فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
231 - 270
حوزههای تخصصی:
هدف سنتی رضایت، برای اطمینان از وفادار نمودن مشتریان کارائی نداشته و حرکت به سمت خشنودی مشتری (مشعوف کردن)، برای هتلها امری ضروریست. هدف این پژوهش طراحی و اعتباریابی مدل خشنودی (شعف) مشتریان در صنعت هتلداری با استفاده از روش ترکیبی می باشد. در ابتدا با استفاده از نظریه داده بنیاد و بکارگیری روش نمونه گیری نظری و هدفمند با 30 نفر از خبرگان، مصاحبه های نیمه ساختارمند صورت گرفت، انجام مراحل سه گانه کدگذاری، منجر به شناسایی 98 مفهوم و 25 مقوله اصلی شد، که در قالب مدل پارادایمی ارائه گردید. فرضیه های پژوهش با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری آزمون گردید، یافته های بخش کمی نشان دادند که مقوله ارزش درک شده خدمات، عامل علی و سبب ساز خشنودی مشتری می باشد که این مقوله از طریق بهینه سازی فرآیند مدیریت تجربه مشتری بر پیامدهای خشنودی تاثیرگذار خواهد بود. در این میان به منظور اجرای موفق راهبردهای خشنودی باید به فراهم بودن بستر فرهنگی و موانع خشنودی توجه نمود.
بازاریابی هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در صنعت پرداخت الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
47 - 67
حوزههای تخصصی:
امروزه سازمان ها به ابزارهای جدیدی جهت تصمیم سازی و تصمیم گیری در محیط های به شدت رقابتی نیاز دارند. از جمله این ابزارها، هوش یا بازاریابی هوشمند است. انتظار می رود که فناوری اینترنت اشیا کارایی و قابلیت هوش بازاریابی را افزایش دهد، زیرا به کمک آن می توان اطلاعات مشتریان و رقبا را بهتر جمع آوری کرد. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، شناسایی مدل بازاریابی هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در صنعت پرداخت الکترونیک می باشد. این مطالعه کیفی با استفاده از رویکرد گراندد تئوری انجام شده است. داده ها با استفاده از مصاحبه های ساختار یافته تا اشباع کامل جمع آوری و سپس با کمک کد گذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار اطلس تی ای 9 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس یافته های پژوهش، شرایط علّی به دو مقوله زیرساخت های فنی و تکنولوژیکی، زمینه های موجود در کشور به عنوان مقوله شرایط زمینه ای، چالش های تجاری و عملیاتی ،چالش های قانونی و حقوقی و چالش های فناوری و محیطی به عنوان مقولات شرایط مداخله گر، تحلیل داده ها، رصد بازار، جذب پذیرنده ها، همکاری با بانک ها و مخابرات به عنوان شرایط راهبردی و پیامدهای محیطی و پیامدهای عملکردی به عنوان پیامدها شناسایی شدند.
جنبه های تاریک به کارگیری بازی پردازی: واکاوی چالش های اخلاقی بازی پردازی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
415 - 446
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه محبوبیت بازی پردازی در کسب وکارها، در حوزه هایی همچون بازاریابی، فروش، منابع انسانی و آموزش، به طور فزاینده ای رشد پیدا کرده است و از طرف دیگر، به عنوان یک حوزه تحقیقاتی نوظهور، در کانون توجه محققان دانشگاهی قرار گرفته است. بازی پردازی به عنوان رویکردی جدید، به منظور تقویت رفتار مطلوب در کارکنان، افزایش تعامل مشتریان با محصولات شرکت و حتی، تغییر احساس شهروندان از وقایع محیطشان استفاده می شود. پیش بینی ها نشان دهنده افزایش روند رو به رشد سرمایه گذاری روی این حوزه در سطح کسب وکارها و نیز جوامع است. با وجود مزایای انکارنشدنی بازی پردازی در کسب وکارها و با توجه به تأثیر بازی پردازی در زندگی افراد و جوامع، به کارگیری آن با چالش های بسیاری همراه است؛ اما در رابطه با جنبه های اخلاقی آن در ایران مطالعات محدودی صورت گرفته است. با توجه به آنچه بیان شد، هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی چالش های اخلاقی بازی پردازی در ایران است تا با درک جنبه های تاریک این مفهوم، به تقویت طراحی و استفاده از بازی پردازی بپردازد.روش: برای دستیابی به هدف پژوهش از رویکرد آمیخته متوالی اکتشافی استفاده شده است. در مرحله اول، با بهره گیری از رویکرد کیفی، ۱۵ مصاحبه نیمه ساختاریافته، به منظور شناسایی و استخراج چالش های اخلاقی بازی پردازی انجام شد. داده های کیفی حاصل از این مرحله، با بهره گیری از رویکرد تحلیل مضمون، تجزیه وتحلیل شدند. در مرحله دوم پژوهش، با استفاده از رویکرد کمّی تجزیه وتحلیل شانون، به رتبه بندی و اولویت بندی چالش های اخلاقی بازی پردازی پرداخته شد. جامعه آماری پژوهش حاضر، خبرگان دانشگاهی، متخصصان، طراحان و پژوهشگران فعال در حوزه بازی پردازی بودند که با استفاده از رویکرد قضاوتی انتخاب و به مشارکت دعوت شدند.یافته ها: تحلیل مصاحبه های صورت گرفته با خبرگان نشان می دهد که چالش های اخلاقی بازی پردازی در ایران را می توان به هفت مقوله اصلی و ۴۵ شاخص دسته بندی کرد. مقوله های استخراج شده، به ترتیب اولویت عبارت اند از: پیامدهای منفی روحی و جسمی، چالش های مرتبط با دسترسی، چالش های مرتبط با امنیت و حریم خصوصی، چالش های مرتبط با محتوای بازی پردازی، چالش های مرتبط باکیفیت و صحت اطلاعات (آلودگی اطلاعات)، چالش های مرتبط با حقوق و مالکیت فکری و چالش های اخلاقی مسئولیت پذیری و پاسخ گویی.نتیجه گیری: با بررسی مطالعات حوزه بازی پردازی آشکار می شود که بیشتر تحقیقات، بر منافع و پیامدهای مثبت این روند نوظهور تمرکز کرده اند و کمتر مطالعه ای به مسائل اخلاقی و جنبه های منفی این حوزه پرداخته است. در این پژوهش مجموعه ای از چالش های اخلاقی بازی پردازی شناسایی و اولویت بندی شد تا درک کل نگرانه ای از جنبه های تاریک پیش روی به کارگیری این رویکرد نوین در بستر فرهنگی، اجتماعی و مذهبی ایران فراهم آید. با توجه به افزایش نفوذ بازی پردازی در جنبه های مختلف کسب وکار و نیز جامعه، نتایج حاصل از این پژوهش به توسعه دهندگان برنامه های بازی پردازی و نهادهای سیاست گذار در این حوزه کمک خواهد کرد تا با بصیرتی جامع در رابطه با جنبه های تاریک و چالش های پیش روی به کارگیری بازی پردازی در سطح کسب وکار و جامعه، به کاهش پیامدهای منفی آن مبادرت ورزند و فضای ایمن تری را برای بازیگران برنامه های بازی پردازی شده فراهم سازند. از طرف دیگر، به کاربران نیز بینشی ارائه می دهد تا آسیب پذیری از این برنامه ها را کاهش دهند.
تعیین پیشران های کلیدی مؤثر در توسعه گردشگری پزشکی (مورد پژوهی: کلان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
67 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی و ارائه پیشران های کلیدی مؤثر در توسعه گردشگری پزشکی کلان شهر اصفهان است. این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ روش، ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی و از نظر ماهیت، براساس روش های جدید آینده نگاری، تحلیلی و اکتشافی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 35 نفر از کارشناسان حوزه برنامه ریزی گردشگری، مدیران شهری و پژوهشگران حوزه گردشگری است که به روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. گردآوری داده های این پژوهش از روش دلفی و برای تحلیل داده از روش تحلیل اثرات متقابل متغیرها از نرم افزار Micmac استفاده شده است. نتایج حاصل از پراکندگی متغیرها در محور تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عوامل، بیانگر ناپایداری سیستم در توسعه گردشگری پزشکی محدوده مورد مطالعه است. در نهایت با توجه به امتیاز بالای اثرگذاری مستقیم و غیرمستقیم، 9 عامل اصلی به مثابه پیشران های کلیدی در آینده توسعه گردشگری پزشکی کلان شهر اصفهان شناسایی شدند.
نورومارکتینگ و درک رفتار مصرف کننده
حوزههای تخصصی:
نورومارکتینگ، به عنوان یک حوزه نوین در تحقیقات بازاریابی، از تکنیک های پیشرفته علمی و فناوری های نوین برای تحلیل و فهم رفتار مصرف کننده استفاده می کند. این حوزه با بهره گیری از ابزارهایی همچون تصویربرداری مغزی عملکردی (FMRI)، نوار مغزی (EEG) و ردیابی چشم (Eye-Tracking)، به بازاریابان این امکان را می دهد که عواملی که بر تصمیم گیری های خرید مصرف کنندگان تأثیر می گذارند را شبیه سازی و تحلیل کنند. در سال 2024، نورومارکتینگ شاهد پیشرفت های چشمگیری در تکنیک های آن است که به برندها کمک می کند تا تبلیغات و محصولات خود را به طور هدفمندتر و با دقت بیشتری به مصرف کنندگان ارائه دهند. این مقاله به بررسی جدیدترین روش ها و تکنیک های نورومارکتینگ در سال 2024 می پردازد و مزایای آن را در تحلیل رفتار مصرف کننده و بهبود استراتژی های بازاریابی روشن می کند. همچنین، چالش های اخلاقی که ممکن است در استفاده از این تکنیک ها پیش آید، از جمله نگرانی ها در مورد حریم خصوصی مصرف کنندگان و احتمال دستکاری تصمیمات خرید آن ها، بررسی می شود. به علاوه، نقش نورومارکتینگ در کشف رفتار مصرف کننده و تأثیرات آن در فرآیندهای تصمیم گیری در دنیای امروز نیز تحلیل می شود. این مقاله ضمن اشاره به پیشرفت های علمی و کاربردی نورومارکتینگ، به چالش های موجود در استفاده از این روش ها تأکید دارد.
طراحی مدل سنجش آمادگی کسب و کارهای چندملیتی به منظور استقرار سیستم های اطلاعاتی استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات، قابلیت ها و پتانسیل های ارزشمندی جهت ایجاد و یا تغییر مزیت رقابتی کسب و کارها به ویژه در عرصه بین المللی دارد و این مهم سبب پیدایش مفهوم سیستم های اطلاعاتی استراتژیک گردید. هر سیستم اطلاعاتی که بتواند اهداف، فرایندها، محصولات و یا روابط محیطی کسب و کار را با رویکردی استراتژیک در جهت ایجاد مزیت رقابتی و یا کاهش نقطه ضعف رقابتی و تهدید تغییر دهد، سیستم اطلاعاتی استراتژیک می باشد. کسب و کار برای به کارگیری و بهره مندی از این سیستم ها نیاز به الگویی دارد تا بتواند آمادگی خود را برای به کارگیری این سیستم ها ارزیابی و سنجش کرده تا از این رهگذر بتواند پیش نیازهای لازم را جهت این کار مطابق با نیازهای سازمان تبیین ساخته و فراهم آورد. بر همین مبنا، ارایه مدلی جامع و به روز جهت سنجش آمادگی کسب و کارهایی که فعالیت های گسترده و بین المللی دارند، به منظور پیاده سازی سیستم اطلاعات استراتژیک مورد نظر این پژوهش قرار گرفت و بر اساس ساختار و فرایند پژوهش علمی نسبت به تبیین مدل یاد شده اقدام شد.در نهایت می توان اشاره کرد؛ پژوهش حاضر به ارایه مدلی برای سنجش و ارزیابی آمادگی کسب و کارهای چند ملیتی جهت پیاده سازی سیستم اطلاعات استراتژیک پرداخته است. برای شناسایی و تبیین شاخص های مدل از رویکرد کمی و راهبرد توصیفی و پیمایش استفاده شده است. بر این اساس شاخص های این مدل متشکل از 75 شاخص در هفت بعد (استراتژیک و محیطی، مدیریتی و تصمیم گیری، سرمایه انسانی و مالی، ساختاری و فرایندی، فناوری و فنی، اطلاعاتی و تحلیلی، ارتباطی و فرهنگی) طراحی و شناسایی شد.
تحلیل شکاف بازاریابی رابطه ای در بانک شهر با رویکرد اهمیت-عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۱۲۸
77 - 96
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تحلیل شکاف بازاریابی رابطه ای در بانک شهر با رویکرد اهمیت-عملکرد صورت پذیرفت. این تحقیق مبتنی بر فلسفه عمل گرایانه است و با رویکردی استقرایی-قیاسی انجام شد. همچنین از نظر هدف کاربردی-توسعه ای و از نظر گردآوری داده ها پیمایشی-مقطعی است. در راستای هدف از طرح تحقیق آمیخته اکتشافی استفاده شد. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل اساتید بازاریابی و مدیران بانک شهر تهران بود و پس از 21 مصاحبه به اشباع نظری دست پیدا شد. جامعه آماری بخش کمی نیز مدیران ارشد و معاونین شعب بانک شهر در تهران بودند. حجم نمونه 147 نفر برآورد گردید و برای نمونه گیری از روش خوشه ای-تصادفی استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه بود. داده ها در بخش کیفی با روش گراندد تئوری و نرم افزار Maxqda انجام شد و در بخش کمی از روش تحلیل اهمیت-عملکرد با نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد شرایط علی (انگیزه ها و فشار های بازاریابی رابطه مند و انگیزه و فشار های فناورانه) بر پدیده محوری (بازاریابی رابطه مند) اثرگذارند. مولفه مذکور به همراه شرایط زمینه ساز (عوامل فناورانه و عوامل ساختاری) و شرایط مداخله گر (عوامل مدیریتی و فرایندی) بر راهبرد ها و اقدامات (الزام واکنش بانک به فشار های موجود بر بازاریابی رابطه مند : پشتیبانی و تصمیمات) تاثیرگذارند. در نهایت مولفه مذکور منجر به پیامدهایی نظیر (مشخصه های بازاریابی رابطه مند: اقتصادی، رقابتی، مدیریتی، فناورانه و ارتباطات) می شود.
مدل علّی شبکه سازی در پارک های علم و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۷
185 - 221
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه پارک های علم و فناوری و بهبود عملکرد آنها در گروی همکاری با صنعت و دانشگاه و ارتباط با محیط و مراکز مرتبط است. از این رو شناسایی شبکه همکاری و شاخص های شبکه سازی در پارک های علم و فناوری حائز اهمیت است. هدف این پژوهش شناسایی شاخص های شبکه سازی در پارک های علم و فناوری است. روش پژوهش حاضر کیفی بوده و در آن از سه روش فراترکیب، دلفی فازی و دیماتل استفاده شد. جستجو در پایگاه های اطلاعاتی فارسی و انگلیسی انجام و10 مطالعه مرتبط شناسایی، مورد بررسی قرارگرفت. برای تأیید شاخص های شبکه سازی مستخرج از ادبیات نظری، از 13 نفر از خبرگان و مدیران پارک فناوری پردیس نظرسنجی و شاخص ها با استفاده از روش دلفی فازی توسط خبرگان تأیید شد. به منظور ترسیم مدل علّی روابط بین شاخص ها از روش دیماتل استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار اکسل تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد شبکه سازی در پارک های علم و فناوری دارای 15 شاخص از قبیل ارتقاء سطح محصولات، اطلاعات، افزایش سهم بازار، اهداف و ایجاد ارزش است. از نظر خبرگان، شاخص افزایش سهم بازار در اولویت اول و یادگیری سازمانی در آخرین رتبه قرار می گیرد. ترسیم مدل علّی شبکه سازی نشان داد، شاخص هایی مانند مدیریت، یادگیری سازمانی، اطلاعات و دانش از شاخص های اثرگذار هستند. شاخص هائی نظیر توسعه محصول جدید، فرصت سازی بازار، روابط و بهره برداری از فرصت نیز از شاخص های تأثیرپذیر در شبکه سازی پارک-های علم و فناوری هستند.
تحلیل تغییرات مکانی – زمانی توسعه اقامتگاه های بومگردی در ایران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : طی سال های اخیر توسعه گردشگری در مناطق غیرشهری و نواحی روستایی به عنوان یک راهبرد معیشتی سازگار با محیط اجتماعی و محیط طبیعی مورد توجه قرار گرفته است. یکی از موضوعات مهم در زمینه گردشگری روستایی میزان توسعه و استقرار اقامت گاه های بوم گردی به عنوان یک شاخص کلیدی و مبنایی و همچنین پراکنش فضایی محل استقرار این اقامتگاه ها می باشد. به همین سبب هدف از مطالعه حاضر شناسایی و تحلیل تغییرات مکانی و زمانی مربوط به توسعه و استقرار اقامت گاه های بوم گردی در پهنه فضایی کشور است. روش شناسی : این مطالعه از نوع پژوهش های کاربردی می باشد که در چارچوب روش شناسی کمی انجام شده است. جامعه آماری شامل اقامت گاه های بوم گردی کشور می باشد که در دو سطح مکانی ملی و استانی و همچنین در دو مقطع زمانی 1381 و 1401 مورد بررسی قرار گرفته است. داده های مورد نیاز از مرکز آمار ایران گردآوری شده و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک های تحلیل فضایی و در محیط نرم افزار ArcMap صورت گرفته است. یافته ها : یافته های این پژوهش نشان دهنده افزایش قابل توجه تعداد اقامت گاه های بوم گردی کشور طی دور زمانی 1381 تا 1401 است. به طوری که در این دوره تعداد اقامت گاه های بوم گردی بیش از 5/4 برابر افزایش یافته است. در سطح استان ها نیز صرفاً سه استان دارای کاهش در تعداد اقامت گاه های بوم گردی بوده و سایر استان های کشور دارای افزایش در تعداد اقامت گاه های بوم گردی بوده اند. همچنین توزیع فضایی توسعه اقامت گاه های بوم گردی نشان می دهد که بیشترین توسعه و تراکم اقامت گاه های بوم گردی در مناطق شمالی و مرکزی کشور می باشد و کم ترین توسعه اقامت گاه های بوم گردی در نیمه غربی کشور است. نتیجه گیری و پیشنهادها : توسعه و استقرار اقامت گاه های بوم گردی در پهنه فضایی کشور به صورت متوازن و متناسب با ظرفیت ها و جاذبه های گردشگری روستایی هر منطقه انجام نشده، بلکه در برخی مناطق توسعه اقامت گاه های بوم گردی بیش از ظرفیت ها و جاذبه های گردشگری آن بوده و در برخی مناطق این نسبت کم تر از ظرفیت ها و جاذبه های گردشگری روستایی است. برای توسعه متوازن تر اقامت گاه های بوم گردی در کشور، لازم است که شیوه نامه ها و ضوابط کارآمدی تهیه و مورد استفاده قرار گیرد. نوآوری و اصالت : مطالعات انجام شده در ارتباط با موضوع اقامت گاه های بوم گردی عمدتاً به صورت مطالعات موردی و به لحاظ مکانی نیز در سطح محلی انجام شده اند. اما نوآوری پژوهش حاضر از آن جهت است که نحوه استقرار و توزیع فضایی اقامت گاه های بوم گردی را که تاکنون به آن پرداخته نشده به صورت جامع و در پهنه فضایی کل کشور مورد واکاوی قرار داده است. نتایج این مطالعه می تواند به عنوان یک راهنما و نقشه راه برای سیاست گذاران و برنامه ریزان مورد استفاده قرار گیرد.
تعیین ویژگی ها و سطوح بیمۀ درمان تکمیلی و برآورد تمایل به پرداخت مصرف کنندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
189 - 206
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: به رغم اهمیت بالای بیمه درمان تکمیلی، یکی از موانع گسترش آن، مشخص نبودن میزان تمایل به پرداخت برای این نوع بیمه نامه است. بی توجهی به محاسبات بیمه ای در قانون و دیدگاه های حمایتی سیاست گذاران در این زمینه، به تعیین حق بیمه ها ازسوی مراجع بیمه گر منجر می شود و به همین دلیل ممکن است با هزینه های انجام شده تطابق نداشته باشد. بر این اساس، هدف اصلی در این مقاله شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت مصرف کنندگان بیمه درمان تکمیلی، و برآورد میزان تمایل به پرداخت آنهاست.روش شناسی: در راستای پاسخگویی به این اهداف از روش های مطالعه کتابخانه ای، پانل خبرگی و روش آزمون انتخاب گسسته در کنار روش تحلیل توأمان استفاده گرفته شد.یافته ها: براساس نتایج بخش کیفی، هشت ویژگی برای بسته بیمه درمانی در چهار سطح استخراج شد. یافته های بخش کمّی نیز نشان داد افراد در شهر تهران بیشترین میزان مطلوبیت را از پوشش خدمات بستری به دست می آورند. این مطلوبیت در خدمات بستری بخش خصوصی بیشتر از بخش عمومی است. به علاوه پوشش خدمات سرپایی نیز نسبت به سایر ویژگی ها وزن بیشتری در ترجیحات افراد دارد. همچنین مطلوبیت و تمایل به پرداخت در مورد پوشش خدمات دندان پزشکی، قابل توجه و در مورد پوشش مراقبت های طولانی مدت، خدمات پاراکلینیکی و توان بخشی در حد متوسط ارزیابی شد. تجهیزات پزشکی کمترین مطلوبیت را برای افراد ایجاد می کند و وجود این ویژگی در بسته تحت پوشش بیمه درمان تکمیلی کمترین تأثیر را در تمایل به پرداخت مردم دارد. همچنین حق بیمه تأثیری منفی بر انتخاب بیمه درمان تکمیلی دارد. همچنین، یافته ها نشان داد که ویژگی های دموگرافیک (زمینه ای) و اجتماعی– اقتصادی بیمه شده ها می تواند بر ترجیحات افراد مؤثر باشد.نتیجه گیری: بیشترین تمایل به پرداخت افراد، برای «خدمات دندان پزشکی» و «ارائه مراقبت در منزل» و «تعدد مراکز درمانی تحت قرارداد» است که باید در تنظیم قراردادها مورد توجه بیمه گران قرار گیرد.
ارائه مدل رفتار مصرف کننده در ایجاد دلبستگی به برند با تاکید بر مولفه بسته بندی شرکت های صنایع غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل رفتار مصرف کننده در ایجاد دلبستگی به برند با تاکید بر مؤلفه بسته بندی شرکت های صنایع غذایی انجام شده است. روش تحقیق کیفی- کمی (آمیخته) محسوب می گردد. نمونه نمونه بخش کیفی با تعداد 12 مصاحبه با خبرگان بازاریابی، دانشگاهی و صنایع غذایی و در بخش کمی با فرمول کوکران جوامع محدود شامل 384 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد شرکت های صنایع غذایی تهران بوده است. در نخستین گام پژوهش، به کدگذاری مصاحبه های تخصصی پژوهش با استفاده از تحلیل کیفی مضمون با نرم افزار MAXQDA 20 و روش دلفی فازی با نرم افزار MatLab تحلیل ساختاری-تفسیری با نرم افزار MicMac در گام بعدی نتایج حاصل از تحلیل عاملی تاییدی با نرم افزار Smart PLS 3.0 انجام شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی سه دسته از مقوله های فراگیر شامل بسته بندی، دلبستگی به برند و رفتار مصرف کننده بعنوان مولفه های اصلی شناسایی شدند. براساس نمودار قدرت نفوذ-وابستگی سازه های عوامل ارتباطی، عوامل لجستیکی، عوامل اقتصادی، عوامل زیستی-اجتماعی قدرت نفوذ بالایی داشته و تأثیرپذیری کمی دارند و در ناحیه سازه های مستقل قرار گرفته است. سازه های وفاداری به برند، آگاهی از برند، کیفیت ادراک شده، تداعی های برند نیز از وابستگی بالا اما نفوذ اندکی برخوردار هستند بنابراین سازه های وابسته محسوب می شوند. نتایج بخش کمی ضمن تأیید فرضیه های تحقیق نشان داد که مدل پیشنهادی از اعتبار مناسبی برخوردار است.
ارائه مدل بازاریابی چابک در بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد (مطالعه موردی شرکت های کوچک و متوسط استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۱۲۸
51 - 76
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل بازاریابی چابک در بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد می باشد. در این راستا، رویکرد تحقیق آمیخته (کیفی و کمی) پیاده سازی شده است. در فاز اول، مدل نظری بازاریابی چابک برای بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط با رویکرد داده بنیاد استخراج شد. سپس مدل مفهومی تشکیل شده را از طریق روش های آماری اعتبارسنجی شد. بخش کیفی نمونه گیری نظری تا دستیابی به اشباع نظری از طریق انجام 21 مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. بر اساس یافته های بخش کیفی مجموعاً 1733 کد باز در قالب 58 مفهوم اصلی، 18 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی یا محوری (بر مبنای الگوی پارادایمی) پس از 11 مرحله مکرر از بازبینی و تجدیدنظر در مدل کیفی، قالب بندی شد. مدل مستخرج نظریه پردازی در بخش کیفی با استفاده از ابزار های آماری ارزیابی و اعتبارسنجی شد. برای انجام این کار داده های میدانی از طریق پرسش نامه از میان بنگاه های فعال در سطح استان آذربایجان شرقی گردآوری شد. تعداد نمونه آماری معادل با 406 بر اساس فرمول کوکران برای جوامع با تعداد نامحدود در با در نظر گرفتن میزان خطای حداقل حجم نمونه با واریانس ۱ و خطای 0618 /0 لحاظ گردید. نمونه گیری نیز به صورت در دسترس بوده است. نتایج اعتبارسنجی مدل نشان داد که تمامی ضرایب اجزای مدل در قالب متغیر های مکنون و آشکار از نظر آماری معنی دار و قابل تایید بوده اند. همچنین، مطابق با نتایج کمی تحقیق، تمامی ارتباطات مستقیم مابین متغیر های مکنون بر اساس مدل مفهومی از منظر آماری نیز تایید شده است. در نهایت می توان گفت که نتایج بخش کمی پژوهش نشان داده است که همه مدل های مفهومی حاصل شده از بخش کیفی و مدل های آماری مرتبط برای بررسی آن ها به شکل مناسبی تدوین شده و از منظر آماری نیز مورد تایید قرار گرفته است. در آخر پیشنهادات تحقیق مبتنی بر یافته ها ارائه شد.
تأثیر همراستایی بین اینفلوئنسرها و مخاطبانشان بر قصد خرید با نقش میانجی رفتار شهروندی مشتری و رفتار مشارکت مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بازاریابان و برندها با نفوذ رسانه های اجتماعی از اینفلوئنسرها به عنوان استراتژی بازاریایی برای معرفی محصولات استفاده می کنند. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر همراستایی بین اینفلوئنسرها و مخاطبانشان بر قصد خرید با نقش میانجی رفتار شهروندی مشتری و رفتار مشارکت مشتری است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش جمع آوری داده ها توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل کاربران شبکه اجتماعی اینستاگرام است. حجم نمونه براساس جدول کرجسی و مورگان 384 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. در این مطالعه برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شد که روایی و پایایی آن نیز تأیید شد. داده های پژوهش با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی تجزیه و تحلیل شد. نرم افزارهای استفاده شده SPSS.22 و Smart PLS 4.0 است. نتایج نشان داد که همراستایی بین اینفلوئنسرها و مخاطبانشان بر رفتار مشارکت مشتری و رفتار شهروندی مشتری تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین، تأثیر معنادار رفتار مشارکت مشتری و رفتار شهروندی مشتری بر قصد خرید تأیید شد. در نهایت، مشخص شد که رفتار مشارکت مشتری و رفتار شهروندی در ارتباط با همراستایی بین اینفلوئنسرها و مخاطبانشان و قصد خرید نقش میانجی دارد. نتایج پژوهش حاضر می تواند برای توجه به قدرت اینفلوئنسرها در افزایش میزان خرید در استراتژی بازاریابی کسب و کارها استفاده شود.
عوامل مؤثر بر گرایش کارآفرینانه مبتنی بر رسانه های اجتماعی در میان دختران دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ زمستان م۱۴۰۳ شماره ۴
19 - 42
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، رسانه های اجتماعی به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی در شکل دهی به رفتارهای اجتماعی و اقتصادی افراد شناخته می شوند. این رسانه ها نه تنها به بهبود ارتباطات اجتماعی کمک می کنند، بلکه می توانند به عنوان محرکی برای ایجاد انگیزه های کارآفرینانه در میان جوانان، به ویژه دانشجویان دختر عمل کنند. هدف از تحقیق حاضر بررسی عوامل مؤثر بر گرایش کارآفرینانه مبتنی بر رسانه های اجتماعی در بین دختران دانشجو بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی- علی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر مشغول به تحصیل در دانشگاه های دولتی در استان فارس بودند. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بود که در نهایت 386 نفر مشارکت نمودند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن ارزیابی و تأیید گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و Smart PLS4 بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد لذت درک شده، نفوذ اجتماعی و منافع اجتماعی بر سودمندی درک شده تأثیر مثبت دارند. دانش فناوری بر سهولت درک شده و به مراتب سهولت درک شده نیز بر سودمندی درک شده و نگرش به رسانه های اجتماعی تأثیر مثبت دارد. همچنین سودمندی درک شده بر نگرش به رسانه های اجتماعی تأثیر مثبت داشته و نگرش به رسانه های اجتماعی بر کارآفرینی مبتنی بر رسانه های اجتماعی تأثیر مثبت دارد. در نهایت فیلترینگ بر کارآفرینی مبتنی بر رسانه های اجتماعی تأثیر منفی دارد. نتایج این پژوهش دستاوردهای مناسبی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان در زمینه موضوع مورد مطالعه به همراه دارد.
تاثیر سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت اخلاق گرا بر بهره وری سازمانی
منبع:
پژوهش های کاربردی مدیریت بازار سال ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۴
119 - 125
حوزههای تخصصی:
بخش مهمی از فرآیند تولید همواره اطلاعات هزینه ای و بهای تمام شده، به عنوان ابزاری برای برنامه ریزی، کنترل و ارزیابی عملکرد، توسط مدیران می باشد. در واقع مدیریت در انجام وظایف خود از سیستم ها یاری می گیرد و اطلاعات هزینه ای صحیح و قابل اتکا در اختیار مدیران قرار می دهد. مدل هزینه یابی بر مبنای فعالیت اخلاق گرا رویکردی برای بررسی نقش اخلاق و ارزش های اخلاقی را فراهم می کند این تحقیق اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای و مطالعه مقالات متعدد به دست آمده است و نتیجه حاصل نشان می دهد که وجود تعهدات اخلاقی، اعتماد و اطمینان در روابط تجاری باعث کاهش حجم فعالیت ها و نیز کاهش فعالیت های اداری در نتیجه افزایش بهره وری سازمانی با افزایش کارایی و اثربخشی تواما می شود.
شناسایی عوامل موثر بر تجاری سازی محصولات شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری و مراکز رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر تجاری سازی محصولات شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری و مراکز رشد می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 12 نفر از صاحب نظران و متخصصان حوزه مراکز دانش بنیان در استان آذربایجان غربی می باشد و نمونه ها از روش نمونه گیری بصورت هدفمند انتخاب شدند. گرد آوری داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته صورت گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده های از طریق داده بنیاد و کدگذاری و از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که الگوی طراحی شده با 14 شاخص که شامل شرایط علی (عوامل مدیریتی، عوامل اطلاعاتی، عوامل مالی)، شرایط زمینه ای (قوانین و مقررات، قابلیت های فناورانه)، مقوله محوری (عوامل بازار، عوامل محصول)، راهبردها (تقویت تعاملات، توانمندی بازاریابی و فروش)، پیامدها (توسعه اقتصادی، اقتصاد دانش بنیان، توسعه کارآفرینی)، شرایط مداخله گر (عوامل فردی، عوامل فرهنگی- اجتماعی)، تبیین کننده مؤلفه های تجاری سازی محصولات شرکت های دانش بنیان می باشد، شناسایی شدند.
طراحی و تبیین الگوی توسعه ظرفیت اشتغال پذیری بانوان با تاکید بر برنامه هفتم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی توسعه ظرفیت اشتغال پذیری بانوان با تاکید بر برنامه هفتم توسعه است. این پژوهش کیفی و با استفاده از تحلیل مضمون تدوین شده است؛ در این پژوهش با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با خبرگان حوزه خط مشی گذاری، کارآفرینی و مدیریت به تعداد 23 نفر یافته ها ترکیب و الگوی حاضر طراحی شد. بر این اساس با تحلیل محتوای مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار 2020Maxqda ابعاد و کدهای مربوطه استخراج و میزان اهمیت و اولویت هر یک با استفاده از تکنیک آنتروپی شانون تعیین شد. براساس رویکرد پژوهش 34 مفهوم و 109 کد استخراج گردید. خط مشی های حمایتی، آمایش سرزمینی، ظرفیت های مهارتی، بستر کارآفرینی، تبیین سند اشتغال بانوان و سیستم آموزشی بیشترین ضریب اهمیت را به دست آوردند. در این پژوهش، الگوی توسعه ظرفیت اشتغال پذیری بانوان با تاکید بر برنامه هفتم توسعه ارائه شد. از آنجا که تاکنون مدل جامعی برای اشتغال پذیری بانوان با تاکید بر برنامه هفتم توسعه ارائه نشده است، این پژوهش می تواند در راستای ارتقا اشتغال زنان، توسعه اجتماعی و برابری شغلی سودمند باشد.
تبیین نقش نوآوری خدمات در رفتارهای هم آفرینی ارزش مشتری با میانجیگری مشغولیت مشتری در صنعت هتلداری (مورد مطالعه: هتل های سه، چهار و پنج ستاره شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
167 - 193
حوزههای تخصصی:
هدف: با افزایش رقابت در توریسم، متصدیان و مدیران هتل از اهمیت توسعه نوآوری در ایجاد مزیت رقابتی مطلع شده اند؛ به عبارتی هتل ها باید پذیرای ایده ها و به دنبال دانش خارج از سازمان باشند تا بتوانند برای هتل، ارزش خلق کنند. با در نظرگرفتن این عوامل، بهتر است هتل ها فرایند همکاری و مشارکت با مشتریان در محیط های نوآورانه را تجربه کنند تا بتوانند فرایند هم آفرینی ارزش مشتری را تقویت کنند. هدف پژوهش حاضر، تبیین نقش نوآوری خدمات در رفتارهای هم آفرینی ارزش مشتری با میانجیگری مشغولیت مشتری است.روش: پژوهش حاضر هدفی کاربردی و ماهیتی توصیفی پیمایشی دارد. جامعه آماری پژوهش، کلیه مشتریان هتل های سه، چهار و پنج ستاره شهر مشهد بودند. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی مورگان، ۳۸۴ نفر تعیین شد و نمونه گیری به روش غیراحتمالی در دسترس انجام گرفت. پرسش نامه ها با پیمایش آنلاین جمع آوری و پایایی و روایی آن تأیید شد. داده های توصیفی با نرم افزار اس پی اس اس نسخه ۱۶ و مدل پژوهش، مبتنی بر رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل نسخه ۸.۵ تجزیه وتحلیل شد.یافته ها: یافته های توصیفی نشان داد که بیشتر افراد در گروه سنی 20 تا 29 سال (5/46 درصد) بودند و گروه های سنی 30 تا 39 سال (۲۱ درصد) و گروه سنی کمتر از 20 سال (5/14درصد) و گروه سنی 40 تا 49 سال (9 درصد) و ۵۰ سال به بالا (9 درصد) در رتبه های بعدی قرار گرفتند. سطح تحصیلی بیشتر افراد در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد (5/64 درصد) بود و به ترتیب مقاطع دیپلم و کاردانی (۲۹درصد) و دکتری (5/6 درصد)، در رده های بعدی قرار گرفتند. یافته های بخش استنباطی حاکی از آن است که نوآوری روی مشارکت مشتری، مشغولیت مشتری و رفتار شهروندی مشتری تأثیر مثبت و معنادار دارد. مشغولیت مشتری روی مشارکت مشتری و رفتار شهروندی مشتری تأثیر مثبت و معنادار دارد. از سوی دیگر، نقش غیرمستقیم متغیر میانجی مشغولیت مشتری میان نوآوری خدمات و ابعاد رفتارهای هم آفرینی ارزش مشتری (مشارکت مشتری و رفتار شهروندی مشتری) به تأیید رسید. نتیجه گیری: تمام فرضیه ها تأیید شدند. به طور خلاصه می توان نتایج پژوهش را در سه مطلب خلاصه کرد: ۱. بر اساس یافته های پژوهش نوآوری خدمات برای تقویت مشغولیت مشتری در صنعت هتلداری اهمیت دارد؛ از این رو مدیران هتل باید توسعه راهبردهای نوآور را ادامه دهند تا مشتریان را جذب کنند و مشغولیت مشتری را به جلو پیش ببرند. ۲. نتایج نشان داد که نوآوری عامل اساسی مؤثر بر رفتارهای هم آفرینی ارزش مشتری است؛ از این رو مدیران هتل باید همواره خدمات مبتکرانه ای برای مشتریان فراهم کنند تا فرصت های هم آفرینی ارزش مشتری را ارتقا دهند. ۳. بر اساس نتایج پژوهش، نوآوری بر مشغولیت مشتری اثر مثبتی می گذارد و در نتیجه، رفتارهای هم آفرینی ارزش مشتری را ارتقا می دهد؛ بنابراین مدیران هتل باید خدمات یا محصولات ارزش افزوده و مبتکری برای تقویت تجارب مشتریان و تمایل آن ها به شرکت در هم آفرینی ارزش فراهم کنند.
طراحی و آزمون مدل بازاریابی پایدار با رویکرد بوم شناسی صنعتی در شرکت پایانه های نفتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
106 - 135
حوزههای تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف طراحی و آزمون مدل بازاریابی پایدار با رویکرد بوم شناسی صنعتی در شرکت پایانه های نفتی ایران انجام شد.روش: این مطالعه از نوع کاربردی-توسعه ای است و به صورت توصیفی با رویکرد پیمایش مقطعی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل دو گروه از خبرگان است: اساتید مدیریت بازاریابی و صنعتی (خبرگان نظری) و مدیران شرکت پایانه های نفتی ایران (خبرگان تجربی). نمونه گیری به روش نظری انجام شد و پس از رسیدن به اشباع نظری، 18 نفر از خبرگان در بخش کیفی شرکت کردند. حجم نمونه با استفاده از روش تحلیل توان 150 نفر برآورد شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار Maxqda و روش داده بنیاد در بخش کیفی و از نرم افزار Smart PLS و روش حداقل مربعات جزئی در بخش کمی استفاده شد. یافته ها : براساس یافته های پژوهش مشخص گردید، شرایط علّی (هم زیستی صنعتی، هم رقابتی صنعتی، پاسخ به خواسته های مشتریان و پایداری درون سازمانی) بر پدیده محوری ( بازاریابی پایدار) تاثیرگذارند. پدیده محوری، شرایط زمینه ای (بوم شناسی صنعتی و زیرساخت های پایداری) و شرایط مداخله گر (مسائل سیاسی و تحریم حاکمیتی ) بر راهبردها و اقدامات (استراتژی بوم شناسی صنعتی) تاثیرگذارند. در نهایت راهبردها و اقدامات به پیامدها (بهره وری و اثربخشی شرکت، جلب رضایت ذینفعان و مشتریان، مسئولیت اجتماعی شرکت و مسئولیت زیست محیطی شرکت) منجر می شوند.نتیجه گیری: بر اساس ننایج شرکت های پایانه های نفتی ایران با اتخاذ استراتژی های بازاریابی پایدار مبتنی بر بوم شناسی صنعتی، می توانند به طور مؤثری با چالش های اقتصادی و سیاسی مواجه شده و بهره وری و رضایت مشتریان را به طور همزمان افزایش دهند. این نتایج می توانند راهگشای توسعه پایدار در صنعت نفت کشور باشند.
الگوی ساماندهی کودکان کار خیابانی در استان کرمانشاه: ارائه توصیه های مبتنی بر توسعه مهارت های کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
57 - 76
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پدیده کودکان خیابانی معضلی است که کلان شهرها و شهرهای نسبتاً بزرگ جوامع معاصر اعم از پیشرفته و درحال توسعه، با آن دست به گریبان هستند و به عنوان یکی از مسائل و آسیب های اجتماعی، نه تنها بخش درخور توجهی از کودکان و نوجوانان را که سرمایه های جامعه هستند، در معرض انواع آسیب ها قرار داده، بلکه خانواده و جامعه را نیز با زیان های فراوانی روبرو ساخته است. به طورکلی، پدیده کودکان کار خیابانی یکی از آسیب های اجتماعی است که رفاه اجتماعی را با تهدید روبرو ساخته است؛ به گونه ای که سیاست گذاران به دنبال راهکارهای برای ساماندهی آن هستند. در این بین، یکی از راهکارهای مناسب برای ساماندهی آنان توسعه مهارت های کارآفرینانه است، لذا پژوهش حاضر با هدف مفهوم سازی الگوی ساماندهی کودکان کار خیابانی در استان کرمانشاه توأم با ارائه توصیه های مبتنی بر توسعه مهارت های کارآفرینانه انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر با روش نظریه بنیانی انجام پذیرفت. در این پژوهش، با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند و نظری، 20 نفر از مطلعان کلیدی، به عنوان نمونه انتخاب شدند. معیار تعیین حجم نمونه، رسیدن به اشباع نظری بود. در این مطالعه، از ابزارهای مصاحبه عمیق انفرادی، بحث گروهی و یادداشت برداری میدانی استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای صورت پذیرفت. قابلیت اعتبار پژوهش با استفاده از تکنیک های مثلث سازی و کنترل توسط اعضا تأیید شد.یافته ها: طبق نتایج در مرحله کدگذاری باز 65 مفهوم شناسایی گردید که در کدگذاری محوری 16 زیر مقوله ظهور یافت که متعاقباً در پنج طبقه محوری مربوط به قالب نظریه بنیانی قرار گرفتند و در کدگذاری انتخابی الگوی نهایی تدوین و ارائه گردید. علل اصلی پدیده کودکان کار خیابانی در استان کرمانشاه، عوامل اقتصادی و خانوادگی، فرهنگ ناصحیح خانواده های کودکان، فرهنگ ناصحیح حاکم بر جامعه، شکل گیری خرده فرهنگ در جامعه مربوطه، عدم همکاری سازمان های مربوطه در زمینه کار کودک با متولی اصلی آن، عدم متناسب بودن حمایت های موجود نسبت به نیاز اقتصادی خانوار، چشم و هم چشمی بین کودکان، رضایت کودکان از وضعیت موجود بود.نتیجه گیری/ دستاوردها: درکل پدیده کودکان کار خیابانی را حداقل در کوتاه مدت نمی توان کاملاً از بین برد، بلکه می توان آن را با برنامه ریزی و سیاست گذاری مناسب با تأکید بر توسعه مهارت های کارآفرینی، کنترل، تعدیل و یا کاهش داد. دراین راستا، پیشنهادهای کاربردی از قبیل توسعه مهارت های کارآفرینانه کودکان کار، تلاش در جهت توسعه اشتغال زایی و فقرزدایی، توسعه آموزش به خصوص برای والدین با هدف بهبود نگرش و فرهنگ ساری مناسب، بازنگری و تدوین قوانین حمایتی با تأکید بر ساماندهی کودکان کار و توسعه مهارت آموزی آنان و درنهایت، نظارت بر اجرای دقیق آنان ارائه می شود.