مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
مهارت افزایی
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۳)
133-157
حوزه های تخصصی:
واکاوی برنامه آموزشی هر رشته علمی به ویژه از حیث بررسی رابطه علم و مهارت در آن از ضرورت و اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مقاله با رویکردی تاریخی-انتقادی به واکاوی برنامه های آموزشی رشته علوم اجتماعی و ارزیابی نسبت بین تحصیل، مهارت افزایی و اشتغال دانش آموختگان این رشته پرداخته شده است. چارچوب نظری با بهره گیری از رویکردهای الگوی اسکایرو (2008)، رویکرد فیلسوفان تعلیم و تربیت معاصر در ارتباط با نسبت علم و مهارت و همچنین نظریه آموزشی بلوم (2009) تدوین گردیده است. روش مطالعه، تاریخ نگاری انتقادی بوده و گردآوری داده ها با ترکیبی از دو روش اسنادی و مصاحبه عمقی صورت گرفته است. یافته های پژوهش با روش کیفی تحلیل ساختاری و تفسیری تجزیه و تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد برنامه های آموزشی رشته های علوم اجتماعی در ایران فاقد استانداردهای پیشرفته بوده و در محتوای آن، نسبت مناسب و متعادلی میان دانش نظری و مهارت عملی وجود ندارد. از دیگر نتایج، وجود شکاف عمیق میان بخش عرضه دانش آموختگان یعنی نهاد دانشگاه و بخش تقاضای آنان یعنی نهاد اقتصاد (بازار کار) است و تناسبی در آن مشاهده نمی گردد.
طراحی مدل مهارت افزایی مروجان کشاورزی ایران با تاکید بر ظرفیت سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، طراحی مدل مهارت افزایی مروجان کشاورزی ایران با تاکید بر ظرفیت سازی است. جامعه آماری شامل مروجان کشاورزی مراکز جهاد کشاورزی پنج منطقه کشور(تقسیم بندی استانهای کشور از نظر وزارت جهاد کشاورزی که هر منطقه شامل 6 استان میشود) که به تعداد 8142 نفر می باشند و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 366 نفر بدست آمد. جهت برآورد و تأیید پایایی و روایی ابزار تحقیق از شاخص های روایی ظاهری، روایی محتوایی، روایی همگرا، روایی تفکیکی، و پایایی درونی بهره گرفته شد. نتایج مشخص نمود که سازه های موثر بر ظرفیت سازی حدود 76 درصد از واریانس متغیر مهارت افزایی را تبیین می کنند که در حد بسیار مناسبی است. ضمنا عامل آموزشی و فنی تاثیر معنی دار بر مهارت افزایی دارد که در ارتباط با مهارت های ارتباطی، فنی و مدیریتی معنی دار شده است ولیکن در ارتباط با عامل اجتماعی و اقتصادی صدق نمی کند و تاثیر معنی دار بر مهارت افزایی نداشته است. در ارتباط با عامل فرهنگی نیز در ابعاد ارتباطی و فنی تاثیر معنی دار بوده ولیکن در بعد مهارت مدیریتی مورد تایید قرار نگرفته است. لازم به ذکر است از بین شاخص های مذکور، نقش عامل فنی با بالاترین ضریب مسیر معنی دار شد.
ارزشیابی اثربخشی دوره های مهارت افزایی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی تهران بر اساس مدل کرک پاتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندازه گیری تربیتی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۱
183 - 201
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی دوره های مهارت افزایی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی بر اساس مدل پاتریک بود. روش پژوهش حاضر توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی می باشند که ازتعداد 550 نفر از آن ها، 326 نفر با استفاده از جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. تعداد دوره های آموزشی برگزار شده، 30 دوره آموزشی بود. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه خندان (1392) می باشد. داده ها با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که در سطح واکنش دوره های مربی گری مهدکودک و نرم افزار کامفار پیشرفته بقیه دوره ها تاثیر مثبت داشتند. بالاترین میانگین در میانگین های مشاهده شده مربوط به دوره مربیگری اتیسم و پایین ترین میانگین ها مربوط به دوره های نرم افزار کامفار پیشرفته بود. در واکنش به محتوا و نسبت به تجهیزات در دوره های حسابداری حقوق و دستمزد، فتوشاپ، تهیه گزارشات فصلی و اظهارنامه مالیاتی عملکرد و دوره کمک های اولیه منفی و واکنش شرکت کنندگان نسبت به تجهیزات در سایر دوره های آموزشی مهارت افزایی مثبت بود. بر اساس نتایج بدست آمده و با توجه به بالاتر بودن میانگین نمرات مشاهده شده از میانگین نظری (مقدار متوسط 3)، میزان یادگیری شرکت کنندگان در تمامی دوره های آموزشی مهارت افزایی مثبت می باشد. بر اساس نتایج بدست آمده و با توجه به بالاتر بودن میانگین نمرات مشاهده شده از میانگین نظری (مقدار متوسط 3)، تغییرات رفتاری شرکت کنندگان در تمامی دوره های آموزشی مهارت افزایی مثبت می باشد. با توجه به بالاتر بودن میانگین نمرات مشاهده شده از میانگین نظری (مقدار متوسط 3)، نتیجه گرفته می شود میزان تاثیر تمامی دوره های آموزشی مهارت افزایی در رفع مشکلات موجود سازمان و تحقق اهداف سازمانی مثبت می باشد. در نتیجه مدیران دوره های مهارت آموزی در دانشگاه علامه طباطبایی تهران باید با پایش و آسیب شناسی دوره هایی که دارای اثربخشی لازم نبوده اند نسبت به افزایش کیفیت و تغییرات بر اساس آسیب شناسی اقدام کنند.
ارائه چارچوبی برای تدوین و بازنگری کتب درسی مدیریت با رویکرد کاربردی و مهارت افزایی (مطالعه تطبیقی موردی: کتب مدیریت رفتار سازمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ مرداد ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۱۰۵)
339 - 372
یکی از آسیب های جدی آموزش مدیریت در ایران، ضعف محتوای کتب درسی و عدم توجه به بُعد کاربردی و مهارت افزایی در نگارش آن هاست. هدف از این مقاله بررسی و مقایسه محتوای برخی کتب درسی مدیریت در حوزه رفتار سازمانی در داخل و خارج از کشور است. پس از بررسی کتاب های مختلف رفتار سازمانی که در دانشکده های مدیریت داخل و خارج از کشور تدریس می گردد، چهار عنوان کتاب درسی رایج شامل دو کتاب داخلی از انتشارات سمت و دو کتاب خارجی از انتشارات مک گراهیل انتخاب شدند. سپس با استفاده از روش تحقیق تطبیقی مورد-محور، و توافق و تفاوت این چهار کتاب بر اساس شاخص های ظاهری و محتوایی تحلیل و بررسی گردید. یافته های تحقیق نشان می دهد دو کتاب درسی داخلی عمدتاً با رویکردی نظری نگاشته شده اند و محتوای آنها به روز نیست در حالی که دو کتاب درسی خارجی با رویکرد کاربردی و مهارت افزایی تدوین شده است و از محتوایی منعطف، به روز و یکپارچه برخوردارند. در ادامه سرفصل ها و محتوای یکی از کتاب های خارجی به عنوان الگو با تفصیل بیشتری مورد بررسی قرار گرفت. در پایان چارچوبی برای تدوین و بازنگری کتب درسی مدیریت در ایران ارائه گردید.
بررسی تأثیر رهبری اصیل بر مهارت افزایی با تأکید بر نقش میانجی خودکارآمدی حرفه ای معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
69 - 82
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر رهبری اصیل بر مهارت افزایی با تاکید بر نقش میانجی خودکارآمدی حرفه ای معلمان انجام شد. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران و معلمان مقاطع سه گانه شهرستان نهاوند بود. تعداد 331 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای جهت مطالعه انتخاب شدند. روش برآورد حجم نمونه آماری جدول مورگان بود. برای گردآوری داده های پژوهش از سه پرسشنامه استاندارد رهبری اصیل، مهارت افزایی و خودکارآمدی حرفه ای استفاده شد. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی ساختاری در نرم افزارهای آماری Lisrel وSPSS تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تاثیر رهبری اصیل و خودکارآمدی حرفه ای بر مهارت افزایی مثبت و معنی دار می باشد، همچنین مشخص شد که تاثیر رهبری اصیل بر مهارت افزایی با نقش میانجی خودکارآمدی حرفه ای مثبت و معنی دار بود. در نتیجه از عوامل اثر گذار بر مهارت افزایی معلمان توجه به رهبری اصیل و خودکارآمدی حرفه ای می تواند باشد.
شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقاء کیفیت مهارت آموزی در مراکز فنی حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
۱۲۶-۱۰۵
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، ارایه راهکارهای ارتقای کیفیت آموزش های فنی و حرفه ای در مهارت افزایی کارآموزان با رویکرد نظریه داده بنیاد است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات بنیادی و از نظر نوع روش، روش تحقیق کیفی محسوب می گردد. ابزار جمع آوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. جامعه آماری پژوهش حاضر،خبرگان حوزه آموزش های فنی و حرفه ای بودند که از روش نمونه گیری هدفمند برای انتخاب افراد نمونه استفاده شد. نمونه گیری نظری تا رسیدن به نقطه ی اشباع نظری ادامه پیدا کرد. با انجام 13 مصاحبه، تشخیص محقق این بود که اطلاعات گردآوری شده به نقطه اشباع رسیده و نیازی به انجام مصاحبه های بیشتر نیست، اما برای حصول اطمینان این روند تا 15 مصاحبه ادامه پیدا کرد. در فرایند تحقیق ابتدا تعداد 107کد باز شناسایی شد و از مجموع آنها تعداد 27کد انتخابی و 7کد محوری شناسایی گردید. در این پژوهش نتایج به دست آمده از کدگذاری ها شامل مربیان متخصص، تأمین اعتبارات، اجرای کارآمد برنامه های آموزشی ، برنامه ریزی دقیق، اشتغال زایی، مدیریت مؤثر و بهره برداری از فرصت های خارجی است که عوامل مؤثر برارتقاء مهارت آموزی در آموزش فنی حرفه ای را تشکیل می دهند. سپس مدل نهایی تحقیق رسم شد و علل اصلی، عوامل زمینه ای، عوامل میانجی، مقوله اصلی، راهبرد ها و پیامد های مهارت آموزی در آموزش های فنی حرفه ای شناسایی گردید.
ارائه الگوی ارتقای آموزش رشته حسابداری در آموزش عالی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
380 - 397
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل ارتقای آموزش دانشگاهی رشته حسابداری در آموزش عالی کشور است. به عبارت دیگر، پژوهشگر به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر توسعه آموزش حسابداری در مقطع آموزش عالی از طریق مصاحبه با خبرگان است.
روش: پژوهش حاضر از منظر هدف کاربردی و از منظر گردآوری داده ها، توصیفی از نوع اکتشافی است. این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی و از طریق روش تحلیل مضمون اجرا شده است. برای جمع آوری داده ها با ۱۰ نفر از اساتید برجسته حوزه حسابداری مصاحبه شد. نمونه گیری به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شد. در نهایت از متن مصاحبه ها، مضامین مرتبط استخراج و بررسی شد.
یافته ها: در مرحله شناسایی مضامین، در ابتدا ۱۳۰ مفهوم برچسب زده شد که پس از دو مرحله، با نظر خبرگان و استادان راهنما و مشاور، در انتها مفاهیم به ۶۵ مفهوم پایه رسید. در مرحله بعد، سازمان دهنده ها شناسایی شدند که عبارت بودند از: ۱. ایجاد تمهیدهای آموزش نوین حسابداری؛ ۲. ایجاد ابزارهای نوین آموزش حسابداری؛ ۳. انطباق آموزش حسابداری با استانداردهای به روز؛ ۴. ارتباط بین صنعت و دانشگاه در آموزش حسابداری؛ ۵. تدوین برنامه های راهبری حسابداری؛ ۶. مهارت افزایی حسابداری؛ ۷. تعلیم متناسب با تحولات پیرامونی حسابداری؛ ۸. شناسایی استانداردهای حسابداری؛ ۹. کیفیت و کمیّت استادان؛ ۱۰. تخصصی سازی محتوای آموزشی؛ ۱۱. نیازشناسی بازار؛ ۱۲. خروجی مورد انتظار؛ ۱۳. ورود به بازار کار؛ ۱۴. حسابداری کارآفرینانه. در نهایت ارتباط معنایی و مفهومی مؤلفه ها با یکدیگر مدل سازی شد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که به منظور بهبود وضعیت تحصیلی، می بایست روی ارتقای تمهیدها و برنامه های آموزش حسابداری، ارتقای تدریس و استانداردهای آموزش حسابداری و ارتقای محتوای آموزشی و پژوهشی حسابداری متمرکز شد و همچنین، برای پیشبُرد سیاست های آموزش حسابداری، بایستی سطح تحولات مالی و حسابداری، در عرصه بین المللی هم سو و هم راستا شود.
برنامه های آموزشی مدرسۀ عالی دختران ایران و تأثیر آن بر مهارت افزایی دانشجویان (1343- 1353)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴
۱۱۵-۸۷
حوزه های تخصصی:
ضرورت تحصیل زنان که پیش زمینه ایفای نقش مطلوب ایشان در مقام همسر و مادر است، از زمان مشروطیت مورد توجه قرار گرفت. فقدان امکانات آموزشی مناسب، یکی از موانع تحقق اقبال گسترده به تحصیلات عالیه در بین دختران بود. کریم فاطمی از مدیران آموزشی عصر پهلوی دوم با شناخت ریشه های فرهنگی و موانع فیزیکی مسئله مذکور، در سال 1343 مدرسه عالی دختران را تأسیس و برنامه های آموزشی مدرسه را با تابعیت از قوانین آموزشی کشور طراحی کرد، سعی او طراحی و راه اندازی رشته هایی بود که با آموزش مهارت های تخصصی، دانشجویان را برای اداره خانواده و ایجاد فرصت اشتغال توانمند کند. در این پژوهش با استفاده از رویکرد توصیفی-تحلیلی و با اتکاء بر داده ها، به تحلیلِ تأثیر احتمالی برنامه های آموزشی رشته های هفت گانه و فوق برنامه های دانشگاهی این مدرسه در ارتقاء مهارت دانشجویان تا سال 1353 پرداخته ایم. امتیاز آوری دانشجویان مدرسه در مسابقات بین دانشگاهی و همچنین تقاضای نیروی کارآموز از سوی مؤسسات متعدد، گویای تأثیر مثبت سرفصل های دروسِ برنامه ها و فوق برنامه ها، در تغییر فضای فرهنگی جامعه نسبت به تحصیل زنان و استفاده از توانمندی تخصصی ایشان است.
اثربخشی کارگاه مهارت افزایی کوتاه مدت گیربکس اتوماتیک بر مبنای مدل ارزیابی کرک پاتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندس ایران سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۷
43 - 63
برگزاری کارگاه های مهارت افزایی کوتاه مدت می تواند فرصتی مناسب برای افزایش عملکرد و توسعه توانمندی های افراد متخصص برای رشد و توسعه همه جانبه جامعه باشد. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی برگزاری کارگاه های مهارت افزایی کوتاه مدت تعمیرات گیربکس اتوماتیک خودرو به مدت سه سال برای جامعه آماری 142 نفره می باشد. ابتدا الزامات و مقدمات برگزاری کارگاه مهارت افزایی استاندارد در چهار سطح نیازسنجی، برنامه ریزی، اجرا و ارزشیابی اثربخشی آموزشی انجام شد. پس از آن با انتخاب تربیت مدرسین حائز شرایط و آموزش آنها و کسب شرایط تخصصی موردنیاز، طی بازه زمانی سه ساله به آموزش و پایش وضعیت 142 نفر از افرادی که در این کارگاه ها شرکت کرده بودند، پرداخته شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که فقط 42 درصد از این جامعه آماری در حوزه تخصصی مذکور به ادامه فعالیت پرداختند و 58 درصد به دلایل مختلف از ادامه فعالیت باز ماندند. تنها 22 درصد موفق به کسب نمرات خوب و عالی ارزیابی سطح نتایج بر مبنای الگوی ارزیابی کرک پاتریک شدند. 20 درصد از افراد همچنان در این حوزه تخصصی شاغل هستند درحالی که نمرات ارزیابی سطح نتایج آنها در حد ضعیف و متوسط باقیمانده است و انگیزه ای به بهبود سطح ارزیابی خود ندارند.