فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۲۱ تا ۲٬۵۴۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
315 - 336
حوزههای تخصصی:
مخاطرات بخش جدایی ناپذیر رابطه بین انسان و محیط است که به دلیل عواقب روزافزون آن، در کانون توجه نظام های برنامه ریزی و تصمیم گیری کشورها به ویژه جوامع روبه پیشرفت است. از عرصه هایی که مخاطرات محیطی سبب خسارت های جبران ناپذیر می شود، فضاهای پیراشهری است که به دلایل متعدد، مقصد جمعیت عظیم مهاجران به شهرهای بزرگ (منطقه ای و ملی) یا شهرگریزان است؛ زیرا تاکنون رفتار مخاطرات به مرور منجر به تخریب بنیان های طبیعی و انسان ساخت نقاط پیراشهری شده است. در چارچوب مدیریت ریسک، شناسایی انواع مخاطره، اندازه گیری، تصمیم گیری برای مواجهه با آن (راهکارهای مقابله) و نظارت از مجموعه اقدامات اساسی است؛ بدین سان، آگاهی از راهکارهای محلی برای مدیریت مخاطرات محیطی، اولویتی راهبردی برای برنامه ریزی آینده در سکونتگاه های پیراشهری دارد. با در نظر گرفتن نقش مدیران اجرایی در مقابله با مخاطرات، در این تحقیق کوشش شده به بررسی الگوهای ذهنی مدیران محلی (دهیاران) درباره راهکارهای مواجهه با مخاطرات محیطی شناخته شده در پیراشهر بیرجند پرداخته شود. نوع تحقیق کاربردی و دارای ماهیت توصیفی است. برای گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی، مصاحبه و پیمایش دیدگاه مدیران استفاده شده است. تحلیل یافته ها در چارچوب روش شناسی کیو با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. بنا به نتایج، 18 نوع مخاطره (شامل طبیعی و انسانی) در عرصه پیراشهر بیرجند پدید آمده است. از دیدگاه مدیران محلی، 26 گزاره (راهکار) در قالب سه الگوی ذهنی می توان برای مقابله با مخاطرات محیطی و مدیریت ریسک آن در نظر داشت. مضامین الگوهای شناخته شده شامل «بهبود مسائل در بعد کالبدی»، «ارتقاء عوامل تقویت کننده احساس امنیت در معابر سکونتگاه» و «رشد سرمایه های مالی و انسانی در جامعه محلی» بوده است. درنهایت اینکه مدیریت مخاطرات محیطی در پیراشهر بیرجند ازمنظر مدیران محلی در گرو تدبیر و چاره اندیشی مسائل انسانی است.
تحلیل فضایی شاخص های سرمایه اجتماعی از دیدگاه شهروندان منطقه چهار شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
103 - 122
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش تحلیل فضایی شاخص های سرمایه اجتماعی از دیدگاه شهروندان در منطقه چهار شهر اردبیل می باشد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری ساکنان منطقه چهار شهر اردبیل می باشد ؛ که با استفاده از فرمول کوکران 385 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند ، ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده و میزان پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمده نشان دهنده پایایی خوب پرسشنامه می باشد. جهت تحلیل داده ها از نرم فزار SPSS ( آزمون های: T تک نمونه ای، فریدمن و کروسکال والیس) استفاده شده است. نوآوری پژوهش حاضر استفاده از سه آزمون آماری، مشخص شدن وضعیت سرمایه اجتماعی؛ در کل منطقه چهار و به تفکیک شاخص ها در محله های منطقه چهار می باشد. نتایج مقایسه میانگین شاخص های سرمایه اجتماعی از نظر شهروندان در منطقه چهار نشان می دهد وضعیت شاخص های سرمایه اجتماعی تا حدودی مطلوب و مقداری بالاتر از حد متوسط می باشد و اینکه رتبه بندی شاخص ها از نظر شهروندان با معناست و شهروندان رتبه بندی متفاوتی از شاخص های سرمایه اجتماعی دارند. همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس نشان می دهد ؛ محله ها در تمام شاخص های سرمایه اجتماعی تفاوت معناداری در سطح آلفای 05/0 درصد با هم دارند. در کل نتایج نشان می دهد، که بین محله ها در برخورداری از شاخص های سرمایه اجتماعی تفاوت وجود دارد.
بررسی مدل MPI-ESM-LR در پیش نگری دمای ماهانه ایران تحت سناریوهای واداشت تابشی (RCPs)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۸
377 - 355
حوزههای تخصصی:
تغییرات اقلیمی مسئول بیشتر بلایای مرتبط با آب و هوا در سراسر جهان است. ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی بی نظیر و آب و هوای متنوعی که دارد بیش ترین تغییرپذیری آب و هوا را در جهان دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی کارایی مدل MPI-ESM-LR از سری مدل های CMIP5 در پیش نگری دمای ماهانه ایران تحت سناریوهای واداشت تابشی (RCPs) با پروژه CORDEX-WAS است. در این پژوهش برای دوره تاریخی 2005-1980 از داده های دمای هوای روزانه 49 ایستگاه سینوپتیک کشور و مدل MPI-ESM-LR تحت پروژه کوردکس استفاده شد. همچنین برای دوره آینده از داده های دمای پیش نگری شده سناریوهای 5/8RCP، 5/4RCP و 6/2RCP مدل مذکور طی سه دوره آینده نزدیک (2050-2021)، آینده میانه (2075-2051) و آینده دور (2100-2076) استفاده شد. اعتبارسنجی مدل با سه شاخص آماری r، RMSE، MBE انجام شد. نتایج نشان داد که مدل از عملکرد خوبی برخوردار است. شیب روند دما در داده های ایستگاهی و داده های مدل در دوره تاریخی افزایشی بوده و در دوره آینده در 5/8RCP و 5/4RCP در تمام ماه ها شیب روند افزایشی دما در هر دهه مشاهده شده است. در تمام ماه ها بیشینه بی هنجاری دما تحت سناریوهای مورد مطالعه در هر سه دوره آتی در شمال غرب و ارتفاعات غربی دیده می شود. مناطق شرق و جنوب شرق ایران کمینه بی هنجاری دما را نشان داده اند که به طور استثنا در 6/2RCP و 5/8RCP به ترتیب سواحل جنوب و ارتفاعات شمال شرق کشور نیز کمینه بی هنجاری دما را نمایانگر هستند. در نیمه سرد سال به صورت محدود پهنه کمینه بی هنجاری دما به ارتفاعات شمال غرب و نواحی کم ارتفاع داخلی کشور نیز کشیده شده است.
تبیین مؤلفه های طراحی مجتمع های مسکونی مبتنی بر پاسخ به نیاز خودشکوفایی، مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی مبعث، جنت، مدرس، بوعلی و دراک در شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصری که جوامع به سمت ماشینی شدن پیش می رود و ابعاد روانی انسان بیش ازپیش نادیده گرفته شده است؛ خودشکوفایی را می توان به عنوان راه حلی برای آسیب های ناشی از این امر مطرح نمود. این انگیزش برای فرد بهزیستی ذهنی و سلامت روان را به همراه می آورد. به نظر می رسد در راستای تحقق خودشکوفایی می توان از قابلیت های محیطی بهره برد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف ارائه مؤلفه های طراحی تأثیرگذار بر پاسخ به نیاز خودشکوفایی ساکنین مجتمع های مسکونی و به روش آمیخته انجام شده است. جامعه نمونه را در فاز اول پژوهش در روش سند کاوی، منابع در دسترس و در روش دلفی 20 نفر از متخصصان در برمی گیرد. در فاز دوم نیز جامعه نمونه را 290 نفر از ساکنین مجتمع های مسکونی شهر شیراز تشکیل می دهد. پژوهش با روش سند کاوی و بررسی منابع آغازشده و در ادامه در روش دلفی به مصاحبه با متخصصان پرداخته می شود. در ادامه با پرسشنامه محقق ساخت به پیمایش کاربران پرداخته می شود. در نهایت اطلاعات حاصل از پیمایش کاربران وارد نرم افزار Spss-23 شده و تجزیه وتحلیل داده ها به وسیله آزمون تحلیل عامل و آزمون همبستگی پیرسون صورت می پذیرد. یافته های پژوهش در بخش تحلیل عامل، مؤلفه های «محیط خلاق، مشارکت پذیری محیط، امنیت محیطی، رویدادپذیری فضا، تنوع پذیری، اکتشاف پذیری، تعاملات اجتماعی در محیط» را به عنوان مؤلفه های طراحی مجتمع های مسکونی مبتنی بر خودشکوفایی معرفی می نماید و نتایج آزمون همبستگی بیانگر آن است که تمامی عوامل به صورت مثبت و معنادار دارای همبستگی می باشند
مدل سازی ساختاری-تفسیری امنیت غذایی شهر مشهد با رویکرد حکمروایی خوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
103 - 124
حوزههای تخصصی:
مسئله امنیت غذایی، مسئله ای چندوجهی است که با حوزه های کشاورزی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، برنامه ریزی شهری، جغرافیا، مدیریت و سیاست در ارتباط است. گسترش شهرنشینی و تغییرات و چالش هایی که پیرو آن در شهرها به وجود می آید رفع این مسئله را با دشواری هایی روبه رو ساخته و اقدامات جزئی یا بخشی صورت گرفته، تأثیر چشم گیری برای حل آن ندارد. یکی از رویکردهای مؤثر در مورد تحقق امنیت غذایی، رویکرد حکمروایی خوب است که در آن بر اساس اصول مشارکت، نظارت دقیق، پایبندی به قانون و همچنین برقراری عدالت و برابری می توان مسئله امنیت غذایی را به شیوه ای کارآمد، مدیریت کرد. شهر مشهد، به واسطه موقعیت خود، دارای ویژگی های متفاوت اقتصادی، کشاورزی، اجتماعی- جمعیتی، فرهنگی و جغرافیایی است. جمعیت آن از مهاجران، اتباع، زائران، ساکنین شهری و روستایی و گروه های درآمدی و قومیتی متفاوت تشکیل است. همچنین حدود یک سوم جمعیت آن را، ساکنین سکونتگاه های غیررسمی تشکیل می دهد. به واسطه این ویژگی ها مسئله تأمین غذا، در شهر مشهد یک مسئله مهم و البته چندوجهی است. پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی و به کمک روش مدل سازی ساختاری-تفسیری ISM، صورت گرفته است. بر این اساس، استفاده ازنظرات کارشناسان و متخصصین برای شناسایی، بومی سازی و سطح بندی مؤلفه های مؤثر بر امنیت غذایی شهر مشهد در چارچوب رویکرد حکمروایی خوب، در قالب مصاحبه دلفی صورت گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، مؤلفه ها در هشت سطح قرار گرفتند و اثرگذارترین مؤلفه که در دستگاه دو بعدی میزان وابستگی- قدرت نفوذ، در ناحیه مستقل قرار دارد، مؤلفه «نظارت کارآمد و دقیق بر فرایند توزیع مواد غذایی» از مؤلفه های زمینه مدیریتی و منطبق بر اصول کارایی و اثربخشی، قانون مداری و پاسخگویی از رویکرد حکمروایی خوب است.
تحلیلی بر تحولات ساختار فضایی-کالبدی کلان شهرهای ایران (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۰
83 - 103
حوزههای تخصصی:
شناخت ساختار فضایی-کالبدی شهرها از منظر تحولات آن، یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در میزان موفقیت برنامه ریزان و دست اندرکاران شهری است و می تواند به بهبود محیط های شهری کمک شایان توجهی نماید. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تحولات ساختار فضایی-کالبدی در کلان شهر تبریز نگارش شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر آمیخته (کمی-کیفی) با هدف کاربردی و ماهیت تحلیلی-اکتشافی است که به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از مدل هلدرن و تکنیک موران و کرنل در نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. یافته های تحقیق براساس مدل هلدرن حاکی از آن است که در دوره 1365-1335، 71 درصد از رشد فیزیکی شهر مربوط به رشد جمعیت و 29 درصد به رشد افقی مربوط است. در دوره 1385-1365 رشد جمعیتی و افقی شهر در حالت تقریباً مساوی (48 و 52 درصد) بوده و در دوره 1400-1385 رشد جمعیتی گسترده موجب رشد عمودی و شکل گیری شهر فشرده تبریز گردیده است. همچنین کلان شهر تبریز در یک حالت تک هسته ای (مرکز شهر) قرار داشته و با توجه به تحولات صورت گرفته و افزایش عملکردهای اداری، درمانی و تفریحی در مناطق شرقی و صنایع در مناطق غربی، قابلیت تبدیل به یک الگوی توسعه ای چندهسته ای در ساختار فضایی خود را دارد. به عبارتی تحولات ساختار فضایی شهر در سال های اخیر، تمرکززدایی از مرکز شهر را شاهد بوده است. نتایج نیز حاکی از آن است که روند تحولات ساختار فضایی-کالبدی شهر از حالت سریع به متوسط و دوباره به سریع تغییر یافته است و دراین بین شاهد شکل گیری گسترده نابرابری ها و عدم تعادل های فضایی در ابعاد مختلف هستیم.
تقویت زیرساخت های شهری با تاثیر احداث پارک آبی در شهر همدان در جهت افزایش و جذب گردشگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اکولوژی انسانی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸
641 - 664
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، گردشگری به عنوان یکی از عوامل اصلی توسعه اقتصادی شناخته شده و نقش مهمی در افزایش تولید ناخالص داخلی، ایجاد اشتغال و تبادل فرهنگی ایفا می کند. در محیط های شهری، زیرساخت های گردشگری به عنوان ابزاری حیاتی برای شکل دهی به تجربه گردشگران و تأثیرگذاری بر مسیر رشد بخش گردشگری عمل می کنند. با این حال، بسیاری از شهرها با چالش های قابل توجهی در توسعه و نگهداری چنین زیرساخت هایی مواجه هستند که شامل شهرنشینی سریع، منابع مالی محدود و اولویت های توسعه ای متقابل می شود. این مطالعه به بررسی نقش خاص پارک آبی همدان در تحریک رشد گردشگری و ارتقای گردشگری شهری در همدان، ایران می پردازد. با استفاده از روش تحقیق کمی و جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه های ساختاریافته، تأثیر پارک آبی بر رضایت گردشگران، تصویر مقصد، رشد اقتصادی و تحرک گردشگران مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که توسعه پارک آبی همدان به طور قابل توجهی ( β= 0.2443, p<0.001) رضایت گردشگران، تصویر مقصد ( β=0.2192, p<0.001)، رشد اقتصادی ( β=0.2350, p<0.001) و تحرک گردشگران ( β=0.2918, p<0.001) را افزایش می دهد که 96.08٪ از تغییرات رضایت گردشگران را توضیح می دهد (R²= 0.9608). همچنین، مدل تحلیل عاملی تاییدی (CFA) با شاخص های تطابق عالی (CFI=1.000, TLI=1.001, RMSE= 0.000, SMRR=0.001) به خوبی تأیید شد. این یافته ها اهمیت سرمایه گذاری در زیرساخت های تفریحی تخصصی را برای تحریک رشد گردشگری و ارتقای رقابت پذیری شهری برجسته می کنند. علاوه بر این، مطالعه به تأکید بر توسعه پایدار زیرساخت ها و حفظ تعادل بین رشد اقتصادی و حفاظت از محیط زیست می پردازد. نتایج این تحقیق می تواند به سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری در اتخاذ تصمیمات استراتژیک برای بهبود زیرساخت های گردشگری و ارتقای تجربه گردشگران کمک کند.
بررسی نیروهای پیشران تأثیرگذار بر شکوفایی شهری با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: شهر بهبهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
6 - 19
حوزههای تخصصی:
در جهان امروز، شهرها مکان اصلی کار و زندگی انسان ها هستند [1]. شهرنشینی به عنوان یکی از پدیده های عمده دوران معاصر، از عوامل مهم تأثیرگذار بر سلامت فردی اجتماعی شهروندان و مظهر شبکه ای از روابط پیچیده اجتماعی و شکل دهنده بسیاری از چالش های اساسی در زندگی شهروندان نیز است [2]، به طوری که بیشتر شهرهای بزرگ با مشکلاتی همچون جدایی گزینی قومی، محرومیت و نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، سلامت، رفاه، نابرابری در دسترسی به خدمات بهداشتی، آموزشی، تفریحی و... مواجه اند [3]. امروزه رهیافت های گوناگونی از جمله شهر اکولوژیک، رشد هوشمند، زیست پذیری، نوشهرگرایی و شکوفایی شهری برای مواجهه با این شرایط و حل این معضلات در شهرهای جهان مطرح و به کار گرفته شده است [4]. در سال 2012 سازمان اسکان بشر ملل متحد، رویکردی تازه ای را در حوزه توسعه شهری، به نام شکوفایی شهری مطرح کرد که عبارت است از: یک ساخت اجتماعی که به حوزه اعمال بشر جامه عمل می پوشاند [5]. شهر شکوفا شهری است جامع که فضاهایی برای تعامل اجتماعی، تفریح، توسعه اقتصادی و اجتماعی گروه های آسیب پذیر و انسجام اجتماعی را با فراهم کردن فضاهای مناسب و طراحی متناسب فراهم می کند. هدف سازمان ملل از شکوفایی شهری، دسترسی به ایمنی فراگیر و قابل دسترس، فضاهای سبز و عمومی به ویژه برای زنان، کودکان، سالمندان و افراد ناتوان است. به کارگیری روش آینده نگاری در شهرها و مدل سازی مراحل آینده نگاری در حیطه مسائل شهری می تواند به رواج فرهنگ آینده نگاری و کاربرد آن در شهرها بینجامد و با تشویق به مشارکت در حل مسائل شهری مفید واقع شود [6]. در واقع، وجود چنین مشکلاتی، موجبات روی آوردن به رویکرد آینده پژوهی در برنامه ریزی شهری را فراهم کرده است. از این رو، با محور قرار دادن نظریه شهر شکوفا، فصل نوینی از توسعه فضای شهری فراروی برنامه ریزان، مدیران و... گشوده می شود. این ابتکار نوعی رویکرد اساسی برای تحقق آن در مسیر پایداری در سطوح مختلف سلسله مراتبی و مقیاس های جهانی، ملی، منطقه ای و محلی است [7]. بنابراین هر شهری در راستای نیل به شکوفایی، دستخوش فراز و نشیب هایی می شود [8]. در نتیجه در سال های اخیر، تلاش در زمینه سنجش شکوفایی شهری در شهرهای مختلف جهان مورد توجه واقع شده است. این سنجش و مقایسه، شهرها را در ارتباط با پنج بعد شکوفایی شهری یعنی تولید اقتصادی و بهره وری، کیفیت زندگی، عدالت، زیرساخت ها و پایداری زیست محیطی مورد توجه قرار داده اند.شهر بهبهان در جنوب شرقی استان خوزستان به عنوان یکی از شهرهای قدیمی استان با جمعیتی 122 هزار نفری به عنوان جامعه هدف پژوهش با مشکلاتی همچون گسترش سریع شهرنشینی، تغییر کاربری های غیر اصولی در حوزه زمین های کشاورزی و باغ ها، زیرساخت های نامناسب شهری، فرسوده بودن زیاد بافت ها شهری و عدم تناسب با دیگر بافت ها، نبود دسترسی مناسب شهروندان به خدمات شهری، گسترش پراکنده شهر، آلودگی هوا و افزایش هزینه های خدمات رسانی مواجه است. علی رغم این موارد، ضرورت به کارگیری روش های مؤثر برای پیشبرد اهداف نوآورانه و شکوفا لازم است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف اصلی تحلیل و ارزیابی شاخص های شکوفایی شهری در سطح شهر بهبهان در پی پاسخ گویی به سؤالات زیر است:1- عوامل تأثیرگذار بر شکوفایی شهر بهبهان کدام اند؟2- از میان نیروهای پیشران تأثیر گذار بر شکوفایی شهر بهبهان کدام پیشران بیشترین و کمترین تأثیر را دارد؟مواد و روش هاروش پژوهش حاضر با توجه به مسئله پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی تحلیلی است در این پژوهش ب ه منظور ف راهم س اختن مب انی تئوری و به دست آوردن اطلاعات مورد نیاز در زمینه شاخص های شکوفایی شهری از روش جمع آوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه و پرسشنامه است. در این پژوهش جامعه آماری تحقیق را مدیران شهری و خبرگان دانشگاهی صاحب نظر در حوزه برنامه ریزی شهری تشکیل می دهند. معیارهای انتخاب مدیران و خبرگان، تسلط نظری، تجربه عملی، تمایل و توانایی مشارکت در پژوهش و دسترسی است. بنابراین، با روش نمونه گیری گلوله برفی تعداد 20 نفر از خبرگان، متشکل از کارشناسان با تخصص های برنامه ریزی شهری و آینده پژوهی که با منطقه مورد پژوهش آشنایی داشته اند؛ جهت پاسخ گویی میزان تأثیر هر یک از عوامل بر سایر عوامل انتخاب شدند. در این ارتباط، 41 متغیر به دست آمده از مصاحبه با خبرگان با هم تلفیق می شود و مجموعه ای از متغیرهای مؤثر بر آینده شکوفایی شهر بهبهان منطقه در ابعاد پنج گانه (بهره وری، زیرساخت ها، کیفیت زندگی، برابری و مشارکت اجتماعی و پایداری محیط زیست) استخراج شد. سپس، با به کارگیری روش تحلیل اثرات متقاطع، تحلیل متغیرها از طریق نرم افزار میک مک صورت گرفته و در نهایت عوامل پیشران کلیدی شکوفایی شهری استخراج شد.یافته هاتحلیل کلی محیط سیستم: جدول 2، برآیند اثرات متقابل 41 پیشران تأثیرگذار بر وضعیت آینده شکوفایی شهر بهبهان، بر اساس تشکیل ماتریس 41×41 است. نتایج این جدول نشان دهنده تعداد تکرار 4 بار و درجه پرشدگی 91/07 درصد است که حکایت از تأثیرگذاری بسیار زیاد پیشران ها بر هم دارد. از مجموع 1681 رابطه قابل ارزیابی در ماتریس، 150 رابطه عدد صفر، 465 رابطه با مقدار یک دارای تأثیر ضعیف نسبت به هم و 692 رابطه با عدد 2 دارای روابط اثرگذاری نسبتاً قوی است. به علاوه، 374 رابطه عدد 3 دارد و این به معنای آن است که روابط پیشران های کلیدی بسیار زیاد و از تأثیرگذاری و تأثیرپذیری زیادی برخوردارند. شهر بهبهان به دلیل گسترش سریع شهرنشینی، با مشکلاتی همچون تغییر کاربری های غیر اصولی در حوزه زمین های کشاورزی و باغ ها، زیرساخت های نامناسب شهری، فرسوده بودن زیاد بافت ها شهری و عدم تناسب با دیگر بافت ها، نبود دسترسی مناسب شهروندان به خدمات شهری، گسترش پراکنده شهر، آلودگی هوا و افزایش هزینه های خدمات رسانی مواجه است. همچنین، نبود یک برنامه ریزی درست و منطقی، این شهر را در آینده ای نه چندان دور به شهری تبدیل خواهد کرد که قابلیت زیست در آن با مشکل مواجه خواهد بود. از میان 41 نیروی پیشران، 9 پیشران بازریابی و ایجاد بسترهای سرمایه گذاری، وضعیت اشتغال، برابری اجتماعی، شرایط اقتصادی، اشتغال و مشارکت زنان، رضایت از امنیت عمومی، برابری اقتصادی، قدرت اقتصادی و کیفیت مسکن بر وضعیت شکوفایی شهر اثر کلیدی دارند و این پیشران ها مربوط به بعد بهره وری و عدالت و مشارکت اجتماعی هستند، بنابراین مؤثرترین و کلیدی ترین پیشران ها محسوب می شوند و برای بالا بردن سطح شکوفایی شهری در شهر، توجه به این شاخص ها از اهمیت خاصی برخوردار است.نتیجه گیریاین پژوهش با هدف تحلیل و ارزیابی شاخص های شکوفایی شهری، شهر بهبهان انجام گرفته است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داده است که الگوی کلی پراکندگی پیشران های شکوفایی از نظر تحلیل اثرات متقابل، در مجموع بیانگر وضعیت یک سیستم محیطی تقریباً پایدار است. از میان 41 نیروی پیشران، 9 پیشران بسترهای سرمایه گذاری، وضعیت اشتغال، برابری اجتماعی، شرایط اقتصادی، اشتغال و مشارکت زنان، رضایت از امنیت عمومی، برابری اقتصادی، قدرت اقتصادی و کیفیت مسکن جزء پیشران های کلیدی تأثیرگذار بر آینده شکوفایی شهر بهبهان هستند. تحلیل این پیشران ها نشان داده است که شاخص های وضعیت اشتغال، ایجاد بسترهای سرمایه گذاری، شرایط اقتصادی و قدرت اقتصادی مربوط به بعد بهره وری و نشان دهنده اهمیت این بعد از شکوفایی است. همچنین، شاخص های برابری اجتماعی، اشتغال و مشارکت زنان و برابری اقتصادی مربوط به بعد عدالت و مشارکت اجتماعی و شاخص های کیفیت مسکن و رضایت از امنیت عمومی مربوط به بعد کیفیت زندگی شکوفایی شهر هستند.یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهد از پنج بعد شکوفایی شهری در شهر بهبهان، بعد بهره وری، عدالت و مشارکت اجتماعی و کیفیت زندگی از اهمیت بالایی برخوردارند و باید متولیان شهر به این ابعاد توجه خاص و بیشتری داشته باشند.نتایج به دست آمده از این پژوهش در تطابق با نتایج پژوهش های محمدخانی و همکاران (1400)، برزگر و همکاران (1401) و پیتمن و همکاران (2019)، نشان دهنده اهمیت شکوفایی شهری به عنوان یک سیاست شفاف، توسعه متعادل و هماهنگ در یک محیط حاکی از انصاف و عدالت است. علاوه بر این، نتایج این پژوهش هم راستا با تحقیقات عباسی (1401)، و خزاعی نژاد (1400) است، که نشان می دهد موضوع شکوفایی شهری رویکردی کل نگر و جامع برای ارتقای سطح خوشبختی جمعی و هدایت شهرها به سوی افقی روشن از نظر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی محسوب می شود و شاخص های شکوفایی شهری همچون ایجاد بسترهای سرمایه گذاری در شهرها، برابری اقتصادی و اجتماعی، اشتغال و مشارکت اجتماعی و کیفیت زیرساخت های اساسی برای رسیدن یک شهر به شکوفایی لازم است. بنابراین ضرورت توجه به همه بخش ها و زیربخش و ساختار آن ها و به کارگیری روش های مؤثر برای پیشبرد اهداف نوآورانه و شکوفا لازم است. از این رو، برای دستیابی به فرایندی منطقی برای رسیدن به شرایط مطلوب و ایده آل در قالب مفهوم شکوفایی شهری توجه به همه ابعاد شکوفایی ضروری است.راهکارهای ارتقای شاخص های شکوفایی شهر بهبهان با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش عبارت اند از:1- توجه متولیان امر و مسئولان شهری به توریع بهینه کاربری ها و ارتقای وضعیت زیرساخت ها و کاهش نابرابری در سطوح مختلف فضاهای شهری2- ایجاد تهمیداتی در جهت افزایش کیفیت خدمات شهری3- توجه به بافت های ناکارآمد شهر جهت ارتقا و بهبود کیفیت زندگی در آن ها4-ارتقای مشارکت شهروندان در امور شهری جهت ایجاد طرح های شهری5- توجه به وضعیت جغرافیایی شهر در انجام پروژه ها و طرح های توسعه شهری
بسط مفهومی مدل ابربلوک ها در برنامه ریزی شهری بر اساس روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۶
83 - 102
حوزههای تخصصی:
مدل ابر بلوک ازجمله الگوهای شهری به شمار می آید که در پاسخ به تغییر اقلیم و گسترش پیادره روگستری شهری مطرح شده است. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر، بسط مفهومی مدل ابر بلوک های شهری جهت بهره گیری برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری کشور است. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی-توسعه ای و ازنظر شیوه جمع آوری داده ها، به صورت توصیفی-تحلیلی است. روش پژوهش حاضر، کیفی و مبتنی بر تحلیل محتوا است. جامعه آماری مشتمل بر مقاله ها، کتاب ها و پایان نامه هایی است که با روش نمونه گیری در دسترس و گلوله برفی، انتخاب شده اند. حجم نمونه شامل 35 منبع است. بر اساس نتایج پژوهش، ازنظر گونه شناسی، 74 درصد منابع پژوهش مربوط به مقاله ها است. ازلحاظ زمانی، بیشترین میزان منابع پژوهش مربوط به سال های 2022 و 2023 است(معادل 49 درصد). بیشترین منابع از پایگاه های داده ای Science Direct and MDPI, Proquest and Researchgate هستند(معادل 74 درصد). رویکرد بیشتر منابع کمی و کیفی است(71 درصد). بیشترین روش گردآوری داده ها مربوط به مطالعات میدانی، مرور ادبیات، مشاهده، مصاحبه، داده های فضایی و تحلیل اسنادی است(84 درصد). روش پژوهش بیشتر منابع شامل تبیین، مطالعه موردی، روش توصیفی-تحلیلی است(80 درصد). بر اساس تحلیل و ترکیب یافته ها ، 101 کد باز در خصوص ویژگی های منحصربه فرد ابر بلوک های شهری شناسایی گردید که در 31 کد محوری، طبقه بندی شده اند. کدهای محوری در شش کد انتخابی مشتمل بر شرایط زمینه ای(محیط ابر بلوک و مینی بلوک)، شرایط علی(زمینه کنش شهری، کاربری اراضی و مورفولوژی شهری، کارکرد شهری، پیچیدگی شهری، تنوع زیستی و سبز شهری، بهره وری متابولیک، وحدت اجتماعی، خیابان انسان محور، خیابان های کامل، خیابان های سالم و خیابان های پایدار)، شرایط مداخله گر(حکمروایی و کاربری ترکیبی)، مقوله محوری(نیازهای بیولوژیکی و فیزیولوژیکی، امنیت، تعلق، احترام، شناختی، زیبایی شناختی و خود شکوفایی)، راهبردها(بازطراحی فضای سبز، باز تخصیص فضا و اعمال محدودیت و حمل و نقل فعال) و پیامدها(بهبود محیطی، کاهش ترافیک، کاهش آلودگی هوا، انسجام اجتماعی، ارتقای سلامتی، اقتصادی)، طبقه بندی شده اند. کدهای انتخابی، مدل مفهومی ابر بلوک شهری را تشکیل می دهند.
سنجش مؤلفه های بر سازنده ی حس مکان در بافت های تاریخی؛ مروری بر محله بازار کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
21 - 38
حوزههای تخصصی:
حس مکان مفهومی مهم و تأثیرگذار در احساس شهروندان یک شهر یا باشندگان یک محله است. علاوه برآن، توجه به شاخص ها و گویه های مرتبط با این حس می تواند در پویایی فعالیت ها در بستر محلی، ماندگاری ساکنان در محله، افزایش حس تعلق مکانی افراد و تعهدشان نسبت به آن بسیار مؤثر باشد. این پژوهش با ماهیت توسعه ای-کاربردی، روش کمی و روش تحلیل توصیفی انجام شده است. فرضیه این پژوهش آن است که برساخت حس مکان در محله بازار به علت عقبه تاریخی اش، متأثر از عامل معناست. عطف به هدف پژوهش، سنجش عوامل بر سازنده ی حس مکان در محله ی بازار، حجم نمونه با توجه به جمعیت سال ۱۳۹۵ محله بازار واقع در بافت تاریخی و مرکز کرمانشاه که ۲۷۶۰ نفر بود و با به کارگیری فرمول کوکران و لحاظ نمودن خطای ۰۵/۰، ۳۶۲ نفر برآورد شد. به منظور سنجش متغیرهای وابسته پژوهش حاضر، از مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. در مدل ترسیم شده متغیرهای وابسته کالبد، معنا و فعالیت به عنوان عناصر سازنده حس مکان در بافت تاریخی محله بازار موردسنجش قرارگرفته اند. فزون بر آن، با استفاده از نرم افزار ایموس گرافیک (AG) مدل پژوهش مورد تحلیل واقع شد تا میزان اثرگذاری هریک از متغیرها بر ایجاد حس مکان در محله ی بازار کرمانشاه مشخص شود. نتایج حاکی از آن است که سه مؤلفه معنا، فعالیت و کالبد در برساخت حس مکان محله ی بازار دخالت دارند. بدین معنا که تمامی شاخص ها در سطح معناداری بالایی قرار داشتند. عطف به مدل معادلات ساختاری تدوین شده و برازش آن، می توان چنین استدلال کرد که مؤلفه معنا با بار عاملی ۰/۹۹۷ بالاترین تأثیرگذاری را بر ایجاد حس مکان دارد. فزون بر آن، مؤلفه فعالیت با بار عاملی ۰/۹۶۷ و مؤلفه کالبد با بار عاملی ۰/۹۱۵ کمترین میزان تأثیرگذاری را بر ایجاد حس مکان در محله ی بازار کرمانشاه دارند.
مدل سازی موانع تحقق پذیری شهر الکترونیک (نمونه موردی: شهر آبدانان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
263 - 292
حوزههای تخصصی:
با وجود مزایای شهرهای الکترونیک، تحقق آن امری دشوار و با چالش های متعددی مواجه بوده اس ت. ب ه هم ین دلی ل، بس یاری از شهرهای ایران ازجمله شهر آبدانان در پیاده سازی مؤلفه های شهر الکترونیک ناموفق بوده ان د. در این راستا، پژوهش حاضر در پی شناسایی و تحلیل موانع و چالش های تحقق پذیری شهر الکترونیک در شهر آبدانان است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش شناسی، به شیوه کیفی-کمی انجام شده است. در بخش کیفی، اطلاعات از روش مصاحبه با 5 نفر خبره که به شکل هدفمند انتخاب شده بودند، به اشباع نظری رسید و روش تحلیل مضمون چهار شاخص (فردی، هنجاری-اجتماعی، تکنولوژیکی و سازمانی) شناسایی شد. طی نمونه گیری هدفمند، 50 نفر از کارشناسان و خبرگان این موضوع انتخاب شده و با استفاده از مدل سازی ساختاری-تفسیری ISM به اولویت بندی زیرمعیار پرداخته شده است. نتایج حاصل از مدل سازی ساختاری تفسیری نشان داد که از بین موانع اثرگذار بر پیاده سازی تحقق پذیری شهر الکترونیک در شهر آبدانان ، موانع هنجاری-اجتماعی در بالاترین سطح و موانع تکنولوژیکی در پایین ترین سطح قرار دارد که بیشترین و کمترین تأثیر را پیاده سازی تحقق پذیری شهر الکترونیک در شهر آبدانان داشته اند. همچنین، نتایج نشان داد که همه زیرمعیارهای موانع، جزء متغیرهای پیوندی هستند که از قدرت نفوذ و وابستگی بالایی برخوردارند. برای تحقق پذیری شهر الکترونیک در شهر آبدانان، ابتدا آموزش های کاربردی با استفاده از ظرفیت های رسانه، برگزاری سیمنارها و همایش های مختلف در سطح شهر، توسعه اتوماسیون های مراکز دولتی، ارتقای پهنای باند و پایین آوردن هزینه های اینترنت رایانه برای شهروندان پیشنهاد می شود.
طراحی الگوی پارادایمی توسعه کارآفرینی گردشگری پایدار روستایی با تأکید بر نقش جهت گیری استراتژیک و سرمایه فکری سبز (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
161 - 192
حوزههای تخصصی:
واحدهای کارآفرین در حوزه گردشگری روستایی به دلیل نداشتن جهت گیری مناسب و استفاده نامطلوب از سرمایه های فکری در حفظ قابلیت های خود در کسب مزیت رقابتی و مقابله با رقبا، با مشکلاتی مواجهند. عوامل متعددی بر دستیابی واحدهای کارآفرین گردشگری به مزیت رقابتی تأثیرگذار است که از مهمترین این عوامل می توان به شناخت نیاز بازار گردشگری و خواسته های گردشگران و پاسخگویی مناسب و به موقع به این نیازها و خواسته ها با توجه به منابع موجود اشاره کرد. بر این اساس سرمایه های نامشهود جهت گیری استراتژیک و سرمایه فکری در این زمینه بسیار کاربردی هستند. پژوهش حاضر با هدف طراحی الگو و تبیین نقش پیشایند جهت گیری استراتژیک و سرمایه فکری بر کارآفرینی گردشگری پایدار روستایی در روستاهای شهرستان شاهرود انجام گرفته است. روش پژوهش، ماهیت اکتشافی دارد و ازنظر هدف، بنیادین است. جامعه آماری مورد مطالعه، 15 نفر از خبرگان و فعالین حوزه کارآفرینی گردشگری روستایی در شهرستان شاهرود است. نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی انجام شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تئوری داده بنیاد و برای گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق استفاده شد. یافته های تحقیق عبارت است از شناسایی ابعاد آینده گرایی، بازارگرایی، هزینه گرایی، یادگیری گرایی، رسمیت گرایی، برندگرایی، نوآوری گرایی، کارآفرینی گرایی و در نهایت سلطه گرایی. براساس یافته های پژوهش، مقوله آینده گرایی درزمینه شرایط علی، مقوله بازارگرایی، درزمینه پدیده اصلی و مقوله هزینه گرایی و یادگیری گرایی در رابطه با شرایط مداخله گر شناسایی شد. مقوله رسمیت گرایی در بخش بستر حاکم و مقوله های برندگرایی، نوآوری گرایی و کارآفرینی گرایی در رابطه با راهبرد اصلی شناسایی شدند. لازم به ذکر است که سلطه گرایی در بازار، پیامد اصلی این الگو بود.
تحلیل اثرات حکمروایی خوب بر زیست پذیری روستاها: مورد مطالعه شهرستان درمیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
193 - 212
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب لازمه توسعه پایدار روستایی از طریق مدیریت مبتنی بر مشارکت حداکثری مردم و سازگار با ارزش های اجتماعی و زیست پذیری در ابعاد مختلف زندگی روستایی است. تحقیق حاضر با هدف تحلیل اثرات حکمروایی خوب بر زیست پذیری سکونت گاه های روستایی شهرستان درمیان در استان خراسان جنوبی انجام شده است. این پژوهش ازنظر ماهیت در زمره تحقیقات توصیفی – تحلیلی و از لحاظ هدف در زمره تحقیات کاربردی به حساب می آید. جامعه آماری پژوهش شامل 23 روستا با 1801 خانوار است که برحسب معیار طبقه های جمعیتی، موقعیت قرارگیری و پراکنش فضایی به عنوان نمونه انتخاب شدند. حجم نمونه مورد مطالعه در سطح خانوار با استفاده از فرمول کوکران 317 خانوار به دست آمد. مؤلفه حکمروایی خوب با 8 شاخص در قالب 31 گویه و مؤلفه زیست پذیری با 11 شاخص در قالب 53 گویه از طریق پرسش نامه محقق ساخته مورد سنجش قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که مؤلفه های حکمروایی و زیست پذیری از منظر جامعه محلی در سطح مطلوبی قرار ندارند؛ اما تحلیل همبستگی میان شاخص ها بیانگر همبستگی مثبت و نسبتاً قوی بین آن ها است. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز بیانگر این است که متغیرهای پاسخگویی، مسئولیت پذیری و قانون محوری دارای بیشترین تأثیر و متغیرهای مشارکت، عدالت محوری و شفافیت دارای کمترین تأثیر بر زیست پذیری روستایی هستند.
The Impacts of Afghanistan’s Imbroglio on the Interests and Connectivity of Pakistan with Central Asia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
220 - 236
حوزههای تخصصی:
The decades-long imbroglio in Afghanistan has negative impacts on both the domestic and foreign affairs of Pakistan. Along with other economic, political and strategic impacts, it also negatively impacts the interests and connectivity with energy-rich Central Asian Republics. The primary objective of this study is to explore the impacts of Afghanistan’s issue on Pakistan’s engagement in Central Asia. The imbroglio is impacting Pakistan's engagement with Central Asia in two ways. First, Afghanistan is located on the crossroad; all the shortest routes connecting Pakistan with Central Asia cross through its territory. Therefore, the insecurity in the country made it unconducive for any connectivity project. Trans-Afghan railway project, TAPI, TAP-500, CASA-1000, and many other projects between the two regions are still a dream. Second, the Afghan policy of Pakistan to support the Taliban was not liked by the CARs. It has also negatively impacted Pakistan's engagement with them. This study is based on the Complex Interdependence Theory, which helps to understand why, despite these problems and differences, Pakistan and CARs are cooperating and working together.
مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از مدل ترکیبی CA-ANN در جنگل های مانگرو خمیر و قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: درحال حاضر یکی از مهم ترین مسائل محیط زیستی جهان تغییرات کاربری اراضی و افزایش ناپایداری در اکوسیستم های طبیعی و مناطق تحت حفاظت است. جنگل های مانگرو در مناطق ساحلی گرمسیری رشد می کنند و یکی از آسیب پذیرترین و درمعرض خطرترین اکوسیستم های جهان شمرده می شوند. تغییرات کاربری اراضی به طورکلی در یکپارچگی این اکوسیستم های طبیعی تأثیر می گذارد و همچنین به تغییرات زیستگاه منجر می شود و تهدیدی برای زندگی گیاهان و حیوانات به شمار می رود. پیامدهای مستقیم این تغییرات و تأثیرات ناشی از آن شامل کاهش سلامت و مساحت جنگل های مانگرو، تشدید گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی، کاهش کیفیت آب ساحلی، کاهش تنوع زیستی، تکه تکه شدن زیستگاه های ساحلی و همچنین تخریب منابع زیستی خواهد بود. بنابراین پایش مکانی – زمانی تغییرات کاربری اراضی و مدل سازی و پیش بینی روند این تغییرات می تواند به مدیریت یکپارچه و برنامه ریزی صحیح درمورد جنگل های مانگرو کمک کند. بر این اساس، در مطالعه حاضر، تغییرات مکانی – زمانی کاربری های اراضی جنگل های مانگرو خمیر و قشم طی سال های 1989-2023 بررسی شد. علاوه براین به منظور مدل سازی و پیش بینی روند این تغییرات، مدل ترکیبی CA-ANN براساس متغیرهای توصیفی ارتفاع، شیب، تراکم جمعیت، فاصله از سکونتگاه ها مرکز شهر و جاده ها، برای سال 2060 مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش ها: جنگل های مانگرو خمیر و قشم (منطقه حفاظت شده حرا)، با مساحت 86,258 هکتار، در استان هرمزگان واقع شده است. در این مطالعه، تغییرات مکانی – زمانی کاربری های اراضی این منطقه، با استفاده از مجموعه تصاویر ماهواره ای لندست (1989-2023) در سامانه تحت وب گوگل ارث انجین (GEE) بررسی شد. علاوه براین، به منظور مدل سازی و پیش بینی این تغییرات، مدل ترکیبی شبکه عصبی مصنوعی و اتومای سلولی (CA-ANN)، براساس متغیرهای توصیفی ارتفاع، شیب، تراکم جمعیت، فاصله از سکونتگاه ها و مرکز شهر و جاده ها، بررسی شد و نقشه روند احتمالی تغییرات کاربری اراضی، برای سال 2060 نیز تهیه شد. در نهایت، با استفاده از مدل رگرسیونی حداقل مربعات معمولی (OLS)، میزان تأثیرگذاری این متغیرها در روند تغییرات کاربری های اراضی منطقه تحلیل شد.نتایج و بحث: مطابق نتایج، جنگل های مانگرو خمیر و قشم در سال 2023، در مقایسه با سال 1989، روندی کاهشی را نشان می دهند. نتایج پیش بینی تغییرات کاربری اراضی نیز نشان داد، در سال 2060، پهنه های جزرومدی و اراضی لخت افزایش و در مقابل، جنگل های مانگرو و پهنه های آبی کاهش خواهند یافت. همچنین بیشترین تغییرات به کاهش جنگل های مانگرو (در مناطق شمالی و جنوب شرق منطقه) و افزایش سایر مناطق غیرطبیعی (پهنه های جزرومدی و اراضی لخت در محدوده بندر خمیر، در شمال و شمال شرق منطقه و همچنین حاشیه روستاهای لافت تا گوران) بازمی گردد و با توجه به مقادیر احتمال انتقال، پوشش های جنگلی مانگرو مستعد تبدیل شدن به سایر مناطق غیرطبیعی هستند . برمبنای نتایج تحلیل مدل رگرسیونی نیز، عمده ترین متغیرهای توصیفی تأثیرگذار در تغییرات کاربری اراضی شامل فاصله از سکونتگاه ها و جاده ها است، زیرا در این رویشگاه های طبیعی، دسترسی و امکان توسعه فعالیت های انسانی بیشتر است. در این زمینه، تداوم افزایش تغییرات کاربری های اراضی، در جنگل های مانگرو خمیر و قشم، به نابودی و انقراض گستره وسیعی از این ذخایر ارزشمند زیستی در جنوب کشور منجر می شود. نتیجه گیری: با توجه به اینکه جنگل های مانگرو در خمیر و قشم جزء مناطق حفاظت شده محیط زیست و مرزهای مدیریتی محسوب می شوند، اجرای پروژه های پیشنهادی و احداث هرگونه زیرساخت و توسعه در این منطقه باید با توجه به طرح های مدیریتی (زون بندی) و ارزیابی های زیست محیطی انجام شود. از سویی، تغییرات کاربری ها باید در خارج از مرز مدیریتی منطقه محدود شود تا کاهش یکپارچگی و ازهم گسیختگی زیستگاه، در این رویشگاه های طبیعی، به حداقل برسد. بر این اساس، کاهش تأثیرات نامطلوب ناشی از تغییرات کاربری اراضی، در این منطقه، نیازمند برنامه ریزی مناسب و مدیریتی یکپارچه در بهره وری صحیح از این منابع طبیعی است. یافته های این مطالعه می تواند به ذی نفعان نیز، در ایجاد فرصتی برای توسعه راهبردهای مناسب به منظور حفاظت از جنگل های مانگرو خمیر و قشم و احیای این رویشگاه ها، یاری رساند.
شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر در اوقات فراغت بانوان با تأکید بر فعالیت های بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
175 - 197
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر در اوقات فراغت بانوان با تأکید بر فعالیت های بدنی با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری است. این پژوهش از نظر جهت گیری پژوهش، کاربردی و از نظر فلسفه پژوهش، در زمره پژوهش های آمیخته است. جامعه آماری این تحقیق را متخصصان و کارشناسان اوقات فراغت و همچنین متخصصان مدیریت ورزشی و کارشناسان برگزاری رویدادهای ورزش خانوادگی و زنان تشکیل داده اند. در بخش کیفی تحقیق، به منظور گردآوری اطلاعات از ابزار مصاحبه عمیق و در بخش کمّی تحقیق، ابزار به کارگرفته شده پرسش نامه بود. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات بخش کیفی از سه فرایند هم پوش کدگذاری باز، محوری و گزینشی و به منظور تحلیل اطلاعات بخش کمّی از روش مدل سازی ساختاری تفسیری با نرم افزار ISM software استفاده شد. یافته ها در بخش کیفی، نشان داد عوامل مؤثر در اوقات فراغت بانوان با تأکید بر فعالیت های بدنی، از 115 کد باز و 33 مفهوم و 14 مقوله اصلی تشکیل شده است. همچنین نتایج مدل ساختاری تفسیری در بخش کمّی، نشان داد که درک نیاز به ورزش بانوان، تجهیزات و امکانات اثرگذار، وضعیت جامعه پذیری اوقات فراغت بانوان و وضعیت درآمدی و مالی بانوان در سطح اول، عوامل فردی در سطح دوم، شرایط اجتماعی خانواده و بستر سازی سازمان ها برای اوقات فراغت بانوان و دانش افزایی بانوان درمورد اوقات فراغت در سطح سوم، ترویج فعالیت های بدنی در قالب اوقات فراغت برای بانوان، بهبود جامعه پذیری افراد در جامعه، حمایت های مالی در بخش خصوصی و دولتی، آموزش و توجه به یافته های پژوهشی مرتبط و بهبود وضعیت روان شناختی فردی در سطح چهارم و بهبود وضعیت زندگی در سطح پنجم قرار دارند.
تحلیل تماتیک مسائل و مشکلات پارک های خطی از نگاه مراجعه کنندگان، مطالعه موردی: پارک گل ها در شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
133 - 152
حوزههای تخصصی:
پارک های شهری به عنوان فضاهایی ارزشمند برای بازی، تفریح و استراحت، نقشی مهم در بازگشت انسان به طبیعت و بهبود کیفیت زندگی شهروندان دارند. این فضاها مکان های مناسبی برای فعالیت های اجتماعی و فرهنگی هستند. به همین دلیل، بهبود و توسعه پارک های شهری و رفع نواقص آن ها از ضرورت های اساسی برای ارتقای کیفیت زندگی شهروندان است. پارک گل ها، یکی از مهم ترین فضاهای سبز شهری گرگان، میزبان گروه های مختلفی از شهروندان و بازدیدکنندگان است، اما به ظاهر با چالش هایی مواجه است که نیاز به اصلاح دارد. بر این اساس پژوهش حاضر به دلیل کمبود مطالعات ژرف نگر در این رابطه، با رویکرد کیفی و روش تحلیل تماتیک (TA) به بررسی وضعیت پارک گل ها و مسائل و مشکلات آن پرداخته است. اطلاعات این پژوهش از طریق مصاحبه با 22 نفر از مراجعه کنندگان و بر اساس اصل اشباع نظری جمع آوری شده است. یافته ها نیز در 28 مضمون فرعی و 8 مضمون اصلی شامل: ضعف تجهیزات رفاهی، کمبود امکانات تفریحی، کاستی های زیبایی شناختی، فضاسازی نامناسب، مسائل زیست محیطی، ناامنی و رواج رفتارهای نابهنجار مقوله بندی شده است. این نتایج می توانند راهنمای عملی برای مسئولان شهری و برنامه ریزان در جهت بهبود پارک ها و کیفیت زندگی شهروندان باشد. بهبود کیفیت این فضاها نه تنها زندگی شهروندان را بهتر می کند، بلکه به حفظ محیط زیست و سلامت عمومی یاری می رساند. ازاین رو، توجه به این موضوع و اقدامات مؤثر برای بهبود پارک های شهری ضروری است
تحلیل فضایی تاب آوری مسکن در برابر مخاطرات طبیعی با تأکید بر زلزله، مطالعه موردی: مناطق جنوبی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
153 - 177
حوزههای تخصصی:
کلان شهر تهران به دلیل موقعیت جغرافیایی در نزدیکی گسل های فعال، تراکم جمعیت و عوامل محیطی در معرض آسیب های ناشی از زلزله قرار دارد. هدف این پژوهش، تحلیل تاب آوری مسکن در مناطق جنوبی تهران (مناطق 15، 16، 19 و 20) در برابر زلزله است. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و داده ها با روش های کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری و با استفاده از مدل بهترین-بدترین (BWM) و نرم افزارهای Excel و ArcGIS تحلیل شده اند. در ابتدا، 24 معیار کلیدی با مطالعه پیشینه تحقیق شناسایی و سپس وزن دهی و ضریب اهمیت آن ها با روش (BWM) تعیین شد. لایه های اطلاعاتی با بهره گیری از عملگر گامای فازی ترکیب شده و نقشه تاب آوری مناطق موردمطالعه تهیه شد. نتایج نشان داد که 43 درصد مناطق تاب آوری بسیار پایین و 12 درصد تاب آوری پایین دارند، درحالی که تنها 7 درصد از نظر کالبدی-محیطی تاب آوری بسیار پایین و 22 درصد تاب آوری بسیار بالا دارند. به طورکلی، 50 درصد مناطق جنوبی دارای تاب آوری بسیار پایین بوده و نیاز به مداخلات فوری دارند. نوآوری این پژوهش در تلفیق شاخص های اجتماعی-اقتصادی و کالبدی-محیطی، استفاده از روش (BWM) برای دقت در وزن دهی معیارها و بهره گیری از گامای فازی برای مدل سازی تاب آوری است. یافته ها بر اهمیت پرداختن به عوامل اجتماعی-اقتصادی در برنامه ریزی تاب آوری تأکید می کنند و پیشنهاد می کنند که یک رویکرد جامع، ترکیبی از شاخص های اجتماعی-اقتصادی و کالبدی- محیطی، برای افزایش تاب آوری مسکن در برابر زلزله در مناطق جنوبی تهران ضروری است.
ارزیابی تأثیر تأسیسات و تجهیزات شهر همدان بر تمایلات رفتاری گردشگران با میانجی گری تجربه ادراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها از جمله مقاصد مهم گردشگری محسوب می شوند، که همه ساله گردشگران را از مناطق دور و نزدیک به خود جذب می کنند. علاوه بر جاذبه های گردشگری، تأسیسات و تجهیزات و امکانات خدماتی عوامل بسیار مهمی در توسعه صنعت گردشگری محسوب می شود. شهر همدان به واسطه تاریخ چند هزارساله و با وجود جاذبه های متنوع گردشگری از مهم ترین مقاصد گردشگری در کشور محسوب می گردد. به همین منظور هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی تجربیات گردشگران در اثرگذاری زیرساخت های مقاصد گردشگری بر تمایلات رفتاری گردشگران شهر همدان است. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از اسناد کتابخانه ای و پیمایشی صورت گرفته است. جهت تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از دو نرم افزار SPSS 24 و Smart PLS 2 استفاده شد. برای سنجش ارتباط شاخص های مدل طراحی شده با مؤلفه های اصلی مدل، از تحلیل عاملی تأییدی بهره گرفته شد. نتایج ضریب بار عاملی فکری (88/0)، تبلیغات شفاهی (87/0)، تمایل به بازدید مجدد (86/0)، زیرساخت های سخت (86/0)، حسی (84/0)، آموزشی (82/0)، عاطفی (81/0)، و زیرساخت های نرم (71/0) محاسبه شد، که همگی بالاتر از رقم حداقل (4/0)، و بیانگر تبیین مناسب متغیرهای مکنون توسط ابعاد و شاخص های مورداستفاده می باشد. کسب ضرایب تعیین (435/0) و (709/0) توسط متغیرهای تجربیات گردشگران و تمایلات رفتاری، نشان از پیشبینی قوی متغیرهای درون زا توسط متغیرهای برون زای مدل دارد. در حقیقت تمایلات رفتاری گردشگران برآیند ارزیابی خدمات، تأسیسات و تجهیزات شهری است که این احساس رضایتمندی در نتیجه برداشت کلی گردشگر از امکانات رفاهی، بهداشتی، و ایمنی شکل می گیرد.
عوامل مؤثر بر رفتار سازگاری کشاورزان استان کرمانشاه تحت شرایط کم آبی: نقش ادراک خطر و خودکارآمدی در نظریه رفتار برنامه ریزی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
292 - 315
حوزههای تخصصی:
کمبود آب یکی از مخاطرات بخش کشاورزی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک است و پیش بینی می شود وضعیت آن در آینده بدتر شود. به منظور به حداقل رساندن پیامدها و اثرات ناشی از کمبود آب بر بخش کشاورزی، کشورهای کم آب همچون ایران باید راهبردهای سازگاری مؤثری را برای مدیریت منابع آب با هدف کاهش خطر اتخاذ کنند. این امر مستلزم بررسی عوامل اثرگذار بر رفتارها و قصد سازگاری کنشگران بخش کشاورزی است؛ بنابراین تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار سازگاری با کم آبی در بین کشاورزان استان کرمانشاه با استفاده از نظریه گسترش یافته رفتار برنامه ریزی شده و افزودن دو متغیر ادراک خطر و خودکارآمدی به نظریه، به روش پیمایش انجام شد. جامعه ی آماری این پژوهش، کشاورزان گندم کار آبی استان کرمانشاه به تعداد 32753 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای با انتساب متناسب و بر اساس جدول کرجسی و مورگان نمونه ای 380 نفری از آن ها برای تحقیق انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات در این پژوهش از طریق پرسشنامه ای محقق ساخته انجام گرفت. جهت بررسی روایی ابزار پژوهش از روایی صوری و سازه استفاده گردید. همچنین پایایی ابزار تحقیق از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (848/0- 895/0) و پایایی ترکیبی برای متغیرهای تحقیق مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 انجام شد. نتایج نشان داد، سه سازه اصلی نظریه رفتار برنامه ریزی شده شامل نگرش، هنجار ذهنی و کنترل رفتاری درک شده بر قصد رفتاری به صورت مثبت و معنی داری اثرگذار بودند. از طرف دیگر، متغیر کنترل رفتاری درک شده بر رفتار سازگاری اثرگذار بود. همچنین در نظریه رفتار برنامه ریزی شده 56 درصد از واریانس قصد رفتاری و 53 درصد از رفتار سازگاری با کم آبی تبیین شد و با اضافه شدن متغیر های ادراک خطر و خودکارآمدی به نظریه رفتار برنامه ریزی شده، درصد تبیین قصد رفتاری و رفتار سازگاری به ترتیب به 58 و 62 درصد افزایش یافت.