جغرافیا و توسعه ناحیه ای
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال 22 بهار 1403 شماره 1 (پیاپی 46) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
طرح ساماندهی فضاها و مراکز روستایی، به عنوان یکی از راهبردهای مناسب به منظور ایجاد بستری برای توسعه پایدار محیط و ساماندهی سلسله مراتبی خدمات و تأسیسات روستایی و توزیع بهینه جمعیت شناخته می شود. هدف از انجام این پژوهش، ارزی ابی میزان تحقّق پذیری طرح نام برده، در سطح سکونتگاه های روستایی شهرستان مشهد براساس خدمات پیش بینی شده است؛ ازاین رو، با توجه به اهمیّت این موضوع، تحقیق حاضر در سطح 42 روستای شهرستان که به صورت تصادفی در سه سطح مراکز مجموعه، حوزه و آبادی های اقماری انتخاب شده اند، صورت گرفته است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیّت، از نوع توصیفی - تحلیلی است و آمار و اطلاعات آن ازطریق روش های میدانی به دست آمده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل 24636 خانوار ساکن در روستاهای مورد مطالعه است که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 375 پرسش نامه انتخاب شد. همچنین ضریب اطمینان آلفای کرونباخ مؤلفه های جمعیتّی 78/0، اقتصادی 81/0و اجتماعی 82/0، نشان دهنده مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. داده ها و اطلاعات به دست آمده با روش های آماری در قالب نرم افزارهای SPSS و GIS تجزیه و تحلیل شد. با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA)، میزان تحقّق خدمات، براساس ضریب ویژگی در سطوح سه گانه روستاها تحلیل شد؛ تعدّد و پراکندگی میانگین برحسب سطوح سه گانه، نشان دهنده تفاوت زیادی از این لحاظ، میان مراکز مجموعه و حوزه با آبادی های اقماری است؛ به عبارت دیگر، ازنظر ضریب ویژگی، اختلاف زیادی میان مراکز مجموعه و مراکز حوزه وجود نداشته، ولی به مراتب بیشتر از آبادی های اقماری است. ازلحاظ اثرات اقتصادی و جمعیتی طرح، تفاوت چندانی بین مراکز مجموعه و حوزه نیست، اما مراکز حوزه ازنظر اجتماعی شرایطی بهتر از مراکز مجموعه دارند.
ارزیابی اثرات تنوع فعالیت های اقتصادی بر تاب آوری جوامع روستایی در برابر تغییرات اقلیمی (منطقه مورد مطالعه: روستاهای هدف گردشگری شهرستان سامان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقوع تغییرات اقلیمی دو دهه اخیر در ایران، نشان دهنده آن است که سکونتگاه های انسانی به شکل فزاینده ای آسیب پذیر شده انده اند؛ بنابراین، امروزه تلاقی موضوع تغییرات اقلیمی با مسائل توسعه روستایی، توجه محافل علمی را به سوی رهیافت تاب آوری با نگاهی جامع تر در مقایسه با رویکردهای پیشین جلب کرده است. تنوع فعالیت های اقتصادی به عنوان استراتژی کلیدی برای تقویت تاب آوری و انطباق با تغییرات اقلیمی شناخته شده است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثرهای تنوع فعالیت های اقتصادی بر تاب آوری جوامع روستایی در برابر تغییرات اقلیمی انجام شده است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از رویکرد کمی است. جامعه آماری شامل 4519 خانوار روستایی در 11روستای شهرستان سامان است و به کمک فرمول کوکران 354 خانوار به عنوان نمونه تعیین شده است. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش، از معادله های ساختاری (تحلیل عاملی تأییدی) با استفاده از نرم افزار Amos و همچنین T تک نمونه و کروسکال والیس با بهره گیری از نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج به دست آمده از وضعیت تنوع فعالیت های اقتصادی نشان داد که میزان تنوع فعالیت های اقتصادی در روستاهای منطقه سامان در سطح بسیار پایینی است. ازمنظر ابعاد تاب آوری، بعد کالبدی بیشترین مقدار و ابعاد اقتصادی، فردی، اجتماعی، نهادی و اکولوژیکی از کمترین مقدار تاب آوری برخوردار بوده است. استنتاج حاصل از سنجش میزان مطلوبیت تاب آوری در همه ابعاد نشان می دهد که بین حد تاب آوری ایده آل و مقدار محاسبه شده تفاوت معناداری است. همچنین با توجه به اینکه در روستاهای مورد پژوهش تنوع فعالیت های اقتصادی در سطح مطلوبی نیست، این مسئله موجب کاهش تاب آوری در ابعاد مختلف شده است.
تبیین جایگاه حکمروایی خوب شهری با استفاده از روش آمیخته ترکیبی در شهر جدید گلبهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه آنچه که به مسائل و مشکلات شهری دامن می زند، معضلاتی است که نهادهای مدیریتی شهرها و کلان شهرهای کشور مثل شهرداری ها با آن ها درگیر هستند و نارسایی در اطلاع رسانی و شفاف سازی عملکردی، قانونمندی و اجماع و خرد جمعی مسئولان، مشارکت و... موجب کاهش عملکرد آن ها شده است. هدف از پژوهش حاضر تبیین جایگاه حکمروایی خوب شهری با استفاده از روش آمیخته در شهر جدید گلبهاراست. به منظور بررسی وضعیت موجود ابعاد حکمروایی خوب در شهر جدید گلبهار، تعداد 385 پرسش نامه برای شهروندان و تعداد 48 پرسش نامه برای کارشناسان شهرداری و شورای شهر توزیع شد و همچنین با ۱۰ نفر از کارشناسان حوزه شهرهای جدید مصاحبه نیمه ساختار انجام شد و سپس با رویکرد آمیخته که حاصل تلفیق روش های کمی(روش توصیفی - تحلیلی) و کیفی است، وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در گلبهار ارزیابی شد. نتایج به دست آمده از تحلیل شاخص های حکمروایی خوب شهری نشان دهنده این است که همه نمرات میانگین آن ها به جز شاخص های قانونمندی، شفافیت و بینش راهبردی که از دیدگاه شهروندان در حد پایین تر از متوسط گزارش شده اند، در محدوده نسبی متوسط- 5 / 2 تا 5 / 3 - هستند.همچنین نتایج تحلیل های کیفی نشان داد که بیشتر نقص و نارسایی هایی که ابعاد حکمروایی در نظام مدیریتی شهر جدید گلبهار با آن دست به گریبان هستند؛ نبود انگیزه و حس تعلق مکانی نداشتن شهروندان، شفاف نبودن قوانین و اعتماد نداشتن شهروندان به مسئولان است.
تبیین شاخص های مدل شکوفایی گردشگری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شاخص ها به طور فزاینده ای به ابزاری مفید برای سیاست گذاری و نظارت بر امور تبدیل شده اند. در این میان بخش گردشگری و به ویژه گردشگری شهری نیز به منظور ارزیابی و سیاست گذاری درست و رسیدن به شکوفایی، نیازمند استفاده از شاخص های کارآمد است؛ ازاین رو در پژوهش حاضر تبیین شاخص های مدل شکوفایی گردشگری شهری مد نظر است. نوع پژوهش حاضر کاربردی – توسعه ای و اکتشافی است و روش بررسی آن توصیفی - تحلیلی و پیمایشی است. همچنین رویکرد حاکم بر آن از نظر ماهیت، تحلیل نظری است. در این پژوهش ابتدا ادبیات نظری در حوزه مرتبط با موضوع، با دیدگاهی ساختاری و سیستماتیک بررسی شده است؛ در مرحله بعد ازطریق روش مصاحبه، مؤلفه های تأثیرگذار در شکوفایی گردشگری شهری در ابعاد مختلف استخراج شده است. جامعه آماری این پژوهش را نخبگان، متخصصان و کارشناسان مدیریت شهری و گردشگری تشکیل داده اند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 154 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند و از نظرات آن ها استفاده شد. در گام بعد از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری براساس کمترین مربعات جزئی در راستای اعتبارسنجی الگوی طراحی شده شکوفایی گردشگری شهری استفاده شده است. درنهایت به کمک نرم افزار Smart-PLS3 از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم به منظور اعتبارسنجی الگوی طراحی شده استفاده شد. با انجام این فرآیند علمی، مؤلفه های تأثیرگذار در شکوفایی گردشگری شهری در ابعاد پنج گانه (اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی، زیرساختی، پایداری و نهادی) شناسایی شد. نتایج نشان دهنده این است که الگوی ارائه شده دارای برازش قابل قبولی است. در این باره بیشترین میزان میانگین واریانس استخراج شده مربوط به شاخص «اجتماعی- فرهنگی» با (81/0)، و کمترین مقدار آن مربوط به شاخص «اقتصادی» با (47/0)، بوده است.
عوامل مؤثر در تعیین رویکرد مدیریتی برندسازی پایدار مقصدهای گردشگری ساحلی (مورد مطالعه بندر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرهای ساحلی گزینه های مناسبی برای بهره برداری از توان ها و ظرفیت های گردشگری دارند که می توانند به بهبود وضعیت گردشگری کمک کنند؛ از این رو، برندسازی برای مقصدهای گردشگری شهری، از اهمیتی حیاتی برخوردار شده است. این مقصدها می کوشند حمایت های گسترده تری در زمینه های اجتماعی، محیط زیست، مدیریت و... به دست آورند و شیوه های مدیریت برندسازی مقصدها را برای توسعه گردشگری منطقه خود تعیین کنند. این امر مهم نیازمند شناسایی عوامل مؤثر در تعیین رویکرد مطلوب مدیریتی است؛ ازاین رو، پژوهش پیش رو با هدف تعیین رویکرد مدیریت برندسازی پایدار در مقصدهای گردشگری ساحلی، ازطریق شناسایی عوامل مؤثر در بندر بوشهر انجام شده و به روش توصیفی - تحلیلی و ترکیبی در جامعه آماری 60 نفری مدیران و کارشناسان انجام شده و در آن از شاخص های آزمون شده برند پایدار بهره گیری شده است. همچنین در این مقاله، رویکرد مبتنی بر منابع در برندسازی پایدار مقصد بندر بوشهر، به عنوان مجموعه سرمایه ها و قابلیت هایی تعریف شده اند که به منظور شناسایی و واکنش به تهدیدها و فرصت های موجود در دسترس و مفید هستند. یافته های مهم پژوهش نشان دهنده تأیید عامل های تبیین کننده رویکرد مدیریتی برند گردشگری در بندر بوشهر براساس آگاهی بخشی، درک پذیری، وفاداری، مزیت، هویت، کیفیت اقتصادی و راهبردی برند هستند و برمبنای «ارزشمندی»، «کمیابی»، «تقلیدناپذیری»، «جانشین ناپذیری» و «قابلیت های داخلی» در نظر گرفته شدند و قابل شناسایی و تبیین هستند. همچنین با توجه به گرایش مردم محلی و دولت، برای توسعه اقتصادی استان بوشهر به ویژه بندر بوشهر و پژوهش های کمی و کیفی انجام شده در جامعه مقصد، به نظر می رسد بندر بوشهر از ظرفیت های لازم برای مدیریت مشارکتی، توسعه محور و اجتماع محور برخوردار است؛ بنابراین، براساس نتایج این پژوهش، رویکرد مدیریتی مطلوب برای این منطقه، مبتنی بر منابع، مشارکتی و اجتماع محور تشخیص داده شده است.
استراتژی هند برای کاهش تهدیدات روز افزون چین در جنوب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چین در سال های اخیر برای افزایش روزافزون قدرت اقتصادی و نظامی خویش کوشیده است. همچنین پکن، روابطافزاینده ای گسترش داده و هند این امر را تهدیدی راهبردی دانسته است. در این باره، هند با ایجاد اتحادی راهبردی با آمریکا، به عنوان اهرمی برای فشار به چین و تضعیف و انزوای منطقه ای آن استفاده می کند. به این ترتیب، سؤال اصلی پژوهش این است که هند برای کاهش تهدیدهای روزافزون چین در جنوب آسیا چه راهبردی را دنبال می کند؟ فرضیه پژوهش این است که هند به دلیل اختلافات و درگیری های مرزی طولانی مدتی که با چین داشته، همواره از قدرت یابی این کشور، مدرنیزه شدن ارتش چین و همچنین همکاری های پکن با اسلام آباد به عنوان مهم ترین رقیب و دشمن دهلی در جنوب آسیا، احساس خطر می کند؛ بنابراین، دهلی با برقراری اتحاد استراتژیک با واشنگتن در جهت خنثی سازی قدرت رو به افزایش چین و درنهایت کنترل و انزوای منطقه ای این کشور می کوشد که این امر می تواند به توازن قدرت منطقه ای هند با چین در جنوب آسیا کمک کند. یافته های پژوهش نشان می دهد هند از قدرت روزافزون اقتصادی و نظامی چین و توسعه همکاری های این کشور با پاکستان و تبدیل آن به یک قدرت مسلط آسیایی همواره نگران است؛ بنابراین، دهلی برای جلوگیری از محاصره نشدن ازسوی چین و پاکستان در منطقه، خواهان گسترش مناسبات با واشنگتن است. این اقدام ها بخشی از استراتژی هند برای بازدارندگی علیه محور چین و پاکستان و کاهش نگرانی خود در جنوب آسیا به شمار می رود. برای تحلیل داده های این پژوهش، از روش تحلیلِ کیفی استفاده شده است.
تحلیل نقش عوامل تأثیرگذار بر کارآمدی نظام تقسیمات کشوری ایران (مطالعه موردی: استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقسیمات کشوری یکی از راهکارهای مهم حکومتها برای سازماندهی سیاسی فضای کشور به شمار می رود. تقسیمات کشوری و تمرکززدایی، شرط ضروری برای ساماندهی فضایی و توسعه و تعادل منطقه ای در کشور ایران مطرح می گردد. در ایران با توجه به گستره سرزمینی و الگوی سرزمینی اداره کشور که از نوع بسیط می باشد، نظام تقسیمات کشوری، متأثر از دستورات و برنامه های صادره از پایتخت می باشد. بررسی تاریخی استانهای کشور، نشان می دهد که از بعد انقلاب اسلامی، از نظر عددی، تعداد استانها افزایش یافته اند ولی از نظر کیفی، روند مناسب و مطلوبی در توسعه آنها دیده نمی شود. استان کرمانشاه به عنوان یکی از استانهای غربی کشور در راستای نظام تقسمیات کشوری دارای ۱۴ شهرستان، ۳۱ مرکز شهری، ۸۶ دهستان و ۲۷۹۳ آبادی دارای سکنه می باشد. هدف اصلی در مقاله، شناخت تأثیرگذارترین عامل از میان عوامل چهارگانه سیاسی، جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار بر کارامدی نظام تقسیمات کشوری استان کرمانشاه می باشد. سوال اصلی مطرح شده این است که از عوامل چهارگانه سیاسی، جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی تأثیرگذار بر کارامدی نظام تقسیمات کشوری در استان کرمانشاه کدام عامل بیشترین تأثیرگذاری را داشته است؟ بنابراین با روش کمی و با ماهیت روش توصیفی-تحلیلی این تحقیق انجام شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل یافته های مقاله از روش تحلیل عاملی و آزمون T تک نمونه ای استفاده شده است. حجم نمونه مورد نظر، 95 نفر از کارشناسان و متخصصان حوزه تقسیمات کشوری در فرمانداریهای استان کرمانشاه بوده اند که به سوالات پاسخ داده اند. نتایج یافته های پژوهش نشان می دهند که عوامل اقتصادی از میان عوامل چهارگانه مورد بررسی در این مقاله، بیشترین تأثیرپذیری نامطلوب را از نظام تقسیمات کشوری استان کرمانشاه داشته است.
بررسی خطرپذیری سیلاب در محدوده شهری مشهد با استفاده از تکنیک های GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی میزان خطرپذیری سیلاب در محدوده شهری مشهد و نقش کانال های سیلابی هنگام وقوع سیلاب است. برای رسیدن به این هدف از روش AHP در محیط نرم افزار ArcGIS استفاده شد. پارامترهای شامل فاصله از رودخانه، شیب، تراکم کانال ها، فاصله از کانال ها، بارش، پوشش گیاهی، جاده و راه ارتباطی، طبقات ارتفاعی، تراکم زهکشی، فاصله از مسیل ها و کاربری اراضی بود. سپس با تهیه لایه های مورد نیاز محدوده شهر، اقدام به تعیین وزن هر لایه براساس میزان اهمیت آن، زمان بروز سیلاب شد. پس از وزن دهی نهایی، لایه ها به صورت دو به دو (AHP) با نرم افزار Expert Choice مقایسه و ماتریس حاصل از این مقایسات به نرم افزار Idrisi منتقل و ضریب نهایی برای هر لایه تعیین شد. درنهایت با اعمال این ضرایب از طریق منوی Weighted Overlay در نرم افزار ArcGIS نقشه پهنه بندی خطر سیلاب در محدوده شهری مشهد مشخص شد. بنابر نتایج، از کل مساحت محدوده شهری مشهد، درمجموع 32/6 کیلومتر مربع دارای خطر سیلاب خیلی کم، 82/23 کیلومترمربع خطر کم، 06/260 کیلومترمربع خطر متوسط، 88/41 کیلومترمربع خطر زیاد و 04/2 کیلومترمربع خطر خیلی زیاد است. حدود 1% از کل محدوده شهری دارای خطر خیلی کم، 7% دارای خطر کم، حدود 77% از کل محدوده شهری دارای خطر متوسط، 12% دارای پتانسیل زیاد و 3% از محدوده شهری مشهد دارای پتانسیل خیلی زیاد است. نتایج نشان می دهد که شیب های 0 تا 3 درجه که بیشتر، کاربری شهری دارند مکان مناسبی برای استحصال هستند. بنابراین مناطق با استحصال خیلی خوب، مناطقی هستند که ازلحاظ شیب و پوشش، شرایط مناسب تری دارند. با توجه به نقش کانال های سیلابی در سیلاب، مشخص شد در نقاطی که تراکم کانال ها بیشتر بوده، احتمال وقوع سیلاب کمتر است.
تغییرات مکانی و زمانی اقلیم گردشگری استان اردبیل با استفاده از دمای معادل فیزیولوژیک (PET) و پیش بینی آن با استفاده از معادله رگرسیون چند متغیره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آب و هوا یکی از عوامل محیطی است که نقش مهمی در فعالیت های انسانی ازجمله گردشگری ایفا می کند؛ از این رو، در این پژوهش شرایط اقلیمی انسانی - زیست هواشناختی استان اردبیل با استفاده از دمای معادل فیزیولوژیک (PET) براساس بیلان انرژی بدن - جو و رگرسیون چندمتغیره بررسی شده است. داده های مورد نیاز از سازمان هواشناسی کشور برای 8 ایستگاه همدید به مدت 30 سال (1991 تا 2020) دریافت گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که از 9 طبقه اقلیمی شاخص PET، فقط 5 طبقه خیلی سرد، سرد، نسبتا خنک، خنک و آسایش در این ناحیه وجود داشته و 4 طبقه نسبتا گرم، گرم، داغ و خیلی داغ در این استان وجود ندارد. در همین راستا مشخص شد که شرایط خیلی سرد بر کل مساحت این استان در 5 ماه فصل سرد سال یعنی ژانویه، فوریه، مارس، نوامبر و دسامبر حکمفرما بوده و توزیع مکانی این شرایط کاملا یکنواخت است. این مهم در فصل تابستان نسبتا ناهمگن بوده و تنوع شرایط اقلیمی این ناحیه در فصل گرم سال نیز بیشتر است. بطور کلی در ماه های ژوئن، ژولای و آگوست شرایط ایده آل در بخش هایی از این استان حاکم بوده است. در این راستا مهم ترین عامل کنترل کننده شرایط اقلیم آسایش از بین طول، عرض و ارتفاع نیز ارتفاع تعیین شد بطوریکه بین ارتفاع و مقدار شاخص PET رابطه معکوس قوی در 12 ماه سال بر قرار بوده و در سطح معنی داری و به اثبات رسید. رابطه رگرسیونی چند متغیره بین طول، عرض و ارتفاع با مقدار PET بیانگر آن است که مقدار Adj.R2 دمای معادل فیزیولوژیک (PET) از ماه ژانویه تا دسامبر برای دوره مرجع برابر با 713/0، 820/0، 783/0، 807/0، 807/0، 559/0، 841/0، 693/0، 745/0، 731/0، 824/0 و 662/0 بوده و بیشتر تغییرات متغیر وابسته در مدل رگرسیونی دیده شده است. در این مدل متغیر ارتفاع با متغیر دمای معادل فیزیولوژیک (PET) رابطه معکوس داشته و با افزایش ارتفاع از مقدار آن کاسته می شود. این مهم در مورد دو متغیر طول و عرض جغرافیایی هم صدق می کند اما تاثیر طول جغرافیایی کمتر از عرض جغرافیایی بوده و تاثیر هر دو آنها از متغیر ارتفاع نیز کمتر می باشد.
واکاوی تأثیر گسترش تروریسم در بحران های عراق و سوریه بر صلح و امنیت جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه خاورمیانه مهم ترین منطقه بحران خیز در دنیا است. وجود بحران ها و منازعه های متعدد در این منطقه از سال 2003 بعد از حملات ایالات متحده آمریکا به عراق آغاز شد و پس از آن نیز با آغاز جنبش های اعتراضی در جهان عرب ازجمله بحران سوریه به اوج خود رسید. در این میان، یکی از مهم ترین بحران هایی که این منطقه در دو دهه گذشته با آن مواجه است، تشکیل گروه های تروریستی است. این گروه ها با انجام حملات تروریستی و ایجاد بی ثباتی، امنیت کشورهای مختلف در سطح جهان را به خطر انداخته اند. پرسش اصلی این پژوهش این است که مهم ترین تأثیرهای گسترش گروه های تروریستی بر صلح و امنیت جهانی چیست؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که ایجاد و گسترش گروه های تروریستی مانند القاعده، دولت اسلامی عراق و شام (داعش)، جبهه النصره و ... از یک طرف منجر به سوق یافتن سیاست دفاعی کشورهای خاورمیانه به سوی افزایش خریدهای تسلیحاتی شده و رقابت قطب های قدرت در این منطقه را افزایش داده است؛ از سوی دیگر، منجر به جذب اعضای جدید از سایر مناطق مانند اروپا و آسیای مرکزی شده و درنهایت به دلیل بازگشت اعضای خارجی این گروه ها به کشورهای موطن خود منجر به افزایش حملات تروریستی در دیگر کشورهای خاورمیانه و برخی از کشورهای اروپایی مانند انگلیس و آلمان شده است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای این موضوع را مطالعه کرده است.
الگوهای ذهنی مدیران محلی درباره راهکارهای مدیریت مخاطرات محیطی (مورد مطالعه: سکونتگاه های پیراشهر بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخاطرات بخش جدایی ناپذیر رابطه بین انسان و محیط است که به دلیل عواقب روزافزون آن، در کانون توجه نظام های برنامه ریزی و تصمیم گیری کشورها به ویژه جوامع روبه پیشرفت است. از عرصه هایی که مخاطرات محیطی سبب خسارت های جبران ناپذیر می شود، فضاهای پیراشهری است که به دلایل متعدد، مقصد جمعیت عظیم مهاجران به شهرهای بزرگ (منطقه ای و ملی) یا شهرگریزان است؛ زیرا تاکنون رفتار مخاطرات به مرور منجر به تخریب بنیان های طبیعی و انسان ساخت نقاط پیراشهری شده است. در چارچوب مدیریت ریسک، شناسایی انواع مخاطره، اندازه گیری، تصمیم گیری برای مواجهه با آن (راهکارهای مقابله) و نظارت از مجموعه اقدامات اساسی است؛ بدین سان، آگاهی از راهکارهای محلی برای مدیریت مخاطرات محیطی، اولویتی راهبردی برای برنامه ریزی آینده در سکونتگاه های پیراشهری دارد. با در نظر گرفتن نقش مدیران اجرایی در مقابله با مخاطرات، در این تحقیق کوشش شده به بررسی الگوهای ذهنی مدیران محلی (دهیاران) درباره راهکارهای مواجهه با مخاطرات محیطی شناخته شده در پیراشهر بیرجند پرداخته شود. نوع تحقیق کاربردی و دارای ماهیت توصیفی است. برای گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی، مصاحبه و پیمایش دیدگاه مدیران استفاده شده است. تحلیل یافته ها در چارچوب روش شناسی کیو با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. بنا به نتایج، 18 نوع مخاطره (شامل طبیعی و انسانی) در عرصه پیراشهر بیرجند پدید آمده است. از دیدگاه مدیران محلی، 26 گزاره (راهکار) در قالب سه الگوی ذهنی می توان برای مقابله با مخاطرات محیطی و مدیریت ریسک آن در نظر داشت. مضامین الگوهای شناخته شده شامل «بهبود مسائل در بعد کالبدی»، «ارتقاء عوامل تقویت کننده احساس امنیت در معابر سکونتگاه» و «رشد سرمایه های مالی و انسانی در جامعه محلی» بوده است. درنهایت اینکه مدیریت مخاطرات محیطی در پیراشهر بیرجند ازمنظر مدیران محلی در گرو تدبیر و چاره اندیشی مسائل انسانی است.
تحلیل الگوی توسعه کالبدی – فضایی شهر یاسوج با استفاده از روش های تحلیل فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت وضعیت کالبدی شهر و ارزیابی الگوی توسعه کالبدی برای هدایت آن در راستای توسعه پایداری شهری امری حیاتی است، چراکه امروزه اغلب پژوهشگران اعتقاد دارند ارتباط معناداری بین الگوی توسعه کالبدی شهر با پایداری وجود دارد. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش، تحلیل الگوی توسعه کالبدی – فضایی شهر یاسوج با استفاده از روش های آنالیز فضایی همچون خودهمبستگی فضایی محلی (موران)، توزیع جهت دار، توزیع بیضوی استاندارد و لکه های داغ است. روش شناسی تحقیق، ترکیبی از روش های قیاسی و استقرایی است. از روش قیاسی در مطالعه مبانی نظری و ادبیات تحقیق و از روش استقرایی نیز برای شناخت الگوی توسعه کالبدی شهر یاسوج با استفاده از آمارها و اطلاعات حاصل از داده های ثانویه استفاده شد. نتایج تحلیل فضایی نشان می دهد که تراکم در هر سه شاخص جمعیت، مسکونی و ساختمانی، الگوی توزیع خوشه و خودهمبستگی فضایی دارد. به طوری که مقدار آماره Z_Score در سال 1395 برای تراکم جمعیت 58/54، تراکم مسکونی 48/57 و تراکم ساختمانی 12/51 در مقایسه با سال های 1375 و 1385 افزایش چشمگیری داشته است. نتایج لکه های داغ برای سال های 1395 - 1375 در شهر یاسوج نشان می دهد که طی این دوره، گسترش فیزیکی شهر به صورت پراکنده و غیر متراکم بوده و زمینه را برای رشد اسپرال و بدون برنامه شهر به ویژه در محور شمال غربی آماده کرده است. بیشترین میزان خوشه های داغ فضایی تراکم های مختلف شهر یاسوج با 99 درصد معناداری مربوط به بلوک های غربی شهر و بیشترین میزان خوشه های سرد فضایی مربوط به بلوک های شمال غربی شهر است؛ ازاین رو، کنترل و نظارت بر ساخت و سازهای شهری و جلوگیری از تخریب اراضی کشاورزی در محور غرب و شمال غرب این شهر می تواند راهبرد مهمی در هدایت توسعه کالبدی شهر یاسوج باشد.