فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۰۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مورد مطالعه در جغرافیای فرهنگی بررسی و مطالعه قلمروهای تاریخی ظهور نمادها و فرایندهای عینی و ذهنی فرهنگ در چارچوب رهیافت های روش شناسی از جمله مکتب سازه انگاری می باشد. منظور از سازه انگاری شکل گیری هویت و انتظارات از کارکردهای یک جامعه متشکل انسانی و ایجاد یک چارچوب معین برای شناخت دیگران می باشد. این فهم و انتظارات در نتیجه تعامل متقابل آفریده شده و بر حسب آن قلمرو فرهنگی ساخته می شود. از این جهت تعیین قلمروهای تاریخی - فضایی فرایندهای فرهنگی و تبیین علل جغرافیایی ظهور آن از مبنایی ترین اصول مطالعه و شناخت در علوم جغرافیایی می باشد. بدیهی است از حیث تاریخی ظهور فرهنگ دارای خاستگاه های جغرافیایی مشخص با خصوصیات متمایز می باشد که از مهمترین قلمروهای جغرافیایی ظهور فرهنگ ، حوزه جغرافیای فرهنگی هلال خصیب و یونان باستان می باشد. در این پژوهش کوشش گردیده با رویکرد توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به مستندات نظری ویژگیهای این دو قلمروی تاریخی - فرهنگی در چارچوب نظریه سازه انگاری ، تبیین و مقایسه گردد و اثرات تاریخی آنها در فرایندهای فضایی مکانی- فضایی حوزه های تحت نفوذ آنها تشریح گردد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که دو قلمروی یونان و هلال خصیب اثرات کارکردی متفاوت و حتی متضادی را در مناطق تحت نفوذ خود ایجاد نموده اند و همچنان تعارضات مکانی - فضایی ناشی از این تفاوت تاریخی در جریان می باشد.
رویکردی جدید به تاریخ پیدایش و بنیان گذار جغرافیای سیاسی در جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با این سؤال انجام شد که جغرافیای سیاسی توسط چه کسی و در چه تاریخی برای اولین بار عنوان گذاری و مفهوم سازی شده است؟ در این میان، سه نفر بنام «اَنروبرت ژاک تورگو»، «ایمانوئل کانت» و «فردریش راتزل» مطرح بودند. این پژوهش به روش کتابخانه ای و با بررسی اسناد و مدارک اصلی مربوط به آن سه نفر انجام گردید. نتیجه پژوهش نشان داد که برای اولین بار تورگو در سال 1751م با نگارش طرح کتابی در این موضوع در دانشگاه سوربن، اصطلاح جغرافیای سیاسی را بکار گرفته و مفهوم سازی نموده است. کانت نیز در سال 1757م در دانشگاه کونیگزبرگ آلمان اصطلاح جغرافیای سیاسی را بکار گرفته و مفهوم سازی کرده است. فردریش راتزل نیز در سال 1897م در دانشگاه لایپزیگ آلمان اولین کتاب علمی را درباره پدیده کشور و حکومت با عنوان جغرافیای سیاسی تألیف و منتشر نموده است. بنابراین جغرافیای سیاسی توسط تورگو و کانت در نیمه قرن 18 عنوان گذاری و مفهوم سازی شده است.
بررسی ساختار فضایی قدرت سیاسی در ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار قدرت در ایران در ابتدا متمرکز نبوده بلکه بیشتر حالت الیگارشی داشته است که این ساختار رفته رفته به شکل بسیط در آمده و در دوره ساسانیان بهشکل حکومت بسیط متمرکز تغییر حالت داد و یکی از مهمترین دلایل آن نفوذ مبلغان مذهبی در ساختار قدرت می باشد. لازم بهذکر است عواملی دیگر چون وسعت جغرافیایی، و ناهمواریها در الگوی فضایی توزیع قدرت سیاسی در ایران مؤثر بودهاند. تحقیق حاضر با بررسی ساختار فضایی قدرت سیاسی در ایران باستان یعنی در دوره های مادها، هخامنشان، اشکانیان و ساسانیان به کنکاش در دلایل مؤثر بر ساختار قدرت در ایران باستان می پردازد و بر این اساس به نظر می رسد که دلیل تشکیل اولین دولت متمرکز ایران یعنی مادهاموقعیت جغرافیایی ایران و و جود دشمن خارجی قدرتمندی به نام آشور می باشد. ساختار قدرت سیاسی و توزیع فضایی آن یکی از مهمترین موضوعاتی می باشد که در جغرافیای سیاسی مورد بررسی قرار می گیرد. کشور ایران با تمدن چند هزار ساله، دارای ساختار قدرتی متمرکز و بسیط می باشد و دلایل آن را باید در ایران باستان و ریشه تشکیل اولین حکومت ایرانی (ماد) و سیر گرایش به تمرکز قدرت جستجو کرد.
ارزیابی تطابق اقلیم و معماری بازارهای قدیم و جدید بافت تاریخی شهر اصفهان با استفاده از مدل ماهانی
حوزه های تخصصی:
معماری سنتی شهرهای تاریخی ایران، حاوی تجارب ارزشمند در زمینه ی اقلیم و معماری است. یکی از شگردهای به کار رفته در این زمینه، طراحی اقلیمی بازارهای بومی بافت تاریخی شهر اصفهان است که با ملاحظات معمارانه ی خاص، به میراثی ارزشمند در تمدن ایرانی اسلامی تبدیل شده است. در این پژوهش جهت بررسی قابلیت بازارها از نظر تأمین آسایش زیست اقلیمی، از آمار و اطلاعات ایستگاه سینوپتیک شهر اصفهان در یک دوره ی 30 ساله(1980- 2010) استفاده گردید. سپس با بکارگیری روش های تجربی شاخص بیوکلیماتیک ساختمانی ماهانی و استفاده از عناصر میانگین ماهیانه دما و نوسانات ماهیانه آن، همچنین مشخصات رطوبتی و باد غالب، مرزهای آسایش حرارتی مشخص و طبق آن اصول استاندارد طراحی در ماه های مختلف سال تعریف گردید. برداشت های میدانی در سه گروه (جهت قرارگیری، شکل و فرم بنا)، (طراحی متناسب با جریان هوا و تابش خورشید) و (مصالح کاربردی) گردآوری شد. سپس اطلاعات مربوط از بازارهای قدیم (قیصریه و حسن آباد) و بازارهای جدید (جلفا و حاج محمد علی) به عنوان نمونه برداشت شد. نتایج این پژوهش نشان داد که طراحی اقلیمی متناسب با استانداردهای شاخص ماهانی در بازارهای قدیم شهر اصفهان 93 درصد و در بازارهای جدید و بازسازی شده 58 درصد است. بنابراین معماری سنتی بازارهای بومی، راه حل ها و شیوه های منطقی جهت فراهم نمودن شرایط آسایش حرارتی به کار برده که در بازارهای ساخته شده در سال های اخیر از آن استفاده نشده است.
بررسی تطبیقی میان مکاتب و الگوهای شهرسازی از دوره اسلامی تاکنون در ایران
حوزه های تخصصی:
شهرسازی ایرانی پس از یازده قرن از تجربه در ساخت شهرها در پهنه امپراتوری عظیم خود با سپاه اسلامی مواجه شد که در خود مفاهیم والایی از مدنیت و انسانیت را به همراه داشت. دین اسلام دارای آنچنان تأثیراتی در مبانی شهرسازی ایرانی بود که باعث افزودن واژه اسلامی به مکتب شهرسازی ایرانی شد و از آن به بعد شهرسازی ایرانی با عنوان شهرسازی ایرانی اسلامی شناخته شد . شهرسازی به عنوان یک علم و هنر پویا در ایران اسلامی همواره تغییراتی به همراه داشته که این تغییرات ناشی از ترکیب جامعی از عناصر با تأثیرات متفاوت بوده است . ارتقای علمی، صنعتی، تجاری، امنیتی و زیرساختی تا اراده و نظر حاکمان هرکدام می تواند به عنوان عنصری تأثیر گذار شناخته شود. بر این اساس باید گفت چون در طول تاریخ ایران اسلامی شرایط جامعه متفاوت بوده به تبع آن شهرسازی نیز در دوره های مختلف روندی ثابت نداشته است، دوره هایی مذکور هرکدام با عنوان سبک شناخته می شوند . هدف از این پژوهش شناسایی سبک های مختلف شهرسازی ایرانی اسلامی به منظور مقایسه انواع مختلف آن است . روش پژوهش، تفسیری تاریخی و براساس اطلاعات کتابخانه ای و تحلیل محتوا انجام شده است. پژوهشگر تعدادی از تفاوت های موجود در این سبک ها را روشن نموده و در نهایت با استناد به تمایزات مذکور به بررسی تطبیقی میان پنج سبک خراسانی، رازی، آذری، اصفهان و تهران پرداخته است.
مبانی شکل گیری بناهای میان افزا در بافت های تاریخی بر اساس بیانیه ها و منشورهای بین المللی
حوزه های تخصصی:
ساخت و سازهای جدید در راستای تداوم حیات در بافت های تاریخی، ضرورتی گریزناپذیر هستند، اما امروزه به ویژه در کشورهایی مانند ایران به دلیل فقدان هدایت لازم، به نوبه خود به یکی از تهدیدهای جدی فرا روی بافت های کهن مبدل گردیده اند. با توجه به حساسیت و اهمیت حفاظت از بناها، بافت ها و شهرهای تاریخی، بیانیه ها و منشورهایی در مقیاس بین المللی شکل گرفته اند که به منظور جهت دهی به انواع مداخلات در بافت های کهن، قابل رجوع هستند. پرسش اولیه اینست که آیا این اسناد بین المللی، به مقوله ساخت بناهای میان افزا توجهی داشته اند؟ در این صورت، چه رهنمودهایی در راستای هدایت ساخت و سازهای جدید میان افزا در اسناد یاد شده قابل جستجوست؟ این نوشتار با رویکرد پژوهش در متن و تحلیل و تفسیر محتوایی آن شکل گرفته است و در آن با هدف پاسخ به پرسش های فوق و در جهت دستیابی به رهنمودهای یاد شده، ضمن بررسی و کاوش در متون تعدادی از مهم ترین اسناد منتخب بین المللی، گزاره های مؤثر و مرتبط با هدایت بناهای میان افزا در بافت های تاریخی استخراج شده اند. سپس از طریق بررسی و تحلیل گزاره ها در چارچوب دانش مرمت و به عبارت دقیق تر با نگاه مرمت و طراحی شهری، مبانی و معیارهای شکل گیری بناهای میان افزا در بافت های تاریخی، تبیین و ارائه گردیده اند. دستاوردهای این پژوهش نشان از افزایش روزافزون توجه اسناد و مصوبات بین المللی به مقوله بافت و شهر تاریخی داشته و اهتمام نسبت به «زمینه»، تلاش در جهت «تداوم» الگوهای کهن، «انسجام» و هم پیوندی اجزای جدید و قدیم در جهت ارتقای جذابیت سکونت در بافت های تاریخی و حفظ کلیت یکپارچه آنها را به عنوان مهم ترین مبانی و معیارهای شکل گیری ساخت و سازهای جدید در شهرهای تاریخی ارائه می نماید.
پیش بینی ماهانه تقاضای گردشگر برای مجموعه تاریخی تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش بینی شمار ورود گردشگران، اهمیت ویژه ای برای گردشگری و فعالیت های وابسته به گردشگری دارد؛ چرا که پیش بینی، شاخصی برای تقاضای آینده بوده و به موجب آن، در پی فراهم کردن اطلاعات پایه برای برنامه ریزی و سیاست گذاری های پی درپی است. در برنامه ریزی گردشگری، پیش بینی تعداد گردشگران بیشترین ارتباط و کاربرد را در مبحث مدیریت گردشگری دارد؛ زیرا یکی از ابعاد اصلی برای برنامه ریزی گردشگری، برنامه ریزی بازاریابی آینده نگر است. تعداد گردشگران با عرضه و تقاضای بازار ارتباط مستقیم دارد. مدیران و برنامه ریزان مرتبط با گردشگری، باید از یک سو در تلاش برای رفع نیاز گردشگران و ارائه تسهیلات بهتر به آنها باشند و از سوی دیگر، محصولات وابسته به گردشگری ماهیتی ذخیره شدنی و انبارکردنی ندارند. چنانکه اتاق یک هتل که یک شب رزرو نشود، صندلی یک هواپیما که مسافری برای آن پیدا نشده و میز یک رستوران که خالی مانده است، منافعی است که از دست رفته و امکان ذخیره کردن برای آینده وجود ندارد و این خود لزوم اطلاع از ورود گردشگران را برای مدیران مرتبط با این فعالیت ها دوچندان می کند. بر همین اساس پیش بینی درست تقاضای گردشگران، می تواند به کاهش ریسک در تصمیم گیری و هزینه منجر شود و این مهم با اطلاع از تقاضای گردشگران به منطقه و نیازهایشان در آینده حاصل می شود. برای پیش بینی تقاضای گردشگر، از مدل های گوناگونی چون مدل های سری زمانی، آریما، سیستم های عصبی فازی، سیستم های ماشین بردار و مانند آنها استفاده می شود که در این پژوهش، از مدل سری زمانی آریما استفاده شده است. نتایج نشان داده است که الگوی پیش بینی تقاضای گردشگر در مجموعه تاریخی فرهنگی تخت جمشید، بر اساس داده های رسمی سال های 1376 تا 1389مجموعه پارسه پاسارگاد، فصلی بوده و لذا مدل های آمیخته فصلی برای گردشگران داخلی و خارجی، به طور مجزا برآورد شده است.
ساخت فضایی شهر در ایران قبل و بعد از اسلام
حوزه های تخصصی:
شهرحامل روح و بستر جغرافیایی پا گرفته در آن و تبلور تمدن و فرهنگ جامعه خود است. تفاوت های مکان جغرافیایی سبب ظهور تمدن های مختلف شهری شده است. شهرنشینی در ایران که در دوران اشکانیان و ساسانیان شکل ویژه ای به خود گرفت، نقش مهمی در روند تمدن ایران زمین داشته است. بررسی روند تغییرات شهرهای ایران بیانگر دو شکل متمایز از سازمان فضایی شهر در دوران قبل از اسلام و پس از آن است. در این مقاله حیات و ساختار فضای زندگی شهری در دو دوره قبل و بعد از ورود اسلام در ایران با استفاده از روش های تحلیلی و با استفاده از منابع مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. جمع بندی مطالعات نشان می دهد که علی رغم تفاوت چهره شهر در دوره قبل و بعد از اسلام، ساختار سیاسی اجتماعی شهر ایرانی در هر دو دوره با نهاد دین ارتباط مستقیمی دارد و این عامل تأثیرجدی بر ساختار و حیات شهری داشته است و کارکردهای سیاسی اداری در هر دو دوره قبل و پس اسلام وجه غالب شهرهای ایران بوده است.
بررسی و ارزیابی میراث کهن شهرسازی ایران؛ با تاکید بر ضرورت بازشناسی سکونتگاه های زیرزمینی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه های زیرزمینی که در دو دهه اخیر توجه مجامع حرفه ای و علمی جهانی را به خود مشغول کرده است، در دهه های 70 میلادی بی اهمیت و غیر قابل قبول تلقی می نمود، در سال های اخیر به عنوان هنر خلاقانه بشر در به آشتی رسیدن با طبیعت مطرح شده و در سرا سر جهان مورد عنایت قرار گرفته است. سرزمین ایران اکثرا این گونه ها را در خود جای داده و از این لحاظ دارای پتانسیل بالایی است. موقعیت قرارگیری این زیستگاه ها در دل خاک و تکنولوژی هوشمندانه به کار گرفته شده در آن، راز ماندگاری این میراث کهن تا به امروز بوده است، شهرهای زیرزمینی که جنبه ی پناهگاهی دارند به دو شکل ایجاد شده اند یا در بیرون از شهرها و در دل تپه های طبیعی و یا در زیر شهرهای مسکونی تا عمق حتی ۵۰ متری از سطح زمین ساخته شده اند. وسعت این شهرها در زیر زمین به علت حفاظت از جان و مال در مواقع ناامنی زیاد بوده و در دو سطح افقی و عمودی گسترش یافته اند. بسیاری از این معماری های خود ایستا، با ورود به عمق زمین شکل گرفته اند. همچنین تمامی آن ها بر اساس کیفیت ویژه بستر طبیعی شان و احترام انسان به طبیعت ایجاد شده اند. منظر طبیعی پیرامون مجموعه در تمام آنها، به خوبی حفظ شده و با کمترین دخل و تصرف در محیط صورت پذیرفته است. به دلیل استفاده از آسایش حرارتی ثابت این گونه فضاها، مصرف انرژی ناچیز بود و به این ترتیب تعامل هوشمندانه ای بین زیست انسان و طبیعت شکل می گرفت که به رغم تحولات بعدی پایداری منحصر به فردی به آن می داد. از این رو ضروری به نظر می رسد تا با پژوهش های هرچه بیشتر در این باب این نوع از معماری در ایران نیز کم کم جایگاه و اعتبار خود را باز یابد. روش تحقیق به کارگرفته شده در این پژوهش توصیفی- موردی و تاریخی- تفسیری است.
دستیابی به شاخص های کیفی برای الگوگیری از منظر بافت های تاریخی در توسعه های پیرامون؛ نمونه مطالعاتی: محله علی قلی آقا در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافتهای تاریخی میراث ماندگار معماری و شهرسازی ماست که حفظ و نگهداری از آنها وظیفه نسل حاضر است. در کنار حفاظت از این مجموعه های ارزشمند چگونگی پیوند توسعه های جدید به این بافت ها موضوعی است که نباید از نظر دور بماند. عدم توجه به ویژگی های زیباشناختی و سوء مدیریت سبب گردیده است تا ساخت و سازهای جدید بدون در نظر گرفتن ارزش های بصری کالبد قدیم و تنها بر اساس نظر سازندگان و استفاده کنندگان انجام پذیرد. در بیشتر موارد ضوابط موجود تنها به کلیاتی بسنده کرده است و پرداختن به اصول و بررسی کیفیتهای ارزشمند موجود در منظر این بافتها و چگونگی الگوبرداری از آنها به صورت سطحی مطرح گشته است. معماری و شهرسازی معاصر می بایست ضمن احترام به بستر موجود از یک سو و توانایی در ایجاد همخوانی کالبد با سلیقه و نیازهای زندگی امروز بتواند تداوم فرهنگی این فضاها را حفظ نماید. از طرف دیگر تدوین ضوابط دقیق طراحی موجب ایجاد یکنواختی و الگوبرداری صرف از این فضاها می گردد که این مسأله نیز می تواند به هویت این بافت ها آسیب برساند. بنابراین تلاش این پژوهش بر آن بود تا با بررسی آراء صاحب نظران و استخراج نقاط مشترک در زمینه تحلیل منظر مصنوع، بتواند به معیارهایی برای الگوسازی در این رابطه دست یابد. بدین منظور این نوشتار از روش تحقیق «توصیفی- تحلیلی» و شیوه تحقیق «مرور متون و اسناد کتابخانه ای» و جمع آوری اطلاعات در بستر «مطالعات میدانی» بهره برده و با تکیه بر مبانی نظری موضوع، به ارائه این سنجه های کیفی پرداخته است. برای تبیین بهتر بحث محله تاریخی علیقلی آقا در اصفهان به عنوان نمونه مطالعاتی مورد تحلیل قرار گرفت.
ارزیابی و تحلیل میزان سازگاری کاربری اراضی با مجموعه آثار زندیه
حوزه های تخصصی:
بافت های تاریخی و فرهنگی شهرها آثار گرانبهایی از فرهنگ، دانش معماری و شهرسازی بومی اند و به عنوان جزئی از هویت اجتماعی هر قوم و کشوری تلقی می شوند. شهرهای تاریخی - فرهنگی فرصت های بسیاری برای گردشگران براساس منابع موروثی و باستانی دارند، به همین جهت مهمترین کانون های جذب گردشگران هستند. کلانشهر شیراز دارای سابقه فرهنگی- تاریخی غنی و برخوردار از مناظر و چشم اندازهای تاریخی دارای پتانسیل بالا برای جذب گردشگران داخلی و خارجی است. با این وجود آن چنان که باید نتوانسته است از این صنعت به عنوان منبع درآمد استفاده کند. عوامل گوناگونی در این مسئله دخیل اند، که عدم تناسب کاربری اراضی اطراف مجموعه زندیه به عنوان آثاری که از شهرت جهانی برخوردار هستند، می تواند از جمله ی این عوامل باشد. به نظر می رسد عمده ترین علت بوجود آمدن این ناسازگاری، مکان یابی یک سری ازکاربری های ناسازگار در شعاع چند متری مجموعه زندیه بوده تا از این طریق از تمرکز جمعیت موجود در این بخش از شهر برای عملکرد بهینه این کاربری-ها استفاده نموده و از ناسازگار بودن این کاربری ها با مجموعه آثار زندیه غافل ماندند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تناسب کاربری های بافت قدیم شیراز با تأکید بر مجموعه زندیه، انجام گرفت که با توجه به ماهیت پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که کاربری اراضی این آثار از تناسب مطلوبی برخوردار نیستند که می توان با کمک گرفتن از سیستم اطلاعات جغرافیایی شرایط مناسبی را جهت تجزیه و تحلیل وضع فعلی کاربری های اطراف مجموعه زندیه فراهم نمود.
نقشه های القایی و تحریف واقعیت قومی در ایران مطالعه موردی: قومیت های کرد، ترک، عرب و بلوچ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتماد عموم به درست بودن اطلاعات نقشه، عینی بودن آن و انطباق دقیق با واقعیت های بیرونی کاربرد نقشه را بسیار رایج ساخته است اما مسئله این است که اگر به نقشه با دیدی انتقادی و به عنوان رسانه انتقال دهنده پیام بنگریم، پدیده ای خنثی نیست. از جمله کاربردهای جانب دارانه نقشه می توان به استفاده از آن به عنوان یک ابزار ژئوپلیتیکی اشاره کرد که برای نمایش و حمایت از ادعا در مورد سرزمین، مرزها، تابعین، منابع و مشروعیت بخشیدن به هویت های جغرافیایی به کار می رود. باتوجه به اینکه طی دهه های گذشته سطوح متفاوتی از گرایش های جدایی طلبانه در بین اقوام ایرانی آشکارشده است و نقشه های متعددی از محدوده فضایی این اقوام منتشر شده است، هدف مقاله حاضر، بررسی نقشه های ترسیم شده توسط چهار قوم کرد، عرب، ترک و بلوچ از دیدگاهی انتقادی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و سؤال اساسی تحقیق این است که نقشه های ترسیم شده توسط چهار قوم کرد، عرب، ترک و بلوچ از چه ویژگی های القائی برخوردارند. یافته های تحقیق نشان داده است این نقشه ها به دلیل مرکزیت دادن به قلمرو اقوام مورد نظر، دستکاری موقعیت آنان، گسترده تر نشان دادن محدوده اقوام و امتداد آن تا مناطق استراتژیک سیاسی و اقتصادی و کاربرد اسامی، رنگ ها و نمادهای خاص ماهیتی القائی دارند و سعی در تحریف واقعیت برپایه اهداف و نیات خود دارند.
جغرافیای تاریخی مال امیر پایتخت اتابکان لر بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده «مال امیر» شهری است که در طول تاریخ فراز و نشیب هایی داشته است ، این شهر از مناطق جنوب غربی ایران است که عیلامی ها بر آن حکمرانی می نمودندو آثار وکتیبه های به جای مانده از دوران عیلامی مانند: اشکفت سلمان وکول فره در این منطقه خود گویای این حقیقت است .مال امیر پس از عیلامی ها دردوره حاکمیت مادها ، هخامنشیان ، اشکانیان وساسانیان همچنان یکی از شهرهای مهم و تأثیرگذار در روند تحولات سیاسی ، اقتصادی این سلسله ها بوده است . اعراب مسلمان در سال هفدهم هجری مال امیر رافتح کردند واز آن پس این شهر مورد توجّه آنان قرار گرفت. دردوران اسلامی وبا تشکیل حکومت های ایرانی تحت نفوذ وسیطره ی حکومت های دیلمیان آل زیار و آل بویه قرار گرفت. پس از آن درنیمه ی دوم قرن ششم تا سال (827ه.ق.) به عنوان مرکز زمامداری حکومت محلّی اتابکان لر بزرگ انتخاب شد. این مقاله با هدف تبیین و تحلیل جغرافیای تاریخی مال امیر ، بازشناسی و معرفی پیشینه ی تاریخی آن و وضعیت این شهر در دوره ی حکومت اتابکان لر بزرگ سازمان یافته است.این پژوهش با روش تاریخی و اسنادی بر پایه ی منابع کتابخانه ای است و پس از ارزیابی داده های تاریخی وتجزیه و تحلیل آنان به سازماندهی و استنتاج از آن پرداخته است .
تحلیل نقش عوامل طبیعی در توزیع فضایی محوطه های باستانی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باستان شناسی به عنوان نظامی علمی برای پردازش مدل ها و ایجاد قیاس های منطقی و بازسازی محیط طبیعی، وامدار جغرافیاست و به صورت جدایی ناپذیری در بازسازی محیط طبیعی گذشته استقرارهای انسانی با چشم انداز و محیط مرتبط است؛ چرا که الگوهای خاص زندگی شکل گرفته بر روی زمین ناشی از تأثیرات متقابلی است که بین انسان و محیط وجود داشته است. این ارتباط به ویژه در زمینه مسائل و موضوعات مربوط به خاک و زمین های رسوبی مؤثر در کشاورزی و یا منابع مورد نیاز برای تهیه غذا یا صنعت، به وضوح نمایان است. تأثیرپذیری انسان از این محیط طبیعی همواره موجبات تمایز فضایی از نظر تراکم جمعیت و سکونت را فراهم آورده و سبب شکل گیری الگوهای خاص سکونت در دوره های باستانی مختلف شده است. این مقاله بر آن است تا عوامل زیست محیطی و نقش آنها را در شکل دهی فضای زیستگاه های انسانی در دوره های باستانی مختلف استان مازندران مورد بررسی و مطالعه قرار دهد. برای دستیابی به این نکته، ابتدا منطقه مورد مطالعه با روش بررسی عمومی مورد بررسی باستان شناختی قرار گرفت. نتیجه این بررسی شناسایی 2475 محوطه باستانی مربوط به دوره های مختلف (پیش از تاریخی، آغاز تاریخی، تاریخی و اسلامی) بوده است که مواد و جامعه آماری را در این تحقیق تشکیل می دهند. در مرحله بعدی که شاکله اصلی این مقاله را در بردارد با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و در قالب نظام اطلاعات جغرافیایی با استفاده از نرم افزار GIS، مطالعات اسنادی و تحلیل های فضایی به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر شکل گیری و پراکنش استقرارهای انسانی شناسایی شده در منطقه انجام گرفت. بعد از تشکیل پایگاه داده ای، پراکنش محوطه های باستانی شناسایی شده نسبت به متغیرهای ارتفاع، نوع آب و هوا، آب های جاری، دوری و نزدیکی به رودخانه های اصلی، پوشش گیاهی مرتعی و جنگلی و میزان بارش مطالعه شد. در نهایت، بعد از تجزیه و تحلیل توزیع فضایی محوطه ها، وضعیت توزیع آنها نسبت به این عوامل و تعیین همبستگی میان توزیع آنها با عوامل طبیعی، دو عامل ارتفاع و آب و هوا به عنوان مهم ترین و مؤثرترین عوامل زیست محیطی در شکل گیری استقرارهای باستانی استان مازندران شناسایی شدند.
تهران، در گذر زمان
حوزه های تخصصی: