مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
الگو سازی
حوزه های تخصصی:
استفاده صحیح از هر ابزاری به دانش به کارگیری آن ابزار وابسته است. در بیشتر الگوهای اقتصادسنجی، رگرسیون های خطی (یا شبه خطی) مورد استفاده قرار می گیرند. این در حالی است که جمله عرض از مبدا - Intercept همواره در این الگوها، اعم از الگوهای مصرف، صادرات، واردات، سرمایه گذاری و غیره، دیده می شود؛ کوچک و معنادار نبودن آن مورد بحث واقع می شود و اغلب از آماره t-student کوچکی برخوردار است، به طوری که ترجیح حذف آن موضوعیت دارد. در الگوسازی دینامیک با نگرش سیستمی - System Approach اعمال جمله عرض از مبدا نمی تواند همواره جایگاه منطقی داشته باشد. در این مقاله پس از تبیین نقش و مفهوم جمله عرض از مبدأ با توجه به دینامیک الگو، مواردی که به کارگیری آن می تواند بی معنا تلقی شود، توضیح داده شده است. این مبحث نظری از طریق الگوسازی برای نمونه ای عینی (الگوی مصرف) تبیین و تکمیل شده است.
کشاکش دولت و نیروهای مذهبی در مورد قوانین و جایگاه زنان در دوره پهلوی دوم (مطالعه موردی مجله"" زن روز""در دهه های 40و .5 ش )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آن جایی که بنیان های ایدئولوژیک دولت پهلوی را عناصری چون سکولاریسم، غرب گرایی و ناسیونالیسم شاهنشاهی تشکیل می داد، سیاست نوسازی دولت پهلوی متاثر از دیدگاهی بود که نوسازی فرهنگی را ملازم و حتی مقدمه هرگونه نوسازی اقتصادی و اجتماعی می دانست، به تبع آن سیاست های فرهنگی حکومت پهلوی هم در نظر داشت، الگوهای فرهنگی جدید غربی را جایگزین الگوهای فرهنگی سنتی و مذهبی جامعه ایرانی نماید. برای رسیدن به این منظور دستگاه های ایدئولوژیک دولت پهلوی به تبلیغ و ترویج این الگوها در بین اقشار مختلف مبادرت می کردند. رسانه ها و بویژه مطبوعات در این میان نقش برجسته ای در این جایگزینی فرهنگی بر عهده داشتند. مطبوعات ایران در این دهه ها به ارایه الگوهایی پرداختند که عمدتاً برآمده از فرهنگ غربی بود. یکی از پیشروترین این گونه نشریات مربوط به بانوان در دهه های 40 و 50 که در ارایه الگوهای مورد پسند رژیم فعال بود، هفته نامه «زن روز» بود. پرسش اصلی این پژوهش این است که سیاست های فرهنگی دولت پهلوی در مورد زنان و خانواده بر چه اصولی استوار بوده است؟ در این بررسی که با استفاده از روش تاریخی- تحلیلی صورت گرفته است،از حدود بیست شماره که به صورت تصادفی انتخاب شده است، به نتایجی رسیده است که. مهم ترین این یافته ها عبارتند از: الگوسازی از فرهنگ و ارزش های غربی برای زنان ایرانی در کنار تشویق آنها به کنار گذاشتن فرهنگ خودی جامعه به عنوان عوامل واپس ماندگی زن ایرانی، تلاش و تشویق زنان و موسسات مدنی و قانون گذاری برای تغییر قوانین مربوط به زنان و خانواده و جایگزینی قوانین سکولار غربی به جای آنها، تلاش برای حضور هرچه بیشتر زنان در عرصه عمومی و شکستن قیود مذهبی و سنتی در این باره، ترویج ارتباطات آزاد و بی ملاحظه دختر و پسر ،تبلیغ و ترویج هرچه بیشتر آخرین مدل های آرایش و لباس اروپایی برای زنان و دختران ایرانی،معرفی خانواده سلطنتی به عنوان الگوهای نمونه زن ایرانی و تلاش در راستای ایدئولوژی شاهنشاهی.
طراحی الگوی سنجش عدالت فضایی، مطالعه موردی: ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای جغرافیایی محصول عملکرد عوامل بسیاری است، که در این بین نهاد سیاست و کارکرد نهادهای رسمی و شاخص آن یعنی حکومت و به تبع آن دولت تأثیر بسیار زیادی در کیفیت شکل گیری آن از منظر عدالت فضایی دارد، به همین دلیل است که درک حوزة معنایی عدالت فضایی، مشروط بر درک رابطه متقابل سیاست و فضا است. عدالت فضایی یا جغرافیایی عبارت است از برابری نسبی شاخص های جامع توسعه (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ...)در مکانها و فضاهای جغرافیایی(خرد و کلان) با شاخص های متناظر توسعه در سطح ملی.
هدف اصلی این پژوهش را طراحی الگوی عملیاتی سنجش عدالت فضایی که مورد مطالعاتی آن کشور ایران می باشد را تشکیل می دهد. این مقاله با شیوه توصیفی و تحلیلی و با رویکردی کاربردی- توسعه ای در پی پاسخ گویی به سوال زیر است:
چگونه می توان در قالب یک الگو، به سنجش مستمر عدالت فضایی در کشور دست یافت؟
یافته ها نشان می دهد که با در نظر گرفتن نقش مثبت و منفی عوامل هشت گانه و شاخص های مربوط به آنها در قالب یک نرم افزار کامپیوتری می توان به سنجش مستمر عدالت فضایی در کشورها دست یافت.
طراحی الگوی تدوین راهبرد صنعت: مورد مطالعه صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشتر پژوهش های مرتبط با حوزه راهبرد صنعت به دو سطح کلان (ملی یا بخش صنعت) و یا بنگاه پرداخته اند. در این میان مطالعه سطح هر صنعت و بررسی ارتباط آنها با سطوح بالایی و پایینی به خوبی مورد توجه قرار نگرفته است. به دنبال این، پرسش اصلی پژوهش عبارت است از اینکه مولفه های تشکیل دهنده راهبرد صنعت پتروشیمی و ارتباط میان این مولفه ها چیست؟ در پاسخ به این پرسش الگو های مرتبط با سطوح سه گانه تحلیل صنعت (فراصنعت، سطح صنعت و درون صنعت) بررسی شده اند که در نهایت به ترتیب سه مدل STEEPELD، نیروهای رقابتی پورتر و الماس پورتر جهت بررسی ارتباط مولفه های هر سطح و الگو سازی آن به کار گرفته شده اند. این الگو سازی با استفاده از الگو سازی ساختاری تفسیری (ISM) و با نظرهای خبرگان شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران صورت گرفته است. حاصل به کارگیری روش پژوهش، سه الگوی خرد و یک الگوی جامع تحت عنوان الگوی نهایی تدوین راهبرد صنعت پتروشیمی به همراه ضرایب نفوذ مولفه ها بر یکدیگر است.
سازماندهی اطلاعات حوزه میراث فرهنگی: پیشرفت های گذشته و مسائل پیش رو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : بررسی مسائل، چالش ها، و رویکردهای پیش روی سازماندهی اطلاعات حوزه میراث فرهنگی با تمرکز بر الگوی مرجع مفهومی سی داک و الگوهای هم خانواده آن. روش شناسی :پژوهش های حوزه الگو سازی اطلاعات میراث فرهنگی، به ویژه آثار مبتنی بر الگوی مرجع مفهومی سی داک و سایر الگوهای هم خانواده آن مرور شدند. یافته ها : پژوهش های انبوه پیشین بر سودمندی دستاوردهایی تأکید داشته اند که هم گرایی کتابخانه ها، آرشیو ها، و موزه ها با یکدیگر برای ایجاد الگوهای همگون می تواند به بار آورد. بیشتر پژوهش ها، بر بررسی الگوی سی داک سی آر اِم و پژوهش های چندی نیز بر الگوهای هم خانواده آن تمرکز کرده اند. پژوهش های فراوانی سعی کرده اند با گزارش طرح های عملیاتی، تجربیات حاصل از آنها را به اشتراک گذارند. بسیاری از پژوهش ها روش شناسی مشخصی، مطابق با متون علمی روش پژوهش، برای انجام طرح گزارش نکرده اند و همگی سعی در استفاده از ابزارهای وب معنایی داشته اند. ازجمله مهم ترین چالش های استفاده کنندگان الگوهای خانواده سی آر اِم ، ابهام در تفسیر الگو و تعدد روش های پیاده سازی بیان شده است. نتیجه گیری: نظر به بلوغ الگوی مرجع مفهومی سی داک، توجه به آموزش الگو به کاربران آن و ارائه راهنماهای مختلف در سطوح متفاوت برای بهره برداری بهینه به وسیله گروه علایق ویژه سی داک سی آر اِم ضروری است.
مفهوم شناسی و الگوسازی سنجش سلامت شهری درمطالعات شهری و منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به تغییرات حاصل از جهانی شدن پدیده شهرنشینی، برای رویارویی با چالش های حوزه ی سلامت شهری انکار ناپذیر است. زندگی شهری و تنش های ناشی از آن، بیماری های مزمن و واگیردار، صدمات ناشی از حوادت طبیعی و مصنوع، بر عملکرد جسمی، عاطفی و روحی شهروندان تاثیر می گذارد؛ انزوا و استرس های ناشی از آن، توانمندی ساکنان را تحت شعاع قرار می دهد. سلامت شهری در جهت بهبود موارد ذکر شده عمل خواهد کرد. مطالعه حاضر با هدف ارائه یک چارچوب مفهومی جهت سنجش سلامت شهری با استفاده از روش های کیفی تدوین گردیده است. این پژوهش به بررسی نظریات کلان پشتیبان سلامت شهری، بررسی مدل های مفهومی برای فهم و ارزیابی سلامت شهری در مقیاس گوناگون، شناسایی و استخراج شاخص های موثر بر سلامت شهری به مفهوم عام در جهان با بهرمندی از منابع اسنادی وکتابخانه ای و تلفیق مبانی نظری و تجربی با توجه به مراحل قبل و در نهایت ارائه و طراحی الگوی مفهومی سنجش سلامت شهری پرداخته شده است. یافته های حاصل از مطالعات چهار سال اخیر نشان می دهد که سلامت شهری بیش از هر مقیاس دیگری در شهرها تعمیم یافته است و پژوهشگران بر مطالعات ذهنی بدست آمده از آن تاکید دارند. همچنین بررسی کلیه گونه های سلامت در مطالعات حوزه سلامت حاکی از ارتباط چندسویه میان تمامی مولفه های موثر بر سلامت است. عوامل و ابعاد موثر بر سلامت شهری در ادوار مختلف زمانی و با توجه به ساختار، معضلات و چالش های پیشرو شهرها متفاوت بوده و پیوسته در حال تغییر است.