فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش و جایگاه حقوق بین الملل در پیشگیری از بلایای طبیعی بود. بلایای طبیعی همزاد تاریخ زندگی اجتماعی بشر و طبیعیت به شمار می روند. روش این مقاله توصیفی - تحلیلی است که در آن سعی خواهد شد با استفاده از منابع و متون حقوقی موجود و نیز مقالات علمی پژوهش انجام گرفته در مورد موضوع به تحلیل و تبیین مسئله مورد نظر پژوهش پرداخته شود. پیشگیری از بلایای طبیعی رابطه مستقیم با جان انسان ها دارد. به عبارت دیگر تقویت و ارتقای سطح پیشگیری و نقش و جایگاه حقوق بین الملل باعث افزایش ارزش به کرامت و جان انسان ها می باشد. امنیت جان انسان از جایگاه و منزلت والایی برخوردار است. آیات الهی بر اصل کرامت و ارزش والای جان انسان بر حفظ و حریم او و امنیت جانی فردی و اجتماعی افراد در حوزه های فردی و اجتماعی تاکید دارد. خداوند در قرآن انسان را در موارد متعددی اشرف مخلوقات می داند. حق حیات و امنیت جانی از بدیهی ترین و واضح ترین حقوق افراد جامعه می باشد. زیرا احترام به کرامت انسان و رعایت حقوق او از وظایف اصلی دولت هاست. در صحنه بین المللی در متن اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب دهم دسامبر سال 1948 در ماده سه اعلام می دارد: هرکس حق زندگی، آزادی و امنیت شخصی دارد. در ماده ششم میثاق حقوق مدنی وسیاسی مصوب سال 1966 ، ماده دوم کنوانسیون اروپایی حقوق مدنی و سیاسی و ماده چهارم میثاق آمریکایی حقوق بشر حق زندگی یکی از
تحلیل و ارزیابی شاخص های شهر سالم از دیدگاه شهروندان (مطالعه موردی: شهر ساحلی بوشهر)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
27 - 39
حوزههای تخصصی:
امروزه بحران شهرسازی در اکثر نقاط دنیا ابعاد گسترده تری یافته است. پدید آمدن چنین وضعیتی ناشی از شرایط کلی جوامع در عصر حاضر می باشد. در دهه های اخیر رشد جمعیت شهری با مهاجرت زیاد مردم به شهرها افزایش شدیدی داشته است. محیط شهری که تعیین کننده سلامت و تندرستی شهرنشینان است دچار بحران شده است. مطالعه حاضر به بررسی وضعیت شاخصهای شهر سالم درشهربوشهر یکی از شهرهای ساحلی ایران پرداخته است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و داده ها به روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری شده است. جامعه آماری پژوهش 72 نفر از شامل کارشناسان، خبرگان و مدیران شهری شهر ساحلی بوشهر بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور تعیین روایی، پرسشنامه در اختیار خبرگان و کارشناسان قرار گرفت و برخی گویه ها با نظر ایشان اصلاح و روایی محتوایی آن تائید گردید. پایایی ابزار تحقیق، (پرسشنامه) با نرم افزار SPSS مورد ارزیابی قرار گرفت و آزمون آلفای کرونباخ معادل 83/0 به دست آمد؛ این مقدار برای ابزار تحقیق مناسب است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی انجام گرفت. نتایج پژوهش حاضر، بیانگر این بود که، در مجموع، نتایج نشان داد که: 1) مؤلفه سلامت با ضریب (76.280)؛ 2) مؤلفه بهداشت عمومی با ضریب (266/129)؛ 3) مؤلفه آسایش با ضریب (107.346)؛ 4) مؤلفه امنیت با ضریب (111.160) و 5) مؤلفه زیبایی با ضریب (116.466)، معنادار است. میانگین محاسبه شده نمره آزمودنی ها در فاصله اطمینان 95 درصدی آزمون t و در حد بالای آن قرار دارد؛ و بیانگر آن است که، سلامت شهری در شهر ساحلی بوشهر در وضعیت مطلوب و مناسب قرار دارد.
واکاوی اثرگداری پاندمی کرونا بر صنعت گردشگری در اقتصاد شهری با رویکرد محیط زیست شهری (مطالعه موردی: شهر اردبیل)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
439 - 452
حوزههای تخصصی:
شهرها نیز به عنوان مراکز جذب جمعیت با مسائل و مشکلات متعدد و مختلف زیست محیطی مانند آلودگی هوا، صدا، تولید زباله، آلودگی آب ها و... روبرو هستند که این امر خود منجر به افزایش شدت فشارهای وارده بر محیط زیست و درنتیجه بروز انواع آلودگی های زیست محیطی شده است. در حالی که امروزه صنعت گردشگری، جایگاه خاصی در اقتصاد کشورها پیدا کرده است و در ارتقای ساختار اقتصادی اجتماعی و فرهنگی کشورها، به خصوص در کشورهای رو به توسعه، نقش فعال و مؤثری ایفا می کند. در این پژوهش حاضر با هدف تحلیل واکاوی اثرگداری پاندمی کرونا بر صنعت گردشگری دراقتصاد شهری با رویکرد محیط زیست شهری (مطالعه موردی: شهر اردبیل) می باشد. این پژوهش ازنظر نوع کاربردی و ازنظر ماهیت انجام، توصیفی – تحلیلی و برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای - میدانی و. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات و داده های spas با آزمون تی تک نمونه ای و از روش های آماری استنباطی استفاده شده است. یافته های تحقیق با استفاده از آزمون حاکی از آن است. که آزمون تی تک نمونه ای با درجه آزادی 353 و سطح معناداری در مقایسه با سطح معناداری 05/0 پایین است. و در شاخص های اقتصادی و جهت سرمایه گذاری ها ، نگرش مردم نسبت به گردشگری، زیر ساختی-کالبدی و زیست محیطی، اضطراب ناشی از پاندمی کرونا اختلاف میانگین بدست آمده است بنابراین می توان گفت واکاوی اثرگذاری پاندمی کرونا بر صنعت گردشگری دراقتصاد شهری با رویکرد محیط زسست شهری در شهر اردبیل تاثیری بسیاری داشته است.
تحلیل فضایی عرصه های مد در فضاهای شهری؛ (مورد پژوهی: آرایشگاه های زنانه در منطقه 9 شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
65 - 86
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوعات گوناگونی فضای شهرها را متاثر از خود کرده است. مُد و ابعاد مکانی آن ازجمله این مسائل است. دراین راستا مطالعه حاضر برآن است تا نحوه شیوع و الگوی انتشار آرایشگاه های زنانه(بعنوان یکی ازمصادیق مد)را در منطقه۹شهرمشهد مورد بررسی قرار دهد. مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی، جامعه آماری کلیه آرایشگاه های منطقه۹(شامل۱۲۳۷ آرایشگاه)و متغیرهای تحقیق نیز شامل موقعیت مطلق و نسبی، سال تاسیس ومدت زمان فعالیت هر آرایشگاه(بر حسب موقعیت جغرافیایی)، جمعیت محدوده و قیمت زمین-اجاره بوده است. در گام اول ازطریق مطالعات اسنادی، مفاهیم و نظریات مربوط به انتشار فضایی جمع آوری ومدل مفهومی تحقیق تدوین گردید. در گام بعد ضمن جمع آوری اطلاعات یکایک آرایشگاه ها، اقدام به تشکیل پایگاه اطلاعات مکانی درمحیطARC-GISگردید. در این پایگاه موقعیت کلیه آرایشگاه ها بر روی نقشه شهر مشهد مشخص شد. همچنین با بهره گیری از لایه های جمعیت و فضایی سازی قیمت زمین-اجاره واستفاده از مدل های تحلیل فضایی(نظیر مکعب زمانی-فضایی، نقاط داغ-سرد، مرکزثقل و جهت پراکنش) و مدلهای آماری(نظیراسکاتر و ضریب همبستگی) اقدام به تحلیل موضوع شد. نتایج نشان داد درمدت موردبررسی،۵۹% از آرایشگاه ها(با میانگین فعالیت2.3سال)تعطیل شده اند. معیارهای مرتبط با ثبات آرایشگاه ها نشان داد که شاخص جمعیت(بصورت مطلق) و قیمت زمین(بصورت نسبی) تاثیر چشمگیری در تداوم فعالیت آنها ندارد در حالیکه تعداد آرایشگاه ها در یک موقعیت(آستانه حضور)، ارتباط بیشتری با پایداری آنها دارد. درمجموع محلات چهارچشمه، هنرستان، سرافرازان و رضاشهر پایدارترین محدوده ها جهت فعالیت آرایشگاه ها شناسایی گردید نتایج تکمیلی نشان داد که انتشار آرایشگاه ها درفضا درسه مرحله رخ می دهد که دراثنای آن، رویکرد آرایشگاه ها از الگوی دسترسی برای همگان به سمت تمایل به موقعیت های خاص درحال تغییر است. به نظرمی رسد «برندشدن» نقش مهمی در این تغییر دارد.
مدیریت بحران مخاطرات لرزه ای شهری(مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
123 - 140
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بحران های ناشی از بلایای طبیعی همواره در کمین جوامع انسانی بوده و می توانند در مدت زمان کوتاه آثار زیان باری را بر کانون های مدنی شهری و روستایی تحمیل نمایند. یکی از این آثار زیان بار به دلیل عدم توانایی در پیش بینی زمانی وقوع سوانح طبیعی مخصوصاً زمین لرزه ها، بحران های ناشی از آن ها است. هدف: هدف مقاله حاضر مخاطرات لرزه ای شهری با رویکرد مدیریت بحران در شهر اردبیل است. روش شناسی: پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی تحلیلی است. در این پژوهش، ابتدا سناریوی لرزه ای شهر اردبیل برای شدت های مختلف لرزه ای مورد بررسی قرار گرفته است. در مرحله بعد برای بررسی عوامل موثر جهت کاهش آسیب های لرزه ای معیارهای بررسی در مدیریت بحران شامل: وجود نظام ذخیره سازی، تجهیزات تخصصی، نیروی انسانی متخصص، نظام اطلاع رسانی، اثر بخشی عملیات و زیرساخت های ارتباطی، با استفاده از اطلاعات پرسشنامه ای تکمیل گردیده و تحلیل عوامل و متغیرها از روش معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل صورت گرفت. قلمرو جغرافیایی پژوهش: مناطق پنجگانه شهر اردبیل. یافته ها و بحث: پژوهش نشان می دهد که بیشترین و کمترین نمایه آسیب پذیری شهر اردبیل به ترتیب 905/0 و 580/0 است و کمترین و بیشترین میزان شدت لرزه ای در زمین لرزه های با شدت V-VI و VII به 640/0 و 560/2 می رسد. مهم ترین متغیرهای پنهان موثر در مدیریت بحران زمین لرزه و کاهش آسیب پذیری نیز وجود نظام ذخیره سازی برای مدیریت پشتیبانی امداد (گویه ذخیره سازی لوازم اسکان )، تجهیزات تخصصی و وجود ساختار تشکیلات مناسب عملیاتی (گویه تجهیزات پشتیبانی)، نیروی انسانی متخصص (گویه آموزش های تخصصی و تکمیلی)، و اثربخشی عملیات و نظام اطلاع رسانی برای ساکنین ( گویه فعالیت مستمر ستاد اطلاع رسانی) و در بین وجود زیرساخت ها و تأسیسات ارتباطی (گویه وجود کمیته بحران) هستند. نتیجه گیری: در حال حاضر هر چند که زمین لرزه ها از لحاظ مکانی قابل پیش بینی هستند ولی هنوز از لحاظ زمانی این امر مقدور نمی باشد. لذا در بحث مدیرت بحران لرزه ای مخصوصادر سطح شهرستان اردبیل به عنوان یکی از کانون های لرزه خیز شمال باختری ایران بایستی رویکرد غالب ایجاد آمادگی برای روبرو شدن با خطر لرزه ای مورد توجه قرار گیرد.
ارزیابی نقش توان اکولوژیکی در ارتقای تاب آوری نواحی روستایی(مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان ماهنشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار توجه همگان را به خود جلب کرده و به موضوعاتی بسیار ارزشمند در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. محیط زیست به یک اکوسیستم انسان محور اشاره دارد که همزیستی با طبیعت، جامعه و اقتصاد است. هدف: هدف این تحقیق شناسایی نقش توان اکولوژیکی در ارتقای تاب آوری نواحی روستایی بخش مرکزی شهرستان ماهنشان است. روش شناسی: رویکرد کلی پژوهش، از نوع پژوهش های کمی و از نظر شیوه گردآوری داده ها، مبتنی بر داده های کتابخانه ای می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل 51 روستای حوضه مرکزی شهرستان ماهنشان می باشد. قلمرو جغرافیایی پژوهش: محدوده مورد مطالعه در ﭼﺎرﭼﻮﺑﯽ از ﻣﺨﺘﺼﺎت ﺟﻐﺮاﻓﯿﺎﯾﯽ 54 °36 ﺗﺎ 45 °36 ﻋﺮض ﺷﻤ ﺎﻟﯽ و 37 °47 ﺗﺎ 12 °47 ﻃﻮل ﺷﺮﻗﯽ ﻗﺮار دارد. روستاهای مورد مطالعه ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ اداری- ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻣﻨﻄﺒﻖ ﺑﺮ ﺑﺨﺶ مرکزی از ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن ماهنشان اﺳﺖ ﮐﻪ در اﺳﺘﺎن زنجان واﻗﻊ ﺷﺪه اﺳﺖ. یافته ها و بحث: یافته های تحقیق نشان می دهد، ﺑﺮ اﺳﺎس پهنه بندی اکولوژیک، بخش مرکزی ماهنشان را ﻣﯽ ﺗﻮان ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺷﮑﻞ زیر ﺑﻪ 5 ﻋﺮﺻﻪ ﻫﻢ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﮐﺮد. اﯾﻦ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺑﻨﺪی ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ای ﺻﻮرت ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ ﮐﻪ ارﺗﺒﺎط در درون ﻫﺮ ﯾﮏ از واﺣﺪﻫﺎی ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺑﻨﺪی؛ ﺳﺎده ﺗﺮ از ارﺗﺒﺎط ﻣﯿﺎن واﺣﺪﻫﺎی ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺑﺎﺷﺪ. نتیجه گیری: ﺑﻪ اﯾﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﮐﻪ در ﻣﯿﺎن اﯾﻦ واﺣﺪﻫﺎ ﻋﻮاﻣﻠﯽ (از ﺟﻨﺲ ﻋﻮاﻣﻞ ﻃﺒﯿﻌﯽ) وﺟﻮد دارد ﮐﻪ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ای ارﺗﺒﺎط ﻣﯿﺎن آﻧﻬﺎ را ﻣﺤﺪود ﻣﯽ ﮐﻨﺪ و اﯾﻦ ﻣﻮاﻧﻊ ﻣﺸﺨﺺ ﮐﻨﻨﺪه ﻣﺮزﻫﺎی ﻋﺮﺻﻪ ﻫﺎی ﻫﻢ ﭘﯿﻮﻧﺪ را ﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯽ دﻫﻨﺪ. براساس شاخص کل توان اکولوژیک، تفاوت معناداری میزان تاب آوری روستاهای مورد مطالعه به دست آمده است. جهت این رابطه نیز مثبت برآورد شده است که نشان دهنده وجود رابطه مستقیم می باشد، بنابراین می توان گفت با افزایش میران توان اکولوژیک، میزان تاب آوری نیز افزایش پیدا می کند.
تحلیل بحران های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در میزان تاب آوری شهر الشتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها در کنار پیچیدگی ها و چالش های مرتبط با افزایش روزافزون جمعیت و توسعه خود به لحاظ امکانات و منابع توسعه با چالش های فراوان امنیتی و ایمنی در حوزه های مختلف خود جهت مواجه با آسیب ها، خطرات و بحران های انسانی و طبیعی نیز دست به گریبان هستند. در این راستا تاب آوری رویکرد جدیدی است که در راستای پایداری و حفظ مانایی و ارتقای ظرفیت تحمل منابع و شاخصه های توسعه در شهرها در برابر خطرات و آسیب ها و مخاطرات مطرح شده است. در مطالعه حاضر با هدف کاربردی- توسعه و با روش شناسی توصیفی- تحلیل سعی شده است به تحلیل بحران های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در میزان تاب آوری شهر الشتر پرداخته شود. برای گرداوری داده های توصیفی از روش اسنادی- کتابخانه ای و برای گرداوری داده های تحلیل به روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه بهره برده شد. جامعه نمونه پژوهش۱۵ نفر از کارشناسان اجرایی و ۱۵ نفر از اساتید دانشگاهی می باشند که با شیوه نمونه گیری تصادفی ساده مورد پرسش و پاسخ قرار گرفتند. برای تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار Micmac و Morphol استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که رویکرد آینده پژوهی به عنوان یک ابزار ارزشمند، می تواند به پیش بینی و مدیریت بهتر تهدیدات احتمالی و تدوین راهبردهای مؤثر کمک کند. در نهایت، با اتخاذ راهبردهای مبتنی بر پژوهش و آینده نگری، می توان شرایطی را فراهم کرد که الشتر بتواند در برابر چالش ها و بحران ها مقاوم تر و پایدارتر عمل کند.
بررسی نقش گردشگری در توسعه پایدار شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اکولوژی انسانی سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹
665 - 684
حوزههای تخصصی:
گردشگری قومی به عنوان یکی از انواع گردشگری فرهنگی، تأثیرات عمده ای بر ابعاد مختلف توسعه پایدار، به ویژه در زمینه های اجتماعی-فرهنگی، کالبدی و اقتصادی و زیست محیطی دارد. هدف اصلی این مطالعه بررسی نقش گردشگری قومی در توسعه پایدار شهر تبریز بوده است. این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و کاربردی است و داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل گردشگران داخلی و خارجی و ساکنان تبریز است که حداقل یک بار به این شهر سفر کرده اند یا در آن زندگی می کنند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران با جامعه آماری نامحدود و سطح اطمینان ۹۵ درصد، ۳۸۴ نفر برآورد شده است. نمونه گیری به صورت تصادفی و از بین گردشگران و ساکنان شهر تبریز انجام شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های معادلات ساختاری (SEM)، همبستگی، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شده است. داده ها با استفاده از نرم افزار Smart PLS, Spss تحلیل گردیده اند. نتایج تحقیق نشان داد که گردشگری قومی تأثیرات مثبت و قابل توجهی بر ابعاد مختلف توسعه پایدار در تبریز دارد. در بعد اجتماعی-فرهنگی، آداب و رسوم محلی و صنایع دستی محلی با ضریب مسیر ۰.۴۸ تأثیر مثبتی بر تقویت هویت فرهنگی و روابط اجتماعی دارند. در بعد کالبدی، اقامت در خانه های محلی با ضریب مسیر ۰.۴۳ به حفظ فضای شهری و تقویت ارتباط با معماری بومی کمک می کند. در بعد اقتصادی، صنایع دستی محلی با ضریب مسیر ۰.۵۰ و مشارکت جوامع محلی با ضریب مسیر ۰.۴۵ نقش مهمی در ایجاد اشتغال پایدار و توزیع منافع اقتصادی در بین مردم محلی ایفا می کنند. این تحقیق نشان می دهد که گردشگری قومی می تواند به عنوان یک عامل مهم در توسعه پایدار تبریز عمل کند و در صورت مدیریت صحیح، می تواند به بهبود وضعیت اقتصادی، حفظ هویت فرهنگی- اجتماعی، حفظ کالبد منابع طبیعی کمک کند.
بررسی مشکلات مدیران محلی در دو دهه أخیر (مطالعه موردی: روستاهای قلمرو کوچ نشینان شهرستان رضوانشهر )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدیریّت روستایی و چگونگی آن در ایران چند قرن سابقه دارد. بررسى این سابقه از یک سو حاوى نکات قابل توجّه در روش هاى اداره روستاهاست و از سوى دیگر متأثّر از تجربیّات گذشته است، و مشکلات زیادی در روند انجام آن مشاهده می شود.
هدف پژوهش: مطالعه حاضر با هدف بررسی مشکلات مدیران محلی در دو دهه اخیر در روستاهای قلمرو کوچ نشینان شهرستان رضوانشهر انجام شده است.
روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر از نظر هدف؛ کاربردی و دارای ماهیت تفسیری و تحلیلی و از لحاظ روش در گروه پژوهش های کیفی و کمی قرار دارد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تئوری زمینه ای و نرم افزار SPSS استفاده شده است. روش گردآوری اطلاعات نیز به دو صورت مطالعات اسنادی- کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه بود. به منظور بررسی مشکلات مدیران محلی، از روش تئوری زمینه ای استفاده شد و در نهایت با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای به شدت و میزان هر یک از مشکلات از دیدگاه جامعه محلی پرداخته شد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو مکانی در پژوهش حاضر، سکونتگاه های روستایی قلمرو کوچ نشینان رضوانشهر است.
یافته ها و بحث: مشکلات موجود مدیریت در دو دهه اخیر در روستاهای رضوانشهر شامل: کمبود منابع مالی و اعتباری جهت پیاده سازی برنامه های عمرانی، ضعف در نظارت و کنترل بر عملکرد دهیاری ها و شوراها، تعامل ضعیف با بخش خصوصی در جذب منابع مالی، تعارض منابع و رانت اطلاعاتی، ضعف لجستیک و امکانات جهت اجرا و پیشبرد طرح های عمرانی و چالش های اجتماعی است.
نتایج: شهرستان رضوانشهر، در ابعاد مختلف، مشکلاتی را در مدیریت روستایی شاهد است که به ترتیب اهمیت عبارتند از: عوامل زیست محیطی، اداری سازمانی، حقوقی، عمرانی و اجتماعی فرهنگی. در این راستا پیشنهاداتی نظیر حفاظت از محیط زیست در انجام امور عمرانی، ایجاد مدیریت یکپارچه و واحد، ایجاد تغییر در فعالیت های بخشی در سازمان ها در جهت یکپارچه سازی، بررسی موانع مربوط به مشارکت روستاییان و راهکارهای عملی حل مشکل، آموزش، دست اندرکاران توسعه در سه سطح عمومی، غیرتخصصی و تخصصی، اعتمادسازی و افزایش اطمینان اجتماعی روستاییان، توجه به مشارکت مردمی و ایجاد نوآوری در مدیریت، بررسی و تجزیه و تحلیل ساختار فعلی مدیریت روستا، اعتبار بخشی به نهاد دهیاری و افزایش اعتماد مردم به آنها و ... ارایه شده است.
آمایش ژئومورفولوژیکی به منظور توسعه سکونتگاهی با استفاده از مدل AHP-Fuzzy، مطالعه موردی شهرستان تفرش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
41 - 55
حوزههای تخصصی:
توسعه و ایجاد سکونتگاه در ارتباط مستقیم با بستر طبیعی و پدیده های ژئومورفولوژیکی است. بنابراین هدف از این پژوهش شناخت توان ها و تنگناهای ژئومورفولوژیکی منطقه جهت ایجاد و توسعه سکونتگاه های انسانی در سطح شهرستان تفرش می باشد. در همین راستا از مدل تلفیقی AHP-Fuzzy در ارتباط با روش آمایش ژئومورفولوژیکی بهره گرفته شده است. در این تحقیق جهت شناسایی مناطق مستعد توسعه و ایجاد سکونتگاه ها بر اساس واحدهای ژئومورفولوژیکی، از 14 پارامتر شیب، جهت شیب، ارتفاع، زمین شناسی، خاک، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از راه ارتباطی، فاصله از سکونتگاه، ژئومورفولوژی، خاک، فاصله از نقاط زمین لغزش و فرسایش به عنوان عوامل مؤثر در مسئله تحقیق انتخاب گردیدند. درنهایت پس از استانداردسازی، تلفیق و پهنه بندی بر اساس مدل فازی و آمایش ژئومورفولوژیکی نتایج نشان داد که 68 درصد از منطقه معادل 1861 کیلومترمربع برای توسعه سکونتگاهی نامناسب می باشد که این نشان از محدود بودن مکان های مناسب با توجه به شرایط ژئومورفولوژیکی منطقه جهت توسعه و ایجاد سکونتگاه های جدید است. واحدهای ژئومورفولوژیکی از قبیل کوهستان، دشت رسی، دشت نمکی، تپه ماهور، تپه های ماسه ای، تپه سنگی و بدلند دارای محدودیت برای ایجاد و توسعه سکونتگاه های انسانی بوده و واحدهای مخروط افکنه ای و دشت های آبرفتی مناسب تری برای ایجاد و توسعه سکونتگاه می باشند.
ارزیابی روش های آمار کلاسیک در تخمین و بازسازی دمای روزانه کشور ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سنجش از دور و GIS ایران سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
103 - 112
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: تصمیم گیری و مدیریت مؤثر درزَمینه توسعه پایدار منابع طبیعی نیازمند دسترسی به اطلاعات دقیق و به روز اقلیمی است. این اطلاعات امکان بررسی نقش تغییرات اقلیمی را در موضوعات گوناگون مهیا می کنند و براساس آن، می توان راهکار های مدیریتی مؤثری را تدوین کرد. در این راستا، پارامتر دما یکی از مهم ترین شاخص های اقلیمی است که نقش محوری را در تحلیل ها و پژوهش های محیطی ایفا می کند. با توجه به نقش اساسی دما در موضوعات گوناگون، دسترسی به داده های دمایی دقیق و جامع اهمیت بسیاری دارد. این داده ها باید به گونه ای باشند که بتوانند تصویری واضح و کامل از الگوهای دمایی، در طول زمان، ارائه دهند. اما متأسفانه، داده های اقلیمی اغلب با مشکلاتی مانند انقطاع آماری و خطاهای اندازه گیری مواجه اند. این مشکلات ممکن است به تصمیم گیری های نادرست و برنامه ریزی های ناکارآمد منجر شوند. در این پژوهش، با استفاده از روش های آماری، سعی شده است داده های دمایی موجود و انقطاع های آماری آنها با استفاده از روش هایی ازجمله مختصات جغرافیایی (گرافیکی)، نسبت نرمال، ضریب همبستگی وزنی و میانگین حسابی که در تکمیل داده های اقلیمی شناخته شده و پرکاربردند، تحلیل و ارزیابی شود. انتخاب روش مناسب از میان این روش ها می تواند دقت تخمین داده های دمایی را افزایش دهد و در تصمیم گیری های مبتنی بر داده های جامع تر و معتبرتر، نقش اساسی داشته باشد. درنَهایت، هدف از این پژوهش معرفی بهترین روش برای تخمین اطلاعات و رفع انقطاع آماری است که پژوهشگران، مدیران و سیاست گذاران را درزَمینه توسعه پایدار و درک بهتر شرایط اقلیمی و اتخاذ تصمیماتی هوشمندانه تر و مؤثرتر، یاری خواهد کرد.مواد و روش ها: در این پژوهش، به منظور رفع خلأ آماری، روش های شناخته شده و محبوب آمار کلاسیک شامل روش مختصات جغرافیایی، نسبت نرمال، ضریب همبستگی وزنی و میانگین حسابی، در تخمین داده های دمایی کشور ارزیابی شد. به منظور بررسی بهترین روش برای تکمیل اطلاعات مفقودی، از اطلاعات 125 ایستگاه استفاده شد. این ایستگاه ها دارای اطلاعات کامل (بدون هیچ گونه مفقودی)، درطول 21 سال (2020-2000 م.) بودند. ازآنجاکه محاسبات گسترده و زمان بر بودند، با انتخاب 10٪ این ایستگاه ها به صورت تصادفی با پراکندگی مکانی مناسب، عملیات پرکردن اطلاعات روی ایستگاه های منتخب انجام شد. اطلاعات ایستگاه های منتخب، در هر مرحله و به صورت جداگانه، حذف و براساس پنج ایستگاه مجاور خود، بازسازی شدند و به منظور ارزیابی روش های مذکور، از معیار های ارزیابی آماری ضریب تبیین (R2)، جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) و میانگین انحراف مطلق (MAD) استفاده شد.نتایج و بحث: با ارزیابی نتایج حاصل از بررسی مقادیر محاسباتی ازطریق روش نسبت نرمال درمقابل مقادیر مشاهداتی، مشخص شد تمامی ایستگاه های مورد بررسی همبستگی بالایی دارند؛ این نکته بیانگر مقبولیت روش نسبت نرمال برای تخمین داده هاست. با توجه به مقادیر متوسط حاصل از ارزیابی نتایج، روش نسبت نرمال، ضریب همبستگی وزنی، مختصات جغرافیایی و میانگین حسابی به ترتیب، با مقدار RMSE معادل 05/3، 28/3، 30/3 و 51/3 درجه سلسیوس، اولویت بندی می شوند. بنابراین روش نسبت نرمال در میان سایر روش های مورد مطالعه از مقبولیت بیشتری برخوردار است و ازاین رو، در رفع مشکلاتی اعم از فقدان اطلاعات، خطای موجود در داده ها و همچنین گسترش دوره زمانی مطالعاتی، می توان از آن بهره برد.نتیجه گیری: در میان روش های مورد بررسی، روش نسبت نرمال به صورت کلی مقبولیت و کیفیتی بیشتر از دیگر روش ها دارد که توصیه می شود در پژوهش های آتی، در محدوده مطالعاتی مشابه، از این روش استفاده شود. در مراتب بعدی، به ترتیب روش مختصات جغرافیایی، همبستگی وزنی و میانگین حسابی قرار دارند. شایان توجه است، با اینکه سایر روش ها در مراتب اهمیت بعدی واقع شده اند، همچنان در برخی ایستگاه ها کارآیی مناسبی نشان می دهند؛ بنابراین در شرایط متفاوت، روش های متنوعی می تواند نیاز به ترمیم داده ها را رفع کند و با توجه به محدوده مورد مطالعه، باید بهترین روش انتخاب شود و به کار رود.
مدل سازی توزیع غلظت آلاینده های NO2 و O3 با توان تفکیک مکانی مناسب با استفاده از تلفیق داده های زمینی و ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: آلودگی هوا یکی از مهم ترین بحران هایی است که امروزه اکثر کشور ها با توجه به پیشرفت صنعت و فنّاوری با آن رو به رو هستند. کشور ایران و به ویژه شهر تهران نیز از این پدیده مستثنا نیست. تأثیر آلودگی هوای شهری بر محیط زیست و سلامت انسان نگرانی های فزاینده ای را برای محققان، سیاست گذاران و شهروندان برانگیخته است. برای کاهش تأثیرات منفی آلودگی هوا بر سلامت، اندازه گیری به موقع آن در وضوح زمانی و مکانی بالا اهمیت فراوانی دارد. ازطرفی، ایستگاه های سنجش آلودگی هوا در سطح شهر به رغم صحت بالا در اندازه گیری آلاینده ها، به دلیل محدودیت های زمانی و مکانی و اندازه گیری نقطه ای قابلیت تعمیم پذیری ندارند. راهکار مکمل و بعضاً جایگزین استفاده از سنجش ازدور و داده های ماهواره ای است که با توجه به هزینه بهینه و پوشش وسیع روشی مناسب برای پایش آلودگی هوا به شمار می رود. آلاینده های دی اکسید نیتروژن (NO2) و ازن (O3) از مهم ترین شاخص های آلودگی هوا هستند که در این پژوهش برای مدل سازی توزیع غلظت آن ها در سطح شهر تهران با توان تفکیک مکانی برابر (تقریباً یک کیلومتر) و صحتی بالاتر از داده های ماهواره ای تلاش خواهد شد.
مواد و روش ها: به منظور مدل سازی توزیع غلظت دو آلاینده NO2 و O3 با دقت و توان تفکیک مناسب، از روش نوآورانه مبتنی بر روش درون یابی کریجینگ استفاده شده است. این روش با بهره گیری هم زمان از مزایای داده های ایستگاهی سنجش آلودگی از شرکت کنترل کیفیت هوای تهران، که با بهره گیری از 21 ایستگاه سنجش آلودگی هوای فعال که در نقاط مختلف شهر تهران مستقر است، بالاترین دقت در اندازه گیری پارامترها را دارند و داده های ماهواره ی سنتینل 5P، که از توان تفکیک مکانی بالا برخوردارند، مدل سازی را انجام می دهد. با توجه به قابلیت های سامانه گوگل ارت انجین، نقشه های توزیع غلظت دو آلاینده در کل مناطق 22 گانه شهر تهران به صورت ماهانه و همچنین داده های ماهواره ای نقطه ای دو آلاینده در مختصات مکانی ایستگاه های زمینی، به صورت ساعتی، روزانه و ماهانه به مدت یک سال از تاریخ 1 فروردین 1400 تا 1 فروردین 1401 در سامانه گوگل ارت تهیه و جمع آوری شد. پس از بررسی همبستگی بین داده های ماهواره ای و داده های ایستگاه های سنجش زمینی و حذف بایاس از داده های ماهواره ای، مراحل مختلف مدل سازی نوآورانه درون یابی کریجینگ به منظور مدل سازی توزیع غلظت دو پارامتر به کار گرفته شد.
نتایج و بحث: به منظور صحت سنجی داده های خروجی حاصل از مدل سازی توزیع آلاینده ها، 70 درصد ایستگاه ها به عنوان داده های آموزش (Train) و 30 درصد ایستگاه ها به عنوان داده های آزمون (Test) انتخاب شدند. این نقاط به صورت تصادفی و برای هر ماه از سال 1400 انتخاب شدند. مدل سازی نقشه نهایی توزیع آلاینده ها با استفاده از داده های آموزش و صحت سنجی مدل سازی انجام شده با استفاده از داده های آزمون انجام شد. این کار با استفاده از محاسبه میانگین خطای بین داده های پیش بینی شده توسط مدل و داده های ایستگاهی مستخرج از شرکت کنترل کیفیت هوای تهران (با واحد ppb) و همچنین محاسبه شاخص RMSE صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد که میانگین خطای ماهانه مدل پیشنهادی، نسبت به داده های ماهواره سنتینل 5P از 16.8 به 1.73 درصد برای آلاینده NO2 و از 21.9 به 2.53 درصد برای آلاینده O3 کاهش یافته است. همچنین خطای جذر میانگین مربعات (RMSE) این مدل نسبت به داده های ایستگاهی سنجش آلودگی برای آلاینده NO2 و O3 به ترتیب برابر با ppb 2.79 و ppb 0.86 است. این در حالی است که در حالت مشابه شاخص RMSE نقشه خروجی ماهواره سنتینل 5P نسبت به داده های ایستگاهی سنجش آلودگی برای آلاینده NO2 و O3 به ترتیب برابر با ppb 10.083 و ppb 6.238 است.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه مدل تلفیقی پیشنهادی عملکرد بسیار مطلوبی در مدل سازی غلظت توزیع غلظت آلاینده های مورد نظر در طول سال 1400 با دقت و توان تفکیک مکانی تقریباً یک کیلومتری داشته است، به کارگیری هم زمان داده های ماهواره ای و زمینی در برآورد آلاینده ها توصیه می شود.
ارزیابی معیارهای محیطی تأثیرگذار بر سلامت شهروندان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (نمونه موردی: محله آغه زمان شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سنجش از دور و GIS ایران سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
105 - 136
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: مشکلات موجود در زندگی شهری مانند کم رنگ شدن نقش محیط به عنوان محلی برای حضور شهروندان و فعالیت بدنی آنها، افزایش وسایل نقلیه و در نتیجه کم تحرکی و افزایش بیماری های غیرواگیر، نگرانی جامعه جهانی را درباره سلامت عمومی در پی داشته است. هدف پژوهش، ارزیابی ذهنی و عینی معیارهای تأثیرگذار محیطی بر سلامت عمومی ساکنان در سه بعد جسمی، روانی و اجتماعی، در محله آغه زمان شهر سنندج است.مواد و روش ها: جمع آوری داده های ذهنی و عینی پژوهش از لحاظ زمانی به صورت متوالی صورت گرفته، در این راستا چهار فاز پژوهش تعریف شده است. فاز اول ارزیابی ذهنی کیفی ساکنان از سلامت روانی و اجتماعی، فاز دوم گردآوری داده های ذهنی کمّی ساکنان از سلامت جسمی، فاز سوم ارزیابی عینی کمّی محیط و فاز چهارم بررسی همبستگی بین متغیرهای پژوهش است. داده های ذهنی با استفاده از پرسش نامه و داده های عینی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به دست آمده است. برای تحلیل رابطه بین معیارهای محیطی محله و فعالیت های بدنی و تعیین رابطه بین متغیرها از تحلیل رگرسیون در نرم افزار SPSS استفاده شده است. داده های عینی از قبیل نوع بلوک بندی و نمونه الگوی فضایی شکلی محله، لایه کاربری اراضی و شبکه معابر و ... از طریق سیستم اطلاعات جغرافیایی محاسبه شد و در شاخص نحو فضا وارد شد تا میزان پیاده مداری محله مشخص شود. در نهایت روابط و تأثیر معیارهای محیطی بر سلامت عمومی با استفاده از تحلیل رگرسیون در نرم افزار Lisrel مشخص شده است.نتایج و بحث: نتایج نشان داده که دو معیار آسایش و آرامش محیط با امتیاز 23 و تعاملات اجتماعی و فرهنگ همسایگی با امتیاز 21 به ترتیب بیشترین تأثیر را بر سلامت روانی و اجتماعی دارند. همچنین معیارهای محیطی مانند اختلاط کاربری با آماره 671/5، کیفیت های بصری و زیبایی شناختی با آماره 961/7 و زیرساخت های ویژه پیاده و دوچرخه با آماره 475/8 به ترتیب بیشترین تأثیر را بر فعالیت های بدنی کاری، تفریحی و ورزشی و به تبع آن سلامت جسمی دارند. با توجه به داده های به دست آمده خیابان نمکی با امتیاز 21 بیشترین میزان اتصال و هم پیوندی، عمق و کنترل را با کل محله دارد و بالاترین سطح پیاده مداری را در سطح محله به خود اختصاص داده است.نتیجه گیری: نتایج کلی نشان می دهد که با توجه به تأثیر و ارتباط مستقیم معیارهای محیطی طراحی شهری بر فعالیت های بدنی و از طرف دیگر وجود ارتباط مثبت و معنادار بین فعالیت های بدنی و سلامت عمومی، مشخص شد که سلامت عمومی ساکنان با معیارهای محیطی طراحی شهری ارتباط دارد، لیکن این ارتباط نه به طور مستقیم، بلکه با مداخله فعالیت های بدنی اتفاق می افتد.
مطالعه سامان دهی مکان های مناسب مراکز دفن زباله شهر دورود با استفاده از سیستم GIS و منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر شناسایی مکان های مناسب مراکز دفن زباله شهر دورود با استفاده از سیستم GIS و منطق فازی می باشد . تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی بوده در این پژوهش معیارهای متداول سازمان حفاظت از محیط زیست (IEPO) که برای این فرایند در نظر گرفته شده اند، شامل توپوگرافی، زمین شناسی و ... با استفاده از GIS و تجزیه و تحلیل تصمیمات چند معیاره فازی برای حل مشکل سامان دهی مکانی دفن زباله و ایجاد رتبه بندی از مناطق دفن زباله بالقوه به کار رفته است . در این روش از سه مرحله، برای یافتن مکان های مناسب، استفاده شد که شامل: ترکیب وزنی خطی، رویکرد منطق فازی و اولویت بندی سایت های بالقوه ای که پس از انتخاب در مرحله آخر، توسط فرایند سلسله مراتب تحلیلی رتبه بندی می شوند . همچنین، مشاهدات میدانی مناسب بودن سایت های منتخب را تأیید کرده و ازاین رو می توان از این روش در مناطق شهری برای روش انتخاب سایت دفع زباله استفاده نمود . مکان های منتخب برای به حداقل رساندن ریسک محیطی و مشکلات سلامتی انسان در نظر گرفته می شوند . همچنین نتایج نشان دهنده کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی در تولید نقشه پهنه بندی از فرایند تحلیل سلسله مراتبی AHP و براساس نقشه پهنه بندی، بهترین نقاط GIS استفاده گردیده است . سپس مشاهدات میدانی نیز مؤید مناسب بودن مناطق مشخص شده برای دفن زباله است .
تهیه نقشه نوع محصول کشاورزی از سری زمانی تصاویر لندست-8 با استفاده از روش های یادگیری ماشین (مطالعه موردی: مرودشت استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اولویت های مهم وزارت جهاد کشاورزی، تهیه نقشه نوع محصول کشاورزی برای تخمین میزان سطح زیرکشت محصولات استراتژیک و برآورد سالیانه میزان تولید آنهاست. در دهه های اخیر، فناوری سنجش از دور به دلیل تهیه تصاویر و داده های به هنگام با تفکیک پذیری های متنوع مکانی، زمانی و طیفی و با بهره گیری از الگوریتم های یادگیری ماشین بهبودیافته در تخمین میزان سطح زیرکشت محصولات کارایی زیادی را نشان داده است. در پژوهش حاضر با استفاده از سری زمانی تصاویر ماهواره لندست-8 و الگوریتم های یادگیری ماشین پیشرفته یک چهارچوب تهیه نقشه نوع محصول کشاورزی مرودشت استان فارس ارائه شد. الگوریتم های به کار گرفته شده شامل الگوریتم درخت تصمیم، جنگل تصادفی، جنگل دورانی، ماشین بردار پشتیبان و آنالیز انحراف زمانی پویا بود. نتایج نشان داد که روش های آنالیز انحراف زمانی پویا و جنگل تصادفی نسبت به روش های دیگر کارایی بسیار بیشتری (با افزایش دقت کلی به میزان 10% تا 12% بیشتر) در تهیه نقشه نوع محصول کشاورزی منطقه مطالعه شده داشتند. همچنین، در این پژوهش قابلیت باندهای 2 تا 5 ماهواره لندست-8 در شناسایی کارا و مطمئن همه محصولات این منطقه با استفاده از روش های مذکور اثبات شد.
سنجش و مقایسه ردپای بوم شناختی و ظرفیت زیستی شهرستان های استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
1 - 32
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر مشکلات محیط زیستی ناشی از فعالیت های انسانی، به عنوان یک چالش جدی برای توسعه پایدار جهانی مطرح شده اند. یکی از مفاهیم کلیدی در این زمینه، ردپای بوم شناختی است که به میزان مصرف منابع طبیعی توسط جامعه انسانی اشاره دارد و در مقایسه با مفهوم ظرفیت زیستی که نشان دهنده توانایی زمین برای تأمین نیازهای انسانی و جذب پسماندها است، کمبود بوم شناختی منطقه را مورد ارزیابی قرار می دهد. پژوهش حاضر، به تحلیل تولیدات بیولوژیکی به منظور محاسبه میزان بار و فشار وارده بر طبیعت در اثر بهره برداری انسان و میزان ظرفیت زیست کره جهت ارائه زمین مورد نیاز برای جذب کربن، مصارف انرژی، حمل ونقل و . . . پرداخته است. در این پژوهش برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش ردپای اکولوژیک با واحد اندازه گیری هکتار جهانی (gha) استفاده شده و کمبود بوم شناختی شهرستان های استان مازندران برآورد شده است. نتایج نشان می دهد سرانه کمبود بوم شناختی کل استان در سال 1400، برای هر مازندرانی 49/0- درصد هکتار جهانی است. این مهّم بیانگر عدم تعادل میان فعالیت های اقتصادی و حفظ محیط زیست و همچنین مصرف بیش ازحدّ منابع طبیعی است. قائم شهر با بیشترین سرانه کمبود بوم شناختی (03/1- هکتار جهانی) ناپایدارترین شهرستان و گلوگاه با بیشترین سرانه مازاد بوم شناختی (54/2 هکتار جهانی) پایدارترین شهرستان استان هستند. پژوهش حاضر می تواند پایه ای برای تصمیم گیران و مسئولان جهت اتخاذ تدابیر مناسب و تصمیم گیری های آگاهانه برای حفظ محیط زیست باشد و توسعه پایدار مناطق را ایجاد کند.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری ادبی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
117 - 136
حوزههای تخصصی:
گردشگری ادبی از مهم ترین عوامل مولد ثروت و اشتغال در دنیا و همواره از جمله گونه های اصلی گردشگری در ایران و به طور کلی، کشورهای در حال توسعه است. این نوع گردشگری می تواند دریچه ای نوین از شناخت، توسعه و پایداری را برای جوامع به همراه داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر در توسعه گردشگری ادبی در کشور ایران است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است که ماهیت تفسیری و تحلیلی دارد و از لحاظ روش در گروه پژوهش های کیفی و کمّی قرار دارد. در این مطالعه برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل های گراند تئوری، دلفی و در نهایت، از ماتریس خودتعاملی (SSIM) استفاده شده است. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل متخصصان و نخبگان در حوزه گردشگری به طور عام و به طور خاص گردشگری ادبی است. برای گردآوری جامعه نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده و در نهایت، تعداد 30 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که مقوله هایی از جمله بهبود اقدام های مدیریتی و نهادی، افزایش در سرمایه گذاری گردشگری ادبی و موارد مربوط به آن، ارتقا در رقابت پذیری گردشگری ادبی در خاورمیانه و جهان با تبلیغات مناسب، عوامل قانونی و طراحی الگوی بومی از گردشگری ادبی به روایت های گفتمان، آموزش، توسعه فعالیت تخصصی و ترسیم مسیرهای ادبی و ... به عنوان عوامل مؤثر در توسعه گردشگری ادبی در کشور ایران شناسایی شد. سپس نتایج ماتریس خود تعاملی نشان داد که عامل اقدام های مدیریتی و نهادی بر سایر عوامل دیگر تأثیر دارد. عامل طراحی الگوی بومی از گردشگری ادبی به روایت های گفتمان، آموزش، توسعه فعالیت تخصصی و ترسیم مسیرهای ادبی و ... که مهم ترین عامل در جذب گردشگران ادبی است، متأثر از سایر عوامل است و به خودی خود، تأثیری بر عامل دیگری نمی گذارد.
ارزیابی توسعه میان افزا در اراضی شهری و پیراشهری (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه فضاهای پیراشهری سال ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
79 - 96
حوزههای تخصصی:
به دنبال گسترش افقی شهر به سمت پیرامون شهر برخی فضاها در درون شهر رهاشده و از روند توسعه بازمانده اند. این فضاها که عنوان سطوح میان افزا خوانده می شوند به دلیل استقرارشان در درون شهرها، دارای پتانسیل لازم برای توسعه شهر می باشند. ازاین رو هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی و ارزیابی توسعه میان افزا در اراضی شهری و پیراشهری رشت می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت توصیفی-تحلیلی می باشد. بنابراین از بین مجموع شاخص های مؤثر در توسعه میان افزا 3 شاخص (مصالح بکار رفته، کیفیت ابنیه و پراکنش جمعیتی) که بیشترین تأثیر را در توسعه میان افزا دارند انتخاب گردید. در ادامه فرآیند تجزیه وتحلیل به منظور اولویت بندی مناطق پنج گانه شهری و پیراشهری رشت بر مبنای مدل کوپراس به لحاظ توسعه میان افزا جهت امتیازدهی اولیه به شاخص های موردمطالعه بهره برده شد. نتایج حاصل از به کارگیری مدل کوپراس نشان می دهد که منطقه سه با کسب Nj برابر با 100 درصد به لحاظ شاخص های توسعه میان افزا بیشترین پتانسیل و جایگاه نخست را در بین مناطق پنج گانه شهر رشت داراست و مناطق 4، 2، 5 و 1 با کسب امتیازات 65/97، 53/91، 99/82 و 53/75 به ترتیب در رتبه های دوم تا پنجم قرار گرفتند. با توجه به اینکه منطقه سه شهر رشت جزء مناطق پیراشهری می باشد لذا براساس شاخص های موردمطالعه مستعد توسعه میان افزا می باشد. اما منطقه یک و پنج شهر رشت به دلیل نوساز و تازه ساخت بودن بناها دارای پتانسیل کمتری برای توسعه میان افزا می باشند. یافته های تحقیق نشان می دهد که با اعمال سیاست توسعه میان افزای شهری در توسعه آتی شهر رشت، از تخریب اراضی زراعی و باغات پیرامون شهر کاسته خواهد شد.
پیش نگری تغییر در تاریخ آخرین سرمازدگی بهاره و تعداد روزهای سرمازدگی در ایستگاه های پسته خیز استان کرمان با استفاده از برونداد مدل های اقلیمی 6CMIP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه از خروجی مدل های اقلیمی CMIP6 برای پیش نگری تغییر در تاریخ آخرین سرمازدگی بهاره و تعداد روزهای سرمازدگی در طول فصل رشد پسته استفاده شد. به این منظور ابتدا 5 مدل اقلیمی شامل BCC-CSM2-MR، CNRM-CM6-1، CMCC-CM2-SR5،GFDL-ESM4 و MRI-ESM2-0 انتخاب شده و داده های دمای حداقل این مدل ها با مقادیر مشاهداتی در 6 ایستگاه انار، کرمان، رفسنجان، شهربابک، سیرجان و زرند در مناطق پسته خیز کرمان و برای دوره پایه (1990-2014) مقایسه گردید. معیارهای خطاسنجی نشان داد که از بین مدل های اقلیمی مدل CNRM-CM6-1 در ایستگاه های انار (r=0.74، ME=-0.89)، کرمان (r=0.73، ME=-1.19)، رفسنجان (r=0.81، ME=-1.88)، سیرجان (r=0.75، ME=-0.43) و زرند (r=0.74، ME=-2.71) و مدل GFDL-ESM4 در ایستگاه شهربابک (r=0.75، ME=1.42) بهتر از بقیه مدل ها دمای حداقل را تخمین می زنند. پس از تعیین بهترین مدل برای هر ایستگاه، از خروجی آن برای تعیین تعداد روزهای سرمازدگی و آخرین سرمازدگی بهاره (بر مبنای آستانه 4 درجه) در دوره پایه و آینده (نزدیک (2026-2050)، میانی (2051-2075) و دور (2076-2100)) و برای 4 سناریوی SSP1-2.6، SSP2-4.5، SSP3-7.0 و SSP5-8.5 و ارزیابی تغییرات رخ داده استفاده شد. نتایج نشان داد که آخرین سرمازدگی بهاره در دوره های آینده نسبت به دوره پایه زودتر اتفاق خواهد افتاد و تعداد روزهای سرمازدگی نیز کاهش خواهد یافت. بر اساس آزمون مقایسه میانگین، تغییر در تاریخ وقوع آخرین سرمازدگی بهاره در تمام ایستگاه ها در دوره های آینده میانی و دور و در سناریوهای SSP3-7.0 و SSP5-8.5 از نظر آماری معنی دار است (P_value<0.05). تغییر در تعداد روزهای سرمازدگی نیز در تمام ایستگاه ها و تمام سناریوها معنی دار است. بر این اساس باید اثرات این تغییرات بر مراحل فنولوژی پسته را در ارائه برنامه های مدیریتی مورد توجه قرار داد.
تحلیل أثرات مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: شهرستان اردل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورداری از سرمایه مناسب به ویژه سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از مؤلفه های اصلی توسعه پایدار از ملزومات اساسی است. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه و تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار سکونتگاه های روستایی شهرستان اردل می باشد. نوع پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی و نوع تحقیق از لحاظ روش گردآوری داده ها به صورت پیمایشی و میدانی است. 30 درصد از روستاهای دارای سکنه شهرستان اردل که شامل 26 روستا می شود به عنوان روستاهای نمونه مورد مطالعه تحقیق انتخاب گردید. شیوه تجزیه و تحلیل داده با به کارگیری روش آماری مدل معادلات ساختاری (SEM) و در نرم افزار Smart-PLS انجام گرفت. نتایج نشان داد که سرمایه اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه در وضعیت ضعیفی قرار دارد. بر پایه آزمون همبستگی کندال ارتباط بین متغیرهای مستقل و توسعه پایدار روستایی معنادار هستند. بیشترین همبستگی در روستاهای عزیزآباد و الیکوه مشاهده شد. بین متغیرهای شبکه اجتماعی و انسجام اجتماعی بیشترین میزان ارتباط وجود دارد. همچنین بٌعد اجتماعی با آماره 466/30 ارتباط بیشتری نسبت به سایر ابعاد با توسعه پایدار روستاهای مورد پژوهش داشته است. بررسی و ارزیابی روابط مستقیم و غیرمستقیم مدل نشان داد که از نظر روستاییان متغیر شبکه اجتماعی با ضریب اثر 360/0، بیشترین تأثیر را بر توسعه پایدار داشته و آگاهی اجتماعی کم اثرترین متغیر بوده است. بر پایه تحلیل مسیر مشخص شد که مولفه های سرمایه اجتماعی می توانند 90/0 درصد از تغییرات توسعه پایدار منطقه را پیش بینی کنند.