجعه مشغول کرده است.
بررسی مقدماتی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه سوءاستفاده روان شناختی از همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۳
147 - 166
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مقدماتی ویژگی های روان سنجی پرسش نامه سوءاستفاده روان شناختی از همسر، در میان زنان آسیب دیده ایرانی بود. روش پژوهش توصیفی همبستگی بود و نمونه شامل 342 نفر از زنان آسیب دیده بودند که به روش در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه های مقیاس سوءاستفاده روان شناختی از همسر (EAPA-P) و مقیاس تاکتیک های حل تعارض (CTS-2) را تکمیل نمودند. نتایج پایایی برای خرده مقیاس راهبرد های مستقیم و راهبرد های غیرمستقیم، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 91/0 و 90/0 به دست آمد. به عنوان نشانگر یا شاخص روایی، همبستگی عامل های مقیاس سوءاستفاده روان شناختی از همسر (EAPA-P)، با خرده مقیاس خشونت روانی و جسمانی، مقیاس تاکتیک های حل تعارض (CTS-2) مثبت و معنادار به دست آمده است (01/0 P<). همچنین همبستگی عامل های مقیاس سوءاستفاده روان شناختی از همسر (EAPA-P) با خرده مقیاس مذاکره، منفی به دست آمده است (05/0 P<). شاخص نیکویی برازش 90/0، برازش تطبیقی 95/0 و ریشه دوم میانگین مربعات خطای برآورد 067/0 به دست آمد که نشان می دهد، مدل دوعاملی پرسش نامه با داده ها برازش دارد و مدل تأییدشده است؛ در مجموع، می توان گفت که این پرسش نامه ویژگی های یک آزمون روا و پایا را دارد که می توان در موقعیت های پژوهشی و مشاوره ای از آن استفاده کرد.
سرمایه اجتماعی خانواده، حلقه مفقوده در فهم تجارب زیسته زنان در مواجهه با سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
287 - 316
حوزههای تخصصی:
علی رغم گسترش کمی اسناد، مقالات و محافلی که بطور روزافزونی از مفهوم سرمایه اجتماعی بعنوان راهکاری برای ارتقاء سلامتی یاد می کنند، سرمایه اجتماعی خانواده، حلقه گمشده در مطالعات این حوزه می باشد. خانواده، بستر شکل گیری تجارب و فهم افراد بوده، بروز بیماری می تواند این فضا، پیوندها و معانی هم بسته به آن را متاثر سازد. معانی و تجارب زنان بیش از مردان، در مقایسه با فضای بیرونی، در ارتباط با این فضا شکل گرفته، لذا، سرمایه اجتماعی خانواده، مهمترین منبع حمایتی آنان بویژه در مواجهه با چالش هایی چون بیماری می باشد. در این پژوهش، برای فهم ادراک و تجارب زیسته زنان مبتلا به سرطان و خانواده آنها از پیوندهای خانوادگی در مواجهه با سرطان، از رویکرد کیفی با تاکید بر روش پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. داده های میدانی با استفاده از تکنیک مصاحبه و معیار اشباع داده از زنان مبتلا به سرطان مراجعه کننده برای درمان به بیمارستان امید شهر ارومیه و مراقب و همراه خانوادگی بیمار گردآوری گردید. تحلیل و کدگذاری داده ها نشان می دهد، مضامینی مانند گسست در ارکان سرمایه اجتماعی خانواده؛ اول مادر، آخر همسر و سرمایه اجتماعی منفی در تجارب مشارکت کنندگان، بیانگر نتایج نامطلوب سرمایه اجتماعی درون خانواده بر سلامتی زنان مبتلا به سرطان می باشد. مضمونهای قاعده خاموشی/ اعتراض، انسجام در وضعیت اضطراری و میانجیگری پنهان نیز، نشان می دهد، سرمایه اجتماعی نیز متقابلا از بیماری تاثیر پذیرفته و تحت تاثیر آن، تا حدودی نیز تقویت گردیده است.
بررسی احساس عدالت توزیعی شهروندان خرم آبادی در برنامه های رفاهی دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
47 - 89
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تلاش می کند ضمن مرور رویکردهای مختلف در باب رابطه توسعه، عدالت توزیعی، و رفاه اجتماعی با اتخاذ رویکردی جامعه شناختی احساس عدالت توزیعی شهروندان خرم آبادی در برنامه های رفاهی دولت را بررسی نماید. این تحقیق به صورت پیمایشی و با ابزار پرسش نامه در بین شهروندان خرم آبادی در پایان سال 1399 و آغاز 1400 انجام یافته است. نمونه گیری پژوهش با در نظر گرفتن میزان برخورداری از رفاه اجتماعی مناطق شهری خرم آباد با تلفیقی از نمونه گیری خوشه ای و طبقه بندی نامتناسب طراحی شد و حجم نمونه 400 نفر بود. نتایج پژوهش نشان می دهد میزان احساس عدالت توزیعی در رفاه اجتماعی شهروندان خرم آبادی پایین و فقط 2.4 درصد از افراد، این احساس را بالا تلقی نموده اند. در میان ابعاد مختلف نیز آنها در توزیع فرصت های کار و اشتغال و حکمروایی، احساس تبعیض بیشتری را احساس می کنند، اما در ابعاد آزادی های فردی و بهره مندی از رسانه ها و ارتباطات، این احساس به حداقل می رسد. بررسی فرضیه ها نشان داد متغیرهای نیازمندی های رفاهی اجتماعی، میزان اعتماد به برنامه های رفاهی دولت، و میزان سرمایه اقتصادی دارای همبستگی قوی تری با متغیر احساس عدالت توزیعی در برنامه های رفاهی دولت هستند. یافته های تحلیل رگرسیون حاکی از آن است که متغیرهای مستقل، 8/50 درصد از واریانس متغیر میزان احساس عدالت توزیعی در برنامه های رفاه اجتماعی دولت را پیش بینی می کنند. در این میان اثر خالص متغیر نیازمندی های رفاهی بیش ...
شناسایی عوامل مؤثر در توسعه گردشگری سلامت در استان مازندران با استفاده از نرم افزار مکس کیودی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
155 - 182
حوزههای تخصصی:
گردشگری سلامت به عنوان یکی از انواع گردشگری به ویژه در سال های اخیر موردتوجه بسیاری از کشورها قرار گرفته است. در استان مازندران مکان های زیادی وجود دارد که گردشگران برای به دست آوردن آرامش و درمان نارسایی های پوستی به آنجا مراجعه می کنند. مازندران از جاذبه های هر سه قسم گردشگری سلامت یعنی درمانی، تندرستی و پزشکی بهره مند است. عواملی در گردشگری سلامت مؤثرند که می توانند فاکتور محوری موفقیت در صنعت گردشگری سلامت باشند. در این پژوهش در نظر است عوامل مؤثر بر گردشگری سلامت در استان مازندران موردبررسی قرار گیرد. به نظر می رسد انجام این تحقیق و نتایج آن می تواند راهگشا برای ارتقای گردشگری سلامت در کشور و ازجمله در مازندران و افزایش تعداد گردشگران سلامت شود. پژوهش پیش رو نظری است و به جهت استفاده مراکز و بنگاه های مربوط کاربردی است. بنا به ماهیت موضوع این پژوهش از نوع علی است. برای این منظور، با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و نیز از طریق مصاحبه با 16 نفر از کارشناسان و صاحب نظران در زمینه گردشگری سلامت به تعیین مؤلفه های اصلی پدیده موردبررسی پرداخته شد. در این روش ابتدا به شناسایی عوامل مؤثر و اساسی پرداخته و سپس با استفاده از نرم افزار MAXQDA، عوامل مؤثر رتبه بندی شده است. نتایج نشان می دهد؛ به ترتیب بعد فرهنگی و اجتماعی با 42/4 درصد به عنوان مهم ترین عامل و پس ازآن بعد اقتصادی با 23 درصد در رتبه دوم قرار دارد. پس ازآن بعد خدمات با 21/8 درصد در رده سوم و در آخر بعد سیاسی و اداری با 12/7 درصد قرار دارد.
مسأله محیط زیستی مسأله ای اجتماعی (اثر مخاطرات محیط زیستی بر بیمه های اجتماعی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
145 - 166
این مقاله به مسأله اجتماعی تبدیل شدن مسائل محیط زیستی را بررسی می کند. به موضوع اثر مخاطرات محیط زیستی بر بیمه های اجتماعی ایران، نمونه های برجسته آن که می توانند چرخه اقتصاد و پیامد آن سیستم بیمه های اجتماعی کشور را با اختلال روبرو کنند می پردازد؛ سه مخاطره خشکسالی، ریزگردها و آلاینده های صنعتی و انقراض گونه های زیستی. پژوهش به روش اسنادی و کتابخانه ای، و در اجرای آن، گردآوری و تحلیل داده ها به شیوه تحلیل محتوای مضمونی انجام شده است. مطابق یافته های پژوهش مخاطرات محیط زیستی، بحرانی طبیعی نمی مانند، تأثیر مختل کننده بر فرآیند کسب و کار و به دنبال آن بیکاری در مناطق مختلف کشور دارند. هم افزایی میان مخاطرات محیط زیستی و اقتصادی در ایران مسبب اثرات جابجاشونده ای در حوزه مسائل اجتماعی است که به دلیل پیچیدگی شان شاید در نگاه اول پنهان بمانند. در حالی که، از میان رفتن صنایع فرآوری یا کشت و صنعت هایی که از محصولات کشاورزی تغذیه می شوند، کارکنان این بخش تحت پوشش بیمه های اجتماعی اند و بیکاری آنها منابع نظام تأمین اجتماعی کشور که حاصل حق بیمه چنین گروه هایی از نیروی کار کشور است را تهدید می کند. از زاویه ای دیگر مخاطرات محیط زیستی سبب تحمیل هزینه های درمانی بیماری هایی همچون عوارض آسمی، برونشیت مزمن، عفونت های تنفسی، بیماری های چشمی و بیماری های گوارشی است که به واسطه ریزگردها، آلودگی آب شرب و آلودگی هوا در اثر آلاینده های صنعتی و محیط طبیعی ایجاد می شوند. لذا، نظر به چنین مواردی، هم توجه بیشتر به محیط زیست و پیامدهای اجتماعی آن و هم لحاظ نمودن آنها برای اداره بهینه نظام تأمین اجتماعی ضرورت دارد.
تحلیل دیالکتیکی رابطه کارکن و کارفرما در ایران از منظر پارادایم تفسیری پرگمتیستی «مورد پژوهش کارخانه سیمان تهران»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
53 - 77
حوزههای تخصصی:
«تضاد» به عنوان گوهر رابطه کارکن و کارفرما در تمامی گفتمان های متعارف به شکل دیالکتیکی از نوع قطبی و هگلی آن که اساسا تضاد به تناقض تبدیل می شود وجود دارد. در حالی که توجه و فهمِ شکل های مورد نظر زیمل و گورویچ از دیالکتیک، می تواند تغییرات بنیادی در ارتباط کارکن و کارفرما ایجاد کند. کشف، شناخت و بررسیِ زمینه ها و مقوله های موجود و نقش آن ها در رابطه کارکن و کارفرما از اهداف این پژوهش است. پژوهش میدانی با راهبرد استقرایی با رویکرد تئوری زمینه ای بوده و از ابزارهای مشاهده غیررسمی و به صورت مشارکت کامل پژوهشگر، هم چنین تکنیک مصاحبه رسمی و غیر رسمی بهره گرفته شده و در تحلیل داده ها از تحلیل موقعیت و تحلیل گفتمان استفاده شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که فهمِ نقش ها در روابط کارکن و کارفرما و از بین رفتن نگاه تناقضی هر یک از طرفین باعث هم فهمی بین کارکن و کارفرما خواهد شد، به معنای دیگر، بوجود آمدن دیالکتیک چند اسلوبی به جای دیالکتیک تک اسلوبی یا قطبی که تضادها و تفاوت ها را به رسمیت شناخته و با درک آن می توان از استراتژیِ مبارزات دایمی فاصله گرفته و استراتژی چانه زنی را جایگزین آن نمود که این استراتژی می تواند باعث تسهیل در منافع و مطالبات هر دو گروه شود
شناسایی تجربه زیسته، دیدگاه ها، دلایل و انگیزه های مردم از مشارکت در بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده که زمانی محور تمرکز جمعیت و اقتصاد بودند امروزه به نقاطی کم بازده در تعاملات اجتماعی و اقتصادی تبدیل شده اند که نیازمند مداخله برای بهسازی و نوسازی هستند. در پژوهش حاضر، باهدف شناسایی تجربه زیسته، دیدگاه ها، دلایل و انگیزه های مردم از مشارکت در بهسازی و نوسازی در 4 منطقه از شهر تهران (مناطق 10، 11، 12 و 17) که بیشترین سهم از بافت فرسوده را دارند تدوین شد. روش تحقیق کیفی- کمی (پرسش نامه و مصاحبه) با بهره گیری از رهیافت توصیفی–تحلیلی است. در ساحت کمی از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد و با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و فرمول کوکران حجم نمونه 368 نفر تعیین شد و در ساحت کیفی جهت فهم تجربه زیسته ساکنین بافت و توصیف آن از روش گراندد تئوری که دارای ویژگی های منحصر به فرد بوده و زمینه ساز شکل گیری نگاه متفاوت و جدید در بررسی موضوعات جامعه شناسی شهری می گردد و از سویی در تحقیقات و تجارب داخلی مغفول مانده استفاده شد، لذا با بهره گیری از این روش و نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به مرحله اشباع نظری 15 نفر جمعیت پژوهشی تعیین گردید. یافته های پژوهش گویای آن است که عوامل مؤثر بر مشارکت مردمی از قبیل اعتمادسازی، تمایل به مشارکت و امکانات و خدمات در ساماندهی محلات فرسوده شهر تهران نقش مؤثری داشته، به گونه ای که در ساحت کمی، از مجموع 368 پاسخ دهنده بیشترین سهم مشارکتی در گروه سنی بین 30 تا 50 سال (76 درصد) و با اکثریت جنسیتی مردان (89 درصد) بود. بر اساس نظریات کنش و مشارکت بالاتر بودن سطح مشارکت مردان برخاسته از ساختارهای فرهنگی سنتی ساکنین مبنی بر حذف و یا کمرنگ بودن نقش زنان است که بالتبع ضمن عدم آگاهی به طور مستقیم بر سطح مشارکت آنها اثرگذار است. میانگین میزان مشارکت، آگاهی و اطلاع رسانی و توانمندسازی پاسخ دهندگان به ترتیب 2.10و 2.27 و 2.35 است که از حد وسط طیف لیکرت (3) کمتر است که این میزان از عدم کارآمدی و هدفگذاری برنامه های توسعه پنجم وششم است. در بخش ساحت کیفی، میزان مشارکت ساکنین قدیمی به دلیل بیشتر بودن تجربه زیسته از سکونت در محلات و دارابودن حس تعلق بیشتر به دلیل مالکیت بر املاک تجاری و مسکونی انتخاب شدند، زیرا اشراف جامع تری از فرایند اجرای برنامه ها در این محلات دارند. احصاء نظرات و یافته ها نشان داد بدون در نظر گرفتن نقش و سهم مشارکتی ساکنین بافت در بهسازی و نوسازی نمی توان امید چندانی به اثربخشی فعالیت برنامه ها داشت.
مطالعه شهروندی فرهنگی در کلان شهر کرج و رابطه آن با سرمایه فرهنگی و فرهنگ شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رویکرد فرهنگی در همه امور ازجمله سیاست گذاری مدیریت شهری اهمیت یافته است و نظام های اجتماعی از آن حمایت می کنند. هدف پژوهش بررسی شهروندی فرهنگی در کلان شهر کرج است و رابطه ای که با سرمایه فرهنگی و فرهنگ شهروندی دارد. پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و روش آن پیمایشی است. جامعه آماری شهروندان 15 -65 ساله کرجی بودند که طبق فرمول کوکران 384 نفر با شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسش نامه گردآوری و به کمک spss و با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد، بین شهروندی فرهنگی با فرهنگ شهروندی رابطه معناداری وجود دارد اما بین شهروندی فرهنگی با سرمایه فرهنگی رابطه معناداری وجود ندارد. نتیجه اینکه شهروندان کرج حضور سایر ساکنان آن شهر را که با آنها از نظر زبان، نژاد، قومیت تفاوت دارند را در یک مجموعه شهری پذیرفته اند و با حقوق و وظایف خود نسبت به شهروندان دیگر آشنا هستند. با توجه به حقوق فرهنگی شهروندان، هریک از قومیت ها، نژادها و اقلیت های مذهبی اجتماعی دارای حق شهروندی است و فرهنگ شهروندی می تواند عاملی برای ارتقای حقوق فرهنگی آنها باشد.
رابطه مؤلفه های فرهنگی و شکوفایی شهر با تأکید بر مناطق حاشیه نشین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
36 - 64
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مؤلفه های فرهنگی و شکوفایی شهر با تأکید بر مناطق حاشیه نشین است. روش پژوهش از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری اطلاعات از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش تمامی شهروندان بالای 18 سال ساکن در مناطق حاشیه نشین شهر اردبیل می باشند. برای نمونه گیری از شیوه نمونه گیری چندمرحله ای و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. تعداد نمونه آماری برابر 384 نفر برآورد گردید. برای تحلیل اطلاعات از نرم افزار Spss و برای تحلیل فرضیات از آزمون های پیرسون، رگرسیون و t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج نشان داد که وضعیت مؤلفه های شکوفایی شهر (بهره وری، کیفیت زندگی، زیرساخت ها، پایداری محیطی و دربرگیرندگی و شمول اجتماعی) کمتر از حد متوسط است. همچنین بین مؤلفه های فرهنگی و شکوفایی شهر رابطه معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد که متغیر ارزش ها و باورها با بیشترین میزان تأثیر با بتای (70/0)، الگوهای انگیزشی (32/0)، سبک زندگی (24/0) و تحمل ابهام با کمترین میزان تأثیر با بتای (16/0) متغیر شکوفایی شهر با تأکید بر مناطق حاشیه نشین شهر اردبیل را پیش بینی می کنند.
ساختاردهی توسعه الگوی ارزیابی سازمان کارآفرین الکترونیک چابک: با رویکرد جامعه شناختی سازمانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۳)
148 - 175
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ساختاردهی توسعه الگوی ارزیابی سازمان کارآفرین الکترونیک چابک: با رویکرد جامعه شناختی سازمانی انجام گرفته است. پژوهش حاضر از نظر روش شناسی، از نوع آمیخته یا ترکیبی (کیفی و کمی) است. که در بخش اول بخش از روش داده بنیاد استراوس کوربین سیتماتیک، در بخش دوم پژوهش از روش مدل سازی ساختاری- تفسیری و در بخش سوم از مدل سازی به روش معادلات ساختاری استفاده شد. در فاز کیفی پژوهش حاضر، برای گردآوری داده ها مصاحبه های عمیق با صاحب نظران به کار گرفته شد و با استفاده از نتایج این مرحله، نسبت به تدوین نظریه اقدام گردید. در فاز دوم پژوهش از پرسش نامه زوجی ISM و در بخش سوم، از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که از داده های به دست آمده از فاز کیفی پژوهش تهیه و تدوین شد. این پرسش نامه شامل ۳۹ گویه هم وزن بود که با استفاده از مقیاس پنج ارزشی لیکرت (خیلی کم تا خیلی زیاد) طراحی شده بود که، عامل ها در زیر گزارش شده است. جامعه اماری در بخش کیفی تحقیق، مدیران بانک صادرات هستندکه، روش نمونه گیری به صورت هدفمند بود. بدین منظور تعداد ۱۹ نفر از مدیران بانک صادارت به عنوان نمونه تحقیق مشخص شدند. نمونه گیری در هر بخش تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. همچنین در بخش ISM همان جامعه اماری بخش کیفی، که ۱۹ نفر از مدیران بانک صادرات بود، به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شد. در بخش سوم پژوهش جامعه آماری،کلیه مسئولین و مدیران ارشد و میانی بانک صادرات هستند. به دلیل نامشخص بودن تعداد دقیق جامعه اماری و با توجه به حجم نمونه کوکران در شرایط نامشخص، تعداد ۳۸۴ نفر به عنوان نمونه اماری در نظر گرفته شد. و از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. تمامی روند تجزیه و تحلیل داده های تحقیق حاضر در نرم افزارهای SPSS و Exell و AMOS انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان از ایجاد سرمایه گذاری نوآور چابک، بهبود تعالی درونی اقتصادی، ایجاد ساختار حمایت گری چابک ، تصمیم سازی نخبگان ، ساختارسازی و شاخص سازی، پیمایش توسعه چابک دارد. نتایج مدل نشان می دهد که میان مولفه های شناسایی شده، همبستگی وجود دارد که بیشترین همبستگی مربوط به ایجاد سرمایه گذاری نوآور چابک و تصمیم سازی نخبگان با ضریب۰.۷۴۸ و کمترین همبستگی بین ساختارسازی و شاخص سازی و پیمایش توسعه چابک پایدار با ضریب ۰.۵۸۷ است. همچینین نتایج مدل نشان می دهد که تصمیم سازی نخبگان بر پیمایش توسعه چابک با مقدار اثر 88/0 بیشترین تاثیر و پیمایش توسعه چابک بر ایجاد سرمایه گذاری چابک با مقدار اثر 63/0 کمترین اثر را دارا است.
ارائه الگوی تصمیم گیری اخلاقی بر اساس ارزش های اجتماعی (مورد مطالعه دبیران تربیت بدنی استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه اهمیت دانش و تولید آن بر کسی پوشیده نیست و دانشگاه ها به عنوان محور اصلی تولید آن به شمار می روند. تولید دانش نیز مانند همه تولیدات دیگر دارای چالش ها و آسیب هایی است که نیازمند مطالعه است. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های آسیب شناسی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل خبرگان دانشگاهی دانشگاه آزاد اسلامی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1399-400 بودند که بر اساس روش اشباع نظری تعداد 22 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که برای اعتبار یافته ها از دو روش روایی محتوایی به وسیله 4 خبره بیرون از پژوهش و 2 نفر خبره داخل در پژوهش استفاده شد و برای پایایی نیز از روش توافق کدگذاری استفاده شد که حاصل آن 86/0 شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی به روش تحلیل مضمون در نرم افزار Maxqda18 استفاده شد.یافته ها: یافته ها نشان داد 86 کد باز، 9 کد محوری و سه کد انتخابی برای آسیب شناسی تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی شناسایی شد؛ به طوری که کدهای انتخابی شامل آسیب های نظام دانشگاهی (خط مشی گذاران، دست اندرکاران)؛ آسیب های ساختاری (برنامه درسی آموزش عالی، ساختار پژوهشی، ساختار حمایتی، ساختار وابسته) و آسیب های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی) بودند.بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت تولید دانش در دانشگاه آزاد اسلامی در سه حوزه (آسیب های دانشگاهی، ساختاری و فرهنگی) دارای چالش هایی است که برای ارتقای کمی و کیفی تولید دانش، باید بازنگری در قوانین مربوط دانش و علم و همچنین ارتقای علمی اساتید و دانشجویان صورت بگیرد.