مطالب مرتبط با کلیدواژه

احساس محرومیت نسبی


۱.

رابطه هویت ملی و قومی در بین دانشجویان آذری، کرد و عرب دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت ملی هویت قومی احساس محرومیت نسبی دانشجویان ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴۶
در دهه های اخیر موضوع هویت ملی و قومی به یکی از مسایل مورد توجه، خصوصا در کشورهای متنوع تبدیل شده است. در برجسته شدن این موضوع عوامل گوناگونی موثر بوده است که در این میان بر فرایند جهانی شدن اتفاق نظر زیادی وجود دارد. گروهی بر این باورند که گسترش و تعمیق فرایند جهانی شدن باعث تشدید و برجسته شدن وفاداری های قومی و محلی و در نتیجه تضعیف هویت و انسجام ملی شده است. در مقابل، گروهی دیگر معتقدند که تقویت هویت قومی در تعارض با هویت و انسجام ملی نیست، بلکه می تواند به تقویت هویت و انسجام ملی جوامع منجر شود.این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین هویت ملی و هویت قومی دانشجویان آذری، کرد و عرب دانشگاه های دولتی کشور در سال 1387 و رابطه «احساس محرومیت نسبی» با هویت های ملی و قومی انجام شده و نمونه پژوهش687 نفر بوده است.یافته های تحقیق نشان داد که بین دو متغیر هویت ملی و هویت قومی رابطه مثبت، هم افزا و متوسطی وجود دارد. همچنین، بین متغیر«احساس محرومیت نسبی» و هویت ملی رابطه منفی نسبتا بالایی وجود دارد و این رابطه با متغیر هویت قومی مثبت و در حد ضعیفی بوده است.
۲.

بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایگاه اجتماعی اقتصادی احساس محرومیت نسبی احساس امنیت اجتماعی گرایش به مشارکت در تامین امنیت تلقی از عملکرد پلیس تلقی از عملکرد قانون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱۲ تعداد دانلود : ۱۵۷۰
احساس امنیت اجتماعی، از موقعیت و جایگاه برجسته­ای در برنامه­ریزی­های کشوری برخوردار است که دست­یابی و پایدارسازی آن نیازمند مقدمات و زمینه­های پیچیده­ای بوده و آسیب­پذیری یا زوال آن نیز، معلول زمینه­ها و عوامل متفاوتی است. این مقاله با هدف بررسی تاثیر پاره­ای از عوامل اجتماعی و اقتصادی بر احساس امنیت اجتماعی نگاشته شده است. احساس امنیت اجتماعی درمقاله­ی حاضر به سه بعد امنیت جانی، امنیت مالی و امنیت سیاسی تقسم شده و تاثیر برخی عناصر حوزه­های اجتماعی و اقتصادی زندگی افراد بر آن، مورد بررسی قرار گرفته است. در بعد نظری، برای رسیدن به اهداف تحقیق، از نظریه­ی جامعه­شناختی تالکوت پارسنز و نظریه­های مربوط به حوزه­ی مطالعات امنیت باری بوزان و ال ویور استفاده شده است. تحقیق به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسش­نامه، در بین ساکنین 16 سال و بالاتر شهرستان اهواز، در سال 1387 به انجام رسیده است. در این تحقیق از شیوه­نمونه­گیری خوشه­ای چندمرحله­ای استفاده شده و حجم نمونه­ی مورد مطالعه 600 نفر می­باشد. مهم­ترین نتایج حاصل از آزمون رابطه­ی بین متغیرهای تحقیق نشان داد که؛ متغیرهای گرایش به مشارکت در تامین امنیت، تلقی از عملکرد پلیس و پایگاه اجتماعی – اقتصادی به صورت مستقیم و متغیر احساس محرومیت نسبی به­طور معکوس بر احساس امنیت اجتماعی افراد تاثیرگذار هستند . متغیرهای تلقی از عملکرد قانون و جنسیت، تنها بر بٌعد امنیت جانی اثرگذارمی­باشند. یافته­های به دست آمده در زمینه­ی رابطه متغیرهای مستقل با متغیر وابسته، موافق با مطالعات انجام شده­ی پیشین است.
۳.

مطالعه چگونگی تعامل هویت ملی و قومی دانشجویان (مطالعه موردی دانشجویان آذری، عرب و بلوچ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت ملی هویت قومی زبان مادری احساس محرومیت نسبی جامعه پذیری قومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۶ تعداد دانلود : ۶۳۷
امروزه هویت ملی و هویت قومی و نوع ارتباط و تعامل آن دو از مهمترین مسایل مورد توجه در کشورهای با تنوع قومی- فرهنگی است.در بررسی موضوع عوامل گوناگونی مورد توجه اند .گروهی معتقدند فرایند جهانی شدن باعث برجسته شدن وفاداری های قومی، هویت های فرو ملی و در نتیجه تضعیف هویت و انسجام ملی گردیده است.در مقابل برخی بر این باورند که افراد دارای هویت های ترکیبی هستند بدون آنکه تعارضی بین عناصر هویتی آنان باشد.این پژوهش با هدف« بررسی رابطه بین هویت ملی و هویت قومی دانشجویان آذری، بلوچ و عرب دانشگاه های دولتی کشور در سال 1387 و ارتباط«احساس محرومیت نسبی»، «جامعه پذیری قومی» و «تسلط به زبان مادری»با هویت های دوگانه(ملی و قومی)» انجام شده و نمونه پژوهش 639 نفر بوده است. نتایج نشان داد بین دو متغیر هویت ملی و هویت قومی رابطه مثبت، هم افزا و متوسطی وجود دارد، بین متغیراحساس محرومیت و هویت ملی رابطه منفی نسبتا بالا و با متغیر هویت قومی رابطه مثبت و در حد ضعیفی بوده است.در خصوص دو متغیر جامعه پذیری قومی و تسلط به زبان مادری نیز رابطه با هویت ملی معنی دار نشده اما با هویت قومی رابطه معنادار و مثبت بوده است.تحلیل های رگرسیون چند متغیره نشان داد متغیر احساس محرومیت مهم ترین و تعیین کننده ترین عامل تاثیرگذار مستقیم و منفی بر هویت ملی است و متغیر جامعه پذیری قومی تعیین کننده ترین عامل تاثیرگذار مستقیم و مثبت بر هویت قومی است.
۴.

بررسی میزان نشاط اجتماعی و عوامل مرتبط با آن در بین شهروندان 15-64 سال شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتماد اجتماعی نشاط اجتماعی پایگاه اجتماعی- اقتصادی احساس محرومیت نسبی احساس بی هنجاری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات ارتباطات و فرهنگ ارتباطات بین فردی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی ارتباطات گروه های ویژه ارتباطات و جامعه
تعداد بازدید : ۲۰۶۷ تعداد دانلود : ۸۴۶
شادکامی و نشاط از ویژگی ها و روحیاتی است که در زندگی اجتماعی نقشی اساسی و بنیادین ایفا می کند، به گونه ای که در مقایسه با هر خصلت و روحیه دیگر، بیشترین سهم را در بهبود روابط و معاشرت ها به عهده دارد. این پژوهش با هدف شناخت میزان نشاط اجتماعی و عوامل مرتبط با آن در بین شهروندان شهر اهواز صورت گرفته است. داده های این تحقیق با روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه خودسنجی از نمونه ای با حجم 384 نفر از شهروندان 64-15 ساله شهر اهواز به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و اتفاقی که با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردید، جمع آوری شده است. فرضیات از طریق شاخص همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر آزمون گردیدند. نتایج پژوهش نشان داد که بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی (در هر دو بُعد ذهنی و عینی)، احساس عدالت اجتماعی، همبستگی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، رضایت اجتماعی، احساس امنیت اجتماعی، پایبندی به اعتقادات مذهبی، میزان رضایت از خدمات شهری و نشاط اجتماعی رابطه مثبت و معنادار و بین احساس محرومیت نسبی و احساس بی هنجاری و نشاط اجتماعی رابطه منفی و معنادار وجود دارد. همچنین رگرسیون چندمتغیره نشان داد که 51/0 از واریانس متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل قابل پیش بینی بوده است.
۵.

ارتباط احساس محرومیت نسبی با همبستگی اجتماعی بین جوانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: همبستگی اجتماعی نابرابری نظم گروه مرجع احساس محرومیت نسبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ
تعداد بازدید : ۱۷۲۷ تعداد دانلود : ۸۰۴
همبستگی اجتماعی بر هماهنگی و هم آوایی افراد یک جامعه درباره موضوعی مشخص دلالت دارد. چنان چه افراد جامعه ای درباره اصول و قواعد اجتماعی خود به توافقی جمعی دست یابند، آن جامعه به همبستگی اجتماعی یا توافق دست یافته است. در این پژوهش، محرومیت نسبی یکی از عوامل مهم و مؤثر بر همبستگی اجتماعی به شمار می رود. برای بررسی ارتباط بین دو مفهوم احساس محرومیت نسبی و همبستگی اجتماعی بین جوانان شهر تهران، پرسشنامه ای با سه بخش برای سنجش همبستگی اجتماعی، احساس محرومیت نسبی و ویژگی های جمعیت شناختی پاسخگویان تدوین و بین نمونه ای با تعداد384 نفر (محاسبه براساس فرمول کوکران) پخش شد. این نمونه ها از مناطق 6، 10 و 17 شهر تهران انتخاب شدند. آزمون فرضیه ها، ارتباط بین متغیرهای جنس و اشتغال با همبستگی اجتماعی را تأیید کرد اما متغیرهای سن، تأهل، تحصیلات و منطقه سکونت بی ارتباط با همبستگی اجتماعی بودند. آزمون فرضیه های اصلی پژوهش نیز ارتباطی معکوس بین دو احساس محرومیت ادراکی و نسبی با همبستگی اجتماعی را نشان می دهد؛ بدین معنا که هرچه درک و احساس پاسخگویان از سطح محرومیت خود در مقایسه با دیگران بیشتر باشد، اندازه همبستگی در جامعه کاهش می یابد.
۶.

تبیین و مقایسه مشارکت اجتماعی جوانان در دو جامعه ایران و تاجیکستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت اجتماعی اعتماد اجتماعی احساس محرومیت نسبی احساس نابهنجاری اجتماعی احساس ازخودبیگانگی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی کاربردی و برنامه ریزی اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ سبک زندگی
تعداد بازدید : ۹۶۲ تعداد دانلود : ۵۲۵
پژوهش حاضر درصدد بررسی و مقایسه مشارکت اجتماعی جوانان در دو جامعه ایران و تاجیکستان بوده است. با کاربرد روش پیمایش و با استفاده از تکنیک پرسش نامه بر روی 768 نفر از جوانان واقع در گروه سنی 29-20 ساله که از طریق نمونه گیری خوشه ایی چند مرحله ایی از دو شهر تهران و دوشنبه انتخاب شدند؛ داده ها جمع آوری گردید. جهت احتساب اعتبار شاخص ها از اعتبار محتوایی صوری کیفی، جهت احتساب روایی شاخص ها از ضریب آلفای کرونباخ با دامنه صفر تا یک استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که مشارکت اجتماعی جوانان علی رغم این که پایین تر از سطح استاندارد تعیین شده براساس میانگین امتیازات مجموع گویه ها بودند؛ تفاوت معناداری بسیار اندکی نیز بین دو جمعیت آماری ایران و تاجیکستان مشاهده شده است. علاوه بر این متغیرهای اعتماد اجتماعی، نوع جهت گیری کنش اجتماعی، نوع روابط و تعاملات اجتماعی، نوع ارزش های اجتماعی حاکم بر جامعه، عملکرد مکانیسم های جامعه پذیری، احساس نابهنجاری اجتماعی، احساس ازخودبیگانگی، بیگانگی اجتماعی- سیاسی، احساس محرومیت نسبی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل، وضعیت شغلی و سن جوانان رابطه معناداری را با متغیر مشارکت اجتماعی جوانان در دو کشور نشان دادند و در مجموع 54 درصد از واریانس مشارکت اجتماعی جوانان را تبیین کردند.
۷.

تحلیل جامعه شناختی گرایش به هویت ملی و هویت قومی با تأکید بر احساس محرومیت نسبی دربین جوانان شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس محرومیت نسبی جوانان هویت هویت ملی هویت قومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۲ تعداد دانلود : ۴۸۶
مقالة حاضر حاصل مطالعه ای تجربی درباب هویت ملی، هویت قومی واحساس محرومیت نسبی است. جامعة آماری پژوهش را جوانان 15تا 29سالة ساکن در شهر ایلام تشکیل داده اند که 400 نفر از آنان به منزلة نمونة آماری، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات از روش پرسشنامه استفاده شده است. پیدایش احساس محرومیت نسبی پدیده ای جدید و ناشی از تغییر اجتماع بشری و خروج جامعه از لفاف ایستای سنتی است، احساسی که ممکن است منشأ ناهنجاری های اجتماعی و سیاسی بسیاری باشد. در چارچوب نظری، از نظریة محرومیت نسبی رابرت گر و نظریات هویت جنکینز و اسمیت استفاده شده است. یافته ها نشان میدهد میان میزان احساس محرومیت نسبی در بعد اقتصادی و میزان گرایش به هویت ملی در بعد سیاسی رابطه ای معنادار و معکوس وجود دارد. میان میزان احساس محرومیت نسبی در بعد اقتصادی و میزان گرایش به هویت قومی در بعد سیاسی نیز رابطة معنادار و مستقیم وجود دارد.
۸.

احساس محرومیت نسبی در میان قوم بلوچ و تأثیر آن بر خشونت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محرومیت احساس محرومیت نسبی خشونت سیاسی قومیت و زاهدان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۳ تعداد دانلود : ۴۹۶
این پژوهش به بررسی رابطه محرومیت نسبی و خشونت سیاسی در بین شهروندان زاهدانی می پردازد. استان سیستان و بلوچستان به علت شرایط خاص اقلیمی و فرهنگی، همواره یکی از مناطق حساس و چالش زا در ایران بوده است. دو چالش اصلی اقلیت گرایی قومی و اقلیت گرایی مذهبی، این منطقه را مستعد رفتارهای خشونت آمیز می کند. پدیده خشونت سیاسی در مناطقی از کشور که به شدت متأثر از ارزش های سنتی و قومیتی خود هستند و گرایش و پایبندی کمتری نسبت به حکومت مرکزی دارند، بیشتر مشهود است. خشونت های سیاسی در این منطقه محصول علل و عوامل مختلف و متنوعی است و ابعاد عینی و ذهنی متعددی دارد که در این پژوهش به تبیین رابطه احساس محرومیت نسبی با خشونت سیاسی پرداخته می شود. روش تحقیق مورد استفاده در این بررسی، روش پیمایشی است. فن جمع آوری اطلاعات، استفاده از پرسشنامه بوده است. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل کلیه شهروندان شهر زاهدان بوده است که حجم نمونه 384 نفری به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شد. اطلاعات گردآوری شده به کمک نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین احساس محرومیت نسبی با رفتارهای خشونت آمیز در میان شهروندان مورد بررسی، ارتباط معنی داری وجود دارد. تفاوت های مذهبی، دوری از مرکز و مراودات فرهنگی، بافت زندگی عشیره ای، فقر و بیکاری، عدم مشارکت فراگیر، قاچاق، ضعف زیرساخت ها، همانندی های فرهنگی، قومی، مذهبی با دو کشور بحران زده افغانستان و پاکستان، تقویت جریان های ضد شیعه نظیر فرقه وهابیت از جانب بیگانگان از جمله عربستان و پاکستان و مشکلات طبیعی مثل کمبود آب، خشک سالی و... از علل اساسی خشونت سیاسی در این منطقه محسوب می شود.
۹.

بررسی مشارکت شهروندان در برقراری نظم و امنیت شهری و عوامل مرتبط با آن نمونه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظم و امنیت مشارکت همگرایی قومی احساس محرومیت نسبی انسجام اجتماعی حقوق شهروندی نهاد مدنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۰ تعداد دانلود : ۴۳۸
موضوع امنیت و مشارکت با پلیس در جامعه شهری اهمیت ویژه ای دارد. امروزه، با افزایش جوامع شهری و در هم تنیده تر شدن آنها، شرایط تأمین و برطرف کردن نیازها هم شکلی پیچیده تر یافته است. شناخت و کنترل امنیت در شهرها مستلزم نگاه دقیق و همه جانبه ای است تا از طریق آن، بتوان ابعاد گوناگون امنیت را درک و ارتباط های پنهان میان آن ابعاد در سطوح مختلف را کشف کرد. پژوهش حاضر در همین زمینه سعی دارد درباره عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان ساکن شهر ارومیه در برقراری امنیت و نظم کاوش کند و تأکید ویژه ای بر حقوق شهروندی و آگاهی مردم از این حقوق و عضوشدن و فعالیت آنها در نهادهای مدنی و مشارکتی دارد. روش پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد استخراج شده از پژوهش های پیشین است. جامعه مطالعه شده شهروندان بالای 18 سال ارومیه است که دست کم تحصیلات راهنمایی داشته باشند. نمونه بررسی شده براساس فرمول کوکران برابر با 392 نفر است. نتایج پژوهش نشان می دهند بین متغیر جنسیت (p<0.01)، سن (p<0.01)، زبان (p<0.05) و تحصیلات (p<0.01) با مشارکت مردم در برقراری امنیت رابطه وجود دارد. میزان همبستگی متغیرهای مستقل و وابسته به این ترتیب است که متغیر همگرایی قومی با 536/0 (p<0.01)، آگاهی از حقوق شهروندی با 572/0 (p<0.01)، احساس محرومیت نسبی با 563/0- (p<0.01)، عضوشدن در نهادهای مدنی با 444/0 (p<0.01) و انسجام و وفاق اجتماعی با 570/0 (p<0.01) با متغیر وابسته همبستگی دارند. در بخش تحلیل رگرسیون نیز نتایج نشان می دهند متغیرهای مستقل حدود 46 درصد از تغییرات مربوط به متغیر وابسته را تبیین می کنند. گسترش روزافزون فیزیکی شهر و چندفرهنگی و چندقومیتی بودن آن مشکلاتی مانند کاهش انسجام اجتماعی، افزایش احساس محرومیت نسبی و... را به وجود آورده است. ازسوی دیگر، ضعف نهادهای مدنی در جلب مشارکت مردمی و آگاهی شهروندان از حقوق شهروندی سبب می شود ایجاد فضای امن شهری با چالش روبه رو شود. یافته های پژوهش نشان می دهند توجه متولیان امنیت به متغیرهای بررسی شده می تواند به بهبود امنیت به ویژه امنیت مشارکتی در فضای شهر کمک زیادی کند.
۱۰.

بررسی تأثیر فضای عمومی شهری بر ابعاد رفاه اجتماعی (مورد مطالعه: شهروندان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدالت اجتماعی احساس امنیت اجتماعی احساس محرومیت نسبی تأمین نیازهای اساسی رضایتمندی اجتماعی رفاه اجتماعی فضای عمومی شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۶ تعداد دانلود : ۵۱۴
فضای شهری جزئی از یک شهر است که به عنوان عرصه عمومی، تجلی گاه فعالیت های شهری است که بر نیازهای فردی و اجتماعی آحاد جامعه تأثیرگذار می باشد و شرایط زندگی افراد را اعم از زیستی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تحت تأثیر قرار می دهد؛ که این امر شرایط رفاهی افراد را نیز در برمی گیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فضای عمومی شهری بر ابعاد رفاه اجتماعی شهروندان 70-18 سال به بالای شهر تهران انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف یک بررسی کاربردی، از نظر وسعت پهنانگر، از نظر دامنه خرد و از نظر زمانی یک بررسی مقطعی است. روش پژوهش میدانی، با استفاده از تکنیک پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 625 نفر محاسبه شده است؛ روش نمونه گیری تلفیقی از دو نوع نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و تصادفی بوده است. یافته های توصیفی به دست آمده از تجزیه وتحلیل داده ها بیانگر این است که 47 درصد از شهروندان کیفیت فضای عمومی شهر را در سطح متوسط و 7/51 درصد بالا و 2/44 درصد سطح برخورداری خود از رفاه را در سطح متوسط و 8/53 درصد نیز در سطح عالی بیان نموده اند؛ همان طور که مشخص است دو متغیر تحقیق در بین شهروندان در سطح متوسط و متوسط به بالا می باشند؛ نتایج استنباطی حاصل از محاسبات معادلات ساختاری بیانگر این است که در فاصله اطمینان 95 درصد به ترتیب ابعاد رضایتمندی (61/0)، احساس امنیت اجتماعی (52/0)، تأمین نیازهای اساسی (48/0) و احساس محرومیت نسبی (33/0-) از متغیر فضای عمومی شهری به عنوان متغیر مستقل تأثیر پذیرفته اند که این نتایج بیانگر تأیید فرضیات یادشده مبنی بر تأثیر فضای عمومی شهری بر ابعاد رفاه اجتماعی در بین شهروندان شهر تهران می باشد. نتایج حاصل از برازش مدل معادلات ساختاری نشان از برازش خوب الگو توسط داده ها داشته است؛ به عبارتی داده های به دست آمده از شاخص های به خوبی الگو را مورد حمایت قرار داده اند.
۱۱.

بررسی تأثیر احساس محرومیت نسبی بر قوم گرایی سیاسی قوم تالش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران قوم تالش احساس محرومیت نسبی قوم گرایی سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۲۴۵
موضوع این پژوهش، سنجش میزان قوم گرایی سیاسی قوم تالش و هدف آن، تبیین رابطه ی متغیر احساس محرومیت نسبی با قوم گرایی سیاسی این قوم است. قوم گرایی سیاسی یکی از گونه های قوم گرایی است که بر اساس آن، یک قوم علاوه بر تلاش برای حفظ تمایزات خود با اقوام دیگر، خواهان مشارکت در قدرت سیاسی بر اساس مؤلفه های قومی است. چارچوب نظری این مقاله نظریه ی رابرت گر است که احساس محرومیت نسبی را علت خشونت سیاسی می داند. در این مقاله، خشونت قومی و به طور خاص قوم گرایی سیاسی به عنوان یکی از مظاهر و مصادیق خشونت سیاسی در نظر گرفته شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش،  پیمایش و ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه است. جامعه ی آماری پژوهش، کلیه افراد 15 سال و بالاتر در شهرستان های تالش نشین گیلان هستند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 480 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردیده است. اعتبار ابزار پژوهش با استفاده از روش اعتبار صوری و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شده است. نتایج تحقیق، در بخش توصیفی نشان می دهد که پاسخ گویان پژوهش از قوم گرایی سیاسی در سطح بالا و از احساس محرومیت نسبی در همه ی ابعاد در حد متوسط برخوردارند. بررسی آزمون فرضیه ها نیز نشان می دهد که هر سه متغیر احساس محرومیت نسبی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی-اجتماعی با قوم گرایی سیاسی رابطه دارد، هرچند احساس محرومیت نسبی فرهنگی بیشترین تأثیر را بر قوم گرایی سیاسی دارد. در پایان راهکارهایی برای کاهش قوم گرایی سیاسی و تقویت همبستگی ملی در میان قوم تالش ارائه گردیده است.  
۱۲.

بررسی رابطه احساس محرومیت نسبی و بزهکاری نوجوانان (مطالعه تطبیقی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرهای خرم آباد و یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس محرومیت نسبی بزهکاری غضب اخلاقی تعهد هنجاری احساس آنومی نارضایتی کنترل اجتماعی غیررسمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۳۳
این مقاله به بررسی رابطه احساس محرومیت نسبی و بزهکاری در بین دانش آموزان مقطع متوسطه شهرهای خرم آباد و یزد می پردازد و درصدد بررسی مکانیسم های تأثیرگذار احساس محرومیت نسبی بر بزهکاری نوجوانان است. چارچوب مفهومی این تحقیق شامل دیدگاه ساختارگرایی اجتماعی، دیدگاه فرآیندهای اجتماعی و دیدگاه تضاد است. برای این منظور با استفاده از روش پیمایش 402 نفر از دانش آموزان سال اول و سوم دبیرستان های (دوره متوسطه دوم) شهرهای خرم آباد و یزد در سال تحصیلی 96-1395 به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای مورد ارزیابی قرار گرفته اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به دست آمده و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته بوده است. میزان پایایی پرسش ها با ضریب آلفای کرونباخ تعیین شده است و اعتبار تحقیق از نوع اعتبار محتوایی است. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزارهایSpss  و Amos مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. نتایج آزمون همبستگی نشان می دهد که متغیرهای احساس محرومیت نسبی و بزهکاری بین پاسخگویان شهر یزد رابطه معناداری داشته است. درصورتی که این رابطه در بین پاسخگویان شهر خرم آباد غیر معنادار بوده است. همچنین نتایج حاصل از رگرسیون نشان داده است متغیرهای غضب اخلاقی و آنومی بیشترین تأثیر را در تبیین متغیر بزهکاری در میان پاسخگویان شهر خرم آباد و یزد داشته اند. به طوری که به ترتیب 7/33 درصد و 9/42 درصد از تغییرات متغیر میزان بزهکاری را به تفکیک هر شهر مورد تبیین قرار داده اند.
۱۳.

عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر کیفیت زندگی شهروندان تهرانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: احساس محرومیت نسبی پایگاه اقتصادی اجتماعی حمایت اجتماعی شادمانی اجتماعی کیفیت زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۵۱
مقدمه: کیفیت زندگی همواره به عنوان مفهومی کلیدی مطرح بوده و بشر به دنبال یافتن عوامل و شیوه هایی بوده که او را در جهت رسیدن به زندگی خوب رهنمون سازد. مطابق گزارش نامبئو (NUMBEO) سال 2015 در بررسی شاخص کیفیت زندگی، رتبه شهر تهران در مقایسه با شهرهای کشورهای دیگر از میان 113 کشور، 106 می باشد که این عدد وضعیت نامناسب کیفیت زندگی در کشور ایران را نشان می دهد. متغیر کیفیت زندگی، مفهومی پویا است و با مرور زمان دستخوش تغییر و دگرگونی می شود. بررسی و سنجش این مفهوم، وضعیت توسعه انسانی در جامعه را به تصویر می کشد. بنابراین بررسی مستمر کیفیت زندگی ضروری است. در این مقاله سعی بر آن است تا تأثیر عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر کیفیت زندگی شهروندان تهرانی، مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین متغیرهایی از قبیل حمایت اجتماعی، احساس محرومیت نسبی، شادمانی اجتماعی و پایگاه اقتصادی اجتماعی به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شدند. روش: پژوهش حاضر در سطح تبیینی است که با روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه شهروندان تهرانی در سال 1394 بود. انتخاب نمونه با تلفیق نمونه گیری خوشه ای و نمونه گیری طبقه بندی نامتناسب صورت گرفته است. تکنیکهای جمع آوری داده ها، پرسشنامه و مصاحبه بودند که در حجم نمونه 420 نفر در سه منطقه شمال، جنوب و مرکز تهران (تعداد 140 نمونه در هر منطقه) اجرا و برای سنجش کیفیت زندگی، از پرسشنامه استاندارد جهانی کیفیت زندگی استفاده شد. تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS انجام شد. آزمونهای مورد استفاده برای تحلیل داده ها شامل آزمون همبستگی پیرسون، آزمون رگرسیون و تحلیل مسیر است. یافته ها: از نظر سنی، عمده پاسخگویان جوان و بیش از نیمی از آنها دارای کیفیت زندگی متوسطی بودند. در بعد ذهنی کیفیت زندگی، بیش از نیمی از پاسخگویان، برای فعالیتهای روزمره خویش نیازمند درمان پزشکی بودند. در بعد عینی کیفیت زندگی، اکثر آنها سلامت محیط اطراف خود را پایین ارزیابی کردند. اکثر پاسخگویان دارای حمایت اجتماعی پایین، احساس محرومیت نسبی متوسط، شادمانی اجتماعی متوسط به بالا و پایگاه اقتصادی اجتماعی متوسط بودند. نتایج استنباطی حاکی از آن است که متغیرهای شادمانی اجتماعی، حمایت اجتماعی، احساس محرومیت نسبی و پایگاه اقتصادی اجتماعی بیش از نیمی از تغییرات کیفیت زندگی شهروندان تهرانی را تبیین می کنند که در این میان، متغیر شادمانی اجتماعی بیشترین تأثیر را دارد. بحث: متغیر شادمانی اجتماعی متأثر از احساس محرومیت نسبی و حمایت اجتماعی است و متغیر پایگاه اقتصادی اجتماعی نیز تحت تأثیر احساس محرومیت نسبی می باشد. متغیرهای تأثیرگذار بر کیفیت زندگی به ترتیب بیشترین اثرگذاری عبارت است از شادمانی اجتماعی، احساس محرومیت نسبی و پایگاه اقتصادی اجتماعی. بنابراین می توان گفت که کیفیت زندگی مناسب به وسیله وجود احساس شادمانی در فرد، کم تربودن احساس محرومیت نسبی، قرارگرفتن در موقعیت اقتصادی اجتماعی بالاتر و حمایتی که فرد از سوی خانواده، دوستان و آشنایان دریافت می کند، ایجاد می شود. با توجه به اثربخش بودن متغیرهای مستقل شادمانی اجتماعی، احساس محرومیت نسبی، پایگاه اقتصادی اجتماعی و حمایت اجتماعی در کیفیت زندگی شهروندان تهرانی با ضریب تعیین بالا و رابطه ای که متغیرهای مستقل با یکدیگر دارند، پرداختن به تمامی آنها نیازمند توجه عمیق و بررسیهای گسترده ای است که بایستی در رأس برنامه های اجتماعی و اقتصادی جامعه قرار گیرد. از آنجایی که کلان شهر تهران، جمعیت فراوانی را در خود جای داده است، یافته های پژوهش حاضر می تواند تا حدی قابل تعمیم به کلان شهرهای دیگر کشورمان باشد و بدین ترتیب نتایج پژوهش که تأکید بر دو بعد اجتماعی و اقتصادی دارد، کمک شایانی در اصلاح شرایط جامعه و ارتقاء کیفیت زندگی افراد خواهد داشت.
۱۴.

عملیات روانی سایت العربیه بر عرب های خوزستان با تمرکز بر احساس محرومیت نسبی رفاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: العربیه احساس محرومیت نسبی عملیات روانی واگراسازی اقوام ایرانی قوم عرب خوزستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۷۲
عربستان سعودی می کوشد تا از مسائل قومی ایران به عنوان فرصتی برای تضعیف این کشور بهره گیرد. بر این اساس، شبکه العربیه وابسته به ریاض همواره در پی برجسته سازی مسائل قومی ایران جهت واگرایی بیشتر قوم عرب ساکن در استان خوزستان است. این مقاله در پی شناخت عملیات روانی بخش عربی وبگاه العربیه در قبال این قوم طی سال های 2016 و 2017 میلادی می باشد. العربیه حوزه های گوناگونی را در عملیات روانی خود مورد استفاده قرار می دهد اما آن چه در این مقاله مورد تاکید است، احساس محرومیت نسبی اعراب خوزستان در حوزه اقتصادی و امکانات اولیه برای زندگی است. یافته های مقاله نشان می دهد که العربیه با تاکید مداوم بر ثروت عظیم نفتی، گازی و آبی مناطق عرب نشین خوزستان، در تلاش است تا سیاست قومی ایران را تبعیض آمیز نشان دهد تا حس محرومیت نسبی اقتصادی و امکاناتی اعراب خوزستان را تقویت کرده و زمینه ساز کنش های قومی واگرایانه آن ها از جمهوری اسلامی ایران شود.
۱۵.

بررسی رابطه نگرش به فساد اداری و احساس محرومیت نسبی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه پیام نور بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۶
در این پژوهش سعی بر آن شده است تا از یک سو، ابتدا مسأله نگرش به فساد اداری (در تقابل با سلامت اداری) در قشر حساس دانشجویان به عنوان گردانندگان بالقوه سمت های سازمانی در آینده نزدیک مورد بررسی قرار گیرد و از سوی دیگر، ارتباط آن با مفهوم احساس محرومیت نسبی به عنوان یکی از مفاهیم و نظریات مهم در حوزه انحرافات اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی بوده و روش جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته می باشد که شامل شاخص نگرش به فساد اداری و شاخص سنجش احساس محرمیت نسبی و هم چنین سؤالاتی در مورد مشخصات جمعیت شناختی پاسخگویان بوده است. جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه پیام نور بجنورد در سال تحصیلی 1393-1392 می باشد که از طریق فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نظام مند، 150 نفر با روش آماری همبستگی مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که از یک سو، بین متغیر نگرش به فساد اداری دانشجویان و احساس محرومیت نسبی آن ها رابطه معنادار وجود دارد و از دیگر سو، متغیرهای زمینه ای جنسیت و پایگاه اقتصادی و اجتماعی افراد با نگرش به فساد اداری در ارتباط است.
۱۶.

بررسی جامعه شناختی میزان مشارکت دانشجویان در ارزشیابی کیفیت آموزشی و عوامل مرتبط با آن (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه های تهران، تبریز، اصفهان، علامه طباطبایی، شهید بهشتی، شهید باهنر کرمان، بوعلی همدان و فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مشارکت در ارزشیابی کیفیت آموزشی توانمندسازی احساس محرومیت نسبی سرمایه اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۰
هدف اصلی از اجرای پژوهش حاضر، بررسی میزان مشارکت دانشجویان در ارزشیابی کیفیت آموزشی و عوامل مرتبط با آن است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار اندازه گیری پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش، همه دانشجویان دانشگاه های منتخب (اصفهان، بوعلی سینا، علامه طباطبایی، شهید بهشتی، فردوسی مشهد، تبریز و شهید باهنر کرمان) وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال 1392 به تعداد 152400 نفر بوده که از این تعداد، نمونه پژوهش به تعداد 1356 نفر بر اساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. درمجموع، یافته های تحقیق نشان داد که در دانشگاه های منتخب، میانگین مشارکت دانشجویان در ارزشیابی کیفیت آموزشی در حد متوسط به بالا (24/59) بوده است. همچنین بر اساس نتایج تحلیل مسیر، به ترتیب اثرات کل متغیرهای انتظار فایده، توانمندسازی، سرمایه اجتماعی، احساس محرومیت نسبی و کیفیت آموزش دانشگاهی بر متغیر مشارکت در ارزشیابی کیفیت آموزشی معنی دار بوده و متغیرهای یاد شده توانسته اند، 60 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند.
۱۷.

مطالعه رابطه احساس محرومیت نسبی و کیفیت زندگی با رویکرد اسلامی (مطالعه موردی: شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی احساس محرومیت نسبی وضع فعالیت نارضایتی توسعه و شهروندان تهرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۷
بهزیستی و رفاه یکی از اهداف انسانی همه مکاتب اقتصادی است. از آنجایی که در اسلام تأکید بر فطرت انسانی است، کیفیت زندگی نمی تواند خارج از اهداف اقتصاد اسلامی تلقی شود. حیات، بزرگ تر ین موهبتی است که خداوند به انسان ها عطا کرده است. داشتن زندگی مطلوب همواره آرزوی بشر بوده و هست. کیفیت زندگی مفهومی است که برای ترسیم رفاه در جامعه و انسان به عنوان زیربنای توسعه در نظر گرفته می شود. در این مقاله به دنبال یافتن پاسخی برای این مسأله هستیم که احساس محرومیت نسبی چه رابطه ای با کیفیت زندگی افراد دارد. جمعیت آماری این پژوهش را افراد 18سال به بالا که در سال1400در شهر تهران ایران ساکن بوده تشکیل داده اند. روش تحقیق پیمایشی و اطّلاعات با تکنیک مصاحبه رو در رو در قالب پرسش نامه، گردآوری شده است. حجم نمونه 404 نفر و نمونه ها به روش نمونه گیری احتمالی تصادفی بلوک بندی شهری از بین پنج منطقه (شمال، جنوب، شرق، غرب، مرکز) انتخاب شده اند. برای داوری در باب فرضیات، از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که: با افزایش احساس محرومیت نسبی شهروندان، کیفیت زندگی کاهش می یابد و بالعکس. با این بیان که با افزایش احساس محرومیت نسبی ابتدا کیفیت زندگی به شدت کاهش می یابد و سپس از شدت نزولی بودن آن کاسته می گردد. نکته حائز اهمیت در این پژوهش این است که واحدهای ابتدایی افزایش احساس محرومیت نسبی اثر بیشتری بر کاهش کیفیت زندگی دارد. که به احتمال زیاد دلیل آن پذیرش احساس نابرابری توسط مردم و درونی کردن آنها در گذر زمان باشد.
۱۸.

فقر، احساس محرومیت نسبی و کیفیت زندگی (مطالعه موردی: شهروندان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی احساس محرومیت نسبی فقر درآمد خانواده کووید 19 سیاستگذاری اجتماعی و شهروندان تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۳
کاهش فقر به عنوان مهمترین هدف سیاستگذاری اجتماعی، جنبه های فراتر از اقتصاد و بازار را دربر می گیرد و ناظر به سویه های مختلف کیفیت زندگی است. در این مقاله به دنبال پاسخی برای این مسأله هستیم که احساس محرومیت نسبی چه رابطه ای با کیفیت زندگی دارد. جمعیت آماری را افراد 18 سال به بالا که در سال1400 در شهر تهران ساکن بوده تشکیل داده اند. روش تحقیق پیمایشی و اطّلاعات با تکنیک مصاحبه رو در رو در قالب پرسش نامه، گردآوری شده است. حجم نمونه 404 نفر و نمونه ها به روش نمونه گیری احتمالی از نوع خوشه ای سیستماتیک انتخاب شده اند. برای داوری در باب فرضیات، از آزمون ضریب همبستگی (پیرسون، اسپیرمن)، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که: با کاهش احساس محرومیت نسبی شهروندان، کیفیت زندگی افزایش می یابد و بالعکس. در صورتی که با افزایش بهزیستی مادی، ارزش های رفاهی، درآمد خانواده و طبقه اجتماعی شهروندان، کیفیت زندگی نیز افزایش می یابد. همچنین درآمد و پس انداز خانواده در دوران شیوع کووید 19کاهش یافته است. پس می توان گفت: حق برخورداری از فرصت برابر، تأثیر مستقیم بر رفاه شهروندان دارد و این تأثیر از طریق ارائه خدمات یا درآمد است. از آنجایی که فقر و ناسلامتی دو روی یک سکه اند و فقر، خود محرومیت و نابرابری و ناامنی می آفریند، پس برابر دانستن افراد در مقابل قانون، ایجاد فرصت های برابر برای همه در قالب توزیع امکانات و منابع بصورت یکسان، می تواند زمینه مناسبی را برای تحقق عدالت و افزایش کیفیت زندگی در جامعه فراهم آورد.