فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲۱ تا ۴۴۰ مورد از کل ۵٬۲۲۲ مورد.
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۲
137 - 154
حوزههای تخصصی:
شهرداری ها برحسب بودجه سالیانه، وظایفی را جهت تحقق اهداف خود در زمینه های خدمات شهری، ایمنی و بحران، توسعه و هوشمندسازی، پروژه های عمرانی، حمل ونقل و ترافیک بر عهده دارند که تمامی این اهداف نیازمند منابع مالی می باشد. قطع کمک های دولتی مبنی بر خودکفایی منابع درآمدی شهرداری ها و از سوی دیگر تقاضای شهرنشینی و شهرگرایی جهت دریافت خدمات مطلوب تر و به دلیل کسری بودجه، استراتژی تأمین مالی از طریق درآمدهای ناپایدار سرمشق کار شهرداری ها قرار گرفت. امروزه با اشباع شدن شهر تهران، این روش نیز قابل حصول نمی باشد. هدف از این پژوهش، بررسی و تحلیل منابع درآمدی شهرداری تهران با تأکید بر ایجاد فرصت های نوآورانه جهت تحقق درآمد پایدار می باشد. در این پژوهش ضمن تحلیل و ارزیابی منابع درآمدی شهرداری تهران در بازه زمانی شش ساله (۱۳۹۹-۱۳۹۴)، به شناسایی منابع درآمدی شهرداری تهران اقدام شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل مضمون کیفی داده ها می باشد و نمونه های پژوهش از طریق گلوله برفی و مقدار حجم نمونه افراد بر اساس اشباع نظری به دست آمد. گردآوری داده ها و اطلاعات، طی مصاحبه عمیق با ۱۴ نفر از خبرگان شهرداری و صاحب نظر در این حوزه جمع آوری شده و با نرم افزار MAXQDA۱۰ تجزیه وتحلیل شده است. نتایج مطالعه نشان دادند برای از میان برداشتن کسری بودجه و تأمین منابع مالی شهرداری تهران چند فاکتور لازم است؛ از جمله قوانین درآمدی، منابع درآمدی، پتانسیل سازمان ها و شرکت های تابعه، تفکیک وظایف قانونی بین دولت و شهرداری ها، ابزارهای مالی و مدیریت هزینه و پروژه های شهری و سرمایه گذاری. نتایج و یافته های پژوهش در مدل استخراجی نشان داد علاوه بر موارد مذکور، کاربست های دیگری برای برون رفت از چالش شهرداری ها لازم است؛ از قبیل مدیریت هزینه، اوراق مشارکت، ایجاد صندوق پولی، مدیریت یکپارچه، شناسایی موانع و فرصت ها، بهای تمام شده، نقش مذاکره ای شهرداری ها و فرصت ها و موانعی که رها شده. اگر مدیران شهری این نکات را مورد توجه قرار دهند موجب کارایی و اثربخشی بهتری در سیستم شهرداری ها خواهد شد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل روان شناختی اثرگذار بر فرایندهای منابع انسانی سطح مقدماتی مدل 34000 منابع انسانی: یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
472 - 511
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از اجرای این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل روان شناختی اثرگذار بر فرایندهای منابع انسانی سطح مقدماتی مدل ۳۴۰۰۰ منابع انسانی (شامل طراحی ساختار سازمانی کلان و تفصیلی، تجزیه وتحلیل شغل و ارزشیابی شغلی و برنامه ریزی منابع انسانی، جذب و ارزشیابی شاغل) بود.
روش: طرح پژوهش، آمیخته از نوع اکتشافی بود که در مرحله اول از روش مرور سیستماتیک (داده های کیفی) و در مرحله دوم از روش دلفی و دیمتل فازی (داده های کمّی) برای جمع آوری داده ها استفاده شد. جامعه آماری شامل تمامی مدیران میانی و ارشد یک شرکت صنعتی در استان خراسان رضوی در سال ۱۴۰۱ بود که تعداد ۱۴ نفر از آنان به روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش، ۳ پرسش نامه بود. یکی پرسش نامه دلفی ۱۸ سؤالی بود که برای شناسایی عوامل روان شناختی اثرگذار بر فرایندهای سطح مقدماتی با ۷ سؤال درباره طراحی ساختار سازمانی کلان و تفصیلی؛ ۵ سؤال در خصوص تجزیه وتحلیل شغل و ارزشیابی شغلی و ۶ سؤال در زمینه برنامه ریزی منابع انسانی، جذب و ارزشیابی شاغل تهیه شد. پرسش نامه بعدی، دیمتل فازی ۱۶ سؤالی بود که برای اولویت بندی عوامل روان شناختی شناسایی شده طراحی شد. پرسش نامه مرحله سوم دلفی با ۷ سؤال در خصوص طراحی ساختار سازمانی کلان و تفصیلی؛ ۴ سؤال در زمینه تجزیه وتحلیل شغل و ارزشیابی شغلی و ۵ سؤال درباره برنامه ریزی منابع انسانی، جذب و ارزشیابی شاغل بود که پژوهشگر بر اساس نتایج به دست آمده از مرور سیستماتیک طراحی کرد. برای تجزیه وتحلیل داده های حاصل از پرسش نامه دلفی، از شاخص مرکزی میانگین و درصد اجماع استفاده شد. همچنین، به منظور تعیین اثرگذارترین و اثرپذیرترین عوامل روان شناختی شناسایی شده، از روش دیمتل فازی استفاده شد. در این بخش، تحلیل داده ها در نسخه 2019 نرم افزار اکسل انجام شد.
یافته ها: با توجه به نتایج حاصل از مرور سیستماتیک ۴۰ مقاله ای که طی سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ چاپ شده اند و نیز، بر اساس نتایج مرحله سوم پرسش نامه دلفی و پرسش نامه دیمتل فازی، مهم ترین عوامل روان شناختی اثرگذار بر فرایند طراحی ساختار سازمانی کلان و تفصیلی به ترتیب اهمیت، عبارت بودند از: اعتماد به مدیریت ارشد، جوّ اعتماد بین فردی، عدالت سازمانی ادراک شده، حمایت سازمانی ادراک شده، رهبری تحولی، استقلال شغلی و حمایت مدیریت ارشد. همچنین، نتایج نشان داد که فرصت رشد و توسعه فردی، جوّ یادگیری، جوّ اعتماد بین فردی و رهبری تحولی، به ترتیب اثرگذارترین عوامل روان شناختی بر بهبود فرایند تجزیه وتحلیل شغل و ارزشیابی شغلی هستند. در نهایت، یافته های پژوهش حاکی از آن بود که عوامل روان شناختی اثرگذار بر فرایند برنامه ریزی منابع انسانی، جذب و ارزشیابی شاغل، عبارت اند از: تناسب فرد شغل، هویت شغلی، عدالت سازمانی ادراک شده، شهرت سازمان و معناداری شغل.
نتیجه گیری: در مجموع، نتایج این پژوهش نشان داد که علاوه بر لزوم وجود ساختارهای فیزیکی و سازمانی برای پیاده سازی فرایندهای منابع انسانی، نیاز است که جوّ روان شناختی سازمان نیز آمادگی لازم را به منظور اجرای اثربخش هر یک از این فرایندها داشته باشد. بر این اساس، پیشنهاد می شود سازمان هایی که به دنبال اجرای مدل ۳۴۰۰۰ منابع انسانی در سازمان متبوع خود هستند، عوامل روان شناختی شناسایی شده در این پژوهش را مدنظر قرار دهند تا از این طریق از اثربخشی اجرای این مدل اطمینان حاصل کنند.
بررسی رابطه خصوصیات ارتباطاتی ادراک شده از صفحه سازمان در رسانه های اجتماعی با قصد پیگیری شغل کارجویان: نقش میانجی شخصیت برند کارفرما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
119 - 148
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین خصوصیات ارتباطاتی ادراک شده از صفحه سازمان در رسانه های اجتماعی و قصد پیگیری شغل کارجویان و بررسی نقش میانجی شخصیت برند کارفرما در این رابطه است.
روش: برای دستیابی به این هدف، از طرح تحقیق هم بستگی به روش کمی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر، دانشجویان سال آخر و تازه دانش آموختگان مقاطع تحصیلی کارشناسی و تحصیلات تکمیلی بودند. از روش نمونه گیری تصادفی ساده برای جمع آوری داده ها استفاده شد و 384 نفر به پرسش نامه آنلاین پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه 24 و لیزرل نسخه 2/10 استفاده شد.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین خصوصیات ارتباطاتی ادراک شده از صفحه سازمان در رسانه های اجتماعی (ادراک از حضور اجتماعی و ادراک از حاوی اطلاعات بودن) و قصد پیگیری شغل کارجویان از طریق نقش میانجی شخصیت برند کارفرما (شامل ادراک از صمیمیت سازمانی و ادراک از شایستگی سازمانی) ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که کاهش یا افزایش ادراک از حضور اجتماعی و ادراک از حاوی اطلاعات بودن صفحه اجتماعی سازمان، به کاهش یا افزایش صمیمیت سازمانی و شایستگی سازمانی ادراک شده توسط کارجویان منجر می شود. کارجویان محتوای صفحه اجتماعی یک سازمان با اطلاعات نامرتبط یا کمتر مرتبط را به عنوان شاخص بی نظمی و بی رغبتی کارکردهای جذب برداشت می کنند که ممکن است در درک شایستگی کلی سازمانی تأثیر بگذارد. از سوی دیگر کاربردی بودن اطلاعات در صفحه اجتماعی سازمان بر ادراک متقاضیان بالقوه از کیفیت شرکت تأثیرگذار است.
ارائه ماتریس گونه شناسی کارکنان کارآمد و ناکارآمد در بخش دولتی: رهیافت نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
117 - 132
حوزههای تخصصی:
کارکنان کارآمد عامل اصلی موفقیت و تعالی سازمان و کارکنان ناکارآمد نیز عامل مشکلات و شکستهای سازمان هستند. با وجود این در پژوهشهای پیشین، کمتر پژوهشی بهطور جامع و منسجم به کارآمدی نیروی انسانی پرداخته و مهمترین هدف این پژوهش ارائه یک مدل نظری در خصوص کارکنان کارآمد و ناکارآمد و بررسی ویژگیهای آنها در بخش دولتی بود تا ضمن پرکردن خلأ مطالعاتی موجود به دانشافزایی در این زمینه کمک نماید. این مطالعه از اصول روششناسی نظریه دادهبنیاد کلاسیک (گلیزری) در ارتباط با استفاده از ادبیات نظری، بهکارگیری مشارکتکنندگان، جمعآوری داده، تحلیل و توسعه نظریه استفاده کرد. در این راستا با تعداد 17 نفر از مدیران صاحبنظر صنعت آب استان اصفهان مصاحبههای عمیق نیمه ساختاریافته انجام و دادههای حاصل در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری انتخابی و کدگذاری نظری مورد تحلیل قرار گرفت. تحلیل دادهها منتج به شناسایی چهار گونه از کارکنان از لحاظ کارآمدی بود که با عناوین کارکنان کنشگر، کارکنان واکنشگر، کارکنان اهمالگر و کارکنان نافرمان مفهومسازی گردیدند. در ادامه تحلیل دادهها، گونههای مذکور از طریق ماتریس گونهشناسی کارکنان کارآمد و ناکارآمد مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. بدیهی است شناسایی انواع کارکنان از لحاظ کارآمدی و تبیین ویژگیهای آنها کمک شایانی در بهبود کارآمدی منابع انسانی و مقابله با ناکارآمدی خواهد نمود.
بررسی چگونگی تأثیرپذیری مدیریت منابع انسانی از اینترنت اشیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
344 - 363
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه اینترنت اشیا با سرعت چشمگیری در حال توسعه است و کسب وکارها به طور فزاینده ای روی به کارگیری آن در فرایندهای خود سرمایه گذاری می کنند، با این حال از پیاده سازی این فناوری در فرایندهای منابع انسانی خود بازمانده اند؛ زیرا از کاربردهای متعدد اینترنت اشیا در حوزه مدیریت منابع انسانی، درک روشن و کاملی ندارند که این خود از خلأ مطالعاتی موجود در ادبیات پژوهش در رابطه با مبحث مدنظر نشئت می گیرد. پژوهش حاضر بر آن است تا به تشریح این کاربردها در قالب چارچوبی مفهومی بپردازد و کسب وکارها را از مزایای بی شمار آن در این حوزه مطلع سازد.
روش: پژوهش حاضر رویکرد کیفی دارد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از روش کتابخانه ای، به بررسی و مطالعه پژوهش های انجام یافته حول موضوع مدنظر پرداخته شد. در ادامه، برای پاسخ به سؤال اصلی پژوهش، مصاحبه های نیمه ساختاریافته ای به روش گلوله برفی با ۹ تن از خبرگان حوزه های اینترنت اشیا و مدیریت منابع انسانی به عمل آمد و با فن تحلیل مضمون و کدگذاری مضامین از طریق نرم افزار مکس کیودا، به تحلیل داده های حاصل از آن اقدام شد.
یافته ها: در این پژوهش، ۲۳ کاربرد منحصربه فرد اینترنت اشیا در حوزه مدیریت منابع انسانی شناسایی و در قالب ۶ مضمون اصلی استخدام، آموزش و توسعه، مدیریت عملکرد، جبران خدمات، نگهداشت و پایان خدمت طبقه بندی شد.
نتیجه گیری: اینترنت اشیا از طریق هوشمندسازی و داده محورکردن فرایندهای گوناگون منابع انسانی و عاری ساختن آنان از هرگونه خطای انسانی، به واسطه توسعه فرایند خودکارسازی، مدیریت مؤثرتر و کاراتر این منابع را در سازمان سبب می شود.
ارزشیابی مطلوبیت حوزه معنویت و اخلاق دانش آموختگان یک مرکز آموزش عالی نظامی مبتنی بر سند گام دوم انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۳
63 - 87
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف ارائه راه کارهای تحقق توصیه های بیانیه گام دوم انقلاب در حوزه معنویّت و اخلاق در نظام تربیتی-آموزشی یک مرکز آموزش عالی نظامی از طریق ارزشیابی عملکرد دانش آموختگان آن انجام گردید. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش توصیفی-پیمایشی و مقطعی انجام شد. جامعه آماری پژوهش عبارت است از فرماندهان مستقیم کلیه دانش آموختگانِ سال 1395 مرکز (به تعداد 699 نفر) که پس از طی موفقیت آمیز دوره مقدماتی رسته ای و در زمان اجرای پژوهش (سال 1398) قریب به 2 الی 3 سال در یگان های عملیاتی خدمت کرده اند. جامعه نمونه به صورت تمام شمار انتخاب گردید. ابزارهای گردآوری داده ها، در روش کمّی، پرسشنامه سنجش شایستگی های دانش آموختگان جوان در حوزه معنویّت و اخلاق و نیز در روش کیفی، مصاحبه گروه کانونی است. روایی پرسشنامه با استفاده از نظر خبرگان مورد تأیید قرار گرفت و هم چنین پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مقدار 88. 6% بدست آمد. تکمیل کنندگان پرسش نامه ها و مصاحبه شوندگان شامل فرماندهان گردان های عملیاتی هستند که 2 الی 3 سال در تماس کاری مستقیم با این دانش آموختگان بوده اند. بر این اساس تعداد 521 پرسشنامه تکمیل و قریب به 1268 دقیقه مصاحبه صورت گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده های کمّی از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های t استودنت تک نمونه ای و ANOVA) و داده های کیفی از جدول فراوانی استفاده شد. نتایج نشان می دهد که میزان شایستگی های دانش آموختگان در حوزه معنویّت و اخلاق، به طور معنی داری بالاتر از میانگین و در وضعیت «مطلوبی» قرار دارد هم چنین رتبه بندی شایستگی های سه گانه دانش آموختگان جوان، نشان داد که شایستگی های ارزشی، دارای بالاترین رتبه در میان شایستگی های سه گانه عملکردی آنها می باشد.
نقش مدیران مراکز یادگیری محلی در پیشبرد اهداف و نیازهای جامعه محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
۱۸۴-۱۵۴
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی نقش مدیران مراکز یادگیری محلی در پیشبرد اهداف و نیازهای جامعه محلی انجام شده است. این پژوهش را میتوان در زمره پژوهش های رویکرد کیفی و روش آن را پدیدارشناسانه از نوع تفسیری قرار داد. میدان پژوهش، تمامی مدیران مراکز یادگیری محلی می باشند که با روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده اند. با استفاده از دو روش فوق، در مجموع 26 نفر از میدان پژوهش مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و همه آنها مورد مصاحبه قرار گرفتند. یافته های پژوهش با توجه به نظرات مشارکت کنندگان و به تفکیک سوالات موردنظر به سه بخش تقسیم شدند. در بخش مدیران در شناخت نیازها و مسائل مراکز یادگیری محلی بطور کلی 10 مقوله اصلی و 41 زیرمقوله استخراج شد. مقولات اصلی در این بخش عبارتند از نیازسنجی، شناخت محله و جامعه محلی، دغدغه های آموزشی، دغدغه های مالی، بررسی نیازهای اقتصادی مرکز، بررسی امکانات مرکز، بررسی مسائل اجرایی در نرکز، محتوای کتب، دوره های ضمن خدمت، بازخوردگیری. در ارتباط با نقش مدیران در پیشبرد اهداف مراکز یادگیری محلی نیز 5 مقوله اصلی و 18 زیرمقوله استخراج شد که مقولات اصلی عبارتند از توان جلب همکاری برای حل مسائل، ارتقای امکانات محیطی، ارتقای امکانات آموزشی، همه جانبه نگری مسائل، کمک به ایجاد کارآفرینی. همچنین در ارتباط با ارزیابی مدیران نسبت به میزان دستیابی به اهداف نیز 4 مقوله اصلی و 11 زیرمقوله استخراج گردید کهمقولات اصلی شامل رضایت از کیفیت اهداف، رضایت از نحوه انتقال اهداف به جامعه محلی، رضایت میزان تحقق اهداف، رضایت از دوره های ضمن خدمت برای مدیران می باشد. بطور کلی نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مدیران مراکز یادگیری محلی نقش بسزایی در شناخت نیازهای جامعه محلی داشته و از طریق تعامل همه جانبه ای که با فراگیرانف اموزش دهندگان و مسئولین دارند، در پیشبرد اهداف بسیار موثر خواهند بود.
مدل سازی تقاضای تاکسی اینترنتی برای سفرهای درون شهری کاربرد الگوی انتخاب گسسته برای شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 10
حوزههای تخصصی:
امروزه موضوع حمل ونقل شهری از مهم ترین مباحث و چالش های اقتصاد شهری است. توسعه شهرها و بروز پدیده هایی همچون تراکم جمعیتی، ترافیک، آلودگی هوا و نظایر آن، ضرورت به کارگیری فناوری های نوین، فراگیر و مقرون به صرفه در بخش خدمات حمل ونقل شهری را بیش ازپیش آشکار کرده است. در این راستا، این مقاله تقاضای تاکسی اینترنتی برای سفرهای درون شهری در شهر تبریز را مدل سازی کرده است. مدل تقاضا مبتنی بر نظریه تقاضای لنکستر و کاربرد تابع قیمت هدانیک و مدل تحلیل هزینه بوده و به منظور برآورد احتمال انتخاب روزانه تاکسی اینترنتی برای سفرهای درون شهری از روش انتخاب گسسته لاجیت استفاده شده است. نتایج به دست آمده از برآورد مدل تقاضای تاکسی اینترنتی حساسیت مسافران به هزینه های زمانی سفر با این نوع تاکسی را نشان داده است. همچنین براساس نتایج به دست آمده، کاهش سرعت سفر در روزهای ترافیکی موجب افزایش احتمال انتخاب تاکسی اینترنتی برای سفرهای بعدی در همان روز شده است.
تاثیر عوامل سازمانی و برون سازمانی بر توانمندسازی کارکنان با نقش تعدیلگر یادگیری سازمانی (مورد مطالعه: مرکز آموزش توپخانه و موشک های نزاجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۴
111 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مهمترین وظایف مدیریت منابع انسانی در ارتش جمهوری اسلامی ایران، پرورش نیروهای کارآمد و توانمندی است که متناسب با تهدیدات موجود بتوانند نیازهای دفاعی کشور را در زمینه منابع انسانی فراهم آورند. به همین لحاظ کیفیت نیروهای آموزش دیده در این سازمان که بیانگر متناسب بودن این منابع با تهدیدات است، امری مهم در تعیین اثربخشی سازمان می باشد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر عوامل سازمانی و برون سازمانی بر توانمندسازی کارکنان انجام گرفته که متغیر یادگیری سازمانی نقش تعدیلگر را در رابطه علّی بین عوامل سازمانی و توانمندسازی بازی نموده است.روش: جامعه هدف این تحقیق، شامل کلیه کارکنان مرکز آموزش توپخانه و موشک های نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران است که 178 نفر از ایشان انتخاب و از طریق سه ابزار پرسشنامه عوامل سازمانی، یادگیری سازمانی و توانمندسازی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از استراتژی توصیفی همبستگی و مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزارهای آماری SPSS و Smart PLs3 استفاده شده است.یافته ها:. براساس یافته ها، متغیر یادگیری سازمانی رابطه علی بین متغیر عوامل سازمانی و توانمندسازی تقویت می کند که این امر نشان از اهمیت این متغیر در تعدیل رابطه بین عوامل سازمانی و برون سازمانی و توانمندسازی کارکنان دارد.نتیجه گیری: نتیجه پژوهش نشانگر تایید تاثیر عوامل سازمانی بر توانمندسازی و رد تاثیر عوامل غیرسازمانی برتوانمندسازی کارکنان مورد مطالعه است، ضمناً تعدیلگر یادگیری سازمانی، رابطه علّی بین دو متغیر عوامل سازمانی و توانمندسازی را تقویت کرده که این امر نشان از اهمیت این تعدیلگر در روند بهبود توانمندسازی کارکنان دارد.
مکان گزینی مراکزحیاتی و حساس مناطق مرزی استان کرمانشاه با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
153 - 187
حوزههای تخصصی:
موقعیت استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه و حضور مداوم تهدیدات خارجی، اتخاذ تمهیدات مختلف در حفظ و حراست از مراکز حیاتی و مهم کشور امری ضروری می باشد. استان کرمانشاه مرکزیت غرب کشور را دارا می باشد و راه اصلی ارتباطی کشور با همسایه های غربی محسوب می گردد. با توجه به نقش این استان در غرب کشور، لزوم توجه به پتانسیل های ژئومورفولوژیکی و بهره گیری از آنها برای ایجاد مکان های مناسب با رویکرد پدافند غیرعامل یک نیاز ضروری می باشد که در این تحقیق به صورت جامع مورد تحلیل و واکاوی قرار گرفته است برای انجام پژوهش از مدل تلفیقی تصمیم گیری چند معیاره ANP) DAMATEL) با هدف مقایسه معیارها و انتخاب بهترین مدل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. جهت پردازش داده از نرم افزار Super Decision که مبتنی بر مدل ANP است، استفاده و ضریب اهمیت هریک از فاکتورها در نرم افزار ARCGIS با لایه مورد نظر بدست آمد. نتایج تحقیق نشان می دهد بر اساس عوامل ژئومورفولوژیکی مساحت پهنه ی مطلوب برای مکان گزینی مراکز حیاتی و حساس منطقه در بخش شمال و شمال غربی نسبت به مناطق جنوبی و غرب بیشتر است. به عبارتی، ویژگی های ژئومورفولوژیکی منطقه در بخش شمالی و شمال غرب به گونه ای است که این مناطق شرایط مطلوب تری نسبت به مناطق غربی و جنوبی برای انتخاب مکان بهینه مراکز حساس و مهم دارا می باشند.
تأثیر عوامل روانشناسی اجتماعی بر کیفیت زندگی حرفه ای و اخلاق حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
151 - 172
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه نمی توان منکر نقشی که سازمان ها و کارکنان آن ها در پیشرفت و توسعه ی جوامع در کشورهای مختلف ایفا می کنند، شد. هر سازمانی به دنبال آن است که تداوم، بقا و پویایی سازمانی خود را تا جایی که ممکن است، به حداکثر برساند که این امر مستلزم توجه بیش از پیش به مهم ترین سرمایه هر سازمانی، یعنی منابع انسانی آن سازمان می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر عوامل روانشناسی اجتماعی بر کیفیت زندگی حرفه ای و اخلاق حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه یزد می باشد.
طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: این پژوهش از نوع کاربردی و نحوه ی گردآوری اطلاعات توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش 476 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه یزد می باشند که حجم نمونه طبق فرمول کوکران به تعداد 213 نفر تعیین شد که با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد استفاده شد که پایایی آنها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روایی سازه نیز تایید شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و هم چنین نرم افزار SPSS 22 و AMOS 26 استفاده شده است.
یافته های پژوهش :نتایج نشان داد که عوامل روانشناسی اجتماعی بر کیفیت زندگی حرفه ای اثر معناداری دارد، مقدار معناداری تاثیر عوامل روانشناسی اجتماعی بر کیفیت زندگی حرفه ای (219/13) بزرگتر از 96/1می باشد، لذا تاثیر معنادار مستقیمی وجود دارد. کیفیت زندگی حرفه ای بر اخلاق حرفه ای اثر مثبت و معناداری دارد، مقدار معناداری تاثیر کیفیت زندگی حرفه ای بر اخلاق حرفه ای (374/5) بزرگتر از 96/1 می باشد، لذا تاثیر معنادار مستقیمی وجود دارد. مقدار معناداری تاثیر عوامل روانشناسی اجتماعی بر اخلاق حرفه ای (371/5) بزرگتر از 96/1 می باشد، لذا تاثیر معنادار مستقیمی وجود دارد.
محدودیت ها و پیامدها: عدم امکان تعمیم پذیری نتایج پژوهش همه جوامع و استفاده از ابزار پرسشنامه برای سنجش نگرش افراد از جمله این موارد است.
پیامدهای عملی: ضروری است تا شفاف سازی و توجه بیشتری نسبت به درک شرایط و پیچیدگی های حرفه ی اعضای هیات علمی صورت گیرد، چرا که می تواند بر بهبود کیفیت زندگی حرفه ای و در نتیجه اخلاق حرفه ای آن ها تأثیرگذار باشد.
ابتکار یا ارزش مقاله: ارائه مدلی برای تأثیر عوامل روانشناسی اجتماعی بر کیفیت زندگی حرفه ای و اخلاق حرفه ای اعضای هیات علمی دانشگاه یزد
نوع مقاله: مقاله پژوهشی
شناسایی و اولویت بندی عوامل تشکیل دهنده زیست بوم شهر هوشمند در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
41 - 55
حوزههای تخصصی:
پیاده سازی شهر هوشمند نیازمند تبعیت از الگو و رویکردی مشخص بوده و غلبه نیافتن رویکرد مناسب در برخی کشورهای درحال توسعه، منجر به سردرگمی آنها در ایجاد شهرهای هوشمند شده است. شهر هوشمند به دنبال آن است که با بهره از فناوری، فرآیندهای فوق را تسریع و تسهیل نموده و پاسخ های بهتری به چالش های شهری مانند توازن جمعیت و تغییرات آب و هوایی بدهد. تحقق شهر هوشمند در هر کشور نیازمند چارچوب و رویکردی متناسب با شرایط آن است. کشورهای درحال توسعه تلاش دارند به الگوی مورد نظر خود در حصول شهر هوشمند برسند، در این راستا نیاز است تا ایران نیز الگوی متناسب با خود را طراحی نماید. یکی از مولفه های حیاتی برای شناخت الگو، شناسایی عوامل تشکیل دهنده آن است. تحقیق حاضر به دنبال آن است تا عوامل تشکیل دهنده زیست بوم شهر هوشمند در ایران را با روش تحقیق آمیخته اکتشافی بررسی نماید. در این راستا ابتدا با 13 نفر از خبرگان دانشگاهی و مدیریت شهری مصاحبه و با بهره از روش تحلیل مضمون (تم)، 65 مضمون پایه شناسایی شد. از این میان، با روش دلفی فازی مشخص شد که 49 مضمون به اتفاق نظر متخصصین، در ایران قابل استفاده هستند، سپس برای رتبه بندی عوامل از آزمون فریدمن بهره برده شد و عوامل مهم معرفی گشتند. در این راستا 5 عامل مهم برای ایجاد شهر هوشمند که باید مورد توجه سیاست گذاران قرار گیرد عبارتند از: حکمرانی هوشمند، مدیریت هوشمند جمعیت، فناوری های هوشمند، محیط زیست هوشمند و حمل و نقل هوشمند.
نقش هوش مصنوعی در مدیریت ارتباط با مشتری در تأمین اجتماعی
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
123 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش هوش مصنوعی در مدیریت ارتباط با مشتری در تأمین اجتماعی انجام شده است. روش: این پژوهش از لحاظ هدف ذیل پژوهش های نظری قرار می گیرد که با رویکرد توصیفی مروری انجام شده است. در این تحقیق از روش کتابخانه ای برای گردآوری داده ها استفاده شده است. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که ترکیب هوش مصنوعی با مدیریت رابطه با مشتری به شرکت ها این امکان را می دهد که فرآیندهای کسب وکار را بهتر مکانیزه کنند، ارتباطات را توسعه دهند و مفیدترین پاسخ ها را به مشتریان ارائه دهند. استفاده از هوش مصنوعی در مدیریت رابطه با مشتری به کسب وکارها کمک می کند تا اطلاعات مشتری را بهتر سازمان دهی کنند و راحت تر به آن اطلاعات دسترسی داشته باشند. این اطلاعات شامل جزئیات تماس، اطلاعات جمعیت شناختی، تاریخچه ارتباطات، تاریخچه خرید و سایر داده های مربوطه است که برای ایجاد فرصت های فروش و ارائه خدمات بهتر به مشتریان استفاده می شود. با استفاده از هوش مصنوعی، شرکت ها می توانند بخش بندی دقیقی از سرنخ ها و مخاطبین ایجاد کنند تا روابط بهتری با مشتریان بالقوه ایجاد کنند. نتایج: باتوجه به بزرگی جمعیت مشتریان سازمان تأمین اجتماعی ، به نظر می رسد که با استفاده از هوش مصنوعی در مدیریت رابطه با مشتری این سازمان قادر است میزان رضایت مشتری و به تبع آن، بهره وری و عملکرد این سازمان را به شکل قابل ملاحظه ای بهبود بخشد.
طراحی الگوی حکمرانی شهری هوشمند با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
400 - 438
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مفاهیمی که در راستای نهادینه سازی جامعه مدنی طی سال های اخیر مطرح شده است، مفهوم حکمرانی هوشمند است. در این بین، شناسایی عوامل مؤثر بر حکمرانی هوشمند، می تواند چراغی فراروی راهبری طرح های دولت هوشمند باشد. اصول حکمرانی هوشمند، به رضایتمندی همه عناصر حاضر در یک جامعه منجر می شود و رشد روزافزون جمعیت و به دنبال آن، بحران های متعدد، رهبران و دولت مردان را در مسیر هوشمندسازی تمام ابعاد و ارکان جوامع سوق داده است؛ بنابراین تلاش برای تحقق حکمرانی هوشمند شهری، در جهت جلوگیری و کاهش چالش ها و مسائل شهرداری ضروری است. در کنار رسیدن به زبان مشترک، پژوهش هایی که تاکنون انجام شده، گام های اولیه برای حرکت به سمت تحقق شهر هوشمند و حکمرانی هوشمند بوده است. همچنین در حکمرانی سنتی، اطلاعات و داده ها به اندازه کافی در دسترس نیست و این در حالی است که اکنون این اطلاعات و داده ها وجود دارد و باید چگونگی استفاده و بهره مندی از آن فراگرفته شود؛ از این رو این امر نیازمند پژوهش هایی گسترده تر است.
روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی است. برای اجرای پژوهش، از روش هفت مرحلهای فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده شد. پژوهش جاری با مراجعه به کلیه منابع مرتبط با حکمرانی هوشمند و عوامل ضروری وابسته به آن، مشتمل بر ۱۴۷۰ مقاله، کتاب و پایان نامه از منابع معتبر داخلی و خارجی منتشرشده در پایگاه اطلاعات علمی، در بازه زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ خورشیدی و ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ میلادی صورت گرفت.
یافته ها: بررسی ادبیات موجود در زمینه حکمرانی شهری هوشمند نشان می دهد که برخلاف اینکه تاکنون پژوهش های متعددی در این زمینه صورت پذیرفته است؛ اما تنها به بخشی از ابعاد و شاخص های حکمرانی شهری هوشمند پرداخته شده است و در هیچ یک از پژوهش های انجام شده، ابعاد و مقوله های حکمرانی شهری هوشمند یک جا بررسی نشده است. در این پژوهش به منظور شناسایی ابعاد و شاخص های حکمرانی شهری هوشمند، کلیه پژوهش های صورت گرفته داخلی از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ و پژوهش های خارجی در این زمینه از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ میلادی، به صورت نظام مند مطالعه و به طور یکپارچه مؤلفه های مؤثر در حکمرانی شهری هوشمند شناسایی شد. با در نظر گرفتن میزان ارتباط با موضوع پژوهش، منابع اولیه غربال شد و تعداد ۱۰۶ منبع انتخاب و کدگذاری روی مفاهیم مستخرج از آن ها انجام شد. در مجموع، بر اساس نتایج مرور نظام مند با رویکرد فراترکیب، چهار کد انتخابی (اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی) و ۱۰ کد محوری (مدیریت خدمات، بهره وری، مدیریت و سازمان دهی، رهبری، قانون گذاری، پشتیبانی و حمایت، کیفیت حکمرانی، مشارکت، آموزش و زیرساخت های فناوری اطلاعات) استخراج شد.
نتیجه گیری: بیشترین تعداد مطالعات مربوط به مدیریت خدمات الکترونیک، زیرساخت های فناوری اطلاعات و قانون گذاری الکترونیک و کمترین تعداد در خصوص کیفیت در حکمرانی الکترونیک است. به منظور سنجش پایایی و کنترل کیفیت، از روش کاپا استفاده شد. مقدار شاخص کاپا برای عوامل حکمرانی هوشمند محاسبه شد که در سطح توافق عالی قرار گرفت. بررسی پیشرفت اقدام های دستگاه های اجرایی و زیرمجموعه های وابسته به دولت در جهت استقرار حکمرانی هوشمند، نیازمند مؤلفه ها و زیرمؤلفه هایی به منظور ارزیابی است. با ارائه مدل ارزیابی حکمرانی هوشمند، شامل ابعاد و مقوله ها، بخش های وابسته به دولت و حکومت قادرند از اثربخشی اقدام های انجام شده، اطمینان حاصل کنند و از حوزه های بهبودپذیر دستگاه های خود آگاه شوند. با ارائه یک مدل یکپارچه حکمرانی هوشمند به روش فراترکیب، دولت ها قادر خواهند بود که ضمن اطمینان از روند رو به پیشرفت استقرار حکمرانی هوشمند، به ارزیابی عملکرد بخش های وابسته به خود اقدام کنند.
ارزشیابی خط مشی های توانمندسازی استعدادهای برتر در جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر حوزه مدیریت و حکمرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
33 - 59
حوزههای تخصصی:
هدف: نخبگان به عنوان یکی از اثربخش ترین گروه های اجتماعی، نقش قابل توجهی در پیشبرد اهداف اجتماعی و ملی و تحقق پیشرفت کشور در عرصه های مختلف داشته و هدف از این پژوهش ارزشیابی خط مشی های توانمندسازی استعدادهای برتر برای نقش آفرینی در حل مسائل مدیریتی و حکمرانی جمهوری اسلامی ایران می باشد.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: روش انجام پژوهش مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه تخصصی با خبرگان و تحلیل مضمون می باشد. به منظور ارزشیابی خط مشی های ملی در این زمینه از روش CIPP بهره گیری شده است که نظام خط مشی گذاری استعدادهای برتر و نخبگان را در ابعاد زمینه، ورودی، فرآیند و خروجی مورد بررسی قرار می دهد.یافته های پژوهش: بر اساس تحلیل مضامین مصاحبه های تخصصی، راهکارها در محورهای فرهنگی گفتمانی، تدابیر سیاستی، اصلاحات ساختاری و سازوکارهای اجرایی تبیین گردیده است. از جمله مهم ترین راهکارها می توان به «ضرورت معماری کلان و یکپارچه سازی زیست بوم حکمرانی منابع انسانی شامل آموزش و پرورش، آموزش عالی، نظام اداری»، «ایجاد حلقه های واسط سیاست گذاری و سیاست پژوهی همچون موسسات اندیشگاهی جهت فعالیت نخبگان»، «ضرورت ایجاد معماری منابع انسانی در نظام اداری»، «تامین منابع مالی و سازوکارهای حمایتی و کارفرمایی در پرورش نخبگان» و ... اشاره نمود.محدودیت ها و پیامدها: از جمله مهمترین محدودیت های پژوهش می توان به پیشینه داخلی محدود و محدودیت های مالی در این زمینه اشاره نمود. پیامد اصلی این پژوهش متوجه دستگاه های سیاست گذار در حوزه پرورش استعدادها و نخبگان می باشد که به فهم مساله کلان و تصمیم سازی مناسب در پرورش استعدادها یاری می رساند.پیامدهای عملی: از دستاوردهای پژوهش می توان در حوزه خط مشی گذاری حوزه نخبگان در کشور بهره گیری نمود.ابتکار یا ارزش مقاله: ابتکار اصلی مقاله در تمرکز بر خط مشی های ملی حوزه پرورش استعدادها و تبیین و صورت بندی مساله در ابعاد کلان و ملی می باشد که در پژوهش های سابق کمتر به این سطح و لایه سیاست گذاری توجه شده است.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
ابعاد و مولفه های موثر بر ارتقاء توان پهپادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹۰
85 - 122
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پرنده های بدون سرنشین، چه مسلح و چه غیرمسلح، بدلیل مزیت های راهبردی آنها (توجیه اقتصادی، رادارگریزی، بدون سرنشین بودن، ریسک کمتر در عملیات های خطرناک) و همچنین تنوع کاربری آن نقش مهمی در بهره گیری از فناور ی های پیشرفته نظامی بازی می کنند. به همین دلیل صنعت ساخت و بهره گیری از هواپیماهای بدون سرنشین که از پیشرفته ترین صنایع است و در لبه تکنولوژی روز دنیا قرار دارد، در بین کشورهای پیشرو و صاحب علم و فناوری جایگاه بسیار ویژه ای یافته است.روش کار: روش اجرای پژوهش حاضر از نظر ماهیت از نوع روش کیفی و از نظر هدف اکتشافی است و از مدل تدوین الگو و گونه شناسی در آن استفاده شده است تا به ارائه مدلی کاربردی و جامع برای افزایش توان پهپادی دست یابد. در این پژوهش، داده های کیفی بدست آمده از مطالعه نظریات، کتب و مقالات مربوط به افزایش قدرت هوایی و توان پهپادی، کدگذاری وطبقه بندی شد.یافته ها و نتیجه گیری: سیستم پهپادی کشور در حال حاضر نیازمند استفاده از مدلی مناسب بر پایه تحقیقات و پژوهش های دقیق می باشند تا ضمن افزایش توان و قدرت خود، راه های استفاده از تجهیزات را بهینه و کارآمد نمایند. این مدل علاوه براینکه می تواند هزینه های خرید یا تولید تجهیزات را هدفمند نماید، روشهای بکارگیری پهپادها را نیز بهینه نموده تا حداکثر بهره وری از منابع موجود بدست آید. در این پژوهش مشخص گردید، برای افزایش توان پهپادی، بایستی به ابعاد پنجگانه شامل: عوامل قانونی، عوامل ساختاری و سازمانی، عوامل انسانی، عوامل پشتیبانی و عوامل عملیاتی به طور ویژه توجه گردد.
مدل یابی معادات ساختاری رابطه آموزش ضمن خدمت با توانمندسازی مدیران نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران با نقش میانجی مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۲
99 - 120
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف مدل یابی نقش میانجی مدیریت دانش در رابطه بین آموزش ضمن خدمت و توانمندسازی مدیران نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شد. از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل 560 نفر از مدیران نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران بوده اند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی- طبقه ای به ازای 62 سوال پرسشنامه، هر سوال 5 نفر، مجموعاً 310 نفر به عنوان نمونه نهایی انتخاب شد. ابزار پژوهش از پرسشنامه آموزش ضمن خدمت سیار(1393)، پرسشنامه مدیریت دانش نیومن و کنراد (1999) و پرسشنامه توانمندسازی مدیران اسپریتزر (1995) استفاده گردید که در طیف لیکرت تنظیم شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق رگرسیون خطی، تحلیل مسیر و روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزارهای spss 26 و Smart Pls 4 انجام شد. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که رابطه آموزش ضمن خدمت و توانمندسازی مدیران مثبت و معنادار بود و همچنین نقش میانجی مدیریت دانش بر رابطه آموزش ضمن خدمت و توانندسازی مدیران نیز مستقیم و معنادار بود به گونه ای که با افزایش مدیریت دانش، تاثیر آموزش ضمن خدمت بر توانمندسازی مدیران افزایش و با کاهش مدیریت دانش میزان این تاثیر کاهش پیدا می کند.
نقش مؤلفه های قدرت نرم در شکل گیری اندیشه نظامی جنگ آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۵
255 - 280
حوزههای تخصصی:
هدف : محقق به دنبال آن است که از مجموع این عوامل صرفاً به بررسی نقش عوامل مهم تر از قبیل ایمان، رهبری و فرماندهی نظامی، روحیه و انگیزه در شکل گیری اندیشه نظامی جنگ آینده بپردازد.روش : برای انجام این تحقیق از روش تحقیق توصیفی پیمایشی استفاده شده است.در بخش نظری از طریق مطالعه متون و منابع، ادبیات تحقیق بررسی و استخراج شده و در بخش میدانی داده ها، از طریق توزیع پرسشنامه در سطح کارشناسان و خبرگان، داده ها جمع آوری شده است.یافته ها: با توجه به اینکه قدرت نرم به عنوان یک عامل برتر و مهم در جنگ به سبب نابرابری در امکانات و فناوری های نظامی در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با قدرت های استکباری جهان محسوب می شود، لذا حفظ و تقویت انگیزه های معنوی قدرت نرم فرماندهان و نیروهای مسلح ج.ا.ا می تواند شکل دهنده اندیشه نظامی نیروهای مسلح کشور در جنگ آینده باشد.لنتایج: از بین کل عوامل قدرت نرم، چهار عامل ایمان و اعتقادات، رهبری و فرماندهی نظامی، روحیه و انگیزه و مجموع ۳۰ شاخص احصاء شده از این چهار عامل را موردسنجش قرار داده است.
واکاوی تهدیدهای سایبرتروریسم علیه امنیت ملّی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴
111 - 131
حوزههای تخصصی:
گسترش فناوری های اطلاعات و ارتباطات، دامنه ی ملاحظات دفاعی جمهوری اسلامی ایران در فضای مجازی را گسترش داده و با تغییر بنیادین ماهیت، ابزار و روش های نوین جنگی موجب تحول در گونه های مختلف تهدیدهای نظامی، امنیتی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شده است .با توجه به علایق جدید نظام سلطه بر بهره گیری از ظرفیت ها و قابلیت های فضای مجازی به منظور تنش سازی متراکم و گسترده ی قومی، فرقه ای، اجتماعی و ایجاد بی اعتمادی میان جامعه و حاکمیت و تهاجم شبکه ای- تاکتیکی با هدف مختل سازی مدیریت امور جاری کشور، «سایبر تروریسم» یکی از مهم ترین تهدیداتی است که می تواند امنیت ملّی جمهوری اسلامی ایران را با چالشی جدی مواجه کند؛ لذا محققین در این مقاله سعی دارند تا برای دستگاه های سیاست گذار، بسترهای ستادی و استراتژیک مناسبی به منظور بهره گیری از قابلیت های فضای مجازی برای خنثی سازی تهدیدات و همچنین شناخت آسیب پذیری ها را در همه ی ابعاد آن، فراهم نمایند. از طرفی دیگر در تحقیق پیش رو، پژوهش گران سعی در واکاوی و بررسی علل و عوامل مؤثر در پیدایش تهدیدات سایبری در امنیت ملّی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران با در نظر گرفتن واقعیت ها و چالش های موجود را مورد واکاوی قرار دهند. لذا روش اجرای این تحقیق، توصیفی- تحلیلی بوده و یافته های مهم مقاله ی مورد بحث، آشنایی با ابعاد مختلف تهدیدات فضای «سایبرتروریسم»، راه کارها و پیشنهادهای سازنده در این زمینه می باشد. نتایج این تحقیق نشان از انطباق پاسخ های دریافتی داشته که این مهم می تواند در افزایش دفاع سایبری سازمان های دفاعی و امنیتی فعال در کشور جمهوری اسلامی ایران، نیز مؤثر واقع شود.
ارزیابی عملکرد برنامه های چهارم و پنجم توسعه در حوزه مسکن شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
285 - 308
حوزههای تخصصی:
ارزیابی عملکرد برنامه ها و سیاست های اجرا شده برای حل مشکل مسکن شهری، می تواند در بردارنده تجاربی روشن از آثار و پیامدهای سیاست های اجرا شده و نیز معیاری برای ارزیابی امکان سنجی سیاست های جدید باشد. هدف از مقاله حاضر سنجش عملکرد تأمین مسکن طی دو برنامه چهارم و پنجم توسعه در نقاط شهری استان های کشور می باشد. برای این منظور، امتیاز عملکرد 13 شاخص مسکن شهری، در استان های کشور طی سال های 1385 سال شروع برنامه چهارم، 1390 سال پایان برنامه چهارم و 1395 سال پایان برنامه پنجم محاسبه می گردد. در ابتدا شاخص ها از روش بهترین-بدترین (BWM) وزن دهی و سپس برای رتبه بندی و سطح بندی از تکنیک تاپسیس استفاده شده است. نتایج به دست آمده از امتیاز عملکرد مسکن شهری استان های کشور نشان می دهد طی دوره برنامه چهارم وضعیت عملکرد مسکن شهری بهبود یافته است. اما در دوره برنامه پنجم از لحاظ آماری بهبودی حاصل نشده است. هم چنین در بین شاخص های مورد بررسی، شاخص دسترسی به مسکن مهم ترین شاخص می باشد. می توان گفت علیرغم موفقیت نسبی در سیاست های اجراشده در بخش مسکن از لحاظ کالبدی، اما افزایش قیمت مسکن نسبت به درآمد خانوارها، این موفقیت را بی اثر کرده است. از این رو ضروری است با سیاست گذاری های مناسب، برنامه های اجرایی و عملیاتی از برنامه های پنج ساله توسعه تا بودجه ریزی سنواتی در حوزه مسکن اجرایی گردد.