فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
108 - 122
حوزههای تخصصی:
به دنبال روند شتابان شهری شدن و پیامدهای مختلف آن، مسکن و چند و چون آن به یکی از مسائل فراروی شهر و مدیریت شهری بدل شد. فقر و نابرابری و ناتوانی گروه هایی از اجتماع در تأمین مسکن مناسب و کاستی های نظام برنامه ریزی و مدیریت شهری در ایجاد زمینه های لازم جهت برخوردار شدن این گروه ها از مسکن مناسب باعث شکل گیری سکونتگاه های غیر رسمی گردید. هدف از این پژوهش تدوین سناریوهای مؤثر گسترش سکونتگاه های غیر رسمی شهر اهواز با تأکید بر کاربرد آینده پژوهی می باشد. تحقیق حاضر از نظر نوع توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف نظری- کاربردی است. برای شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر بر روند وضعیت آینده سکونت گاه های غیر رسمی در شهر اهواز، از روش پویش محیطی از طریق 30 نفر از گروه متخصصان، کارشناسان و مجریان استفاده شده است. جهت شناسایی مهم ترین عوامل تأثیر گذار از نرم افزار میک مک استفاده شده است. مهم ترین پیشران های تأثیر گذار آینده پژوهی بر چشم انداز سکونتگاه های غیر رسمی در شهر اهواز با توجه به وضع موجود با استفاده از سناریوپردازی در محیط نرم افزار Micmac مورد بررسی قرار گرفته است. از میان 44 عامل منتخب توسط خبرگان و متخصصان، تعداد 16 عامل کلیدی انتخاب شدند. پس از شناسایی مهم ترین عوامل کلیدی، به منظور تعیین مهم ترین پیشران های مؤثر بر وضعیت سکونتگاه های غیر رسمی، وضعیت های مختلفی قابل تصور است که این وضعیت های احتمالی بر چشم انداز و آینده سکونتگاه های غیر رسمی در شهر اهواز بسیار حایز اهمیت است. با توجه به وسعت ماتریس و ابعاد آن به اندازه 11× 11، پردازنده سناریوهای ترکیبی را بر اساس داده های وارد شده، تحلیل و تعداد سناریوهای زیر را گزارش داده است: 1-سناریوهای قوی (محتمل): 2 سناریو 2-سناریوهای باور کردنی (با سازگاری زیاد درونی).
ارتباط طبقه بندی شکل زمین ، کاربری اراضی و مناطق دارای پتانسیل سیل خیزی در استان بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی شکل زمین و فرآیندهای ایجاد کننده آنها، همواره مورد توجه ژئومورفولوژیست ها در سراسر دنیا بوده است. در مطالعات ژئومورفولوژی مدرن، با استفاده از مدل سازی کامپیوتری و نرم افزارهای مرتبط با نقشه، می توان شکل زمین در هر منطقه ای را استخراج کرده و طبقه بندی نمود. هدف این مطالعه طبقه بندی اشکال زمینی با استفاده از شاخص موقعیت زمین شناختی (TPI) در محیط GIS و تعیین ارتباط آن با کاربری اراضی و میزان سیلاب در استان بوشهر می باشد. برای این منظور در مقیاس های مختلف فضایی (میانگین، 10 متر، 20 متر، 30 متر، 40 متر، 50 متر، 60 متر) نقشه های شاخص موقعیت زمین شناختی و در نهایت نقشه های اشکال زمینی زمین تهیه شد. نتایج این مطالعه نشان داد که با تغییر بین مقیاس کوچک 10 متر و مقیاس بزرگ 60 متر، درصد مساحت دره های u شکل کاهش یافت از 5.64٪ به 2.61٪، و در دره ها و بریدگی های واقع بر ارتفاعات و دامنه ها درصد مساحت از 67.55٪ به 66.05٪ کاهش یافت. اما برای خط الراس های مرتفع، درصد افزایش از 0.81٪ به 2.84٪ بود و برای خط الراس های مرتفع، قله کوه درصد افزایش از 0.11٪ به 0.39٪ بود. بطوریکه با افزایش میزان همسایگی (60 متر)، شکل اصلی زمین از بین می رود و دره های باریک و زهکش ها محو می شوند. اما با کاهش میزان همسایگی (10 متر)، همه اشکال، به ویژه تپه ها، دره ها و زهکش ها، حفظ می شوند. همچنین نتایج ارتباط بین نوع لندفرم و کاربری اراضی نشان داد که در بخش های مختلف شکل زمین انواع متنوعی از کاربری اراضی دیگر مانند مراتع حفاظت شده، اگروفارستی، گردشگری و پارک های طبیعی را می توان ایجاد کرد. در نهایت، مشخص شد که می توان با استفاده از نقشه های اشکال زمینی سطوح خطر برای سیلاب ها را تعیین نمود.
تدوین چارچوبی برای شناسایی مسائل بغرنج در برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، مسائل نوین حوزه شهرسازی به دلیل پیچیدگی، عدم قطعیت و هنجارمندی، بغرنج تلقی می شوند. این در حالی است که علی رغم معرفی مفهوم مسئله بغرنج در معنای عام در طول 5 دهه گذشته، شناسایی مسائل شهری بغرنج و نحوه مواجهه با آن، در میان نظریه پردازان برنامه ریزی شهری همچنان موضوعی در کانون توجه و نیازمند مطالعه است. ازاین رو، هدف از مقاله حاضر، تدوین چارچوبی برای شناسایی مسائل بغرنج در برنامه ریزی شهری است. روش شناسی مطالعه، تحلیل تبارشناسانه است که پدیده ها را در تطور تاریخی خود بررسی کرده و جایگاه انتقادی مناسبی را برای فهم شرایط کنونی آن ها، پدید می آورد. این چنین، مفهوم مسئله شهری بغرنج در پنج مرحله شامل شناسایی، سوابق شکل گیری، کشف گفتمان ها، تحلیل گسست و نقد حال، مورد تحلیل تبارشناسی قرارگرفته است. بر اساس چارچوب پیشنهادی، مسائل شهری بغرنج در دو دسته کلی مشخصه های مسئله محور و مشخصه های راه حل محور، قابل شناسایی هستند که متعاقباً ویژگی هایی را چون نامعینی در تعریف و پیکربندی، منحصربه فردی، ارتباط متقابل و تنگاتنگ، عدم امکان تعریف راه حل قطعی، پایان ناپذیری فرآیند مواجهه و عواقب گسترده و اجتناب ناپذیر مواجهه، در برمی گیرند. درعین حال، نبود حاکمیت و متولی اصلی در مواجهه، فرصت محدود برای مواجهه و تشدید به واسطه مواجهه شوندگان، ظهور مسئله شهری فوق بغرنج را به دنبال دارد. چارچوب ارائه شده برای شناسایی مسائل بغرنج در شهرسازی، زمینه ساز تحلیل دقیق تر و متعاقباً تعریف کارآمدتر چگونگی مواجهه با آن ها برای برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری است که به علاوه، نیازمند کاربست و مداقه در پژوهش های مرتبط موضوعی و موردی آتی خواهد بود
بررسی اثرات تغییر اقلیم بر خشک سالی های استان خراسان رضوی با استفاده از شاخص SPEI(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه تغییرات مکانی-زمانی وقوع خشک سالی را در استان خراسان رضوی توسط شاخص استانداردشده بارش–تبخیر و تعرق (SPEI) ارزیابی کرده است. برای این منظور ابتدا مدل های IPSAL-CM6، MRI-ESM2-0، GFDL-ESM4 و MIROC6 از سری مدل های فاز ششم (CMIP6) در مقیاس سالانه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که GFDL-ESM4 از بین مدل های مورد بررسی دارای همبستگی بالاتری با دما و بارش داده های ایستگاهی است. پس از انتخاب مدل GFDL-ESM4 با استفاده از نرم افزار CMHyd ریزمقیاس نمایی انجام شده است و از نتایج این مدل برای محاسبه خشک سالی استفاده شد. در این تحقیق برای ریزمقیاس نمایی از روش تغییر عامل دلتا (DCF) برای بارش و دما استفاده شد. همچنین برای پیش نگری خشک سالی از سناریوی حد واسط (SSP2-4.5) استفاده شد. شدت و فراوانی خشک سالی هواشناسی در دوره تاریخی 1990 تا 2014 و دوره آینده 2026 تا 2050 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که خشک سالی در استان خراسان رضوی دارای تغییرات زیادی است؛ به طوری که بیشینه فراوانی سالانه خشک سالی در دوره تاریخی 25 درصد است و این مقدار تحت سناریوی SSP2-4.5 به 31 درصد می رسد. فراوانی و شدت خشک سالی در آینده به ویژه در طول فصول بهار و تابستان به طور قابل توجهی افزایش می یابد. از نظر جغرافیایی شدت خشک سالی در تمامی فصول در شمال و شرق استان بیشینه است.
ارزیابی پتانسیل فرسایش خاک در سطح حوضه آبریز فیروزآبادچای با استفاده از شاخص های ژئومورفیک و منطق فازی
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
178 - 185
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک جزو مهم ترین فرایندهای ژئومورفولوژیکی سطح زمین به شمار می رود که با دخالت انسان آهنگ پرشتابی به خود گرفته است. این فرایند باعث خسارت های متعدد نظیر از بین رفتن خاک های حاصلخیز، تخریب زیرساخت ها و پر شدن سدها می شود. در ارزیابی فرسایش خاک می بایست فاکتورهای متعددی به صورت ترکیبی و یکپارچه استفاده شوند. در این رابطه، در حوضه های فاقد آمار یا با آمار محدود می توان از مجموعه ای از شاخص های ژئومورفولوژیکی در ترکیب با سایر شاخص ها استفاده کرده و پتانسیل فرسایش را مورد ارزیابی قرار داد. در پژوهش حاضر پتانسیل فرسایش حوضه آبریز فیروزآبادچای واقع در استان اردبیل مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این رابطه از تعداد 13 شاخص عمدتا ژئومورفولوژیکی استفاده شد. به منظور ترکیب و روی هم گذاری لایه ها از منطق فازی در بستر سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده گردید. نتایج نشان دهنده پتانسیل بالای فرسایش خاک در سطح حوضه آبریز فیروزآباد می-باشد. عوامل متعددی در فرسایش پذیری خاک های حوضه موثرند که در این زمینه می توان به رخنمون وسیع سازندهای آبرفتی کواترنری، مارن های ژیپس دار، لاهار و خاکسترهای آتشفشانی، پوشش گیاهی ضعیف، غلبه شیب های تند، تراکم زهکشی بالا و وجود آبراهه های متعدد، مقادیر بالای عدد ناهمواری و دامنه های طولانی اشاره نمود. در پهنه هایی از حوضه مطالعاتی که چندین فاکتور موثر بر فرسایش از شرایط مساعدی برخوردارند میزان فرسایش تشدید شده است. در این رابطه، می توان به زیرحوضه های مرکزی حوضه مطالعاتی اشاره نمود که به دلیل وجود سازندهای آبرفتی و مارنی، پوشش گیاهی ضعیف، شیب زیاد، تراکم زهکشی بالا و چندین عامل دیگر جزو پهنه های بحرانی حوضه به شمار می روند.
برنامه ریزی راهبردی و الویت بندی راهبردهای توسعه طبیعت گردی پایدار در جنگل های مانگرو خمیر و قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبیعت گردی پایدار، مناسب ترین شکل گردشگری در زیست بوم های طبیعی است که می تواند منجر به حفاظت از طبیعت و بهبود در وضعیت معیشت ساکنین محلی شود. بدین ترتیب برنامه ریزی برای توسعه طبیعت گردی باید به گونه ای صورت گیرد که کمترین آسیب را در منطقه و تنوع زیستی آن به دنبال داشته باشد. در مطالعه حاضر با هدف توسعه طبیعت گردی پایدار در جنگل های مانگرو خمیر و قشم به برنامه ریزی راهبردی و اولویت بندی راهبردهای ارائه شده در این منطقه، با استفاده از مدل SWOT-PESTLE پرداخته شد. مطابق نتایج، از بین عوامل درونی و بیرونی، فرصت ها بالاترین وزن را به خود اختصاص داده اند. همچنین عوامل بیرونی (فرصت ها و تهدید ها) دارای امتیاز بیشتری نسبت به عوامل درونی (قوت ها و ضعف ها) می باشند. نسبت راهبردهای به دست آمده در هر یک از حوزه های راهبردی حاکی از آن است که راهبردهای " توسعه مشارکتی طبیعت گردی ( WO ) " با 32 درصد دارای بالاترین مقدار در بین راهبردهای مورد بررسی در این منطقه می باشد. در این راستا برنامه ریزان و مدیران باید به بهبود و ارتقاء فرصت ها و کاهش ضعف ها در این منطقه بپردازند. بر اساس اولویت بندی راهبردها، راهبرد پهنه بندی و توسعه فعالیت های تفرجی متناسب در منطقه (در حوزه SO ) دارای بالاترین اولویت و راهبرد مدیریت اثربخش زیرساخت های جاده ای و شبکه دسترسی به پسکرانه منطقه (در حوزه ST ) دارای کمترین اولویت است. بنابراین برنامه ریزی راهبردی توسعه طبیعت گردی پایدار در رویشگاه های منحصربه فرد مانگرو خمیر و قشم، ایجاب می کند تا در چارچوب طرح مدیریت، مبتنی بر زون بندی رویشگاه، خدمات اکوسیستمی آن برنامه ریزی شود و توسعه فعالیت های طبیعت گردی در این منطقه، در چارچوب محدوده های مدیریتی و حفاظتی، محور توجه و برنامه ریزی قرار گیرد.
بررسی اثرات مشاغل خانگی بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
131 - 151
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش بی بدیل مشاغل خانگی در روند توسعه اقتصادی روستاها و همچنین جوامع روستایی، تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر آن ها بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی در بین مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان سرخس به صورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 290 نفر از مددجویان کمیته امداد امام خمینی شهرستان سرخس بودند که در قالب طرح اشتغال خانگی، تسهیلات دریافت کرده اند که 201 نفر از آنها، به عنوان نمونه تحقیق، مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی آن از طریق بررسی و اعمال نظرات اساتید راهنما و مشاور و کارشناسان کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان سرخس و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ تایید شد. نتایج تحقیق نشان داد، مشاغل خانگی بر ابعاد اقتصادی و اجتماعی نمونه مورد مطالعه در سطح 99 درصد اطمینان، اثر داشتند. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که بین متغیر سطح تحصیلات و سابقه فعالیت در مشاغل خانگی با اثرات اقتصادی آن ها در جوامع روستایی، رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد، اثرات اقتصادی و اجتماعی مشاغل خانگی از دیدگاه گروه های جنسیتی و افراد شرکت کننده در دوره های آموزشی مرتبط با شغل، تفاوت معنی داری داشتند.
واکاوی نقش نشانه ها در رفتار مسیریابی کودکان 14- 10 با تأکید بر هوش هیجانی (نمونه موردی محله سجاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۴)
135 - 152
حوزههای تخصصی:
ترجیحات کودکان که شامل توجه، دریافت، پردازش و تصمیم گیری درباره پیام های دریافتی از محیط به حضور کودک در فضای شهری کمک می نماید. لذا توجه به ادراک و رفتار مسیریابی آنان جایگاه قابل توجهی در طراحی و برنامه ریزی شهری دارد. کودکان با توجه به اطلاعات دریافتی از محیط مسیریابی می نمایند و نشانه ها ازجمله ابزارهای راهنما در مسیریابی کودکان در فضای شهری است. هدف از ارائه این پژوهش، بررسی نقش نشانه ها در رفتار مسیریابی کودکان 14-10 با تأکید بر هوش هیجانی در محله سجاد است. روش مورداستفاده در پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ماهیت پیمایشی است، در این راستا به منظور گردآوری داده ها از مشاهدات میدانی، پرسشنامه و بازدید از سایت استفاده شده است. حجم جامعه آماری 1310 نفر است که با روش نمونه گیری تصادفی و استفاده از فرمول کوکران در محدوده 297 نفر محاسبه شده است. تحلیل داده ها و ارزیابی تأثیر نشانه در فرآیند مسیریابی با تأکید بر هوش هیجانی با استفاده از تحلیل های آماری شامل تحلیل واریانس یک سویه (آنوا)، آزمون تی وابسته و آزمون کولموگروف اسمیرنوف متغیرها تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که کودکان 12-10سال در فرآیند مسیریابی به اندازه و فرم ابنیه توجه می نمایند و کودکان14-12سال به ویژگی های تضاد، برجستگی و منحصر به فردی ابنیه نیز توجه می نمایند. همچنین کودکانی که هوش هیجانی بالاتری نسبت به سایر کودکان دیگر دارند، در فرآیند مسیریابی تمرکز قابل توجهی به نشانه ها دارند. کودکانی که سن کمتری دارند هوش هیجانی نسبتاً ضعیفی نسبت به کودکان بزرگ تر از خود دارند و کمتر در مسیریابی از ویژگی های ظاهری نشانه ها استفاده می کنند.
مفهوم سازی فراگیری اجتماعی مرتبط با پیاده روی، تلاشی در دستیابی به شهرهای انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه ناموزون فرم شهری در سالیان اخیر سبب تشدید مخاطرات عمده ای از جمله کاهش قابلیت پیاده روی گردیده است. کاهش قابلیت پیاده روی نه تنها ریشه در محیط انسان ساخت دارد، بلکه بصورت ساختاری دلایل غیرفیزیکی و از جمله زمینه های اجتماعی داشته که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. از طرف دیگر، غالب برنامه ریزی های شهری برای افراد پیاده، برای استفاده تمامی گروه های جامعه نبوده، به گونه ای که عدم امکان بهره گیری از خدمات و تسهیلات شهری برای همگان، منجر به تقویت طرد اجتماعی گردیده است. این پژوهش از نظر هدف و نوع آن، از نوع تحقیقات کاربردی است. از نظر روش، پژوهش کمی و توصیفی-تحلیلی است. در این مقاله با استفاده از روش دلفی دومرحله ای و نظرخواهی خبرگان، ابعاد و عوامل اجتماعی مرتبط با پیاده روی شناسایی و پس از آن میزان اثرگذاری هر عامل بر فراگیری اجتماعی با استفاده از تحلیل های آماری در نرم افزار SPSS تعیین شده است (n=28). مطابق با آزمون فریدمن، در بعد اجتماعی پیاده مداری، تمایلات افراد و نگرش های افراد با ضرایب رتبه ای 7.71 و 6.74 دارای درجه اهمیت بالایی هستند. همچنین، دسترسی فراگیر، برابری و شمول و تحرک-پذیری و حضور با ضرایب رتبه ای 4.40 و 4.36 و 4.30 از درجه اهمیت بالایی برخوردار بوده اند (05/.>p). با این وصف، مفهوم فراگیری اجتماعی مرتبط با پیاده روی به عنوان مفهومی نوین در دستیابی به شهرهای انسانی معرفی شده است.نتایج تحقیق نشان می دهد، توجه به تمایلات و نگرش های افراد می تواند اثرات مثبتی در بهبود دسترسی فراگیر، تحرک پذیری، حق انتخاب، تعامل و مشارکت شهروندان و در نهایت، دستیابی به WRSI قلمداد گردد. در زمینه فراگیری اجتماعی، توجه به دسترسی فراگیر و برابری و شمول در طرح های توسعه شهری از درجه اهمیت بالاتری برخوردار است. نتایج تحقیق نشان می دهد، توجه به زمینه های اجتماعی انتخاب شیوه پیاده روی بتواند بواسطه تشویق تمامی گروه ها و افراد به حضور فعال در جامعه و تقویت مشارکت و تعاملات شهروندی، محرک فراگیری اجتماعی محسوب شود.
واکاوی تأثیر ارزش های محیط زیستی بر قصد خرید محصولات سبز با میانجی گری نگرانی های محیط زیستی و تعدیل گری اعتماد سبز (مورد مطالعه: مصرف کنندگان مواد غذایی سبز در شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش های محیط زیستی از عوامل کلیدی تأثیرگذار بر قصد خرید مصرف کنندگان و افزایش تمایل مصرف کنندگان به خرید محصولات سبز است که این امر برای توسعه پایدار محیط زیست حیاتی می باشد. در این راستا هدف از پژوهش حاضر واکاوی تأثیر ارزش های محیط زیستی بر قصد خرید محصولات سبز با میانجی گری نگرانی های محیط زیستی و تعدیل گری اعتماد سبز در بین مصرف کنندگان مواد غذایی سبز در شهر تبریز بوده است. این پژوهش ازنظر روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بوده و ازنظر روش گردآوری داده ها از نوع روش پیمایشی به شمار می رود. جامعه آماری این پژوهش مصرف کنندگان مواد غذایی سبز در شهر تبریز بوده که با توجه به نامحدود بودن حجم جامعه آماری، بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه معادل 384 نفر برآورد شد. پرسش نامه ها توسط مصرف کنندگان مواد غذایی سبز تکمیل شد و درنهایت 384 پرسش نامه استاندارد بر اساس طیف لیکرت جمع آوری گردیده و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. افزون بر این، داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و بسته نرم افزاری SMART-PLS2 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که ارزش های زیست محیطی بر قصد خرید محصولات سبز و نگرانی های محیط زیستی، تأثیر مثبت و معناداری دارد. افزون بر این، نگرانی های محیط زیستی بر قصد خرید محصولات سبز تأثیر مثبت و معناداری دارند. نگرانی های محیط زیستی رابطه بین ارزش های محیط زیستی و قصد خرید محصولات سبز را میانجی گری می کند و نهایتاً اعتماد سبز رابطه بین نگرانی های محیط زیستی مصرف کنندگان و قصد خرید محصولات سبز را تعدیل می کند.
تحلیل تأثیر تغییر اقلیم بر تحولات فضایی - مکانی جمعیت در ایران (نمونه موردی: شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیامدهای مختلف تغییراقلیم،به سرعت در حال افزایش است. طبق نظر محققان، این پدیده بیش ترین اثر خود را بر روی کشورهای درحال توسعه خواهد گذاشت؛ چراکه این کشورها دارای امکانات و توانایی کمتری در جهت انطباق با پدیده تغییر اقلیم هستند. امروزه عدم شناخت صحیح از پدیده تغییر اقلیم و پیامدهای آن بر بخش های مختلف در ایران، باعث بروز چالش های مختلفی برای شهروندان، مدیران و برنامه ریزان شده است، از جمله این چالش ها می توان به زوال کشاورزی، خشکسالی و سیل، فقر و همچنین افزایش مهاجرت ها اشاره کرد؛ بنابراین هدف از این پژوهش بررسی تأثیرات تغییر اقلیم بر تحولات فضایی- مکانی جمعیت در ایران است؛ همچنین در گام دوم نیز به مطالعه تفصیلی تر محدوده تحقیق یعنی مهاجران اقلیمی ساکن در کلانشهر کرج پرداخته شده است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و ماهیت آن علی (پس رویدادی) و از نظر رویکرد قیاسی-استقرایی است. همچنین از منظر زمان مقطعی است و بازه زمانی 2016-1996 را در برمی گیرد. جهت جمع آوری اطلاعات و داده های موردنیاز از بررسی های اسنادی، کتابخانه ای و پرسش نامه استفاده شده است. یافته های پژوهش که محصول تحلیل داده ها و تهیه نقشه همچنین 400 پرسش نامه پاسخ داده شده در 8 منطقه شهر کرج است، نشان می دهد که علت بیش از 10 درصد از مهاجرت ها به کرج، پدیده تغییر اقلیم بوده است. شهر کرج از 9 استان کشور مهاجران اقلیمی داشته که بیش ترین آن یعنی حدود 30 درصد، از استان خوزستان بوده است. همچنین بیش ترین تعداد مهاجران اقلیمی در دو منطقه 2 و 5 کلان شهر کرج اقامت دارند. بر اساس نتایج این پژوهش، علت ورود 6/45 درصد از مهاجران به شهر کرج، ارزان بودن مسکن در شهر کرج نسبت به تهران، یافتن شغل در تهران و همچنین نزدیکی این شهر به پایتخت بوده است. در واقع با سکونت در شهر کرج، مهاجران می توانند به امکانات آموزشی (دانشگاه ها و مراکز آموزشی) و خدمات بهتر درمانی و پزشکی در شهر کرج و تهران دسترسی داشته باشند. همچنین 30 درصد از مهاجران شهر کرج نیز دلایل شغلی را دلیل مهاجرت به کرج عنوان کرده اند.
آشکارسازی تفاوت های دمایی ناشی از تغییرات کاربری شهری و حومه (مورد مطالعه: شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
217 - 242
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی شهرستان ارومیه و ارتباط آن با دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست طی دوره 1990 تا 2019 نگاشته شد. بدین منظور کاربری های اراضی شهرستان با استفاده از 50 موقعیت نمونه زمینی حاصل از ترکیب مرئی تصاویر لندست با به کارگیری الگوریتم طبقه بندی نظارت شده در محیط GIS طبقه بندی و تحلیل گردید. نتایج نشان داد اراضی شهری با تغییرات چشمگیری روبرو بوده است. بررسی دمای سطحی کاربری های مختلف با استفاده از الگوریتم دمای درخشندگی نشان داد اراضی فاقد پوشش گیاهی با 5/33 درجه سلسیوس بالاترین دما را داشته اند؛ درحالی که کمترین میانگین دما با 4/25 درجه سلسیوس مربوط به کاربری باغات بوده است. از لحاظ تغییرپذیری دما، پهنه باغات با 5/7 درجه سلسیوس متغیرترین میانگین فضایی دما را داشته اند؛ درحالی که پهنه کشاورزی آبی با 2.1 درجه سلسیوس کمترین میزان انحراف معیار فضایی دما را داشته اند. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی بین تفاوت دمایی و تغییرات کاربری اراضی نشان داد ضریب همبستگی بین تغییرات دمایی و تغییرات پهنه های شهری برابر 86/0 و در پهنه کشاورزی آبی برابر 82/0 بوده است. کاربری باغات، اراضی بایر و پهنه باتلاقی نیز همبستگی بین تغییرات دوره ای کاربری اراضی و تغییرات دما بیش از 8/0 بوده است و در سطح اطمینان 95/0 معنی دار هستند؛ اما در سطح پهنه های مراتع، کشاورزی دیم و پهنه آبی، همبستگی یا ارتباط معنی داری در سطح اطمینان مذکور مشاهده نگردید.
نهادینه سازی کاربست رویکرد شبکه منطقه ای در برنامه ریزی توسعه مورد مطالعه: طرح آبادانی و پیشرفت منظومه روستایی طارم در استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش فضا و ژئوماتیک (برنامه ریزی و آمایش فضا سابق) دوره ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۵)
22 - 45
حوزههای تخصصی:
رویکرد شبکه منطقه ای تلاش دارد تا با تقویت پیوندهای روستایی- شهری، بستر توسعه یکپارچه روستایی-شهری را فراهم سازد. علیرغم پیشنیه مطالعاتی غنی و تجربیات طرح های اجرایی متعدد، کاربست رویکرد شبکه منطق ه ای در کشور در عمل دچار مسائل و چالش هایی شده است. تحقیق حاضر با بهره گیری از مدل کیو و با تمرکز بر طرح پیشرفت و آبادانی منظومه روستایی طارم در استان زنجان، به بررسی الزامات و اولویت های رویکرد شبکه منطقه ای در برنامه ریزی توسعه کشور از دیدگاه خبرگان، مسئولین، کارشناسان دستگاه های اجرایی، مشاوران و تسهیل گران طرح پرداخته است. بدین منظور ابتدا فضای گفتمان الزامات تاثیرگذار در تحقق رویکرد شبکه منطقه ای از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و برررسی منابع استخراج و پس از پالایش اولیه در ۳۱ عامل کلیدی در غالب 6 بُعد محیطی-اکولوژیک، ساختاری – نهادی، آموزشی، اقتصادی، کالبدی –فضایی و اجتماعی دسته بندی شد. سپس 25 نفر از خبرگان و کنشگران کلیدی طرح به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و گویه های استخراج شده را با بهره گیری از جدول کیو اولویت بندی کردند. داده های جمع آوری شده در نرم افزار KADE و با روش تحلیل مولفه های اصلی PCA و چرخش واریماکس مورد تحلیل قرار گرفتند. بر اساس یافته های تحقیق می توان مطرح کرد که چهار نوع دیدگاه در خصوص الزامات و اولویت های کلیدی در تحقق رویکرد شبکه منطقه ای وجود دارد که به ترتیب شامل: ارتقای جایگاه و اهمیت روستا در برنامه ریزی توسعه، تغییر رویکرد به برنامه شبکه ای در برنامه ریزی توسعه روستایی و تقویت ساختار اجرایی آن، هدایت منابع مالی اشتغال زایی به اولویت های رویکرد شبکه ای و در نهایت تقویت هماهنگی و هم افزایی دستگاه های اجرای هستند. از سوی دیگر، ظرفیت سازی و توانمند سازی جوامع محلی در هر چهار دیدگاه مورد توافق و تاکید بوده است.
بررسی عناصر اقلیمی موثر بر فعالیت تپه های ماسه ای و تحلیل حساسیت آن با استفاده از شاخص لنکستر (منطقه مورد مطالعه؛ ایرانشهر، استان سیستان وبلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده طوفان گردوغبار و به تبع آن حرکت ماسه های روان به عنوان یکی از مولفه های اقلیمی در مناطق خشک و نیمه خشک، از مهمترین مشکلات زیست محیطی این مناطق محسوب می شود. تپه های ماسه ای از حساس ترین عوارض طبیعی زمین هستند که متاثر از فرسایش بادی می باشند و میزان فعالیت آن ها تحت تاثیر عوامل متعدد اقلیمی می باشد. ازآنجا که پدیده حرکت ماسه های روان به عنوان یکی از فرآیندهای مهم تخریب سرزمین و یک چالش جدی در استان سیستان و بلوچستان به شمار می رود و عوامل اقلیمی نیز در این پدیده نقش بسزایی دارند؛ ازاین رو بررسی و شناخت این عوامل از جنبه تأثیر آنها بر بروز و تشدید تحرک پذیری ماسه های روان برای جلوگیری از تشدید بحران های زیست محیطی یک ضرورت انکار ناپذیراست. لذا در این تحقیق میزان فعالیت تپه های ماسه ای بر اساس شاخص لنکستر در شهرستان ایرانشهر در استان سیستان و بلوچستان مورد بررسی قرار گرفت. هدف این مطالعه بررسی تاثیر شرایط اقلیمی بر میزان تحرک پذیری ماسه های روان شهرستان ایرانشهر می باشد. به این منظور از داده های ساعتی مربوط به رویداد باد در دوره آماری 15 سال (2017-2003) و داده های مربوط به بارندگی و دما در دوره آماری استفاده گردید. همچنین به منظور تحلیل و بررسی رژیم باد و وقوع طوفان گردوغبار از شاخص DSI استفاده شد. در نهایت پیش بینی اثرات تغییر احتمالی عناصر اقلیمی بر تحرک پذیری ماسه های روان انجام گرفت. نتایج همبستگی ها نشان داد رابطه شاخص لنکستر با مقدار بارندگی سالانه، باد و شاخص خشکی معنی دار بوده است. نتایج تحلیل حساسیت نیز نشان داد که در صورت افزایش فراوانی بادهای فرساینده و تبخیر و تعرق پتانسیل به مقدار 30 درصد، فعالیت تپه های ماسه ای در ایستگاه ایرانشهر به ترتیب 25 و 23 درصد افزایش یافته، از طرفی با افزایش 30 درصدی مقدار بارندگی فعالیت تپه های ماسه ای 30 درصد کاهش پیدا کرده است. با توجه به وضعیت تپه های ماسه ای که در وضعیت فعال و کاملاً فعال قرار
ارزیابی پتانسیل محلات شهری جهت توسعه درونی با استفاده از مدل فازی (نمونه موردی: شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
45 - 70
حوزههای تخصصی:
در پی رشد سریع جمعیّت و ظهور تحولات جدید شهرنشینی در جهان، شاهد گسترش الگوهای توسعهی شهری همانند گسترش افقی و پراکنده رویی هستیم که باعث شکل گیری حومه ها، تخریب اراضی کشاورزی و باغی و به فراموشی سپرده شدن بافتهای میانی و تهی شدن آن ها از درون شده است. این امر لزوم به کارگیری ظرفیت ها و پتانسیل های درونی و میانی شهر را ضروری مینماید. از این رو هدف این پژوهش، شناسایی و بررسی ظرفیت ها و پتانسیلهای توسعه درونی در شهر بناب می باشد. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی - تحلیلی است و شیوه جمع آوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی می باشد. در این پژوهش، با 11 معیار تأثیرگذار شامل اراضی بایر، تراکم خالص جمعیّت، تراکم ناخالص جمعیّت، تراکم ساختمانی، سطح اشغال کاربری ها، مصالح ساختمانی، کیفیت بنا، بافت فرسوده، اندازه قطعات و دانه بندی، تعداد طبقات و شیب جهت توسعه درونزای محلات شهر بناب مورد بررسی قرار گرفت. پس از تولید لایه های GIS مرتبط با شاخص ها و معیارها و فازی سازی آن ها، با هم پوشانی لایه ها بهترین محله ها از شهر جهت توسعه درونی انتخاب شدند. سپس با بهره گیری از نظرات کارشناسان و با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) این معیارها وزن دهی شدند و در مرحله بعد با استفاده از نرم افزار ArcGIS نقشه توسعه درونی منطقه مورد مطالعه تولید و میزان قابلیت محلات جهت توسعه مشخص گردید. در پایان دو نقشه نهایی برای پتانسیل توسعه درونی به دست آمد و مقایسه شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که محلات 11 و 13 در اولویت اول توسعه و محلات 4،5،6 در اولویت دوم توسعه قرار دارند. محلات 7،8،10 کمترین ظرفیت توسعه را دارند.
بررسی و تحلیل مؤلفه های شکل دهنده سرزندگی شهری، مورد مطالعه: پیاده راه بوعلی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
165 - 184
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر به دنبال گسترش بی رویه شهر ها و اهمیت روز افزون اتومبیل، نقش عابر پیاده در فضا های شهری کمتر شده که این امر سبب ایجاد محیط های کسل کننده در شهر ها و کاهش سرزندگی فضا های شهری شده است. هدف از این پژوهش تحلیلی بر نقش پیاده راه بوعلی در سرزندگی شهری در شهر همدان می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری، شهروندان 10 سال به بالا در شهر همدان که بر اساس سرشماری نفوس و مسکن 1395تعداد 653 هزار نفر است و با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. متغیر های سرزندگی شهری شامل چهار مؤلفه اجتماعی-فرهنگی، کالبدی– عملکردی، زیست محیطی و زیبایی شناختی است. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار spss انجام گرفت و از آزمون فریدمن و برای بررسی روابط از مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد وضعیت شاخص های سرزندگی شهری در پیاده راه مورد مطالعه مطلوب است. همچنین نتایج آزمون فریدمن و اولویت بندی شاخص ها مشخص نمود که آسایش اقلیمی بیشترین اولویت را در بررسی سرزندگی فضایی شهری در پیاده رو بوعلی شهر همدان داشته است.
ارزیابی ابعاد تاب آوری کالبدی- فضایی بافت های شهری در شرایط بحران (مطالعه موردی: مناطق 2 و 12 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر رویکردهای برنامه ریزی و مدیریت در مقابل انواع مخاطرات و بحران های طبیعی و انسانی به نحو بارزی از کاهش آسیب پذیری به سمت ایجاد و ارتقای تاب آوری تغییر یافته است. در این پژوهش ابعاد و عوامل اجتماعی، کالبدی و فضایی مؤثر بر تاب آوری بافت های شهری در شرایط بحران در سطح منطقه 2 و 12 به عنوان مناطق با ریسک بالا بررسی می شود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و در زمره تحقیقات کاربردی است که رویکرد کیفی انجام گرفته است. به منظور تحلیل ابعاد تاب آوری، ابتدا به بررسی و تجزیه و تحلیل 33 شاخص مطالعاتی مستخرج از مبانی نظری مبتنی بر پرسشنامه محقق ساخته و با استفاده از تکنیک دلفی و روش پیمایش پرداخته شد. متغیرهای این پژوهش شامل 3 بعد تاب آوری کالبدی، فضایی و اجتماعی است.. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش توصیفی تحلیل های آماری از قبیل فراوانی، درصدها، حداکثر و حداقل، میانگین و انحراف معیار استفاده گردیده است. در بخش استنباطی، با کمک تحلیل های آماری مورد نیاز از آزمون T-Test تک نمونه ای و فریدمن استفاده شد. به طوریکه در بین ابعاد 3گانه تاب آوری، بعد کالبدی فضایی (با 74.19 درصد فاصله از حد بهینه) و سپس بعد اجتماعی (با 68.52 درصد فاصله از حد بهینه) در وضعیت مناسبی دارد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل منطقه ۱۲ نشان می دهد که بالاترین سطح بعد فضایی (با میانگین 10.97)، بعد اجتماعی (با میانگین 8.84) بوده است؛ همچنین در تحلیل ابعاد 3گانه، بعد اجتماعی در خوشه محرک، بعد فضایی در خوشه پیوندی و بعد کالبدی در خوشه وابسته قرار گرفته اند.
ارزیابی و پهنه بندی پتانسیل فرسایش خاک با استفاده از شاخص های ژئومورفومتری و رویکرد فازی در حوضه خیاوچای مشگین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: فرسایش به عنوان یکی از مهم ترین فرایندهای ژئومورفولوژیک، به دلیل خسارات قابل توجه مخصوصاً تخریب اراضی، کاهش حاصل خیزی و اثرات محیط زیستی بر اکوسیستم های آبی به عنوان یک مخاطره محیطی نیز مطرح است. در پژوهش حاضر پتانسیل فرسایش خاک در حوزه خیاوچای مشگین شهر با استفاده از شاخص های ژئومورفومتری و رویکرد فازی پهنه بندی شده است.روش و داده: متغیرهای مورد استفاده در ارزیابی وضعیت فرسایش شامل شیب، جهت، انحنای سطح، طول دامنه، ضریب ناهمواری ملتون، توان آبراهه، تراکم زهکشی، شاخص رطوبت توپوگرافی، فاصله از آبراهه، پوشش گیاهی، بارش و سازندهای زمین شناسی بوده است. پس از تهیه لایه های اطلاعاتی، با توجه به نقش و میزان اثرگذاری در فرسایش با استفاده از توابع مختلف فازی ساز همسان شدند. در ادامه ترکیب و روی هم گذاری شاخص ها با عملگر گامای فازی در بستر GIS انجام شده است.یافته ها: نتایج نشان داد که حدود ۸/۴ درصد مساحت منطقه مورد مطالعه در کلاس با پتانسیل فرسایشی بسیار زیاد و حدود ۱۸/۷ درصد آن در کلاس با پتانسیل فرسایش زیاد واقع شده اند که در قست های میانی حوضه توزیع شده اند. دلایل شرایط مساعد فرسایش پذیری این پهنه ها را می توان با وجود سازندهای زمین شناسی فرسایش پذیر، شیب زیاد، تراکم زهکشی بالا توجیه نمود. علاوه بر این، غالبیت جهت های شیب جنوبی و غربی، طول بیش تر دامنه ها و ضعف پوشش گیاهی از دیگر عوامل مؤثر بر پتانسیل بالای فرسایش در مناطقی با فرسایش بالا است. نتیجه گیری: شاخص های مورد استفاده در این پژوهش، منعکس کننده وضعیت ژئومورفولوژیکی و هیدرولوژیکی منطقه مورد مطالعه است. تهیه نقشه های پتانسیل فرسایش گامی اساسی در راستای مدیریت و کاهش اثرات فرسایش محسوب می شود. نقشه فرسایش تهیه شده می تواند مبنای اولویت بندی مناطق از نظر اقدامات مدیریتی باشد.نوآوری، کاربرد نتایج: در این تحقیق از ترکیبی از شاخص های ژئومورفومتریک و رویکرد فازی برای ارزیابی دقیق پتانسیل فرسایش خاک استفاده شده است. کاربرد عملی یافته های مطالعه حاضر در راستای اولویت بندی مؤثر مناطق برای اجرای اقدامات کاهش فرسایش و حفاظت خاک در مدیریت اراضی است.
آینده نگاری و شناسایی سناریوهای بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری (مورد مطالعه: بافت تاریخی شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد شتابان و گسترش بی برنامه شهرها در دوره های مختلف، باعث پدید آمدن فضاهایی در شهرها شده است که از حیات اجتماعی و اقتصادی جا مانده اند و دچار بی قوارگی، نابسامانی کالبدی و افول حیات شهری هستند. یکی از عوامل اصلی پدید آمدن چنین فضاهایی که از آن ها به عنوان بافت های ناکارآمد یاد می شود، گسترش بی برنامه شهرها و عدم وجود برنامه ریزی و چشم انداز برای رشد و توسعه شهر در آینده بوده است. بنابراین در تحقیق حاضر، تلاش شده به کمک دانش آینده پژوهی و یکی از مهم ترین ابزارهای آن یعنی برنامه ریز بر پایه سناریو، به شناسایی پیشران های کلیدی بازآفرینی شهری و همچنین سناریوهای مختلف پیش روی بافت تاریخی شهر کرمان پرداخته شود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی، از نظر ماهیت، بر اساس روش های جدید آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی است. جمع آوری داده ها و اطلاعات به روش پیمایشی و تجزیه و تحلیل ماتریس تأثیرات متقاطع با استفاده از نرم افزارهای میک مک (MicMac) و سناریوویزارد (Scenario Wizard) انجام شده است. بر اساس یافته های تحقیق از 41 شاخص موردبررسی، 9 شاخص به عنوان پیشران های کلیدی بازآفرینی بافت تاریخی شهر کرمان شناسایی شدند. حفظ اصالت طرح و اثر، تنوع عملکردی و ایجاد سرزندگی، استفاده مجدد از ابنیه و معاصرسازی، پرداخت یارانه و تسهیلات بانکی، مشارکت مردم و بخش خصوصی، نقش فرهنگ و صنایع فرهنگی، ایجاد ابزارهای حقوقی و قانونی، ایجاد مدیریت یکپارچه بافت تاریخی و الگوی جامع برنامه ریز و مدیریت بازآفرینی به عنوان عوامل کلیدی و پیشران های بازآفرینی بافت تاریخی شهر کرمان شناسایی شدند. همچنین نتایج بخش سناریونگاری تحقیق نشان دهنده 4 سناریو با سازگاری بالا یا محتمل برای آینده بافت تاریخی شهر کرمان است. سناریو اول کاملاً مطلوب، سناریو دوم نیمه مطلوب، سناریو سوم بحرانی و سناریو چهارم آینده کاملاً بحرانی را برای بازآفرینی بافت تاریخی شهر کرمان ارزیابی می کند. با توجه به شناختی که از پیشران های کلیدی و سناریوهای پیش روی بازآفرینی بافت تاریخی شهر کرمان به دست آمد، می توان با برنامه ریزی آینده نگر و توجه به عوامل کلیدی و لایه های پنهان در حوزه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، عملکردی، فرهنگی و نهادی - مدیریتی، ضمن برخورد با ابعاد مختلف ناپایداری و فرسودگی، چرخه افت و زوال را معکوس نموده و فرصتی جدید برای احیا و بازآفرینی بافت تاریخی شهری کرمان فراهم گردد.
بررسی عوامل مؤثر بر تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی بعد از رخداد سیلاب (مورد مطالعه: شهرستان بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه پایدار فضا دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
151 - 172
حوزههای تخصصی:
شناخت مسائل و مشکلات روستاها و ارائه راهکارهای منطقی برای آن از اقدامات اساسی جهت توسعه پایدار روستایی است. امروزه نواحی روستایی برای توسعه پایدار با مشکلات و موانع بسیاری مواجه است که مخاطره سیل یکی از آنها است. برای کاهش اثرات این رخداد، رویکرد تاب آوری مطرح شده است. هدف پژوهش تبیین تاب آوری کالبدی مسکن مناطق روستایی با تأکید بر مخاطره سیلاب با به کارگیری معادلات ساختاری است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی-تحلیلی بر پایه پیمایش میدانی است. سازه تاب آوری کالبدی مسکن در 5 مولفه تاب آوری مکانی، قانونی، سازه ای، کارکردی و تصویر ذهنی، به کمک 33 شاخص در طیف لیکرت کمی شد. پس از مطالعات اکتشافی اولیه 9 روستا در سطح شهرستان با بیشترین آسیب پذیری در مواجهه با سیل شناسایی و به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفت. این روستاها در زمان انجام پژوهش در سال 1401 دارای 2590 واحد مسکونی بودند که با به کارگیری فرمول کوکران 127 واحد به عنوان نمونه تعیین و به کمک سرپرستان خانوار ساکن در آنها، ابزار پژوهش تکمیل گردید. پایایی کل پرسشنامه برابر 812/0 است. نتایج نشان می دهد که اعتبار اندازه گیری شده هر پنج مدل اندازه گیری بر تاب آوری کالبدی مساکن و نیز مدل پنج عاملی مرتبه دوم برای بررسی تاب آوری کالبدی مساکن قابل قبول بوده است. در پایان شاخص تاب آوری سازه ای به میزان 69/0، شاخص تاب آوری قانونی به میزان 49/0، شاخص تاب آوری مکانی به میزان 44/0، شاخص تاب آوری کارکردی (32/0) و شاخص تاب آوری ذهنی با کمترین تأثیر به میزان 26/0 بر تاب آوری کالبدی مساکن تأثیر داشته است. همچنین ضریب تأثیر به دست آمده بین تاب آوری کالبدی مساکن و متغیر سیلاب 78/0- می باشد که نشان از شدت رابطه غیر مستقیم سیلاب بر تاب آوری کالبدی مساکن دارد.