فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۵۴۱.

جایگاه تئودیسه لایب نیتس در اندیشه پیشانقدی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسئله شر کانت لایب نیتس تئودیسه نظام احسن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۲۱۶
ایمانوئل کانت در خلال بسیاری از آثارش به مسئله شر توجه کرده است. آنچه اغلب از دید محققان و کانت پژوهان مسلمان پنهان مانده شبهات و پاسخ های فلسفی کانت در مورد شر در دوره پیشانقدی و اوایل دوره نقدی اوست، که بسیاری از آنها تا انتهای حیات علمی اش با او باقی مانده و سرمنشأ شکل گیری نظریات متأخر وی گردیده است. در این مقاله، با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی اعتبار تئودیسه لایبنیتس نزد کانت در دوره پیشانقدی و نقش آن در شکل گیری تئودیسه کانت در این دوره پرداخته شده است. کانت در ضمن نقد و ارزیابی مبانی تئودیسه لایبنیتس (که عبارت اند از عدمی بودن شر، نظریه نظام احسن، مجازات انگاری شر طبیعی و ابتنای شر اخلاقی بر اختیار)، به تبیین و اثبات مبانی خویش پرداخته است. او بر خلاف لایبنیتس و با تمایز میان تضاد منطقی و تضاد حقیقی، از وجودی بودن شر دفاع می کند. کانت در مجازات انگاری شر طبیعی نیز مبتنی بر مبانی فیزیک نیوتون دیدگاه لایبنیتس را نمی پذیرد. با این حال، او با دفاعیه مبتنی بر اختیار ناظر به شرور اخلاقی با لایبنیتس هم رأی است. ناظر به نظریه نظام احسن نیز به نظر می رسد مهم ترین تئودیسه کانت در دوره پیشانقدی بر همین نظریه استوار است، که گرچه در برخی مقالات اشکالاتی بر آن وارد کرده، در سایر آثارش، حتی در اوایل دوره نقدی و پس از انقلاب کوپرنیکی خویش، با جدّیت از آن دفاع کرده است.
۵۴۲.

نظریه ترکیبی برون گروی-درون گروی توجیه از دیدگاه ویلیام آلستون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توجیه معرفت برون گروی در توجیه درون گروی در توجیه آلستون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۵۴
یکی از مناقشاتی که همواره در توجیه باورهای معرفتی وجود داشته است، مسأله برون گروی و درونگروی در توجیه است، گروهی از فیلسوفان به برون گروی و برخی به درونگروی معتقدند، آلستون در این زمینه مسأله توجیه را کنار می گذارد و به جای آن، به مباحث معرفتی می پردازد. پرسش اصلی این است: آلستون چه دیدگاهی درباره توجیه دارد؟ دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: 1- آلستون با تحلیل برون گروی و درونگروی در توجیه باورها، معتقد است برای توجیه آنها به هر دو حالت نیاز است. 2- از دیدگاه وی لازمه توجیه، درجه ای از آگاهی است. 3- و اینکه دقیقاً به چه چیزی باید دسترسی داشت و این دسترسی به چه درجه ای باید باشد، آنچه بدان دسترسی داریم و در حکم توجیه گر است، دارای دو بعد درون گرایانه و برون گرایانه است، یعنی توجیه گر از یک منظر در حکم مبنای باور است (بعد درون گرایانه) و از منظر دیگر در حکم مودی به صدق (برون گرایانه) است.
۵۴۳.

Analytical Study of the Role of the Industry of Religion of Ibn Khaldun, Discipline and Technology of the Self of Foucault in Power Domination(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: Ibn Khaldūn Michel Foucault Power Asabiyyah industry of religion domination

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۲۶
In some point of view, neither Michel Foucault nor Ibn Khaldun are considered philosophers in the conventional classifications, but both are very  important in intellectual and, of course, in philosophical contexts, especially for those who are interested in the deep study of human life from the perspective of political thought.The main concern of two thinkers, one in the 14 th century, the other in the 20th century, is the issue  of power, although neither of them provided a precise definition of it. In this article, an attempt has been made to show the place of power and domination in the political thought of both thinkers by examining the thoughts of two thinkers. And in search of an answer to this question, how did Asabiyyah and industry of religion in Ibn Khaldun's thought and social control through self-technology and discipline in Foucault's thought lead to the expansion of the domination of power? This article is written by analytically comparing the opinions of two thinkers based on Ibn Khaldun's most important book called Muqaddimah and Foucault's late works
۵۴۴.

Rethinking The Lockean Approach to The Problem of Personal Identity(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Consciousness Person Self Identity Personal Identity

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۳۶
The problem of personal identity among others may stem from the following question—what does be the person that you are, from one day to the next, necessarily consist of? The diachronic problem of personal identity raises question on the necessary and sufficient conditions for the identity of the person over time. The synchronic problem is grounded in the question of what features or traits characterize a given person at one time. To answer these questions, John Locke discarded the soul and the body as necessary and sufficient substances for personal identity over time. He accepted consciousness as the only criterion for personal identity; the only thing capable of remaining the same and preserving personal identity through change. Though Locke’s argument is somewhat clear and coherent but what remains vague and incoherent is embedded in the question—what exactly is consciousness? How and why should it be the basis or criterion for the determination of personal identity? Using the method of critical analysis, I argue that Locke’s choice of consciousness as the determinant of personal identity, though quite novel, is incoherent and vague. Secondly, Locke had already presumed and anticipated clearly though fallaciously the very thing he wishes to substantiate. I therefore conclude that Locke’s argument is just another way of trying to escape but inadvertently prolonging the difficulty of apparently articulating a distinction between the psychological approach and physiological approach to the problem of personal identity. However, in my submission, I propose the concept of the “other” as alternative approach— a sort of an extrinsic-intrinsic approach to the problem of personal identity.
۵۴۵.

The Dēnkard VI: ‘Consequentialism’ and ‘Capitalism’ as Well as Paymān (The ancient Iranian ‘golden mean’)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: The Dēnkard VI paymān consequentialism the golden mean Capitalism

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۴۶
Dēnkard  (Acts of the religion), written in Pahlavi, is a summary of 10th-century knowledge of the Mazdean religion and is described by Jean de Menasce on the title page of his translation as a ‘Mazdean encyclopedia.’ The  Dēnkard  VI (Book VI of the  Dēnkard ) is representative of late antique and early medieval Zoroastrian ethical ideas. This article analyzes Book VI of the  Dēnkard  based on modern moral philosophy and introduces it as a candidate for early consequentialism and capitalism. The first generation of Iranian studies scholars in the late 19 th  and early 20 th  centuries such as Buch, Darmesteter, and Menant were aware of these concepts and even explained some of them, but the next generation did not take them seriously. This article also analyzes paymān (the ‘right measure’), that is the ancient Iranian ‘golden mean,’ in Book VI of the  Dēnkard  and shows the similarities and differences between  paymān  and the Aristotelian ‘golden mean.’ Probably, due to the biblical tradition in the interpretation of ancient religious texts or the anti-utilitarianism and anti-capitalism atmosphere in the second half of the 20 th  century, many scholars like Shaked inclined to the view that  paymān  is the main ethical principle of the  Dēnkard  VI and neglected its consequentialist and capitalist concepts. 
۵۴۶.

Beyond the Bodily View and Psychological View of Human Beings: Human Beings are Rational Animals(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: Animalism psychological view hylomorphism Persistence Identity

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۲۵
We are... So, to reframe the inquiry: who are we on a metaphysical level? Which aspects of ourselves are the most universally representative of who we are? How do we fare in the face of the passage of time? For decades, philosophers have debated the concept of diachronic personal identity, which focuses on the question of what keeps us alive. An intricate debate has developed between those who hold the body view (animalism) and those who hold the psychological view (memory) on the question of who we are. The two groups will eventually become so firmly set in their views that they will be unable to compromise. Hylomorphic animalism, or the view that humans are rational animals, living bodies made of prime matter and a rational soul, is an alternative answer to this divisive question that I propose in this study, following in the footsteps of Aristotle and Aquinas. We only survive if matter and rational souls do.
۵۴۷.

نسبت فیشته با تاریخ معاصرش و چگونگی شکل گیری دغدغه و نوع خاص روش اندیشیدن فلسفی او(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: فیشته انقلاب فرانسه فلسفه کانت تاریخ شولتسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۶۰
فلسفه فیشته به لحاظ شکل گیری تاریخی و همچنین ایجاد دغدغه او در تاریخ معاصری که در آن می زیست، فلسفه ای پیچیده است. نگارنده این مقاله معتقد است اگر بخواهیم از اندیشه فیشته درک درستی پیدا کنیم باید جایگاه تاریخی او در مناسبات سیاسی و نظری را بازیابیم. فیشته در چنین شرایطی است که نوع خاص روش اندیشیدن خویش را کشف می کند. در این پژوهش نگارنده می کوشد شکل گیری روش فلسفیدن فیشته را براساس چهار مؤلفه انقلاب فرانسه، وضعیت کشور آلمان، فلسفه کانت و در نهایت فهم او از ایده آلیسم آلمانی و نقدهای شولته بررسی و تحلیل نماید و سپس مبتنی بر این چهار مؤلفه، تفسیری از فلسفه فیشته ارائه دهد که مخاطب بتواند فلسفه او را در بستر تاریخ سیاسی، اجتماعی و اندیشه زمانه اش مورد درک قرار دهیم.
۵۴۸.

تحلیل صورت در نظریه ماده - صورت گرایی ابن سینا و کیت فاین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: صورت ماده صورت گرایی ویژگی ابن سینا کیت فاین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۷
بر اساس نظریه «ماده-صورت گرایی» ساختار اجسام مادی از دو جزء ماده و صورت ترکیب یافته است. «ابن سینا» و فیلسوف متافیزیک تحلیلی معاصر «کیت فاین» معتقد به ماده-صورت گرایی هستند. بر این اساس محور مقاله آن است که دریابیم، ابن سینا به مسائل مطرح شده در نظریه ماده-صورت گرایی معاصر، چه پاسخی دارد؟ این تلاش متمرکز بر مسئله صورت و چند موضوع درباره آن است؛ 1. ماهیت صورت، 2. اثبات صورت، 3. امکان ارائه تصویر سلسله مراتبی از ساختار متافیزیکی اشیاء. از نظر فاین، صورت، جزء غیرمادی و مقوم شی است. در اجسام دارای اجزاء بی زمان، صورت، ویژگیِ چند موضعی یا رابطه ای است که میان مؤلفه های مادی شی برقرار می شود و در اجسام دارای اجزاء زمانمند، صورت، تابعی از زمان بر روی اشیاء است و بقاء شی را در طول زمان حفظ می کند. ابن سینا قائل به حضور حداقل دو نوع صورت (دو نوع ویژگی ذاتی) است؛ صورت جسمیه که ویژگی ذاتی مشترک در همه اشیاست و حداقل یک ویژگی ذاتی غیر از اتصال جوهری یا صورت نوعیه. نیز ابن سینا همچون فاین، صورت در اشیاء مرکب را جزء مقوم و غیرمادی جسم می داند، اما به باور او ماهیت صورت در همه اشیاء مرکب یکسان است. صورت، به عنوان جزء مقوم غیرمادی همان ویژگی های ذاتی هستند و البته این ویژگی های ذاتی، حالّ نیز هستند. پس ابن سینا، مانند فاین، صورت را نوعی ویژگی می داند، اما با این تفاوت که این ویژگی ذاتی حالّ است و باید بین ماده و ویژگی ذاتی، رابطه حلولی برقرار شود. هرچند شیوه استدلال ابن سینا برای اثبات صورت با فاین متفاوت است، اما با عنایت به نظر ابن سینا و فاین درباره ذاتی، این رویکرد کمابیش شبیه است. هردو می پذیرند ویژگی ای که ذاتی شی باشد جزء مقوم شی است و این جزء مقوم جز صورت است. اما مهم ترین برهان اثبات صورت نوعیه نزد ابن سینا، نیازمند اصلاح است. چکیده استدلال اصلاح شده این گونه است که ذاتی بودن به معنای مقوم بودن است، مقوم بودن نیز همان صورت و مبدأ اثر شی است. نتیجه اینکه بر اساس استدلال بازسازی شده، ابن سینا راهی دارد که از ذاتی بودن ویژگی ها برسد به یک ویژگی مقوم و به چنین ویژگی مقوم غیرمادی، صورت گفته می شود. فاین و ابن سینا می پذیرند ویژگی ای که ذاتی شی باشد جزء مقوم شی است و برعکس و این جزء مقوم نیز چیزی نیست، جز صورت. از مزایای تبیینی نظریه فاین آن است که اشیاء مادی از ساختار سلسله مراتبی برخوردارند، در فلسفه ابن سینا نیز ظرفیّت ارائه چنین تصویری وجود دارد که با تفسیر جدیدی ممکن است و می توان تصویری سلسله مراتبی در ساختار متافیزیکیِ اشیاء با توجه به تفکیک میان اعتبار به شرط لا و اعتبار لابشرط ارائه کرد
۵۴۹.

ذات گرایی جدید و حدود تأثیر دین بر علوم(با تأکید بر رویکرد مصباح یزدی)(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: ذات گرایی حقیقی اعتباری توصیفی توصیه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۶۰
ذات گرایی جدید در تقابل با کلّ ضدّذات گرایی مابعدنیوتنی تا حال حاضر و روایت جدیدی از ذات گرایی قدیم است. جناب استاد مصباح یزدی، که در سنّت ذات گرایی قدیم قرار دارند، دارای دیدگاهی است که در توافق با ذات گرایی جدید است. طبق ذات گرایی جدید، حقایق دارای ذوات و خواص ذاتی حقیقی و اعتبارات دارای ذوات و خواص ذاتی اعتباری اند. ذوات و خواص ذاتی موضوعات تجربی از طریق تجربه، موضوعات عقلی از طریق عقل، و موضوعات اعتباری(اعم از اعتبارات تجربی و نقلی، و اعم از اعتبارات توصیفی و توصیه ای) از طریق اعتبارات غیردینی و دینی قابل اکتساب و شناسایی می باشند. طبق رویکردی که مصباح یزدی در باب روش و در باب علم دینی دارند، علوم تجربی و نیمه ی تجربی علوم اجتماعی و رفتاری به تبع تجربه، علوم عقلی محض به تبع عقل، علوم عقلی غیرمحض به تبع عقل و منابع عقلی دین، و علوم نقلی و نیمه ی نقلی علوم اجتماعی و رفتاری به تبع نقل و منابع نقلی دین قابل اکتساب می باشند. بر این اساس، رسالت دین بر تأیید برخی علوم، تهذیب برخی علوم، و تأسیس برخی دیگر است.
۵۵۰.

Pragmatic Rationalism: Popper, Bartley and varieties of rationalism(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: Popper refutation rationality inquiry Bartley science justification

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۵۶
Rational discussion guides, but does not compel individual decisions, and the best process of inquiry and decision should vary with a person’s goals and situation. Sir Karl Popper noted that after a result of observation or experiment has been obtained by independent researchers, scientists agree to reject as false theories that are contradicted by accepted facts. Popper, though, wrongly assumed this consensus also applies to acceptance for purposes of research. In reality researchers develop competing theories about which evidence is currently in conflict, and sometimes even refuting the theories in their current form. Further, Popper asserted that only negative arguments should be used in rational inquiry. In reality, productive inquiry involves also positive arguments, even in science. Positive considerations such as which basic theories are justified by the researcher’s preferred metaphysics, or what theories in applied science are justified by existing accepted basic theories, are also used productively
۵۵۱.

تحلیل و بررسی خلاقیت به مثابه اصل غایی در فلسفه وایتهد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خلاقیت امر غایی فلسفه وایتهد خدا جهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۷۰
آلفرد نورث وایتهد (1861-1947) بر این باور است که در هر نظام فلسفی یک امر غایی وجود دارد که اساس آن به شمار می آید. در فلسفه ارگانیسم او، که اصالت را به صیرورت و پویش می دهد، این امر غایی عبارت است از خلاقیت. اما وقتی در این زمینه به سراغ آثارش می رویم درمی یابیم که به رغم اهمیت این موضوع، او مقصود خویش را به روشنی بیان نکرده است. نوشتار حاضر با نظر به اهمیت این موضوع، تلاشی است در جهت: یکم، توصیف و تحلیل خلاقیت به مثابه اصل غایی و روشن ساختن عمده مشخصه های آن. دوم، نقد تفسیرهای کثرت گرایانه و وحدت گرایانه از خلاقیت و ارائه تفسیری دیگر از خلاقیت که مبتنی بر وحدت در عین کثرت باشد. سوم، بررسی رابطه خلاقیت با خدا در آثار وایتهد و نشان دادن اینکه قرائت وایتهد از وجود خدا در چهارچوب نظام پویشی اش (به خصوص در پویش و واقعیت)، ایجاب می کند خدا و خلاقیت متمایز از هم باشند اما در عین حال به هم وابسته. چهارم، استخراج پاره ای از پیامدهای مهم الهیاتی خلاقیت به مثابه امر غایی و نقد دیدگاه وایتهد بر اساس تمایز بین خلاقیت جهان شناسانه و خلاقیت هستی شناسانه که حاکی از این است که خلاقیت مورد نظر وایتهد عمدتاً از سنخ خلاقیت جهان شناسانه است و قابلیت تبیین آن در محدوده طبیعت می گنجد.
۵۵۲.

نیچه و یونان باستان: فیلسوف- هنرمند به مثابه بنیادگذار فرهنگِ والا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فردریش نیچه هنر یونان باستان بینش تراژیک بحران فرهنگ مدرن فرهنگ والا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۸۴
در اندیشه نیچه فرهنگ، فلسفه و هنر یونان باستان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. او علی رغمِ نگاه به شدت نقادانه و رادیکالی که به کل سنت فرهنگی غرب دارد، همواره فرهنگ یونان باستان را به مثابه والاترین فرهنگ بشری می ستاید. این ستایش پیامد مهم ترین دغدغه نیچه است: «درمانِ بحرانِ فرهنگِ مدرن با آفرینشِ فرهنگی والا». ایده بنیادین نیچه از فرهنگ، همان ایده گوته ایِ چندگانگیِ هماهنگ یا به تعبیر دیگر، وحدت در کثرت است. او تأکید می کند که در هر عصری، یک عامل وحدت بخشِ بنیادین می تواند بنیاد گذار یک فرهنگ سالم باشد؛ در نگاه او معلم دینی (قدیس)، فیلسوف و هنرمند نامزدهایِ اصلیِ بنیادگذاری فرهنگ والا هستند. در این نوشته می کوشیم نشان دهیم که نیچه در نخستین تلاش نظری اش برای سنجش فرهنگ و آفرینش فرهنگ والا چشم اندازی هنری زیباشناختی برمی گزیند (تز)، اما این چشم انداز خواسته او را برآورده نمی کند و او می کوشد تا با تغییر چشم انداز، این بار از چشم اندازی فلسفی به فرهنگ بنگرد (آنتی تز). از تقابل و در عین حال همدستیِ این دو چشم انداز، سنتزی حاصل می شود: پیوند فلسفه و هنر برای آفرینش فرهنگی والا. تجسم این سنتز «فیلسوف هنرمند» است؛ کسی که «دانایی» و «آفرینندگی» را باهم دارد: «فیلسوف آینده»؛ آفریننده ارزش های نو! کوشیده ایم نشان دهیم که این سنتز به چیز سومی جدا از تز و آنتی تز که در آن تضاد و تعارضِ این دو ازمیان رفته است نمی انجامد، بلکه این سنتز درواقع همان تقابل و همدستی همزمانِ دو امر متعارض و متضاد است. این پی رنگ را می توان در برخی دیگر از ایده های نیچه نیز مشاهده کرد.
۵۵۳.

سوژه هنر در نگاه آلن بدیو: هنرمند یا اثر هنری؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آلن بدیو سوژه ی وفادار تئوری سوژه وضعیت هنری سوژه ی هنر سوژه شدگی رخداد هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۸۰
یکی از پیچیدگی های تئوری سوژه ی بدیو این است که او تعریف یکدست و مشخصی از سوژه ارائه نداده است؛ و ما در خوانش آثارش با تعاریف مختلفی از سوژه به خصوص سوژه ی هنر مواجهیم. پرسش اساسی این پژوهش این است که چگونه می توانیم تعریف جامع و قابل فهمی از سوژه ی هنر در تئوری سوژه ی آلن بدیو ارائه دهیم. با توجه به تلاش هایی که پیش ازاین در خصوص پاسخگویی به این پرسش صورت گرفته است این پژوهش بر آن است که پاسخِ نوینی را از این پرسش ارائه دهد. بدیو برخلاف پیشینیان ِ خود و بسیار تحت تأثیر لکان سوژه ای را معرفی می کند که در خلال یک رویه حقیقت ساخته می شود. سوژه ای که تا پیش از وقوع یک رخداد وجود نداشته است و در یک وضعیتِ تاریخی یا هنری ساخته می شود؛ اما پیچیدگی تعریف بدیو آن جاست که این سوژه علی رغم اینکه ویژگی های انسان، مثل وفاداری به یک رخداد را داراست اما فردِ انسانی نیست. بدیو در یک وضعیتِ هنری، هم اثر هنری، هم هنرمند را سوژه معرفی می کند؛ و ما با توجه به تعاریف بدیو و رویه ی سوژه شدگی در اندیشه ی بدیو به این پرسش پاسخ دادیم که در یک وضعیت هنری با جفت هنرمند-اثر به عنوان قسمی سوژه ی وفادار به رخداد هنری مواجهیم.
۵۵۴.

گذار از تعلیم و تربیت الحادی به الهیاتی؛ درآمدی تحلیلی بر فلسفه تعلیم و تربیت هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تعلیم و تربیت (بیلدونگ) روح مطلق سکولاریزم هگل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۴۵
در عالم غرب مساله «بیلدونگ» بیش از هر کسی در اندیشه هگل مورد توجه قرار گرفته است. او در کتاب های پدیدارشناسی روح و عناصر فلسفه حق و همچنین خطابه های نورنبرگ بر این موضوع تمرکز بیشتری نموده است. در مقاله حاضر دو نکته محوری در اندیشه هگل مورد تاکید قرار گرفته است؛ الف) ضرورت تمایزنهادن میان گونه های مختلف بیلدونگِ «الهیاتی-اخلاقی»، «طبیعی-انسان شناسانه»، «سیاسی» و در نهایت بیلدونگ «فرهنگی-تاریخی» هگلی؛ و سپس رفع اتهام از سیستم هگلی، مبنی بر تلاش در جهت حذف خدا و نگره الهیاتی از مفهوم بیلدونگ، ب) اثبات این مطلب که از نظر هگل فرآیند تعلیم و تربیت همزمان «طبیعت»، «فرد» و «جامعه انسانی» را در بر گرفته و بر خلاف تصور رایج، محدود به فرد انسانی نخواهد بود. ازاین رو وی به هنگام بحث از آگاهی، آزادی، از خودبیگانگی و نظایر آن در واقع مراتب شکل گیری تعلیم و تربیت در این سه ساحت را تبیین می کند.
۵۵۵.

بررسی انتقادیِ تبیینِ علّیِ عمل در فلسفه صدر المتألّهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قوای نفس مبادی اراده تبیین علی الگوی قیاسی - قانونی صدرالمتألهین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۷۸
مسئله اساسیِ این پژوهش بررسیِ «تبیینِ علّیِ عمل» و هدفِ آن کشفِ الگوی عامّ قیاسی- قانونی به روشِ تحلیلی-توصیفی در فلسفه ی صدرالمتألّهین و نقدِ این الگو از طریقِ بررسیِ لوازمِ منطقیِ آن است. از نظرِ ملاصدرا، عمل، فعلِ ارادیِ آدمی است که وی به آن آگاهی مرتبه ی دوم دارد؛ از این رو تبیینِ علّیِ عمل نیازمندِ کشفِ مبادیِ این دو عنصر یعنی فعلِ ارادی و آگاهیِ مرتبه ی دوم است. مبدأ اصلیِ صدورِ فعلِ ارادی در حکمتِ متعالیه تصدیق به فایده آن توسّطِ قوّه متصرّفه است و مبادیِ دیگر، همچون قوّه شوق، اراده و قوّه فاعله به طورِ مکانیکی نقشِ خود را در صدورِ فعلِ ارادی ایفا می کنند. سلطنتِ متصرّفه در پیدایشِ فعلِ ارادی با دخالتِ عقلِ عملی به عنوانِ مبدأ آگاهی ساز، تعدیل می شود به طوری که عمل فعلِ ارادی است که از کانالِ عقلِ عملی عبور کند. از نظرِ صدرالمتألّهین، علّتِ حصولِ یک عمل در نهایت یا تصدیقِ یکی از دو قوّه متصرّفه یا عاقله به انجامِ آن عمل بدونِ وجودِ تصدیقِ مُعارض است و یا تصدیقِ یکی از این دو قوّه ادراکی به انجامِ یک عمل و غلبه برشوقِ ناشی از تصدیقِ مُعارض قوّه دیگر است؛ بنابراین «تصدیق به سودمندیِ یک عمل» در صورت «نبودِ تصدیقِ معارض» یا «غلبه بر شوقِ ناشی از تصدیقِ مُعارض» الگوی عامّ قیاسی-قانونی را در بابِ عمل، در حکمت متعالیه می سازد. اشکالِ هنجارمندی، عدمِ تبیینِ علّی در هنگامِ تعارض شوق ها و جبرگرایی سه اشکالِ وارد بر نظریه صدرالمتألّهین در بابِ تبیینِ علّی است.همچنین تفسیرِ قُوای نفس به مراتب یا شئونِ نفس، دخالتی در الگوی تبیینِ علّی ندارد بلکه صرفاً منجر به تغییر در ادبیّاتِ بحث می شود وهمان اشکالاتِ مذکور پابرجا خواهد ماند.
۵۵۶.

بررسی کارآیی روش شهودی و حجیت معرفت شناختی آن در تحلیل پدیده آگاهی با تأکید بر مکتب اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: روش شناسی شهود آگاهی ادراک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۵۴
شهود به مثابه یک روش، مبنای بسیاری از استدلال های فلسفی در حوزه علم النفس و آگاهی است. آگاهی و ادراک در عین حال که از ساده ترین و بدیهی ترین پدیدارهای جهان ما است، اما در عین حال پیچیده ترین مسائل فلسفی درخصوص آن پدید آمده است. مکاتب مختلف فلسفی بسته به نظام فکری خود پاسخ های متعددی به پرسش چیستیِ آگاهی و ادراک داده اند. برخی استدلال ها از داده های حسی و دانش تجربی برای پاسخ ÷به این پرسش بهره گرفته اند و برخی دیگر مبانی نظری و عقلی را بن مایه براهین خود قرار داده اند. در این میان برخی فیلسوفان از یافته های شهودی برای تبیین آگاهی و ادراک بهره جسته اند. با وجود آنکه استفاده از داده های شهودی شیوع بسیاری به ویژه در میان اندیشمندان مسلمان دارد اما شهود به مثابه یک روش در استدلال های علم النفسی سامان نیافته است. در این پژوهش سعی می گردد، چگونگی استفاده از شهود و کارایی آن در نظام های مختلف فلسفی و به ویژه در سه مکتب محوری مشاء، اشراق و حکمت متعالیه، در خصوص مسائل علم النفس مورد بحث قرار گیرد. به نظر می رسد، روش شهودی، روشی نظام مند و کارا برای حلّ مسائل حوزه آگاهی و ادراک است.
۵۵۷.

تصور خدا در تأملات در فلسفه اولی دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خدا تصورات فطری تصورات خارجی تصورات جعلی وجود تصورات بسیط و مرکب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۵۴
دکارت گرچه در همه جای تأملات از وجود خداوند و اثبات او خداوند سخن می گوید منظورش نه وجود خداوند در الهیات و حتی فلسفه سنتی که بازتعریف خدا و رسیدن به مفهومی تازه از خداست که به کار دستگاه معرفتی اش بیاید. دکارت در تأملات دو هدف را با هم به پیش می برد: نخست، ساختن دستگاه فکری تازه خویش بر اساس بازتعریف انسان، خدا و جهان؛ دوم، پرهیز حداکثری از درافتادن با کلیسا و الهی دانان مسیحی تا جایی که حاضر است دست از اندیشه اش بردارد ولی با کلیسا درنیافتد. برای او هدف نخست، اصلی و هدف دوم فرعی نیست چراکه فلسفه ورزی را در فضای چالشی و بی آرامش، دست یافتنی نمی داند. در تأملات، از سویی، نخست باید تعریف تازه ای از خدا طرح گردد که در آن اصالت سوژه دکارتی و استقلال من اندیشنده لحاظ شده باشد، و از دیگر سو، باید از این خدای بازتعریف شده، در قالبی سنتی و به زبان متعارف چنان سخن به میان آید که مخالفت کلیسا و الهی دانان را برنیانگیزد. در خدای دکارتی آنچه اصل است تصور خداست ولی در خدای سنتی آنچه اصل است اثبات وجود خدای بیرونی است. از اینرو گرچه دکارت در سرتاسر تأملات از وجود خدا سخن می راند و در پی اثبات وجود اوست او این کار را با استناد به تصور خداوند پیش می برد و کاری به وجود بیرونی خدا و مخلوقات ندارد. او در این راه پیوسته تصور خداوند را بازتعریف می کند تا به تعریف مدنظر خویش از خداوند برسد و سرانجام در «تأمل پنجم» است که این تعریف آشکار می گردد.
۵۵۸.

«بررسی دیدگاه ملاصدرا در باب اختیار و ضرورت علی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختیار اراده ضرورت علی ملاصدرا علیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۴۵
اختیار و نسبت آن با قاعده فلسفی ضرورت علی و معلولی از مهم ترین موضوعات چالش برانگیز میان فلاسفه و متکلمان اسلامی است در این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و براساس مستندات کتابخانه ای برآنیم تا به این سوال مهم پاسخ دهیم که دیدگاه ملاصدرا و نوآوری او در باب اختیار و ضرورت علی چیست. نگارنده با دقت نظر در آثار ملاصدرا به این نتیجه رسیده است که او با تکیه بر آراء عرفانی (وحدت شخصی وجود از راه برگرداندن علیت به تشاُن) به صورت منظم و منسجم به این بحث پرداخته و اختیار آدمی را تجلی اراده الهی دانسته و منطبق با آموزه های اسلامی بر مبنای اصول وجودشناختی رابطه اختیار و ضرورت علی و معلولی را به گونه ای تبیین می کند که نه تنها منافی اختیار نیست بلکه موید آن نیز هست  و همچنین صدرا به نقش و اهمیت علم و اراده تحت عنوان معیارهای اصلی فعل اختیاری و سازنده مفهوم اختیار تاکید کرده و به مبادی آن به همراه آنها عناصر شوق و قدرت را نیز افزوده است.
۵۵۹.

تبیین نظریه نمادین پل تیلیخ و واکاوی کارایی آن در ساحت قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پل تیلیخ زبان نمادین نمادهای دینی زبان قرآن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۶۰
یکی از مسائل مهمّ امروزی فلسفه دین که با دانش های زبان شناسی، کلام و تفسیر گره خورده است، مسئله ی «زبان دین» یا «زبان دینی» است. در عصر حاضر متفکران غربی نوعاً با طرح نظریه هایی چون نمادانگاری، کارکردگرایی، تمثیل انگاری، و اسطوره پنداری زبان دینی را غیر شناختاری و فاقد بار معرفتی دانسته اند. در این میان، پل تیلیخ (1886 1965)، متکلم مسیحی آلمانی امریکایی، زبان دین را نمادین می داند. از نگاه وی، دین همان شناخت امر متعالی و پیوند قلبی با اوست و چون امر متعالی نامحدود و دست نایافتنی است گزاره های دینی نمی توانند با زبان عادی از آن سخن بگویند و ناچار زبان دین زبان نمادین خواهد بود. در مقالۀ حاضر، پس از تبیین و تحلیل دقیق نظریۀ نمادین پل تیلیخ، از چالش های فراوان این نظریه سخن گفته شده است؛ ابهام مفهومی، ابهام در نتایج، تناقض میان نظریه و عملکرد صاحب آن، خلط میان نماد و زبان نمادین، خلط مفهوم و مصداق وجود الهی، و به ویژه غیر معرفت بخش بودن گزاره های دینی از جملۀ این چالش هاست. افزون بر این، تفاوت ها به لحاظ بستر، آموزه ها، چالش ها، و راهکارها میان فضای «کتاب مقدس» و «الهیات مسیحی» از یک سو و «قرآن» و «الهیات اسلامی» از سوی دیگر چنان عمیق و اساسی است که به فرض کارآمدی نظریۀ تیلیخ در الهیات مسیحی نمی تواند در ساحت قرآن کارایی داشته باشد.
۵۶۰.

اصل علیت و مسأله خلقت در نگرش ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا علیت علت فاعلی خدا جهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۷۸
از آنجا که ابن سینا تحت تاثیر منابع دینی به خلق و ایجاد قائل است و علت ها را علت های ایجادی و وجودی اشیاء می داند؛ بنابراین بحث از علت ایجادی، مختص ابن سیناست و در رتبه نخست مسائل مهم فلسفی و عقلی قرار دارد. ابن سینا نیز، به عنوان فیلسوف عقل گرا به ابتکارات جدیدی از جمله اینکه علیت بر مدار وجود است، پرداخته است. در همین راستا، وی با اثبات تمایز وجود از ماهیت، مدل جدیدی از رابطه خدا و جهان را مطرح ساخته است. او معتقد است از طریق کشف رابطه علیت می توان ارتباط خالق و مخلوق را مطرح نمود. وی، از میان علل، علت فاعلی را که کارش هست کردن از نیستی است، برتر از علل چهارگانه معرفی نموده است. ابن سینا در تبیین رابطه خدا و جهان معتقد است، خداوند به عنوان علت العلل بر جهان هستی حاکم است. به طوری که هستی به عنوان معلول و ممکن، هم در وجود و هم در عدم، نیازمند به یک مرجح بیرونی است که علل العلل نام دارد. ابن سینا بر این باور است که در جهان هستی واجب الوجود بالذات، ضروری الوجود است. او نه تنها مناط احتیاج معلول به علت را وجوب بالغیر یا همان امکان وجودی در تعبیر صدرا می داند، بلکه به ارتباط وجودی علت با معلول تاکید ورزیده است، به طوری که علاوه بر فیلسوفان مسلمان، فیلسوفان غرب نظیر آکویناس نیز، معتقد به وجود فاعل ایجادی هستند، که از طریق اصل علیت با جهان ارتباط دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان