فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۰٬۷۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش هوش مصنوعی در بهینه سازی فرآیندهای بازاریابی پرداخته است. هدف آن تحلیل تأثیرات هوش مصنوعی بر کاهش هزینه ها، افزایش دقت تصمیم گیری، بهبود تجربه مشتری و تقویت توان رقابتی شرکت ها است. روش تحقیق از نوع آمیخته (کیفی و کمی) است. در بخش کیفی، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 13 متخصص در حوزه بازاریابی و هوش مصنوعی جمع آوری و با روش تحلیل مضمون بررسی شدند که به شناسایی 9 مضمون اصلی و 57 مضمون فرعی منجر شد. در بخش کمی، برای اولویت بندی مضامین اصلی از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده گردید و داده ها از طریق پرسش نامه های مقایسه زوجی میان 8 متخصص حوزه بازاریابی و فناوری اطلاعات جمع آوری و تحلیل شدند.یافته ها نشان داد که هوش مصنوعی تأثیرات قابل توجهی بر فرآیندهای بازاریابی دارد. مهم ترین اثرات شامل کاهش هزینه های عملیاتی و تبلیغات، کاهش خطای انسانی، افزایش دقت تصمیم گیری، بهبود سرعت عملیات بازاریابی و ارتقای تجربه مشتری است. کاهش خطای انسانی به عنوان مهم ترین تأثیر و بهبود مدیریت منابع به عنوان کم اهمیت ترین شناسایی شد. هوش مصنوعی با شخصی سازی تعاملات مشتریان و هدفمند کردن فرآیندهای بازاریابی، توان رقابتی شرکت ها را به ویژه در بازارهای بین المللی افزایش می دهد.استفاده موفق از این فناوری مستلزم تدوین استراتژی های دقیق، آموزش کارکنان و رعایت حریم خصوصی مشتریان است. همچنین، در بازارهای بین المللی، تنظیم استراتژی های بازاریابی متناسب با تفاوت های فرهنگی و نیازهای محلی ضروری است. این پژوهش بر اهمیت بهره گیری هوشمندانه از هوش مصنوعی برای بهبود رقابت پذیری و افزایش رضایت مشتری تأکید دارد.
استراتژی قیمت گذاری فروش سهام شرکت های پتروشیمی و پالایشی مشمول واگذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی میزان قیمت گذاری کمتر از واقع و عملکرد بلندمدت فروش های عمومی اولیه سهام شرکت های پتروشیمی و پالایشی دولتی واگذارشده در قالب سیاست های کلی اصل 44 است و با مقایسه این دو عامل با سایر شرکت های دولتی و نیز شرکت های پتروشیمی و پالایشی به ارزیابی مکانیسم قیمت گذاری آن ها در فروش اولیه می پردازد.روش: برای ارزیابی عملکرد کوتاه مدت از بازده غیرعادی انباشته و برای بلندمدت از بازده غیرعادی خرید و نگهداری استفاده و از روش کمی- آزمون T تک نمونه ای و مستقل بهره برداری شده است.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که شرکت های دولتی پتروشیمی و پالایشی واگذارشده در کوتاه مدت بازده غیرعادی مثبت و بالاتر از بازده غیرعادی سایر شرکت های دولتی و شرکت های پتروشیمی و پالایشی بخش خصوصی است. بازده غیرعادی بلندمدت برای شرکت های دولتی پتروشیمی و پالایشی واگذارشده مثبت و بالاتر از بازده غیرعادی بلندمدت برای سایر شرکت های دولتی و شرکت های پتروشیمی و پالایشی بخش خصوصی نیست. عملکرد تعدیل شده مثبت فروش های عمومی اولیه کوتاه مدت و بلندمدت تائید می کند که بیشتر بازده فروش های عمومی اولیه ناشی از قیمت گذاری زیر ارزش است.نتیجه گیری: در بازار سرمایه ایران قیمت گذاری زیر ارزش بالاتر از قیمت گذاری بیش ازحد است و مهم ترین دلیل آن می تواند وجود دامنه نوسان قیمتی باشد که اجازه افزایش بیش ازحد قیمت ها را در روز فروش نمی دهد؛ بنابراین قانون گذار هنگام تصمیم گیری برای اصلاح قوانین فروش عمومی اولیه بجای تمرکز بر اصول پیشگیری از قیمت گذاری بیش ازحد در بازار ثانویه بایستی تمرکز بیشتری بر چگونگی کاهش قیمت گذاری کمتر از واقع داشته باشد.
تبیین فرایند و توسعه مدل کنترل استراتژی با رویکرد منبع محور در حوزه حمل و نقل دریایی: مطالعه ای با روش شناسی نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
13 - 33
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد دستیابی به مضامین مشترک و درک عمیق از تجارب زیسته خبرگان حوزه حمل و نقل دریایی، در جهت تبیین فرایند و توسعه مدل کنترل استراتژی با رویکرد منبع محور در سازمان بنادر و دریانوردی است. پژوهش پیش رو بر روش کیفی و رویکرد استراتژی داده بنیاد کوربین و استراوس نسخه 2015 مبتنی است. برای جمع آوری داده ها، از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با 24 مشارکت کننده، به عنوان خبرگان حوزه حمل و نقل دریایی استفاده شد. یافته های پژوهش بیانگر آن است که کنترل استراتژی، بسیار زمینه محور و متاثر از جنبه ها و عوامل حاصل از شرایط زمینه ای شامل هویت سازمان، بستر سازمان و متغیرهای فردی است. علاوه بر آن رویکرد فرایندی به عنوان مقوله محوری راهبردها و عوامل کنترل استراتژی را رقم می زند. نقطه آغازین این فرایند، مقوله زیرساخت ها و سیستم های مدیریتی است. به دنبال زیرساخت ها و سیستم ها، مقوله منابع و نیروی انسانی مطرح می شود و در نهایت مقوله فرایندهای اصلی و پشتیبانی قرار دارد که منتهی به پیامدهایی می گردد. کیفیت خدمات و یا محصولات، کیفیت فرایندها و رضایت متوازن ذی نفعان از پی آمدهای کنترل استراتژی است که برآیند آن ها کیفیت یک سازمان را به عنوان یک پیامد کلان و منتج از اطلاعات و نتایج تلفیقی رقم خواهد زد.
تأثیر بازی های تبلیغاتی ویروسی بر برانگیختگی واکنش های رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
721 - 748
حوزههای تخصصی:
هدف: بازی های تبلیغاتی ویروسی، یک بازی تبلیغاتی به قصد جایزه را با یک بازی تبلیغاتی به قصد آگهی در یک کمپین بازاریابی ویروسی با هدف تشویق و ترغیب تبلیغ دهان به دهان مشتری ترکیب می کند تا مشتریان به مروجان مشتاق برند مرتبط تبدیل شوند. هنگام طراحی یک بازی تبلیغاتی ویروسی، بازاریابان روی طرح ها و جوایز بازی تمرکز می کنند تا انگیزه های درونی و بیرونی بازیکنان را تحریک کنند و واکنش های رفتاری خاصی مانند به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی و ارسال بازی را تحریک و برانگیزند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف چگونگی تأثیر بازیگوشی درونی و ارزش بیرونی جوایز، بر برانگیختگی واکنش های رفتاری افراد اجرا شده است.
روش: در این پژوهش داده ها با استفاده از یک روش پیش آزمون پس آزمون با یک کمپین بازاریابی ویروسی واقعی جمع آوری شد. این مطالعه میدانی عواملی را که به واکنش رفتاری در بازی های تبلیغاتی ویروسی منجر می شود، بررسی می کند. در این ارتباط برای بررسی میزان تأثیر بازیگوشی درک شده و ارزش درک شده جوایز بر متغیر ارسال بازی، از رگرسیون پواسون و برای بررسی میزان تأثیر بازیگوشی درک شده و ارزش درک شده جوایز بر متغیر به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی، از رگرسیون لجستیک استفاده شد.
یافته ها: بازیگوشی درک شده با رفتارهای ارسال بازی و به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی ارتباط مثبتی دارد؛ به طوری که اگر بازی ها، سطوح بالاتری از لذت و تمرکز را برانگیزانند، بازیکنان ممکن است تمایل بیشتری به به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی و ارسال بازی داشته باشند. ارزش درک شده جوایز بر ارسال بازی توسط بازیکنان، تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ اما بر به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی تأثیر معناداری نمی گذارد. از سوی دیگر، نگرش های قبلی به برند، تأثیر ارزش درک شده جوایز را بر رفتار ارسال بازی تعدیل می کند. بازیکنان با لذت درونی و غوطه وری روان شناختی، بیشتر تمایل دارند تا افراد بیشتری را به بازی دعوت کنند و اطلاعات شخصی بیشتری درباره خود به اشتراک بگذارند. درک ارزش جایزه نیز به طور مثبت با رفتارهای ارسال بازی مرتبط است؛ اما با به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی مرتبط نیست؛ یعنی به نظر می رسد که بازیکنان زمانی که انگیزه بیرونی دارند با افراد بیشتری در خصوص بازی ارتباط برقرار می کنند؛ اما به احتمال زیاد اطلاعات شخصی خود را با برند به اشتراک نمی گذارند. از طرفی، بازیکنانی که انگیزه بیرونی دارند، همچنان از بابت حریم خصوصی بسیار نگران هستند. در مقابل، بازیگوشی درک شده با به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی ارتباط مثبتی دارد و نشان می دهد بازیکنان کاملاً غوطه ور تمایل دارند که «خود را گم کنند» و نگرانی های آگاهانه تر خود را فراموش کنند (مطابق با تعاریف فرار). در نتیجه، به نظر می رسد احتمال بیشتری دارد که اطلاعات شخصی خود را با برند به اشتراک بگذارند. نتیجه جالب دیگرعدم وجود رابطه متقابل بین انگیزه های درونی و بیرونی با توجه به هر دو رفتار است که دلیل آن می تواند پیچیدگی پاداش های بیرونی موجود در این مطالعه باشد.
نتیجه گیری: شرکت هایی که می خواهند اطلاعات شخصی مشتریان را به دست آورند، باید بیشتر بر طراحی عناصر بازی تمرکز کنند تا جوایز؛ زیرا به نظر نمی رسد ارزش درک شده جوایز تأثیر چشمگیری بر به اشتراک گذاری اطلاعات شخصی داشته باشد. بازی ها همچنین باید به گونه ای طراحی شوند که غوطه ور شدن روانی بازیکنان را برانگیزد؛ یعنی عناصر طراحی بازی باید وضعیت اوج یا غرقگی را بهینه کنند. شرکت هایی که می خواهند بازیکنان را تشویق کنند تا بازی شان را ارسال کنند، باید هم روی طراحی بازی و هم بر جای گذاری جایزه تمرکز کنند. همچنین جوایز باید با سطوح ارزش متفاوت به منظور سوگیری ارزیابی بازیکنان از جوایز بیشتر، ارائه شوند.
مدل سازی کاربرد رایانش ابری در کسب وکارهای کارآفرینانه کوچک با تمرکز بر صنایع دستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
38 - 23
حوزههای تخصصی:
اطلاعات، دانش و ظهور محاسبات ابری بدون شک کلید رشد و موفقیت کسب وکارها و زمینه ساز توسعه کارآفرینی است. پژوهش حاضر با هدف مدل سازی کاربرد رایانش ابری در کسب وکارهای کارآفرینانه کوچک با تمرکز بر صنایع دستی انجام شده است. رویکرد حاکم بر پژوهش، کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. جامعه مورد مطالعه شامل خبرگان حوزه صنایع دستی در شهر کرمانشاه بودند که در این میان، 14 نفر با روش هدفمند و نیز قاعده اشباع نظری، به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. داده ها با ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و با استفاده از روش تحلیل کدگذاری و با به کارگیری نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند. بر اساس یافته ها، 17 مقوله شناسایی که در 6 طبقه اصلی قالب نظریه بنیانی قرار گرفتند که شرایط علی شامل: (کیفیت و هزینه خدمات، اندازه کسب وکار، زیرساخت های فناوری، اعتماد کارکنان)، شرایط زمینه ای شامل: (اهداف بلندمدت و کوتاه مدت، تمرکز کسب وکار، بسترهای ایجاد نوآوری کسب وکار)، شرایط مداخله گر شامل: (فرهنگ توسعه فناوری در سازمان، ماهیت محصول/خدمت، ارتباط با مدل رایانش ابری)، راهبردها شامل: (مدیریت منابع سازمانی، توسعه زیرساخت های سازمانی، استراتژی کسب وکار) و پیامدها شامل: (بازار بین الملل، توسعه اقتصادی، اجتماعی و محصول/خدمت خلاقانه) بودند. نتایج نشان داد که کاربرد رایانش ابری در توسعه کسب وکارهای صنایع دستی نیازمند توجه به سازوکارهای اثرگذار در این فرایند است و در صورتی که کسب وکارهای صنایع دستی از فناوری های به روز و رایانش ابری استفاده نمایند منجر به سودآوری بیشتر و بازدهی بالاتر خواهد شد لذا توسعه حمایت ها و ارائه تسهیلات با تأکید بر توسعه فناوری های به روز در صنایع دستی شهر کرمانشاه پیشنهاد می گردد.
مدل سازی عوامل موثر بر توسعه گردشگری خوراک با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت گردشگری سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
49 - 80
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت یافتن توسعه گردشگری خوراک به عنوان یکی از مهم ترین و رو به رشدترین گونه های گردشگری در سال های اخیر، مطالعه حاضر با هدف مدل سازی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری خوراک طراحی و اجرا شد. این پژوهش از لحاظ هدف توسعه ای و از لحاظ روش گردآوری و تحلیل داده ها در دسته پژوهش های کیفی قرار می گیرد و با روش فراترکیب انجام شده است. با توجه به ماهیت روش فراترکیب، جامعه آماری پژوهش را مطالعات پیشین مرتبط با موضوع پژوهش تشکیل می دهند که در این بین، با توجه به دسترسی به متن کامل و بررسی عنوان، چکیده و محتوای مقاله های جست وجو شده، 45 منبع جهت استفاده در پژوهش انتخاب شد. جهت تحلیل داده ها، روش تحلیل مضمون و جهت کنترل کیفیت تحلیل ها، روش توافق درون موضوعی استفاده شد. به عنوان یافته های پژوهش نیز عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری خوراک در قالب 6 مضمون اصلی یعنی عوامل زمینه ای، عوامل مربوط به بازاریابی و فروش، عوامل مربوط به منابع انسانی، عوامل زیرساختی، عوامل مداخله گر و اقدامات اجرایی دسته بندی شدند. نتایج می تواند دانش مدیران نسبت به عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری خوراک را افزایش داده و رهنمودهایی کاربردی برای مدیران، برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه گردشگری خوراک در سطوح مختلف ملی و منطقه ای ارائه کند.
فراتحلیل پیشایندها و پیامدهای ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش شناسایی پیشایندها و پیامدهای ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری با استفاده از رویکرد فراتحلیل است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، توصیفی و از نظر نوع استفاده کاربردی و از نظر نوع داده ها، کمی است. جامعه مورد بررسی پژوهش، شامل مقالات چاپ شده در مجلات علمی- پژوهشی در زمینه ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری از سال 1390 تا سال 1403 بود که 51 مورد با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند به عنوان نمونه وارد فرآیند فراتحلیل شدند. پژوهش های منتخب با استفاده از نرم افزار CMA2 (نرم افزار جامع فراتحلیل) مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: یافته ها نشان دادند که از بین پیشایندهای ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری، به ترتیب متغیرهای ارزش اقتصادی برند (770/0)، تبلیغات دهان به دهان الکترونیک (751/0)، ارزش عاطفی برند (731/0)، اعتماد مشتریان (568/0)، نگرش به برند (561/0) و بازاریابی شبکه های اجتماعی (559/0) دارای بیشترین اندازه اثر زیاد می باشند. نتیجه گیری: متغیرهای ارزش اقتصادی برند، تبلیغات دهان به دهان الکترونیک ، ارزش عاطفی برند ، اعتماد مشتریان ، نگرش به برند و بازاریابی شبکه های اجتماعی و از بین پیامدهای ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری، به ترتیب متغیرهای وفاداری مشتری ، رفتار خرید مشتری ، ارزش ادراک شده ، قصد خرید مجدد ، انتخاب برند ، پرداخت قیمت بیشتر و توسعه و گسترش برند به ترتیب از مهم ترین پیشایندها و پیامدهای ارزش ویژه برند مبتنی بر مشتری هستند.
ارائه چار چوبی برای ارتقاء سرمایه اجتماعی در شرکت های سرمایه گذاری (مطالعه موردی: گروه مالی کیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
34 - 58
حوزههای تخصصی:
هدف: سرمایه اجتماعی، یکی از انواع سرمایه ها است که در جوامع بین الملل موردتوجه بسیاری قرار گرفته است. این پژوهش به دنبال ارائه چار چوبی برای ارتقای سرمایه اجتماعی در شرکت های سرمایه گذاری است. هدف آن بررسی نقش سرمایه اجتماعی در ارتقای سرمایه انسانی، اقتصادی و فیزیکی و تاثیر فقدان آن بر اثربخشی سایر سرمایه ها در دستیابی به توسعه است.روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف، توسعه ای-کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، کیفی و از نظر روش تحلیل، تحلیل مضمون می باشد. جامعه آماری این پژوهش، شرکت سرمایه گذاری کیان در شهر تهران می باشد؛ همچنین برای انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. در این پژوهش، ابتدا مطالعات مرتبط بررسی و سپس با بهره گیری از نظر خبرگان از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، نتایج حاصل از این روش مورد تحلیل و راستی آزمایی قرارگرفت.یافته ها: بر اساس یافته ها، 8 مؤلفه اصلی شامل، افزایش مشارکت، بهبود سازگاری سازمانی، افزایش مسئولیت اجتماعی شرکت، افزایش شفافیت، پرورش فرهنگ سازمانی مثبت، گسترش اعتماد سازمانی، رقابت پویا، ساختار سازمانی منعطف در راستای ارتقای سرمایه اجتماعی بدست آمده و مدل مرتبط با آن طراحی شده است.نتیجه گیری: نتایج بدست آمده حاکی از آن است که در شرکت های سرمایه گذاری با توجه بر مولفه هایی مانند افزایش مشارکت، افزایش شفافیت می توان به ارتقای سرمایه اجتماعی پرداخت و نتایج این پژوهش می تواند راهنمای مناسبی به این شرکت ها جهت ارائه راهکارهای ارتقای سرمایه اجتماعی باشد.
بررسی ارتباط مولفه های تجربه مشتری بر تعهد و رفتارهای درگیری مشتری در صنعت خرده فروشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق در مرحله اول بررسی نقش میانجی تعهد مشتری بر ارتباط بین تجربه و رفتارهای درگیری مشتری و در مرحله دوم بررسی ارتباط مولفه های تجربه مشتری بر تعهد و رفتارهای درگیری مشتری و تعهد بر رفتارهای درگیری مشتری بود. این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق کلیه مشتریان فروشگاه های افق کوروش در شهر اصفهان بود که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برای جامعه نامحدود 384 نفر تعیین شد و برای اطمینان بیشتر تعداد 429 پرسشنامه جمع آوری و تحلیل گردید. برای نمونه گیری از روش تصادفی ساده و جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. همچنین، پایایی پژوهش از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد ارزیابی قرار گرفت و تایید شد. به منظور آزمون فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS نسخه 3 و SPSS نسخه 19 استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین تجربه مشتری و رفتارهای درگیری مشتری با نقش میانجی تعهد مشتری ارتباط معناداری وجود دارد. بین مولفه های تجربه مشتری(شناختی، هیجانی، فیزیکی/حسی و اجتماعی) با تعهد مشتری ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. بعلاوه، بین تعهد مشتری با رفتارهای درگیری مشتری ارتباط مثبت وجود دارد. بین مولفه های تجربه مشتری (شناختی، هیجانی، فیزیک/حسی و اجتماعی) با رفتارهای درگیری مشتری (پذیرش، همکاری، بازخورد، کمک به دیگران و تبلیغات دهان به دهان مثبت) ارتباط معناداری وجود دارد. بنابراین، با تمرکز بر ارایه تجارب مثبت مشتری که تعهد را تقویت می کند، سازمان ها می توانند رفتارهای درگیری را پیش ببرند و یک پایگاه مشتری وفادار را پرورش دهند.
شناسایی متغیرهای کلیدی بازار گردشگری بین المللی با تأکید بر نظریه رقابت پذیری مقصد بر مبنای مدل یکپارچه (مورد: کلانشهر تهران)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : رقابت پذیری بالای مقاصد در بازار گردشگری بین المللی یکی از اصلی ترین عوامل موفقیت در صنعت گردشگری، به ویژه گردشگری کلان شهرها و بهره مندی از مزایای آن است؛ ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف «شناسایی متغیرهای کلیدی بازار گردشگری بین المللی با تأکید بر رقابت پذیری مقصدهای گردشگری در شهرستان تهران» به بررسی این مهم پرداخت. مقاصد گردشگری این شهرستان با توجه به پایتخت بودن تهران دارای موقعیت استراتژیک و منحصر به فردی می باشند که توجه مبحث رقابت پذیری آن را در این شهرستان دوچندان ساخته است. روش شناسی : روش پژوهش توصیفی تحلیلی و از نوع کاربردی بود. جامعه آماری این پژوهش را سه گروه عمده (35 نفر از اساتید دانشگاه های استان تهران) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای (30 نفر از کارشناسان حوزه گردشگری استان) و (15 نفر گردشگران در دسترس) تشکیل می دادند. در نهایت از مجموع سه جامعه آماری مورد مطالعه 80 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها در محیط نرم افزار SPSS20 انجام شد. یافته ها : یافته ها نشان داد مهم ترین مؤلفه کلیدی تأثیرگذار بر رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهرستان تهران، منابع مقصد هستند. مقادیر ضریب همبستگی پیرسون نیز نشان داد که بین متغیرهای مستقل (منابع فیزیکی (خدادادی) منابع فیزیکی (ایجاد شده)، منابع تاریخی و فرهنگی (موروثی)، منابع انسانی، منابع دانشی، منابع سرمایه ای، عوامل و منابع پشتیبان، شرایط وضعیتی) با رقابت پذیری مقصدهای گردشگری رابطه مثبت و معنی داری در سطح اطمینان 99 درصد وجود دارد. نتیجه گیری و پیشنهادها : برای رقابت پذیری مقصدهای گردشگری شهرستان تهران توجه به منابع مقصد و علی الخصوص مدیریت مقصدها ضروری می نماید. ازآنجایی که در رتبه بندی متغیرهای مؤثر رقابت پذیری، پاسخ گویان توجه به منابع سرمایه ای، عوامل و منابع پشتیبان، منابع دانشی، زیرساخت ها و روبناهای گردشگری را دارای نقش کلیدی می دانستند، بنابراین پیشنهاد می گردد به سرمایه گذاری بخش دولتی و خصوصی در بازاریابی بخش گردشگری توجه گردد. نوآوری و اصالت : توجه به متغیرهای کلیدی رقابت پذیری مقاصد گردشگری موضوعی است که کم تر به آن پرداخته شده؛ توجه به توانایی و قابلیت یک مقصد برای حفظ موقعیت،جایگاه و سهم بازار خود یا اصلاح بخشی از آن ها در طول زمان موضوع مورد بحث این مقاله است.
ارائه چارچوب قابلیت های رایزنی بازرگانی خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رایزنی بازرگانی خارجی به عنوان یک فعالیت کلیدی در توسعه تجارت بین المللی نیازمند مجموعه مشخصی از قابلیت ها در سطح های فردی و سازمانی است؛ از این رو پژوهش حاضر با هدف ارائه یک چارچوب قابلیت استراتژیک رایزنی بازرگانی خارجی صورت گرفته است. روش این پژوهش از نوع کیفی با استفاده از روش نظریه داده بنیاد با رویکرد گلیزری و نیز از نوع توسعه ای است. جامعه این پژوهش شامل متخصصان و خبرگان حوزه رایزنی بازرگانی از جمله رایزنان بازرگانی و سُفراست. مشارکت کنندگان شامل 12 نفر هستند که به روش قضاوتی هدفمند انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته است. در این مطالعه برای اعتبارسنجی یافته های پژوهش از ضریب کاپا بین کدگذاران استفاده شده که با توجه به مقدار آن که 73/0 بود، یافته های پژوهش اعتبار مطلوبی داشته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که قابلیت های لازم برای موفقیت در رایزنی بازرگانی خارجی در دو سطح فردی و سازمانی طبقه بندی می شود. در سطح فردی، قابلیت های دانش و تخصص، مهارت های ارتباطی و بین فردی، مهارت های فنی و مهارت های رهبری و مدیریتی اهمیت ویژه ای دارد. در سطح سازمانی، ساختار و منابع، فرهنگ سازمانی و فرآیندها و سیستم ها به عنوان عوامل کلیدی در موفقیت رایزنی بازرگانی خارجی شناسایی شده است. همچنین، ارائه ارزش و روابط خارجی به عنوان دو عامل مهم در سطح بین سازمانی مطرح شده است. این چارچوب می تواند به عنوان یک ابزار مدیریتی برای سازمان هایی که در حوزه بازرگانی بین المللی فعالیت می کنند، استفاده شود.
کاربرد نظریۀ فضای محصول و علم شبکه برای تعیین راهبرد متنوع سازی محصولات شرکت های بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بیمه دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳
207 - 226
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: متنوع سازی محصولات یکی از راهبردهای بنگاه های اقتصادی در راستای کاهش ریسک، افزایش قدرت برند، تسلط پایدار بر بازار، حداکثر استفاده از منابع، افزایش درآمد و سودآوری است. بحث در خصوص تنوع بخشی موضوع جدیدی نیست و آنچه در این خصوص جدید است مطالعاتی است که به کمّی کردن فرایند متنوع سازی و بررسی دقیق تر این موضوع می پردازد. در این راستا هدف مقاله شناسایی سه گروه محصول برای شرکت های بیمه شامل رقابت پذیر یا فعال، دارای پتانسیل رقابت پذیری یا بالقوه فعال و فاقد پتانسیل رقابت پذیری یا غیرفعال و در نهایت تعیین توالی محصولات بالقوه فعال براساس راهبردهای حریصانه، حداکثری، درجه بالا، درجه پایین و ترکیبی در راستای افزایش متنوع سازی فعالیت های بیمه ای شرکت ها بوده است.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر روش، تحلیلی– توصیفی و از نظر هدف کاربردی است. ابتدا با استفاده از میانگین پنج ساله داده های (2021-2017) حق بیمه دریافتی 29 شرکت مورد بررسی، مزیت نسبی آشکارشده به تفکیک 16 رشته فعالیت بیمه ای، محاسبه شده است. در مرحله بعد با تشکیل ماتریس شرکت– محصول تنوع شرکت های بیمه اندازه گیری و از این ماتریس برای محاسبه شاخص مجاورت و سپس ترسیم شبکه محصولات بیمه کشور استفاده شده است. فضای محصول 29 شرکت بیمه مورد بررسی ترسیم و جایگاه هر شرکت به لحاظ تعداد محصولات متنوع، تعداد محصولات تنوع پذیر و تعداد محصولاتی که امکان تنوع پذیری ندارند، تعیین شده است. در گام بعد, احتمال تنوع پذیری محصولاتی که دارای مزیت نسبی آشکارشده نبوده اند محاسبه و در نهایت با کاربرد علم شبکه براساس راهبردهای مختلف اولویت محصولات برای متنوع سازی و رقابت پذیری تعیین شده است.یافته ها: برای 29 شرکت مورد بررسی مشخص شد که هر شرکت در ارائه کدام فعالیت بیمه ای رقابت پذیر، پتانسیل رقابت پذیری را دارند یا فاقد پتانسیل رقابت پذیری هستند. فضای محصول برای تمامی شرکت های بیمه ترسیم و با بهره گیری از علم شبکه نقشه راه متنوع سازی رشته فعالیت های بیمه ای شرکت ها بر مبنای راهبردهای مختلف تعیین شده است.نتیجه گیری: از سال 2002 فرایند خصوصی سازی صنعت بیمه در ایران اغاز شده که این فرایند تأثیرات درخور ملاحظه ای بر ساختار صنعت بیمه و رفتار شرکت ها گذاشته است. یکی از راهبردهای شرکت های بیمه در راستای رقابت پذیری و افزایش سودآوری متنوع سازی محصولات است. در این مطالعه ابتدا تعداد محصولات متنوع 29 شرکت بیمه محاسبه و مشخص شد شرکت بیمه البرز با 10 محصول بیشترین تنوع را دارند، شرکت های بیمه خاورمیانه، کیش، آسماری و قشم با دارا بودن تنوع در یک محصول دارای کمترین تنوع در محصولات بیمه ای هستند. در گام بعد احتمال فعال سازی محصولاتی که شرکت های بیمه در عرضه آنها دارای مزیت نسبی آشکارشده یا فعال نیستند اندازه گیری شد و به این ترتیب محصولات بیمه ای هر شرکت به سه دسته فعال، بالقوه فعال و غیرفعال تقسیم شد. سپس فضای تولید 29 شرکت بیمه ترسیم و در این فضا محصولات فعال، بالقوه فعال و غیرفعال شرکت های بیمه مشخص شد. در نهایت با کاربرد علم شبکه مسیر و نقشه راه متنوع سازی شرکت های بیمه براساس چهار راهبرد حداکثری، حریصانه، درجه بالا، درجه پایین و نیز راهبرد ترکیبی (با روش های بردا و کپ لند) مشخص و تعیین شد. در راهبرد حداکثری طی هر مرحله محصول با بیشترین اتصال به محصولات فعال انتخاب شدند. براساس این راهبرد به طور مثال برای شرکت بیمه تجارت نو به منظور متنوع سازی، بیمه زندگی در اولویت اول، سایر انواع بیمه در اولویت دوم و حوادث راننده و شخص ثالث در اولویت سوم قرار گرفتند. در راهبرد حریصانه در هر مرحله محصول با بالاترین احتمال فعال سازی به ترتیب زمان فعال سازی کمتر انتخاب می شود. در راهبرد درجه بالا در هر مرحله محصولی برای متنوع سازی انتخاب می شود که در شبکه بیشترین ارتباط را با سایر محصولات داشته باشد اما در راهبرد درجه پایین طی هر مرحله محصول با کمترین ارتباط با سایر محصولات در شبکه برای فعال سازی برگزیده می شود. در راهبردهای درجه بالا و حداکثری رشته فعالیت هایی برای رقابت پذیری انتخاب می شوند که در آینده امکان رقابت پذیر شدن محصولات بیشتری را در شبکه محصولات فراهم آورند. درحالی که در صورت انتخاب راهبرد های حریصانه و درجه پایین امکان رقابت پذیری رشته فعالیت های کمتری در آینده وجود خواهد داشت . براساس یافته های این مطالعه مشخص شد که الزاماً مسیر و نقشه راه متنوع سازی محصولات برای تمامی شرکت های بیمه یکسان نیست و شرکت ها می توانند در راستای تنوع بخشی به محصولات، راهبردهای کوتاه مدت (حریصانه و درجه پایین)، بلندمدت (درجه بالا و حداکثری) یا ترکیبی از آنها را انتخاب کنند.
الگویی برای به کارگیری رایانش ابری در کسب و کارهای کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی بکارگیری رایانش ابری در کسب وکارها کوچک و متوسط انجام شده است. این مطالعه از نظر هدف توسعه ای و از لحاظ ماهیت گردآوری و تحلیل داده ها، پژوهشی کیفی است که با روش داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری را خبرگان و کارآفرینان حوزه صنایع دستی و اساتید دانشگاهی شهر کرمانشاه تشکیل می دهند که در این بین 14 نفر به روش نمونه گیری گلوله برفی به عنوان اعضای نمونه انتخاب شده-اند. جهت گردآوری داده ها نیز مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج حاکی است بهبود مزیت های رقابتی و بهبود فرایندهای عملیاتی، چرایی بکارگیری رایانش ابری در کسب وکارهای کوچک و متوسط را توضیح می دهند. یافته ها همچنین حاکی است، تسهیل کننده های فرهنگی- مدیریتی، تسهیل کننده های زیرساختی و تسهیل -کننده های مرتبط با فناوری رایانش ابری، از عواملی هستند که می توانند به ایجاد بستری مناسب برای این موضوع عمل کنند. به علاوه، عوامل مداخله گر (عوامل تاثیرگذار محیطی) نیز در دو دسته عوامل پیش برنده و عوامل بازدارنده می توانند بکارگیری این فناوری ها در این کسب وکار را تحت تاثیر قرار دهند. چگونگی بکارگیری رایانش ابری در کسب-وکارهای کوچک و متوسط نیز در دو سطح کسب وکار و محیطی و دستاوردهای بکارگیری این فناوری ها نیز در چهار دسته دستاوردهای عملیاتی، مدیریتی- اجرایی، کارآفرینانه و رقابتی شناسایی شده اند.
ارائه الگوی توسعه ای جهت اثر بخشی تبلیغات اقناعی در شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه الگوی توسعه ای جهت اثر بخشی تبلیغات اقناعی در شبکه های اجتماعی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی، می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 15 نفر از خبرگان، اساتید دانشگاه و مدیران و متخصصان رشته بازاریابی می باشد و از روش نمونه گیری حداکثر تنوع استفاده شد. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده از روش داده بنیاد و کدگذاری استفاده گردید. در کدگذاری باز محقق به 146 مفهوم دست یافت که با طبقه بندی آن ها 31 مقوله به دست آمد. تبلیغات اقناعی در شبکه های اجتماعی می تواند تأثیرات قابل توجهی بر رفتار و نگرش مصرف کنندگان داشته باشد. این تأثیرات شامل تغییرات در رفتار مصرف کنندگان، تشدید رقابت، شکل گیری ارزش ها و باورها، تأثیر بر تصمیم گیری، تغییر در رفتار اجتماعی، تأثیر در اعتماد به برند، تغییر در نگرش برند و تأثیر در شبکه های اجتماعی می باشد. با این حال، این تأثیرات به موارد مختلفی از قبیل تغییرات فناوری، تغییرات اجتماعی و فرهنگی، تغییرات اقتصادی، تغییرات قانونی و سیاسی، تغییرات در رقابت و تغییرات در محتوا و فرمت تبلیغات وابسته هستند. در نتیجه، برای افزایش اثربخشی تبلیغات اقناعی در شبکه های اجتماعی، توصیه می شود که توجه ویژه ای به این عوامل داده شود.
الگویابی کیفیت حسابرسی مالیاتی مبتنی بر پذیرش مودیان حقوقی در کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر الگویابی کیفیت حسابرسی مالیاتی مبتنی بر پذیرش مودیان حقوقی در کسب و کار می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی و دارای رویکرد استقرائی و قیاسی و راهبرد پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 12 نفر از مدیران مالی می باشند که برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری غیراحتمالی قضاوتی (هدفمند) انتخاب شدند و فرایند نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. گرد آوری داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته می باشد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون و مدل پاردایمی و از طریق کدگذاری ها و نرم افزار MAXQDA20 انجام شد. یافته های پژوهش نشان از تاثیرگذاری هفت بُعد: عوامل علی شامل (مسائل قانون، مسائل مودیان، مسائل مربوط به پرونده، مسائل سازمان) عوامل محوری شامل (پذیرش مودیان حقوقی)، عوامل مداخله گر شامل (شرایط مودیان حقوقی، عملکرد سازمان های ذی نفع، شرایط فرهنگی و زیر ساخت ها)، عوامل زمینه ای شامل (مسائل سازمانی، مهارت ماموران، سیستم حسابرسی)، عوامل پیامدی شامل حفظ منافع، بهبود نگرش، افزایش درآمد) بدست آمده است.
آینده پژوهی عوامل مؤثر بر چابکی بازاریابی خدمات آموزشی در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
117 - 136
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف آینده پژوهی عوامل موثر بر چابکی بازاریابی خدمات آموزشی در ایران انجام شد. پژوهش حاضر از نظر روش شناسی در زمره پژوهش های آمیخته بود. بطوریکه، در بدو کار و با مرور نظامند ادبیات گذشته، عوامل موثر بر چابکی بازاریابی خدمات آموزشی در ایران شناسایی و در بخش کمّی، از روش تحلیل اثرات متقابل و در قالب نرم افزار میک مک جهت آینده پژوهی عوامل چابکی بازاریابی خدمات آموزشی استفاده شد. مشارکت کنندگان پژوهش در بخش کیفی عبارت بودند از بررسی تحقیقات معتبر منتشرشده در 20 سال اخیر. روش نمونه گیری در این بخش غیراحتمالی هدفمند بود. جامعه آماری در بخش کمّی مشتمل بر خبرگان آشنا به مباحث مرتبط با خدمات آموزشی و چابکی بازاریابی بود و برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند استفاده شد. یافته ها نشان داد در خصوص چابکی بازاریابی خدمات آموزشی، 6 عامل و 30 مولفه موثرند که شامل: مدیریت، فناوری، محیط، فرهنگ و ارزش ها، شایستگی و پویایی سازمانی هستند. همچنین، آینده پژوهی روابط بین عوامل چابکی خدمات بازاریابی در این پژوهش نشان داد که مدیریت و فناوری به ترتیب به صورت مستقیم اثرپذیرترین عامل در چابکی بازاریابی خدمات آموزشی در ایران محسوب می شوند.
شناسایی و طبقه بندی عوامل مؤثر بر توسعه عملکرد صادرات محصولات دامپروری با استفاده از تکنیک اهمیت-عملکرد و تحلیل عاملی اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۰
74 - 105
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد صادرات و عملکرد شرکت های فعال در این حوزه یکی از عوامل مهمی است که دولت ها بر آن تأکید دارند به گونه ای که در تلاش هستند تا با طراحی و اجرای برنامه هایی، عملکرد صادراتی شرکت ها را بهبود بخشند. بر این اساس پژوهش حاضر به دنبال آن است تا عوامل مؤثر بر توسعه عملکرد صادراتی را شناسایی و دسته بندی نماید. بر این مبنا و جهت تحقق اهداف پژوهش، مدیران و کارمندان ارشد شرکت های فعال در حوزه صادرات محصولات دامپروری به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده اند. در این مطالعه، جهت کسب داده های مناسب از پرسشنامه نیمه بسته بهره گرفته شده است. برای پاسخگویی به سوالات پژوهش از روش تحلیل اهمیت – عملکرد استفاده گردید و همچنین به روش تحلیل اکتشافی عوامل مؤثر بر توسعه عملکرد صادراتی دسته بندی گردید. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که 39 شاخص بر توسعه عملکرد صادراتی تأثیر دارند به گونه ای که می توان این عوامل را در 4 حوزه بخش بندی نمود. همچنین نتایج نشان داد که می توان با واریانس تبیین شده 298/83 درصد، شاخص های مؤثر بر توسعه صادرات را در 11 عامل دسته بندی نمود.
اثر مداخلات سیاستی بر روی کارایی و پتانسیل صادرات دو محصول اصلی صادراتی کشاورزی (پسته و زعفران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه بازرگانی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
1 - 42
حوزههای تخصصی:
انواع مداخلات سیاسی بر تجارت خارجی ایران سایه انداخته است. در نظر نگرفتن آن ها در اغلب تحقیقات، برای تحلیل بازارهای هدف صادرات ایران، موجب غیرواقعی شدن و اریب نتایج خواهد شد. هدف این پژوهش ارزیابی کارایی و پتانسیل صادرات از طریق اصلاح الگوی جاذبه با لحاظ کردن متغیرهای سیاستی می باشد. به منظور دستیابی به این هدف ها، از دو روش الگوی جاذبه مرزی تصادفی اصلاح شده همراه با منطق فازی (A) و مدل جاذبه معمولی (B) استفاده شده است. داده های تحقیق از 33 کشور اصلی واردکننده مهم صادرات پسته و زعفران ایران طی دوره 2001 تا 2020 گرد آوری شد. نتایج نشان داد در میان مدت (2016-2020) کارایی صادراتی زعفران و پسته در هر دو روش به ترتیب حدود 39 درصد و 29 درصد بود. بیشترین پتانسیل زعفران در الگوی A مربوط به کشورهای امارات، اسپانیا، هنگ کنگ، چین و افغانستان می باشد. در حالی که با حذف متغیرهای سیاستی و مداخله گرانه (الگوی B) در اغلب کشورها مانند چین، پتانسیل کمتر و در شماری مانند ژاپن، پتانسیل صادراتی بیشتری برآورد می شود. میانگین پتانسیل پسته در بازه اخیر در الگوی A، 4/56 میلیون دلار و در الگوی B، 5/53 میلیون دلار بوده است. به این ترتیب تأثیر اصلاح الگوی جاذبه و افزودن متغیرهای سیاستی در پسته بیشتر از زعفران است. مقایسه بین نتایج الگوی A و B نشان داد که در بیشتر بازه های زمانی تأثیر مداخله های سیاسی سبب کاهش پتانسیل صادراتی در کشورهایی که فاقد رابطه های سیاسی دوستانه با ایران می باشند، مانند آمریکا و ژاپن شده است.
ارزیابی وضعیت شکوفایی مقصد بر مبنای شاخص شکوفایی از دیدگاه خبرگان (مطالعه موردی: کلان شهر اصفهان)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : امروزه یکی از مهم ترین اهداف سازمان ها و نهادهای مدیریت بخش گردشگری شهرها، بهبود همه جانبه وضعیت کلان شهرهای گردشگرپذیر به واسطه برنامه ریزی آگاهانه برای بخش های مرتبط با آن می باشد. در این راستا استفاده از شاخص شکوفایی گردشگری شهری و سنجش وضعیت آن در کلان شهرهای گردشگرپذیر بسیار حائز اهمیت است. لذا هدف پژوهش حاضر ارزیابی وضعیت شکوفایی گردشگری شهری بر مبنای شاخص شکوفایی از دیدگاه خبرگان در کلان شهر اصفهان می باشد. روش شناسی : روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و پیمایشی است. در این راستا از آزمون های آماری تی تک نمونه ای و تحلیل واریانس در قالب نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته ها : یافته های پژوهش بیانگر آن است که وضعیت ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، زیرساختی، پایداری و نهادی شاخص شکوفایی گردشگری در مناطق شهری اصفهان یکسان نیست. در این رابطه اختلاف مناطق شهری از طریق آزمون تعقیبی دانکن تأیید گردید. نتیجه گیری و پیشنهادها : به طورکلی نتایج نشان دهنده این است که وضعیت شکوفایی مناطق 3، 5 و 6 شهری اصفهان بهتر از دیگر مناطق این شهر می باشد. مناطق 4 و 9 دارای وضعیت متوسط و همچنین مناطق 11، 13 و 14 این شهر از نظر شاخص شکوفایی گردشگری شهری دارای وضعیتی نامطلوب بوده اند. نهایتاً بر اساس وضعیت و نیازمندی های هر منطقه، پیشنهادهایی به منظور ارتقای شکوفایی آن ارائه شده است. نوآوری و اصالت : با توجه به این که تاکنون در زمینه شکوفایی بخش گردشگری شهری از دیدگاه کارشناسان و مسؤولین پژوهشی در کشور ایران انجام نشده است، پژوهش حاضر دارای نوآوری است.
تاثیر رسانه های اجتماعی و خلاقیت ادراک شده از خود بر گرایش کارآفرینانه و عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری به علت انعطاف پذیری و قابلیت هایی که در نحوه ارائه خدمات دارند، نقش مهم و ارزشمندی را در صنعت گردشگری ایفا می کنند؛ که نه تنها برای پایداری مقاصد گردشگری مفید هستند، بلکه فرصت هایی را برای زیربخش های محلی در این صنعت فراهم می کنند. بنابراین شناخت جنبه ها و عواملی که می تواند بر عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری تأثیرگذار باشد، حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با بررسی تأثیر رسانه های اجتماعی و ادراک خلاقیت از خود بر گرایش کارآفرینانه در پی تبیین عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری می باشد. روش شناسی : تحقیق حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق کارآفرینان و صاحبین کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری در استان مازندران می باشد. با توجه به فرمول کوکران حداقل حجم نمونه 217 نفر محاسبه شد؛ بدین ترتیب همین تعداد پرسش نامه، کامل جمع آوری گردید و جهت تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار گرفت. ابزار پژوهش حاضر، پرسش نامه می باشد و به صورت الکترونیکی و به روش نمونه گیری گلوله برفی در اختیار اعضای نمونه قرار داده شد تا به پرسش ها پاسخ دهند. یافته ها : یافته های نشان می دهد اینستاگرام محبوب ترین ابزار رسانه های اجتماعی است که کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری برای افزایش آگاهی نسبت به چگونگی ارائه خدمات درکسب و کار خود، دریافت اطلاعات و همچنین دست یابی به مشتریان از آن استفاده می کنند. تأثیر تمامی متغیرها بر عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری به میزان قابل قبولی مورد تأیید واقع شد. نتیجه گیری و پیشنهادها : با توجه به اهمیت و پتانسیل رسانه های اجتماعی در جنبه های مختلف کسب و کار پیشنهاد می شود از این ابزارها بیش از پیش استفاده کنند و با توجه به سلایق مختلف کاربران در انتخاب و استفاده از ابزارهای مختلف رسانه های اجتماعی، کسب و کارهای کوچک و متوسط خود را محدود به یک ابزار نکنند و در تمامی اَپ ها فعالیت داشته باشند. الگوریتم های جدید فعالیت در رسانه های اجتماعی که محتواهای ارزشمند را در مقابل دید کاربران قرار می دهند بیاموزند و به شیوه ای خلاقانه در کسب و کاری خود مورد استفاده قرار دهند. نوآوری و اصالت : با توجه به اهمیت عملکرد کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری و همچنین تأثیر رسانه های اجتماعی در نحوه فعالیت کسب وکارها، تحقیقات کمی در این زمینه و از نگاه فعالین و صاحبان این نوع مشاغل صورت گرفته است. لذا نتایج پژوهش حاضر از جنبه کاربردی می تواند برای کسب و کارهای کوچک و متوسط گردشگری مفید واقع شود.