فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
گردشگری درمانی امروزه از مهم ترین شاخه های گردشگری می باشد و منافع اقتصادی و اجتماعی فراوانی برای کشور دارد. ازآنجاکه رتبه ایران علیرغم داشتن فرصت های مناسب و مزیت های نسبی منطقه ای در این حوزه از جایگاه مناسبی در سطح جهانی برخوردار نمی باشد، ضروری است تا فرصت های کارآفرینی در گردشگری درمانی شناسایی شده و مورد بهره برداری قرار گیرد. این پژوهش از نوع آمیخته (ترکیبی از روش کیفی و کمی) و دارای ماهیت اکتشافی، در گام نخست از مصاحبه با خبرگان، متخصصان و کارآفرینان گردشگری درمانی ابعاد و مقولات اثرگذار بر تشخیص فرصت های کارآفرینی گردشگری درمانی با استفاده از تحلیل مضمون در نرم افزار MAX QDA استخراج گردید. این مقولات کلیدی عبارت اند از: عوامل محیطی، عوامل کسب وکار، بسترهای کارآفرینی، فرصت های فناورانه، دانش کارآفرینانه، هوشیاری کارآفرینانه، ویژگی های کارآفرینانه و شناسایی فرصت های کارآفرینی سپس با تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)، سطوح مقوله های کلیدی و روابط بین آنها تعیین و معرفی گردید. بر طبق نتایج سازه های عوامل محیطی،فرصت های فناورانه و عوامل کسب وکار قدرت نفوذ بالا و تاثیرپذیری کمی دارند. سازه های شناسایی فرصت های کارآفرینی و هوشیاری کارآفرینانه از وابستگی بالا و نفوذ اندک برخوردارند. سازه های دانش کارآفرینانه،ویژگی های کارآفرینانه و بسترهای کارآفرینی قدرت نفوذ و میزان وابستگی مشابهی دارند. توصیه می شود زیرساخت های اساسی از جمله فرهنگ سازی، استقرار فناوری اطلاعات، پشتیبانی از استارتاپ های گردشگری درمانی در دستور کار گیرد.
ارائه الگوی اکوتوریسم و توسعه گردشگری پایدار با تأکید بر ارزآوری و توسعه اقتصادی جزیره قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی اکوتوریسم و توسعه گردشگری پایدار با تأکید بر ارزآوری و توسعه اقتصادی جزیره قشم می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 19 نفر از خبرگان شامل مدیران، کارشناسان و متخصصین حوزه گردشگری، هتلداران، آژانس های مسافرتی، تورگردی و بوم گردی ها به روش نمونه گیری گلوله برفی و در بخش کمی شامل 244 نفر از کارکنان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری منطقه آزاد قشم می باشند. گرد آوری داده ها در بخش کیفی با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته از اعضای جامعه آماری و گرد آوری داده ها در بخش کمی طی پرسشنامه صورت گرفت. در تجزیه وتحلیل داده های بخش کیفی با استفاده از فرآیند کدگذاری در نرم افزار MAXQDA 2018 و در بخش کمی از نرم افزار SPSS 16 و AMOS استفاده شد و همچنین به روش تحلیل عاملی، به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. نتایج در بخش کیفی نشان داد که 207 کد مصاحبه، 68 خرده مقوله و 14 مقوله استخراج شد. عوامل علی شامل عوامل فرهنگی و اجتماعی، پتانسیل جزیره قشم برای گردشگری و عوامل اقتصادی و سیاسی، ویژگی های زمینه ای شامل موقعیت جغرافیایی، ظرفیت و امکانات بالقوه قشم و ژئوسایت ها، شرایط مداخله گر شامل عدم وجود استراتژی و برنامه ریزی درست و مشکلات زیرساختی و همچنین راهبردها و تعاملات شامل هدف گذاری و تعیین استراتژی جهت رسیدن به هدف، آموزش و فرهنگ سازی و فراهم نمودن زیرساخت های مناسب برای گردشگری است. نتایج تحلیل کمی، مبین معناداری مدل های اندازه گیری و معادلات ساختاری در سطح اطمینان 95 درصد می باشد.
طراحی مدل ارزش آفرینی درگیری برند از طریق تلفیق فن آوری بازی انگاری و هوش مصنوعی توضیح پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر استفاده از استراتژی های بازی انگاری و توضیح پذیری هوش مصنوعی بر درگیری برند در شبکه های اجتماعی است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و شیوه جمع آوری اطلاعات، توصیفی پیمایشی و از نظر فلسفه پژوهش اثبات گرایی و از نظر رویکرد قیاسی می باشد. با استفاده از رویکرد تحقیق آمیخته، این مطالعه شامل یک مرور سیستماتیک از ادبیات مرتبط و یک بررسی کمّی بر اساس داده ها است. در بخش کیفی، با استفاده از نرم افزار سی ام ای دو، فراتحلیل پیش آیندها و پیامدهای درگیری برند در شبکه های اجتماعی انجام گرفت. در بخش کمّی، تأثیر کمپین بازی انگاری و توضیح پذیری در یک شرکت مواد غذایی، قبل و بعد از اجرای کمپین، بررسی شد. داده ها شامل تعداد لایک ها، کامنت ها و ریپلای های هر کامنت بودند که با استفاده از پردازش زبان طبیعی و تکنیک برت تحلیل شدند. برای پیش بینی تأثیر استراتژی ها بر درگیری برند، از مدل های جنگل تصادفی بهینه شده استفاده شد که نشان دهنده قابلیت تشخیص الگوهای پیچیده و بهبود دقت پیش بینی ها است. نتایج نشان داد که کمپین های با استفاده از بازی انگاری و هوش مصنوعی توضیح پذیر توانستند درگیری کاربران را به طور معناداری افزایش دهند، به ویژه در زمینه های تعامل و ایجاد جوامع مجازی فعال. بررسی های انجام شده نشان دهنده تأثیر مثبت استفاده از بازی انگاری در تقویت حس اعتماد و وفاداری به برند بوده اند، و همچنین تأثیر توضیح پذیری در فهم بهتر محتوا و فرایندهای تصمیم گیری توسط مشتریان است. این پژوهش می تواند بینش های ارزشمندی برای توسعه استراتژی های بازاریابی نوین و تقویت ارتباطات برند فراهم آورد.
طراحی مدل رفتار پایدار مصرف کننده با رویکرد حکمرانی خوب دیجیتال در صنعت بانکداری (مورد مطالعه: بانک پارسیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
20 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله طراحی مدل رفتار پایدار مصرف کننده با رویکرد حکمرانی خوب دیجیتال در صنعت بانکداری(مورد مطالعه:بانک پارسیان) می باشد. در این مقاله از روش پژوهش نظریه داده بنیاد و با رویکرد کیفی استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودا 2020 استفاده شده است. روش نمونه گیری هدفمند (قضاوتی) بود. برای روایی سوالات مصاحبه در هر مرحله از گردآوری و تحلیل داده طبقه های مشتق شده به مصاحبه شوندگان نشان داده شد تا صحت مطالب تأیید گردد. امتیاز روایی برابر 91% درصد بود . جهت ارزیابی پایایی مصاحبه ها از روش درصد توافق بین دو کدگذار استفاده شد. نتایج و یافته های پژوهش نشان می دهد که ایجاد رفتار پایدار مصرف کننده با تاکید بر حکمرانی خوب دیجیتال در بانک پارسیان طراحی مدل رفتار پایدار مصرف کننده با رویکرد حکمرانی خوب دیجیتال در بانک پارسیان علاوه بر اینکه تحت تاثیر حکمرانی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی قرار دارد متاثر از ارزش های سازمانی حامی شکل گیری رفتار مسئولانه، اهداف کلان و استراتژیک بانک پارسیان، گسترش فناوری های نوین دیجیتال در سطح بانکداری و سطح فرهیختگی جامعه می باشد. همچنین مشخص گردید ایجاد رفتار پایدارمصرف کننده با رویکرد حکمرانی خوب دیجیتال از طریق مدیریت دارایی های دیجیتال در بانک، ارائه خدمات شخصی سازی شده، بازنگری در سیاست های دیجیتالی، ایجاد بانکداری دیجیتال امنی چنل و آموزش و آگاهی رسانی مستمر تبیین می گردد.
مدل سازی عوامل موثر بر توسعه گردشگری خوراک با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
49 - 80
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت یافتن توسعه گردشگری خوراک به عنوان یکی از مهم ترین و رو به رشدترین گونه های گردشگری در سال های اخیر، مطالعه حاضر با هدف مدل سازی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری خوراک طراحی و اجرا شد. این پژوهش از لحاظ هدف توسعه ای و از لحاظ روش گردآوری و تحلیل داده ها در دسته پژوهش های کیفی قرار می گیرد و با روش فراترکیب انجام شده است. با توجه به ماهیت روش فراترکیب، جامعه آماری پژوهش را مطالعات پیشین مرتبط با موضوع پژوهش تشکیل می دهند که در این بین، با توجه به دسترسی به متن کامل و بررسی عنوان، چکیده و محتوای مقاله های جست وجو شده، 45 منبع جهت استفاده در پژوهش انتخاب شد. جهت تحلیل داده ها، روش تحلیل مضمون و جهت کنترل کیفیت تحلیل ها، روش توافق درون موضوعی استفاده شد. به عنوان یافته های پژوهش نیز عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری خوراک در قالب 6 مضمون اصلی یعنی عوامل زمینه ای، عوامل مربوط به بازاریابی و فروش، عوامل مربوط به منابع انسانی، عوامل زیرساختی، عوامل مداخله گر و اقدامات اجرایی دسته بندی شدند. نتایج می تواند دانش مدیران نسبت به عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری خوراک را افزایش داده و رهنمودهایی کاربردی برای مدیران، برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه گردشگری خوراک در سطوح مختلف ملی و منطقه ای ارائه کند.
تأثیر ملی گرایی و خصومت مصرف کننده بر رفتار مصرفی محصولات خارجی با نقش تعدیل گر ویژگی های محصول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های بازرگانی مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۱۲۷
63 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ملی گرایی و خصومت مصرف کننده بر رفتار مصرفی محصولات خارجی با نقش تعدیل گر ویژگی های محصول است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل مصرف کنندگان محصولات خارجی در شهر اردبیل است که به علت نامحدود بودن جامعه آماری، حجم نمونه ۳84 نفر برآورد شد که از این تعداد 288 نفر قادر به تکمیل پرسشنامه شدند. همان طور که اشاره گردید ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه است که به صورت حضوری توزیع گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تاییدی، و از نرم افزارهای SPSS و LISREL استفاده شد. شایان ذکر است که نتایج پژوهش نشان داد ملی گرایی بر خصومت مصرف کننده تأثیر مثبت و معنادار دارد. علاوه بر این، رابطه منفی و معنادار بین خصومت مصرف کننده و رفتار مصرفی محصولات خارجی نیز تایید شد. در نهایت، باید توجه داشت اگرچه اعتماد در رابطه بین خصومت مصرف کننده و رفتار مصرفی محصولات خارجی نقش تعدیل گر ندارد ولی کیفیت درک شده و قیمت (هزینه) درک شده در رابطه بین خصومت مصرف کننده و رفتار مصرفی محصولات خارجی نقش تعدیل گر دارند.
ارائه مدل پیامدهای کاربرد هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در تبلیغات و فروش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
223 - 270
حوزههای تخصصی:
دنیای دیجیتال فرصت های متعددی را برای بازاریابان فراهم می کند تا به مشتری دسترسی پیدا کنند. بااین حال، در دنیای پرسرعت، یافتن راه های جدید و نوآورانه برای تبلیغات و فروش محصولات و خدمات بسیار مهم است. با توجه به پیشرفت هوش مصنوعی و توسعه آن در حوزه تبلیغات و فروش، متخصصان در حال حاضر ابزارهایی برای بازتعریف کامل درک فعلی از برندسازی، بازاریابی، تبلیغات و فروش دارند. محبوبیت روزافزون اینترنت و افزایش استفاده از دستگاه های تلفن همراه، حجم عظیمی از داده ها را برای مصرف کنندگان تولید می کند که سیستم های مبتنی بر هوش مصنوعی را تغذیه می کنند. این پژوهش از نوع پژوهش های آمیخته با رویکرد کیفی و کمی است که ازنظر هدف، کاربردی و ازلحاظ نح وه گ ردآوری داده، از نوع مطالعات توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان متخصص در حوزه بازاریابی دیجیتال و IT در حوزه تبلیغات و فروش، بودند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. در بخش کیفی ابزار گردآوری اطلاعات، بررسی کتابخانه ای و مقالات، مصاحبه و در بخش کم ی پرسشنامه بود. در بخش کیفی روش تحلیل داده ها، با استفاده از تحلیل تم که با نرم افزار MAXQDA و ب ا استفاده از روش کدگذاری تدوین شد و در بخش کمی، روش تحلیل بر مبنای آزمون همبستگی کندال بود. مطابق با نتایج پژوهش، 7 تم اصلی، 22 تم فرعی و 44 کد کشف شدند که شامل پیامدهای کاربرد هوش مصنوعی و یادگیری ماشین در تبلیغات و فروش بودند.
بررسی نظام مند ادبیات خلق ارزش بر مبنای نظریه ذی نفعان در صنعت هتلداری (تحلیل بیبلیومتریک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات خلق ارزش در دهه گذشته، رشد قابل توجهی در ارتباط با هتلداری را تجربه کرده است که این رشد به دلیل اهمیت مسائل خلق ارزش برای ذی نفعان مرتبط با فعالیت های هتلداری است که برای تأمین منافع و توسعه فعالیت ها حیاتی است. روابط بین خلق ارزش و نظریه ذی نفعان در ادبیات موردبررسی قرار گرفته است، با این حال مطالعات و بررسی های لازم و بنیادین در مورد این ادبیات وجود نداردبه منظور برطرف کردن این خلأ تحقیقاتی، در این مقاله به تجزیه وتحلیل کتاب سنجی ادبیات پرداخته شده است که به طورهم زمان پژوهش ها و متون علمی مرتبط با خلق ارزش و تئوری ذی نفعان در هتلداری را بررسی می کند.این مقاله به تجزیه وتحلیل کتاب سنجی ادبیات پرداخته و پژوهش های مرتبط با خلق ارزش و تئوری ذی نفعان در هتلداری را بررسی می کند. با جستجو و فیلتر اسناد، 6690 سند مربوط به بازه 2024-2005 از وب آو ساینس تحلیل و با نرم افزار ووس ویور مصورسازی داده ها و نقشه برداری از خوشه ها و نشان دادن روابط متنوع بین ادبیات استفاده شده است. نتایج این مقاله روند رشد و افول ادبیات، مقالات اصلی، نویسندگان، مجلات، مؤسسات و کشورهایی را که بر خلق ارزش بر مبنای تئوری ذینعان تمرکز داشته اند را مشخص نمود.هم رخدادی کلیدواژه ها نشان داد که «خلق ارزش»، «نوآوری»، «خلق مشترک ارزش»،«مدل کسب وکار»،«سرمایه فکری»،«کارآفرینی اجتماعی»،«نوآوری مدل کسب وکار»، «پایداری»،«کارآفرینی»، «منطق حاکم بر خدمات»،«ارزش»،«مسئولیت اجتماعی شرکت»، «نوآوری باز»، «هم آفرینی»،«جذب ارزش»، «مدیریت دانش»، «مدل های کسب وکار»، «ارزش مشتری»، «استراتژی»،«دیدگاه مبتنی بر منابع»،«عملکرد»، «قابلیت های پویا»،«سرمایه اجتماعی»، «مزیت رقابتی»، «تحول دیجیتال»، «عملکرد شرکت»،«دیجیتالی شدن»،«اکوسیستم ها»، «تخصیص ارزش «و «رقابت همکارانه» کلیدواژه های رایج در ارتباط با موضوع پژوهش بودند.
ابعاد هم راستایی قابلیت های دیجیتال و استراتژی نوآوری در صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۷
223 - 269
حوزههای تخصصی:
کاهش حاشیه سود و از بین رفتن مزیت های رقابتی گذشته شرکت ها در صنایع فرایندی را به سمت نوآوری با استفاده از قابلیت های دیجیتال برده است این مهم نیازمند ایجاد همراستایی راهبردی بین قابلیت های دیجیتال و برنامه ها و تصمیمات نوآوری است. این پژوهش با هدف بررسی ابعاد همراستایی متغیرهای قابلیت دیجیتال و استراتژی نوآوری و ایجاد چارچوبی برای سنجش آن انجام گرفته است. ابتدا با بررسی پیشینه مطالعات چارچوبی برای سنجش هر یک از متغیرها شکل گرفت و در ادامه پرسشنامه ای برای تحلیل ساختاری تأییدی مفاهیم و ابعاد شناسایی شده تدوین شد. این پرسشنامه با نظر 99 نفر از متخصصان مدیریت نوآوری، فناوری های دیجیتال در صنعت و دانشگاه تکمیل شده است در نتیجه مشخص شد که برای سنجش میزان همراستایی بین قابلیت های دیجیتال و استراتژی نوآوری، می-توان خلق ارزش دیجیتال و فرایند نوآوری دیجیتال را برای استراتژی نوآوری، زیرساخت نوآوری دیجیتال و قابلیت نوآوری دیجیتال را برای قابلیت دیجیتال و همچنین مکمل بودن، موازنه و هماهنگی را برای متغیر همراستایی به عنوان ابعاد سنجش در نظر گرفت.
ارزیابی وضعیت شکوفایی مقصد بر مبنای شاخص شکوفایی از دیدگاه خبرگان (مطالعه موردی: کلان شهر اصفهان)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : امروزه یکی از مهم ترین اهداف سازمان ها و نهادهای مدیریت بخش گردشگری شهرها، بهبود همه جانبه وضعیت کلان شهرهای گردشگرپذیر به واسطه برنامه ریزی آگاهانه برای بخش های مرتبط با آن می باشد. در این راستا استفاده از شاخص شکوفایی گردشگری شهری و سنجش وضعیت آن در کلان شهرهای گردشگرپذیر بسیار حائز اهمیت است. لذا هدف پژوهش حاضر ارزیابی وضعیت شکوفایی گردشگری شهری بر مبنای شاخص شکوفایی از دیدگاه خبرگان در کلان شهر اصفهان می باشد. روش شناسی : روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. در این راستا از آزمون های آماری تی تک نمونه ای و تحلیل واریانس در قالب نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته ها : یافته های پژوهش بیانگر آن است که وضعیت ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، زیرساختی، پایداری و نهادی شاخص شکوفایی گردشگری در مناطق شهری اصفهان یکسان نیست. در این رابطه اختلاف مناطق شهری از طریق آزمون تعقیبی دانکن تأیید گردید. نتیجه گیری و پیشنهادها : به طورکلی نتایج نشان دهنده این است که وضعیت شکوفایی مناطق 3، 5 و 6 شهری اصفهان بهتر از دیگر مناطق این شهر می باشد. مناطق 4 و 9 دارای وضعیت متوسط و همچنین مناطق 11، 13 و 14 این شهر از نظر شاخص شکوفایی گردشگری شهری دارای وضعیتی نامطلوب بوده اند. نهایتاً بر اساس وضعیت و نیازمندی های هر منطقه، پیشنهادهایی به منظور ارتقای شکوفایی آن ارائه شده است. نوآوری و اصالت : با توجه به این که تاکنون در زمینه شکوفایی بخش گردشگری شهری از دیدگاه کارشناسان و مسؤولین پژوهشی در کشور ایران انجام نشده است، پژوهش حاضر دارای نوآوری است.
الگوی ساختاری- تفسیری عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری خلاق مبتنی بر میراث ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
289 - 330
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری خلاق مبتنی بر میراث ورزشی انجام شد. روش پژوهش، ساختاری تفسیری بود و از مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و پرسشنامه به عنوان ابزارهای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. بر اساس نتایج، 13 عامل مؤثر شناسایی و در شش سطح طبقه بندی شدند.عوامل زیست محیطی و جاذبه های گردشگری در سطح اول قرار گرفتند. در سطح دوم، عوامل اجتماعی و فرهنگی، زیرساخت ها، تعاملات بین المللی و بازاریابی طبقه بندی شدند. عوامل تکنولوژی و فناوری، آموزش و پژوهش در سطح سوم و عامل اقتصادی به تنهایی در سطح چهارم قرار گرفت. عوامل مدیریت و منابع انسانی در سطح پنجم و در نهایت، عوامل سیاسی، قانونی و حکمرانی در سطح ششم قرار گرفتند. این مدل نشان داد که با وجود اینکه عوامل سیاسی، قانونی و حکمرانی در پایین ترین سطح قرار دارند، به دلیل اهمیت بالای آنها در توسعه گردشگری خلاق، باید به عنوان اولویت اول در توسعه مد نظر قرار گیرند.
الگوی همکاری مبتنی بر اعتماد در بازرگانی بین الملل: تحلیلی بر نقش تفاوت های فرهنگی ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه محیط کسب وکار به طور فزاینده ای به همکاری مبتنی بر اعتماد در روابط بین المللی متکی است؛ با این حال غالباً، شرکت ها در همکاری های تجاری در بافت میان فرهنگی شکست می خورند. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی همکاری مبتنی بر اعتماد در بازرگانی بین الملل، با تحلیلی بر نقش تفاوت های فرهنگی صورت گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی بوده که با رویکرد آمیخته (کیفی و کمی) انجام شد. در مطالعه کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 11 نفر از مدیران ارشد شرکت های خودروسازی ایرانی و چینی، انجام شده و داده ها با روش تحلیل تم، تجزیه وتحلیل شد. اعتبارسنجی کیفی با تاییدپذیری مشارکت کنندگان و پایایی بازآزمون انجام شد. جامعه آماری در بخش کمی، کارشناسان واحد بازرگانی شرکت های خودروسازی ایرانی و چینی بودند که 359 نفر با روش طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی و پایایی آن تایید شد. داده ها، با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار اموس مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحلیل تم نشان داد الگوی همکاری مبتنی بر اعتماد در بازرگانی بین الملل شامل 159 کد باز، 34 مقوله فرعی و 11 مقوله اصلی است. بر اساس نتایج تحلیل مسیر تاثیر 8 مقوله کسب اعتبار بین المللی، صلاحیت فرهنگی، عوامل سازمانی، عوامل مدیریتی، روابط بین المللی، فرآیندهای سازمانی، هدف گذاری اثربخش و تفاوت های فرهنگی بر همکاری مبتنی بر اعتماد تایید شد. در نهایت نتایج نشان داد 5 بعد ارزش های ملی شامل مردتبعی، جمع گرایی، اجتناب از عدم اطمینان، فاصله قدرت و افراط در برابر خویشتن داری قادر به پیش بینی همکاری مبتنی بر اعتماد در دو جامعه ایرانی و چینی است.
فراتحلیل پیشایندها و پیامدهای ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی پیشایندها و پیامدهای ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری با استفاده از رویکرد فراتحلیل است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، توصیفی و از نظر نوع استفاده کاربردی و از نظر نوع داده ها، کمی است. جامعه مورد بررسی پژوهش، شامل مقالات چاپ شده در مجلات علمی- پژوهشی در زمینه ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری از سال 1390 تا سال 1403 بود که 51 مورد با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند به عنوان نمونه وارد فرآیند فراتحلیل شدند. پژوهش های منتخب با استفاده از نرم افزار CMA2 (نرم افزار جامع فراتحلیل) مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: یافته ها نشان دادند که از بین پیشایندهای ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری، به ترتیب متغیرهای ارزش اقتصادی برند (770/0)، تبلیغات دهان به دهان الکترونیک (751/0)، ارزش عاطفی برند (731/0)، اعتماد مشتریان (568/0)، نگرش به برند (561/0) و بازاریابی شبکه های اجتماعی (559/0) دارای بیشترین اندازه اثر زیاد می باشند. نتیجه گیری: متغیرهای ارزش اقتصادی برند، تبلیغات دهان به دهان الکترونیک ، ارزش عاطفی برند ، اعتماد مشتریان ، نگرش به برند و بازاریابی شبکه های اجتماعی و از بین پیامدهای ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری، به ترتیب متغیرهای وفاداری مشتری ، رفتار خرید مشتری ، ارزش ادراک شده ، قصد خرید مجدد ، انتخاب برند ، پرداخت قیمت بیشتر و توسعه و گسترش برند به ترتیب از مهم ترین پیشایندها و پیامدهای ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری هستند.
ارایه مدلی برای تبیین پیشایندها و پسایندهای نفرت از برند از نظر مشتریان بانک های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه مدیریت برند، کلید موفقیت رسیدن به مزیت رقابتی پایدار در صنایع خدمات، همچون بانکداری که دارای محصولات کم و بیش مشابه هستند تلقی می شود. این پژوهش با هدف ارایه مدلی برای تبیین پیشایندها و پسایندهای نفرت از برند از نظر مشتریان بانک های دولتی انجام می گیرد. روش: نوع پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت مسأله و هدف، پژوهشی کاربردی و از لحاظ روش پژوهش، یک پژوهش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مشتریان بانک های دولتی استان قم در سال 1402 است. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات پژوهش از روش معادلات ساختاری و نرم افزارهایSPSS و LISREL استفاده شده است. یافته: نتایج حاکی از تأثیر معنادار ناسازگاری نمادین بر نارضایتی، تجربه منفی گذشته بر نارضایتی، عدم مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت بر نارضایتی، کیفیت پایین محصول بر نارضایتی، نارضایتی بر نفرت از برند، نفرت از برند بر تبلیغات دهان به دهان منفی، نفرت از برند بر اجتناب از برند، نفرت از برند بر انتقام از برند، نفرت از برند بر کاهش/توقف حمایت از برند و نفرت از برند بر شکایت از برند بود.نتیجه گیری: تمام ده فرضیه اصلی پژوهش مورد تایید قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که مدیران ارشد بانک های دولتی می بایست در تمامی رسانه ها از قبیل رادیو، تلویزیون و روزنامه، در مورد شیوه خدمت رسانی بانک، تسهیلات، شیوه های دریافت وام، شیوه سپرده گذاری ها و غیره تبلیغات روشن و قابل فهم ارائه دهند تا از این طریق مشتریان به تفاوت این بانک ها با بانک های رقیب پی ببرند.
تاثیر بازاریابی رسانه های اجتماعی بر قصد خرید با در نظر گرفتن نقش میانجی تعامل مشتری، تصویر برند و آگاهی از برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
161 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف: رسانه های اجتماعی امروزه نقش بسیار مهمی در زندگی روزمره افراد و کسب وکارها ایفا می کنند. این پلتفرم ها علاوه بر ارتباطات شخصی، به یکی از اصلی ترین ابزارهای بازاریابی نیز تبدیل شده اند. همچنین این پلتفرم ها تأثیر مستقیمی بر تصمیم گیری خرید افراد دارند. پژوهش حاضر، به دنبال بررسی تاثیر بازاریابی رسانه های اجتماعی بر قصد خرید با در نظر گرفتن نقش میانجی تعامل مشتری، تصویر برند و آگاهی از برند می باشدروش: این پژوهش با رویکرد فلسفی اثبات گرایی و با استفاده از روش کمی انجام شده است. استراتژی پژوهش، پیمایشی بوده و از پرسشنامه استاندارد با طیف لیکرت پنج گزینه ای برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. این پژوهش دارای افق زمانی مقطعی است و در بازه زمانی یک ماهه بین تاریخ 10 تیر تا 15 مرداد (35 روز) انجام شده است. جامعه آماری شامل مشتریان بالقوه و بالفعل برند اسنس بوده و نمونه گیری به روش غیراحتمالی در دسترس با حجم نمونه 410 نفر انجام شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS و Smart PLS استفاده شده است.نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که بازاریابی در شبکه های اجتماعی می تواند به افزایش آگاهی از برند، تقویت تعامل با مشتریان و در نهایت، افزایش قصد خرید در محصولات آرایشی منجر می شود و پیشنهاد می شود که برندهای این حوزه، از رسانه های اجتماعی می توانند برای معرفی محصولات خود و ایجاد ارتباط با مشتریان و ایجاد قصد خرید در آنها استفاده کنند.
استراتژی قیمت گذاری فروش سهام شرکت های پتروشیمی و پالایشی مشمول واگذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی میزان قیمت گذاری کمتر از واقع و عملکرد بلندمدت فروش های عمومی اولیه سهام شرکت های پتروشیمی و پالایشی دولتی واگذارشده در قالب سیاست های کلی اصل 44 است و با مقایسه این دو عامل با سایر شرکت های دولتی و نیز شرکت های پتروشیمی و پالایشی به ارزیابی مکانیسم قیمت گذاری آن ها در فروش اولیه می پردازد.روش: برای ارزیابی عملکرد کوتاه مدت از بازده غیرعادی انباشته و برای بلندمدت از بازده غیرعادی خرید و نگهداری استفاده و از روش کمی- آزمون T تک نمونه ای و مستقل بهره برداری شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که شرکت های دولتی پتروشیمی و پالایشی واگذارشده در کوتاه مدت بازده غیرعادی مثبت و بالاتر از بازده غیرعادی سایر شرکت های دولتی و شرکت های پتروشیمی و پالایشی بخش خصوصی است. بازده غیرعادی بلندمدت برای شرکت های دولتی پتروشیمی و پالایشی واگذارشده مثبت و بالاتر از بازده غیرعادی بلندمدت برای سایر شرکت های دولتی و شرکت های پتروشیمی و پالایشی بخش خصوصی نیست. عملکرد تعدیل شده مثبت فروش های عمومی اولیه کوتاه مدت و بلندمدت تائید می کند که بیشتر بازده فروش های عمومی اولیه ناشی از قیمت گذاری زیر ارزش است.نتیجه گیری: در بازار سرمایه ایران قیمت گذاری زیر ارزش بالاتر از قیمت گذاری بیش ازحد است و مهم ترین دلیل آن می تواند وجود دامنه نوسان قیمتی باشد که اجازه افزایش بیش ازحد قیمت ها را در روز فروش نمی دهد؛ بنابراین قانون گذار هنگام تصمیم گیری برای اصلاح قوانین فروش عمومی اولیه بجای تمرکز بر اصول پیشگیری از قیمت گذاری بیش ازحد در بازار ثانویه بایستی تمرکز بیشتری بر چگونگی کاهش قیمت گذاری کمتر از واقع داشته باشد.
شناسایی و طبقه بندی عوامل مؤثر بر توسعه عملکرد صادرات محصولات دامپروری با استفاده از تکنیک اهمیت-عملکرد و تحلیل عاملی اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
74 - 105
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد صادرات و عملکرد شرکت های فعال در این حوزه یکی از عوامل مهمی است که دولت ها بر آن تأکید دارند به گونه ای که در تلاش هستند تا با طراحی و اجرای برنامه هایی، عملکرد صادراتی شرکت ها را بهبود بخشند. بر این اساس پژوهش حاضر به دنبال آن است تا عوامل مؤثر بر توسعه عملکرد صادراتی را شناسایی و دسته بندی نماید. بر این مبنا و جهت تحقق اهداف پژوهش، مدیران و کارمندان ارشد شرکت های فعال در حوزه صادرات محصولات دامپروری به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده اند. در این مطالعه، جهت کسب داده های مناسب از پرسشنامه نیمه بسته بهره گرفته شده است. برای پاسخگویی به سوالات پژوهش از روش تحلیل اهمیت – عملکرد استفاده گردید و همچنین به روش تحلیل اکتشافی عوامل مؤثر بر توسعه عملکرد صادراتی دسته بندی گردید. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که 39 شاخص بر توسعه عملکرد صادراتی تأثیر دارند به گونه ای که می توان این عوامل را در 4 حوزه بخش بندی نمود. همچنین نتایج نشان داد که می توان با واریانس تبیین شده 298/83 درصد، شاخص های مؤثر بر توسعه صادرات را در 11 عامل دسته بندی نمود.
بررسی و اولویت بندی عوامل کلیدی پولی و غیرپولی بر سرمایه گذاری صنعتی در بخش مسکن با رویکرد دلفی-فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
127 - 174
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تأثیر متغیرهای کلیدی پولی و غیرپولی بر سرمایه گذاری صنعتی در بخش مسکن ایران با استفاده از روش دلفی فازی می پردازد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عواملی است که به طور معناداری بر جذب سرمایه گذاری صنعتی در بخش مسکن تأثیر می گذارند. برای این منظور، پرسشنامه ای شامل ۱۵ شاخص تأثیرگذار بر سرمایه گذاری تهیه شد و نظرات خبرگان اقتصادی از طریق سه دور تحلیل دلفی جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که از میان عوامل پولی، نرخ تورم، نوسانات ارزی، رشد قیمت زمین و نرخ رشد بهای مصالح ساختمانی بیشترین تأثیر را بر هزینه ها و سودآوری سرمایه گذاری در بخش مسکن دارند. همچنین، در میان عوامل غیرپولی، تقاضا و عرضه مسکن، رشد جمعیت، سیاست های نظارتی و تحریم های اقتصادی به عنوان عوامل اصلی مؤثر بر تصمیم گیری های سرمایه گذاری شناسایی شدند. تحلیل نتایج نشان داد که سیاست گذاران باید به تقویت سیاست های پولی، بهبود دسترسی به منابع مالی و کاهش نوسانات ارزی توجه ویژه ای داشته باشند. همچنین، تسهیل مقررات اداری و تقویت سیاست های نظارتی برای جذب بیشتر سرمایه گذاری های صنعتی در بخش مسکن ضروری است. این تحقیق تأکید می کند که ترکیبی از سیاست های پولی و غیرپولی می تواند شرایط لازم برای توسعه بخش مسکن را فراهم کرده و به بهبود رشد اقتصادی ایران کمک کند. پیشنهادات ارائه شده مبتنی بر تحلیل دقیق عوامل کلیدی، ابزار مناسبی برای تصمیم گیران اقتصادی به منظور بهبود فضای سرمایه گذاری در بخش مسکن فراهم می کند
طراحی الگویی برای خبرربایی در بازاریابی کسب و کارهای دانش بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های کارآفرینی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
1 - 18
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه شرکت های دانش بنیان نقش مهمی در ایجاد نوآوری، اشتغال و افزایش مزیت رقابتی کشورها دارند. بازاریابی در شرکت های دانش بنیان یکی از مهم ترین چالش های این شرکت ها است که در توسعه کسب وکار آن ها نقش مهمی دارد؛ به نحوی که استفاده از دانش بازاریابی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل کلیدی برای فعالیت در عرصه بازار محسوب می شود. کسب وکارها باید از انواع فعالیت های بازاریابی برای دستیابی به مشتریان متعدد استفاده کنند. توسعه سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات طیف وسیعی از ابزارهای بازاریابی و تبلیغاتی را در دنیای دیجیتال در اختیار شرکت های دانش بنیان قرار داده است تا در بازار، رقابتی تر عمل کرده و رویکرد نوآورانه برای استفاده از فرصت های بازار را ایجاد و استراتژی های بازاریابی مؤثری را به کارگیرند. یکی از استراتژی های بازاریابی که می تواند برای این شرکت ها مورداستفاده قرار گیرد، تکنیک خبرربایی است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر طراحی الگویی برای خبرربایی در بازاریابی کسب وکارهای دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری استان خوزستان بود.روش شناسی: این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش گراندد تئوری انجام شد. مشارکت کنندگان در بخش کیفی شامل استادان، صاحب نظران و نخبگان حوزه بازاریابی استان خوزستان بودند که هشت تن از آنان با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه انفرادی نیمه ساختارمند و عمیق بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد.یافته ها: براساس نتایج پژوهش سرعت و وسعت اطلاع رسانی، رقابت در استفاده از فرصت ها و صرفه اقتصادی به عنوان شرایط علّی؛ گرایش مردم به رسانه های دیجیتال، به روز بودن، پیشرفت فنّاوری، موقعیت استراتژیک کشور، انعطاف پذیری تبلیغاتی و گرایش نوآورانه به عنوان عوامل زمینه ای؛ وضعیت زیرساخت ها، سیاست های حمایتی دولت به عنوان عوامل مداخله گر؛ معرفی محصول و بازاریابی، تبلیغات کم هزینه، تبلیغات دیجیتالی و تبلیغات رقابتی و فرصت طلبانه به عنوان مقوله محوری؛ سرعت عمل، به روز بودن، نوگرایی علمی و محتوای خلاقانه به عنوان راهبردها؛ و تبلیغات پیش دستانه، تقویت وجهه علمی فرهنگی کشور، ارتباط مؤثر با اجزای بازار و اقتصادی به عنوان پیامدها، شناسایی شدند.نتیجه گیری/ دستاوردها: باتوجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود کسب وکار های دانش بنیان ضمن حضور در جشنواره های مختلف، با تنوع بخشیدن به محتوای تبلیغات خود، از چاشنی صداقت، طنز و انعطاف پذیری استفاده و با بهره گیری از مشاورین رسانه ای، ضمن انتخاب بهترین و مناسب ترین خبرهایی که موردتوجه جوامع داخلی و خارجی هستند، در سریع ترین زمان اقدام به تدوین محتوای تبلیغاتی برای تولیدات خود کنند. همچنین، با استفاده از ایده های نو و ایجاد خلاقیت، با به کارگیری تمام امکانات در دسترس، تبلیغات خود را در قالب محتوای مناسب و منعطف در رسانه های اجتماعی و اخبار، محصولات خود را به مخاطبان معرفی کنند.
Investigating the Facilities Needed by Wheelchair-User Tourists in Museums to Develop Accessible Tourism(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Accessible tourism is a type of tourism that includes the process of cooperation between stakeholders that enables people to function independently with justice and dignity through the fulfillment of accessibility needs (motor, visual, auditory, and cognitive), through the provision of universal services and products and empowers tourism environments. This study investigated the standards required by wheelchair users at the Natural History and Technology Museum in Shiraz City. Data were collected using the observation method based on a checklist. The results showed that the crossing routes, ramps, and slopes suit wheelchair users. Still, there is no place for wheelchair users in the conference hall, no elevator is installed to access the second floor, and toilets and parking are not designed for wheelchair users. Furthermore, because most of the items displayed in the museum are not at a suitable height, sensory access is not possible for wheelchair users. Based on the museum director's welcome and the suggestions provided, the museum can create a more suitable environment for accessible tourism.