فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
35 - 68
حوزههای تخصصی:
مردم جامعه بیشتر از آنکه از نابرابری واقعی رنج ببرند، از احساس ذهنی یا نابرابری ادراک شده رنج می برند. برای تبیین موضوع، در این پژوهش به دنبال بررسی عوامل اجتماعی موثر بر احساس نابرابری های اجتماعی بوده و سعی کردیم به این پرسش پاسخ دهیم: عوامل اجتماعی موثر بر احساس نابرابری اجتماعی در شهر اصفهان کدامند؟ این تحقیق از نظر کنترل شرایط پژوهش از نوع روش ترکیبی یا آمیخته(پیمایشی و نظریه زمینه ای) است. جامعه آماری بررسی حاضر کلیه شهروندان 18 سال و بالاتر ساکن شهر اصفهان هستند. حجم نمونه برطبق فرمول کوکران 400 نفر بوده است که با روش نمونه گیری تصادفی متناسب با حجم انتخاب شدند. داده ها با پرسشنامه پژوهشگر ساخته ای متشکل از 28 گویه برای متغیرهای مستقل و18 گویه برای احساس نابرابری اجتماعی(متغیر وابسته) جمع آوری شد. تامین روایی سوالات پرسش نامه از طریق روش اعتبار صوری انجام شد و برای اطمینان از کیفیت ابزار، پژوهشگر با دو ملاک پایایی و اعتبار اقدام به بررسی آن کرد. برای بررسی پایایی از پایایی بازآزمایی استفاده شد که میزان 99 درصد پایایی بدست آمده حاکی از پایایی بسیار بالای ابزار بود. برای بررسی اعتبار، از اعتبار محتوا(برطبق فرمول سن اچ لاوشه - ضریبCVR) استفاده شد که ضریب CVR معادل 68 درصد بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل واریانس یک سویه و آزمون تی مستقل، استفاده شد. بر اساس نتایج بدست آمده، تفاوت معناداری بین احساس نابرابری اجتماعی و متغیرهای فرصت های اجتماعی، محدوده جغرافیایی و برنامه های رسانه ای وجود دارد. اما بین احساس نابرابری اجتماعی و متغیرهای قومیت، دین، پایگاه های اجتماعی و سطوح تحصیلات، تفاوت معناداری وجود ندارد.
تحلیل اسنادی کنشگری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در هشت سال جنگ تحمیلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۹)
107 - 132
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تحلیل عملکرد مدیریتی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در پشتیبانی تخصصی و عمومی جنگ در مقطع تاریخی 1359 هجری شمسی تا سال 1367می پردازد. رویکرد تحقیق کیفی و راهبرد آن تاریخی اسنادی است. داده ها با فیش برداری از اسناد و روایت کنشگران و مطلعان از نقش این وزارتخانه در دوران جنگ تحمیلی و همچنین متون مرتبط با آن بدست آمد. استانداران استان های درگیر جنگ، مدیران اصناف، تعاونی ها و اتحادیه های کارگری از مشارکت کنندگان بودند که تعداد 17 نفر با نمونه گیری هدفمند مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شد. در آخر اعتباریابی و ص حت نتایج پژوهش با بازبینی و تأیید متن مصاحبه به وسیله مصاحبه شوندگان، بازبینی توس ط همکاران پژوهشگر و مراجعه با اسناد تاریخی تقویت شد. بر اساس نتایج در عملکرد تخصصی این وزارتخانه به تشکیل بسیج کارگری ، تشکیل معاونت پشتیبانی جنگ، تشکیل انجمن های اسلامی در کارخانه ها، خدمات فنی و تعمیرگاهی به جبهه ها و گسترش سازمان متناسب با جنگ می توان اشاره کرد. در این دوره ۴ مصوبه در ارتباط با ماموریت های وزارت کار در جنگ از تصویب هیات وزیران گذشته است. در نقش اصناف و تعاونی های تحت پوشش وزارتخانه در جنگ، ۴ مضمون سازمان دهنده«کمک اصناف و تعاونی ها به تامین و توزیع عادلانه کالا در پشت جبهه»،«کمک های کالایی به جبهه»، «کمک نقدی به جبهه» و«راه اندازی ستاد پشتیبانی جنگ در تعاونی ها و اصناف»، بدست آمد. همچنین ۲۴ مضمون پایه از نقش اصناف و تعاونی ها در جنگ شناسایی گردید.
مطالعه بهبود نظام هشداردهی ویروس کویید-19 با بهره گیری از ظرفیت های جامعه شناختی ورزش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مطالعه بهبود نظام هشداردهی ویروس کویید-19 با بهره گیری از ظرفیت های جامعه شناختی ورزش انجام گرفت. روش تحقیق حاضر آمیخته بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل تمامی خبرگان حوزه ورزش از گروه های مختلف از جمله اساتید تربیت بدنی، مدیران باشگاه ها ورزشی، مدیران ورزشی، ورزشکاران، مربیان و مدیران سایت های ورزشی بود. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مصاحبه های نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخته بود. به منظور بررسی داده های تحقیق حاضر از آزمون نشانه و معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که عوامل موثر بر بهبود نظام هشداردهی ویروس کویید-19 با بهره گیری از ظرفیت های ورزشی شامل 4 عامل کلی از جمله عوامل مربوط به سازمان های ورزشی، عوامل مربوط به باشگاه های ورزشی، عوامل مربوط به سایت های ورزشی و عوامل مربوط به ورزشکاران و مربیان می باشد. نتایج نشان داد که وضعیت نظام هشداردهی در ورزش در بخش سازمان های ورزشی و باشگاه های ورزشی وضعیت نامطلوبی را از دیدگاه نمونه های تحقیق برخوردار بودند. نتایج همچینن نشان داد که وضعیت نظام هشداردهی در ورزش در بخش سایت های ورزشی و ورزشکاران و مربیان وضعیت مطلوبی را دارا بود. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که در میان عوامل شناسایی شده، عوامل مربوط به سازمان های ورزشی مهمترین عامل در جهت بهبود نظام هشداردهی در خصوص ویروس کویید-19 با بهره گیری از ظرفیت های ورزشی می باشد.
قضاوت قاضیان: کاوشی اجتماعی از بازنمایی های ادبی نسبت به قاضیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
96 - 109
حوزههای تخصصی:
مقدّمه و هدف: ادبیات و به ویژه شعر، همواره عرصه نمودها و بازنمایی های اجتماعی بوده است. از منظر تحلیل های جامعه شناختی در ادبیات، می توان چگونگی شکل گیری ایستارها نسبت به موضوعات و مسائل اجتماعی را درک کرد؛ سابقه تاریخی آن را کاوید و نحوه تغییر آن را در طول تاریخ نشان داد. در این میان، تاریخ اجتماعی قاضیان از جمله پدیده هایی هستند که می توان آن ها را در لابه لای متون و ادبیات کهن کاوید و شکل گیری ایستارها نسبت به آن ها را بازنمایی کرد.
روش و داده ها: هدف اصلی این پژوهش، کشف و بازنمایی ایستارهای تاریخی نسبت به قاضیان در تاریخ ادبی ایران بوده است. در راستای این هدف، روش پژوهش نیز با استفاده از محاکات طراحی شده است.
یافته ها: یافته ها نشان دهنده این واقعیت هستند که جایگاه و قدرت قاضیان به دلیل ارتباط با عرصه های مختلف اجتماعی و زندگی روزمره مردم، همواره در شعر شاعران نمود پیدا کرده است. فقدان قانون منسجم و اعمال سلیقه در رأی، منشأ انتقاد مردم و صاحب نظران شده است. براساس یافته ها، در متون ادبی به جای تأمین عدالت اجتماعی از سوی قاضیان، بیشتر عرصه کنترل اجتماعی آنان خاطر نشان شده است.
بحث و نتیجه گیری: بازنمایی اشعار نشان می دهد مردم به طور پیوسته منزلت و جایگاه قاضیان را مورد نقد و بازاندیشی قرار داده و پشت صحنه تعاملات اجتماعی همواره ستیزه های پنهان، شکل گرفته است. سلطه حاکمان مستبد، حمله های مداوم بیگانگان، عدم استقلال نهاد قضاوت از دربار و حاکمان، حاکمیت ایلیاتی و قومی بر کشور و... از جمله عواملی هستند که در پدیدآمدن این بازنمایی ها نقش داشته اند.
پیام اصلی: قضاوت قاضیان همیشه در منظر شاعران مورد نقد و بررسی قرار گرفته است، لذا منزلت و جایگاه آنان در بین شعرا چالش برانگیز بوده است. ارزیابی ها و قضاوت افکار عمومی جامعه نسبت به قاضیان، منصب قضاوت را شغلی سخت و دشوار برای قاضیان قرار داده است. کوچکترین شائبه ها و تردیدها در انحراف آنان از هنجارهای عرفی و مذهبی جامعه، آنان را در مظان اتهام قرار می داده است.
تبیین جامعه شناختی تأثیر عدم ابراز وجود و ابراز بیان بر احساس محرومیت نسبی (مورد مطالعه: منطقه 13 شهر اصفهان )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
134-147
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین جامعه شناختی تأثیر عدم ابراز وجود و ابراز بیان بر احساس محرومیت نسبی انجام شد. پژوهش حاضر پیمایشی و به لحاظ ماهیت نیز توصیفی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته و در طیف لیکرت است. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه افراد 15 سال به بالای ساکن منطقه 13 شهر اصفهان بودند. بر اساس فرمول کوکران در سطح خطای 5 درصد، 384 نفر نمونه تعیین شد ولی با توجه به تعداد توزیع 420 پرسشنامه، مجموعاً 400 پرسشنامه صحیح پُر شده بود که مبنای تحلیل قرار گرفت. روش نمونه گیری در دسترس بود. بعد از تأیید روایی ابزار سنجش با تحلیل عاملی تأییدی و پایایی که با ضریب آلفای کرونباخ به دست آمد، تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد. در بخش توصیفی از آماره های پراکندگی و مرکزی نظیر میانگین و انحراف معیار استفاده شد. نرم افزار مورد استفاده spss نسخه 25 بود. برای آزمون فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نرم افزار مورد استفاده با توجه به توزیع غیرنرمال بودن داده ها، Smart Pls نسخه سوم بود. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد: عدم ابراز بر محرومیت نسبی تأثیر مثبتی دارد(t-value=30.449, β=0.692.). عدم ابراز بیان بر محرومیت نسبی تأثیر مثبتی دارد (t-value=84.064, β=0.835.).
نقش روشنفکران در تحولات اجتماعی ایران بین سالهای 1342 تا 1357(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعقوب احمدی مشاور اول رساله دکتری است که مقاله حاضر از آن مستخرج شده است.جنبش روشنفکری در ایران با رویکرد کوشش برای رفع عقب ماندگی جامعه آغاز شد و در تداوم خود تغییر الگوهای سنتی موجود در جامعه و حرکت به سوی نوسازی را هدف قرار داد. براین اساس نقش روشنفکران به عنوان محرک وجه انگیزشی جریان تحول خواهی و اصلاح طلبی در ایران قابل انکار نیست.در این پژوهش، از رویکرد جامعه شناختی-تاریخی و روش تحلیل مفهومی استفاده شد. ابزار پژوهش در قالب مطالعه اسنادی و جامعه هدف این تحقیق شامل روشنفکران ایرانی سال های 1342 تا 1357 است. روش نمونه گیری، نظری است. بدین ترتیب که با استفاده از روش نمونه گیری نظری، جمعی از روشنفکران ایرانی که نمایندگان اصلی جریان های مختلف روشنفکری بودند، به عنوان اعضای جامعه نمونه انتخاب شده مطالعه شدند.یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در فاصله سال های 1342 تا 1357 نسل سوم روشنفکران را می توان ذیل سه گفتمان روشنفکران چپ، لیبرال و مذهبی قرار داد. با مطالعه این گفتمان دیده می شود که با بسته شدن فضای عمومی و انسداد سیاسی در جامعه پس از سال 1342، روشنفکران با تغییر در رویه خود به همگرایی بیشتر با هدف تغییر در وضعیت موجود روی آوردند.از مطالعه نقش روشنفکران می توان نتیجه گرفت در سال های منتهی به دهه 1350 و 1360 با افزایش تحصیلات دانشگاهی و اقبال بیشتر به محافل روشنفکری و با فراگیرشدن وضعیت انقلابی، بر سرمایه فرهنگی و اجتماعی روشنفکران افزوده شد و همین سرمایه ها دستمایه اصلی روشنفکران و تحول خواهان در میدان سیاست قرار گرفت تا به کمک آن، شرایط لازم برای سقوط نظام سیاسی حاکم بر جامعه را فراهم سازند.
بررسی رویکرد کارآفرینانه در حوزه اشتغال در برنامه های چهارم و پنجم توسعه و میزان تحقق آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
91 - 137
حوزههای تخصصی:
در رویکردهای کارآفرینی و اشتغال زایی و اثربخشی آن در فرآیند توسعه و پیشرفت جوامع، تغییر و تحول مستمر و پرشتاب دربرنامه های توسعه از مهمترین و ضروریترین جریان های حاکم بر حیات همه جانبه بشری به شمار می رود. براین اساس جهت تحقق اهداف موضوع تحقیق، بررسی رویکرد کارآفرینانه حوزه اشتغال در برنامه های چهارم و پنجم توسعه و میزان تحقق آن، از طریق پرسشنامه و مصاحبه با کارشناسان و مسولین سازمان ها و وزارتخانه های دولت که بیشترین تسلط را بر برنامه های چهارم و پنجم توسعه داشتند با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوا، اقدام نموده و نتایج زیر حاصل گردیده است:در شاخص استراتژی باگویه، تاثیر پذیری منابع از استراتژی های کسب وکار 25 درصد، در شاخص منابع باگویه، بکارگیری تمامی منابع مالی 44 درصد، شاخص ساختار مدیریت باگویه، همبستگی پرسنل صف و ستاد 43 درصد، در شاخص پاداش باگویه های تناسب حقوق با مسئولیت و تناسب جایگاه با مسئولیت 43 درصد، در شاخص ساختار رشد باگویه، الویت رشد و پیشرفت کارکنان 35 درصد، در شاخص فرهنگ کارآفرینانه باگویه حمایت ایده های خلاق توسعه ای، 40 درصد، و در نهایت شاخص رفاه اجتماعی با گویههای تامین حداقلی آموزشی، زیست محوری برنامه ها 34 درصد زیاد و خیلی زیاد بوده است.
تحلیل گفتمان عدالت اجتماعی در «قانون بیمه بیکاری» و «طرح بیمه بیکاری ایام کرونا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
167 - 216
حوزههای تخصصی:
یافته های حاصل از تحلیل گفتمان حاکی از آن بود که دال شناور «عدالت اجتماعی در قوانین بیمه بیکاری» بر مبنای دال مرکزی «اعمال نظام رفاهی هدفمند» قابل تعریف است، این دال، ذیل گفتمان حاکم بر قانون بیمه بیکاری(گفتمان سازندگی) در قالب مدلول ها یا نشانه های اصلی ای چون «اشتغال زایی»، «ساختار دوگانه مدیریتی بیمه بیکاری»، «نگرش به بیکاری به عنوان معضلی اجتماعی»، «نبود نگاه حمایتی و جامع» و «رعایت عدالت استحقاقی» مسدود و مفصل بندی این گفتمان، حول دال های اصلی مذکور شکل گرفته است. اما دال شناور «عدالت اجتماعی در قوانین بیمه بیکاری» در طرح بیمه بیکاری ایام کرونا که بر مبنای دال مرکزی «اعمال سیاست حمایتی جامع» قابل تعریف است، ذیل گفتمان حاکم بر این متن، که گفتمان اعتدال دولت روحانی بوده است، در قالب نشانه هایی اصلی یا مدلول هایی چون «عدم رعایت عدالت توزیعی»، «بهبود وضعیت رفاهی بیکاران»، «نگرش به بیکاری به عنوان مقوله ای کلان و فراسازمانی»، «طرح ریزی چهارچوبی برای پرداخت مقرری بیکاران»، «تأمین اعتبارات مالی در حوزه بیکاری»، «اصلاح در قوانین و مقررات بیکاری» و «رعایت عدالت استحقاقی»، مسدود و حول نشانه های اصلی مذکور، نظام معنایی ای گفتمان مذکور را شکل داده است. لذا نتایج حاصل از تحلیل گفتمان مبیّن آن است که تلقی از عدالت اجتماعی در قوانین بیمه بیکاری به لحاظ تحلیل گفتمانی (مضامین، روابط و فاعلان اجتماعی) یکسان نبوده است.
ملاحظات رویکرد بی طرفی در تقنین مقررات مرتبط با نهاد خانواده در ایران و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۵
385 - 398
حوزههای تخصصی:
نظریه بی طرفی در فلسفه سیاسی در دهه 1970 میلادی، با انتشار نظریه عدالت جان رالز به شکل جدی تر مدنظر قرار گرفت؛ اگرچه جان رالز در این کتاب، به صراحت اشاره ای به اصطلاح «بی طرفی» نداشته است. رویکرد بی طرفی دولت در نهاد خانواده، از نظریه پردازی جان رالز و رونالد دورکین اتخاذ شده و از پشتوانه ای غنی برخوردار بوده است (نظریه جان لاک، کانت و استوارت میل). مطابق رویکرد بی طرفی (مقابل رویکرد کمال گرایی)، دولت باید در قبال برداشت های خانواده از تحقق الگوی مطلوب مداخله، بی طرف بماند و نباید هیچ برداشت خاصی از خیر را بر دیگر برداشت ها رجحان دهد. بر همین اساس و با ملاحظه مطالب فوق، این پژوهش با هدف اینکه نهاد خانواده به عنوان نهادی خصوصی، تا چه حد تابعِ قلمرو عمومی است: نخست؛ به تبیین مفهوم، انواع، گستره و سطوح بی طرفی دولت در نهاد خانواده، و دوم؛ به تبیین برخی مصادیق تنظیم گری، با رویکرد بی طرف گرایانه، ذیل مبانی نظری تضمین حقوق و آزادی های نهاد خانواده (الف) و اِعمال اصل ضرر در تقنین مقررات مرتبط با نهاد خانواده (ب)، با رویکرد تطبیقی با نظام حقوقی فرانسه و روش استدلال استقرایی می پردازد.
Designing a Model of Human Resources Training with Integrated Learning Approach in State Banking(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The human resource studies seek to investigate the effective factors on education and its impact on the development of human learning in organizations. As a result, considering the importance of human resources training in all organizations, the present research was conducted with the aim of designing human resources training model with blended learning approach in government banking. Methodology: This study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative. The statistical populations were included documents related to the field of human resources training with the blended learning approach in the last 15 years, which 35 documents were selected as a sample with using the purposive sampling method. To collect the findings were usedfrom notes taking method from the documents, which whose validity was confirmed by the triangulation method and their reliability was obtained by the Cohen's kappa coefficient method 86.9 percent. The data were analyzed by thematic analysis and under three types of open, axial and selective coding. Findings: The findings showed that for the human resources training model with blended learning approach in government banking were identified 118 basic themes, 24 organizing themes and 9 comprehensive themes including educational leadership based on understanding and recognition, educational planning and targeting, optimization of educational processes, educational interactions, dynamic learning indicators, features of learning organization, explanation of educational goals, organizational agility and development of human resources training models. In the end, the human resources training model with blended learning approach in government banking was drawn. Conclusion: The results of this study can have practical implications for the officials and planners of the government banking, and they based on the themes of the present research can take an effective step towards improving human resources training according to the blended learning approach.
عوامل برسازنده بحران صندوق های بازنشستگی در ایران از نگاه ذی نفعان (با تمرکز بر سازمان تأمین اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
203 - 232
باتوجه به روند سالمندی جمعیت در همه کشورهای جهان و به تبع آن افزایش هزینه های صندوق های بازنشستگی تقریباً تمامی این صندوق ها با وضعیتی بحرانی مواجه شده اند. علاوه برآن، پویایی کم نظیر شرایط اجتماعی و اقتصادی در جهان امروز، مستلزم بازنگری نهادهای مختلف در بازه های نه چندان طولانی است؛ شرط بقای سازمان های عمومی در این شرایط متغیر، انعطاف پذیری و انطباق یافتن با شرایط اقتصادی و اجتماعی محیط پیرامون آن در عین پایبندی به اهداف اصلی خود است؛ بنابراین به منظور سیاست گذاری مناسب برای این انطباق، شناختِ عوامل شکل گیریِ این بحران اهمیت فزاینده ای دارد. مسئله اساسی پژوهش حاضر پی بردن به عوامل برسازندیه بحران صندوق های بازنشستگی از دیدگاه بخشی از کنشگران کلیدی آن است. این پژوهش از روش شناسی کیفی بهره می برد، روش آن تحلیل مضمونی، ابزار گردآوری داده مصاحبه، و شیوه تحلیل، تحلیل مضمونی است. بازسازیِ معناییِ مسئله از دیدگاه کنشگران کلیدی نشان می دهد که بحران را چهار عامل اصلی برساخته اند: «رکود اقتصادی»، «ضعف کارشناسی و تخصص گرایی»، «کاهش و تخریب اعتماد به سازمان» و «سازمان به مثابه حیا ط خلوت دولت». «نسبت پشتیبانی» نیز به عنوان یکی از مهم ترین برسازندگان مسئله به «بحران اقتصادی» در جامعه باز می گردد که باعث کاهش سرمایه گذاری مولد و نرخ اشتغال شده است.
مطالعه پدیدارشناختی معنای توسعه در بین مناطق حاشیه نشین شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
۳۰۳-۲۷۹
حوزههای تخصصی:
توسعه ساختاری اجتماعی-فرهنگی دارد؛ بدین جهت مطالعه ساختار فهم آن در بین مناطق حاشیه نشین، می تواند بهره مندی اکثریت جامعه از آثار توسعه و عدالت توزیعی را که به معنی تقسیم عادلانهٔ فرصت ها و بهره مندی از آثار و پیامدهای آن است، تأمین کند و اولویت بندی تأمین نیازهای حداقلی را نیز برای مناطق حاشیه نشین امکان پذیر سازد. بدین منظور برای درک معنای توسعه و تجربهٔ زیستهٔ افراد در میان حاشیه نشینان، با روش پدیدارشناسی با ۴۳ نفر از حاشیه نشینان مصاحبهٔ عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. یافته ها نشان داد که حاشیه نشینان توسعه را به مثابهٔ پیشرفت محوری، اخلاق محوری، شفاف محوری، کیفیت محوری و روان محوری می دانند و از دیدگاه آن ها، توجه به مناطق حاشیه نشین از طریق مؤلفه های اشاره شده باعث ازحاشیه درآمدگی این مناطق خواهد شد. همچنین، چرخش مؤلفه های میانی از طریق یک بسط تئوریک ساختار شکل گیری منش قدرتمندانه شهری را به عنوان مقوله محوری این تحقیق نشان داد.
اساتید دانشگاه و سنخ شناسی زمان: مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زمان در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
257 - 287
حوزههای تخصصی:
دانشگاه به عنوان کانون اصلی اندیشه در جامعه، دل مشغولی بیشتری نسبت به زمان و زمان مندی در مواجهه با ظهور اقتصاد سرمایه داری و زمان مکانیکی (ساعتی) در عصر مدرن و انقلاب تکتولوژیکی متأخر داشته است. هدف این پژوهش، مطالعه تجربه زمان در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه گیلان است. ازلحاظ روش شناسی روش این پژوهش، کیفی و رویکرد آن پدیدارشناسی است. روش تحلیل در این پژوهش روش فان مانن است. جامعه آماری این پژوهش کلیه اعضای هیأت علمی شاغل در دانشگاه گیلان هستند. برای انتخاب نمونه ها از روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به طور هم زمان استفاده شده است. تکنیک جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته است که پس از مصاحبه عمیق با 25نفر عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان و اشباع نظری انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که اعضای هیأت علمی دارای هفت نوع زمان در زیست دانشگاهی هستند. این هفت نوع عبارتنداز: زمان کیفی، زمان شتاب، زمان ساختاری، زمان فشرده، زمان آموزشی، زمان پژوهشی و زمان مطالعه. این زمان ها به صورت هم زمان و به شکل متناقض در دانشگاه وجود دارند؛ اما تقابل میان پذیرش یا انکار زمان غالب در سیستم دانشگاه را بازنمایی می کنند. این تقابل بیان گر یک ناهم زمانی است که مقاومت بیشتر فرد را هم زمان به هم گرایی با شتاب بیشتری سوق می دهد.
معرفی و نقد کتاب: تحلیلی نقادانه از پیمایش های ملّی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
۳۰۹-۳۰۵
حوزههای تخصصی:
مطالعه کیفی چالش های پاسخگویی سازمان های مردم نهاد (سمن ها) در برابر ذی نفعان بیرونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
169 - 197
حوزههای تخصصی:
با نگاهی خاص به سازمان های مردم نهاد جوانان استان اصفهان، این مقاله درصدد است نشان دهد سمن ها چگونه در چارچوب رابطه با دولت، خود را نه تنها به دولت بلکه نسبت ذی نفعان اصلی شان، یعنی جامعه ای که به آن خدمت می کنند، پاسخگو نگه می دارند؟ این مطالعه با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای برساختی انجام شده است. نمونه گیری براساس دو نوع نمونه گیری هدفمند و نظری انجام شده و گردآوری داده ها از طریق مصاحبه با 33 نفر از دبیران سمن ها صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد سمن ها با فرایندهای مختلفی، پاسخگویی به ذی نفعان متعدد را حفظ می کنند. کثرت و تنوع بالقوه منافع ذی نفعان که در اکثر مواقع در تقابل باهم قرار دارند، در کنار محدودیت هایی که ترتیبات نهادی دولت بر سمن ها تحمیل می کند، فرایند شناورکردن پاسخگویی را به راهبردی برای ایجاد تعادل بین محورهای مختلف پاسخگویی و لایه های متعدد منافع و به خصوص محفوظ داشتن پاسخگوییِ روبه پایین تبدیل می کند.
تجربه زیسته جوانان بی سرپرست در گذربه زندگی مستقل و ورود به جامعه در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
1 - 44
حوزههای تخصصی:
سالیانه به طور متوسط حدوداٌ 500 نفر از فرزندان تحت سرپرستی سازمان در کشور به صورت زندگی مستقل، ازدواج و... از سیستم حمایت های مستمر سازمان خارج می گردند و در زندگی مستقل در تشکیل زندگی مشترک، یا فردی بعضاً با مشکلات عدیده ای مواجه می شوند. در همین راستا هدف اصلی این پژوهش، تجربه زیسته جوانان بی سرپرست در گذربه زندگی مستقل و ورود به جامعه در شهر تهران است. تحقیق حاضر یک پژوهش کیفی بوده و به روش تحلیل مضمون انجام شد. ابزار پژوهش شامل مصاحبه عمیق فردی نیمه ساختاریافته است .مشارکت کنندگان پژوهش شامل دختران و پسران بی-سرپرست انتقال یافته به جامعه بودند که حداقل سن آنها 18 سال و از انتقالشان نیز حداکثر 5 سال گذشته بود. انتخاب هدفمند بود. برای تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. در بررسی داده های حاصل از مصاحبه ها، به 7 مضمون اصلی و25 زیر مضمون فرعی کدگذاری شد. یافته ها حاکی ازاحساس متناقض مشارکت کنندگان در بدو ورود به جامعه بود، از سویی رهایی از مرکز بسیار خوشایند بود از سوی دیگر ترس از تنهایی نیز مانع آرامش آنان شده بود، آنان درخواست حمایت های مادی و معنوی را داشتند و از اینکه زندگی جوانان بعد از ترخیص برای سازمان در اولویت نیست احساس ناراحتی میکردند.
آزار خیابانی: تفسیری از تلقی زنان شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مددکاری اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
41 - 77
حوزههای تخصصی:
مسأله اصلی این مکتوب فهم تفسیری تلقی زنان کرمانشاه از چرایی پدیده آزار خیابانی در این شهر است. این مسأله وجهی اکتشافی دارد و چارچوب کلان تحلیل توجه به مناسبات کلان محاط بر این پدیده بوده است. روش تحقیق متناظر با موضوعات اکتشافی و متکی بر نظریه زمینه ای است. جمع آوری داده ها با تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و انتخاب نمونه با رویکرد نظری و ابعاد مسأله انجام شده است. داده های تحقیق با کدگذاری سه مرحله ای دسته بندی شده تا دلالت های پنهان داده ها را آشکار کند.نتیجه تحقیق با مقولات چیستی آزار، ابعاد و اوصاف آن، چرایی پدیده، تیپ مزاحمین و راهکارهای رفع آن، آزار را پدیده ای حاصل تفاوت جایگاه اقتصادی-اجتماعی عاملان و قربانیان آزار معرفی می کند. از نظر پاسخگویان مزاحمین افرادی هستند با سطح اجتماعی پایین، فاقد آموزش، فاقد مهارت و دارای کمبودهایی که با آزار خیابانی درصدد جبران آن هستند. آزار بر اساس زمینه ی وقوع و تیپ اجتماعی عاملان با رعایت احترام متقابل و هم سنخی دو طرف می تواند نوعی تعامل باشد. مناسبات اجتماعی فراتر از جنسیت و رابطه دو جنس علت اصلی پدیده آزار خیابانی است و راهکار کاهش آن برابری همگان در دسترسی به نیازهای اساسی از جمله ازدواج است.
شناسایی و تحلیل چالش های جامعه شناختی توسعه منابع انسانی در سازمان های دانش بنیان (با تاکید بر ابعاد فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
93 - 125
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، شناسایی چالش های جامعه شناختی توسعه منابع انسانی در بعد فرهنگی در سازمان های دانش بنیان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، توسعه ای و از لحاظ نوع روش، توصیفی – اکتشافی است. جهت گردآوری داده های کیفی از تکنیک تجزیه و تحلیل تم استفاده شده است. مشارکت کنندگان این پژوهش شامل مدیران و مسئولان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بوده اند، که بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی و به تعداد 20 مصاحبه در سال 1401 انجام شده است. بر اساس نتایج کدگذاری تم های فرعی و مقوله بندی تم ها، چالش های جامعه شناختی توسعه منابع انسانی دانشی به چهار دسته کلی چالش های فردی، گروهی، سازمانی و محیطی طبقه بندی شده اند. در این راستا، چالش های فردی شامل ابعاد شخصیتی، رفتاری، ادراکی و ارزشی، چالش های گروهی شامل تعارضات تیمی، قوانین غیررسمی تیم ها، عدم تقارن ساختاری تیم های دانشی با سازمان و شکل گیری خرده فرهنگ ها، چالش های سازمانی شامل ارزیابی، ساختاری، فرآیندی و مالکیت حقوقی و چالش های محیطی شامل پویایی فناوری های نوین، تحولات در رویکردهای توسعه منابع انسانی، تغییر و تحولات محیطی، تغییرات سازمانی و ضعف در زیرساخت های فناوری های نوین می باشند.
شناسایی بسترها، موانع و راهبردهای سواد دیجیتال به منظور ارتقای سطح صلاحیت حرفه ای معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
455 - 464
حوزههای تخصصی:
هدف: سواد دیجیتال در هر شغلی نقش موثری در میزان صلاحیت حرفه ای دارد. بنابراین، این مطالعه با هدف شناسایی بسترها، موانع و راهبردهای سواد دیجیتال به منظور ارتقای سطح صلاحیت حرفه ای معلمان انجام شد.
روش: این مطالعه از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، کیفی بود. جامعه مطالعه حاضر خبرگان دانشگاهی و آموزش وپرورش در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. حجم نمونه این پژوهش طبق اصل اشباع نظری 24 نفر تعیین که این افراد با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. تنها ابزار پژوهش حاضر مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی محتوایی آن بر اساس نظر خبرگان تایید شد و پایایی آن با روش ضریب توافق درون موضوعی 84/0 به دست آمد. داده های این مطالعه با روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی در نرم افزار MAXQDA-10 تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج کدگذاری باز، محوری و انتخابی سواد دیجیتال به منظور ارتقای سطح صلاحیت حرفه ای معلمان نشان داد که سازه مذکور دارای 25 شاخص، 8 مولفه در 3 بعد بسترها، موانع و راهبردها بود. در این مطالعه بسترها شامل سه مولفه آموزشی، سازمانی و فردی، موانع شامل دو مولفه آموزشی و مدیریتی و راهبردها شامل سه مولفه مدیریتی، سازمانی و آموزشی بود. در نهایت، الگوی سواد دیجیتال به منظور ارتقای سطح صلاحیت حرفه ای معلمان طراحی شد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه دارای تلویحات کاربردی برای مدیران و مسئولان نظام آموزش وپرورش است. آنان با توجه به نتایج این مطالعه می توانند گام موثری در جهت ارتقای سطح صلاحیت حرفه ای از طریق بهبود سواد دیجیتال بردارند. لذا نتایج نشان داد سواد دیجیتال یکی از فاکتورهایی است که معلمان را به داشتن مهارت های مختلف مجهز می کند.
تحلیل زمینه های فرهنگی امکان تحقق جامعه مدنی در ایران (مورد مطالعه: فضای مجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
29 - 44
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به شناسایی و تحلیل زمینه های فرهنگی امکان تحقق جامعه مدنی در ایران با تأکید بر فضای مجازی می پردازد. روش پژوهش، روش تحلیل ساختاری است. فرایند کار در تحقیق حاضر به گونه ای بوده است که در ابتدا از بررسی تحقیقات تجربی پیشین و مطالعات نظری، پیشران های کلیدی و تأثیرگذار فضای مجازی که بر امکان تحقق جامعه مدنی در جامعه ایران تاثیرگذار هستند، استخراج شده است. در مرحله بعد، از طریق نرم افزار Micmac به ایجاد و تحلیل ماتریس تأثیر متقاطع پیشران ها پرداخته شد. برای این کار از نظرات 12 نفر از کارشناسان و خبرگان دانشگاه که در زمینه فضای مجازی، علوم سیاسی، رسانه و ارتباطات و جامعه شناسی صاحب نظر بوده اند استفاده شده و تمامی پیشرانها در معرض داوری اساتید صاحب نظر قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که از بعد تاثیرگذاری پیشرانها، آگاهی بخشی مدنی در درجه اول، گردش آزاد اطلاعات در درجه دوم، تکثرگرایی و تقویت قدرت اجتماعی نهادها و احزاب - هر دو به صورت مشترک - در درجه سومِ میزان تأثیرگذاری در حوزه تحقق جامعه مدنی قرار دارند. و در نهایت سه پیشران گردش آزاد اطلاعات ، شکل گرفتن گفتمان های مختلف و تقویت قدرت اجتماعی نهادها و احزاب به عنوان متغیرهای تنظیمی و متعادل شناسایی شد به این معنی این پیشرانها می توانند در حوزه تحقق جامعه مدنی موثرتر باشند و با برنامه ریزی و سیاستگذاری بر روی این پیشرانها می توان در تحقق جامعه مدنی گام برداشت.