مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
سیمای سرزمین
حوزه های تخصصی:
خودسازماندهی در تالاب هورالعظیم / هورالهویزه با تاکید بر اکولوژی سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تالاب هورالعظیم / هورالهویزه یکی از مهمترین پناهگاه های حیات وحش و اکوسیستم های آبی مشترک بین کشور ایران (جنوب غرب) و کشور عراق و بخشی از تالاب های بزرگ بین النهرین است که تغییرات مختلف در دو دهه اخیر تاثیرات مهمی بر ساختار و کارکرد این مجموعه گذاشته است. مساحت این تالاب در فاصله زمانی حدود 20 سال (1367-1345) بین 560000 تا 450000 هکتار گزارش شده است (UNEP، 2001). به دلایل مختلف به مرور زمان بخش وسیعی از آن خشک شده و در سال 1991 وسعتی معادل 310000 هکتار داشته است. روند تحولات هور بر اساس تغییرات در عناصر ساختاری تعریف شده در 3 مقیاس (لکه ، پهنه همگن و کل سیمای سرزمین) و در دو دوره زمانی 1991 و 2002 به کمک متریک ها مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که روند تغییرات مشابه (خرد شدن و ...) به تفکیک مکان، متفاوت و در برخی پهنه ها شدیدتر است. بخش مهمی از این تغییرات بیشتر به علت فعالیت های توسعه ضمن نادیده گرفتن تاثیرات پایین دست آنان در مقیاس کل سیمای سرزمین است، که کلیه کشورهای مرتبط در بروز عوارض و تاثیرات توسعه سهیم اند و از این رو انجام اقدامات اصلاحی به منظور جلوگیری از روند تخریب تالاب هورالعظیم مستلزم اقدامات مشترک دو یا چندجانبه و در برخی موارد با قبول مسئولیت یک کشور اولویت می یابد.
روابط آشکار و نهان شهر و طبیعت، خسران بی توجهی اکولوژیک در طرح های توسعه شهری
منبع:
منظر اسفند ۱۳۸۸ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
پایش تغییرات فیزیکی سیمای سرزمین شهر کرج با استفاده از تحلیل سینوپتیک و تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی روند تغییرات عناصر ساختاری سیمای سرزمین شهر کرج طی سال های 1368 تا 1392 طراحی و با استفاده از تحلیل سینوپتیک سیمای سرزمین انجام شد. از این رو نقشه های سیمای سرزمین از سه فریم تصویر ماهواره ای سنجنده TM ماهواره لندست سال های 1368، 1380 و 1392 با استفاده از روش تفسیر تلفیقی تهیه شدند. سپس تعدادی از سنجه های سیمای سرزمین در دو سطح سیمای سرزمین و کلاس کاربری و پوشش محاسبه و تغییرات آنها بررسی شد. نتایج نشان داد، سیمای سرزمین شهر کرج در بازه زمانی اول (1380-1368) روند تغییراتی متفاوت از بازه زمانی دوم (1392-1380) را تجربه کرده است، ولی به طور کلی در انتهای بازه زمانی (1392-1368)، سیمای سرزمین منطقه مورد مطالعه تکه تکه تر، از نظر شکلی پیچیده تر، از نظر پیوستگی تکه ها، ناپیوسته تر و از نظر نوع کاربری و پوشش موجود از تنوع آنها کاسته شده است. همچنین نتایج نشان داد گسترش مناطق انسان ساخت موجب افزایش از هم گسیختگی، بی نظمی و پیچیدگی تکه ها و کاهش سطح کلاس کشاورزی منطقه شده است و در صورت ادامه این روند در آینده ممکن است باعث فروافت شدید کارکردها و خدمات اکوسیستم ها، بویژه کاربری کشاورزی شود.
ارزیابی و پیش بینی تغییرات پوشش گیاهی با استفاده از معیارهای سیمای سرزمین و مدل مارکوف (مطالعه موردی: شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۳
85 - 104
حوزه های تخصصی:
تخریب سیمای سرزمین، تغییر پوشش گیاهی و تغییر کاربری مواردی هستند که به طور مداوم بر محیط زیست کشور فشار وارد می کنند، بنابراین نقشه هایپوششگیاهی،درتولیداطلاعاتدرجهتبرنامه ریزی هایشهری نقش مهمی دارند.در این پژوهش به منظور تهیه نقشه هایپوششگیاهیشهرستان همدان ازاطلاعاتماهوارهلندست سنجنده های ETM+و OLIاستفاده و مقدار شاخص NDVIمحاسبه شد.NDVIیکیازپرکاربردترینشاخص هابرایپایش تغییراتپوششگیاهیاست، کهاز طریقنسبت گیریباندهای قرمزومادونقرمزنزدیکبه دستمی آید. بدین منظور برایبررسیتغییراتکیفی پوششگیاهی،مقادیرعددیاینشاخصبه 4کلاسمختلفسرسبزی شامل اراضی با پوشش عالی، پوشش بسیار خوب، پوشش خوب و ضعیفطبقه بندیشد و برای آشکارسازی تغییرات، نقشه های طبقه بندی شده وارد مدل LCMشدند. سپس تحلیل تغییرات سیمای سرزمین صورت گرفت که بدین منظور تعداد 5 سنجه در سطح کلاس و 6 سنجه در سطح سیمای سرزمین مورد محاسبه قرار گرفت. پیش بینی تغییرات پوشش گیاهی در 15 سال آینده با زنجیره مارکوف انجام شد. تجزیه و تحلیل سنجه های سیمای سرزمین حاکی از آن است که سطح پوشش بسیار خوب از 12 درصد در سال 1380، به 21 درصد در سال 1395 رسیده است. همچنین اراضی با پوشش خوب که به عنوان پوشش گیاهی طبیعی آن به شمار می رود، در دوره زمانی مشابه کاهش یافته است. نتایجحاصلازسنجه تنوع شانون در سطح سیمای سرزمین نشان می دهد که مقادیرمربوطبهتنوعلکه ها در سطحشهرستان بالاترازیک است،کهبیانگر تنوعوفراوانی بالاو سیمایسرزمین بسیارمتنوع در شهرستان است. نتایج پیش بینی نشان می دهد که بیشترین احتمال تخریب تا افق 1410 در اراضی با پوشش عالی (8329/0) خواهد بود. همچنینتخریب اراضی باپوشش خوب بهاراضیبادرجهسرسبزی ضعیفبیشتریناحتمال(3581/0) تغییر را در آینده دارد. یافته های این تحقیق بر لزوم توجه بیشتر به بهره برداری پایدار از سرزمین و جلوگیری از تخریب آن در این شهرستان تأکید دارد.
ارزیابی روند تغییرات سیمای شهر لاهیجان با استفاده از مفاهیم و متریک های سیمای سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
129 - 148
حوزه های تخصصی:
سیمای سرزمین بر اثر عوامل طبیعی و غیرطبیعی در حال تغییر است و این پویایی به دلیل دخالت های انسانی شدت بیشتری دارد. گسترش شهرنشینی و شهرگرایی زمینه ساز تغییرات محیطی سریع تر است. هدف اصلی این مطالعه، پایش و مدل سازی تغییرات مکانی-زمانی شهر لاهیجان است. به منظور پایش تغییرات با رهیافت اکولوژی سیمای سرزمین، این پژوهش به تجزیه و تحلیل تصاویر ماهواره ای به کمک فنون سنجش ازدور می پردازد. محاسبات و اندازه گیری ها با کمک شاخص ها و متریک هایی از جمله مساحت لکه ها، تعداد لکه ها، کل حاشیه و... در دو سطح کلاس و سیمای سرزمین صورت گرفت. براساس نتایج، اگرچه بستر و زمینه منطقه کشاورزی بوده است، مساحت عرصه های ساخت وساز با نرخ سریعی افزایش یافته و لکه غالب در مقیاس منطقه ای، پهنه های ساخته شده است. همچنین مساحت، تعداد لکه ها و کل حاشیه پهنه ساخت وساز در حال افزایش است. پیچیدگی و نسبت فراکتال در لکه های پوشش سبز در حال کاهش، اما پیچیدگی در لکه های ساخت وساز و کشاورزی رو به افزایش است. متریک ها در سطح سیمای سرزمین نشان می دهد سیمای منطقه درمجموع منظم تر، هندسی تر و ساده تر شده است. همچنین تنوع پوشش های اراضی و لکه ها در حال کاهش، و غلبه لکه های ساخت وساز در حال افزایش است. مطابق نتایج، حرکت سرزمین بیشتر به سوی شهرگرایی است که نشان می دهد با توجه به کاربری ها و پوشش متناسب با آن، برنامه ریزی راهبردی برای بهره برداری پایدار از سرزمین ضرورت دارد.
ارزیابی ساختار سیمای سرزمین، به منظور توسعه و یکپارچه سازی مناطق تحت حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکپارچگی و ارتباط زیستگاه ها در مناطق حفاظت شده برای دوام جمعیت های گیاهی و جانوری مهم است، مخصوصاً زمانی که زیستگاه های مختلف مکمل یکدیگر باشند. بررسی یکپارچگی مناطق حفاظت شده می تواند برای ارتباط دادن لکه های محدود شده و کمک برای مقابله با تأثیرات از هم گسیختگی مفید واقع شود. هدف از این تحقیق کمی کردن از هم گسیختگی بخش های مختلف منطقه حفاظت شده جاجرود است. برای رسیدن به این هدف، با استفاده از تکنیک های سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی، کاربری های منطقه استخراج شد و با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین در سطح کلاس، از هم گسیختگی بخش های منطقه بررسی گردید. نتایج این تحقیق نشان داد که به طور کلی قسمت های شمالی سیمای سرزمین منطقه که شامل پارک های ملی خجیر و سرخه حصار نیز هست، لکه های بزرگ تر و پیوستگی بیشتر دارد؛ در حالی که جنوب منطقه به سمت ساختار ریزدانه ای می رود. همچنین نتایج این تحقیق بر قابلیت و کاربرد سنجه های سیمای سرزمین در ارزیابی مدیریت مناطق حفاظت شده و شناسایی لکه های حفاظتی به منظور اولویت دادن به حفاظت از لکه های سیمای سرزمین تأکید می کند.
تحلیلی بر تغییرات ساختاری سیمای سرزمین کلان شهر تبریز با استفاده از مبانی اکولوژی سیمای سرزمین و با تأکید بر مفهوم پیوستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۱)
179 - 204
حوزه های تخصصی:
جوامع شهری، سیماهای سرزمین پیچیده ای هستند که بر اثر افزایش جمعیت و گسترش شهرنشینی با رشد نامتوازن و برون زا مواجه شده اند و به سرعت در حال تغییرند؛ به طوری که زمین های غیرشهری و بزرگ به مصرف شهرها و ساخت وسازهای شهری رسیده و با گذشت زمان، به قطعات کوچک تر تقسیم می شوند. لذا پژوهش حاضر با هدف آشکارسازی و ارزیابی تغییرات صورت گرفته در ساختار سیمای سرزمین کلان شهر تبریز و بررسی کارایی متریک های سیمای سرزمین در تحلیل تغییرات تدوین شده است. در همین زمینه، در ابتدا نقشه های کاربری اراضی برای سال های 1984، 2000 و 2018 با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست تهیه گردید. در ادامه به منظور تحلیل تغییرات، ترکیبی از متریک های سیمای سرزمین شامل: NP، CA، PLAND، LPI، ED، MPS، LSI و COHESION در دو سطح کلاس و سیمای سرزمین و با کاربرد نرم افزار Fragstats4.2 محاسبه شد. نتایج پژوهش نشان داد اراضی ساخته شده در این بازه زمانی، بیشترین تغییرات و رشد را داشته اند و در مقابل اراضی کشاورزی، باغات و فضای سبز روند نزولی داشته و به کاربری های دیگر تبدیل شده اند. همچنین تعداد و تراکم حاشیه لکه ها در طول زمان افزایش یافته و به تکه شدگی سیمای سرزمین منجر شده است. از سوی دیگر، متوسط اندازه لکه های متعلق به اراضی ساخته شده و اراضی کشاورزی و باغی به ترتیب افزایش و کاهش یافته و با افزایش شاخص شکل سیمای سرزمین موجب ازهم گسیختگی بیشتر و پیچیدگی سیمای سرزمین شهر تبریز شده اند. به طور کلی، تحلیل نقشه های کاربری اراضی و متریک های سیمای سرزمین به وضوح آثار فعالیت های انسانی و شهرنشینی بر محیط اطراف را نمایان می سازد و نتایج حاکی از این است که سیمای سرزمین شهر تبریز به مرور ریز دانه ، پیچیده و از نظر هندسی نامنظم تر و با کاهش پیوستگی، از هم گسیخته تر گردیده است.
تاثیر روند رشد و توسعه شهری بر ساختار شبکه اکولوژیک با رویکرد تاب آوری و سیمای سرزمین (مورد مطالعه شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش روزافزون جمعیت در شهرها، توسعه شهری امری اجتناب ناپذیر است. شهر متشکل از سیستم های باز و زنده و تلفیقی از سیستم های اجتماعی- اکولوژیکی است که روند شتاب زده توسعه شهری موجب تغییر کاربری زمین و در نتیجه آسیب رسیدن به ساختار، عملکرد و فرایندهای اکولوژیکی می گردد. در این میان بهره گیری از دانش اکولوژی با رویکرد سیمای سرزمین و تاب آوری می تواند به تحلیل وضعیت موجود و یافتن راه حل های بهینه کمک نماید . تاب آوری در الگوی ساختار طبیعی شبکه اکولوژیک به میزان وسعت و پیوستگی لکه های سبز بستگی دارد. به همین دلیل برای رسیدن به هدف اصلی این پژوهش که ارزیابی ساختار شبکه اکولوژیک در روند توسعه شهری با رویکرد تاب آوری است، به بررسی روند تغییر پوشش گیاهی در فواصل سال های 1982 تا 2015 در شهر همدان پرداخته شد. در این مطالعه چارچوب مفهومی برگرفته از دانش اکولوژی، نظریات تاب آوری و با استفاده از تصاویر ماهواره ای و تکنیک های سامانه اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور( GIS و RS ) شکل گرفت، تا بتوان مناطق حساس زیستی نسبت به تغییرات و ساخت و سازهای شهری در برنامه ریزی های آتی توسعه شهر را مشخص و مانع از آسیب رسیدن به اکوسیستم طبیعی شهر و حفظ و ارتقاء منابع زیستی باقیمانده در این سرزمین شود. تصاویر ماهواره ای در سال های 1982، 2000 و 2015 با استفاده از نرم افزارهای ArcMap, ENVI در پنج طبقه کاربری اراضی باز، زمین ساخته شده، راه های ارتباطی، پوشش گیاهی و منابع آبی به روش نظارت شده بیشترین شباهت کلاس بندی شدند. پس از تحلیل این نقشه ها به منظور یافتن نوع تغییرات در کاربری اراضی، با استفاده از نرم افزار TerrSetنقشه ها مورد پردازش و تحلیل قرار گرفت و سه نوع متریک سیمای سرزمین شامل ایجاد شدگی، سست شدگی و جدا شدگی در بین این سال ها بررسی شد. نتایج نشان می دهد پوشش گیاهی منطقه از 2/2820 هکتار در سال 1982 به 2/1304 هکتار در سال 2015 تقلیل یافته و در مقابل اراضی ساخته شده و راه های ارتباطی نیز از 4/606 هکتار در سال 1982 به 2/4274 هکتار در سال 2015 افزایش یافته است که این میزان تغییرات نشان از رشد و گسترش بالای شهری و کاهش، خرددانگی و انقطاع سطح پوشش گیاهی و در نهایت افول در تاب آوری شبکه اکولوژی شهر دارد. در پایان تحقیق راهبردهایی به منظور ترمیم آسیب های وارده به شبکه طبیعی اکولوژیک شهر همدان و توسعه آن ارائه شد.
مدلسازی ریسک و فشار آتش با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در شهرستان های خلخال و کوثر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آتش سوزی ها منجر به آسیب قابل توجه به محیط زیست طبیعی اردبیل در سالهای گذشته شده، و شیوع بیشتر این حوادث در آینده قابل پیش بینی است. نقشه های ریسک و فشار آتش در مقیاس مناسب برای مدیران سیمای سرزمین و تصمیم گیران برای استراتژی های پیشگیری، کاهش و پایش آتش ضروری است. در این مقاله، شبکه های رستری متریک ریسک و فشار آتش با اندازه تفکیک 100 متر برای شهرستان های حساس به آتش سوزی در جنوب استان اردبیل براساس مدل شبیه سازی آتش و تجزیه و تحلیل مکانی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، همراه با داده تکمیلی احتراق و سطح آتش تاریخی (1397-1384) تهیه شد. پارامترهای ریسک آتش (احتمال سوختن ( BP )، طول شعله شرطی ( CFL ) و اندازه آتش ( FS )) با الگوریتم حداقل زمان حرکت ( MTT ) FlamMap با توجه به شرایط آب و هوایی 14 فصل آتش سوزی گذشته تولید شد. علاوه بر این، شاخص پتانسیل آتش ( FPI ) برای تجزیه و تحلیل مکانی نقاطی که با احتمال بیشتری آتش سوزی های بزرگ از آنجا شروع می شوند، برآورد شد. متوسط BP ، CFL و FS به ترتیب 0025/0-00007/0، 6/1-05/0 متر و 360-55 هکتار بدست آمد که بر تغییرات زیاد در فاکتورهای فشار آتش در منطقه مطالعه تاکید دارد. FPI محاسبه شده، دو ناحیه اصلی با بیشترین ارزشها را نشان داد که شامل مناطق با احتراق های تاریخی زیاد و نواحی وسیع با وجود مواد سوختنی با اشتعال سریعتر است. نتایج این مطالعه می تواند برای تجزیه و تحلیل ریسک و براورد اثرات بالقوه آتش، ارزیابی تغییرات تاریخی و روندهای آتی فشار آتش، و تعیین استراتژی های تیمار ماده سوختنی به منظور کاهش ریسک آتش سودمند باشد.
کمی سازی سنجه های سیمای سرزمین در منطقه حفاظت شده (مطالعه موردی: منطقه حفاظت شده سرخ آباد استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره هفدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
545 - 565
حوزه های تخصصی:
یکی از مخاطرات محیطی و بحران های اکولوژیک که جهان ما امروزه با آن روبرو است پدیده تغییرات کاربری اراضی می تشخیص به موقع و درست این تغییرات و عوارض سطح زمین نقش اساسی در درک بهتر روابط و تعاملات بین پدیده های انسانی و طبیعی به منظور مدیریت بهتر و استفاده از منابع طبیعی را فراهم میکند.مطالعه حاضر بررسی و تحلیل سنجه ها در یک بازه زمانی 30 ساله را مبنا قرار داده است. منطقه حفاظت شده سرخ آباد به عنوان بیس کار انتخاب شده. جهت این امر با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست سری TM-ETM_OLI در دو دوره زمانی اقدام به بررسی روند تغییرات با استفاده از نرم افزار Envi به روش طبقه بندی حداکثر احتمال و با 86 درصد صحت اطلاعات پرداخته و سپس با استفاده از سنجه های موجود در نرم افزار Fragstate برای پایش در سه سطح لکه – کلاس – سیما پرداخته شده است. پس از تحلیل و ارزیابی این سه سطح و همچنین نتایج حاصل از تغییرات پوشش گیاهی و نقشه پراکنش جانوران که از مرکز تحقیقات زیست محیطی استان زنجان به منظور تهیه پراکنش جانوران بومی استان توسط محیط بانان تهیه شده بوده رقومی گشته و مورد استفاده قرار گرفت نتایج نشان داد که تبدیل زمین های مرتعی به اراضی کشاورزی باعث از دست رفتن خاک و پوشش گیاهی شده و زیستگاه و جمعیت گونه های سیاه گوش و آهو که وابسته به این محیط ها بوده اند تاثیر منفی گذاشته است و با چرای بی رویه دام و جنگل تراشی باعث کاهش رشد اراضی جنگلی که زیستگاه پلنگ و خرس قهوه ای مورد تخریب واقع شده که این تغییرات هم در جهت تخریب زیستگاه عمل کرده است. در این تحقیق استفاده از روش نظری- تحلیلی به عنوان روش کار برای بررسی و آنالیز پژوهش استفاده شده است.
ارزیابی ساختار اکولوژیکی فضای سبز با رویکرد سیمای سرزمین؛ مطالعۀ موردی: شهر صومعه سرا- گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
93 - 115
حوزه های تخصصی:
متریک سیمای سرزمین معمولاً گسترده ترین و متنوع ترین اندازه گیری از معیار مکانی است. بیشتر این معیارها به طور خاص برای مطالعات شهری با تمرکز بر الگوهای فضایی مانند تراکم، پراکندگی/فشردگی، مرکزیت، ترکیب کاربری زمین، اتصال، یا دسترسی توسعه داده شده اند. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر داده های سنجش ازدور است. در این تحقیق ابتدا نقشه های کاربری زمین مربوط به سال 2014 و 2021 با استفاده از تصاویر ماهواره لندست و استفاده از نرم افزار ENVI 5.3 به روش طبقه بندی نظارت شده در 4 کلاس فضای شهری انسان ساخت، مزارع، باغات، زمین های بایر تهیه شد که تغییرات اکولوژیکی فضای سبز منطقه مورد مطالعه را در یک دوره 7 ساله نشان می دهد. سپس تغییرات کاربری زمین های منطقه به کمک آرک جی.آی.اس آماده سازی شدند و درنهایت با استفاده از نرم افزار Fragastas مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش بیانگر این است که فضای سبز در شهر صومعه سرا در حال کاهش و تبدیل شدن به فضای انسان ساخت است که ساخت وساز های بی رویه تأثیرهای مهمی روی ساختار اکولوژیک منطقه داشته است که درنتیجه آن فضاهای سبز و بایر به کاربری مسکونی تبدیل شده اند که بیشترین میزان تبدیل کاربری فضای سبز به کاربری انسان ساخت و سپس کاربری بایر بوده است. نتایج به دست آمده از سنجه های سیمای سرزمین بیانگر این است که لکه های فضاهای سبز صومعه سرا از سال 2014 تا 2021 تعداد لکه های بیشتر شده که نشانگر خُردشدگی و وجود اختلال در سیمای سرزمین است و مساحت لکه ها کم شده و تراکم حاشیه بیشتر شده است. لکه های بزرگ فضاهای سبز سال 2014 جای خود را به لکه های کوچک تر با ارزش اکولوژیکی پایین تر داده و ارتباط بین لکه های فضاهای سبز قطع شده است.
روند تغییرات کاربری اراضی و میزان ریسک اکولوژیک در منطقه حفاظت شده حرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه و هدف پایش روند تغییرات بلندمدت کاربری های اراضی در مناطق حفاظت شده و ارزیابی ریسک اکولوژیک، یکی از روش های مدیریتی مناسب برای پیش گیری از روند تخریب و تهدید زیستگاه در این مناطق است. منطقه حفاظت شده حرا به عنوان بزرگ ترین رویشگاه های طبیعی در حوزه خلیج فارس شناخته شده است و از نظر تنوع در فرم رویشگاه، دارای سه تیپ دلتایی، جزیره ای و ساحلی با پوشش های پرتراکم کم تراکم و تنک می باشند. این منطقه هم چنین از غنای بالای گیاهی و جانوری و چشم اندازهای بکر طبیعی برخوردار است. از این رو کنترل روند تغییرات ناشی از توسعه انواع فعالیت های انسانی و همچنین ارزیابی میزان ریسک اکولوژیک ناشی از این فعالیت ها، امری ضروری است. در این راستا عمده ترین سوالات تحقیق عبارتند از: 1) روند تغییرات کاربری های اراضی در محدوده مورد مطالعه از چه وضعیتی برخوردار است؟ 2) میزان ریسک اکولوژیک در این منطقه چه قدر است؟ 3) با توجه به روند تغییرات کاربری اراضی و ریسک اکولوژیک در منطقه، شاخص های الگوی سیمای سرزمین از چه وضعیتی برخوردار است؟ روش شناسیدر این مطالعه از نقشه توپوگرافی منطقه مورد مطالعه (در مقیاس 1:25000) و تصاویر ماهواره ای لندست TM سال 1989 و 1999، لندست ETM+ سال 2009 و OLI_TIRS سال 2021 برای ارزیابی تغییرات کاربری اراضی و یکپارچگی زیستگاه استفاده شد. به منظور طبقه بندی تصاویر از روش الگوریتم جنگل تصادفی استفاده شده و صحت طبقه بندی نیز با استفاده از صحت کلی که از ماتریس سردرگمی حاصل می شود، مورد بررسی قرار گرفت.برای به دست آوردن شاخص ریسک اکولوژیک از روش نمونه برداری فاصله ای، در مقیاس زمانی استفاده شد. از این رو محدوده مورد مطالعه به واحدهای ارزیابی ریسک اکولوژیک به مساحت 10 * 10 کیلومتر تقسیم بندی شدند. سپس بر اساس تعداد شاخص های از دست رفته (آسیب دیده) سیمای سرزمین در هر سال، میزان ریسک اکولوژیک محاسبه و نتایج به دست آمده به عنوان پیکسل مرکزی، به مناطق ارزیابی اختصاص یافت. در این مطالعه علاوه بر سنجش میزان ریسک اکولوژیک، از شاخص جداسازی سیمای سرزمین (Si) برای نشان دادن درجه پراکندگی لکه ها، از شاخص تکه تکه شدن منظر برای بررسی یکپارچگی زیستگاه (Fi)، شاخص بعد فراکتالی (FDi) و آسیب پذیری (Vi) نیز برای سنجش نظم هندسی و پیچیدگی شکل لکه ها استفاده شد. یافته ها و بحثتوسعه فعالیت های انسانی باعث تغییرات چشم گیری در ساختار و عملکرد اکوسیستم های طبیعی سرزمین شده است. بنابراین پایش مداوم و درک پویایی مکانی-زمانی از تغییرات کاربری اراضی و ریسک اکولوژیک ناشی از آن امری ضروری است. نتایج به دست آمده نشان داد که در بین طبقات کاربری های اراضی موجود در منطقه، پهنه های جزر و مدی دارای بیش ترین روند افزایشی بوده و پهنه های آبی روند کاهشی را نشان می دهند. نتایج ارزیابی ریسک اکولوژیک نیز حاکی از آن است که با توجه به رشد جمعیت، توسعه اقتصادی و فعالیت های انسانی به ویژه گردشگری، میزان ریسک اکولوژیک در طبقات بسیار بالا و بالا افزایش یافته است. ارزیابی شاخص های Fi، Si، Di، FDi و Vi نیز نشان داد که بیشترین تغییرات مربوط به جنگل های مانگرو بوده و فاصله بین لکه های کوچک جنگلی افزایش یافته است. نتیجه گیریمطابق نتایج، جنگل های مانگرو منطقه حفاظت شده حرا با گذشت زمان تغییرات زیادی را از نظر وسعت و کیفیت تجربه کرده اند و با وجود اهمیت بالا، توزیع و گسترش آن ها به دلیل فعالیت های انسانی در حال کاهش است. بدین ترتیب، در راستای این تغییرات الگوی سیمای سرزمین منطقه حفاظت شده حرا نیز تحت تأثیر قرار گرفته و کیفیت آن کاهش یافته است. بر این اساس کنترل و پایش مستمر بر فعالیت های انسانی به منظور پیش گیری از افزایش ریسک اکولوژیک و کاهش کیفیت زیستگاه در مناطق تحت حفاظت امری ضروری است و مطابق با رویکردهای حفاظتی، هرگونه بهره برداری بی رویه و بدون برنامه ریزی در این مناطق ممنوع است.
تحلیلی بر شبکه های بوم شناختی سرزمین در سطح شهر ایذه با استفاده از الگوریتم رقابت استعماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
127 - 147
حوزه های تخصصی:
بوم شناسی سیمای سرزمین، ساختار منطقه شهری را مجموعه ای از شبکه بوم سیستم ها می پندارد و رابطه متقابل شهر و فرآیندهای طبیعی و بستر به وجود آورنده محیط زیستی آن را مورد ارزیابی و طرح ریزی قرار می دهد چنین رویکردی در گرو ایجاد نگرش سیستمی به ساختار بوم شناختی منطقه های شهری است. در این پژوهش به ارزیابی شبکه های بوم شناختی سیمای سرزمین در سطح شهر ایذه پرداخته می شود. پژوهش حاضر به لحاظ هدف توسعه ای کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، 5 شاخص با 17 زیر شاخص استخراج شد. برای ارزیابی شبکه های بوم شناختی سیمای سرزمین در سطح شهر ایذه از طریق الگوریتم رقابت استعماری (درخت پوشای مینیمم MST) در محیط نرم افزار Matlab 2016 استفاده گردیده است و برای فضایی سازی شاخص های موردمطالعه در سطح شهر ایذه از روش (Tracking Analyst Tools) در فرآیند تحلیل شبکه (Network Analyst Tools) در محیط نرم افزار ArcGIS استفاده شد. نتایج نشان می دهد: بیشترین قسمت سیمای سرزمین منطقه مورد مطالعاتی را لکه های ساخته شده و کمترین مساحت را لکه های آبی تشکیل می دهند در پهنه ساخت وساز در سال 1365 از 100 درصد پهنه موجود در سطح شهر ایذه 44/42 درصد، در سال 1385 این عدد به 27/49 درصد و در سال 1397 به 02/59 درصد رسیده است در پهنه سبز در سال 1365 54/18 درصد، در سال 1385 این عدد به 63/14 درصد و در سال 1397 به 66/13 درصد رسیده است و در پهنه فضاهای باز و آبی در سال 1365 به ترتیب 56/37 درصد و 45/1 درصد در سال 1385 این عدد به ترتیب 12/35 درصد و 98/0 و در سال 1397 به ترتیب 34/26 درصد و 98/0 رسیده است.
فرآیند تحلیل شبکه در ارزیابی عملکرد بوم شناختی سیمای سرزمین رود-دره درکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۲۰۲-۱۸۳
حوزه های تخصصی:
عملکرد بوم شناختی سیمای سرزمین و به تبع تغییرات آن به صورت سلسله مراتبی به سه سطح ساخت واحدهای لکه ای دالان های بوم شناختی، ساخت واحدهای دالانی شبکه های بوم شناختی، و ساخت شبکه بوم شناختی-انسان شناختی عرصه بندی سیمای سرزمین، مرتبط می شود. در بستر سیمای سرزمین تهران، تغییرات بسیاری در کیفیت عملکرد عناصر طبیعی و افزایش سطح ساخت وسازهای محیط های انسان ساخت رخ داده است. از عناصر اصلی و منابع ارزشمند طبیعی در بستر جبهه شمالی سیمای سرزمین کلان شهر تهران هفت رود-دره چیتگر، کن، فرحزاد، درکه، مقصودبیک، دربند، دارآباد به ترتیب از غرب به شرق می باشند، که نقشی حیات بخش در ارتقاء تعاملات بوم شناختی و اکولوژیک برقرار می سازند. توسعه بیش از پیش شهرها، افزایش ساخت وسازها و پیدایش آلودگی های محیطی، این عناصر مهم سیمای سرزمین تهران را با چالش جدی مواجه کرده است. از سویی دیگر اصول بوم شناسی سیمای سرزمین در رابطه با روند توسعه رود-دره های شهری، اهمیت مدیریت عناصر طبیعی سیمای سرزمین و نیاز مبرم به ساماندهی آن ها دربرنامه ریزی سلسله مراتبی سیمای سرزمین را مورد تأکید قرار می دهد. در راستای درک ماهیت موضوع و پی بردن به مراتب ارزیابی عملکردی رود-دره های شهری، هدف مطالعه حاضر ارزیابی مراتب سه گانه عملکرد بوم شناختی رود-دره درکه در عرصه بندی سیمای سرزمین تهران با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه، معین گردیده است. از آنجایی که به دنبال کاهش کیفیت زیستی -فضایی دالان رود-دره های شهری، استعلای نهاد زیستی- فضایی سیمای سرزمین شهری توقف می یابد، در هدایت برنامه پایداری دالان رود-دره ها تنها توجه به شاخص های اندازه گیری ساخت در چیدمان کاربری ها و لکه های بوم شناختی کافی نبوده، بلکه لحاظ نمودن شاخص های کیفی عملکرد لکه ها و دالان ها در روند متعادل سازی، پایدارسازی و استعلای تعاملات بوم شناختی-انسان شناختی عرصهبندی سیمای سرزمین ها نیز ضروری است. به منظور استفاده از این روش از نرم افزار «SuperDecision» استفاده می گردد.
تحلیل تغییرات کاربری اراضی و سیمای سرزمین در مناطق شهری و پیرامون آن ها، مطالعه موردی: شهر شاهرود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
79 - 98
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تغییرات کاربری اراضی و سیمای سرزمین در شهر شاهرود در بازه زمانی 1379 تا 1400 و پیش بینی آن برای سال 1410 است. تحقیق حاضر از نظر ماهیت، توصیفی - تحلیلی می باشد. داده های موردنیاز از تصاویر ماهواره لندست (تصاویر سنجنده +ETM برای سال 1379 و 1389 و سنجنده OLI برای سال 1400) استخراج شد. طبقه بندی تصاویر در نرم افزارENVI 5.3 با بهره گیری از الگوریتم حداکثر احتمال انجام شد و سپس به منظور سنجش متریک های اکولوژی سرزمین وارد نرم افزار FRAGSTATS 4.2 گردید. نتایج تحقیق نشان داد که در دوره مدنظر (1379 تا 1400)، مساحت زمین های مرتعی تقریباً ثبات نسبی داشته، کاربری محیط ساخته شده 48/2 درصد و کشاورزی و باغی 32/1 درصد در سال افزایش مساحت داشته، درحالی که مساحت اراضی بایر، سالانه 03/1 درصد کاهش داشته است که نشان می دهد بخش زیادی از این اراضی بایر به نفع اراضی ساخته شده (محیط شهری و روستایی)، زراعی و باغی تغییر کاربری یافته اند. هر چند در دوره موردبررسی، متریک های میانگین مساحت لکه ها (MPS) و بزرگ ترین لکه (LPI) برای کاربری مرتع، محیط ساخته شده و زمین های زراعی و باغی بهبودیافته اما تغییرات شاخص مجاورت و پراکندگی (IJI) نشان از گرایش به پراکندگی این کاربری ها در طول زمان دارد. در مقیاس کل سیمای سرزمین، کاهش متریک پیوستگی (CONTAG) و مساحت بزرگ ترین لکه، افزایش تعداد لکه ها (NP) و شاخص تنوع شانون (SHDI) بیانگر آن است که سیمای منطقه موردمطالعه در جهت ازهم گسیختگی و پراکندگی تغییریافته است. گسترش فیزیکی شهر شاهرود که بیشتر با الگوی پراکنده رخ داده از عوامل اصلی شکل گیری چنین وضعیتی در سیمای سرزمین منطقه بوده است.
بررسی پتانسیل فرسایش خاک با دخالت سنجه های سیمای سرزمین، مطالعه موردی: حوضه شریف بیگلو، استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۴
145 - 164
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سنجه های سیمای سرزمین و الگوی فرسایش خاک در حوزه آبخیز شریف بیگلو استان اردبیل برنامه ریزی شد. ابتدا با استفاده از نرم افزار Fragstats 4.2.1، 9 سنجه سیمای سرزمین شامل تراکم لکه، شاخص بزرگ ترین لکه، حاشیه کل، تراکم حاشیه، شاخص شکل لکه، میانگین اندازه لکه، میانگین فاصله نزدیک ترین همسایه اقلیدسی، شاخص گسستگی سیما و شاخص تکه شدگی مورد محاسبه قرار گرفت. سپس شدت فرسایش خاک منطقه با استفاده از مدل پتانسیل فرسایش (EPM) با عملکرد قابل قبول بر اساس مطالعات پیشین برآورد شد. در ادامه نتایج حاصل از محاسبه ی سنجه ها و شدت فرسایش خاک وارد نرم افزار SPSS شده و رابطه معنی داری حاکم بر آن ها تعیین شد. نتایج نشان داد که در حوضه مورد مطالعه کاربری کشاورزی دارای فرسایش زیاد، کاربری های مرتع و باغ فرسایش متوسط، مسکونی فرسایش کم و بدنه آبی دارای فرسایش جزئی می باشد. در سطح سیما، برای حوضه شریف بیگلو میزان تعداد لکه 49، تراکم لکه 15/1، شاخص بزرگترین لکه 64/80، حاشیه کل 008/75508، تراکم حاشیه 75/17، شاخص شکل لکه 56/4، میانگین اندازه لکه 79/86، گسستگی سیما 34/0 و تکه شدگی 52/1 محاسبه شد. در سطح کلاس، میزان تکه تکه شدگی در بدنه آبی بالا ترین مقدار است. می توان نتیجه گرفت ارتباط آن با مجموعه هایشان قطع شده است که در نهایت با دخالت تغییرات سنجه های سیمای سرزمین، مطالعه فرسایش خاک نیز به شکل بهتری به انجام رسید به طوری که نقشه پتانسیل فرسایش نشان داد که مناطق با شدت فرسایش بالا متأثر از شاخص های سنجه به کار رفته و خصوصیات هیدروژئومورفولوژی به کار گرفته شده می باشد.