فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۴۱ تا ۲٬۱۶۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
همدان با سابقه دیرینه در شهرسازی ایران، دارای بازاری نسبتاً بزرگ است. کاروانسرای میرزا کاظم و سرای گلشن از مهم ترین کاروانسراهای شهر همدان هستند که به واسطه قرارگیری آن ها در کنار بازار تاریخی همدان، مرکز تجاری شهرهایی مانند زنجان، کردستان و کرمانشاه حایز اهمیت می باشند. با توجه به اهمیت کلیت در معماری و خلق فضاهای شهری زنده و با معنا نظریه مراکز زنده کریستوفر الکساندر به بررسی و شناخت الگوی ساختارهای زنده با توجه به مفاهیم کلیت یکپارچه و مراکز نیرومند در قالب 15 خصلت به هم پیوسته می پردازد. این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی، رویکرد کیفی و اسناد کتابخانه ای به پرسش زیر پاسخ می گوید: ساختار کالبدی بازار سنتی همدان به چه میزان بر نظریه الکساندر منطبق است؟ مطالعات زیادی در بخش های مختلف بازار سنتی به انجام رسیده است و مفاهیم نظریه مراکز زنده کریستوفر الکساندر با 15 خصلت در موضوعات مختلفی از جمله قلعه قورتان، باغ ایرانی و ربع رشیدی تبریز مورد بررسی قرار گرفته است و مطالعه کالبدی بازارهای سنتی در قالب مفاهیم نظریه مراکز زنده موضوعی است که پیشینه ای ندارد. نتایج حاصل از پژوهش مؤید این است که بازار سنتی همدان بر خصلت های این نظریه منطبق است و سرای گلشن با دارا بودن بیش ترین تقارن، تضاد، پژواک و جدایی ناپذیری از حیات کالبدی بیش تری نسبت به سرای میرزا کاظم برخوردار است. مقایسه ساختار هندسی سراها و پانزده خصلت از الگوی ساختارهای زنده الکساندر نشان می دهد نقش خصلت های مراکز نیرومند، تکرار متناوب، تضاد، جدایی ناپذیری، فضای خالی و مرزها در ساختار کالبدی سراها بیش تر است.
بررسی تغییرات کاریری اراضی با استفاده از تکنیک شی گرا و پیکسل پایه (مطالعه موردی: حوضه فیروز آباد خلخال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
347 - 329
حوزههای تخصصی:
از جمله شروط مهم برای بهره برداری بهینه از زمین، دستیابی به اطلاعاتی در ارتباط با الگوهای کاربری اراضی و تغییرات آن در طول زمان می باشد. کاربری اراضی، معمولا بر اساس استفاده انسان از زمین، با تأکید بر نقش کاربردی زمین در فعالیت های اقتصادی تعریف می شود .امروزه فناوری سنجش از دور به عنوان عنصر اصلی در پایش کاربری اراضی به شمار می رود. هدف از پژوهش حاضر استخراج نقشه های کاربری اراضی سال های 2000 و 2021 در منطقه فیروز آباد خلخال و بررسی تغییرات ایجاد شده در بازه ی زمانی مورد مطالعه در منطقه با استفاده از تصاویر سنجنده های ETM و OLIماهواره ی لندست می باشد. همچنین بررسی قابلیت روش های پیکسل پایه و شی گرا جهت طبقه بندی کاربری اراضی هدف دیگر این مطالعه است. در پژوهش حاضر برای طبقه بندی کاربری اراضی از الگوریتم نزدیکترین همسایه تکنیک شیءگرا و روش ماشین بردار پشتیبان الگوریتم پیکسل پایه استفاده شده است. سپس برای صحت سنجی این دو روش، صحت کلی و ضریب کاپا استخراج شد نتایج این ارزیابی نشان دهنده ی دقت بالای روش شی گرا در استخراج طبقات کاربری اراضی می باشد. براساس نتایج حاصله از آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی در دوره زمانی مورد مطالعه، بیشترین میزان تغییرات اتفاق افتاده مربوط به کاربری مرتع خوب به مرتع ضعیف با مقدار 72/51 کیلومتر مربع و بعد آن جنگل به مرتع خوب با مقدار 11/30 است و کمترین تغییرات مربوط به کاربری مرتع به آب با مقدار 03/0 کیلومتر مربع می باشد. دلایل این تغییرات افزایش جمعیت، چرای بی رویه دام، استفاده نادرست و غیرقاونی از اراضی مختلف می باشد. استفاده از پارامترهایی بیشتری نظیر مقیاس، شکل، فشردگی، رنگ، بافت، معیار نرمی و الگو، برای طبقه بندی کاربری اراضی در تکنیک شیءگرا می توان به عنوان نوآوری مطالعه ی حاضر مد نظر قرار داد.
مدل طراحی فرهنگ محور در بسته بندی صنایع دستی و نقش آن بر شکل گیری نگرش مصرف کننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۰
157 - 179
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: صنایع دستی به عنوان سرمایه ملی و فرهنگی ما ایرانیان در سطح بین الملل شناخته می شود. صنایع دستی تداعی کننده آداب و رسوم، باورهای اجتماعی و فرهنگی مردم ایران است. طراحی بسته بندی ای که فاکتورهای هویتی و فرهنگی در آن لحاظ شده باشد به ارزش صنایع دستی می افزاید. این پژوهش تاثیر مدل طراحی فرهنگ محور بر نگرش مصرف کننده نسبت به بسته بندی صنایع دستی را مورد بررسی قرار می دهد.
روش شناسی: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی است. جامعه آماری کل ایرانیان علاقه مند به صنایع دستی می باشند. حجم نمونه ۴۱۶ نفر می باشد. داده ها بوسیله پرسشنامه پژوهشگر ساخته و روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. برای سنجش اعتبار پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، روایی واگرا و روایی همگرا استفاده گردید. روش تحلیل داده ها مدل سازی معادلات ساختاری است که با نرم افزارهای آماری Smart PLS4 وSPSS 26 انجام پذیرفت.
یافته ها: از ۷ فرضیه مورد بررسی،۶ فرضیه ( تاثیر حیطه کاربر بر نگرش مصرف کننده، تاثیر حیطه محصول بر نگرش مصرف کننده، تاثیر شناخت مشتری بر احساس، تاثیر احساس مشتری بر رفتار خرید، تاثیر حیطه طراح بر حیطه محصول، تاثیر حیطه کاربر بر حیطه محصول) مورد پذیرش و فرضیه ی (تاثیرحیطه طراح بر نگرش مصرف کننده) رد شد.
نتیجه گیری و پیشنهادات: این پژوهش استراتژی ها و پیشنهادات کاربردی همچون استفاده از مواد و متریالی هم جنس صنایع دستی، تنوع در طراحی بسته بندی متناسب با سلیقه کاربران، استفاده از تصاویر تداعی کننده فرهنگ و هویت آن منطقه، برای طراحی بسته بندی متناسب با نگرش مصرف کننده ارائه داد.
نوآوری و اصالت: با استفاده از شواهد بدست آمده مدلی بر پایه فرهنگ و هویت برای بسته بندی صنایع دستی معرفی و اثر آن بر نگرش مصرف کننده بررسی شده تا بدین وسیله دید تازه ای به طراحان داده شود تا از مشکلات ناشی از نبود خلاقیت و فاکتورهای فرهنگی و هویتی جلوگیری گردد.
ارزیابی مکانی و پهنه بندی خطر زمین لغزش حوضه آبریز زمکان با استفاده از ماشین بردار پشتیبان و رگرسیون لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
123 - 102
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر خطر وقوع زمین لغزش در حوضه آبریز زمکان، واقع در استان کرمانشاه، ارزیابی شد. دو مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM) و رگرسیون لجستیک برای تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش استفاده شد. در راستای اهداف تحقیق، 13 لایه اطلاعاتی شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، عدد ناهمواری ملتون، تحدب سطح زمین، طول دامنه، عمق دره، رطوبت توپوگرافیک، بارش، سازندهای زمین شناسی، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده و پوشش گیاهی به عنوان متغیرهای مستقل استفاده شد. حدود 70 درصد پیکسل های لغزشی حوضه به منظور آموزش و 30 درصد برای اعتبارسنجی مدل استفاده شدند. اعتبارسنجی مدل ها با کاربست منحنی ROC صورت گرفت. نتایج نشان دهنده کارایی و دقت بالاتر تابع پایه شعاعی (RBF) مدل SVM برای تهیه نقشه خطر زمین لغزش منطقه است. مساحت زیر منحنی (AUC) تابع پایه شعاعی حدود 951/0 برای آموزش مدل و 944/0 برای آزمون مدل به دست آمد. نتایج بیانگر این است که فاکتورهای شیب با ضریب 28/0، بارش با ضریب 27/0، لیتولوژی با ضریب 26/0 و ارتفاع با ضریب 22/0 کنترل کننده های اصلی وقوع زمین لغزش در سطح حوضه آبریز زمکان هستند. توابع مدل SVM و هم چنین رگرسیون لجستیک نیز اثرات قطعی فاکتورهای انتخابی بر وقوع زمین لغزش را تائید کردند. براساس نقشه پهنه بندی زمین لغزش حدود 35 درصد مساحت حوضه مطالعاتی در کلاس خطرپذیری زیاد و بسیار زیاد قرار گرفته است. پهنه های مذکور عمدتاً در نیمه شرقی حوضه توزیع شده اند. ارتفاع زیاد، غلبه شیب های تند، دریافت نزولات جوی قابل توجه و رخنمون وسیع سازند کژدمی با تناوبی از لایه های آهکی، رسی، مارنی و شیلی مهم ترین دلایل حساسیت بالای این پهنه ها نسبت به زمین لغزش هستند.
تحلیل عوامل مؤثر در پایدارسازی الگوی مدیریت منابع آب در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: آب عاملی مهم برای کشاورزی پایدار بوده و به طور مستقیم در ابعاد مختلف پایداری (اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی) تاثیر می گذارد. به همین جهت شناسایی عوامل موثر در پایدارسازی الگوی مدیریت آن از ضروریات است.هدف پژوهش: هدف از این پژوهش بررسی و شناخت عوامل مؤثر در پایدارسازی الگوی مدیریت منابع آب در سکونتگاه های روستایی شهرستان مراغه می باشد.روش شناسی تحقیق: این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیل بوده و برای گردآوری داده ها و اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده نموده است. جامعه آماری نیز 20452 نفر از بهره برداران زراعی و باغی روستاهای شهرستان مراغه می باشد که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 377 نفر از آنان به عنوان نمونه تعیین شدند. ضمناً، با استفاده از فاکتورهای تعداد بهره بردار کشاورزی و طبقات ارتفاعی 20 درصد از روستاهای شهرستان که شامل 32 روستا می شود، به عنوان نمونه و برای انجام مطالعه انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات تحقیق از آمارهای توصیفی و آمار استنباطی (تی تک نمونه ای، تحلیل عاملی و ...) در نرم افزار SPSS استفاده شد.قلمروجغرافیایی پژوهش: قلمرو مکانی سکونتگاه های روستایی شهرستان مراغه است.یافته ها و بحث: با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تعداد 7 عامل بعد از دوران عامل ها بدست آمده که مجموعاً 8/74 درصد واریانس کل متغیرها را تبیین کردند و به عبارتی 8/74 درصد از متغیرهای در 7 عامل اصلی در راستای پایدارسازی الگوی مدیریت منابع آب در شهرستان مراغه توضیح داده شده و در این میان عامل آوال با مقدار ویژه 80/2 و درصد واریانس 35/13 درصد مهمترین عامل شناخته شدند.نتایج: مهمترین عواملی که در پایدارسازی الگوی مدیریت منابع آب در فضاهای روستایی شهرستان مراغه نقش دارند عبارتند از؛ 1- مدیریت سازمانی و اعطای تسهیلات به کشاورزان، 2) افزایش مشارکت روستاییان و بیمه محصولات کشاورزی، 3) مدیریت آبیاری و ارتقای آگاهی کشاورزان، 4) شکل و فرم اراضی کشاورزی آبی، 5) استفاده از روش های نوین آبیاری و سرمایه گذاری، 6) ارتباط و همکاری کشاورزان با کارشناسان و 7) تشکیل تعاونی های آببران.
تأثیر عوامل محیطی برساختار موسیقی نواحی کوهستانی در قلمرو کوچ نشینان (مورد: موسیقی هورامان (سیاه چمانه))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: متون ادبی ترانه های هورامی، یکی از متون اصیل موسیقی کهن ایران است. این متون ادبی پیوند نزدیکی با عوامل محیط جغرافیایی دارد.هدف پژوهش: پژوهش با هدف بررسی نقش عوامل جغرافیایی در متون ادبی موسیقی مناطق کوهستانی هورامان است.روش شناسی تحقیق: این پژوهش از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی است. ازمطالعات میدانی که به صورت نیمه ساختار یافته انجام گرفته که در آن متون ادبی ترانه های محلی با موسیقی مورد بررسی قرار گرفته است. متغیرهای طبیعی پژوهش شامل ناهمواری ها، ارتفاعات، اقلیم و پوشش گیاهی است.قلمروجغرافیایی پژوهش: محدوده جغرافیایی مورد بحث هورامان لهون واقع در شمال غربی استان کرمانشاه است.یافته ها و بحث: فرهنگ فولکور هورامان از ظر موسیقی غنی است. از میان ترانه های هورامی، سیاه چمانه به عنوان نماد ترانه های هورامی انتخاب شده است. درمتون ادبی سیاه چمانه، شرایط معیشت(دامداری و کوچ) از زبان طبیعت باز خوانی و نقش عوامل طبیعی مانندآب و هوا توام با ناهمواری ها درتراکم و تنوع پوشش گیاهی، حیات پرندگان، جانوران وتنوع چشم اندازهای مکانی برای کوچ و جابجایی به منظور تعلیف دام ها، تاکید شده است. سیاه چمانه فاقد آلات موسیقی بوده و صرفاً ازصدای پرندگان مانند کبک به عنوان ساز استفاده شده است. متون ادبی سیاه چمانه در میان موسیقی هورامی از مقام بالایی برخوردار بوده، عرفا و سایرسلوک مذهبی از این متون ادبی در سما استفاده می کنند.نتایج: حفظ هویت فرهنگ متون ادبی در موسیقی کهن هورامی که ریشه در فرهنگ ایران باستان دارد، ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
هویت اقلیمی سرزمینی و سیاست گزاری های مدیریت منابع آبی از دیدگاه ژئومرفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
156 - 180
حوزههای تخصصی:
سیاست گزاری ها در حوزه مدیریت منابع آبی معمولاً به اتکا داده های اقلیمی و در چارچوب تحلیل های آماری صورت می گیرد، غافل از آنکه این شیوه ها، غالباً بدون پشتوانه های فلسفه محیطی راهگشا نخواهند بود. درک مفهوم هویت اقلیمی در حوزه مدیریت منابع آبی می تواند نگاه سیاست گزاران را دگرگون سازد. اگرچه مفهوم هویت بیشتر در مطالعات اجتماعی بکار می رود ولی بررسی های اخیر ژئومرفولوژیست ها بر این نکته تأکید دارد که سرزمین ها نیز دارای هویت خاصی هستند که همانند جوامع بشری عملکردی براساس این ویژگی ها از خود بروز می دهند و عدم شناخت و بی توجهی به آن، اجرای بسیاری از سیاست ها را با ناکامی روبرو می سازد. بررسی های اخیر مطالعات جغرافیایی نشان می دهد، اگرچه تحلیل داده های یکسان، می تواند با روش های آماری متعددی صورت گیرد ولی همیشه نتایج بدست آمده یکسان نیست و این موضوع می تواند در فهم هویت اقلیمی ما را یاری دهد. این مقاله که حاصل بررسی های داده های بارش ایران در یک دوره زمانی (30 ساله) و براساس تحلیل همسازها و به اتکا تکنیک های شاخص ناهنجاری ، تحلیل خوشه ای ، آزمون ران تست ، آزمون ران چارت و آزمون من – کندال برای سه مؤلفه میانگین بارش، بیشینه بارش 24 ساعته و شدت بارش ایستگاه های منتخب صورت گرفته، حاکی از آن است که: هویت اقلیمی ایران از مبانی فلسفی رخدادهای بی قاعده پیروی کرده که در ژئومرفولوژی تحت عنوان حوادث کاتاستروف از آن یاد می شود و شرط کامیابی در سیاست گزاری های آبی به رسمیت شناختن چنین هویت اقلیمی در ایران است. ذخیره سازی و ایجاد نظام شبکه سراسری که بتواند توانایی وزارت نیرو را در جابجایی آب ناشی از بارش های تصادفی، میسر سازد به عنوان اَبَر سیاست نظام مدیریت آبی می تواند کارساز باشد.
سطح مهارت زبان راهنمایان تور و توانایی آنها در خلق تجربیات به یاد ماندنی: بررسی دیدگاه های راهنمایان تور و گردشگران خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
109 - 139
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه، تجربیات به یادماندنی به عنوان یکی از عوامل مهم و مؤثر در بازدید مجدد گردشگران از مقاصد گردشگری محسوب می شود. این پژوهش به بررسی ارتباط سطح مهارت زبان راهنمایان تور و توانایی آن ها در خلق تجربیات به یادماندنی با تمرکز بر دیدگاه های راهنمایان تور و گردشگران خارجی در ایران می پردازد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، توصیفی-اکتشافی، از نظر مخاطب، یک پژوهش بنیادی و بر اساس نحوه گردآوری داده ها از نوع پژوهش آمیخته (کمّی-کیفی) است. جمع آوری داده های کمی از طریق پرسش نامه و داده های کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. جامعه آماری این پژوهش در بخش کمی 65 نفر گردشگر و در بخش کیفی 18 نفر راهنمای تور و 24 نفر گردشگر خارجی بودند.یافته ها: نتایج بخش کمی نشان داد که بین تجربیات به یادماندنی گزارش شده توسط گردشگرانی که تحت راهنمایی افرادی با تسلط زبانی بالا قرار داشتند، در مقایسه با کسانی که توسط راهنمایان تور با مهارت های زبانی پایه راهنمایی شدند، تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل محتوای بخش کیفی پژوهش پنج مضمون را از دیدگاه راهنمایان تور نشان داد که شامل: درک اشتراکات فرهنگی و تاریخی، موانع زبانی و تأثیرات آن ها، داستان گویی و تسلط بر زبان، بازخورد منعکس کننده اثربخشی زبان و مهارت زبانی به عنوان ابزاری برای ارتباط مؤثر بودند. نتایج تحلیل مضمون از دیدگاه کنشگران در قالب شش مضمون، اثرگذاری ارتباطی، تجربه لذت از تور، تأثیر عاطفی، سازگاری و انعطاف پذیری، حرفه ای بودن و چالش ها و موانع مورد بررسی قرار گرفت.نتیجه گیری و پیشنهادات: نتایج این پژوهش مؤید این مطلب است که تسلط زبانی راهنمایان تور یک جزء اساسی در راهنمایی مؤثر در گردشگری می باشد. یافته های این پژوهش نیاز به سرمایه گذاری مداوم را در آموزش زبان برای راهنمایان تور برجسته می کند. با انجام این کار، صنعت گردشگری می تواند اطمینان حاصل کند که گردشگران نه تنها با دانش بیشتر بلکه با خاطرات گرانبهایی سفرهای خود را به پایان می رسانند.نوآوری و اصالت: این پژوهش تلاش دارد با برجسته نمودن نقش مهارت زبانی راهنمایان تور در این حوزه، به درک نقش عنصر مهم زبان در خلق تجربیات به یادماندنی برای مدیران گردشگری کمک کند و با تولید ادبیات جدید در این ارتباط، رویکرد پژوهشگران را در توجه به موضوعات بین رشته ای تحت تأثیر قرار دهد.
داده کاوی ذرات معلق (PM2.5) با استفاده از PCA در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اکولوژی انسانی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷
520 - 529
حوزههای تخصصی:
دلایل مختلفی مانند فعالیت های صنعتی، افزایش جمعیت انسانی و مصرف سوخت های فسیلی به ویژه در ساعات شلوغی شهری و منابع طبیعی می تواند غلظت ذرات PMs را به میزان قابل توجهی افزایش دهد که عمدتاً از طریق سیستم تنفسی وارد بدن انسان می شود. با گسترش روز به روز داده و اطلاعات در این حوزه بسیاری از تصمیم گیری ها در فقر اطلاعات مناسب انجام می شود. بهتر است با علم داده کاوی به استخراج دانش و فشرده سازی اطلاعات دست زد تا بتوان بهترین تصمیم گیری ها را در حوزه محیط زیست داشته باشیم. در رابطه با PM2.5 شهر اصفهان یکی از سودمندترین اطلاعات ماهیت و منشا هر ایستگاه سنجش PM2.5 است. به عبارتی بهتر اینکه ایستگاه های شهر اصفهان تا چه اندازه تحت تاثیر عوامل مختلف هستند و طبقه بندی ایستگاه ها از لحاظ منشا به چه صورت است. برای این منظور از ابزار آماری PCA کمک گرفته شد. در این مطالعه ایستگاه های شهری پروین، خرازی، رودکی، احمد آباد و استانداری به احتمال زیاد احتراق سوخت فسیلی در بخش حمل و نقل و گرمایشی ساختمان ها حاصل می گردد. در خیابان استانداری به دلیل ترافیک سنگین در هسته مرکزی شهر، همچین مساحت نسبتا زیاد فضای سبز و نقش آن در ترسیب و انباشت ذرات در این نقطه نیازمند توجه زیادی است. دشت سگزی با توجه به فرسایش بادی شدید در این منطقه عمده ذرات مربوط به منشا طبیعی بوده و با راهکار های مدیریتی در کاهش فرسایش بادی مانند مالچ پاشی یا اقدامات کاشت گیاهان مرتعی در این منطقه از پراکنش ذرات جلوگیری کرد. منطقه مبارکه که یکی از کانون های صنعتی اصفهان است عمده ی ذرات در این منطقه منشا فعالیت های صنعتی دارد.
طراحی مدل عملیاتی رویکرد انتقال حقوق توسعه جهت حفاظت از باغ ها و فضاهای سبز شهری: موردپژوهی باغ های کن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
198 - 213
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شیوه زندگی در شهرهای معاصر، به ویژه شهرهای بزرگ و کلان شهرها، به گونه ای است که باعث گسست رابطه انسان با طبیعت و عناصر برجسته آن شده است. امروزه، در پی رشد سریع جمعیت شهری و عدم کارآمدی سیاست ها و قوانین بازدارنده، اولین و بیشترین فشارهای ساخت وسازهای بی رویه و بدون برنامه به باغ ها، فضاهای سبز و زمین های زراعی موجود در محدوده شهرها وارد می شود. رویکرد انتقال حقوق توسعه، از متأخرترین رویکردهای حفاظت از اراضی ارزشمند شهری در خطر تخریب مانند باغ ها و فضاهای سبز شهری بوده که در پی ناکارآمدی و عدم توان طرح های توسعه شهری مطرح شده و با ایجاد تعادل میان منافع عمومی و خصوصی، حفظ این گونه اراضی را ممکن می سازد. این ابزار می کوشد تا به عنوان سازوکاری بازار محور، به برقراری تعادل بین دوگانه حفاظت - توسعه با استفاده از یک سیستم منطقه بندی بپردازد و امکان انتقال حقوق توسعه از یک منطقه واجد ارزش حفاظتی (منطقه ارسال) به یک منطقه واجد شرایط توسعه (منطقه دریافت) به نحوی که برای هر دو سودمند باشد را فراهم کند. رویه انتقال حقوق توسعه در ایران نیز طی چند دهه اخیر مطرح شده است؛ اما به علت فراهم نبودن بسترها و سازوکارهای نهادی و قانونی آن، تا امروز نتوانسته از حوزه نظری عبور کرده و به عرصه عمل ورود پیدا کند. مهم ترین و متأخرترین تلاشی که در حوزه اجرایی کردن رویکرد TDR انجام شده، تهیه دستورالعمل سازوکار انتقال حق مرغوبیت مالکانه (حق توسعه) در شهر تهران بوده که در این پژوهش به آن پرداخته شده است. این پژوهش به تدوین مدل اقتصادی برنامه در محله کن شهر تهران پرداخته و با هدفِ تنظیم تراز اقتصادی برنامه انتقال حقوق توسعه با محاسبه ارزش بازاری هر مترمربع حق توسعه، به دنبال تعیین مناسب ترین نظام تراکمی از نظر اقتصادی جهت بارگذاری و اجرا در مناطق ارسال و دریافت مورد نظر است.مواد و روش هاپژوهش حاضر از نظر ماهیت و جهت گیری در دسته پژوهش های توصیفی تبیینی و از نظر هدف در دسته پژوهش های کاربردی قرار گرفته است؛ در بخش محاسبه و عملیاتی کردن برنامه، توصیف داده های مکانی با استفاده از نرم افزار GIS و تحلیل کمی داده های مکانی با استفاده از تدوین فرمول های ریاضی و محاسبه ارزش هر مترمربع حق توسعه انجام شده است. به این منظور، در گام اول با استفاده از نرم افزار GIS به شناخت محدوده ارسال و دریافت و توصیف داده های مکانی آن ها، از جمله بررسی مساحت ها و پهنه بندی ها، پرداخته شده است. در گام بعدی، با توجه به منطقه بندی های پایه طرح تفصیلی، دستورالعمل ساز وکار انتقال حق مرغوبیت مالکانه (حق توسعه) و با توجه به الزامات برنامه، تراکم های پایه، مجاز و مازاد در هر دو منطقه فرستنده و گیرنده حقوق توسعه تعیین شده است. پس از آن، با محاسبه حجم عرضه و تقاضا، نسبت به تدوین سناریوهای بارگذاری در دو منطقه اقدام شده و درمجموع 12 سناریو به دست آمده است که با موازنه عرضه و تقاضا 2 گزینه حذف شده و باقی گزینه ها جهت محاسبات اقتصادی انتخاب شده اند. در قدم بعدی، با توجه به قیمت زمین و املاک مسکونی، تجاری و باغی به محاسبه ارزش بازاری هر مترمربع حق توسعه با تدوین فرمول های ریاضی پرداخته شده و با استفاده از روش هزینه - فایده، امکان سنجی اقتصادی گزینه ها انجام شده است. برای ارزیابی نهای گزینه ها، ماتریس دستیابی به اهداف به کار گرفته شده است. داده های مورد نیاز برای محاسبات این ماتریس، در مراحل محاسبه برنامه و همچنین، با استفاده از محاسبه تقاضای قابل تأمین در منطقه دریافت (جدول 4) به دست آمده است. در پایان نیز، سناریوی 11 به عنوان گزینه برتر برای اجرای برنامه انتقال حقوق توسعه انتخاب شده است. درخور یادآوری است که داده های مورد استفاده در این پژوهش، در بازه زمانی مهرماه تا آبان ماه 1402 جمع آوری شده و مدل عملیاتی این برنامه، بر مبنای آن تدوین شده است.یافته هابر اساس مدل اجرایی تدوین شده در پژوهش و سناریوی منتخب یعنی سناریوی 11، مناسب ترین نظام تراکمی از نظر اقتصادی در منطقه ارسال شامل تراکم پایه 30 درصد برای باغ های کمتر از 2 هزار متر، 45 درصد برای باغ های بین 2 تا 5 هزار متر و 30 درصد برای باغ های بالای 5 هزار متر است. تراکم مجاز 240 درصد برای کل باغ ها و تراکم مازاد نیز 210 درصد برای باغ های کمتر از 2 هزار متر، درصد 195 برای باغ های بین 2 تا 5 هزار متر و 210 درصد برای باغ های بیش از 5 هزار متر در این منطقه است. همچنین، در منطقه دریافت، تراکم پایه 240 درصد برای کاربری مسکونی و 230 درصد برای کاربری تجاری و اداری، تراکم مجاز 480 درصد برای کاربری مسکونی و 430 درصد برای کاربری تجاری و اداری و تراکم مازاد 240 درصد برای کاربری مسکونی و 200 درصد برای کاربری تجاری و اداری در منطقه دریافت، مبنای عمل قرار می گیرد. گزینه منتخب، با داشتن 128848251/6 میلیون تومان سود و درصد سود 36/65، توانایی ایجاد 11530 واحد مسکونی و 775 واحد خدماتی (تجاری و اداری) را با استفاده از حقوق توسعه منتقل شده و همچنین، 5254 واحد مسکونی و 353 واحد خدماتی (تجاری و اداری) را با استفاده از مازاد تقاضای ایجادشده در منطقه دریافت، دارد. مازاد تقاضای ایجادشده، نشان دهنده رقابت پذیری بازار بوده و هر چه بیشتر باشد، شانس موفقیت برنامه نیز بالاتر است؛ بنابراین، گزینه 11 از نظر رقابت پذیری نیز مطلوب ترین گزینه محسوب می شود. همچنین، در این گزینه تغییر تراکمی نسبت به تراکم پایه اتفاق نیفتاده و تراکم های پایه الزامی مطابق با طرح تفصیلی بوده؛ یعنی حقوق عرفی تراکمی مالکان در هر دو منطقه ارسال و دریافت محترم شمرده شده است.نتیجه گیریبررسی ها نشان می دهد در ساختار قانونی شهرسازی و برنامه ریزی شهری ایران، هنوز جایگاه قانونی برنامه های انتقال حقوق توسعه تثبیت نشده و ریشه های این عدم ثبات را می توان در ابعاد حقوقی - مالکیتی، اقتصادی، نهادی - اجتماعی، فنی و نظارتی جست وجو کرد. تلاش های انجام شده در جهت قانونمند کردن این نوع برنامه ها در شهر تهران یعنی دستورالعمل سازوکار انتقال حق مرغوبیت مالکانه (حق توسعه) نیز هنوز تا اجرایی شدن و نشستن در ساختار شهرسازی شهر تهران فاصله زیادی دارد. بنابراین، لازم است تا برای پر کردن شکاف بین نظریه و عمل در برنامه های انتقال حقوق توسعه به منظور حفاظت از باغ ها و فضاهای سبز، تمامی ابعاد فوق در ساختار اجرایی و برای هر محدوده در شهر تهران به صورت مجزا، تدقیق و تعیین تکلیف می شود و مستنداتی یکپارچه از این برنامه به دست می آید. با به روزرسانی مستمر این مستندات، می توان برنامه ای جامع برای اجرای این رویکرد طراحی کرده و آن را به حیطه اجرا وارد کرد. در پژوهش حاضر، به طراحی مدل اقتصادی برنامه در محدوده باغ های کن شهر تهران پرداخته شده است و پژوهش های آتی می توانند به سایر ابعاد این برنامه بپردازند. با توجه به پرسش های اصلی، نتایج پژوهش حاکی از آن است که پارامترهای اثرگذار در ارزش گذاری حقوق توسعه شامل قیمت ساختمان مسکونی، قیمت باغ و هزینه ساخت بوده و پارامترهای مؤثر در محاسبه طراز اقتصادی برنامه شامل قیمت ساختمان مسکونی و تجاری در منطقه ارسال و دریافت، قیمت زمین، هزینه ساخت و قیمت حق توسعه است. این موضوع نشان دهنده آن است که قیمت املاک یک محدوده، نقشی اساسی در تعیین اقتصادی بودن این برنامه ها ایفا می کند؛ لذا، ارزش گذاری هر مترمربع حق توسعه با استفاده از این معیارها به گونه ای انجام شده که مالک زمین باغی از این امکان بهره مند شود تا به جای ساخت وساز روی زمین باغی خود، از طریق فروش یا انتقال حق توسعه ملک به مناطق دیگر، سودی مشابه یا نزدیک به آن را به دست آورد؛ تنها در این صورت است که مالکان می توانند به مشارکت در برنامه ترغیب شوند.
طراحی الگوی بهینه مدیریت منابع مبتنی بر حکمرانی خوب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
232 - 246
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مسائل اساسی در مدیریت شهری، مسئله مدیریت درآمدها در شهرداری است. از سویی، اسناد بالادستی و به طور مشخص براساس بند ب تبصره 52 قانون بر استقلال مالی شهرداری ها تأکید دارد. این مورد حرکت شتاب زده ای را ایجاد کرد که به موجب آن، شهرداری ها به درآمدزایی ناپایدار و کوتاه مدت روی آورده اند، به طور کلی می توان منابع تأمین مالی شهرداری را به دو دسته منابع داخلی و خارجی تقسیم کرد. منابع مالی داخلی، شامل جریان های وجوه نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی، فروش دارایی ها و سود انباشته و منابع مالی خارجی دربرگیرنده وجوه تحصیل شده از طریق بازار مالی مانند، انتشار اوراق مشارکت، صدور سهام جدید و دریافت تسهیلات هستند. یکی از رویکردهای زمینه ساز در درآمدزایی پایدار شهری، رشد و توسعه حکمرانی خوب شهری است. ایجاد کسب وکارهای تازه با ارزش افزوده بالا، توسعه کسب وکارهای موجود، رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی، کاهش نرخ بیکاری و در نهایت، افزایش سرانه تولید و برقراری عدالت اجتماعی از جمله دستاوردهای حکمرانی خوب شهری است. به نظر می رسد با توجه به تمهیدات موجود و منابع گوناگون جهت تأمین مالی که شرح آن رفت، به صورت بالقوه امکان درآمدزایی و تأمین مالی وجود دارد. مسئله اصلی چگونگی مدیریت مالی و اداره درست منابع درآمدی و هزینه های انجام شده است. در این زمینه حکمرانی خوب شهری با تکیه بر اصول مشارکت، شفافیت، قانون مداری، مسئولیت پذیری، پاسخ گویی و اثربخشی، سازوکارهای لازم برای مدیریت منابع درآمدی شهرداری ها را فراهم کرده است. اگر مدیریت مالی شهرداری با اهداف حکمرانی خوب شهری هماهنگ باشد تنظیم جریان های ورودی و خروجی مالی در این نهاد دور از انتظار و دسترس نخواهد بود. بنابراین، استعانت از حکمرانی خوب شهری برای ایجاد درآمد پایدار برای مدیران شهری و شهروندان است. این مسئله از منظر سلبی نیز شایان توجه است، چرا که ادامه وضع موجود می تواند گسترش فساد مالی، ناعدالتی در توزیع امکانات شهری و عدم رضایت شهروندان را به همراه داشته باشد که آثار مخرب و بلندمدتی را به همراه خواهد آورد. به لحاظ نظری نیز تعداد قابل توجه مقاله های نمایه شده در مداخل علمی کشور نشان می دهد مقوله «منابع درآمدی شهرداری» و «حکمرانی خوب شهری» از جایگاه مهمی برخوردار است. البته، شکاف پژوهشی اصلی آن است که مطالعه ای ترکیبی با توجه به نقش حکمرانی خوب در مدیریت مالی نهاد شهرداری از دیدگاه پژوهشگران مغفول مانده است. لذا با توجه به خلأ تحقیقاتی موجود، در این مطالعه با رویکردی یکپارچه به هر دو مقوله در کنار هم پرداخته خواهد شد. به بیان دیگر، سهم پژوهش و هم افزایی نظری مطالعه حاضر توجه مدیریت منابع درآمدی شهرداری ها مبتنی بر حکمرانی خوب شهری است. بنابراین، این مطالعه کوششی برای پر کردن شکاف پژوهشی در زمینه مدیریت منابع درآمدی شهرداری ها مبتنی بر حکمرانی خوب شهری با رویکردی مبتنی بر طرح پژوهش اکتشافی است و خلأ تحقیقاتی را پوشش می دهد. مطالعه حاضر به این پرسش کلیدی پاسخ خواهد که مدل مدیریت منابع درآمدی شهرداری ها مبتنی بر حکمرانی خوب شهری چگونه است؟مواد و روش هااین مطالعه یک پژوهش کاربردی توسعه ای است که با هدف ﻃﺮاﺣی و اعتبارسنجی الگوی مدیریت منابع درآمدی در راستای حکمرانی خوب شهری در شهرداری ها صورت گرفته است. براساس شیوه گردآوری داده ها نیز یک پژوهش پیمایشی مقطعی محسوب می شود. در راستای نیل به هدف پژوهش، از طرح پژوهش آمیخته اکتشافی استفاده شد. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل خبرگان، اساتید، عموم بازیگران حاضر در نهادها و سازمان های عمومی دولتی و غیر دولتی دخیل در فرایند تدوین این خط مشی های مالی شهرداری ها است. براساس دیدگاه میلر و همکاران [34] از پنج معیار کلیدی بودن، سرشناس بودن، دانش نظری، تنوع، انگیزه مشارکت برای انتخاب مشارکت کنندگان استفاده شد. نمونه گیری با روش هدفمند صورت گرفت و با 15 مصاحبه اشباع نظری به دست آمد. جامعه آماری بخش کمی شامل عموم بازیگران حاضر در نهادها و سازمان های عمومی دولتی و غیر دولتی دخیل در فرایند تدوین این خط مشی های مالی شهرداری ها است. حجم نمونه با فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد و چون جامعه آماری همگن است از نمونه گیری تصادفی ساده برای نمونه گیری در بخش کمی استفاده شد. ابزار اصلی گردآوری داده های پژوهش مصاحبه نیم ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته است. مصاحبه شامل 5 پرسش اولیه بوده و به روش نیم ساختارمند انجام شد. پرسشنامه پژوهش شامل 9 سازه اصلی و 64 گویه با طیف لیکرت 5 درجه است. برای سنجش اعتبار پرسشنامه از روایی محتوا (نظرخواهی از خبرگان) استفاده شد و اعتبار آن تأیید شد. همچنین، آلفای کرونباخ کلی پرسشنامه در یک مطالعه مقدماتی 0/856 به دست آمد. پس از توزیع پرسشنامه در نمونه منتخب روایی پرسشنامه با سه روش روایی سازه (مدل بیرونی)، روایی همگرا (AVE) و روایی واگرا بررسی شد. مقدار AVE برای تمامی متغیرهای باید بزرگ تر از 0/5 باشد. برای محاسبه پایایی نیز پایایی ترکیبی (CR) و ضریب آلفای کرونباخ هر یک از عوامل محاسبه شده است. برای شناسایی مقوله های الگوی مدیریت منابع درآمدی در راستای حکمرانی خوب شهری در شهرداری ها از تحلیل مضمون استفاده شد. برای اعتبارسنجی مدل از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها در فاز کیفی با نرم افزار Maxqda و در فاز کمی با نرم افزار Smart PLS انجام شد.یافته هادر بخش یافته ها مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون مبتنی بر روش شش مرحله ای اترید استرلینگ انجام شد. در مرحله کدگذاری باز 1441 کد شناسایی شد و از طریق کدگذاری محوری به 2 مضمون فراگیر، 9 مضمون اصلی و 64 مضمون فرعی دست یافته شد. و بارهای عاملی در تمامی موارد از 0/6 بیشتر است و آماره t نیز در تمامی موارد بزرگ تر از 1/96 است. بنابراین، بخش اندازه گیری مدل از اعتبار مناسبی برخوردار است. و ضریب تعیین سازه های درون زای مدل پژوهش مطلوب است. مقدار ضریب تعیین مدیریت منابع درآمدی شهرداری 814/0 برآورد شد. این نشان می دهد متغیرهای مدل توانسته اند 81 درصد از تغییرات در مدیریت منابع درآمدی شهرداری را تبیین کنند. شاخص (Q2) نیز در تمامی موارد مثبت برآورد شد، بنابراین مدل از قابلیت پیش بینی مناسبی برخوردار است.نتیجه گیرینتایج پژوهشی نشان داد حکمرانی خوب شهری بر برنامه ریزی شهری، فرهنگ عمومی و نظام شایسته سالاری تأثیر می گذارد. این عوامل نیز بر بهینه سازی قوانین عوارض و مالیاتی شهرداری و وظایف مدیریت مالی شهرداری اثر می گذارند و به دستیابی به منابع پایدار مالی و توسعه پایدار شهری منجر می شوند. در نهایت، دستیابی به منابع مالی و توسعه پایدار به ﻣﺪیﺮیﺖ ﻣﻨﺎﺑﻊ درآمدی پایدار ﺷﻬﺮداری منجر می شود.
تأثیر توسعه اراضی شهری بر الگوی سیمای سرزمین و ریسک اکولوژیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۲
129 - 148
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر زمین های کشاورزی آسیب جدی دیده که باعث تخریب سیمای سرزمین شده است. هدف از این پژوهش این است که آسیب های به وجود آمده در چهار شهر ارومیه، میاندوآب، نقده و مهاباد مورد بررسی قرار گرفته شود. این تحقیق از لحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی است. برای بررسی و تحلیل تعاریف نظری سیمای سرزمین و کاربری اراضی، روش کتابخانه ای جستجو در منابع اینترنتی، پایان نامه ها و مقالات معتبر فارسی و خارجی استفاده شده است. در این پژوهش ابتدا تصاویر مورد نیاز تحقیق، در دامنه زمانی و مکانی معین از ماهواره لندست تهیه شد. دوره بررسی در یک دوره 30 ساله بین 1990 میلادی تا 2020 بود. این تصاویر از ماهواره لندست و سنجنده های TM وTIR/OLI در تاریخ های یکسان از سال تهیه شد. پس از اخذ داده ها، ابتدا تصاویر استفاده شده و بر روی آنها پیش پردازش انجام گرفته شد. سپس با استفاده از نرم افزارهای مورد نیاز نقشه های تغییرات کاربری استخراج شد. در مرحله بعد برای بررسی میزان ریسک اکولوژی هر طبقه وزن هایی برای هر طبقه در نظر گرفته شد و با کمک نرم افزار Fragstats 4.2 و بر اساس درصد بدست آمده مشخص شد که هر منطقه چه میزان ریسکی را دارد و با طبقه بندی میزان ریسک ها در محیط Gis به بررسی راحت تر مناطق بر اساس روند افزایشی یا کاهشی ریسک اکولوژی پرداخته شد. نتیجه گیری کلی از تحقیق با توجه به نقشه های کاربری اراضی برای ما نشان داد که از سال 1990 تا 2020 از مساحت مراتع و باغات و زمین کشاورزی و آب کاسته شده و بر مساحت فضای شهری و زمین بایر افزوده شده است؛ هم چنین در نقشه های ریسک اکولوژیکی نیز در طی همین دوره از سال 1990 تا 2020 از مناطق دارای ریسک خیلی پایین و پایین کاسته شده و بر مناطق دارای ریسک بالا و بسیار بالا افزوده شده است.
ارزیابی ژئومورفودایورسیتی حوضه لوت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۳
63 - 78
حوزههای تخصصی:
ارزیابی ویژگی های ژئومورفولوژیکی یک قلمرو از طریق مقایسه درونی و بیرونی و همچنین ارزش علمی و زیبایی شناختی آن ها ژئودایورسیتی نامیده می شود. ارزیابی ژئودایورسیتی گامی اساسی در جهت حفاظت زمین شناختی به شمار می رود. مکان هایی که از تنوع بالایی برخوردار باشند نقش مهمی در توسعه گردشگری و به تبع آن توسعه پایدار مناطق خواهند داشت. در این راستا این پژوهش سعی دارد ژئودایورسیتی حوضه لوت را موردبررسی قرار دهد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی است که به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. بدین منظور از روش GmI استفاده شده است. این شاخص مشتمل بر جمع جبری پنج فاکتور تنوع زمین شناسی، تنوع تراکم زهکشی، تنوع زبری ناهمواری، تنوع شاخص وضعیت شیب و تنوع طبقه بندی لندفرم می باشد. نتایج نشان می دهد از نظر شاخص ژئومورفودایورسیتی در تمامی شاخص ها، منطقه مطالعاتی دارای ارزش و جایگاه بالایی است. فعالیت های کهن و جدید زمین ساختی باعث ایجاد لندفرم های متعدد نظیر مخروط های آتش فشانی و پهنه های بازالتی شده است. از سوی دیگر حاکمیت فرایندهای بیرونی در قسمت های وسیعی از حوضه باعث شکل گیری انواع لندفرم ها نظیر اشکال فرسایش بادی کلوت ها و تپه های ماسه ای در مقیاسی وسیع گردیده است. بدین ترتیب منطقه از نظر ژئودایورسیتی دارای جایگاه برجسته ای بوده و شایسته توسعه ژئوتوریسم و حفاظت زمین شناختی می باشد.
Emotional Intelligence and its Psychological Impact on the Performance of Employees in Nigeria Health Sector(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۶
41 - 50
حوزههای تخصصی:
Purpose- The purpose of this study was to determine the extent to which emotional intelligence have a psychological impact on the performance of employees in Nigeria health sectorDesign/methodology/approach- A descriptive survey research approach was employed to achieve this goal, and the study's population comprised of 102 nurses and doctors of State Hospital Ijebu Ode, Ogun State, Nigeria. Since nurses and doctors are recognized as the professionals who provide care services to patients in the organization, they make up the population. The Yamane formula was used to determine the sample size of 81, and the convenience sampling technique was used to select the respondentsFinding- Out of the questionnaire distributed 72 was completed and returned, yielding 89% response rate. The analysis's showed that emotional intelligence has a 52% variance in employee performance, with a R square value of 0.520. Additionally, it was discovered that employee performance was significantly and favorably impacted by the emotional intelligence predictor variables of self-awareness, self-management, social awareness, and relationship management with a βeta values of 0.341, 0.411, 0.217, and 0.381, respectivelyOriginal/value- An organization cannot experience improved performance or a sustained competitive advantage if its human resources are not managed efficiently. This is because human resources are the only resources within the organization that possess thoughts, feelings, and hopes. The study results would help managers in the health sector increase awareness of emotional intelligence's value within their workplaces as doing so would benefit both the employee and the organization.
رفتارشناسی فضایی – زمانی فعالیت مجدد زمین لغزش قدیمی روستای حسین آباد کالپوش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
314 - 343
حوزههای تخصصی:
لغزش های قدیمی یکی از عوامل شکست دامنه ها و وقوع لغزش های جدید در جهان هستند که با فعالیت مجدد خود، تهدید بزرگی را برای زندگی بشر، زیرساخت ها و سازه های مسکونی در مناطق شهری و روستایی به وجود می آورند. در این پژوهش، فعالیت لغزش قدیمی روستای حسین آباد در شمال استان سمنان، با استفاده از تصاویر سنتینل 1 و تکنیک تداخل سنجی راداری PSI در بازه زمانی 2018-2020 ارزیابی شد. سپس با استفاده از مشاهدات میدانی، ارزیابی آسیب پذیری ساختمان ها (BVA) و ارتباط مکانی آسیب آن ها با ژئومورفولوژی لغزش، رفتار فضایی- زمانی فعالیت لغزش قدیمی، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تکنیک PSI نشان می دهد میانگین نرخ جابه جایی به ترتیب در مدار صعودی و نزولی 19-12- و 16-22- میلی متر در سال است. این لغزش در تابستان حرکت خود را آغاز نموده و در دوره پربارش باران با 35- میلی متر بیشترین نشست را در بدنه اصلی و پای لغزش تجربه کرده است. مشاهدات الگوی ترک و ارزیابی آسیب پذیری ساختمان ها نیز نتایج تداخل سنجی راداری را تأیید می نماید. بیش از 70 درصد ساختمان ها به دلیل بالاآمدگی و نشست خاک در بدنه اصلی و پای لغزش تخریب شده اند. همچنین در پنجه لغزش و مرزهای جانبی خسارت کمتری به ساختمان ها وارد شده است. این امر نشان از افزایش تغییرات در داخل توده اصلی لغزش قدیمی و حرکت مجدد آن به صورت لغزش چرخشی در دوره پربارش سال 2019 دارد.
تبیین مفاهیم سیاست گذاری عمومی در مناطق کلانشهری (نمونه موردی: کلانشهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
67 - 78
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با چارچوب بندی محتوایی سیاست گذاری عمومی مبتنی بر حکمروایی شهری رابطه علی و معلولی مدیریت شهری یکپارچه و نهادگرایی به عنوان ابزار محرکه سیاست گذاری عمومی تبیین محتوا می گردد. در پژوهش حاضر با چارچوب بندی محتوایی سیاست گذاری عمومی مبتنی بر حکمروایی شهری رابطه علی و معلولی مدیریت شهری یکپارچه و نهادگرایی به عنوان ابزار محرکه سیاست گذاری عمومی تبیین محتوا می گردد. در این راستا محتوای عملیاتی پژوهش گونه های معینی از کلانشهر اهواز با توجه به مشکلات عدیده سطوح توسعه یافتی مدیریتی و نهادی مدیریت توسعه شهری مورد نظر و تمرکز واقع می گردد. این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی و پیمایشی است. روش گرداوری داده ازروش کتابخانه ای –اسنادی برای مطالعات نظری وسیر بررسی موضوعی استفاد ه می شود. ابزارهای گرداوری اطلاعات در روش های کتابخانه ای فیش برداری و جداول کامپیوتری برای بهره برداری مطالب واسناد در روش های پیمایشی از روش های مشاهده خبر پرسشنامه یا مصاحبه برای جمع آوری داده های مورد نیازاستفاده می شود. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق: کلانشهر اهواز شامل نخبگان و مدیران حوزه شهری و برنامه ریزی شهری می باشند. روش نمونه گیری طبقه بندی ساده می باشد و به منظور تعیین حجم نمونه از جدول تعیین حجم نمونه مورگان استفاده شده است. بر این اساس، تعداد 50 نفر نمونه تعیین شده است. مولفه های اجرایی و اجتماعی به مراتب سهم بیشتری در مقایسه با سایر متغیرها در پیش گویی متغیر وابسته دارند، بگونه ای که یک واحد تغییر در انحراف معیار اجرایی، اجتماعی و قانونی، باعث می شود تا انحراف معیار متغیر وابسته (سیاستگذاری عمومی) به اندازه 92، 38 و 10 درصد تغییر کند. نتایج نشان می دهد مقادیر بحرانی معنادار بودن هر یک از پارامترهای را نشان می دهد و چنانچه مقدار CR بزرگ تر از قدر مطلق عدد 96/1 باشد، پارامترهای مدل معنادار هستند. با توجه به اینکه تمامی اعداد معناداری کلیه پارامترهای مدل از عدد 96/1 بزرگ تر است همچنین سطح معناداری تمامی سؤال ها پرسشنامه کمتر از 0.05 محاسبه شده است می توان روایی سازه های اندازه گیری متغیرهای مربوطه در سطح معناداری 05/0 تأیید می شود.
تهیه نقشه حساسیت فرسایش آبراهه ای با استفاده از مدل داده کاوی تلفیقی آنتروپی- ارزش اطلاعاتی (IOE -IV) (مطالعه موردی: حوضه آبخیز بالادست رودخانه تجن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسایش آبی، مهم ترین مسئله تخریب زمین در مقیاس جهان است. بنابراین، هدف پژوهش حاضر ارزیابی اهمیت معیارها و زیر معیار های مؤثر هر معیار در حساسیت فرسایش آبراهه ای با استفاده از مدل تلفیقی آنتروپی- ارزش اطلاعاتی در حوضه آبخیز بالادست رودخانه تجن است. برای این منظور، ابتدا 252 نقطه فرسایشی با استفاده از تصاویر Google Earth شناسایی شد که از این تعداد به صورت تصادفی، 176 نقطه (70 درصد) برای آموزش مدل و 76 نقطه (30 درصد) برای اعتبارسنجی مدل طبقه بندی شدند. آنگاه 7 معیار مؤثر بر وقوع فرسایش (شامل ارتفاع، جهت شیب، فاصله تا آبراهه، کاربری اراضی، فرسایندگی باران، خاک و شاخص TWI) شناسایی و هر یک به زیر معیارهایی طبقه بندی شدند. سپس به منظور ارزیابی تأثیر هر معیار و زیر معیار برحساسیت فرسایش حوضه مورد مطالعه از مدل تلفیقی داده کاوی آنتروپی- ارزش اطلاعاتی استفاده شد. نتایج حاصل از تأثیر هر معیار و زیر معیار برحساسیت فرسایش حوضه مورد مطالعه با استفاده از مدل تلفیقی آنتروپی- ارزش اطلاعاتی نشان داد که معیارهای کاربری اراضی و ارتفاع به ترتیب باWj برابر با 07/2 و 9/0 و همچنین زیر معیار اراضی بایر و طبقه ارتفاعی 3724-2745 متر به ترتیب با IV برابر با 74/2 و 65/1 بیش ترین تأثیر را در فرسایش منطقه دارند. نرخ موفقیت و پیش بینی مدل تلفیقی شاخص آنتروپی- ارزش اطلاعاتی، با توجه به منحنی (ROC-AUC) به ترتیب برابر با 831/0 و 837/0 به دست آمد که از عملکرد خوب مدل برای دوره های آموزش و اعتبار سنجی حکایت دارد. همچنین نقشه حساسیت به فرسایش نشان داد که بیش ترین مناطق با حساسیت پذیری به فرسایش آبراهه ای زیاد تا خیلی زیاد منطبق بر امتداد شمال شرقی، جنوب شرقی تا جنوب غربی حوضه است.
Strategies for Iran’s Security Policy in the twenty-year Vision(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
78 - 104
حوزههای تخصصی:
Futurology is an interdisciplinary field of research that predicts and presents possible futures using diverse methods. Also, Security is the most famous concept in human history and the pursuit of a secure state has been the first choice of political units throughout history. Accordingly, the futurology of the security of Iran is the main topic of this article, which tries to present the secure state and possible and optimal scenarios for the security of Iran in the twenty-year vision. In other words, the objective of this article is to identify the geopolitical criteria affecting the security of Iran and to introduce its desirable security future with a futuristic approach in the twenty-year vision. This article is fundamental research that uses quantitative and qualitative models. First, with the help of existing studies in security, its criteria are classified into six groups: military, economic, geographical, cultural, political, and environmental. Second, the effective criteria for the security of Iran are presented, and third, the opinions of experts are collected through a questionnaire. The data and key criteria for optimal security of Iran in the new century were analyzed and extracted by the TOPSIS method. The results showed that the three criteria of ‘Strengthen infrastructure’, ‘Impacts of Climate Change’, and ‘Increasing military capabilities' are the key geopolitical criteria of the security for Iran. These three criteria create eight security scenarios. Finally, the scenario of ‘strengthen multidimensional infrastructure, adapt to climate change, and increase hardware military capabilities’ with a higher score, should be the criterion for formulating the roposed security perspective of Iran in the new century.
کاربرد شاخص های ناپایداری در پایش طوفان های تندری در استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
47 - 60
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی سازوکارهای حاکم بر رخداد طوفان های تندری در استان کرمان از داده های روزانه ۱۰ ایستگاه همدید این استان، از بدو تأسیس تا سال ۲۰۱4 استفاده شد. برای این منظور کدهای مربوط به رخداد طوفان های تندری در ایستگاه های منطقه که به صورت وضعیت هوای حاضر (WW) هر سه ساعت یک بار ثبت می شوند، استخراج گردید. در ادامه برای شناخت ماهیت ساختار جو به بررسی یک روز به عنوان نماینده مورد رصد و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. در دوره انتخابی ریزش تگرگ در استان، در اثر تشکیل و تقویت کم فشار بریده (سردچال) در سطح 500 هکتوپاسکال و ایجاد کم فشار و ناپایداری در سطح زمین است. بررسی الگوهای جوی نشان داد که عامل ایجاد این پدیده در منطقه، نتیجه تقویت و گسترش سامانه های کم فشار واقع در شرق دریای سرخ و عربستان است. این سامانه های کم فشار با عبور از روی آب های جنوبی کشور، رطوبت کسب کرده و در مسیر خود ایجاد ناپایداری و بارش کرده است. همچنین ریزش هوای سرد از ترازهای میانی جو توسط پدیده سردچال، شرایط را برای شکل گیری جریان های ناپایدار و ریزش تگرگ فراهم می کند. پس از بررسی شرایط جوی به کمک شاخص های ناپایداری، سعی شد تا به پایش طوفان و نحوه شکل گیری آن در طی 24 ساعت پرداخته شود. در این میان نشان داد شاخص CAPE و پس ازآن شاخص Total Total برای پایش و پیش بینی طوفان های تندری منطقه ابزاری کارآمد محسوب می گردد. از طرفی شاخص Sweat نیز به نحوه گسترش سامانه های ناپایدار و مسیریابی آن ها کمک می نماید.
آشکارسازی مکانی- زمانی تغییرات ارتفاعی یخچال های طبیعی علم کوه با استفاده از داده های لیزراسکنینگ هوایی (LiDAR) و عکسبرداری با پهپاد (UAV)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۰
79 - 98
حوزههای تخصصی:
یخچال های طبیعی و تغییرات کوتاه مدت و بلند مدت آن ها، از مهم ترین سنسورهای اقلیمی برای پایش روند تغییرات آب و هوایی هستند. در تحقیق حاضر به منظور آشکار سازی مکانی- زمانی تغییرات ارتفاعی دماغه یخچال؛ مدل های رقومی ارتفاعی حاصل، داده های لیزراسکنینگ هوایی (LiDAR) سال 1389و تصاویر پهپاد سال های 1397 و 1399 مورد استفاده قرار گرفتند. دقت مدل های رقومی ارتفاعی (DEM) استخراج شده از پهپاد، در سال های 1397 و 1399 به ترتیب با استفاده از حدود 40 و 20 نقطه کنترل زمینی تقریباً 15 سانتی متر برآورد شد. همچنین دقت برآورد تغییرات ارتفاعی بر اساس ارزیابی تغییرات ارتفاعی در منطقه غیر یخچالی در این بازه زمانی نشان دهنده دقت بالای نتایج است. بطوری که مقادیر میانگین و انحراف معیار در منطقه غیریخچالی به ترتیب برابر با 0.05± و0.34 سانتی متر است که مقادیری قابل قبول در مطالعه تغییرات ارتفاعی یخچال به شمار می روند. نتایج حاصل از تفریق دو به دوی DEM های یاد شده نشان دهنده تغییرات ارتفاعی بسیار زیاد دماغه یخچال علم کوه از سال 1389 الی 1399 است. چنانچه میانگین نرخ تغییرات ارتفاعی شکاف اصلی دماغه یخچال در این مدت حدود 0.8 – متر در سال (.m/yr) و بیشترین مقدار نرخ تغییر ارتفاعی حدود 2.31- (.m/yr) است. عمده تغییرات ارتفاعی این منطقه در بازه زمانی 1389 تا 1397 بوجود آمده و میانگین نرخ تغییرات ارتفاعی شکاف اصلی یخچال در این مدت 1.03- (.m/yr)و حداکثر آن 2.77- (.m/yr) است. تغییرات ارتفاعی در بازه زمانی 1397 تا 1399 کمتربوده و میانگین نرخ تغییرات ارتفاعی 0.1+ (.m/yr)و حداکثر آن 1.85- (.m/yr)است. با توجه به اینکه این منطقه به عنوان خروجی و محلّ تخلیه یخچال نیز شناخته شده و حجم زیادی از واریزه ها و یخرفت ها ی یخچالی را به ارتفاعات پایین تر سرازیر می کند، تغییرات ارتفاعی شدید این منطقه ناشی از ذوب برف و یخ است و همین امر، عامل اصلی وقوع سیلاب عظیم تیرماه سال 1390 در رودخانه سردآبرود بوده است.