مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
کاربری زمین
حوزه های تخصصی:
"برای تخصیص کاربری زمین در سطح منطقه، روشهای متفاوتی وجود دارند. این روشهای تخصیص و اولویتبندی میتوانند به دو گروه عمده کمی و کیفی تقسیم شوند. در کشور ایران به دلیل وجود مشکلات بسیار در زمینه تهیه آمار و امکانات موجود، بیشتر از روش کیفی استفاده شده است. در مقاله حاضر کوشش شده با توجه به آمارها و امکانات موجود، یک مدل کمی برای تخصیص کاربری زمین در سطح منطقه پیشنهاد شود. در مقاله حاضر برای توصیف مکان کاربریهای مختلف زمین، از مفاهیمی چون درجه مناسب بودن زمین که میزان مرغوبیت و مناسب بودن هر قطعه زمین را برای کاربریهای گوناگون نشان میدهد، ارزش افزوده کاربریهای مختلف و نیز عامل مهم دسترسی که بر مبنای فاصله زمانی هر قطعه زمین از مراکز جمعیتی تعریف شده استفاده شود.
یک مدل بهینهسازی از نوع برنامهریزی خطی برای مکانیابی بهینه کاربریهای مختلف پیشنهاد شده است.
با معرفی مدل ریاضی حاضر ، امکان پیشبینی تغییرات آتی کاربری زمین در اطراف شهرها و نیز بررسی وضعیت کاربری زمین در اطراف شهرهای جدید برای سیاستهای مختلف توسعه منطقه به وجود آمده است. در انتها با استفاده از مدل پیشنهادی، تغییرات کاربری زمین در سطح منطقه برای سیاستهای مختلف و نیز در حالت احداث راه جدید در منطقه، بررسی شده است. امکان بررسی تأثیرات ناشی از احداث راه جدید یا ارتقاء کیفیت راههای موجود بر تغییرات کاربری زمین از دیگر مزیتهای مدل حاضر است."
مدل سازی تخصیص کاربری زمین در سطح منطقه بر مبنای دسترسی و ارزش افزوده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"برای تخصیص کاربری زمین در سطح منطقه، روشهای متفاوتی وجود دارند. این روشهای تخصیص و اولویتبندی میتوانند به دو گروه عمده کمی و کیفی تقسیم شوند. در کشور ایران به دلیل وجود مشکلات بسیار در زمینه تهیه آمار و امکانات موجود، بیشتر از روش کیفی استفاده شده است. در مقاله حاضر کوشش شده با توجه به آمارها و امکانات موجود، یک مدل کمی برای تخصیص کاربری زمین در سطح منطقه پیشنهاد شود. در مقاله حاضر برای توصیف مکان کاربریهای مختلف زمین، از مفاهیمی چون درجه مناسب بودن زمین که میزان مرغوبیت و مناسب بودن هر قطعه زمین را برای کاربریهای گوناگون نشان میدهد، ارزش افزوده کاربریهای مختلف و نیز عامل مهم دسترسی که بر مبنای فاصله زمانی هر قطعه زمین از مراکز جمعیتی تعریف شده استفاده شود.
یک مدل بهینهسازی از نوع برنامهریزی خطی برای مکانیابی بهینه کاربریهای مختلف پیشنهاد شده است.
با معرفی مدل ریاضی حاضر ، امکان پیشبینی تغییرات آتی کاربری زمین در اطراف شهرها و نیز بررسی وضعیت کاربری زمین در اطراف شهرهای جدید برای سیاستهای مختلف توسعه منطقه به وجود آمده است. در انتها با استفاده از مدل پیشنهادی، تغییرات کاربری زمین در سطح منطقه برای سیاستهای مختلف و نیز در حالت احداث راه جدید در منطقه، بررسی شده است. امکان بررسی تأثیرات ناشی از احداث راه جدید یا ارتقاء کیفیت راههای موجود بر تغییرات کاربری زمین از دیگر مزیتهای مدل حاضر است."
ارزیابی و مقایسه چهار سناریوی مختلف مدل کاربری زمین از نوع مدل گرین – لاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل گرین - لاری به دلیل سادگی، ساختار علت و معلولی نیرومند و نیازهای اطلاعاتی محدود، از معدود مدل های کاربری زمین است که در براورد اشتغال و جمعیت مقبولیت یافته است. این مقاله به ارزیابی براورد اشتغال و جمعیت با استفاده از مدل گرین - لاری پویا شده در یک دوره زمانی ده ساله در منطقه کلان شهری تهران و با دو سناریوی وجود و عدم وجود تحرک جمعیت و اشتغال پیشین و دو وضعیت زمانی گام به گام سالیانه و یک گام ده ساله می پردازد. در این مقاله، سطحی از اشتغال پایه به طور تدریجی در تکرارهای مختلف سال های دوره برنامه ریزی وارد منطقه می شود. ورود تدریجی اشتغال و جاگیری آن ها در منطقه موجب تغییرات تدریجی پارامترهای تاثیرگذار در انتخاب محل اشتغال خدماتی و محل سکونت می شود. بنابراین، اگر در انتخاب محل اشتغال و محل سکونت در سطح منطقه کلان شهری تهران انعطاف و تحرک بسیار بالا باشد، سناریوی تحرک جمعیت و اشتغال پیشین و در غیر این صورت سناریوی عدم تحرک جمعیت و اشتغال پیشین نتایج بهتری را به دست می دهند. به این منظور، بر اساس دو سناریو مطرح شده و دو روش مدلسازی گام به گام سالیانه و یک گام ده ساله، چهار سناریو مورد مدل سازی واقع می شوند. مقایسه نتایج حاصل از برآوردهای اشتغال و جمعیت چهار سناریو با مشاهدات موجود، نشان می دهد که سناریوی عدم تحرک جمعیت و اشتغال پیشین در شرایط گام به گام سالیانه و یک گام ده ساله، نتایج بهتری را در بازسازی جمعیت و اشتغال منطقه کلان شهری تهران در دوره ده ساله 1375-1365 به دست می دهند.
سنجش آثار سیاست توسعه شهری سیستم حمل ونقل عمومی انبوه (T.O.D) بر کارایی مجتمع های ایستگاهی مترو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی توسعه شهری با محوریت حمل ونقل عمومی انبوه (T.O.D) روشی کارا در کاهش عواقب منفی و هزینه های ناشی از آثار متقابل حمل ونقل- کاربری زمین است. این الگو براساس افزایش تراکم اشتغال و جمعیت در اراضی همجوار ایستگاه های خطوط حمل ونقل عمومی انبوه (مترو، قطار سبک شهری و...) استوار است. توابع مطلوبیت تقاضای سفر شامل مدل تولید و جذب سفر، مدل توزیع سفر، مدل انتخاب وسیله نقلیه و مدل تخصیص سفر در این میان با شاخص های انتخاب متغیرهای کاربردی تعریف می شود؛ عدم دخالت آثار تغییرات، قابلیت دسترسی بر ظرفیت تولید و جذب سفر نواحی ترافیکی، غیر پویایی توزیع سفرهای بین نواحی با روش موجود فراتر، عدم دخالت دو متغیر هزینه سفر و سطح درآمد مسافران در توابع مطلوب بودن، دخالت آثار تغییر قابلیت دسترسی بر تولید و جذب سفر با ساخت تابع جدید دسترسی جهت در نظرگیری سفر های القایی، ساخت مدل توزیع سفر جاذبه دو قیدی با به کارگیری مطلوبیت متوسط وسیله سفر، اصلاح مدل انتخاب وسیله با ورود دو متغیر هزینه سفر و سطح درآمد مسافران در توابع مطلوبیت است. جهت اصلاح، روش پیش بینی تغییر کارایی ایستگاه های خطوط حمل ونقل عمومی انبوه ارائه می شود.
نقش کاربری بهینه زمین در توسعه شهر لار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی برای توسعه و گسترش شهرها در درجه اول نیازمند شناخت ویژگی های زیر بنای شهری است. این برنامه ریزی می تواند در به تصویر کشیدن آینده اهمیت زیادی داشته باشد. دست یابی به اهداف برنامه های توسعه در هر زمینه ای موکول به اجرای آن در سطوح مختلف منطقه ای می باشد. بنابراین، اگر برنامه های توسعه نتواند کاربری ها را متناسب با قابلیت اراضی و فضای کالبدی طراحی و مکان گزینی نماید، نابسامانی در توسعه آتی دور از انتظار نخواهد بود. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای اطلاعات و داده های موردنیاز گردآوری شده است. از عکس های هوایی و انواع نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی به عنوان ابزارهای اصلی استفاده شده و بخشی از داده ها نیز از طریق کار های میدانی و مصاحبه جمع آوری شده اند. تکنیک اصلی کار، تلفیق وضع موجود با شاخص های توسعه شهری و قابلیت های اراضی شهری لار بوده است. مقایسه داده ها از طریق نقشه های مختلف، از قبیل سیر گسترش تاریخی شهر، زمین شناسی و توپوگرافی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سپس به لحاظ مخاطرات طبیعی منطقه نظیر ناپایداری های دامنه ای، زلزله و سیل، محدوده شهری لار با استفاده از نرم افزار های رایانه ای پهنه بندی و مناطق در معرض مخاطره تفکیک شده اند. همچنین با استفاده از مدل های مختلف و به لحاظ نوع آب و هوا، درجه شوری آب و نوع خاک منطقه و سایر پارامتر های تاثیر گذار، جهات توسعه مطلوب شهری تعیین شده است. نتایج نشان می دهد که توسعه شهر به سمت شمال و شمال غرب و نیز جنوب به علت برخورد با ارتفاعات محدودیت داشته و با توجه به یکپارچه بودن اراضی، توپوگرافی هموار و سایر عوامل متناسب با شاخص های توسعه، بخش های غربی شهر، بهترین جهات توسعه و گسترش شهری لار به حساب می آید
کاربری زمین و ناپایداری سطوح مخروطه افکنه ای در دامنه های جنوبی بینالود «نمونه مخروطه افکنه گرینه نیشابور»
حوزه های تخصصی:
مخروطه افکنه های جنوبی زون بینالود به دلیل ذخایر آبی مناسب و خاکهای آبرفتی موقعیت مناسبی برای سکونت گزینی آبادیها، نقاط شهری و توسعه آنها دارند. به ویژه احداث قنوات که از مجاور راس مخروط افکنه شروع شده و تا دشت ادامه می یابند در بهره برداری از ذخایر آبی مخروط های جنوبی بینالود نقش مؤثری داشته اند. همچنین به دلیل خاکهای مساعد در بخش قاعده مخروط افکنه ها، کشاورزی توسعه زیادی یافته و روستائیان اقدام به شخم اراضی و عملیات زراعی حتی تا مسیر آبراهه اصلی مخروط کرده اند. در نتیجه این اقدامات و به ویژه تشدید آن در دهه اخیر ناپایداری سطوح مخروط افکنه ای گسترش یافته و بلایای طبیعی از جمله فرسایش آبی- خاکی، گل سیلابها و دیگر فعالیتهای دینامیکی را افزایش داده است. در این نوشتار یکی از مخروطهای آبرفتی مهم دامنه های بینالود ( به نام مخروط افکنه گرینه نیشابور) به عنوان نمونه ای از ناپایداری سطوح مخروط افکنه ای مورد بررسی قرار می گیرد و اهداف اصلی آن عبارت اند از:
الف) طبقه بندی سطوح مخروط افکنه ای از نظر پدیده ها. فرآیندهای ژئومورفی.
ب) ارتباط متقابل کاربری زمین یا نقش فعالیتهای انسانی (به ویژه جوامع روستایی) با تشدید ناپایداری سطوح مخروط افکنه ای.
بررسی تاثیر نوع و میزان کاربری اراضی در شکل گیری کانون های جرم خیز با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی GIS (مطالعه موردی: قاچاق و سو مصرف مواد مخدر در شهر قزوین)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به منظور پیشگیری و کنترل کانون های جرم خیز انواع جرایم مواد مخدر در سطح شهر قزوین و سرعت بخشیدن به فعالیت ها و هماهنگی در اتخاذ سیاست های عملیاتی در مکان ها و زمان های مساله دار بر مبنای پژوهشی تدوین یافته است که در سال 1387 با عنوان «اطلس بزهکاری جرایم مواد مخدر شهر قزوین» انجام گرفت و در آن متغیر «مواد مخدر» به عنوان عمده ترین عامل زمینه ساز سایر جرایم شهری در ارتباط با نوع و ترکیب کاربری ها در خلق فرصت های این نوع خاص از جرایم بررسی قرار شد.روش تحقیق در این مقاله، تطبیقی و تحلیلی است و برای شناسایی و درک الگوهای مکانی بزهکاری در سطح شهر از مدل های آماری چون مرکز متوسط، بیضی انحراف معیار، شاخص نزدیک ترین همسایه، روش تخمین تراکم کرنل و تحلیل شبکه در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی GIS استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش تمام جرایم مرتبط با مواد مخدر است که در سال 87–88 در محدوده قانونی شهر قزوین به وقوع پیوسته استیافته های پژوهش نشان می دهد که در میان جرایم شهر قزوین، بزه قاچاق و سو مصرف مواد مخدر بیشترین آمار دستگیر شدگان را به خود اختصاص داده است. همچنین مهم ترین کانون های جرم خیز مواد مخدر شهر قزوین در هادی آباد، نواب و عمری محله واقع شده استنتایج پژوهش بیانگر این است که ارتباط معناداری مبنی بر تاثیر نوع کاربری و نحوه استفاده از اراضی در بخش مرکزی شهر قزوین در توزیع جغرافیایی جرایم مرتبط با مواد مخدر و شکل گیری الگوهای فضایی بزهکاری در شهر قزوین وجود ندارد. به نظر می رسد توجه به نوع و میزان کاربری ها، در پاک سازی پارک شهدا و تصحیح هندسی معابر در این محدوده ها و مکان یابی مجدد مراکز استقرار نیروی پلیس در پیشگیری از وقوع جرم و ارتقای سطح امنیت در شهر قزوین موثر خواهد بود.
حلیل فضایی ـ مکانی تجهیزات شهری و کاربست مدل تحلیل سلسله مراتبی در محیط GIS (مطالعه موردی: ایستگاه های آتش نشانی هسته مرکزی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایستگاه های آتش نشانی از جمله مراکز مهم و حیاتی خدمات رسانی در شهرها هستند که نقش مهمی در تامین ایمنی و آسایش شهروندان و توسعه شهرها دارند. بدیهی است خدمات رسانی به موقع ایستگاه های آتش نشان بیش از هر چیز مستلزم استقرار آنها در مکان های مناسب است که بتوانند در اسرع وقت و بدون مواجه شدن با موانع و محدودیت های محیط شهری از یک سو و با ایجاد کمترین آثار منفی بر زندگی ساکنان شهر از سوی دیگر، به محل حادثه برسند و اقدامات امداد را به انجام برسانند. عوامل متعددی در مکان یابی تجهیزات شهری دخالت دارند که تحلیل همه جانبه آنها به وسیله روش های سنتی مکان یابی به دلیل حجم زیاد داده ها امکان پذیر نیست. از طرفی، عدم توجه به این عوامل در مکان یابی تجهیزات شهری موجب هدر رفتن سهم عمده ای از منابع مادی و از دست دادن حجم زیادی از انرژی و نیروی کار انسانی در شهرها گردیده است. لذا استفاده از ابزار تحلیل گر توانمندی چون GIS که بتواند با حجم وسیعی از داده ها کار کند، ضروری است. ایستگاه های موجود در قسمت جنوبی منطقه واقع شده اند و شمال و مرکز منطقه در خارج از سطح پوشش آنها قرار می گیرند. همچنین از لحاظ موقعیت مکانی دارای ضعف های مهمی مانند واقع شدن در معابر یک طرفه، پوشش ندادن کل منطقه و جز اینها هستند. در این پژوهش به کمک تلفیق مدل تحلیل سلسله مراتبی و منطق ارزش گذاری لایه ها درGIS ، مدلی برای مکان یابی ایستگاه های آتش نشانی ارایه می شود. این مدل بر روی منطقه مرکزی تهران که از آن به عنوان قلب تهران یاد می شود، پیاده شده است. در نهایت سایت هایی به منظور احداث ایستگاه های آتش نشانی پیشنهاد شده اند که با کمک ایستگاه های موجود قادر خواهند بود کل منطقه را تحت پوشش قرار دهند.
مدل سازی توان اکولوژیکی سرزمین با استفاده از منطق فازی (منطقه مورد مطالعه: شهرستان برخوار و میمه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مراحل اصلی آمایش سرزمین، تعیین توان بوم شناختی یا اکولوژیکی سرزمین است. تعیین مقدار دقیق توان هر عرصه از سرزمین برای کاربری های مختلف غیرعملی است. با به کارگیری منطق فازی به عنوان منطق مدل سازی ریاضی فرایندهای غیردقیق و مبهم، می توان بستری را برای مدل سازی عدم اطمینانِ مطرح در تعیین توان اکولوژیکی فراهم ساخت. در این تحقیق تعریف و مبانی مدل ارزیابی توان اکولوژیکی مخدوم به عنوان مبنا مدنظر قرار گرفته و مدل مذکور با استفاده از منطق فازی پیاده سازی شده است. فازی سازی نقشه های منابع اکولوژیکی و مدل های اکولوژیکی، درواقع استنتاج فازی به منظور جمع بندی نقشه ها و قطعی سازی از مراحل اصلی تعیین توان اکولوژیکی سرزمین با استفاده از منطق فازی محسوب می شوند. ارزیابی توان اکولوژیکی برای طبقات مختلف کشاورزی، مرتع و توسعه شهری، روستایی و صنعت و بررسی و تحلیل نقاط قوت و ضعف منطق فازی در پیاده سازی مدلی مبتنی بر منطق بولین، از خروجی های این تحقیق به شمار می رود. مقایسه نتایج پیاده سازی مدل ارزیابی توان اکولوژیکی مخدوم با دو منطق بولین و فازی در شهرستان برخوار و میمه، نشان می دهد که با به کارگیری استنتاج گرهای فازی می توان ارزیابی توان اکولوژیکی را، به خصوص در اطراف مرز عوارض و کلاس های تشکیل دهنده نقشه های منابع اکولوژیکی، نزدیک تر به واقعیت انجام داد. مدل ارائه شده، مستقل از تعداد کاربری ها و معیارهاست و می توان آن را با تغییرات لازم برای سایر مناطق، به کار گرفت.
برآورد ریز شبیه ساز دسترسی به خدمات شهری: روش مبتنی بر سامانه اطلاعات مکانی و تلفیق حمل و نقل کاربری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بیشتر مدل های برنامه ریزی شهری، ابعاد مکانی ارزیابی بر مبنای سامانه زون بندی و فرض توزیع یکسان مشخصات مورد ارزیابی در پهنه هر زون است. در این مدل ها تعامل میان زون های مختلف از طریق اتصال مراکز زون ها و ارزیابی موقعیت مراکز نسبت به یکدیگر صورت می گیرد. محدودیت های مدل های مکانی در قالب سامانه های زون مبنا، به طور جدی توانایی آنها برای پاسخگویی به مباحث جاری برنامه ریزی را محدود می سازد و بنابراین به مدل هایی مبتنی بر المان های مکانی ریزدانه و ناپیوسته نیاز است. در این تحقیق، یک مدل ریزشبیه ساز به منظور محاسبه میزان دسترسی به خدمات شهری، با تمرکز بر تلفیق زیرسامانه های کاربری زمین و حمل ونقل، ارائه شده است. در این زمینه معیارهای مناسب، شامل تاثیرات نوع کاربری زمین و شاخصه های حمل ونقل، مورد بررسی قرار گرفته و نتایج آن در قالب برآورد پارامتر دسترسی، که مهم ترین بخش در سامانه تلفیقی کاربری زمین ـ حمل ونقل به شمار می آید، نمایش داده شده است. از سوی دیگر، برای در نظر گرفتن مشخصات و نیز وظایف و کارکرد خاص هر کاربری در تکوین و توسعه مدل، کاربری ها به دو دسته کاربری های تک خدماتی و چندخدماتی دسته بندی گردیده و برای هر یک، مدل برآورد دسترسی جداگانه ای ارائه شده است. بدیهی است هر چه واحد مکانی مورد ارزیابی کوچک تر باشد، مدل برآورد دسترسی جزئیات بیشتری را در بر خواهد گرفت و نتایج دقیق تر خواهد بود. بدین منظور، پلاک ساختمانی به عنوان کوچک ترین واحد ارزیابی میزان دسترسی به خدمات شهری در نظر گرفته شد و مدل ریزدانه پیشنهادی در محیط GIS و برای قسمتی از شهر شیراز به اجرا درآمد و مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که این مدل به خوبی توانسته است واقعیات شهودی را در بر گیرد و تلفیقی از تعریف نظری یا تئوریک و قابل تفسیر به وسیله تحلیل گران شهری و واقعیات فیزیکی دنیای بیرون را برای شاخص دسترسی، به دست دهد. بررسی نتایج مدل به برنامه ریزان شهری این امکان را می دهد تا کمبودهای موجود، چه در شبکه های حمل ونقل و چه در سامانه کاربری زمین، مشخص گردد و تصمیم های لازم برای رفع این کمبودها، و همچنین مدیریت هر چه بهتر شهری، گرفته شود.
تولید سفرهای درون شهری و تاثیرپذیری از تنوع کاربری زمین، نمونه موردی چهار محدوده مسکونی در شهر شیراز
حوزه های تخصصی:
نحوه چیدمان کاربری ها و توزیع فعالیت ها در سطح شهر، از عوامل تاثیرگذار بر الگوهای حمل و نقل شهری است. تامین خدمات ساکنین به گونه ای که نیاز به طی مسافت های طولانی به حداقل برسد یکی از راهکارهای کاهش ترافیک در شهرها است. از آنجا که تقاضای سفر از پراکنش کاربری های عمده از جمله محل کار، مراکز آموزشی، مراکز تفریحی و یا مراکز خدماتی مشتق می شود، بخشی از کاهش حجم تقاضا از مجرای اعمال سیاست های ساماندهی کاربری زمین، قابل حصول است. در این تحقیق، نقش توزیع و تنوع کاربری ها در شکل گیری الگوهای ترافیکی به صورت تجربی بررسی شده است. به این منظور اطلاعات مربوط به رفتار ترافیکی و خصوصیات اجتماعی- اقتصادی 455 نفر از ساکنان چهار محدوده مسکونی شهر شیراز جمع آوری و رابطه بین عوامل مختلف با مقایسه تطبیقی به کمک روش های آماری تحلیل واریانس و همبستگی خطی تحلیل گردید. نتایج حاکی از آن است که تولید سفرهای درون شهری با متغیرهای اقتصادی- اجتماعی و تنوع کاربری ها رابطه دارد. با افزایش تنوع کاربری ها در سطح محلات مسکونی، نیاز ساکنین به مراجعه به حوزه فراتر از محدوده سکونتی خود کاهش می یابد. دسترسی به خدمات متنوع در سطوح محلی موجب کاهش حجم سفر در مسافت های طولانی می شود ولی حضور چنین خدماتی، خود مشوق افزایش حجم سفر در سطح محلی است. انتخاب مقصد سفر در درون یا بیرون محدوده سکونتی متاثر از ترکیب و ساختار خانوار است، به طوری که خانوارهای دارای افراد بزرگسال، حجم بیشتری از سفرهای برون حوزه ای را نسبت به خانوارهای دارای فرزندان خردسال یا دانش آموز تجربه می کنند. برخورداری خانوار از اتومبیل باعث افزایش حجم سفر در دو محدوده درون حوزه ای و برون حوزه ای است. مکان یابی فعالیت ها بر اساس سهولت دسترسی، توسعه کاربری ها مختلط و رعایت سلسله مراتب توزیع خدمات از جمله پیشنهادهای کاربردی این پژوهش است.
رسوب گذاری و کاهش عمر مفید سد مهاباد و نشانه هایی از تغییرات در سامانه های محیطی بالادست آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گزارش هایی وجود دارد که عمر مفید سد مهاباد را پایین تر از میزان پیش بینی شده در زمان تاسیس اعلام می کنند. در این پژوهش سعی شده است تا به بررسی علل و شیوه بروز این تغییرات پرداخته شود. از این رو، برای بررسی عامل رسوب گذاری در بروز این تغییرات، دو سال آبی 1375 و 1380 که دبی تقریباً یکسانی داشتند، برای نمونه انتخاب گردیدند تا از نظر رسوب با همدیگر مقایسه شوند. نتایج نشان داد که میزان رسوبگذاری در پشت این سد در سال های اخیر بشدت افزایش یافته است. از سوی دیگر، برای بررسی نقش کاربری اراضی در تشدید فرسایش، دو تصویر ماهواره ای با فاصله 11 سال ( 1987 و 1998) انتخاب شد و کاربری های مختلف زمین با استفاده از شاخص پوشش گیاهی استخراج گردید. بررسی تغییرات مساحتی که در انواع کاربری های زمین در فاصله این یازده سال رخ داده بود، نشان داد که تخریب زمین های مرتعی و تبدیل آن ها به زمین های زراعی 12% افزایش یافته است. روشن است که وسعت تغییرات به اندازه ای است که می تواند برای استدلال علت تولید رسوب و به جاگذاری در پشت سد کافی باشد. با وجود این، بررسیی که در این تحقیق بر روی زمین های تبدیل شده به دیم صورت گرفت، افزایش حساسیت این زمین ها در برابر زمین لغزه ها را نیز خاطر نشان نمود که خود می تواند اثر غیر مستقیم تغییر کاربری زمین در میزان تولید رسوب و در نتیجه رسوب گذاری در پشت سد مهاباد و کاهش عمر مفید آن باشد.
آسیب شناسی کاربری آموزشی مقطع دبیرستان در شهر ایلام با استفاده از GIS کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه ریزی شهری
حوزه های تخصصی:
امروزه تبیین آسیب های کاربری آموزشی برای حل بخشی از مشکلات فرهنگی شهرها ضروری است. با این هدف به بررسی فضاهای آموزشی شهر ایلام پرداخته ایم. در این پژوهش مشخص گردید سرانه آموزشی، نحوه کاربرد فضا، نحوه استقرار در محیط و ویژگی ها و تناسبات مسائل و مشکلاتی دارند. جامعه آماری نمونه دبیرستان های شهر ایلام طی سال های1355 تا 1385 انتخاب شده است. شاخص های شعاع عملکرد مفید، جمعیت زیرپوشش، سطح زیربنا، سطوح و فضاهـای آزاد، همجـواری منـاسب، از جنبه های گوناگون تجزیه و تحلیل شده است.
دراین مقاله با توجه به قابلیت های GIS دربررسی میزان تاثیرگذاری کاربری ها بر یکدیگر و همچنین ارزیابی موقعیت کاربری ها، شعاع دسترسی وآستانه های جمعیتی از مدل تحلیل Buffering ، Distance بهره گرفته شده است. برای بررسی و ارزیابی دبیرستان های شهر ایلام از معیارهای کاربری اراضی (ماتریس سازگاری، مطلوبیت و ظرفیت) استفاده شده است.
نتایج تحقیق نشان می دهد توزیع ناموزون فضاهای آموزشی و مکانیابی نامناسب آنها زمینه ساز بحران های شهری است. فضاهای آموزشی مقطع موردمطالعه به لحاظ توزیع فضایی ناموزون، کارکرد مطلوبی ندارند. همچنین از لحاظ دسترسی دانش آموزان نواحی مختلف شهر به مدارس، از شعاع دسترسی مطلوب بی بهره اند. بیش از 30 درصد از مدارس موردمطالعه در حریم کاربری های ناسازگار قرار گرفته اند. همچنین از لحاظ سرانه های آموزشی، 35 درصد از دبیرستان ها حداقل سرانه های استاندارد دارند و بقیه مدارس از حد سرانه های استاندارد محرومند.
تبیین عوامل موثر بر الگوی سفر شهروندان با استفاده از رویکرد توسعه حمل و نقل محور (نمونه پژوهشی مرکز شهر سنندج)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر توسعه ی حمل و نقل محور به عنوان یکی از الگوهای جدید توسعه شهری، در راستای توسعه پایدار جوامع مطرح شده است. این توسعه براساس اقدام هماهنگ بین برنامه ریزی کاربری زمین و برنامه ریزی حمل و نقل استوار است که سعی در ایجاد جوامعی پاکیزه، انسان دوستانه، با نشاط و با جایگاهی افزون در اقتصاد محلی دارد. از سوی دیگر مراکز کهن شهری امروزه با چالش های عظیمی در زمینه کارکرد و کالبد آنها مواجه شده که یکی از عوامل موثر، تراکم ترافیک ناشی از جابه جایی وسایل نقلیه موتوری است. این پژوهش سعی دارد تا با رویکردی توصیفی- تحلیلی پس از شناسایی اصول مرتبط با توسعه ی حمل و نقل محور، با استفاده از ابزار سنجش وضعیت SWOT، مهمترین عوامل موثر بر شیوه سفر ساکنان را در هسته مرکزی شهری سنندج را براساس شاخص های کاربری لیتمن( موثر در رفتارهای حمل و نقلی) ارزیابی نماید. به این منظور از فرایند تحلیل سلسله مراتبی برای تشخیص اولویت عوامل و طرح رهیافت های پیشنهادی استفاده شده است. سپس باتوجه به فرصت ها و پتانسیل های هسته مرکزی شهر سنندج از رهیافت های محتوایی کاربری زمین در قالب اصول عملیاتی TOD جهت کاهش چالش های موجود استفاده شده است. نتایج حاصل از انجام روند پژوهش بیانگر آن است که عواملی همچون دسترسی به حمل و نقل همگانی(266/0)، مدیریت تقاضای حمل و نقل(195/0) و وضعیت دوچرخه و پیاده(123/0) بیشترین اهمیت را در تعیین نحوه جابه جایی ساکنان مرکز شهر سنندج دارند. همچنین به کارگیری تمهیداتی همچون تقویت ابعاد اجتماعی محله و هویت محله ای، باززنده سازی پهنه ها و بناهای با ارزش تاریخی، بهسازی شبکه معابر با تاکید بر حرکات انسانی، توسعه ی سیستم حمل و نقل پایدار و یکپارچه و تغییر در تراکم و گسترش کاربری های سازگار و پشتیبان حمل و نقل همگانی به منظور احیا یک مرکز شهری پایدار در سنندج از اهمیت بسزایی برخوردار است.
ارزیابی و تحلیل کاربری اراضی شهر کازرون با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال افزایش مهاجرت ها و رشد جمعیت شهری در جهان به ویژه در کشورهای در حال توسعه، کاربری اراضی شهری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چرا که می توان با تخصیص صحیح زمین به کاربری های مورد نیاز شهری اهداف اصلی برنامه ریزی شهری یعنی سلامت، زیبایی، آسایش و... را تضمین نمود. در این پژوهش سعی شده است تا ضمن بررسی ویژگی های شهر کازرون، کاربری اراضی این شهر از نظر توزیع فضایی، مکان یابی، سرانه کاربری ها و... مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد و با سرانه های استاندارد متداول در طرح های شهری تطبیق داده شود و با توجه به مشکلات موجود پیشنهادهای اساسی در این زمینه ارایه گردد. روش تحقیق در پژوهش حاضر ترکیبی از روش های تحقیق توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از طریق مشاهده میدانی، مطالعات کتابخانه ای و نقشه 2000/1 و 25000/1 شهر کازرون به دست آمده است. در ادامه با بررسی کمی وضع موجود (1385) کاربری اراضی شهر کازرون مشخص گردید بعضی از کاربری ها مانند کاربری فضای سبز و کاربری حمل و نقل و انبارداری و...، از نظر سرانه دارای کمبود محسوسی می باشند . هم چنین به مشکلاتی مانند توزیع فضایی نامطلوب و عدم رعایت اهداف اصلی برنامه ریزی مانند عدم رعایت سازگاری کاربری ها پی برده شد. بنابراین با توجه به مشکلات موجود و بر اساس آینده نگری جمعیتی برای افق زمانی 1400، مساحت مورد نیاز برای هرکدام از کاربری ها در وضع موجود و سال 1400 برآورد گردیده و با استفاده از مدل های AHP و همپوشانی شاخص ها (Overlay) در محیط GIS، محدوده های مناسب جهت ایجاد کاربری های جدید پیشنهاد شده است.
تاثیرات بیولوژیکی جدایی و تفکیک فضاهای باز شهری(نمونه موردی: شهر مشهد)
حوزه های تخصصی:
فضاهای باز، از جمله معیارهای اصلی دست یابی به شهرهای پایدار و زیست پذیر هستند. اما با افزایش شهرنشینی، مکان ها و محیطهای طبیعی داخل و پیرامون شهرها، بیشتر در معرض خطر قرار گرفته و نابود می شوند. هدف اصلی این تحقیق، توجه به عملکرد و جداسازی فضاهای باز شهری است. به این منظور، سعی شده است با روش توصیفی و تحلیلی، محیط های طبیعی شهر مشهد به عنوان نمونه، براساس شاخص های زیر بنایی و با بهره گیری از ابزارهای تحلیلی و مفهومی مختلفی چون شاخص جدایی، شاخص ساخت چشم انداز و معیار موقعیت سنجی قطعات، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد. داده های مورد نیاز از طریق مشاهدات و اندازه گیری های میدانی و آزمایشگاهی بر روی تصاویر ماهواره ای و عکس های هوایی به دست آمده است. این داده ها با نرم افزار SPSS و GIS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که به دلیل تفکیک و قطعه بندی فضای باز و ساخت و سازهای بدون برنامه و فاقد انسجام، مشهد محیط های سالم خود را از دست داده است. زیرا فضاهای باز موجود، فاقد ارتباط، پیوستگی و یگانگی و در نتیجه فاقد کارکرد واقعی هستند. برای رفع این مشکل علاوه بر افزایش و گسترش فضاهای سبز ضروری است تا از افتراق و جدایی اکولوژیکی بیشتر فضاهای طبیعی موجود جلوگیری به عمل آید.
ظرفیت سنجی معابر درون شهری بر مبنای ویژگی های ساختاری و پیوند با فعالیت های مجاور؛ مطالعه موردی منطقه 6 شهرداری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریخت شناسی شهری، را می توان، دانش شناخت شکل و مطالعه ساختار شهر دانست که کمک می کند تا سلسله مراتب تغییرات شهری مشخص شود. با توجه به اینکه محیط کالبدی، زمینه ساز رفتارها و تحولات اجتماعی –اقتصادی بعدی است، شناخت عناصر کالبدی و اثرات آنها بر رفتارها برای پیش بینی تغییرات آتی ضروری است. از مهم ترین اجزای تشکیل دهنده کالبد شهرها، شبکه معابر و کاربری های مستقر در اطراف آنها است. مطالعه قابلیت های شبکه معابر در خدمات رسانی به کاربری های همجوار می تواند در برنامه ریزی و سیاست گذاری آتی مفید واقع شود. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین قابلیت های ساختاری معابر و کاربری زمین در حدفاصل محور معالی آباد و شهرک گلستان (منطقه 6 شیراز) انجام شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هر بخش از شبکه معابر در محدوده مطالعاتی به لحاظ ساختاری، از توانایی ها و قابلیت های به خصوصی برخوردار است که بایستی در مدیریت عرضه و تقاضای زیرساخت ها و خدمات ترافیکی مورد توجه قرار گیرد. بر این اساس، می توان یک گونه بندی از معابر بر مبنای قابلیت های ساختاری آنها ارایه داد که در هر سطح، کاربری ها بر مبنای ظرفیت شبکه توزیع شوند.
ارزیابی تحقق پذیری مؤلفه های توسعه فضایی- کالبدی طرح جامع شهر بیجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش ارزیابی میزان تحقق پذیری طرح جامع شهر بیجار در مؤلفه های توسعه فضایی- کالبدی به ویژه جمعیت، اشتغال، کاربری زمین و چگونگی و جهت گسترش شهر است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و مقایسه ای است. برای جمع آوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی و برای پردازش داده ها و اطلاعات از مدل های AHP و مدل ELECTRE و نرم افزار Expert Choice بهره گیری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میزان تحقق پذیری طرح جامع در مؤلفه جمعیت 17/46 درصد، در مؤلفه اشتغال 60/58 درصد و در مؤلفه مساحت پیشنهادی شهر 44 درصد بوده است. درباره جهت گسترش شهر، پیش بینی طرح جامع در کوتاه مدت هم گام با طرح بوده است، اما به دلیل تکمیل ظرفیت محدوده پیشنهادی، گسترش شهر بر خلاف جهت پیشنهادی طرح جامع که در سمت شمال شرقی بوده، در جهت شمال غرب و روی زمین های کشاورزی گسترش یافته است. از مهم ترین دلایل محقق نشدن پیش بینی های طرح می توان به پیش بینی های غیرکارشناسانه در زمینه تحولات جمعیتی و اقتصادی در درازمدت، ضعف در هماهنگی و مشارکت مؤثر مردم و نخبگان محلی و ضعف در بهره گیری از الگوهای مطلوب و مناسب رشد و توسعه شهری و عدم انسجام مطالعات جغرافیایی به ویژه اجتماعی- اقتصادی با الگوی پیشنهادی توسعه کالبدی- فضایی شهر اشاره کرد. بنابراین می توان گفت مشارکت نکردن نخبگان و جمعیت بومی در فرایند تهیه و تدوین و نظارت مستمر و ضعف در انعطاف پذیری طرح از دلایل عدم موفقیت طرح جامع شهر بیجار بوده است.
بررسی وضعیت اختلاط کاربری در فضای شهری خیابان کاشانی شهر یزد و راهکارهای ارتقای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه مختلط کاربری ها بعنوان جزیی از اصول مشترک بسیاری از نظریات نوین شهرسازی از جمله نوشهرگرایی و رشد هوشمند مطرح شده و در دهه های اخیر، به واسطه کارایی های آن به یک هدف مهم در برنامه ریزی کاربری زمین تبدیل شده است. افزایش قیمت زمین و تمایل به افزایش شدت استفاده از زمین، افزایش سرزندگی و جذابیت یک خیابان از جمله عواملی است که لزوم توجه به توسعه مختلط کاربری ها در این فضای را افزایش می دهد. هدف از این پژوهش، ابتدا آشنایی با بخشی از مبانی کاربری مختلط (اعم از تعریف، گونه ها، مزایا و منافع، سیاستها و راهکارهای کاربرد آن و...) و سپس بررسی چگونگی و تعیین اندازه اختلاط کاربری در یک فضای شهری خیابان نمونه است. در این رابطه، خیابان کاشانی شهر یزد که یکی از مراکز خطی شهر و اتصال دهنده بافت قدیم و جدید است بعنوان نمونه موردی انتخاب گردید. این تحقیق درزمره پژوهش های کاربردی است که به روش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی انجام شده و در گردآوری داده های آن از مطالعات کتابخانه ای برای تدوین مبانی نظری و اطلاعات مربوط به نمونه موردی؛ و از مطالعات میدانی به صورت برداشت کالبدی و مشاهده برای تکمیل اطلاعات مربوط به نمونه موردی استفاده شد. به منظور تشخیص و تعیین وضعیت اختلاط کاربری در محدوده مورد مطالعه، نظام کاربری ها، وضعیت طبقات ساختمان ها و گونه کاربری مختلط و بالاخره میزان و شدت این پدیده در خیابان کاشانی بر حسب معیارهای 11 گانه منتخب با استفاده از تکنیک دلفی و ضریب IEF مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد: میزان اختلاط کاربری در این محدوده اندک است. اختلاط کاربری افقی این خیابان عمدتا ناشی استقرار انواع مختلف کاربری آن است. اختلاط عمودی خیابان، منحصر به تنوع کاربری در ساختمان های دو طبقه است و سایر انواع اختلاط کاربری منجمله اختلاط زمانی و فعالیتی در آن وجود ندارد. لذا، بعنوان مهم ترین دستاورد پژوهش، راهکارهایی مبتنی بر «مبانی نظری تحقیق» و «خصوصیات محدوده»، برای افزایش اختلاط کاربری آن در راستای بهبود کیفیت این خیابان، بویژه افزایش رونق اقتصادی و سرزندگی اجتماعی خیابان ارائه شد. با توجه به سهم و مساحت زیاد اراضی بایر، تاکید عمده در اراهکارهای پیشنهادی بر تزریق کاربری های اجتماعی و فرهنگی چند منظوره توام با توجه به افزایش کارایی حمل ونقل عمومی خیابان کاشانی است.
رتبه بندی نواحی تولیدکننده سفرهای درون شهری با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره (نمونه موردی نواحی شهری سنندج)
حوزه های تخصصی:
نحوه چیدمان کاربری ها و توزیع فعالیت ها در سطح شهر، از عوامل تأثیرگذار بر الگوهای حمل ونقل شهری است. تأمین خدمات ساکنین به گونه ای که نیاز به مسافت های طولانی به حداقل برسد، یکی از راهکارهای کاهش ترافیک در شهرهاست. ازآنجاکه تقاضای سفر از پراکنش کاربری های عمده ازجمله محل کار، مراکز تفریح، مراکز آموزشی و یا مراکز خدماتی مشتق می شود، امروزه در الگوهای جدید توسعه شهری سعی بر نزدیک تر ساختن کانون فعالیت ها به همدیگر در جهت کاهش حجم سفرها شده است. اصلاح الگوی کاربری زمین و مکان یابی کارآمد فعالیت ها یکی از راه های مؤثر در کاهش تولید سفر عنوان شده، به گونه ای که تصمیم گیری در رابطه با انجام و یا عدم انجام سفر به اندازه زیادی از عوامل اقتصادی – اجتماعی و شرایط توزیع کاربری زمین تأثیر می پذیرد. در این تحقیق به رتبه بندی نواحی تولیدکننده سفر با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره در نواحی شهری سنندج پرداخته شده است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و برای این منظور به گردآوری اطلاعات موردنیاز به روش اسنادی و کتابخانه ای و برای انجام تحلیل های لازم به استفاده از نرم افزارهای GIS جهت تهیه نقشه های مربوطه و همچنین استفاده از روش AHP جهت وزن دهی معیارهای مؤثر در تولید سفر و درنهایت رتبه بندی نواحی تولیدکننده سفر با استفاده از مدل تودیم (TODIM) پرداخته شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که تولید سفرهای درون شهری با متغیرهای اقتصادی اجتماعی و توزیع کاربری ها در ارتباط است. بر اساس نتایج بدست آمده از بکارگیری مدل تودیم ناحیه 3 شهر سنندج در رتبه اول تولید سفرهای درون شهری و ناحیه 15 در رتبه آخر قرار گرفته است. همچنین یافته های تحقیق بیانگر این است که افزایش تنوع کاربری ها در سطوح ناحیه موجب کاهش سفر به نواحی دیگر و کاهش ترافیک نیز خواهد شد.