مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
روش تحقیق ترکیبی
حوزه های تخصصی:
مدل های فرآیندی بیشتر مبتنی بر رویکردهای کیفی و ذهنی، توسعه می یابند. هدف این مقاله، نشان دادنِ چگونگی طراحی مدل فرآیندی تجویزی با روشی ترکیبی شامل تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری و اقدام پژوهی است. مدل فرآیندی این مقاله درباره راهبرد پابرجا است. راهبرد پابرجا، نوع خاصی از راهبرد است که در برابر حالات مختلف محیطی همچنان دوام پذیر و مقبول است. درباره تدوین راهبرد پابرجا، فنون متعددی بیان شده است. با وجود فنونِ متعددِ مرتبط با راهبرد پابرجا، مدل فرآیندی جامعی که بتواند به صورت گام به گام، مراحل دستیابی به راهبرد پابرجا را تعیین کند وجود ندارد؛ لذا مسئله اصلی عبارت است از طراحی مدل فرآیندی جامع، کاربردی و گام به گامی برای تدوین راهبرد پابرجا که بتوان با آن، راهبردهایی طراحی کرد که در شرایط متغیر محیطی، همچنان معنادار، مقبول و ماندنی باشد. برای پاسخگویی به مسئله تحقیق، ابتدا فنون مختلف کاربردی شناخته شد. سپس این فنون با تکنیکی کمّی و ریاضی به نام مدل سازی ساختاری تفسیری، با هم ترکیب شد. نتیجه مدل سازی اولیه، ورودی فرآیند اقدام پژوهی شد و این مدل در سازمانی به صورت عملی به کار بسته شد و فازهای اقدام، رصد و بازتاب، انجام شد. سپس، مطلوبیت مدل با تکنیک گروه توافق جمع بندی شد. نتیجه پژوهش، عبارت است از مدل فرآیندی راهبرد پابرجا که یافته های مراحل رصد، بازتاب فردی و بازتاب جمعی، آن را تأیید میکند.
بررسی و تحلیل میزان سنخیت دانشگاه پیام نور با الگوی مفهومی سازمان هولوگراف
حوزه های تخصصی:
طراحی سازمان هولوگراف با توجه به مؤلفه های پنج گانه ظرفیت سازی پویا، محیط کل گرا، سرمایه انسانی کارآمد، خودمدیریتی فزاینده و ساختار هوشمندانه درصدد است تا کیفیت کل و قابلیت یادگیری را در کلیه اجزاء متبلور سازد به گونه ای که سیستم توانایی خودسازماندهی و بازآفرینی را به طور پیوسته دارا باشد. در این مقاله ابتدا عوامل اصلی سازمان هولوگراف از عمق مبانی نظری استخراج و سپس به کمک تکنیک دلفی و امتیازدهی به بیست وسه عامل مستخرج، از طریق تحلیل عاملی اکتشافی پنج مؤلفه جدید شناسایی و نام گذاری گردید. این مؤلفه ها توانست 87% از عوامل مؤثر بر طراحی سازمان هولوگراف را پوشش دهد. لذا با توجه به ترکیبی(کمّی و کیفی) بودن متدولوژی تحقیق، جامعه آماری آن از اساتید و مدیران دانشگاه پیام نورانتخاب گردید. تحقیق حاضر از نظر ماهیت اکتشافی، از نظر هدف بنیادی کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی می باشد. برای تأیید روایی ابزار تحقیق از خبرگان امر و روش کمّی جدول واریانس تبیین شده جامع استفاده گردید. پایایی ابزار نیز با ضریب آلفای کرون باخ برابر با «964/0» مورد تأیید قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از تحلیل عاملی تأییدی استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد که دانشگاه پیام نور به جز مؤلفه ظرفیت سازی پویا در سایر مؤلفه ها با مدل سازمان هولوگراف سنخیت دارد و در این مورد پیشنهاد می گردد صاحبان اندیشه از مکانیسم هایی مانند یادگیری دوحلقه ای، توسعه تیم های کاری، تفکر سیستمی و هم افزایی جهت افزایش مؤلفه ظرفیت سازی پویا در دانشگاه پیام نور استفاده کنند.
بازاندیشی در سرعت دگردیسی کالبدی محیط های مسکونی از منظر ساکنین نمونه موردی : محله نیاوران، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محیط های مسکونی همواره در حال تغییر هستند. تغییر ویژگی های کالبدی و تماس دائمی ساکنین با چرخه های تمام ناشدنیِ ساخت وساز اهمیت ویژه ای در ارزیابی کیفیت محیط مسکونی دارد. با این حال کنترل شدت یعنی نوع و سرعت تغییرات کالبدی در جهت رضایت مندی ساکنین نیز چندان مورد توجه سیاستگذاران ابعاد کالبدی در محلات شهری نبوده است. این امر مستلزم دریافت تجربه ساکنین از شدت تغییرات است که از تحلیل های ریخت شناختی و کمی حاصل نمی شود. بنابراین وجوه معنادارِ اشتراکات و تفاوت های شاخص های مؤثر بر ارزیابی عاطفیِ ساکنین بر اساس معیار رضایت مندی در کوچه های متفاوت ازنظر سرعت تغییرات کالبدی، پرسش اصلی این پژوهش است. لذا شناخت چگونگی تشخیص نوع و شدت تغییرات و روایت ارزیابانه ساکنین از آنها در فهم فرایند پیچیده انطباق و عوامل مؤثر بر آن سودمند است. این پژوهش به روش ترکیبی اکتشافی با تکنیک های کیفی و کمی گردآوری اطلاعات همچون مصاحبه و بررسی ریخت شناختی تغییرات در دوره زمانی بیست ساله به انجام رسید. بستر پژوهش کوچه های قدیمی محله نیاوران از محلات واقع در شمال تهران بوده است . فاز کیفی امکان اکتشاف سؤالات، تحلیل داده ها به روش تفسیری پدیدار نگاری و تشکیل فضاهای نتیجه در سرعت های کم، متوسط، بالا و شرایط دگرگونی را فراهم کرد. پرسشنامه 5 درجه ای لیکرت به منظور آزمون روایی و پایایی نتایج در کوچه های اصلی و کنترل به روش نمونه گیری هدفمند اجرا شد. با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل واریانس و اعتبارسنجی سؤالات در هر یک از گونه ها، تحلیل مقایسه زوجی بین گونه ها و عوامل شش گانه چارچوب مفهومی با آزمون کروسکال والیس انجام شد. نتایج حاصل، شاخص های تجربه و روایت ارزیابانه تغییرات را بر اساس چارچوب نظری تأیید کرد اما در عوامل مؤثر در انطباق و معیارهای رضایت مندی در سرعت های مختلف تفاوت های معناداری دیده شد. بررسی نتایج حاکی از تفاوت معیارهای ارزیابی و رضایت مندی ساکنین در کوچه های دگرگون شده نسبت به سایر گونه های سرعت بوده است. رضایت مندی نیز مستلزم تنظیم نگرش و انطباق با معانی جدید است. به دلیل ماهیت کیفی دریافت تجربه ارزیابانه ساکنان در محیط های مختلف تدارک آن در محلات مشابه می تواند زمینه مطلوبی جهت انجام مطالعات فرا تحلیل و دستیابی به چارچوب نظری پاسخگو به شرایط محلات مشابه کلان شهر تهران را فراهم کند.
رواسازی مقیاس هیجان های معلم در مدارس ابتدایی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هیجان ها نقشی اساسی در محیط های آموزشی ایفا می کند لذا طراحی مقیاسی برای سنجش هیجان های معلمان موضوعی ارزشمند و قابل توجه است. هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی روایی و پایایی مقیاس هیجان های معلم در شهر مشهد بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 320 نفر تعیین شد. شرکت کنندگان به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. پرسشنامه هیجان های معلم (TEI) چن و مقیاس عاطفه مثبت و عاطفه منفی (PANAS) واتسون، کلارک و تلیگن توسط شرکت کنندگان به طور هم زمان تکمیل گردید. برای تعیین پایایی پرسشنامه، از روش همسانی درونی (ضریب آلفا) و جهت احراز روایی از روایی محتوایی، روایی همگرا و روایی سازه تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد ضریب آلفای کل مقیاس برابر با 88/0 و در زیر مقیاس های آن میان 74/0 تا 88/0 به دست آمد. همچنین ضریب همبستگی بین مقیاس هیجان معلم و عاطفه مثبت و منفی 41/0 به دست آمد. نتایج تحلیل مؤلفه های اصلی با چرخش واریماکس نشان داد که ارزش ویژه 5 عامل قابل ملاحظه است که روی هم 49/62 درصد واریانس هیجان های معلمان را تبیین می کند. شاخص های نیکویی برازش مدل را تأیید کردند. نتیجه گیری: بنابراین مقیاس هیجان های معلمِ، همسانی درونی مطلوب و روایی کافی در نمونه معلمان ایرانی دارد.
طراحی و اعتبار یابی آموزش تلفیقی مبتنی برشبکه های اجتماعی مجازی در آموزش دانشگاهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتبار یابی آموزش تلفیقی مبتنی بر شبکه های اجتماعی مجازی با رویکرد سازنده گرایی اجتماعی در آموزش دانشگاهی است. برای دستیابی به هدف پژوهش، از روش تحقیق ترکیبی استفاده شد. در بخش کیفی به منظور به دست آوردن طراحی آموزش تلفیقی، از روش تحلیل محتوای قیاسی و در بخش کمی برای اعتبار یابی درونی از نظر متخصصان به روش پیمایشی پرسشنامه ای استفاده شد. در این تحلیل پس از تعریف نظری هر یک از مفاهیم اصلی در پژوهش، با مراجعه به متون علمی موجود پیرامون مولفه های آموزش های مبتنی بر سازنده گرایی اجتماعی، آموزش مبتنی بر شبکه های اجتماعی مجازی و نیز آموزش تلفیقی در بازه زمانی 2018- 2000، تعداد 53 متن علمی با روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و مطالعه گردید بر اساس تحلیل محتوای انجام شده، 6 مولفه تجزیه و تحلیل، تعیین اهداف و محتوای آموزشی، تعیین ابزارها و رسانه های آموزشی، تعیین عناصر آموزشی برای اجرا، طراحی تعامل و ارزشیابی به همراه عناصر هریک از این مولفه ها شناسایی شد. در پایان نیز با استناد به الگوهای طراحی آموزشی موجود، طراحی آموزش تلفیقی مبتنی بر شبکه های اجتماعی با رویکرد سازنده گرایی اجتماعی ارائه گردید. نتایج حاصل از اعتبار یابی درونی نشان داد که طرح آموزش پیشنهادی، از اعتبار مناسب و خوبی برخوردار است و اثر بخشی لازم برای آموزش دانشگاهی را دارا می باشد.
تبیین مدلی برای تدریس مبحث ساده کردن عبارت های جبری در پایه هشتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدلی مبتنی بر نظریه ساخت وسازگرایی، برای تدریس مبحث ساده کردن عبارت های جبری و بررسی تأثیر آن بر یادگیری دانش آموزان پایه هشتم انجام شد. روش این پژوهش ترکیبی بود؛ بدین ترتیب که برای تبیین مدل طراحی شده، یک گروه کانونی در سه جلسه تشکیل شد و 15 معلم ریاضی داوطلب در یکی از شهرستان های شرقی ایران، شرکت کردند. در بخش کمّی، 60 دانش آموز پایه هشتم همان شهرستان به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و با توجه به طرح آزمایشی، به تصادف در دو گروه کنترل و آزمایش گمارده شدند. پس از گرفتن پیش آزمون، به گروه آزمایش، مبتنی بر مدل آموزشیِ اعتباربخشی شده و به گروه کنترل، به روش سنتی تدریس شد و در پایان، داده ها از طریق یک پس آزمون جمع آوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که روش طراحی شده مبتنی بر ساخت وسازگرایی، مناسب تر از روش های سنتی بود و تأثیر مثبتی بر یادگیری دانش آموزان پایه هشتم گذاشت.
طراحی و اعتباریابی الگوی فرهنگی برای نظام آموزش عالی ایران با رویکرد اسلامی - ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی فرهنگی برای نظام آموزش عالی ایران با رویکرد اسلامی-ایرانی انجام شده است. برای انجام این پژوهش، از روش تحقیق ترکیبی با طرح اکتشافی– مدل توسعه ی ابزار استفاده شده است. ابتدا در بخش کیفی پژوهش با استفاده از روش نظریه ی زمینه ای و مصاحبه با 19 نفر از خبرگان آموزش عالی، پرسش نامه ای با 4 عامل، 14 ملاک و 64 شاخص طراحی شد. سپس، در بخش کمی، پرسش نامه طراحی شده در یک مطالعه مقدماتی روی 36 نفر از خبرگان آموزش عالی ایران اجرا شد. بر اساس بازخوردهای دریافتی به اصلاح پرسش نامه اقدام شد. سپس، نسخه ی نهایی و اصلاح شده ی آن در اختیار 250 نفر از خبرگان آموزش عالی کشور قرار داده شد. اعتبار پرسش نامه توسط صاحب نظران تأیید شده و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ (954/0) محاسبه گردید. در بخش کیفی پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند غیر احتمالی و در بخش کمی از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده شد. برای آزمون ابزار اندازه گیری مزبور، از تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. در بخش کیفی، در مرحله ی اول کدگذاری باز، 76 مفهوم به دست آمد. داده های مرحله ی دوم کدگذاری باز، در قالب 64 مفهوم و 14 مقوله عمده طبقه بندی شد. در مرحله ی کدگذاری محوری، در قالب کدگذاری نظری، 4 مقوله ی نظری تعیین شد. سپس، برحسب ویژگی های شرایطی، تعاملی/ فرایندی و پیامدی، طبقه بندی شد. در مرحله ی کدگذاری انتخابی، مقوله ی فرهنگ برتر، فرهنگ اسلامی-ایرانی، به عنوان مقوله مرکزی انتخاب شد. در بخش کمی، با انجام تحلیل عاملی مرتبه ی اول، تمامی عوامل مورد تأیید قرار گرفت. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه ی دوم نیز نشان داد که تمام 14 عامل دارای بار عاملی کافی جهت پیش بینی الگوی فرهنگی برای نظام آموزش عالی ایران با رویکرد اسلامی-ایرانی است. همچنین، شاخص های برازش، (CMIN/DF) برابر با 896/1، (RMSEA) برابر با 38/0، (GFI) برابر با 991/0، (AGFI) برابر با 921/0، (CFI) برابر با 942/0، (NFI) برابر با 961/0، (TLI) برابر با 000/1، (IFI) برابر با 919/0 و (RFI) برابر با 934/0 نشان می دهد، الگوی فرهنگی طراحی شده با رویکرد اسلامی-ایرانی برای نظام آموزش عالی ایران از برازش بسیار مطلوبی برخوردار است.الگوی طراحی شده در پژوهش حاضر، داری مفهومی پیچیده و چندبعدی بود. این الگو در صورتی کارکرد مثبت خواهد داشت، که بسان یک کلیت واحد به تمامی ابعاد آن به طور یکسان توجه شود.
تدوین الگویی برای هم آفرینی ارزش در بازاریابی بنگاه به بنگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
157 - 176
حوزه های تخصصی:
به موازات ظهور منطق تسلط خدمات، پارادایم بازاریابی تغییر نمود و رهیافت جدیدی در خصوص مشارکت مشتری در خلق مشترک ارزش، تحت عنوان "هم آفرینی ارزش" مطرح شد. با توجه به ماهیت خرید در بازارهای B2B با محوریت تمایل به تعاملات رابطه مند به جای رقابت قیمتی، مشتریان وفاداری بیشتری به برند و رضایت بالاتری دارند، که این امر منجر به بهبود عملکرد برند و بنگاه می شود. نظر به اهمیت و جایگاه هم آفرینی ارزش در بازار بنگاه به بنگاه، هدف از این مقاله، بررسی عوامل موثر بر عملکرد برند با تاکید بر هم آفرینی ارزش می باشد. در این راستا، تحقیق با رویکرد ترکیبی انجام شده است. در بخش کیفی، با نظرخواهی از 15 نفر از خبرگان حوزه بازاریابی و از طریق پرسشنامه باز، مدل مفهومی تحقیق طراحی شده است. در مرحله کمی نیز از طریق نمونه آماری متشکل از 343 نفر از کارکنان و مدیران رده بالای شرکت ها، مدل طراحی شده با رویکرد حداقل مربعات معمولی، مورد آزمون قرارگرفته است. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که فرآیند هم آفرینی ارزش در کنار گرایش به برند، مکانیسم مهمی است که می تواند بر عملکرد بهتر و موفقیت برند تاثیرگذار باشد. همچنین، ضمن بررسی هم آفرینی ارزش به عنوان متغیر میانجی، نتایج نشان می دهد، گرایش به برند صرفاً موجب بهبود عملکرد برند از طریق تأثیر آن بر هم افزایی ارزش نمی شود و این دو متغیر به عنوان دو متغیر مجزا بر عملکرد برند تأثیرگذار هستند.
بررسی دیدگاه های استادان رشته آموزش زبان انگلیسی ایران نسبت به پژوهش:مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دهه ی گذشته شاهد یک پیشرفت شگرف در حوزه ی تحقیقات آموزش عالی از جمله زبان شناسی کاربردی بوده است. در این راستا، مطالعه ی حاضر به بررسی مفهوم تحقیق از دیدگاه اساتید هیأت علمی رشته ی زبان شناسی کاربردی در ایران می پردازد. در این پژوهش ترکیبی متوالی، نتایج کمی از طریق پیمایش 140 عضو هیأت علمی که بصورت نمونه ای هدفمند انتخاب شده بودند، حاصل شد. سپس نتایج کیفی از طریق مصاحبه با 12 عضو هیأت علمی جهت درک عمیق تر آن ها از مفهوم تحقیق بدست آمد. براساس نتایج کمی، اساتید تحقیقاتی که شامل "طرح های تجربی" و "روش های ترکیبی" می باشند را بیشتر به عنوان تحقیق می پذیرند. همچنین دیدگاه پاسخ دهندگان پیرامون مفهوم تحقیق بیانگر ویژگی های دقیق و سخت گیرانه ی آن ها در پارادایم های کمی، کیفی، و ترکیبی می باشد. در این مطالعه، یافته های کیفی به تبیین یافته های کمی پیرامون جایگاه تحقیق از دیدگاه اساتید هیأت علمی پرداخته است.
ارائه ی الگوی روش تحقیق ترکیبی در شهرسازی
حوزه های تخصصی:
روش تحقیق ترکیبی در دهه ی 1960میلادی در علوم اجتماعی آغاز شده است، اما استفاده از این روش در مطالعات شهری و شهرسازی بسیار نوپا بوده و به دهه ی 1990 میلادی برمی گردد. به نظر می رسد استفاده از تک روش های کمی یا کیفی در تحقیق های مختلف، نتایج کامل و همه جانبه ای را لحاظ نکرده و نوعی نگرش تک بعدی و تک روی در تحقیق را دنبال نموده و تمام جوانب و مسایل تجزیه و تحلیل های اجتماعی و شهرسازی را بیان نمی کند. این پژوهش با نگاهی نوین و خلاقانه به روش ترکیبی، سیر تاریخی، بنیان های فلسفی و پارادایمی روش تحقیق، تعاریف و کاربرد روش های تحقیق مختلف را بیان می نماید و سپس ضمن ارایه ی انواع طرح های ترکیبی به بررسی نمونه های موردی انجام شده در مسایل گوناگون اجتماعی و شهرسازی با استفاده از انواع روش های تحقیق ترکیبی (روش های تحقیق کمی و کیفی)، در موضوعات مختلف توسعه ی منابع انسانی، فضاهای باز شهری، الگوی جدید مسکن و طراحی محله، فن آوری محیطی، مسکن عمومی وکشف سرمایه ی اجتماعی شهر و منطقه می پردازد. هدف این پژوهش ارزیابی انواع روش های تحقیق ترکیبی و شناسایی انواع معیارهای نهفته در روش های تحقیق کمی، کیفی و ترکیبی است که بر تعاملات اجتماعی و مسایل شهرسازی تاثیرگذار است. پرسش نامه ای از صاحب نظران کارشناسی ارشد و دکتری در رشته ها و حرفه های مرتبط شهرسازی تهیه گردید. نتایج آزمون t برای تمامی تحلیل ها نشان می دهد که روش ترکیبی، سطح انتظارات بالاتری را در پاسخ گویی به نیازها و توقعات برنامه و طرح اجتماعی و یا شهرسازی برآورده ساخته و همچنین در ارتقای طرح ها نقش مؤثرتری را دارند. در نهایت با خلاصه سازی روش های تحقیق ترکیبی و استفاده از نمودار جریان داده ها و فرا استنباط به ارایه ی الگوی کاربردی روش های تحقیق ترکیبی در مطالعات اجتماعی و شهرسازی پرداخته و به تحلیل شبکه های اجتماعی و شهری دست می زند که در آن یافته ها و اهداف تحقیق لحاظ شده، و سبب پیشرفت و توسعه ی تحقیق در زمینه های مورد بررسی شده و اعتبارسنجی می گردد.
الگوی انواع راهبردهای ارزیابی عملکرد برای سازمانهای نظارتی جمهوری اسلامی ایران (مورد مطالعه: سازمان بازرسی کل کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال هشتم تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
155 - 182
حوزه های تخصصی:
زمینه وهدف: این پژوهش به دنبال آن است تا الگوی انواع راهبردهای ارزیابی عملکرد را، برای دستگاههای نظارتی ارائه کند. در این راستا این پژوهش دارای دو هدف اصلی است: اولین هدف آن پر کردن کاستی موجود در تحقیقات و ادبیات علمی ارزیابی عملکرد در دستگاههای نظارتی و هدف دیگر شناسایی فرایندهای ارزیابی عملکرد در هدایت دستگاههای نظارتی است.
روش: در این تحقیق از روش تحقیق تلفیقی استفاده شده است. در واقع این روش ترکیبی از شیوههای کمی و کیفی است. از انواع تحقیق تلفیقی، نوع اکتشافی آن مورد استفاده قرار گرفت که هدف آن تحتتأثیر قرار دادن نتایج روش اول(کیفی) در روش دوم(کمی) است. در این تحقیق از روش تلفیقی اکتشافی طبق مدل ایجاد طبقه بندی با تأکید بر دادههای کیفی، استفاده شده است.تحقیق حاضر در فاز اول از حیث هدف، یک تحقیق اکتشافی بوده و از نظر نتیجه، تحقیق بنیادی محسوب میشود و از دادههای کیفی استفاده شد.
یافته: در فاز کیفی مهمترین یافته، ارائه الگویی جامع برای تعیین راهبردهای ارزیابی عملکرد میباشد که از دل دادههای استخراج شده از مصاحبههای عمیق بهدست آمد. این الگو، گونههای مختلف راهبرد ارزیابی عملکرد در سازمانهای نظارتی را تشریح می نماید. در فاز کمی، با توجه به آزمون فرضهای انجام شده، تمامی مدلهای اندازه گیری راهبرد ارزیابی عملکرد مناسب تشخیص داده شدند. همچنین ضرایب همبستگی بین تمامی راهبردهای ارزیابی عملکرد اعم از راهبرد ارزیابی عملکرد انسان محور، فرایند محور، نتیجه محور و بستر محور و عملکرد سازمانی در سطح اطمینان 99 درصد معنادار بهدست آمدهاند.
نتیجهگیری: پیشرفت قابل توجه در ادبیات راهبرد عملکرد منابع انسانی در بخش دولتی، بدون در نظر گرفتن موضوعاتی نظیر: توجه به رسالتهای بخش عمومی، نقش و مشارکت ذینفعانی نظیر شهروندان، توجه به موضوعات اخلاقی و ارزشی و... امکانپذیر نمیباشد.
واکاوی نقش شهروندان در تحقق برند شهری از منظر مداخلات طرح های توسعه شهری با روش پژوهش ترکیبی (نمونه موردی: شهر بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با روش پژوهش ترکیبی، قصد دارد بر اساس ادراکات و ترجیحات ذهنی ساکنان شهر، اثر طرح های توسعه شهری به عنوان بنیاد ترین ابزار شکل دهی شهرها در تحقق برند شهری را تبیین و پس از شناخت مولفه های تاثیرگذار با طرح پژوهش اکتشافی، مدل معادلات ساختاری را ایجاد نماید. بدین منظور5 معیار، 8 زیرمعیار و 14 شاخص مورد بررسی و جمع آوری اطلاعات قرار گرفتند. قلمرو مطالعاتی، شهر بیرجند و جامعه آماری پژوهش در بخش راهبرد کیفی با روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب و شامل 19 نفر از خبرگان و مدیران شهری و در بخش کمی با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 383 شهروند مورد پرسش قرار گرفته اند. مدل پژوهش نشان داد از دید شهروندان، طرح های توسعه شهری بر مولفه های سرزندگی و مهاجرت بیشترین اثر مثبت را در راستای تحقق برنامه های برندسازی شهری دارند. همبستگی بین مولفه ها نشان داد بیشترین ارتباط بین مولفه های مهاجرت و سرزندگی به میزان 0.87 و بازاریابی و سرزندگی به میزان 0.849 و کمترین تاثیر نیز مربوط به تاثیر متقابل کیفیت محیطی و بازاریابی به میزان 0.633 می باشد. تحلیل یافته های مصاحبه ها نیز مشخص کرد تلاش در جهت بهبود تصویر رسانه ای نامناسب، پراکنده و در برخی مواقع نامنطبق بر واقعیات شهر، جلب مشارکت های ذهنی و اجرایی ساکنان بافت های قدیمی، توانمندسازی ساکنان و مدیریت حضور مهاجران افغان و در عین حال بهره گیری از چند فرهنگی بودن شهر با حضور آنان می تواند به تحقق برند شهری کمک نماید
طراحی و اعتباریابی الگوی کارآفرینی اجتماعی نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۴
33 - 50
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی اجتماعی، راهبردی اساسی برای توسعه پایدار است؛ آموزش عالی نیز، آبشخور تحولات بنیادین در نهادینه سازی کارآفرینی اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی الگوی کارآفرینی اجتماعی برای نظام آموزش عالی ایران بود. پژوهش حاضر از طریق روش تحقیق ترکیبی انجام شد. در بخش کیفی پژوهش، از طریق نمونه گیری هدفمند، با 15 نفر از صاحب نظران آموزش عالی مصاحبه به عمل آمد. بر این اساس، پرسشنامه ای ساخته شد. در بخش کمی پژوهش نیز، از طریق نمونه گیری تصادفی، 384 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر تهران انتخاب و پرسشنامه روی آنها اجرا شد. داده های پژوهش، در بخش کیفی، با روش نظریه زمینه ای؛ و در بخش کمی، از طریق مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد، عوامل زیرساختی، طراحان و متخصصان برنامه ریزی درسی، دانشجو، استاد، عدم آینده پژوهی کارآفرینی، اقتصادی، سیاست های آموزش عالی، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی، مدیریت آموزش عالی، عوامل فرهنگی، اجتماعی و برنامه های درسی و کیفیت ناکارآمد، عوامل کارآفرینی اجتماعی نظام آموزش عالی ایران هستند. بر این اساس، در یک چشم انداز کلی، پدیده کارآفرینی اجتماعی در آموزش عالی، به نام عاملیت وجودی شناسایی شد.
شناسایی مهمترین مخاطرات طبیعی تأثیر گذار بر آسیب پذیری شهری، نمونه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: جهت کاهش آسیب پذیری سکونتگاه ها، شناسایی مهمترین مخاطرات منطقه از جمله مخاطرات محیطی ضرورت دارد تا با تاب آور نمودن شهرها و کاهش خطرات و پیش گیری از وقوع آنها اقدامات لازم انجام شود. هدف : هدف این مقاله شناسایی مهمترین مخاطرات طبیعی تاثیرگذار بر آسیب پذیری شهر اردبیل است. روش شناسی: تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی- تحلیلی است. رویکرد پژوهش از نوع ترکیبی و مدل متوالی اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش، اساتید و کارشناسان متخصص شهر اردبیل در این زمینه است. داده های کیفی، به روش نمونه گیری هدفمند، توسط 10 نفر از اساتید دانشگاه محقق اردبیلی و داده های کمّی، به روش نمونه گیری گلوله برفی، توسط 200 نفر از متخصصان مربوطه بدست آمد. برای تحلیل داده ها و بررسی اثرگذاری متغیرها از معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس با روش حداقل مربعات جزئی (smart- pls) استفاده شد. قلمرو جغرافیایی: قلمروی جغرافیایی تحقیق حاضر شهر اردبیل است. یافته ها: یافته های تحقیق کیفی و کمی نشان داد که 9 متغیر تحقیق (مخاطرات طبیعی) آسیب پذیری شهر اردبیل را به میزان 824/0 تبیین می کنند. بیشترین آماره t و بیشترین ضریب مسیر برای متغیرهای مخاطرات سرمای شدید و یخبندان، زلزله و باد و طوفان مربوط می شود. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حکایت از این داد که از بین مخاطرات طبیعی، سرمای شدید و یخبندان، زلزله، باد و طوفان، برف شدید و گرمای شدید، مهمترین مخاطرات اردبیل هستند. در همین راستا این پژوهش برای مدیران این حقیقت را روشن می سازد که آنها با شناسایی و برنامه ریزی بر مخاطرات طبیعی و متغیرهای تبیین کننده آن علاوه بر کاهش آسیب پذیری شهر، می توانند زمینه را برای تاب آوری شهری نیز فراهم سازند.
شناسایی وتدوین مدل ترکیبی عوامل اجتماعی موثر بر مدارای اجتماعی تماشاگران لیگ برتر فوتبال ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مدارای اجتماعی یکی از مفاهیم حیاتی در علوم انسانی و عاملی در جهت تقویت و تسهیل تعامل بین افراد در سطوح مختل ف در جامعه است. مقاله حاضر با استفاده از مبانی تئوریک مدارای اجتماعی در حوزه جامعه شناسی و با روش تحقیق ترکیبی به دنبال شناسایی و تدوین مدل جامعه شناختی مدارای اجتماعی تماشاگران لیگ برتر فوتبال ایران است. پژوهش حاضر در دو مرحله انجام گرفته است که در مرحله کیفی از روش نظریه زمینه ای(استراوس و کوربین) و در مرحله کمی از روش پیمایش استفاده شده است. جامعه آماری تماشاگران لیگ برتر فوتبال ایران بود که تعداد نمونه کیفی پژوهش 17 و تعداد نمونه کمی 399 نفر انتخاب شدند. شیوه نمونه گیری در مرحله کیفی، گلوله برفی و در مرحله کمی، سهمیه ای بود. برای تحلیل داده ها در بخش کیفی از شیوه کدگذاری و در بخش کمی از رگرسیون چند متغیره استفاده شد. پس از ترکیب نتایج بخش کیفی و کمی پژوهش، مدل ترکیبی مدارای اجتماعی تماشاگران ارائه گردید که پیامدهایی همچون تعامل همدلانه و بهزیستی تماشاگران فوتبال را به دنبال خواهد داشت.
طراحی و اعتباریابی الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران بود. روش انجام پژوهش، روش تحقیق ترکیبی با طرح اکتشافی–مدل توسعه ابزار بود. در بخش کیفی پژوهش با استفاده از روش نظریه زمینه ای و مصاحبه با 36 نفر از خبرگان آموزش عالی، 25 عامل و 157 ملاک مورد اکتشاف قرار گرفت. برای اعتبار یافته های کیفی، از ملاک هایِ قابلیت اعتماد، قابلیت انتقال، قابلیت ارتباط و قابلیت تأیید استفاده شد. سپس، در بخش کمی، پرسشنامه ای طراحی و برای مطالعه مقدماتی در اختیار 84 نفر از خبرگان آموزش عالی ایران قرار گرفت. بر اساس، بازخوردهای دریافتی، پرسشنامه اصلاح؛ و نسخه نهایی آن روی 293 نفر اجرا شد. اعتبار پرسشنامه توسط صاحب نظران تأیید و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ برابر با (982/0) شد. در بخش کیفی پژوهش، روش نمونه گیری هدفمند غیراحتمالی و در بخش کمی، روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی به کار رفت. آزمون ابزار اندازه گیری مزبور، از طریق تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری استفاده صورت گرفت. با انجام تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول، الگوی مزبور به 22 عامل و 150 ملاک اصلاح و تعدیل یافت. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نیز نشان داد که عوامل 22 گانه احصاءشده دارای بار عاملی کافی جهت پیش بینی الگوی اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران است. همچنین، شاخص های برازش، (CMIN/DF) برابر با 924/1، (RMSEA) برابر با 39/0، (GFI) برابر با 976/0، (AGFI) برابر با 939/0، (CFI) برابر با 928/0، (NNFI) برابر با 953/0، (TLI) برابر با 000/1، (IFI) برابر با 928/0 و (RFI) برابر با 925/0 نشان داد، الگوی طراحی و اعتباریابی شده برای اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران از برازش بسیار مطلوبی برخوردار است.
تحلیل و رتبه بندی مؤلفه های طرح های توسعه ی شهری مؤثر در تحقق برندسازی شهری با استفاده از مدل معادلات ساختاری (نمونه ی موردی: شهر بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
75 - 94
حوزه های تخصصی:
تحت تأثیر فرایندهای جهانی شدن و رقابت پذیری و با تحول نظریه های توسعه ی شهری، چارچوب ها و رویکردهای نوین در برنامه ریزی شهری خلق شده اند. با ظهور برندسازی شهری، شکل جدیدی از طرح های توسعه ی شهری با رویکرد بالا به پایین و مبتنی بر مؤلفه های کیفی شهرسازی در حال شکل گیری هستند؛ ازاین رو، مقاله ی حاضر با روش پژوهش ترکیبی، چارچوب نظری مؤلفه های شهرسازی مؤثر در برنامه های برندسازی شهری را تبیین و مدل معادلات ساختاری پژوهش را ایجاد نماید. بدین منظور10 معیار، 28 زیرمعیار و 69 سنجه ی مورد بررسی و جمع آوری اطلاعات قرار گرفتند. قلمرو مطالعاتی، شهر بیرجند و جامعه ی آماری پژوهش در بخش مصاحبه با روش نمونه گیری هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب و شامل 19 نفر از خبرگان و مدیران شهری و در بخش کمی با روش نمونه گیری تصادفی ساده، 383 شهروند، 381 گردشگر و 30 نفر از مسئولین و سرمایه گذاران مورد پرسش قرار گرفته اند. تحلیل یافته های مصاحبه ها مشخص کرد تلاش در جهت جلب مشارکت های ذهنی و اجرایی ساکنان بافت های قدیمی، توانمندسازی ساکنان و مدیریت حضور مهاجران به ویژه افغان ها و درعین حال بهره گیری از ظرفیت های فرهنگی و تاریخی شهر می تواند به تحقق برند شهری کمک نماید. نتیجه ی مدل سازی نیز نشان داد در شهر بیرجند، طرح های توسعه ی شهری با اثرگذاری در مؤلفه های احیاء، رنگ تعلق و صرفه اقتصادی بیش ترین اثر مثبت را در تحقق برنامه های برندسازی شهری داشته و نیز بیش ترین ارتباط مثبت و همبستگی در بین مؤلفه های پژوهش بین تصویر ذهنی و کیفیت محیطی به میزان 0.68 است.
طراحی و اعتباریابی الگوی تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۹
60 - 91
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری انجام شد. جهت طراحی الگو از روش نظریه زمینه ای و جهت اعتباریابی آن، از روش تحلیل عاملی تأئیدی مرحله اول و دوم استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی، متخصصان رشته های مدیریت آموزش عالی، برنامه ریزی توسعه آموزش عالی، جامعه شناسی، مدیریت آموزشی و مدیریت رسانه بود. جامعه آماری بخش کمی پژوهش، نیز معلمان، کارشناسان، دانشجویان دانشگاه فرهنگیان، مدیران ستادی و کارکنان وزرات آموزش و پرورش بود. روش نمونه گیری در بخش کیفی پژوهش، نمونه گیری هدف مند غیر احتمالی؛ و در بخش کمی، با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای بود. تعداد نمونه بخش کیفی و کمی، به ترتیب برابر با 20 نفر و 384 نفر بود. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختارمند؛ و در بخش کمی، پرسشنامه 53 سؤالی در مقیاس لیکرت بود. بر اساس یافته های بخش کیفی پژوهش، الگوی تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری با یازده عامل رسالت سازمان، تکنولوژی و نوآوری، فرایند استخدام و به کارگیری نیرو، آموزش و مهارت، مبانی اعتقادی، ارزشی و اخلاقی، ساختار سازمان، نظام تشویق، ارتباطات درون سازمانی، بازخورد عملکرد، تعامل سازنده با محیط و حمایت سازمانی طراحی شد. یافته های بخش کمی، نیز نشان داد، الگوی پیشنهادی تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری از نظر خبرگان دارای اعتبار بسیار مطلوب است. در نتیجه، بر اساس نظر متخصصان، می توان از این الگوی یازده عاملی برای تحول فرهنگ سازمانی مبتنی بر بهره وری نظام آموزش و پرورش ایران بهره گرفت.
«آسیب پذیری اجتماعی» شهروندان اصفهانی در مواجهه با اپیدمی کووید 19: یک مطالعه ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اپیدمی کووید 19، عصر حاضر را با مخاطراتی جدید و دامن گستر مواجه کرده است. پژوهش حاضر، ابتدا تجربه زیسته شهروندان اصفهانی از آسیب پذیری دوران کرونا را واکاوی می کند و سپس میزان آسیب پذیریِ گروه های مختلف اجتماعی را در جامعه آماری کل شهروندان اصفهانی می سنجد. پژوهش حاضر، از نظر روش شناسی یک تحقیق ترکیبی از نوع متوالی کیفی-کمی است. روش کیفی از نوع پدیدارشناسی است. بر این اساس با استفاده از تکنیک نمونه گیری هدفمند[1] ، تعداد 30 نفر از افرادی انتخاب شدند که به اقتضای شرایط خویش، تجربه آسیب دیدگی بیشتری از کروناویروس داشتند . مصاحبه ها از نوع نیمه ساختاریافته بود. پس از پیاده سازی مصاحبه ها و تبدیل گفت وگوها به متن، داده ها با استفاده از روش تحلیل داده کولایزی[2] کدگذاری و تفسیر شد. در بخش کمی، با انجام تحقیق پیمایشی، میزان «آسیب پذیری شهروندان اصفهانی از مواجهه با کرونا» بر نمونه ای معرف از کل شهروندان 19 تا 64 ساله شهر اصفهان، سنجش شد. با استفاده از فرمول کوکران و شیوه نمونه گیری سهمیه ای، 483 نفر از شهروندان مطالعه شدند. نتایج بخش کیفی نشان داد شهروندان اصفهانی طی زندگی در شرایط کرونایی و برهمکنشی های اجتماعی با این شرایط، آسیب های مختلفی را تجربه کرده اند که در پنج مقوله آسیب های اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، اجتماعی و نهادی قرار گرفته اند. نتایج آزمون فرضیات نشان داد در آسیب های اقتصادی، شغلی و اجتماعی، میانگین نمرات پاسخگویان از حد متوسط نرمال پایین تر است و گویای آن است که شهروندان اصفهانی از لحاظ اقتصادی و اجتماعی آسیب پذیری کمتری داشته اند، اما در حوزه آسیب های فرهنگی، نهادی و آموزشی، میانگین نمرات پاسخگویان بالاتر از حد متوسط نرمال است. میزان آسیب پذیری در ابعاد اقتصادی، فرهنگی و آموزشی، در بین طبقات مختلف اجتماعی به گونه ای معنادار متفاوت است، اما در دیگر ابعاد تفاوت معناداری در بین طبقات مختلف اجتماعی وجود ندارد. بنابراین، آسیب پذیری شهروندان اصفهانی از شرایط همه گیری کرونا، ناشی از فقدان نظام منسجم و کارآمد مدیریت بحران در کشور، بیشتر از نوع فرهنگی و نهادی است، حال آنکه در سطوح اجتماعی و اقتصادی توانسته اند خود را با شرایط اپیدمی سازگار کنند. این نتایج تلویحات کاربردی در تدوین مداخلات برای بحران های کنونی و آینده کلان شهر اصفهان و چه بسا جامعه ایران خواهد داشت. [1]. Purposive sampling [2]. Colaizzi’s method of data analysis