مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مجتمع مسکونی
حوزه های تخصصی:
در ایران، رژیم بارش بیشتر از نوع زمستانی است و بارش های تابستانی، اندک و به صورت اتفاقی رخ میدهند، در این پژوهش، بارش های ایجادکنندة سیل در استان خراسان رضوی را- که در تاریخ 24/6/88 اتفاق افتاد و در شهر درگز و دیگر شهرهای استان سیلاب به وجود آورد- بررسی کرده ایم. برای شناسایی این رگبار مخرب، داده های بارندگی ایستگاهای همدید و اقلیم شناسی را در روز یادشده استفاده کرده ایم؛ بعد از تعیین مقدار بارندگی، ویژگیهای ترمودینامیک رگبار مورد نظر را با استفاده از داده های رادیوسوند و نمودار اسکیوتی ایستگاه مشهد تحلیل کرده ایم؛ در نهایت، با استفاده از داده های جو بالا- که از مرکز ملی پیش بینی محیطی و مرکز ملی مطالعات تحقیقات جوی ایالات متحده گرفته شده- تحلیل همدید جهت پدیدة مورد نظر را انجام داده ایم. بدین منظور، نقشه های فشار تراز پانصد هکتو پاسکال و همچنین نقشه های فشار تراز دریا برای دو روز قبل از رگباری و روز رگباری را به صورت شش ساعته ترسیم کردیم. تحلیل همدیدی نقشه ها بیانگر آن است که سامانة ایجادکننده این رگبار در اثر حرکت رو به شمال و شرق پرفشار آزور، و عقب نشینی شاخة جنوبی آن در اثر عمیق شدن ناوة کم فشار قطبی ایجاد شده و نیز اندرکنش با کم فشار گنگ ، ناپایداری و رگبار را ایجاد کرده است.
ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان مجتمع های مسکونی نمونه مطالعه: مجتمع مسکونی محله پانصد دستگاه شهر دوگنبدان(گچساران)
ارزیابی میزان رضایتمندی محیطی الگوی سکونت و مجتمع های سکونتی، طیف گسترده ای از مولفه های اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و ... را در بر می گیرد که در مجموع ارزش کیفیت محیط مسکونی و سکونت را نمایان می کند. در نظریات پایه مرتبط، رضایتمندی سکونتی نه تنها به عوامل کالبدی اشاره دارد بلکه متغیرهای دیگری نظیر امنیت، روابط انسانی و اجتماعی، عناصر محیطی و نظایر آن را نیز در بر می گیرد. رضایت از سکونت امری چند بعدی و توجه به عوامل متعدد سازنده کیفیت و رضایتمندی آن در تدوین الگوی ارزیابی ضروری است. ارزیابی رضایتمندی ساکنین می تواند در جهت سنجش میزان دست یابی به اهداف و پروژه های شهری مؤثر واقع شده و همین طور نتایج حاصل از این گونه پژوهش ها را می توان در ارتقاء کیفیت محیط زندگی بویژه در مجتمع های مسکونی موثر واقع گردد. این پژوهش با هدف ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان مجتمع مسکونی پانصد دستگاه مستقیم شهر دوگنبدان صورت گرفته است. در این پژوهش سعی برآن بوده که با استفاده از مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، معیارهای وابسته به رضایتمندی سکونتی جمع آوری گردد، سپس با استفاده از توزیع پرسشنامه بین ساکنین مجتمع مسکونی و همچنین تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارspss22 و روش های آماری همچون آزمون t تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون همبستگی پیرسون، میزان رضایت ساکنین مورد ارزیابی قرار گیرد. بررسی های بعمل آمده حاکی از آن است که رضایتمندی افراد از این مجتمع مسکونی در حد متوسط قرار دارد.
بررسی تأثیر عوامل کیفیت محیطی بر رضایتمندی ساکنان در مجتمع های مسکونی در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات صد سال اخیر کشور درزمینه نظام اقتصادی، سیاسی و کمبود زمین، ایده انبوه سازی مسکن و مجتمع های مسکونی را در شهرها رقم زده است. نکته ای که در بررسی روند ایجاد مجتمع های مسکونی در ایران مشاهده می شود، این است که همواره از توجه به اصول و معیارهای شهرسازی در برنامه ریزی و طراحی غالب مجتمع های مسکونی کاسته شده و این گونه مساکن از ایجاد محیط مطلوب مسکونی فاصله گرفته اند. درنتیجه، این موضوع باعث نارضایتی ساکنان شده است. اولین گام در جهت دستیابی به محیط مطلوب و رضایت ساکنان، شناسایی عوامل مؤثر بر رضایتمندی است؛ به طوری که شناسایی عوامل مؤثر بر رضایتمندی ساکنان مجتمع های مسکونی می تواند در جهت تحلیل وضع موجود سکونت، برنامه ریزی برای ارتقای کیفیت زندگی در آن مجتمع ها و جلوگیری از تکرار نواقص مفید باشد. بدین خاطر، مقاله حاضر به ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان مجتمع های مسکونی در شهر مشهد به عنوان دومین کلان شهر کشور و شناسایی عوامل مؤثر بر آن پرداخته است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری داده ها به دو صورت اسنادی و پیمایشی (پرسش نامه) است. جامعه آماری پژوهش، ساکنان مجتمع های مسکونی در شهر مشهد هستند. این پژوهش از طریق انتخاب جامعه نمونه، با استفاده از روش کوکران و تکمیل پرسش نامه انجام شده است. روایی پرسش نامه ها هم با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ، بیش از 0.7 به دست آمد که نمایانگر روایی مطلوب است. برای تحلیل داده ها نیز از نرم افزار لیزرل و روش الگوسازی معادلات ساختاری استفاده شده است. براساس نتایج مجموعه عوامل کیفیت محیطی یعنی عوامل عملکردی، تجربی- زیباشناختی و زیست محیطی بر میزان رضایتمندی سکونتی تأثیرگذار هستند. عامل عملکردی با زیرعامل های شخصی، اجتماعی و فرهنگی از عامل رضایتمندی دارای رابطه معنادار است؛ اما با زیرعامل محیطی رابطه معناداری ندارد.
طراحی مجتمع های مسکونی با حفاظت از انرژی با رعایت اصول معماری سبز
حوزه های تخصصی:
امروزه معماری و ساخت و ساز یکی از حوزه هایی است که توسعه پایدار خواهان برتری آن در عملکردهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است. بهره گیری از انواع انرژی از الزامات زندگی بشر در قرن بیست و یک است. تولید و مصرف انرژی فسیلی تهدیدی جدی برای توسعه پایدار و محیط زیست بشمار می رود. بحران های زیست محیطی قرن بیستم نقطه عطفی برای تغییر نگرش در عرصه طراحی معماری بود. ظهور معماری سبز با بهره گیری از اصولی چون حفاظت از انرژی، کار با اقلیم، احترام به کاربران و گشایش جدیدی در معماری ایجاد کرد. در طراحی سبز چیزی که طراحان بر آن اتفاق نظر دارند این است که یک معماری ارزشمند دارای معنا، روح و زیبایی است. در آثار بزرگ، ایده پشت آجر و ملات شروع به فراتر رفتن از فرم صرف و مادیت می کند. سوال اصلی تحقیق این است که آیا بارعایت اصول معماری سبز می توان مجتمع های مسکونی طراحی کرد استفاده بهینه در انرژی کرد؟ روش تحقیق حاضر یصورت توصیفی – تحلیلی، کتابخانه ای و اسنادی می باشد. هدف این تحقیق روی مسایلی است که در مجمتع های مسکونی بتوان مصرف انرژی را بهینه کرده و در استفاده از آن صرفه جویی گردد.
طراحی مجتمع های مسکونی با حفاظت از انرژی با رعایت اصول معماری سبز
امروزه معماری و ساخت و ساز یکی از حوزه هایی است که توسعه پایدار خواهان برتری آن در عملکردهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است. بهره گیری از انواع انرژی از الزامات زندگی بشر در قرن بیست و یک است. تولید و مصرف انرژی فسیلی تهدیدی جدی برای توسعه پایدار و محیط زیست بشمار می رود. بحران های زیست محیطی قرن بیستم نقطه عطفی برای تغییر نگرش در عرصه طراحی معماری بود. ظهور معماری سبز با بهره گیری از اصولی چون حفاظت از انرژی، کار با اقلیم، احترام به کاربران و گشایش جدیدی در معماری ایجاد کرد. در طراحی سبز چیزی که طراحان بر آن اتفاق نظر دارند این است که یک معماری ارزشمند دارای معنا، روح و زیبایی است. در آثار بزرگ، ایده پشت آجر و ملات شروع به فراتر رفتن از فرم صرف و مادیت می کند. سوال اصلی تحقیق این است که آیا بارعایت اصول معماری سبز می توان مجتمع های مسکونی طراحی کرد استفاده بهینه در انرژی کرد؟ روش تحقیق حاضر یصورت توصیفی-تحلیلی، کتابخانه ای و اسنادی می باشد. هدف این تحقیق روی مسایلی است که در مجمتع های مسکونی بتوان مصرف انرژی را بهینه کرده و در استفاده از آن صرفه جویی گردد.
نقش سازمان دهی محیط در تعامل اجتماعی ساکنان مجموعه های مسکونی شیراز (مجتمع های امیرکبیر، جنت، ابریشم، مطهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به رویکرد روزافزون زندگی در مجتمع های مسکونی، لزوم توجه به طراحی و تصمیم گیری دربارة این فضاها جدّی به نظر می رسد. به علاوه یکی از مشکلاتی که در جوامع امروزی مشاهده می شود میزان و شیوة تعامل اجتماعی افراد در محل سکونت و زندگی است که با کم رنگ شدن مفهوم همسایگی روز به روز بر ضعف آن افزوده می شود. بر اساس این، فرضیة پژوهش حاضر مبتنی بر شیوه سازمان دهی عناصر و بلوک ها در مجتمع های مسکونی به دلیل تأثیر بر عواملی چون خوانایی، نفوذپذیری، انعطاف پذیری و قلمرو بر شکل گیری فضاهای عمومی و نیمه عمومی تأثیر می گذارد و از این رو بر تعامل اجتماعی ساکنان مؤثر است. بدین منظور پس از تشریح عوامل مؤثر بر تعامل و مفاهیم آن به کمک پرسش نامه، تأثیرپذیری این متغیر (تعامل) از عوامل زمینه ساز سازمان دهی بررسی شده است. این آزمون در چهار مجتمع مسکونی شیراز که نمایندة چهارگونه سازمان دهی مجتمع های مسکونی این شهر است، انجام شده است. تحلیل های کمّی با نرم افزار Spss صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد میزان تعامل اجتماعی ساکنان با سازمان دهی محیط ارتباط، هم بستگی قوی دارد، ولی از میان مؤلفه های در نظر گرفته شده برای سازمان دهی تنها عوامل نفوذپذیری، انعطاف پذیری و قلمرو در میزان تعامل تأثیرگذار بوده است و مؤلفة خوانایی در این رابطه نقشی ندارد. همچنین میزان تعامل ساکنان مجتمع های مسکونی با سازمان دهی مرکزی چندهسته ای بیش از سایر سازمان دهی ها است.
ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان مجتمع های مسکونی؛ نمونه مطالعه: مجتمع مسکونی محله پانصد دستگاه شهر دوگنبدان(گچساران)
ارزیابی میزان رضایتمندی محیطی الگوی سکونت و مجتمع های سکونتی، طیف گسترده ای از مولفه های اجتماعی، کالبدی، زیست محیطی و ... را در بر می گیرد که در مجموع ارزش کیفیت محیط مسکونی و سکونت را نمایان می کند. در نظریات پایه مرتبط، رضایتمندی سکونتی نه تنها به عوامل کالبدی اشاره دارد بلکه متغیرهای دیگری نظیر امنیت، روابط انسانی و اجتماعی، عناصر محیطی و نظایر آن را نیز در بر می گیرد. رضایت از سکونت امری چند بعدی و توجه به عوامل متعدد سازنده کیفیت و رضایتمندی آن در تدوین الگوی ارزیابی ضروری است. ارزیابی رضایتمندی ساکنین می تواند در جهت سنجش میزان دست یابی به اهداف و پروژه های شهری مؤثر واقع شده و همین طور نتایج حاصل از این گونه پژوهش ها را می توان در ارتقاء کیفیت محیط زندگی بویژه در مجتمع های مسکونی موثر واقع گردد. این پژوهش با هدف ارزیابی میزان رضایتمندی ساکنان مجتمع مسکونی پانصد دستگاه مستقیم شهر دوگنبدان صورت گرفته است. در این پژوهش سعی برآن بوده که با استفاده از مطالعه اسنادی و کتابخانه ای، معیارهای وابسته به رضایتمندی سکونتی جمع آوری گردد، سپس با استفاده از توزیع پرسشنامه بین ساکنین مجتمع مسکونی و همچنین تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارspss22 و روش های آماری همچون آزمون t تک نمونه ای، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون همبستگی پیرسون، میزان رضایت ساکنین مورد ارزیابی قرار گیرد. بررسی های بعمل آمده حاکی از آن است که رضایتمندی افراد از این مجتمع مسکونی در حد متوسط قرار دارد.
طراحی مجتمع مسکونی پایدار با تاکید بر روان شناسی محیطی از بعد حس تعلق به مکان
حوزه های تخصصی:
تحول صنعتی، انسان را از زندگی در طبیعت به زندگی در شهر کشانید. با پیشرفت فناوری، الگوی زندگی دستخوش دگرگونی شد، به نحوی که بادگیرها، سایبان ها و نورگیرها در ساختمان جای خود را به تاسیسات گرمایشی و سرمایشی دادند به این ترتیب تکنولوژی آسایش و راحتی روزافزونی را برای انسان ها فراهم کرده است. رشد شتابان شهرها، افزایش جمعیت شهری و در پی آن ساخت و ساز مسکن در قالب مجتمع های مسکونی و رشد نامناسب و ناهمساز کالبدی، به علاوه نگاه کمی گرایانه به عناصر کالبدی، پیامدهایی نظیر از دست رفتن مکان، بیگانگی انسان با مکان و در نهایت کاهش حس تعلق به مکان را در پی داشته است.حس تعلق به عنوان یکی از شاخص های نوپای عرصه ی معماری در دهه های حاضر مطرح بوده که تاثیر آن در ارتباط هرچه بیشتر مصرف کنندگان با تولیدات معماری باعث پرداخت به این موضوع شده است، تا تولیدات معماری بتواند ارتباط عمیق تر و کاراتری با مصرف کنندگان را داشته باشد حس تعلق به معنای پیوندی محکم و عاملی تاثیر گذار میان مردم و مکان با اجزاء تشکیل دهنده آن است که این پیوند به صورت مثبت بوده و سبب گسترش عمیق ارتباط و تعامل فرد با محیط می گردد و با گذر زمان عمق و گسترش بیشتری می یابد لذا با توجه به اینکه محیط، یکی از عوامل موثر در ایجاد حس مکان و احساس تعلق کاربران است؛ ضرورت انجام مطالعات گسترده در باب شناسایی عناصر کالبدی، حس مکان در ابعاد کمی و کیفی جامعه احساس می شود. از دیدگاه روانشناسی محیطی انسان ها به تجربه حسی، عاطفی و معنوی خاص نسبت به محیط زندگی نیاز دارند. سوال اصلی تحقیق این است که آیا این نیازها از طریق تعامل صمیمی و نوعی هم ذات پنداری با مکانی که در آن سکونت دارد قابل تحقق است. روش تحقیق بصورت توصیفی- تحلیلی با توجه به مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است. هدف از ارائه پژوهش حاضر بررسی تاثیر روانشناسی محیطی در طراحی مجتمع های مسکونی پایدار با نگاهی ویژه به حس تعلق به مکان می باشد.
طراحی مجتمع مسکونی پایدار با تاکید بر روان شناسی محیطی از بعد حس تعلق به مکان
تحول صنعتی، انسان را از زندگی در طبیعت به زندگی در شهر کشانید. با پیشرفت فناوری، الگوی زندگی دستخوش دگرگونی شد، به نحوی که بادگیرها، سایبان ها و نورگیرها در ساختمان جای خود را به تاسیسات گرمایشی و سرمایشی دادند به این ترتیب تکنولوژی آسایش و راحتی روزافزونی را برای انسان ها فراهم کرده است. رشد شتابان شهرها، افزایش جمعیت شهری و در پی آن ساخت و ساز مسکن در قالب مجتمع های مسکونی و رشد نامناسب و ناهمساز کالبدی، به علاوه نگاه کمی گرایانه به عناصر کالبدی، پیامدهایی نظیر از دست رفتن مکان، بیگانگی انسان با مکان و در نهایت کاهش حس تعلق به مکان را در پی داشته است.حس تعلق به عنوان یکی از شاخص های نوپای عرصه ی معماری در دهه های حاضر مطرح بوده که تاثیر آن در ارتباط هرچه بیشتر مصرف کنندگان با تولیدات معماری باعث پرداخت به این موضوع شده است، تا تولیدات معماری بتواند ارتباط عمیق تر و کاراتری با مصرف کنندگان را داشته باشد حس تعلق به معنای پیوندی محکم و عاملی تاثیر گذار میان مردم و مکان با اجزاء تشکیل دهنده آن است که این پیوند به صورت مثبت بوده و سبب گسترش عمیق ارتباط و تعامل فرد با محیط می گردد و با گذر زمان عمق و گسترش بیشتری می یابد لذا با توجه به اینکه محیط، یکی از عوامل موثر در ایجاد حس مکان و احساس تعلق کاربران است؛ ضرورت انجام مطالعات گسترده در باب شناسایی عناصر کالبدی، حس مکان در ابعاد کمی و کیفی جامعه احساس می شود. از دیدگاه روانشناسی محیطی انسان ها به تجربه حسی، عاطفی و معنوی خاص نسبت به محیط زندگی نیاز دارند. سوال اصلی تحقیق این است که آیا این نیازها از طریق تعامل صمیمی و نوعی هم ذات پنداری با مکانی که در آن سکونت دارد قابل تحقق است. روش تحقیق بصورت توصیفی- تحلیلی با توجه به مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است. هدف از ارائه پژوهش حاضر بررسی تاثیر روانشناسی محیطی در طراحی مجتمع های مسکونی پایدار با نگاهی ویژه به حس تعلق به مکان می باشد.
بررسی میزان رضایتمندی ساکنین مسکن مهر (نمونه موردی: مسکن مهر شام اسبی اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۶۷
327-349
حوزه های تخصصی:
طی چند سال اخیر، به منظور پاسخ گویی به انتظارات قانونی و عرفی در زمینه مسکن برای اقشار کم در آمد، دولت سیاست احداث مسکن مهر را در پیش گرفته است. پروژه مسکن مهر، بزرگترین طرح ملی مسکن می باشد که به علت گستردگی طرح و نو بودن آن نیاز به بررسی نتایج حاصل از این تجربه احساس می شود. ازاین رو، هدف اصلی این مقاله بررسی میزان رضایتمندی ساکنان از مجتمع مسکن مهر محدوه شام اسبی(اردبیل) است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی است. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مطالعات اسنادی و پیمایشی از طریق توزیع پرسشنامه بود. جامعه آماری این پژوهش ساکنان محدوده مسکن مهر نیایش(شام اسبی) اردبیل وحجم نمونه براساس جدول مورگان 200 نمونه برآورد شد و به روش تصادفی منظم، پرسشنامه بین سرپرست خانوارهای ساکن توزیع شد. میزان پایایی پرسشنامه براساس آلفای کورنباخ (832/0) محاسبه شده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از بکارگیری آزمون های کای اسکوئر، تحلیل همبستگی پیرسون وt تک نمونه ای در نرم افزارهای spss و Excel انجام گرفت. خروجی حاصل از آزمون کای اسکوئر حاکی از این است که بین متغیر وضعیت شغلی و رضایتمندی رابطه معنی داری وجود دارد و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین درآمد و رضایتمندی رابطه معکوسی وجود دارد. علاوه براین، نتایج آزمون t تک نمونه ای گواه بر این است که رضایتمندی سکونتی محدوده شام اسبی(اردبیل) در حد کمتر از متوسط است و ساکنان از معیار کالبدی بیشترین و از معیار مالکیت کمترین رضایت را دارند. با توجه به نتایج تحقیق، افزایش تسهیلات و امکانات و همچنین ایجاد دسترسی راحت و وسایل حمل و نقل عمومی می تواند باعث کاهش مشکلات ساکنان و افزایش سطح رضایتمندی از مسکن مهر باشد.
تأثیر فضاهای باز و سرپوشیده مجتمع های مسکونی بر مؤلفه آسایش حرارتی کیفیت محیط با رویکرد منطق فازی (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۶
129 - 142
حوزه های تخصصی:
در فضاهای باز و سرپوشیده مجتمع های مسکونی بخش عمده ای از فعالیت های روزمره ساکنین شکل می گیرند. از مهم ترین مسائل در جلب رضایت ساکنین، افزایش کیفیت محیط در مجتمع های مسکونی همراه با ایجاد آسایش حرارتی در محیط های سرپوشیده و باز می باشد، در همین راستا ضرورت توجه به مؤلفه های کیفیت محیط موجب گردید تا در پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر فضاهای باز و سرپوشیده بر آسایش حرارتی مجتمع های مسکونی، تلاش شود تا ضمن بررسی وضعیت موجود، زمینه شناخت و طراحی مطلوب تر را برای برنامه ریزان و طراحان این عرصه فراهم سازد. جامعه نمونه بر اساس شیوه نمونه گیری طبقه ای با در نظرگرفتن انواع ترکیب بندی فضاهای باز و سرپوشیده مجتمع های مسکونی شهر تهران استخراج و گونه بندی گردید، از گونه پراکندهمجتمعآپادانا، از گونه نواری مجتمعنویسندگان، از گونه متمرکزمجتمعآ. اس. پ. و از گونه حیاط دار مجتمع پیکانشهرانتخاب شدند. روش تحقیق توصیفی تحلیلی، پیمایشی و شبه آزمایشی از نوع شبیه سازی است. داده های مربوط به نمونه های پژوهش با شیوه پیمایشی و سایر داده ها با استفاده از منابع مکتوب و مطالعات اسنادی به دست آمدند و ابزارهای گرد آوری داده ها با توجه به اهداف پژوهش مبتنی بر کتاب ها و اسناد، نقشه هایGIS و خروجی های نرم افزار AutoCAD 2018 و برای شبیه سازی و مدل سازی، نرم افزارهای Revit Architectural 2018 وHoneybee 2018 وLadybug 2018 می باشند. در نرم افزارExcel 2013 بررسی و تحلیل تناسبات با کمک خروجی های شبیه سازی شده و نقشه های دو بعدی و سه بعدی انجام گردید و با روش منطق فازی در نرم افزارMatlab 2016 تحلیل داده ها صورت پذیرفت. نتایج بررسی مؤلفه آسایش حرارتی در چهار گونه بررسی شده، نشان می دهند نوع چیدمان فضاهای باز و سرپوشیده، تناسبات طول به عرض بین بلوک ها، جهت گیری و مصالح بر ارتقای مولفه آسایش حرارتی در فضاهای باز و سرپوشیده تأثیرگذار می باشند.
طراحی مجتمع های مسکونی با حفاظت از انرژی با رعایت اصول معماری سبز
امروزه معماری و ساخت و ساز یکی از حوزه هایی است که توسعه پایدار خواهان برتری آن در عملکردهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است. بهره گیری از انواع انرژی از الزامات زندگی بشر در قرن بیست و یک است. تولید و مصرف انرژی فسیلی تهدیدی جدی برای توسعه پایدار و محیط زیست بشمار می رود. بحران های زیست محیطی قرن بیستم نقطه عطفی برای تغییر نگرش در عرصه طراحی معماری بود. ظهور معماری سبز با بهره گیری از اصولی چون حفاظت از انرژی، کار با اقلیم، احترام به کاربران و گشایش جدیدی در معماری ایجاد کرد. در طراحی سبز چیزی که طراحان بر آن اتفاق نظر دارند این است که یک معماری ارزشمند دارای معنا، روح و زیبایی است. در آثار بزرگ، ایده پشت آجر و ملات شروع به فراتر رفتن از فرم صرف و مادیت می کند. سوال اصلی تحقیق این است که آیا بارعایت اصول معماری سبز می توان مجتمع های مسکونی طراحی کرد استفاده بهینه در انرژی کرد؟ روش تحقیق حاضر یصورت توصیفی – تحلیلی، کتابخانه ای و اسنادی می باشد. هدف این تحقیق روی مسایلی است که در مجمتع های مسکونی بتوان مصرف انرژی را بهینه کرده و در استفاده از آن صرفه جویی گردد.
تحلیل عوامل موثر در مدیریت برنامه ریزی ساخت و ساز مجتمع های مسکونی مبتنی بر پایداری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۸
195-217
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه پایدار به مقوله مهم در تامین نیازهای شهری، جهت دست یابی به جامعه ای شادتر و محیط زیستی سالم تر تبدیل شده است. در سطح جهانی، برنامه ریزان از طریق ارائه چارچوب برنامه ریزی پایداری، به مدیریت ساخت و ساز و اولویت بندی معیارهای پایداری پرداختند. با توجه به رشد روزافزون جمعیت و ساخت و ساز توده ای مجتمع مسکونی در فضای شهری، تبعیت از معیارهای پایداری زیست محیطی و نیل به هدف توسعه پایدار در کشور ما به یک الزام تبدیل شده است. لذا، مقاله حاضر سعی بر آن دارد که با مدیریت اولویت های معیارهای پایداری در ایران، دستیابی به ارزیابی سیستماتیکی ساخت و ساز پایدار را ممکن سازد. در نتیجه، با شناخت هرچه بیش تر معیارهای پایداری زیست محیطی و اولویت بندی اهمیت این معیارها طبق نیازهای ساخت و ساز در جامعه ایرانی، می توان منبعی را برای برنامه ریزان ایجاد نمود. این پژوهش کاربردی و هدف آن ایجاد چارچوبی مناسب برای تصمیم گیری برنامه ریزان، جهت رسیدن به رویکرد پایدار در طراحی مجتمع های مسکونی در شهرهای ایران است. در این مقاله، برای کشف معیارها و مفاهیم پایداری زیست محیطی از روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات اسنادی، کتابخانه ای و استفاده از تجارب محققین دیگر استفاده شده است تا دستیابی به مبانی نظری و ابزار پرسشنامه امکان پذیر گردد. پس از آن، با روش تصمیم گیری چندمعیاره، به ارزیابی اهمیت اولویت ها از دیدگاه متخصصین ایرانی طراحی پایدار، از طریق پرسشنامه هایی پرداخته خواهد شد. نتایج نشان داد که عواملی مانند ملاحظات انرژی و جو و ملاحظات مواد و منابع از جمله مهم ترین معیارهای پایداری زیست محیطی در ساخت و ساز مجتمع های مسکونی ایرانی است که باید در برنامه ریزی ساخت و ساز پایدار شهری مورد توجه قرار گیرد.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقاءتعاملات اجتماعی در فضای باز و نیمه باز مجتمع های مسکونی (نمونه موردی: مجتمع مسکونی منطقه22)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر طبق مدل های تعریف شده برای نیازهای انسانی، تعاملات اجتماعی یکی از موارد ضروری می باشد که عدم توجه مناسب به این امر در طراحی مجتمع های مسکونی امروزی و در نظر نگرفتن پیامدهای روانشناختی آن، زندگی فردی و اجتماعی ساکنین را با مشکلاتی مواجه ساخته است. فضای باز و نیمه باز مؤثر درمجموعه های مسکونی به عنوان زمینه ساز تعامل فعال از جمله مواردی می باشد که کمتر در طراحی ها به اهمیت آن ها توجه شده است. منطقه۲۲ تهران به دلیل ویژگی های خاص خود از قبیل دسترسی مطلوب به پارک ها، دریاچه ها، آبشارها و سایر جاذبه های گردشگری جدیدالاحداث و موقعیت جغرافیائی خاص از جمله مناطقی از تهران بزرگ می باشد که بیشترین میزان ساخت و ساز مسکن انبوه در آن مورد انتظار می باشد. از این رو، مقاله حاضر می کوشد ضمن شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضای باز و نیمه باز مجموعه مسکونی منطقه 22 تهران ساکنان مجموعه های مسکونی را از مصرف کننده غیر فعال (در فضای بیرونی) به مشارکت کننده فعال تبدیل نماید. در این راستا، عوامل موثر بر افزایش تعاملات اجتماعی شناسائی و کدگذاری گردیده اند. همچنین، با بهره گیری از روش تحقیق تئوری زمینه ای و روش تحلیل «آنتروپی شانون» به بررسی برهمکنش و تاثیر این موارد بر افزایش تعاملات اجتماعی ساکنین و درجه اهمیت آنها در مقایسه با یکدیگر پرداخته شده و با تقریب قابل قبول محوری بودن تمامی موارد و لزوم به کارگیری همزمان آنها در طراحی نشان داده شده است. در پایان، راهبردهایی جهت بهبود تعاملات اجتماعی با تمرکز بر بهبود فضای باز و نیمه باز برای مجتمع هایی که در آینده در این منطقه ساخته می شوند ارائه گردیده است.
بررسی رضایت مندی ساکنان مسکن مهر تهران مبتنی بر معیارهای کالبدی و منظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشکل کمبود مسکن از جمله مشکلات پیش آمده پس از انقلاب صنعتی بود، ازاین رو در کشورهای مختلف دنیا و از جمله کشورهای درحال توسعه، سیاستهای متنوعی برای تأمین مسکن به ویژه برای اقشار کم درآمد ارائه شد. در کشور ایران نیز طرح مسکن مهر به عنوان محوری ترین سیاست دولت قرار گرفت. یکی از مشکلات اصلی مسکن مهر سیاست های اصلی به کار رفته در آن است که بیشتر جنبه ی آماری و اقتصادی بودن آن باعث شده ابعاد کیفیتی و کالبدی آن کم رنگ تر جلوه نماید. یکی از جنبه های رضایت از زندگی، رضایت از محیط مسکونی و به تبع آن رضایت مسکونی می باشد. امروزه با توسعه ی جوامع انسانی و تغییر شیوه ی زندگی و سکونت مردم، توجه طراحان و برنامه ریزان به کیفیت فضاها و محیط ساخته شده به منظور تأمین رضایت ساکنان افزایش یافته است. در نظر گرفتن دیدگاه ها و انتظارات ساکنان در طراحی و خلق فضا موجب افزایش حس تعلق به محیط شده و در رضایت مندی ساکنان مجتمع های مسکونی مؤثر است. لذا در پژوهش حاضر به بررسی نگرش مردمی از نظر رضایت مندی نسبت به معیارهای کالبدی و دید و منظر پرداخته شده است. این تحقیق با استفاده از روش پیمایشی انجام شده و جامعه ی آماری ساکنان مسکن مهر پردیس تهران با حجم نمونه 100 نفر است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل داده ها بیانگر این مطلب است که میزان رضایت مندی ساکنان از مؤلفه های کالبدی مورد بررسی در این پژوهش، نسبتاً در وضعیت مطلوبی قرار دارد ولی در رابطه با مؤلفه دید و منظر وضعیت مطلوب نمی باشد و نیاز به مکاشفه دقیق و ملزم کردن نکاتی در طراحی است که منجر به ارتقای کیفیت دید و منظر شود.
ارزیابی تأثیر مؤلفه های کالبدی بر حس دلبستگی به مکان در فضاهای جمعی مجتمع های مسکونی منتخب تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۹ شماره ۸۳
15 - 30
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: با گسترش جوامع انسانی و ارتقای نیازهای اجتماعی بشری، ضرورت حضور در فضاهای جمعی و شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر ارتقای حس دلبستگی به مکان، جهت انجام برخی از فعالیت های انسانی از اهمیت زیادی برخوردار شده است. از بین رفتن حس دلبستگی، جدایی افراد از یکدیگر و کمبود تعاملات اجتماعی در کنار سایر معضلات شهری ماحصل دید مدرنیستی به فضا است. هدف تحقیق: طبقه بندی مؤلفه های کیفی سازنده فضاهای جمعی در مجتمع های مسکونی با تراکم متوسط شهر تهران و استخراج مؤلفه های کیفی کالبدی، فعالیتی و ادراکی و ارزش گذاری آنها در مقیاس مجتمع مسکونی و همچنین نحوه و میزان تأثیرگذاری مؤلفه های کالبدی در ایجاد حس دلبستگی به مکان هدف اصلی این پژوهش است. روش تحقیق: روش این پژوهش، ترکیبی کمی-کیفی است. به کمک راهبرد علی- مقایسه ای، میزان تأثیر ویژگی های کالبدی فضاهای جمعی مسکونی بر حس دلبستگی ساکنان بررسی شد. به منظور انجام آزمون تجربی و مطالعات پیمایشی، پس از برداشت میدانی براساس مقیاس، طبقه و شکل همنشینی فضای باز و بسته، گونه های متفاوت مجتمع های مسکونی انتخاب و از طریق بازدیدهای منظم روزانه به شیوه ثبت رفتاری و تکمیل ۳۶۱ پرسشنامه به همراه تحلیل (رگرسیون) چند متغیره از طریق راهبرد همبستگی و تحلیل مطالعات کمی با استفاده از نرم افزار SPSS19، به آزمون چندین مؤلفه و ویژگی های شخصیتی و رفتاری استفاده کنندگان پرداخته شد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های کالبدی اعم از «انسجام و وحدت»، «محرمیت»، «مدیریت تسهیلات و نظارت»، «عناصر طبیعی و سبز»، «غنای بصری» و «قابلیت جهت یابی و خوانایی» به ترتیب اولویت، بیشترین تأثیرگذاری را بر حس دلبستگی به مکان دارند. بنابراین طراح به عنوان خالق فضا با انتخاب مقیاس و چیدمان بلوک ها توأمان با طراحی ساختار فضاها منجر به تغییر در میزان حس دلبستگی افراد ساکن در آینده می شود.
تاثیر عوامل کالبدی محیط بر افزایش حس تعلق به مکان در طراحی مجتمع های مسکونی ویژه افراد دارای معلولیت
حوزه های تخصصی:
با توسعه روزافزون زندگی شهری، فرآیند پیشرفت شهرها متمایل به رنگ باختن انسان و ویژگی های او در طراحی گشته است؛ و این موضوع در رابطه با طراحی های ویژه افراد دارای معلولیت بیشتر به چشم می خورد. براین اساس، صاحب نظران در علوم معماری و شهرسازی، در پی خلق فضاهایی برآمدند تا بتوانند فضایی شایسته و درخور استفاده کنندگان این محیط ها طراحی کنند؛ و این امر ممکن نبود جز با بهره مندی از ایجاد حس تعلق به مکان که در ارتقاء کیفیت محیط های شهری و فضاهای مسکونی نقش بسیار مهمی ایفا می کرد. در این بین، عوامل کالبدی محیط به عنوان یکی از عناصر مطرح در ادراک حس تعلق به مکان از طریق همسازی و قابلیت تامین نیازهای انسان، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در پژوهش حاضر نیز، تلاش بر آن است تا بتوان با استفاده از عوامل کالبدی محیط در طراحی مجتمع های مسکونی ویژه معلولین، حس تعلق به مکان را در این افراد افزایش داد. از این رو، با بهره مندی از روش کیفی، به تحقیق و بررسی موضوع پرداخته و راهکارهایی در جهت نیل به افزایش ادراک حس تعلق به مکان ارائه می شود.
ارزیابی و تحلیل نحوه پراکنش گونه های مختلف مجتمع های مسکونی بر اساس معیار سازماندهی فضا؛ نمونه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
155 - 174
حوزه های تخصصی:
ا افزایش جمعیت ساکن در شهرها و نیاز به فضاهای مسکونی در سال های اخیر، ضرورت وجود آپارتمان ها و مجتمع های مسکونی را غیرقابل انکار نموده است. این امر پژوهشگران را به لزوم شناخت دقیق تر اینگونه از فضاها و بررسی مشکلات و راه حل های موجود وادار نموده است. وجود دسته بندی ها و گونه شناسی های مختلف مسکن می تواند در امر طراحی و پژوهش، جهت انتخاب نمونه موردی مناسب راهگشا باشد. هدف از این پژوهش شناخت سازماندهی فضایی موثر بر شکل گیری مجتمع های مسکونی شیراز است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش ترکیبی است که از مطالعات کتابخانه ای و روش میدانی بهره برده است. برای این منظور کلیه مجتمع های مسکونی موجود در شهر شیراز که با شرایط این پژوهش سازگاری داشتند مورد مطالعه قرارگرفتند. با بررسی عکس هوایی، نقشه های ماهواره ای و جی ای اس، و بازدید میدانی انواع مجتمع های مسکونی از نظر مقیاس و ارتفاع دسته بندی شده و سپس طبق مطالعات انجام شده، انواع سازماندهی های موجوددر شهر شیراز تدوین گردیده است. در این میان پنج نوع سازماندهی در میان مجتمعهای شیراز شناسایی گردید که عبارتند از: منفرد، مرکزی، مجموعه ای، خطی و مختلط. در نهایت جداول مربوط به نحوه پراکنش بر اساس نوع سازماندهی، مقیاس و ارتفاع بدست امد. نتایج حاصل حاکی از آن است که سازماندهی حاکم بر ساخت مجتمع های مسکونی در شهر شیراز بصورت مجموعه ای می باشد که از این میان تمایل به ساخت مجموعه های نامنظم بیش از مجموعه های منظم است. پس از آن تمایل به ساخت مجموعه های خطی (نواری) بیش از دیگر گونه هاست.
طراحی مجتمع مسکونی با تاکید بر آیات قرآن کریم
خانه مسکونی باید طوری طراحی شود که ارتباط بین نظام اعتقادی و ساختار کالبدی و معماری، به حفظ اصول اعتقادی و ارزش های دینی-مذهبی کمک کند بطوری که این عقاید عنصر کلیدی تعیین کننده عملکردها و فضاهای خانه مسکونی باشند. امروزه با تحولاتی که در روند معماری مسکن رخ داده است، حفظ اصول دینی- مذهبی نظیر محرمیت کمتر رعایت می شود. در این راستا تحقیق حاضر به روش تحلیلی-توصیفی و با هدف طراحی مجتمع مسکونی با تاکید بر آیات قرآن کریم شکل گرفته تا از این طریق بتواند به بررسی و شناخت شاخصه ها و مولفه های مسکن مطلوب از منظر قرآن کریم پرداخته و ابعاد مفهومی و کالبدی معماری دینی-مذهبی در طراحی مجتمع مسکونی را بشناساند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از جمله شاخصه های معماری دینی (دینی-مذهبی)می توان به جنبه های روحانی معماری مذهبی، هندسه خاص و خالص، حساسیت نسبت به جهات، تقارن، ایجاد تضاد در فضای بیرون و درون، خدا بنیادی و دعوت، زیبایی در معماری مذهبی و حجاری، گچ بری وکاشیکاری اشاره کرد. همچنین مهمترین مساله که رعایت آن از منظر معماری دینی-مذهبی (مبتنی بر قرآن کریم) به آن تاکید شده است مساله محرمیت است.
ساختارشناسی مفهوم رضایتمندی مسکن با رویکرد فلسفه پدیدارشناسی (نمونه موردی: خانه قاجاری شیخ الاسلام و چند مجتمع مسکونی در زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
28 - 46
حوزه های تخصصی:
سکونتگاه انسان، همواره جایگاه و اهمیت ویژه ای در تأمین آسایش، آرامش و رضایتمندی وی داشته است. از این رو، «سر پناه» در اندیشه انسانی، دیرینه ای به درازای تاریخ زندگی گروهی و اجتماعی دارد. امروزه، شماری بر این باورند که در دوران مدرن، معماری بیشتر چشم و منظر بصری را در نظر می گیرد و به سایر ادراک حسی و بدن انسان کم توجه است. این پژوهش می کوشد، روند منطقیِ شناسایی و اولویت بندی عناصرِ تجربیِ چند حسی در ارتقای رضایتمندی مسکن را تدوین نماید. این کار پژوهشی بر اساس روش تحقیقِ آمیخته (کمی و کیفی)، همراه با استدلال منطقی انجام شده است. در بخش کیفی، روش مشاهده پدیدارشناسانه و مصاحبه، جهت شناسایی عوامل موثر بر مطلوبیت به کار رفته است. در روشِ کمی، از پرسشنامه برای گردآوری داده های جامعه آماری (ساکنان مجتمع های مسکونی زنجان) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پیوند بین آگاهی مفهومی، ادراک چند حسی، این همانی با طبیعت و مطلوبیت سکونتگاه معنادار است. همچنین، مؤلفه های حسی موجود در خانه های بررسی شده، بر کیفیت محیطی آن و نیز بر مطلوبیت فضا و رضایتمندی ساکنان تاثیر دارند. اهداف پژوهش: 1 . بررسی و شناخت مطلوبیت مسکن و مفهوم رضایتمندی از آن، با رویکرد فلسفه پدیدارشناسی. 2 . تدوین و ارایه مدل مفهومی مطلوبیت سکونتگاه. سوالات پژوهش: 1. آیا بین مؤلفه های حسی و معیارهای کیفیت یک مجموعه مسکونی رابطه معناداری وجود دارد؟ 2 . آیا خانه فقط نیاز اولیه انسان را برآورده می کند یا اینکه مفهومی فراتر از آن است؟