فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱۰٬۸۰۸ مورد.
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
334 - 348
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تبیین تاثیرات بین قابلیت های پویا (موسوم به DC)، آینده نگری استراتژیک (موسوم به SF) و یادگیری سازمانی (موسوم به OL) از طریق مرور سیستماتیک و تحلیل بیلبیومتریک است که مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و با رویکرد علم سنجی انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها، پایگاه های داده حاصل از جستجو و فهرست بندی بوده و روش تجزیه تحلیل، ابزارها و نقشه های علم سنجی با استفاده از نرم افزارهای VOSviewerبوده است تعداد مقالات مورد بررسی، 423 مقاله منتشر شده در پایگاه وب آو ساینس ، اسکوپوس و گوگل اسکولار است.سازمان ها باید تغییرات را با تقویت قدرت رقابت خود، از طریق تعدیل قابلیت های موجود یا به دست آوردن قابلیت های جدید برطرف سازند. در این بین، «آینده نگری استراتژیک» اطلاعات و بینش های ارزشمندی در مورد تحولات یا تغییرات آتی در محیط کسب وکار سازمان ارائه می دهد. بعد از آن، «یادگیری سازمانی» اطلاعات به دست آمده را در فرآیند برنامه ریزی استراتژیک ادغام می کند. گنجاندن مفاهیم «آینده نگری استراتژیک» و «یادگیری سازمانی» در چارچوب «قابلیت های پویا» بسیار مهم و حیاتی به نظر می رسد. سویه های تحقیقاتی شناسایی شده و جهت گیری تحقیقات آینده، می تواند محققان و متخصصان را برای ایجاد رویکردهای جدید در حوزه های مورد بررسی و ترکیب آن ها به منظور آن ها جای زیادی برای توسعه علمی و عملی دارد. جهت پر کردن این شکاف نیاز است تا با ترکیب حوزه های بدست آمده خلاهای موجود را پر کرد. یکی از کاربردهای عملیاتی قابلیت های پویا، تسهیلِ بهبود عملکرد و حفظ ثبات ,و تاب آوری سازمان می باشد.
اوراق بهادار سازی بیمه اعتبار، به مثابه شیوه ای برای مدیریت ریسک شرکتهای بیمه و تسهیل کننده عرضه این بیمه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیمه اعتبار تجاری به عنوان بیمه ای که فروشندگان اعتباری کالا و خدمات و ایضاً اعتبار دهندگان اعم از بانکها و موسسات اعتباری را در برابر عدم بازپرداخت اعتبارات پرداختی بیمه می نماید؛ نقش مهمی در تجارت امروزه دارد ، لکن در ایران استقبال چندانی از ناحیه بیمه گران از آن نشده است. عدم تمایل بیمه گران به ارائه این بیمه ها، علی الخصوص در مورد پوشش بیمه اعتباری صادرات و ایضاً پوشش بیمه اعتبار بانکها و موسسات مالی بیشتر مشهود است. یکی از مهمترین دلایل این وضعیت، ریسک بسیار بالای پوشش بیمه اعتبار می باشد که می تواند شرکت بیمه گر را به کام ورشکستگی بکشاند. بیمه اتکایی، اگر چه راهکاری برای شرکت های بیمه جهت انتقال و مدیریت ریسک می باشد؛ اما با محدودیت هایی مواجه است. با تبدیل چنین ریسکی به اوراق بهادار و انتقال آن به بازار سرمایه، مدیریت ریسک پیش روی بیمه گران میسر و مآلاً امکان عرضه بیمه اعتبار فراهم می شود. راهکاری که در تبصره ماده 5 قانون بودجه 1399 نیز پیش بینی شده است . در این نوشتار با رویکرد توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به ویژگی خاص بیمه های اعتبار و تأثیری که تبدیل آن به اوراق بهادار می تواند در افزایش اقبال به آن داشته باشد می پردازیم
بررسی تاثیر ریسک درک شده اینترنت، خودکارآمدی مشتری واعتماد به پلتفرم بر قصد خرید مستمرآنلاین با نقش میانجی استرس حفظ حریم خصوصی و اعتماد به برند (مورد مطالعه: مشتریان فروشگاه های آنلاین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
143 - 171
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر ریسک درک شده اینترنت، خودکارآمدی مشتری واعتماد به پلتفرم بر قصد خرید مستمرآنلاین با نقش میانجی استرس حفظ حریم خصوصی و اعتماد به برند(مورد مطالعه: مشتریان فروشگاه های آنلاین)می باشد. روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی - علی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه مشتریان فروشگاه های آنلاین در استان فارس بود. از روش های آمار توصیفی( با استفاده از نرم افزار SPSS) و آمار استنباطی (با استفاده از نرم افزار PLS ) برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها حاکی از تایید همه فرضیه ها و برازش مطلوب مدل پژوهش است. نتایج نشان داد که همه گیری کرونا و عدم اطمینان از پیامدهای آن باعث شده اند که افراد به قاعده جدیدی از خرید آنلاین تمایل پیدا کنند و این طور به نظر می رسد که یافته های قبلی درباره استرس/دغدغه/نگرانی حفظ حریم خصوصی در موقعیت همه گیری مناسب نیستند،در شرایط جدید، این یافته ها دیدگاه جدیدی درباره درک مسئله حریم خصوصی اضافه می کنند، اهمیت میانجیگری اعتماد به این دلیل است که نیاز به ایجاد و حفظ اعتماد را در محیط آنلاین نشان می دهد، زمانی که صحبت از روابط دوطرفه بین مصرف کننده و فروشنده می شود، برای مصرف کننده اعتماد به فروشنده برای پذیرش ریسک احتمالی مهم است. این موضوع بدین معنی است که فروشندگان آنلاین به جای اینکه اعتماد را بدیهی تصور کنند، تلاش های مداومی برای ایجاد اعتماد انجام دهند.
شناسایی عوامل مؤثر بر گردشگری رویداد: رویکرد کتاب سنجی و شبکه های عصبی مصنوعی (ANN)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۷
117 - 160
حوزههای تخصصی:
این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش جزء تحقیقات کیفی و کمی است. تحلیل های بخش کتاب سنجی مربوط به بخش کیفی و تحلیل های شبکه عصبی مربوط به بخش کمی می باشد روش بررسی کتاب سنجی سیستماتیک با نرم افزار VOSviewer و زبان برنامه نویسی R انجام شد. سه خوشه اصلی در بخش تجزیه و تحلیل هم رخدادی واژگان شناسایی شد، که شامل: (1) نوآوری در جاذبه های گردشگری رویداد (2) درگیری ذهنی نسبت به دلبستگی مقصد گردشگری رویداد (3) تجربیات گردشگری رویداد در رسانه های اجتماعی. در بخش کمی پس از نتایج چارچوب TCM-ADO در تحلیل های شبکه عصبی روی خوشه ها برای پیش بینی قصد بازدید مجدد گردشگری رویداد انجام شد. نتایج حاکی از آن است که متغیرهای رسانه های اجتماعی، تجربه و جاذبه های گردشگری، رضایت، وفاداری، نگرش های، درگیری ذهنی و وابستگی به محل برقصد بازدید مجدد اثرگذار می باشد.
طراحی الگوی دولت کارآفرین در جذب و گزینش منابع انسانی بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش طراحی الگوی دولت کارآفرین در جذب و گزینش منابع انسانی بخش دولتی (مورد مطالعه؛ استان سیستان و بلوچستان) می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت اکتشافی؛ و به طور مشخص مبتنی بر مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری تحقیق کلیه مدیران و کارشناسان منابع انسانی در سازمان های دولتی واقع در استان سیستان و بلوچستان می باشند که تعدادشان در سال 1399 بالغ بر حدود 700 نفر می باشد و حجم نمونه با استفاده از قاعده پیشنهادی توسط بنتلر و چو (1987) تعداد 390 نفر و به روش نمونه گیری، به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر پرسشنامه ساخته محقق، برگرفته از بخش کیفی می باشد. به منظور تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار آماری Lisrel و نیز نرم افزار آماری Spss استفاده شد. نتایج نشان داد که هفت فرضیه از مجموع نه فرضیه تدوینی طبق مدل پژوهش، در سطح خطای 5% شواهدی مبنی بر رد آنها بدست نیامده است و تأثیر مثبت و معنی داری دارد و همچنین نتایج میانگین مقادیر اشتراکی و میانگین مقادیر R Squares؛ نشان می دهد که مقدار GOF برابر است با 790/0 که نشان دهنده برازش قوی مدل می باشد.
ارزیابی معیارهای احداث دهکده میراث در محوطه های میراث جهانی (مطالعه موردی: مجموعه تاریخی شهرستان فیروزآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
7 - 40
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی معیارهای ایجاد دهکده میراث فرهنگی در محوطه جهانی فیروزآباد است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی، بررسی های میدانی و پرسش نامه محقق ساخت صورت گرفته است. جامعه فعالان گردشگری به عنوان جامعههدف و 350نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای پردازش داده ها از رویکرد کمی مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان می دهند که معیارهای احداث دهکده میراث در مجموعه جهانی فیروزآباد در وضعیت مطلوبی قرار دارد. اما با مشکلاتی همچون کمبود مطالعات فراگیر و تطبیقی، مشکلات مدیریتی و برنامه ریزی مواجه است. زیرساخت ها و ملزومات صنعت سفر به عنوان ارکان تسهیل کننده عملکرد دهکده میراث از اهمیت بالایی برخوردار هستند، اما بر اساس شواهد میدانی با استانداردهای جهانی فاصله داشته و نیازمند سرمایه گذاری می باشد. حمایت جامعه محلی از فعالیت های مرتبط با دهکده میراث بسیار اهمیت دارد؛ آموزش و افزایش آگاهی این جامعه نسبت به منافعی که از صنعت گردشگری بهره مند می شوند، می تواند به تضمین حمایت عملی از این پروژه کمک کند.
تدوین استراتژی اقیانوس آبی در صنعت خدمات بانکداری با هدف بهبود تأمین خواسته های مشتریان و تعیین الگوی بهینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
87 - 113
حوزههای تخصصی:
هدف: در دنیای امروز، رقابت بین بانک ها و مؤسسه های مالی ایران بسیار شدید است. برای موفقیت در این میدان، به روش نوینی نیاز است که هم از رقبا متمایز شود و هم بتواند به چالش های فعلی رقابت پاسخ دهد. بدین منظور، هدف مقاله حاضر، توسعه مدل استراتژی اقیانوس آبی در صنعت بانکداری، در راستای بهبود تأمین خواسته های مشتریان است. برای توسعه این مدل، از ترسیم بوم استراتژی و الگوی چهار اقدامی و تعیین الگوی بهینه به کمک تکنیک های بهینه سازی استفاده شده است.
روش: پژوهش حاضر، از حیث داده ها و روش پژوهش کمّی است و با جهت گیری کاربردی و رویکرد قیاسی، به صورت اکتشافی اجرا شد. جامعه آماری آن ۵ نفر از مدیران و خبرگان حوزه بانکداری است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش، در گام نخست، به منظور استخراج حوزه های اصلی افزایش، کاهش، ایجاد و حذف در الگوی چهار اقدامی با استادان مصاحبه صورت گرفت؛ سپس اهمیت و اولویت بندی نیازهای مشتریان و هزینه نسبی اجرای این اقدام ها با استفاده از روش BWM مشخص شد. این اقدام ها در بخش های منابع انسانی، ارتباطات سازمانی، ارزیابی عملکرد، روابط عمومی، تبلیغات، فرایندها و ساختارهای سازمانی و جانمایی و معماری دسته بندی شدند. در انت ها با استفاده از مدل کوله پشتی و وزن های به دست آمده از روش BWM در سطوح مختلف بودجه سازمان، اقدام های متناظر برای اجرا انتخاب شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که ارائه تسهیلاتی نظیر باشگاه مشتریان در قالب اعطای وام، بیمه درمانی و غیره و طراحی کمپین های تبلیغاتی نوآورانه و به روز، نیازهای بسیار پُراهمیت مشتریان است. بهبود مهارت های کاری کارمندان و طراحی زیبا و شکیل محیط داخلی بانک ها نیز از نیازهای بسیار کم اهمیت مشتریان است. مقایسه وزن نهایی اقدام های مشتریان نیز نشان داد که جلوگیری از فساد و رانت خواری و ارتقای آگاهی بخشی به مشتریان و ایجاد شبکه های باشگاه مشتریان و اطلاع رسانی دائم به آنان، به منظور تقویت حس همدلی و اعتماد مشترک، پراهمیت ترین اقدام ها مرتبط با نیازهای مشتریان است. حفظ ارتباطات فیزیکی بانکی، در کنار ارتباطات مجازی و محدودساختن حیطه فعالیتی بانک روی یک حوزه خاص نیز، کم اهمیت ترین اقدام های مرتبط با نیازهای مشتریان است. مقایسه هزینه نسبی نهایی اقدام های مرتبط با نیازهای مشتریان نشان داد که ایجاد باشگاه مشتریان وفادار و ارائه خدمات تسهیلات کوتاه مدت مثل سبد خانوار، کارت های اعتباری ورزشی یا خرید اقلام اقساطی، بیمه درمانی تکمیلی برای مشتریان و معماری پرهزینه شعب، در بین اقدام های مرتبط با نیازهای مشتریان، بیشترین هزینه نسبی را دارد و تقویت حس مسئولیت پذیری و پاسخ گویی کارکنان بانکی و تقویت ارتباطات افقی و عمودی در نظام بانکی به منظور گسترش تعهد کاری نیز، در بین اقدام های مرتبط با نیازهای مشتریان، کمترین هزینه نسبی را دارد.
نتیجه گیری: با کمک مدل کوله پشتی از صرفه جویی هزینه ناشی از اقدام های کاهشی و حذفی برای اجرای اقدام های افزایشی و ایجادی استفاده شد. برای اقدام های افزایشی و ایجادی بیشتر، باید این فرایند به صورت یک استراتژی، در مدت پنج سال اجرا شود.
تأملی بر نقش نگرش هموفیلی و جذابیت های فیزیکی و اجتماعی بر قصد خرید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
216 - 237
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه فناوری واقعیت افزوده وارد منازل شده است و این فرصتی ارزشمند برای بازاریابان خواهد بود تا تجربه جریان را به مشتریان در خانه خود ارائه دهند. در این عصر تکنولوژی، مصرف کنندگان به کمک گوشی همراه خرید خود را راحت کرده اند. با توجه به این روند رو به رشد، بازار اپلیکیشن های برندشده، به طور پیوسته رشد کرده و از سایر انواع تجارت گوشی همراه پیشی گرفته است. اپلیکیشن های واقعیت افزوده با پوشاندن صورت یا محیط اطراف با محصولات مجازی، بُعد جدیدی به تجربه مشتری می بخشند. با توجه به گوشی های هوشمندی که امروزه در همه جا حضور دارند و با توجه به واکنش مشتریان به فناوری های جدید، بررسی رفتار مصرف کننده در مقابل فناوری های جدید، بیش از پیش در کانون توجه قرار گرفته است. واقعیت افزوده، به عنوان یک فناوری جدید، در دسترس خرده فروشان ظاهر شده است تا با مشتریان تعامل کنند. از سوی دیگر، محبوبیت رسانه های اجتماعی در بین نسل های جوان و مسن تر، به استفاده گسترده از آن، به عنوان بستر ارتباطی بازاریابی جدید منجر شده است. مشتریان در معرض انواع ابتکارهای بازاریابی هستند که کسب وکارها بدون توجه به محدودیت های مکانی یا زمانی، به سرعت در حوزه دیجیتال شبکه های رسانه های اجتماعی ترویج و انجام می دهند. به دلیل ویژگی های پلتفرم رسانه های اجتماعی، مانند چت های زنده و قابلیت های نظر دادن، افراد ممکن است اکنون با برندهای محبوب خود، اینفلوئنسرهای معروف و سایر کاربران تعامل دیجیتالی مستقیم داشته باشند. کاربران رسانه های اجتماعی، می توانند به سادگی نگرش ها و ایده های خود را در خصوص محصولات یک برند یا اقدامات سایر کاربران، با فشردن دکمه «پسندیدن» یا «نپسندیدن» یا با ارسال نظر مثبت یا نامطلوب روی یک پست، به اشتراک بگذارند. همچنین، اینفلوئنسر مارکتینگ در عصر رسانه های اجتماعی محبوبیت بیشتری پیدا می کند و بازاریابان برای تأثیرگذاری بر مشتریان بالقوه خود از آن استفاده می کنند. این پژوهش ادبیات موجود در بازاریابی اینفلوئنسر را ترکیب می کند. در واقع، هدف این پژوهش، واکاوی نقش نگرش هموفیلی و جذابیت های فیزیکی و اجتماعی بر قصد خرید با میانجیگری قابلیت اعتماد، میزان مهارت درک شده و تعامل فرااجتماعی است.روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع هم بستگی است. جامعه آماری پژوهش، کاربران گوشی هوشمند و اپلیکیشن واقعیت افزوده در بین کلیه دانشجویان دانشگاه ارومیه بود که پس از بررسی های انجام شده، مشخص شد که تعداد آن ها حدود ۱۳هزار نفر است. برای محاسبه حجم نمونه، از جدول مورگان بهره گرفته شد. با توجه به حجم جامعه و بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، ۳۸۴ نفر برای نمونه انتخاب شد. برای اجرای این پژوهش، از ابزار پرسش نامه استاندارد استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها نیز با استفاده از مدل معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی انجام گرفت.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که قابلیت اعتماد رابطه بین نگرش هموفیلی و جذابیت های فیزیکی و اجتماعی را با قصد خرید میانجیگری می کند. مهارت درک شده رابطه بین نگرش هموفیلی و جذابیت های فیزیکی و اجتماعی را با قصد خرید میانجیگری می کند. تعامل فرااجتماعی رابطه بین نگرش هموفیلی و جذابیت های فیزیکی و اجتماعی را با قصد خرید میانجیگری می کند. افزون براین، نگرش هموفیلی و جذابیت های فیزیکی و اجتماعی بر قصد خرید تأثیر معناداری دارد.نتیجه گیری: از این مطالعه می توان نتیجه گرفت که استراتژی های بازاریابی اینفلوئنسر رسانه های اجتماعی، بایستی بر اساس ویژگی های شخصی، خصوصیت ها و انواع اینفلوئنسرها تدوین شود. علاوه براین، درک نقش غنای رسانه ای و طبیعی بودن در بازاریابی رسانه های اجتماعی، مدیران بازاریابی را برای طراحی کمپین ها حمایت می کند.
اثر بازارگرایی سبز بر عملکرد سازمانی از طریق مزیت رقابتی و زنجیرۀ تأمین سبز در صنعت گردشگری (مورد مطالعه: دفاتر خدمات مسافرتی تهران)
حوزههای تخصصی:
تخریب محیط طبیعی، میراث و منابع گردشگری و ناپایداری سازمان ها به طور قابل ملاحظه ای در دهه ای که در آن زندگی می کنیم، افزایش پیدا کرده است. محیط خارجی فشار نهادی بر سازمان ها اعمال می کند تا به بازار توجه کنند و به کمک تعهد مدیریتی که از شیوه های زنجیره تأمین سبز به عنوان یک منبع استراتژیک استفاده نمایند که در نهایت با کمک بازاریابی سبز، مزیت رقابتی ایجاد گردد. ایجاد مزیت رقابتی می تواند منجر به بهبود عملکرد سازمانی برای سازمان ها شود. این پژوهش از نوع کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری در این پژوهش فعالان صنعت گردشگری فعال در حوزه دفاتر خدمات مسافرتی تهران درنظر گرفته شده است. با نامحدود در نظر گرفتن جامعه آماری و استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود، تعداد ۳۸۴ نمونه با روش غیراحتمالی دردسترس انتخاب شد. برای بررسی فرضیه ها و مدل، آزمون رگرسیون و معادلات ساختاری در نرم افزار Amos استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که اتخاذ شیوه های زنجیره تأمین سبز شرایطی را برای یک محیط مزیت رقابتی ایجاد می کند که در آن بهبود عملکرد ممکن است.
ارائه الگوی تربیت معلم کارآفرین مبتنی بر تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
93 - 114
حوزههای تخصصی:
تربیت معلم کارآفرین در چارچوب سیاست تحول بنیادین آموزش و پرورش، چندی است دغدغه سیاست گذاران و موضوع پژوهش پژوهشگران این عرصه است. با این حال، یکی از خلاءهای پژوهشی در این عرصه، تمرکز مطالعات بر الزامات آموزشی و مغفول ماندن از مطالعه نظام مند و جامع الزامات محیطی، ساختاری و پیامدی است. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی تربیت معلم کارآفرین در نظام تعلیم و تربیت است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریه برخاسته از داده ها انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته با ۲۰ نفر از مطلعان کلیدی که در زمینه پدیده مورد مطالعه دانش و تجربه زیسته داشتند، گردآوری و بر اساس پارادایم کدگذاری اشتراوس و کوربین، طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار MAXQDA دسته بندی و روابط میان مقوله ها تعیین شد. در راستای بررسی روایی یافته ها از روش پایش اعضا، مناسب بودن مبنای داوری تفسیرها و رویکرد بازبینی توسط همکار و برای بررسی قابلیت پایایی یا انتقال پذیری نیز از روش توافق بین دو کدگذار استفاده گردید. یافته ها نشان داد که 220 سازه مفهومی (کد)، دسته بندی شده در 39 مقوله و 6 مقوله خوشه ای شامل عوامل علی، پدیده محوری، عوامل زمینه ای، عوامل محیطی، راهبردها و پیامدها بر پدیده تربیت معلم کارآفرینی تأثیر می گذارند. چارچوب نظری الزامات تربیت معلم کارآفرین در پژوهش حاضر، ابزار علمی مناسبی برای برنامه ریزی تربیت معلمان کارآفرین و تصمیم سازی ها و تصمیم گیری های مناسب فراهم می سازد.
شناسایی الگوی توسعه فناوری فضایی در ایران با رویکرد تجاری سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه فناوری فضایی، هزینه های بسیار سنگینی دارد. توجه به تجاری سازی این فناوری و کسب درآمد از آن به عنوان راهکاری برای جبران بخشی از هزینه های اکتساب فناوری، می تواند مسیر توسعه آن را در آینده هموار و پایدار نماید و به علاوه، فرصتی برجسته برای دستیابی به درآمدهای بالای این فناوری را برای کشور ایجاد نماید. مقاله حاضر بر تعیین راهبردها و اولویت های توسعه فناوری فضایی ایران بر پایه مطالعه و تحلیل بازار خدمات فناوری فضایی، متمرکز شده است. براین اساس در این تحقیق ابتدا بازار خدمات فناوری فضایی شناسایی و تحلیل شده است تا امکان حضور ایران در هر یک ارزیابی شود. سپس راهبردهای توسعه فناوری فضایی در جهت تجاری سازی این فناوری بر اساس تحلیل سوات پیشنهاد گردیده اند. برای این منظور از نظرات خبرگان با روش دلفی استفاده گردید. همچنین پس از ارزیابی ذی نفعان اصلی فناوری در ایران، اولویت های توسعه از نگاه تجاری تعیین شده و بازار هدف این فناوری برای سرمایه گذاری اثربخش انتخاب گردیده است. بر اساس نتایج این تحقیق، اولویت های توسعه فناوری فضایی ایران در مسیر تجاری سازی آن، در کوتاه مدت حمایت از استارت آپ های پایین دست زنجیره و اپراتوری در حوزه خدمات ثابت ماهواره ای و پخش همگانی، در میان مدت دستیابی پایدار به مدارپایین زمین و شکل دهی به همکاری مشترک بین المللی در حوزه فضا و در بلندمدت، دستیابی به توانمندی ساخت ماهواره های مخابراتی و سنجشی و توانمندی پرتاب به مدار زمین آهنگ خواهد بود.
بررسی و اولویت بندی عوامل موثر بر موفقیت تجارت الکترونیک با استفاده از تکنیک بهترین و بدترین (BWM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی و اولویت عوامل مؤثر بر موفقیت تجارت الکترونیک در شرکت های کوچک و متوسط استان مازندران می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 15 نفر از خبرگان که تحصیلات کارشناسی ارشد و بالاتر و دارای حداقل 10 سال سابقه کاری در زمینه مربوطه و مدیران و کارشناسان شرکت های کوچک و متوسط مازندران می باشد. برای بررسی و اولویت بندی از روش دلفی فازی استفاده شد. جهت اولویت بندی عوامل و مؤلفه های آن از روش بهترین – بدترین (BWM) و برای تجزیه و تحلیل از نرم افزار لینگو (lingo) استفاده شد. عوامل مؤثر شامل مؤلفه های 1- زیرساخت (دسترسی به شبکه اینترنت، ذخیره سازی اطلاعات به صورت الکترونیکی، سیستم های امنیتی و پرداخت های الکترونیکی)، 2- سیستم پرداخت (مجوز پرداخت، شیوه های مختلف پرداخت مشتری، عملیات تسویه حساب)، 3- دانش و آگاهی (سیستم اطلاع رسانی به مشتریان، در نظر گرفتن حریم خصوصی مشتریان، پاسخگویی شرکت به سؤالات متداول مشتریان)، 4- رضایت مشتری (تنوع محصولات و تبلیغات. حراج های فصلی شرکت، ارسال به موقع کالا، اعتماد سازی) می باشد. نتایج نشان می دهد اولویت بندی عوامل مؤثر برموفقیت تجارت الکترونیک به ترتیب، سیستم پرداخت، زیر ساخت، رضایت مشتری و دانش و آگاهی رتبه اول تا چهارم اهمیت را کسب نمودند.
تأثیر تبلیغات رسانه های اجتماعی بر رفتار مشتریان با نقش میانجی ارزش ویژه برند (پگاه لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تبلیغات رسانه های اجتماعی بر رفتار مشتریان با نقش میانجی ارزش ویژه برند در پگاه لرستان انجام شد. روش مورداستفاده در این تحقیق از لحاظ روش توصیفی - پیمایشی و از لحاظ هدف کاربردی و از شاخه میدانی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مشتریان پگاه لرستان در شهرستان خرم آباد بود که تعداد آنها جز جوامع نامحدود می باشد. با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران تعداد ۳۸۴ نفر از مشتریان، به روش نمونه گیری تصادفی ساده، به عنوان نمونه انتخاب شد. در این تحقیق از پرسشنامه های استاندارد بازاریابی رسانه های اجتماعی تولاسیرام و وارشا (۲۰۱۱)، ارزش ویژه برند آکر (1991) و رفتار مصرف کننده آیزون و فشبن (۲۰۰۳)، استفاده شد. جهت بررسی پایایی پرسشنامه ها آلفای کرونباخ محاسبه گردید که حاکی از پایایی مطلوب پرسشنامه ها بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها آمار توصیفی شامل: میانگین، انحراف استاندارد، کمترین و بیشترین امتیاز و در بخش آمار استنباطی از معادلات ساختاری، با استفاده از نرم افزار SPSS ویراست ۲۱ و PLS3 مورداستفاده قرار گرفت. می توان گفت تبلیغات رسانه های اجتماعی بر رفتار مشتریان در پگاه لرستان چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم تاثیر دارد. نتایج حاکی از آن است که تبلیغات رسانه های اجتماعی بر رفتار مشتریان با نقش میانجی ارزش ویژه برند در پگاه لرستان تأثیر مثبت و مستقیمی دارد.
تسری شرط داوری به شخص ثالث در مقررات سازمان های بین المللی داوری و نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱۰
155 - 187
حوزههای تخصصی:
مداخله اشخاص ثالث در فرآیند داوری یکی از بحث برانگیزترین موضوعات در عرصه داوری داخلی و تجاری بین المللی است. به عبارتی مشارکت ثالث فراتر از اهمیت علمی این امر، پیامدهای عملی مهمی برای طرفین دارد. در نگاه اول، حضور چنین افرادی با سیستم قراردادی حل اختلاف به شیوه داوری، اساساً ناسازگار به نظر می رسد. با این حال، با افزایش اختلافات چند جانبه در معاملات تجاری بین المللی و گسترش استفاده از شروط داوری؛ سازمان های بین المللی داوری به طور فزاینده ای با موضوع مداخله اشخاص ثالث در فرآیند داوری روبرو هستند. این مقاله قصد دارد با رویکردی متفاوت؛ موضوع مداخله اشخاص ثالث در داوری را در درجه اول از منظر مقررات سازمان های بین المللی داوری و سپس بر مبنای قوانین موضوعه ایران مورد بررسی قرار دهد و به محدودیت ها و موانع آن بپردازد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که تسری موافقتنامه داوری به شخص ثالث هرچند در عرصه داوری های بین المللی با استناد به دکترین متعدد حقوقی مورد قبول قرار گرفته است لیکن در نظام حقوقی ایران باتوجه به آرای متعارضی که در این زمینه صادر شده؛ نمی توان رویه واحدی را بر این موضوع حاکم دانست. با این حال وجود عنصر رضایت به عنوان شاخصه ی اصلی داوری، ارائه مبانی موجه و خاصی را برای گسترش قلمرو داوری به اشخاص ثالث، ضروری می سازد. اهم این مبانی عبارتند از؛ نمایندگی، قاعده استاپل و ذینفعی است که به آن پرداخته شد.
تحلیل راهبردهای توانمندسازی کارکنان صنایع تبدیلی کشاورزی با تأکید بر بهبود روحیه کارآفرینی (مورد مطالعه: شرکت تولیدی دنون لبنی پارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
16 - 1
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، توانمندسازی کارکنان و تقویت روحیه کارآفرینی به عنوان عوامل کلیدی برای موفقیت و پایداری سازمان ها شناخته می شوند. سازمان ها با به کارگیری راهبردهای مناسب می توانند نوآوری و خلاقیت را در بین کارکنان ترویج داده و به بهره وری بیشتری دست یابند. بنابراین، این پژوهش به تحلیل راهبردهای توانمندسازی کارکنان صنایع تبدیلی کشاورزی با تأکید بر بهبود روحیه کارآفرینی در شرکت تولیدی دنون لبنی پارس پرداخته است تا بهترین راهبردهای مدیریتی شناسایی و به کار گرفته شوند. پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه مورد مطالعه شامل صاحب نظران و خبرگان حوزه منابع انسانی شرکت های ذی ربط بود که برای این پژوهش 21 نفر از مشارکت کنندگان به روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، یک پرسشنامه ماتریسی محقق ساخته بود. بر اساس یافته ها ارائه بازخورد عملکردی به کارکنان و تشویق و ترغیب آن ها به عنوان بهینه ترین راهبردها در میان راهبردهای توانمندسازی به منظور تقویت روحیه کارآفرینی نیروهای عملیاتی در شرکت دنون لبنی پارس شناخته شده اند. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش به مدیران و تصمیم گیرندگان شرکت پیشنهاد می شود مقدمات و بستر پیاده سازی مناسب جهت ارائه بازخورد عملکردی اثربخش به کارکنان و تشویق و ترغیب آن ها، برای ارتقای توانمندی و تلاش بیشتر را فراهم آورند.
نظریه پردازی در مدیریت: چالش ها و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
1 - 19
حوزههای تخصصی:
نظریه پردازی در مدیریت به عنوان یکی از ابزارهای اصلی برای درک و پیش بینی پدیده های مدیریتی شناخته می شود. این مقاله با بررسی اهمیت نظریه ها و چالش های مرتبط با نظریه پردازی، چارچوبی برای مشارکت های نظری در حوزه مدیریت ارائه می دهد. در این مقاله، پنج سطح مشارکت نظری شامل گزارشگران، آزمون کنندگان، تعدیل کنندگان، سازندگان و گسترش دهندگان مورد بررسی قرار گرفته اند. همچنین، هشت اهرم نظریه پردازی شامل سوال تحقیق، روش نظریه پردازی، سطح تحلیل، پدیده مورد مطالعه، مکانیسم های علّی، سازه ها و متغیرها، شرایط مرزی و خروجی ها معرفی شده اند. این مقاله نشان می دهد که چگونه تغییر در هر یک از این اهرم ها می تواند به ایجاد مشارکت های نظری جدید کمک کند. در نهایت، این مقاله به دانشجویان و محققان مدیریت توصیه می کند که به جای تمرکز صرف بر نظریه های موجود، به دنبال کشف پدیده های جدید و ارائه (بحث ها) و توضیحات نوآورانه باشند.
طراحی و اعتباریابی الگوی قصد خرید مجدد در تجارت الکترونیک کسب و کار به مشتری (B2C)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصد خرید مجدد آنلاین اشاره به درجه ای از اعتقادات ادراکی مشتری به خرید مجدد یک محصول یا خدمت خاص با در نظر گرفتن وضعیت فعلی و شرایط احتمالی او دارد. بنابراین هدف مطالعه حاضر، طراحی الگوی قصد خرید مجدد در تجارت الکترونیک کسب وکار به مشتری(B2C) و شناسایی عوامل تأثیرگذار بر قصد خرید مجدد در تجارت الکترونیک و دسته بندی آن ها و تعیین روابط بین عوامل تأثیرگذار بر قصد خرید مجدد است. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی است و ازنظر روش جمع آوری داده ها، میدانی است. پژوهش حاضر ازلحاظ فرایند اجرا از نوع روش تحقیق آمیخته (کیفی و کمی) است. به همین منظور در بخش کیفی پژوهش با 36 تن از خبرگان، مصاحبه هایی صورت گرفت که بر اساس روش تحلیل تم، محتوای مصاحبه ها، تجزیه وتحلیل و کدگذاری شدند و درنهایت مدل پیشنهادی تحقیق ارائه گردید. بر اساس این مدل شش مفهوم اصلی (خصوصیات فنی، سیستم های پشتیبانی، مدیریت مشتریان، سازمانی، تجزیه وتحلیل مشتری، تحلیل محیطی) شناسایی شدند. سپس جهت تائید مدل به دست آمده، پرسشنامه محقق ساخته طراحی و در بین کلیه فروشگاه های آنلاین و مشتریان توزیع گردید و با روش معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحقیق نشان داد که تمامی عوامل شناسایی شده از مصاحبه ها، در افزایش قصد خرید مجدد در تجارت الکترونیک مؤثر بوده اند و مدل از اعتبار کافی برخوردار بوده است.
پایش تاثیر رفتارهای برندسازمنابع انسانی بر تصویرذهنی برند با نقش میانجی درگیری ذهنی مشتری (مورد مطالعه نمایندگی های شرکت ایران خودرو استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
254 - 280
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش و ماهیت، توصیفی- پیمایشی با رویکرد پژوهش کمّی است. جامعه آماری پژوهش از کارکنان و مشتریان نمایندگی های ایران خودرو واقع در استان لرستان، تشکیل شده است. لذا با توجه به محدود بودن تعداد کارمندان (300 نفر) و دسترسی به اعضای آن با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و بکارگیری فرمول کوکران 169 نفر از کارکنان انتخاب گردید و با توجه به نامحدود بودن مشتریان از روش نمونه گیری در دسترس و بکارگیری فرمول کوکران تعداد 384 نفر از مشتریان انتخاب شد، که در مجموع 553 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب گردید. ابزار گردآوری اطلاعات این پژوهش پرسشنامه می باشد، برای سنجش رفتار برندساز از پرسشنامه مورهارت و همکاران (2009) استفاده شد و توسط کارکنان تکمیل گردید، برای سنجش متغیر تصویر ذهنی برند از پرسشنامه حسینی و همکاران (1389) و استایلوس و همکاران ( 2017) و برای سنجش درگیری ذهنی مشتری از پرسشنامه بیتون و همکاران (2011) و اینو و همکاران (2017) استفاده شد، و توسط مشتریان تکمیل گردید. تحلیل داده های جمعیت شناختی و همچنین آزمون توزیع نرمال داده ها به کمک نرم افزار 24 SPSS و تجزیه وتحلیل داده ها به منظور آزمون فرضیات از روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزارSmart PLS 3 انجام شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مؤلفه های رفتار برندساز منابع انسانی و درگیری ذهنی مشتری هر کدام به تفکیک اثر مثبت و معناداری بر تصویر ذهنی برند، دارند. همچنین در پژوهش حاضر، نقش میانجی درگیری ذهنی مشتری تأیید شد.
طراحی چارچوب سیاستگذاری توسعه کارآفرینی سازمانی مبتنی بر ابعاد نهادی (نظریه داده بنیاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۱۰
83 - 119
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، طراحی چارچوب سیاستگذاری توسعه کارآفرینی سازمانی مبتنی بر ابعاد نهادی است. با این منظور با استفاده از روش کیفی و بهره مندی از نظریه داده بنیاد، با خبرگان و صاحب نظران این حوزه و به روش گلوله برفی مصاحبه عمیق نیم ساختار یافته انجام شد. سپس، فرایند کدگذاری باز منتج به 158 کد، کد گذاری انتخابی منتج به 129 کد در قالب شش مقوله اصلی، شرایط علی (چالش های: سیاست های دسترسی به منابع مالی، سیاست های انگیزشی کارآفرینی، سیاست های ارزیابی محیط کسب و کار، سیاست های فرهنگی، سیاست های قانونی)، پدیده محوری (موانع: سازمانی، ساختاری، اقتصادی، فناورانه، شبکه سازی و اطلاع رسانی)، عوامل زمینه ای (عوامل رسمی، غیر رسمی، قانونی و تنظیمی، شناختی، هنجاری)، عوامل مداخله گر (عوامل محیطی)، راهبردها (تدوین برنامه ریزی کارآفرینانه، ارائه کمک و مشوق های مالی، بهبود ساختاری اداری کسب و کار، بستر سازی آموزشی و فرهنگی، توسعه بهبود نوآورانه، بهبود زیر ساختارها) و پیامدها (توسعه و بهبود راهبردی، توسعه و بهبود عملیاتی) در بر داشت. نتایج نشان داد تحقیق حاضر می تواند به سیاست گذاران را در تدوین سیاست های کارآفرینی سازمانی براساس روندهای آتی کسب و کارها در جهان یاری کند.
الگوی مدیریت ادراکات در گردشگری بین الملل(مورد مطالعه: گردشگران ایرانی در ترکیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
35 - 66
حوزههای تخصصی:
نحوه شکل دهی اداراکات گردشگران یا مدیریت ادراکات به جهت ایجاد مزیت رقابتی و توسعه رقابت پذیری برای آژانس های مسافرتی، اهمیت زیادی دارد. الگو جامعی در خصوص مدیریت ادراکات گردشگران تاکنون ارائه نشده و هدف این تحقیق استخراج الگوی مدیریت ادراکات گردشگران بوده است. در این تحقیق از روش کیفی – کیفی استفاده شده، بدین ترتیب که در روش کیفی اول بر اساس روش فراترکیب از ادبیات و پیشینه تحقیق، کدهای باز، محوری و انتخابی استخراج شده و سپس در روش کیفی دوم بر اساس روش تحلیل مضمون به کمک مصاحبه های انجام شده، بازنگری کدهای استخراجی در جهت بومی سازی و استفاده کاربردی، انجام شده است. به منظور اعتبارسنجی و بررسی پایایی هر دو روش کیفی-کیفی، از پایایی بین دو کدگذار استفاده شده است. الگوی نهایی مدیریت ادراکات گردشگران بصورت پیشایندها، روش های مدیریت ادراکات , پسایندها، استخراج شده است. دست آورد اصلی این تحقیق، الگوی شبکه مضامین مدیریت ادراکات گردشگران، بوده است.