فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از مؤلفه های مهم در برنامه ریزی های مربوط به سلامت هر جامعه، آمار و علل مرگ و میر در آن جامعه است. در این مطالعه به پهنه بندی عوامل مؤثر بر توزیع جغرافیایی مرگ و میر در سطح 24 شهرستان استان خوزستان، در سال 1391 با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار کاربردی ArcGIS پرداخته شده است. در این روش برای مقایسه زوجی گزینه ها از اعداد فازی و برای به دست آوردن وزن ها و ارجحیت ها از روش میانگین گیری هندسی استفاده می گردد. پس از محاسبه وزن ها با استفاده از اعداد فازی مثلثی، اوزان نهایی آماده به کارگیری در محیط GIS گردید. بر اساس آمار سازمان ثبت احوال استان خوزستان در سال 1391 بیشترین عومل مؤثر در مرگ و میر ناشی از بیماری های قبلی و عروقی (6687)، علائم و حالات بد تعریف شده و مبهم (1778) و حوادث غیر عمد (1667) است. در نتیجه در بیماری قلبی و عروقی با وزن 06/0 شهرستان اهواز با قرارگیری در طبقه ی دارای رتبه ی اول و شهرستان های رامهرمز، بهبهان، بندر ماهشهر، دزفول و آبادان با قرارگیری در طبقه ی (زیاد) رتبه ی دوم را به خود اختصاص داده اند. شهرستان های ایذه، مسجد سلیمان، شوشتر، شوش، شادگان و خرمشهر در طبقه ی (متوسط)، رتبه ی سوم و در نهایت سایر شهرستان ها دارای کم ترین تراکم این بیماری می باشند. بنابراین پراکندگی بیماری ها در سطح شهرستان های استان خوزستان به دلیل مرکزیت اداری و سیاسی و تراکم بالای جمعیت به صورت نامتعادل صورت گرفته است.
تحلیل فضایی امنیت گردشگران سلامت در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری سلامت بویژه آبگرم در جهان در حال رشد است ایران نیز چشمه های آبگرم متعددی در مناطق روستایی دارد که گردشگران زیادی را به خود جذب می کند و تأمین امنیت گردشگران از عوامل کلیدی موفقیت این مقاصد است. البته مسائل امنیتی گردشگران در هر مقصد متفاوت است. لذا هدف مقاله واکاوی فضایی امنیت گردشگران سلامت (جانی، مالی و رفتاری) در روستاهای آبگرم کشور است. جامعه تحقیق کلیه گردشگران آبگرم روستایی هستند که تعداد 384 گردشگر با نمونه گیری خوشه ای از 16 روستا در 8 منطقه جغرافیای انتخاب شدند و ابزار مورد مطالعه پرسشنامه بود. نتایج نشان داد که گردشگران سلامت در طول سفر امنیت داشتند اما میزان آن بین مناطق مختلف یکسان نبود به طوری که امنیت در جنوب-غرب و جنوب-شرق نسبت به سایر مناطق کمتر بود. راهکارهای ارتقای امنیت همچون افزایش همکاری های کشور ایران و پاکستان در مبارزه با تروریسم و مواد مخدر و حضور نیروی انتظامی در مناطق گردشگری پیشنهاد شد.
تحلیل تأثیر اجرای طرح هدفمندی یارانه ها بر شاخص های سلامت شهری (سلامت تغذیه و امنیت غذایی) در منطقه های چهارگانة کلان شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعة جامعه در گرو بهره مندی از آرمان سلامت و شاخص های مختلف آن است که به طور مستقیم و غیرمستقیم، از سیاست های کلان و ملی تأثیر می پذیرد. براین اساس، در بعضی از کشورها از جمله ایران، به یارانه و هدفمندی آن با توجه به وضعیت داخلی اقتصادی- اجتماعی توجه شده است که با موضوع مذکور ارتباطی تنگاتنگ دارد. پژوهش حاضر نیز با ذکر این مقدمه و با علم به عوامل (فاکتورهای) مختلف تأثیرگذار بر سلامت زیست شهری، به مطالعة تأثیر طرح هدفمندی یارانه ها بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی شهروندان، سلامت تغذیه و امنیت غذایی می پردازد که یکی از شاخص های اصلی سلامت شهری در منطقه های چهارگانة کلان شهر قم است. این پژوهش با هدف بررسی عینی و دستیابی به مصداقی واقعی در زمینة تأثیر طرح هدفمندی یارانه ها بر سلامت شهری صورت گرفت. همچنین، در این پژوهش، تجزیه و تحلیل توصیفی، مقایسه ای و علی انجام می شود و جمع آوری اطلاعات آن بر مطالعه های کتابخانه ای و پژوهش میدانی استوار است. نتایج نشان می دهد که بسیاری از شهروندان، نگرش مثبتی به اهداف عدالت خواهانة طرح دارند، اما بسیاری از شهروندان پس از گذشت چند سال از نتیجة اجرای این طرح، از بسیاری از ابعاد اقتصادی به ویژه دسترسی آسان به تغذیة مناسب و امنیت غذایی- که ضامن شادابی و سلامت آن هاست- رضایت ندارند و در اظهاراتی، اجرای نامناسب و تورم زای طرح هدفمندی یارانه ها را عامل اصلی تضعیف روزافزون امنیت غذایی و کیفیت نامناسب تغذیه ای خود اعلام می کنند.
تحلیل توزیع فضایی- مکانی خدمات بهداشتی- درمانی و مکان گزینی بهینه ی آن نمونه موردی: مراکز بیمارستانی شهرجهرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر جهرم با جمعیّتی بالغ بر 129213 نفر به عنوان یکی از شهرهای متوسط کشور در جنوب استان فارس واقع شده است. این شهر از نظر دسترسی مطلوب به خدمات شهری خصوصاً خدمات درمانی با مشکل مواجه است. موضوع دسترسی به خدمات شهری از جمله مسائل مهمی است که ابعاد گوناگون امور شهری را تحت تأثیر قرار می دهد.هدف از این پژوهش شناسایی وضعیت موجود از نظر توزیع فضایی- مکانی خدمات بهداشتی- درمانی و مکان گزینی بهینه ی آن است. برای رسیدن به این هدف از سامانه ی اطلاعات جغرافیایی، نرم افزار Expert choice و Excleاستفاده شده است. لایه های مورد نیاز شامل، همجواری با کاربری های سازگار، دسترسی به شبکه ی ارتباطی، نزدیکی به ایستگاه های آتش نشانی، تراکم جمعیّت، فاصله از مراکز بیمارستانی موجود، فاصله از مسیل ها، فاصله از جایگاه های سوخت رسانی، فاصله از مراکز آموزشی، شیب زمین، نزدیکی به مرکز شهر و نزدیکی به فضای سبز در سامانه ی اطلاعات جغرافیایی تهیه شد. مقایسه های زوجی به وسیله ی نرم افزار Expert choiceانجام گرفت و وزن معیارها مشخص و با ترکیب لایه های اطلاعاتی نقشه ی نهایی تهیه شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که مکان فعلی مراکز بیمارستانی شهر جهرم با معیارهای علمی و ضرورت های این کاربری مطابقت ندارد و نیاز کنونی شهر جهرم با توجه به سرانه های شهری حداقل 5 بیمارستان است.
ارزیابی شرایط اقلیمی و محیطی شیوع بیماری سالک جلدی در استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی تاثیر شرایط آب و هواشناختی استان کرمان، در شیوع و بروز بیماری سالک جلدی طی دوره آماری 1386 تا 1391 می باشد. در این راستا داده های مربوط به شیوع بیماری به صورت ماهیانه دریافت گردید. داده های ماهانه دما، برای دوره آماری مورد نظر از سازمان هواشناسی اخد گردید. دو دسته از داده های محیطی نیز برای پایش شرایط میانگین ماهانه پوشش گیاهی و دمای خاک نیز از محصولات سنجنده Modis اخذ شد. در نهایت با تحلیل همبستگی های همزمان و جانبی در مقیاس ماهانه سعی شد که وابستگی های شیوع این بیماری با فاکتورهای محیطی در زمان های مختلف، آشکار گردد. نتایج گویای آن بود که شیوع بیماری با سه فاکتور دمای هوا، دمای خاک و پوشش گیاهی، به صورت همزمان ارتباط معکوسی دارد که به ترتیب برابر 62/0- ، 56/0- و 48/0- می باشد. اما نتایج حاصل از تحلیل همبستگی جانبی گویای آن بود که دو فاکتور حرارتی محیط یعنی دمای هوا و دمای خاک با یک تاخیر 4 ماهه بیشترین همبستگی را با شیوع بیماری نشان می دهند که به ترتیب برابر 74/0 و 62/0 می باشد در حالی که شاخص ارتقا یافته پوشش گیاهی با یک تاخیر3 ماهه بیشترین همبستگی را با شیوع بیماری در استان کرمان نشان داد.
تحلیلی بر وضعیت شاخص های بهداشتی درمانی در شهرستان های استان کرمانشاه با بهره گیری از مدل های TOPSIS، AHP، تحلیل خوشه ای و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه کیفیت و سلامت شرایط زندگی ساکنان شهرها و روستاها به عنوان هدف اصلی سیاست های برنامه ریزی شهری و منطقه ای می باشد. همچنین، وضعیت بهداشتی- درمانی جامعه به عنوان مسئله ای ضروری و مهم مدنظر برنامه ریزان می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تحلیل فضایی شهرستان های استان کرمانشاه به لحاظ برخورداری از شاخص های بهداشتی- درمانی است. در این پژوهش، که از نوع توصیفی تحلیلی بوده، با بهره گیری از اطلاعات سالنامه آماری 1388 استان کرمانشاه، شاخص های بهداشتی- درمانی با مدل TOPSIS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. همچنین، در این مطالعه برای سطح بندی شهرستان های استان کرمانشاه از لحاظ شاخص های بهداشتی- درمانی از تقسیم بندی سازمان ملل، که به درجه بندی شاخص توسعه انسانی در سه دسته، توسعه یافته، نیمه توسعه یافته و محروم پرداخته است، استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هیچ کدام از شهرستان های استان کرمانشاه به لحاظ برخورداری از شاخص های بهداشتی- درمانی، در سطح توسعه یافته قرار ندارد. همچنین، شهرستان های قصرشیرین و ثلاث باباجانی به ترتیب با امتیاز نهایی 781/0 و 191/0 برخوردارترین و محروم ترین شهرستان استان به لحاظ بهره مندی از شاخص های بهداشتی درمانی می باشند. نمایش فضایی شهرستان های مورد مطالعه به لحاظ توسعه یافتگی در شاخص های بهداشتی درمانی، با استفاده از نرم افزار Arc GIS ، نشان داد که فضای توسعه غالب و حاکم بر شهرستان های استان، فضای توسعه محروم است.
ارزیابی الگوهای مکان یابی بیمارستان ها در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیمارستان، یکی از عناصر مهم بهداشت عمومی نوین است. سلامتی یک جمعیت یک جامعه نیازمند دسترسی به خدمات پزشکی و بیمارستانی است، همچنان که مراقبت های پیشگیرانه و داشتن یک محیط سالم نیز در کنار آن لازم و ضروری است. مکان یابی تسهیلات عمومی شهری، یکی از اهداف مهم برنامه ریزی شهری است. برنامه ریزان از طریق اختصاص زمین های شهری به کاربری های ضروری و مختلف، اختصاص تسهیلات، کاهش رفت و آمدهای غیرضروری و فراهم سازی یک محیط سالم به افزایش رفاه شهروندان کمک می کنند.
هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی مدل های مکان یابی بیمارستان های شهر تبریز با توجه به معیارهای کمّی و کیفی می باشد که با استفاده از نرم افزارهای Arc GIS 9.2 و IDRISI Andes 15.1 و مدل های AHP و شاخص همپوشانی (Overlay Index) به مکان یابی مجدّد مراکز بیمارستانی با سیزده معیار پرداخته است: این معیارها، در سه طبقه سازگاری، مطلوبیت و ظرفیت طبقه بندی شده اند. در این مطالعه، مکان های موجود و الگوهای فضایی بیمارستان های شهر تبریز مورد تحلیل قرار گرفته است، نتایج نشان دهنده این است که شمار بیمارستان ها و تخت های موجود در برخی مناطق کافی نیست.
بررسی ارتباط عناصر آب و هوایی با بیماری ناخنک چشم درشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناخنک از بیماری های شایع چشمی است که می تواند سبب آستیگماتیسم، محدودیت میدان دید و مشکلات زیبایی شود. این بیماری شایع جهانی با ٢٢% شیوع در نقاط استوایی بیشترین فراوانی را در بین بیماری های چشمی دارا است. هدف از انجام این مطالعه بررسی نقش عناصر آب و هوایی در بیماری ناخنک در بازه ی زمانی(1390-1385) در شهر مشهد است. جهت انجام این پژوهش از آمار مراجعین به کلینیک چشم پزشکی خاتم الانبیاء در طی سالهای 1385 تا 1390 که مبتلا به بیماری ناخنک چشم بودند و همچنین داده های اقلیمی ایستگاه سینوپتیک مشهد استفاده شده است. پس از گردآوری ابتدا نرمال بودن داده ها در محیط نرم افزار Minitab 16 مورد آزمون قرار گرفت و سپس با استفاده از روش های آماری رگرسیون ، همبستگی پیرسون و چندگانه، مدل ANOVA تأخیر زمانی(توابع خودهمبستگیACF ) و شاخص اشعه ماوراء بنفش به بررسی و تجزیه و تحلیل ارتباط عناصر آب و هوایی با بیماری ناخنک پرداخته شد. نتایج این پژوهش نشان داد که همبستگی ماهانه عناصر آب و هوایی گرد و غبار، ساعات آفتابی، تابش کل و سرعت باد با بیماری ناخنک در ماه های (اردیبهشت، خرداد، آذر، دی و بهمن) بیشترین مقادیر را دارا است. همچنین در بین عناصر یاد شده ارتباط بین سرعت باد و ساعات آفتابی با بیماری ناخنک دارای بیشترین همبستگی می باشد (89/0 r=،01/0 p= و 63/0 r=،1/0 p=). از دیگر نتایج این پژوهش نشان داد که تاثیر عناصر آب و هوایی با زمان تاخیر فصلی و یک دوره شش ماهه در تشدید بیماری است که این ارتباط در شش ماهه دوم سال بیشتر مشهود است.
میزان توان و توزیع فضایی سرمایه های ارسالی مهاجران بین الملل در بخش بهداشت و درمان (مطالعه موردی: سکونتگاه های روستایی شهرستان لامرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه از سرمایه های ارسالی مهاجران بین المللی به عنوان یکی از ابعاد مالی و سرمایه گذاری در کشورهای در حال توسعه نام می برند. در بُعد عمومی، سرمایه های ارسالی مهاجران عمدتاً در بخش های کالبدی، فرهنگی- اجتماعی، اقتصادی، آموزشی و بهداشت و درمان سرمایه گذاری می گردند. در شهرستان لامرد به عنوان محدوده پژوهش، اینگونه سرمایه گذاری ها در بخش های مختلف و از جمله در بخش بهداشت و درمان هزینه شده است. اینکه اینگونه سرمایه ها به چه میزان و با چه الگوی توزیعی در سطح بخش های سیاسی و اداری برای دسترسی به تأسیسات بهداشت و درمان هزینه گردیده اند، از مسائل عمده پژوهش به حساب می آید. از این رو پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی توزیع فضایی سرمایه های ارسالی مهاجران در بخش بهداشت و درمان شهرستان لامرد پرداخته است. نتایج مطالعات اسنادی و اکتشافی حاکی از 88 اقدام عمرانی شامل ساخت انواع مراکز بهداشتی و درمانی و تأسیسات و تجهیزات پشتیبان این بخش است. برآورد اعتباری این اقدامات بر قیمت پایه سال 1391 بیش از 410 میلیارد ریال بوده است. تحلیل فضایی میزان دریافت سرمایه های ارسالی مهاجران در چهار بخش مرکزی، اشکنان، علامرودشت و چاه ورز نشان می دهد که مدیریت عرصه های جغرافیایی در توزیع سرمایه های ارسالی مهاجران وجود نداشته است. بر اساس استانداردهای پیشنهادی برای خدمات بهداشت و درمان، توزیع فضایی خدمات پایه (خانه های بهداشت و مراکز بهداشت و درمان) از وضعیت مناسب برخوردار و توزیع فضایی خدمات تخصصی (بیمارستان، درمانگاه و مجتمع های خدمات درمانی) شاهد عرصه های دارای توان بالاتر از میزان جمعیت و کاملاً برخوردار (مرکزی و اشکنان) برخوردار (علامرودشت) و محروم (چاه ورز) را نشان می دهد.
بررسی و تحلیل سلامت زیست و دسترسی به شاخص های سلامت در محلات حاشیه نشین، مورد مطالعاتی؛ محله شادقلی خان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مقوله سلامت زیست و زندگی سالم شهری، با توجه به رشد روزافزون جمعیت، شهرنشینی، مهاجرت، فقر و حاشیه نشینی که به روند غالب جهان, به ویژه درکشورهای جهان سوم تبدیل شده، از اساسی ترین مسائل مطرح در مباحث جغرافیای پزشکی، کیفیت زندگی و توسعه پایدار می باشد. ازاین رو مقاله حاضر با هدف بررسی یکی از مهم ترین محلات حاشیه نشین شهر قم (شادقلی خان)، به شناخت مشکلات موجود ساکنان از بُعد مسائل مرتبط با سلامت زیست (مواردی چون وضعیت نامناسب همجواری کاربری ها، تحصیلات، وضعیت اقتصادی و شغل افراد که رابطه تنگاتنگی با سلامت زیست ساکنان دارد) می پردازد. روش مطالعه در مقاله حاضر، بر مطالعات تحلیلی-توصیفی استوار بوده و تعداد380پرسشنامه نیز بر اساس مدل کوکران در میان ساکنان توزیع شد، طوری که نظرات سرپرست خانوارهای محله از طریق پرسشنامه به دست آمد و مشاهدات میدانی نیز از محورهای اصلی پژوهش بوده است. در ادامه جهت تحلیل پرسش نامه از نرم افزار SPSS و آزمون هایی چون Chi-Square Mann-Whitney, آزمون تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) آزمون توکی (Tukey LSD)، آزمون تساوی واریانس و آزمون F استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که به علت ضعف مفرط اجتماعی، فرهنگی و به ویژه اقتصادی ساکنان محله شادقلی خان و نیز وجود عوامل تهدیدزای درونی-بیرونی در محل، ساکنان مورد مطالعه، دسترسی مناسبی به شاخص های سلامت ندارند و به تبع از سلامت زیست مناسبی نیز برخوردار نمی باشند.
تبیین نابرابری فضایی سطح سلامت با استفاده از مدل تصمیم گیری الکتره (مطالعه موردی: شهرستان های استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: تعادل فضایی سلامت، یکی از اصول زمینه ساز تحقق عدالت و پایداری اجتماعی است و در این راستا، شناخت فضایی نسبت به نابرابری سلامت، در سطح استان، کمک شایانی به برنامه ریزان، جهت تصمیم گیری برای کاهش شکاف ، فراهم می کند؛بنابراین در تحقیق حاضر با هدف تبیین نابرابری فضایی سلامت، به سنجش سطح سلامت شهروندان در شهرستان های استان خراسان رضوی پرداخته می شود.
روش: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و برای تحلیل وضعیت سلامت در استان و رتبه بندی شهرستان ها، از تکنیک الکتره استفاده می شود. ازجمله ورودی مدل الکتره، وزن معیار ها است که در تحقیق با مدل ANP و نرم افزارSuper Decision با تکیه بر نظر ۱۳ نفر از خبرگان به دست آمده است. روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و بر پایه داده های خام سرشماری عمومی و سالنامه های آماری استان، در سال های ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۷ است.
یافته ها/ نتایج: نتایج نشان می دهد نابرابری فضایی سلامت، در سطح استان، بالا بوده است، به طوری که نوزده شهرستان استان در یازده طبقه قرار گرفته اند. دو شهرستان سبزوار و کاشمر با رتبه یک و شهرستان مشهد با رتبه دو، از وضعیت سلامت مطلوبی برخوردارند. دو شهرستان خلیل آباد و مه ولات با رتبه یازدهم، در پایین ترین سطح قرار دارند.
نتیجه گیری: وجود نابرابری فضایی سلامت بین شهرستان های استان، بیانگر آن است که در استان سیاست ها و برنامه های بهداشتی- درمانی، به دور از عدالت اجتماعی بوده است؛ بنابراین لازم است به توزیع عادلانه منابع، خدمات مراقبت های بهداشتی و دیگر عوامل بهداشتی مؤثر، در سطح سلامت، توجه شود.
تحلیل فضایی و سطح بندی شاخص های بهداشتی- درمانی با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عموماً سطح توسعه یافتگی در بین بخش های مختلف اقتصادی یک کشور همانند مناطق آن یکسان نمی باشد، بلکه در بخشهای آموزشی، خدمات بهداشت و درمان، خدمات و رفاه اجتماعی، کشاورزی و صنعت یک کشور عدم تجانس و ناهمگنی به چشم می خورد. یکی از مسایل و معضلاتی که پیش روی برنامه ریزان منطقه ای وجود داشته، رشد و توسعه نابرابر مناطق است، به طوری که با نگاه به توزیع فضایی خدمات در مناطق مشخّص می شود که این فعالیت ها به شکل متوازنی توزیع نشده اند. به همین خاطر از جمله معیارهای معمول در برنامه ریزی منطقه ای، سطح بندی نواحی بر اساس برخورداری از شاخص های مختلف توسعه است. خدمات بهداشت و درمان یکی از ارکان اصلی توسعه محسوب می شوند و ارائه خدمات بهداشت و درمان در مناطق مختلف باعث کاهش فقر می شود، لذا شرایط را جهت تربیت و رشد سرمایه انسانی و توسعه اقتصادی و اجتماعی در مناطق مختلف کشور را فراهم می نماید. پژوهش حاضر با بهره گیری از دو تکنیک تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای و استفاده از 22 شاخص بهداشتی به تحلیل و سطح بندی شاخص های بهداشتی- درمانی شهرستان های استان آذربایجان شرقی می پردازد. رویکرد حاکم بر این پژوهش توصیفی، تحلیلی و علّی و از نوع کاربردی- توسعه ای می باشد و جهت تهیه نقشه ها از نرم افزار Arc/GIS بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص های بهداشت و درمان در استان آذربایجان شرقی به صورت متوازن توزیع نشده و اختلاف فاحشی بین شهرستان های استان از نظر توسعه خدمات بهداشتی ملاحظه می شود. شهرستان های تبریز و جلفا به ترتیب در بالاترین و پایین ترین سطح قرار گرفته اند و نتیجه به کارگیری تکنیک تحلیل عاملی، شهرستان ها را در 4 سطح ورا توسعه، فرا توسعه، میان توسعه و فرو توسعه قرار داده که شهرستان تبریز در سطح ورا توسعه و شهرستان های آذرشهر، بناب، جلفا، چاراویماق، ورزقان، هریس و هشترود در سطح فرو توسعه واقع شده اند. با استفاده از تکنیک تحلیل خوشه ای و ترسیم نمودار دندروگرام، شهرستان های استان در 4 گروه همگن طبقه بندی شده اند. در پایان نیز پیشنهاداتی جهت بهبود وضعیت نواحی محروم ارائه گردیده است.
سطح بندی و میزان توسعه یافتگی خدمات بهداشتی و درمانی شهرستانهای استان کرمان با استفاده از شاخص های تمرکز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخورداری از سلامت جسمی، روانی و اجتماعی حقی همگانی است که مجامع بین المللی و دولت ها بر آن تأکید دارند. بهره مندی افراد جامعه از امکانات بهداشتی و برخورداری از سلامت جسمی، روانی و اجتماعی حقی همگانی است که مجامع بین المللی و دولت ها بر آن تأکید دارند. بهره مندی افراد جامعه از امکانات بهداشتی و درمانی در اصل قانون اساسی جمهوری اسلامی بر آن تأکید شده است. اگر چه سطوح متفاوت خدمات بهداشتی و درمانی به دلیل سطوح متفاوت جمعیتی شهرها پذیرفته شده است اما در بسیاری موارد این نسبت بر قرار نیست زیرا شهرها و مناطقی وجود دارند که با داشتن جمعیت زیادتر، از سطح پایین تری از خدمات بهداشتی و درمانی بهره می برند در این صورت است که بحث محرومیت بهداشتی و درمانی مطرح می شود. در این مقاله چگونگی توزیع و سطوح متفاوت برخورداری از خدمات بهداشتی و درمانی در شهرستان های استان کرمان مورد بررسی قرار می گیرد. هدف پژوهش بررسی امکانات بهداشتی درمانی هر یک از شهرستانهای استان، تحلیل امکانات هر یک، مقایسه آنها با یکدیگر و پی بردن به میزان نابرابری ها، اختلافات و امکانات بهداشتی و درمانی درگستره وسیع استان کرمان است. روش پژوهش از نوع کمی- تحلیلی بوده است و قلمرو پژوهش را شهرستان های استان کرمان در سال 1390 تشکیل می دهند. یافته های پژوهش با بهره گیری از شاخص تمرکز وگستاف، پاسی و دورسلر نشان می دهد که بیشترین بهره مندی از خدمات بهداشتی و درمانی متعلق به در شهرستان کرمان است این شهرستان با شاخص ترکیبی 10.5 در رتبه نخست استان قرار گرفته است. نتایج این مدل نشان می دهد که در سطح ورا تمرکز، شهرستان کرمان؛ در سطح فرا تمرکز شهرستان رفسنجان؛ در سطح میان تمرکز شهرستان های بم، جیرفت و سیرجان و در سطح فرو تمرکز شهرستان-های بافت، زرند، کهنوج، شهر بابک، بردسیر، عنبرآباد، راور، رودبار جنوب، فهرج، انار، رابر، ریگان، منوجان، قلعه گنج و کوهبنان قرار دارند. شاخص تمرکز وگستاف نشان می دهد که بیشترین تمرکز خدمات بهداشت و درمان به شهرستان کرمان تعلق داشته است و این شهرستان با شاخص ترکیبی 147.25 در رتبه نخست استان کرمان قرار گرفته است. شاخص ترکیبی مدل تمرکز وگستاف نشان می دهد که در سطح ورا تمرکز شهرستان کرمان؛ در سطح میان تمرکز شهرستان های رفسنجان، بم، جیرفت، سیرجان و بافت؛ در سطح فرو تمرکز شهرستان های زرند، کهنوج، شهر بابک، عنبرآباد، بردسیر، انار، رابر، ریگان، فهرج، منوجان، رودبار جنوب، قلعه گنج، راور و کوهبنان قرار دارند. یافته های پژوهش با بهره گیری از این دو مدل نشان می دهد که شهرستان کرمان در رتبه نخست و شهرستان کوهبنان در رتبه بیستم استان قرار گرفته است.
اثربخشی فوتو توریسم در کنترل علائم اختلال افسردگی فصلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات حوزه هواشناسی زیستی بر اساس دیدگاهی میان رشته ای به بررسی تأثیر رویدادهای اقلیمی بر رفتار انسان می پردازد و گزارش می دهد که با توجه به شیوع بالای اختلال افسردگی فصلی به دلیل اقلیم سرد، بارانی و کم آفتاب در بسیاری از مناطق اروپایی برای کنترل رنج ناشی از این مشکل روانی و به دلیل عدم دسترسی، به محیط آفتابی طبیعی از شیوه های پُرعوارض مانند لامپ های طبی مصنوعی استفاده می کنند. طرح تجربی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری حاضر باهدف مطالعه اثربخشی نور درمانی به شیوه ابداعی فوتو توریسم در مناطق جنوبی ایران بر روی مبتلایان به اختلال افسردگی فصلی انجام شده و 14 نفر از مبتلایان به اختلال افسردگی فصلی بر اساس شاخص های غربالگری DSM-IV-TR، ابزار SCID-I و BDI-2 به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به 2 گروه تقسیم شدند. نتایج نشان داد که نور درمانی طبیعی به شیوه فوتو توریسم در گروه 7 نفری مورد مطالعه موجب کاهش معنادارتر علائم افسردگی فصلی در این بیماران شد(با میانگین اثربخشی درمانی 86/64%) که نتایج درمانی از نظر عود اختلال در یک نوبت پیگیری 2 ماهه پس از فرآیند خروج از منطقه گردشگری آفتابی دوام نسبتاً مناسبی داشت. با مقایسه میزان کار آیی بالینی نور درمانی طبیعی در زمینه گردشگری در کاهش علائم خلقی و کنترل میزان عود در بیماران افسرده طی زمان موثرتر از رفتاردرمانی شناختی بوده است.
نقش سامانه موسمی در تشدید بیماری مالاریا در جنوب استان سیستان و بلوچستان با تاکید بر شهر چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش داده های سالانه مبتلایان به بیماری مالاریا و داده های روزانه و سالانه رطوبت و بارش طی دوره آماری (2010-1991) مورد استفاده قرار گرفته و داده های ارتفاع ژئوپتانسیل سطح 850 هکتوپاسکال و داده های تراز دریا محدوده 0 تا 80 شمالی و 0 تا 120 شرقی بعنوان داده های جو بالا بررسی شده است. به کمک تحلیل خوشه ای مکانی چهار الگوی اصلی فشار تراز دریا و چهار الگوی ارتفاع ژئوپتانسیل شناسایی گردیده است. نتایج حاصل نشان می دهد که بین میزان رطوبت سالیانه و آمار سالانه مبتلایان به بیماری با توجه به مقدار همبستگی (p-value) حاصل در ایستگاه چابهار (026/0) رابطه معناداری وجود دارد. بررسی ها نشان داد تقریبا در تمام االگوها یک کم فشار بر روی هند و پاکستان مستقر است که ترافی از آن به جنوب شرق ایران کشیده می شود. بررسی کانون های نفوذ رطوبت به منطقه نشان داد که رطوبت دریای عرب و دریای عمان بعد از گذر از هندوستان با رطوبت موجود بر روی خلیج بنگال ترکیب شده و در یک چرخش بزرگ از حاشیه جنوبی رشته کوه های هیمالیا به سمت غرب و منطقه مورد مطالعه کشیده می شود.
شناسایی و محاسبه ظرفیت تحمل پهنه های مستعد توسعه اکوتوریسم در منطقه سبلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی تفرجی یکی از جنبه های مهم در چهارچوب مدیریت کلان و منطقه ای هر کشور محسوب می گردد. از طرف دیگر تعیین ظرفیت تحمل برای منابع تفرجگاهی یک منطقه (در مورد منطقه سبلان به طور خاص تفرجگاه های طبیعی) نه تنها باعث حفظ ارزشهای بالقوه آن می شود بلکه عامل موثری در ارائه یک تجربه تفرجی قابل قبول با حفظ منابع آن محیط نیز هست. در مقاله حاضر ظرفیت تحمل منطقه سبلان بر اساس قابلیت نسبی آن برای تعیین پهنه های تفرجگاهی و اولویت های توسعه گردشگری آن در آینده مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف اصلی از انجام این پژوهش که بر اساس روش میدانی و اطلاعات ماهواره ای و رقومی به منظور شناسائی پتانسیل های متنوع گردشگری سبلان صورت گرفته است، هدایت و کنترل توسعه گردشگری منطقه در مسیر توسعه پایدار است. در همین راستا پس از تهیه اطلاعات و تجزیه و تحلیل بر روی آنها در محیط (GIS)، با استفاده از مدل بولین پهنه های مناسب هر فعالیت اکوتوریستی تعیین گردید و در ادامه با بهره گیری از اطلاعات به دست آمده و مبانی نظری مرتبط با ظرفیت برد، آستانه تحمل هر یک فعالیتهای گردشگری پیشنهادی برای سطح منطقه محاسبه گردید. در نهایت، مطالعه شرایط موجود گردشگری و ارزیابی آن گویای آن است که عدم توجه به آستانه تحمل زیست محیطی منابع تفرجگاهی در سطح منطقه سبلان می تواند پایداری این منابع را حتی در کوتاه مدت در معرض خطر جدی قرار دهد و روند تخریب آن را تشدید نماید.
بررسی کیفیت آب شرب استحصالی از منابع زیرزمینی بر بیماری های انسانی دهه اخیر در دشت مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با رشد روزافزون جمعیت در بیشتر مناطق جهان ، تامین آب شرب از منابع زیرزمینی از اهمیت ویژه ای برخورداراست. این بهره مندی در بعضی مناطق و موقعیت ها با بروز بیماری هایی همراه بوده است. این مطالعه به منظور بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت مشهد به لحاظ قابلیت شرب و میزان تاثیر بر سلامت انسان ها انجام شده است. برای شناسایی و نحوه ی توزیع کیفیت آب زیرزمینی این دشت از اطلاعات 60 حلقه چاه در رابطه با پارامترهای میزان مواد جامد محلول ، سختی کل ، کلر، سدیم و سولفات در طی دهه اخیر استفاده گردید. به نحوی که این پارامترها براساس استانداردهای بین المللی و طبقه بندی شولر در سیستم اطلاعات جغرافیایی از طریق روش های وزن دهی معکوس فاصله و ترکیب وزن دهی خطی پهنه بندی و با هم مقایسه شدند و سپس میزان ارتباط مرگ و میرهای ناشی از بیماریهای قلبی و کلیوی با پارامترهای مذکور با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون محاسبه و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج بررسی تغییرات کیفی آب زیرزمینی دهه گذشته ، حاکی از روند نزولی و وضعیت نامطلوب به خصوص در قسمت های جنوبی دشت می باشد . همچنین بین میزان مرگ و میرهای ناشی از بیماری قلبی عروقی با پارامتر کلر ارتباط معناداری (p<0.05) وجود دارد. با تداوم روند تغییرات منفی کیفیت آب زیر زمینی، احتمال بروز این بیماری در سالهای آتی نیز افزایش خواهد یافت. لذا به منظور جلوگیری از پیش روی آب های شور و کاهش کیفیت آب های زیرزمینی و به خطر افتادن سلامتی ساکنین این دشت، بایستی از نشت فاضلاب های خانگی و صنعتی و همچنین برداشت بی رویه ی آب های زیرزمینی، اقدامات جدی انجام گیرد.
مدل سازی فضایی شیوع بیماری مالاریا در استان سیستان و بلوچستان با استفاده از مدل رگرسیون وزن دار جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مالاریا بیماری است که از طریق پشه منتقل می شود و سالیانه 300 تا 500 میلیون نفر از مردم جهان را درمعرض ابتلا قرار می دهد و باعث مرگ بیش از 1 میلیون نفر در جهان می شود.توزیع جغرافیایی این بیماری تا حدود زیادی به شرایط اقلیمی وابسته است. استان سیستان و بلوچستان به تنهایی 65 درصد کل مبتلایان کشور را داراست. در این تحقیق، با استفاده از سه عامل اقلیمی میانگین دمای ماهیانه، مقدار بارش دورة فعالیت و شاخص نسبت اختلاط رطوبت، مدل سازی فضایی شاخص شیوع سالیانة مالاریا (API) در استان سیستان و بلوچستان از طریق مدل رگرسیون وزن دار جغرافیایی انجام شده است. به همین منظور، عوامل اقلیم شناختی به صورت میانگین بلندمدت 20 ساله (1985- 2005م) برای 11 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی واقع در محدودة استان سیستان و بلوچستان محاسبه و به صورت یک لایة اطلاعاتی مکانمند وارد محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی شد. خروجی مدل بیانگر این است که مهم ترین عامل در تبیین بروز سالیانة این بیماری در منطقة مورد مطالعه، بارش در دورة فعالیت پشة آنوفل است که نقش این عامل اقلیمی از شمال به جنوب منطقة مورد مطالعه در افزایش شاخص API بارزتر می شود. درجة حرارت و رطوبت نسبی به ترتیب دارای اولویت دوم و سوم در بروز سالیانة بیماری است که نقش مکانی آن ها در نواحی شمالی استانمانند زابل و زاهدان بارزتر از نواحی جنوبی منطقه مانند شهرستان های نیک شهر و چابهار است. مدل ارائه شده که فقط مبتنی بر عوامل طبیعی است و درواقع یک مدل اقلیم مبناست، فقط توانست 48درصد تغییرات مربوط به شاخص API را تبیین کند (R2=0.48).بنابراین، عوامل غیراقلیمی ازجمله کیفیت اجرای سالیانة برنامه های کنترل مالاریا، شرایط اقتصادی- اجتماعی و موقعیت همسایگی این استان با دو کشور افغانستان و پاکستان نیز باید در بررسی اپیدمیولوژی مالاریا در این استان مورد توجه قرار گیرد. نتایج این تحقیق می تواند در شناسایی و اولویت بندی عوامل تأثیرگذار در شیوع بیماری مالاریا در مناطق مختلف استان مفید واقع شود و با به روز کردن اطلاعات آن، به عنوان یک سامانة پیش هشداردهی اقلیم مبنا در برنامه های کنترل مالاریا مورد استفاده قرار گیرد.
مدلسازی آسیب پذیری ناشی از بیماری مالاریا به کمک GIS و روشهای فرارتبه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه ی روزافزون فناوریهای کامپیوتری و تئوری های تصمیم گیری منجر به طراحی مدلهای نوین در حیطه ی مسائل تصمیم گیری چندمعیاره شده است. روشهای فرارتبه ای نمونه ای از این مدلها می باشند که با الگوریتمی ساده، بدون نیاز به اطلاعات بیش از اندازه از سوی کارشناس به مدلسازی دقیق تر مسائل تصمیم گیری می پردازند. لیکن روشهای مذکور به تنهایی قادر به تحلیل مسائل چندمعیاره مکانی نمی باشند. ادغام روشهای فرارتبه ای با سیستم اطلاعات مکانی (GIS) پیشنهادی است که برای تحلیل بهتر و کارامد مسائل مکانی ارائه شده است. در این تحقیق کارایی روشهای مذکور برای مدلسازی میزان آسیب پذیری ناشی از بیماری مالاریا، مهمترین بیماری انگلی جهان و ایران، مورد بررسی قرار گرفت. بدین صورت که نقشه های پیوسته ی آسیب پذیری برای استان هرمزگان، به کمک روشهای ELECTRE III و PROMETHEE II با معیارهای ارزیابی دما، رطوبت، فاصله از پوشش گیاهی، فاصله از آبهای راکد، تراکم جمعیت و ارتفاع تهیه گردیدند. سپس دقت نقشه های ترسیم شده به کمک شاخص Prevalence و موارد مثبت مالاریا در سال 85 و 86 مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های این تحقیق نشان می دهد که نقشه های آسیب پذیری تولید شده به کمک روشهای ELECTRE و PROMETHEE به داده های واقعی نزدیکتر هستند و نسبت به روشهای متداول نظیر مجموع وزندار ساده (SAW) در حدود 30 درصد دارای دقت بالاتری می باشند.
تعیین مناطق در معرض خطر بیماری های مشترک انسان و دام در استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلامت و رفاه انسان از مهم ترین اهداف اجرای برنامه های توسعه و فلسفه های بنیانی تلاش انسان در زندگی است. علاوه بر آن انسان سالم یکی از الزامات اساسی جهت رشد و اعتلای جامع است.سلامت انسان در اثر عوامل گوناگونی از جمله مخاطرات محیطی تهدید می گردد. زئونوزها توسط سازمان بهداشت جهانی به بیماری ها و عفونت هایی اطلاق می شوند که به طور طبیعی بین حیوانات مهره دار و انسان انتقال می یابند.به منظور بررسی خطرات ناشی از بیماری های انسان و دام در استان خوزستان از داده های اداره کل دامپزشکی استان طی سال های 91-1389 استفاده گردیده است.سپس با کمک شاخص های آماری درصد شیوع بیماری در مناطق در معرض خطر شناسایی و با استفاده از روش تکنیک حوزه بندی متوالی پهنه بندی صورت گرفته است.بر اساس نتایج حاصله شهرستان های بهبهان،ماهشهر،شوش،هویزه،لالی و اهواز بیشترین خطر شیوع بیماری های مشترک دام و انسان شامل تب مالت،سل گاوی،تب برفکی و هاری را دارند.این پهنه بندی نشان می دهد که شهرستان های یاد شده نیازمند اقدامات فوری در خصوص انجام مراقبت های بهداشتی و دامپزشکی و برقراری پست های قرنطینه و کنترل ورود و خروج دام می باشند.