مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
علت فاعلی
حوزه های تخصصی:
دکارت، فیلسوف شهیر فرانسوی که به قولی موسس فلسفه دوران جدید محسوب می شود درمهم ترین آثار خود،یعنی « تاملات در فلسفه اولی»و نیز «اصول فلسفه»براهینی براثبات وجود خداارائه کرده است .مطالب کتاب تاملات، در زمان خود دکارت اعتراضات زیادی را برانگیخت که مجددا توسط وی پاسخ داده شد.یکی از براهین دکارت برای اثبات خدا استدلال از راه تصور خداوکمال لایتناهی نهفته در این تصور است که به موجب قانون علیت باید ماخوذ ازعلتی دست کم معادل خودباشد و چون درجهان طبیعت چنین مرجعی برای ایجاد تصور کمال لایتناهی وجود ندارد پس باید یک خدای کامل نامتناهی منشا پیدایش این تصور باشد.این مقاله به بخشی از اعتراضات یکی از معاصرین دکارت(پی یر گاسندی)در این باره و سپس به بررسی تطبیقی آن با برهان ظاهرا مشابه آن در فلسفه و معارف اسلامی ، موسوم به برهان فطرت می پردازد.
تربیت دینی و فاعل ارادی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در بخش اول این مقاله، برای رسیدن به برخی مبانی تربیت دینی، به تبیین مبادی افعال ارادی انسان از دید فیلسوفان میپردازیم. با تبیین مبادی افعال ارادی انسان، نشان خواهیم داد که انسان برای انجام عملی ارادی، ابتدا به معرفت و شناخت نیازمند است. پس از آن باید اذعان به مفید بودن فعل کند و به دنبال آن میل و گرایش در او ایجاد شود و این میل به قدری شدت یابد که منجر به اراده و پس از آن، انجام فعل، شود. فروعاتی که از این تبیین تفریع میشود، میتواند به منزلة مبانی در تربیت دینی استفاده شود. در بخش دوم، پس از تعیین اهداف تربیت دینی از یک طرف، و به کارگیری فروعات به دست آمده از طرف دیگر، به بررسی برخی از راه کارهایی میپردازیم که ما را در نیل به اهداف تربیت دینی یاری میرساند.
مسئله آفرینش از نگاه ارسطو و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مهم در تاریخ تفکر بشر مخلوق یا نامخلوق بودن عالم هستی بوده است. فیلسوفان پیش از ارسطو، هر یک به نوعی قائل به ازلی و غیر مخلوق بودن عالم هستی بوده اند. ارسطو با قائل شدن به ازلیت مقوله های حرکت، زمان، و ماده را مؤلفه های اصلی عالم هستی دانسته است و حکم به ازلی و غیر مخلوق بودن جهان هستی می دهد. از این حیث است که خدای ارسطو درمقام علت فاعلی عالم هستی، فقط محرک عالم است و هستی بخش آن قلمداد نمی شود. در ادیان ابراهیمی، ازجمله اسلام، خالقیت خداوند امری مسلم و بدیهی تلقی می شود. ازاین رو، ابن سینا در مسئله آفرینش عالم از ارسطو فاصله می گیرد. در واقع، تصویر سینوی از عالم هستی و خداوند و رابطه این دو با هم متفاوت با تصویری می شود که ارسطو ارائه می دهد. ابن سینا با تقسیم حدوث به ذاتی و زمانی مدعی می شود که ازلی بودن عالم ازحیث زمانی مستلزم آن نیست که عالم هستی مخلوق خداوند نباشد. از این حیث نزد بوعلی خداوند علت فاعلی عالم است؛ صرفاً محرک نیست، بلکه معطی وجود به عالم هستی نیز تلقی می شود.
تشابه یا تشکیک مفهوم وجود: مقایسه نظریات ارسطو و ابن سینا در مسئله معنای وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
در این مقاله نظریات ارسطو و ابن سینا در باب معنای وجود مورد بررسی قرار گرفته است. از نظر ارسطو موجود دارای معانی متفاوتی است، اما نه به طریق اشتراک لفظی. ارسطو بین اشتراک لفظی و اشتراک معنوی موجود، نظریه سومی را ارائه می کند که خود، آن را رابطه «نسبت به» می نامد ابن سینا، در مقابل، موجود را به نحو مشترک معنوی می داند؛ با این حال معتقد است موجودات در یک رابطه تشکیکی دارای شدت و ضعف و اولویت و عدم اولویت هستند، به طوری که مثلاً جواهر نسبت به اعراض در موجود بودن اولویت دارند.
بحث معنای وجود در مباحث وجودشناختی و مخصوصاً نظریه علیت هر یک از این دو فیلسوف قابل پی جویی است. ارسطو وجود را به عنوان یک عنصر متافیزیکی متمایز در نظر نمی گیرد بلکه برای او، وجود بلافاصله در مقولات تقسیم می شود؛ اما برای ابن سینا، وجود واقعیتی متمایز از ماهیت است که در همه موجودات به عنوان یک عنصر فلسفی وجود دارد. به همین ترتیب، ارسطو علیت خدا را از نوع علیت غایی می داند به طوری که هر موجودی در مسیری مستقل به سمت محرک اولی در حرکت است، در حالی که ابن سینا خداوند را علت فاعلی ایجادی می داند که به همه موجودات یک عنصر مشترک یعنی وجود را افاضه می کند.
فاعلیت ایجادی از دیدگاه ملاصدرا و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخلاف ارسطو که اصل پایه در دستگاه فلسفی خود را «تمایز مابعدالطبیعی میان ماده و صورت» قرار داده بود تا به تمایز میان محسوس و نامحسوس و به محرک نامتحرک برسد که فاعل طبیعی است، ابن سینا «تمایز مابعدالطبیعی میان وجود و ماهیت» را برگزید تا به تمایز میان واجب و ممکن برسد و فاعل الهی یعنی «علت فاعلی ایجادی» و وجود محض را، که خدای تعالی است ثابت کند. اما ملاصدرا اصل پایه در دستگاه فلسفی خود را «تقدم وجود بر ماهیت» یا «اصالت وجود» قرار داد و با بحث از حقیقت عینی وجود و مراتب تشکیکی آن، به جای بحث از مصادیق وجود و صدق مفهوم وجود بر آنها، مسئله «فاعلیت ایجادی» را تعالی بخشید.
در این مقاله، پس از طرح اقوال مختلف در فاعلیت حق، در نهایت به این نتیجه خواهیم رسید که ابن سینا حق تعالی را فاعل بالعنایه به معنای اول می داند که صورت های ارتسامی زائد بر ذات و ماهیات متحقق در علم خود را به ماهیات موجود تبدیل می کند و لذا فاعلیت حق تعالی از نوع «ایجاد الشیء من شیء» است؛ اما ملاصدرا، در یک نظریه خداوند را فاعل بالتجلی و در نظریه دیگر، فاعل بالعنایه به معنای دوم می داند که علم عنایی او عین ذاتش است و خالقیت و فاعلیت را هم به این نحو می داند که عالم عبارت است از مجموعه ای از وجودات تعلقی و ربطی نسبت به وجود حق تعالی، که شعاع و جلوه ای از وجود اوست،پس «ایجاد الشیء لا من شیء» است.
اعتبارسنجی نقد صدرا بر دلیل""مجموع ممکنات(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از براهین اثبات خدا که تا پیش از صدرالمتألهین معتبر شمرده می شد، دلیلی مبتنی بر مفهوم مجموعه ممکنات و نیاز آن به علتی ورای خود بود. ابن سینا این برهان را بیان کرده بود و شیخ اشراق آن را بی نیاز از ابطال تسلسل می دانست. بی نیازی این برهان از ابطال تسلسل، به آن اهمیت فراوان می داد؛ ولی ملّاصدرا این دلیل را بدون ابطال تسلسل باطل پنداشت و به ضمیمه ابطال تسلسل، آن را برهان مستقلی ندانست. مقاله کنونی به تحقیق در باب این برهان و پاسخ به نقدهای صدرالمتألهین می پردازد؛ و در نهایت، این برهان را با نگرش مجموع به عنوان آینه سرایت حکم، معتبر می داند اگرچه نقدهای ملّاصدرا بر کسانی وارد است که برای مجموع، وجودی ورای آحاد می پندارند.
علت فاعلی ایجادی در تفکر فلاسفه یونان باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم پیش سقراطیان وسوفسطاییان (6 ق.م- 4 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو افلاطون (428-348 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
مسئله علت فاعلی از مباحث مهمی است که در فلسفه یونان باستان قابل بررسی است. ما این موضوع را ابتدا در فلسفه پیش سقراطیان، و سپس در فلسفه افلاطون و ارسطو پی خواهیم گرفت. برخی از فلاسفه یونان فقط به علت طبیعی یا همان مادة المواد معتقدند و برخی دیگر به علت فاعلی غیرطبیعی غیرایجادی معتقدند. بر اساس مبنای فکری آنها، وجود از لاوجود به وجود نمی آید، در نتیجه این جهان قدیم است و نمی تواند ایجاد کننده ای داشته باشد. پس خلق از عدم در اندیشه فلاسفه یونان باستان برخلاف مبنای آنهاست. با توجه به ظاهر آثار این فلاسفه، آنها به خلقتی که در ادیان ابراهیمی مطرح شده، معتقد نیستند. از این رو، «خدا» در اندیشه این فلاسفه با «خدا» در ادیان الاهی متفاوت است.
مقایسه ی دیدگاه ابن سینا و لایب نیتس پیرامون علت غایی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
علت غایی در سیر تفکر فلسفی همواره محل بحث و گفتگوی موافقان و مخالفان بوده است. پژوهش حاضر به روش مطالعات تطبیقی و با هدف دست یابی به شناخت بهتر این مسئله به مقایسه ی نگرش ابن سینا، فیلسوف مشائی مسلمان و لایب نیتس، فیلسوف عقل گرای غربی پرداخته است. ابتدا دیدگاه ابن سینا پیرامون علت و معلول، جایگاه علت غایی، رابطه ی آن با علت فاعلی و پاسخ به اشکال غایت افعال الهی و سپس دیدگاه لایب نیتس در زمینه ی علیت به طور کلی، جایگاه علت غایی و ضرورت آن و رابطه ی آن با علت فاعلی مورد بررسی قرارگرفته است. ابن سینا علت غایی را به عنوان یکی از علل وجودی معرفی نموده است و لایب نیتس در قالب اصل جهت کافی و مبتنی بر اصل کمال.لایب نیتس بر خلاف ابن سینا علت غایی را بر علت فاعلی برتری داده است. هر دو متفکر به نوعی احیاکننده ی علت غایی هستند؛ ابن سینا با پاسخ دادن به اشکالات علت غایی و لایب نیتس با پی بردن به نقص فلسفه ی دکارت و دفاع از حکمت الهی.
بررسی دیدگاه شیخیه کرمان در مورد علیت ائمه معصومین^ برای عالم خلقت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخیه نحله ای است که طی دو قرن اخیر در حوزه تفکر شیعی به وجود آمد. اصلی ترین محور تمایز آنها از شیعیان امامیه: معاد جسمانی، معراج پیامبر، چگونگی حضور امام غایب و دیدگاه ایشان پیرامون مقام ایمه ^ است. شیخیه به ویژه شاخه کرمانی، آل محمد | را حقیقت مشیت الهی ، خالق وعلل اربعه آفرینش می دانند. در این مقاله با روش تحقیق کتابخانه ای و مراجعه به منابع دست اول شیخیه (شاخه کرمانی) ضمن برشمردن مهم ترین ادله آنها، از منظر عقل و نقل به بررسی این ادله پرداخته می شود. ملاحظه خواهد شد که آیات و روایات مورد استناد شیخیه کرمانی لزوماً منتج به اثبات علیت فاعلی و خالقیت آل محمد | نیست و با آیات دیگر قران نیز تعارض دارند. ادله ایشان در خصوص علل مادی، غایی و صوری نیز اخص از مدعا و غیر وافی است. این تحلیل با استفاده از آیات قرآن، مشهورات کلام اسلامی وادله فلسفی به ویژه نظرات ملاصدرا ارایه می شود
بررسی پاسخ خداباوری گشوده ی ویلیام هاسکر به مسئله تقدیرگرایی الهیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویلیام هاسکر یکی از چهره های مهم خداباوری گشوده است. شاخصه خداباوری گشوده انکار معرفت پیشین خداوند به افعال اختیاری آینده انسان است. هاسکر تحلیل خاصی از اراده آزاد ناتعین گرایانه در ذهن دارد و برای دفاع از این مفهوم دست به تعدیل مفهوم علم مطلق الهی می زند و از این طریق استدلال تقدیرگرایی الهیاتی را به استدلالی به نفع ناسازگاری اختیار و معرفت پیشین تبدیل می کند. او با ارائه تحلیل خاص خودش درباره تمایز واقعیات سخت/نرم، دفاع از اصول استلزام قدرت، و نفی قدرت عام نشان می دهد معرفت پیشین خدا مستلزم آن است که انسان نتواند قدرت ترک فعلی که خدا بدان علم دارد را داشته باشد. در این صورت یکی از لوازم اصلی اراده آزاد ناتعین گرایانه یعنی اصل امکان های بدیل (PAP) محقق نخواهد شد، و این مستلزم نقض اختیار انسان است. اما مثال نقض هری فرانکفورت تقریری را که هاسکر از PAP ارائه کرده ابطال می کند، و به همین دلیل رویکرد گشوده هاسکر با مشکل مواجه است.
مقایسه دیدگاه اشاعره و ملاصدرا در قاعده: «لامؤثِّر فی الوجود الا الله»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره دوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷)
223-236
حوزه های تخصصی:
قاعده «لامؤثر فی الوجود الا الله» مورد تأکید اشاعره و ملاصدرا است. لکن هر کدام، تفسیری متفاوت از این قاعده ارائه کرده اند؛ اشاعره بر اساس این قاعده، هرگونه علیت و تأثیر و تأثُّر را در میان ممکنات انکار کرده اند و همه افعال را به طور انحصاری و مستقیم به خداوند متعال نسبت می دهند. اما ملاصدرا بر اساس مبانی فلسفی خود در حکمت متعالیه، ضمن اثبات فاعلیَّت قریب خداوند برای تمامی افعال، نقشی را نیز برای سایر ممکنات در افعال می پذیرد و گونه ای از تأثیر و تأثُّر در میان مادون واجب تعالی را اثبات می کند. در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی – انتقادی، هر دو دیدگاه در این باره مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس، هیچ یک از این دو دیدگاه خالی از اشکال نیستند. البته دیدگاه ملاصدرا با تبیینی که ملا علی مدرس از آن ارائه می کند، تا حد زیادی پیراسته از اشکالات می گردد.
نحوه فاعلیت خداوند در عالم از نظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۵
23 - 44
حوزه های تخصصی:
ابن سینا برای اثبات فاعلیت ( و یا خالقیت ) خداوند که یکی از پر چالش ترین مسائل الهیات و فلسفه است ، تلاش مضاعفی انجام داده است؛ چه وی در تبیین این مسئله از یک سو با فیلسوفان مشّائی- که خود وی نیز از پیروان همین نحله فلسفی است- در نزاع واختلاف است و از سوی دیگر، گرفتار مشاجره و نفی و انکار شریعتمداران در مسئله است. این اختلاف به اندازه ای است که او بحث « حادث و قدیم » عالم که یکی از مبانی اصلی این مسئله است را مسئله ای « جدلی الطرفین» نامیده است، بدین معنی که هم می توان در جهت اثبات و هم در جهت ابطال آن برهان اقامه کرد. در نزاع با مشائیان، وی تلاش کرده است تا ازلی بودن ماده را که ارسطوئیان به آن قائل اند، ابطال کند و در نتیجه ، حدوث عالم را اثبات کند و در تقابل با متکلمان نیز تلاش کرده است تا میان حدوث ذاتی عالم وحدوث زمانی آن تفاوت قائل شود و در ادامه میان قدیم ذاتی و قدیم زمانی فرق قائل شده است و می گوید، مانیز همچون متکلمان بر این باوریم که در نظام هستی ، تنها یک موجود قدیم ذاتی وجود دارد وآن هم وجود خداست ، لیکن بر این باوریم از آنجا که موجودات قدیم زمانی( عقول مفارق) به لحاظ ذات خود ، موجود ممکن الوجود اند، داغ معلولیت بر پیشانی شان حک شده است و هیچ گونه توهم و تصور بی نیازی از علت در باره آنها نمی رود تا کسی ادعا کند که : اعتقاد به موجودات مجرد ازلی غیر از خدا، ناسازگار با توحید پروردگار است ؛ آنچنانکه متکلمان پنداشته اند. این مقاله باروش توصیفی و تحلیلی و با تمرکز بر متون اصلی ابن سینا نوشته شده است.
تحلیل علت های وجودی ساخت باغ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باغ ایرانی از منظرهای گوناگون مورد بررسی قرار گرفته و عناصر و اجزای آن به تفصیل، بررسی و تحلیل گردیده است. این تحلیل ها اگرچه مبنای وجودی ساخت باغ را بر ما روشن ساخته است، اما به دلیل ابهام در شناخت نوع ارتباط بین متغیرها و همچنین برخی تفسیرهای معنایی و هستی شناسانه، ابهاماتی در خوانش آن ایجاد گردیده است. یکی از روش های تحلیل زیبایی شناختی هنر استفاده از علت های وجودی است. تحلیل بر اساس علت های وجودی صرفاً یک شیوه جهت خوانش اثر بوده و به شناسایی برخی متغیرها و رابطه بین آنها و همچنین کشف مبنای وجودی ساخت کمک خواهد نمود تا بدین ترتیب به شیوه دیگری از شناخت دست یابیم. در این تحقیق که بر اساس اسناد و مطالعات کتابخانه ای انجام شده، بر اساس علت های وجودی ارسطو، به تحلیل باغ ایرانی پرداخته شده است. نتیجه آنکه با توجه به ارتباط بین علت های مادی و فاعلی که همگی در راستای تأمین آسایش و لذت جویی انسان بوده و در این راه از علت صوری هندسی و منظم بهره گیری شده است، بنابراین می توان گفت که غایت اولیه ساخت باغ ایرانی لذت جویی بوده است اما این غایت با گذشت زمان با غایت معنایی ترکیب شده و غایت نهایی به صورت یک بهشت مقدس نمود یافته است.
حدوث عالم مادی در فلسفه پرکلوس
منبع:
کاوش های عقلی سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱
68 - 94
یکی از اساسی ترین مباحث فلسفه از روزگار نخست پیدایش آن در یونان، بحث صناعت یا حدوث عالم بوده است. این موضوع نزد پرُکلوس، فیلسوف بزرگ سده ی پنجم میلادی نیز از مهم ترین مباحث هستی شناسی و جهان شناسی به شمار می رفته است. مهم ترین مفهوم پرکلوس در باب صناعت عالم این است که جهان ساخته صانعی است که همان دمیورگوس است. در این مقاله نویسنده کوشیده است تا با تحلیل برجسته ترین مفاهیم پرکلوس، از جمله تفسیر وی در باب و نیز چگونگی صناعت عالم مادی، دیدگاه وی را در این باره آشکار کند.
بررسی و نقد دیدگاه شیخ احمد احسائی در علت فاعلی دانستن ائمه(ع) در نظام آفرینش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۰
۱۱۸-۱۰۵
شیخ احمد احسائی به عنوان مهمترین شخصیت فرقه شیخیه، بر این باور بود که ائمه(ع) انجام دهنده همه امور عالم از جمله آفریدن مخلوقات و روزی دادن به آنها در نظام آفرینش اند و امامان، علت فاعلی حقیقی همه چیز در هستی به حساب می آیند که تبیین این دیدگاه احسائی و نقد و بررسی ادله او، مسئله این تحقیق بوده و به روش تحلیلی و انتقادی به این موضوع پرداخته شده است؛ از این رو پس از تبیین دیدگاه احسائی و تحلیل نظریه او در علت فاعلی دانستن ائمه(ع) مبانی، مؤیّدات و ادله مورد استناد او نیز، مورد بررسی قرار گرفت و آشکار شد که شیخ احمد احسائی به روایاتی تمسک کرده که نظریه او را اثبات نمی کنند و از طرفی اینکه او امامان را انجام دهنده همه امور عالم معرفی کرده و آنان را علت فاعلی حقیقی در آفرینش دانسته است، ریشه در عدم تحلیل صحیح احسائی از فاعلیت خداوند در نظام آفرینش و اشکالات او در این زمینه دارد.
اصل علیت و مسأله خلقت در نگرش ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مابعدالطبیعی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷
۲۴۸-۲۲۳
حوزه های تخصصی:
از آنجا که ابن سینا تحت تاثیر منابع دینی به خلق و ایجاد قائل است و علت ها را علت های ایجادی و وجودی اشیاء می داند؛ بنابراین بحث از علت ایجادی، مختص ابن سیناست و در رتبه نخست مسائل مهم فلسفی و عقلی قرار دارد. ابن سینا نیز، به عنوان فیلسوف عقل گرا به ابتکارات جدیدی از جمله اینکه علیت بر مدار وجود است، پرداخته است. در همین راستا، وی با اثبات تمایز وجود از ماهیت، مدل جدیدی از رابطه خدا و جهان را مطرح ساخته است. او معتقد است از طریق کشف رابطه علیت می توان ارتباط خالق و مخلوق را مطرح نمود. وی، از میان علل، علت فاعلی را که کارش هست کردن از نیستی است، برتر از علل چهارگانه معرفی نموده است. ابن سینا در تبیین رابطه خدا و جهان معتقد است، خداوند به عنوان علت العلل بر جهان هستی حاکم است. به طوری که هستی به عنوان معلول و ممکن، هم در وجود و هم در عدم، نیازمند به یک مرجح بیرونی است که علل العلل نام دارد. ابن سینا بر این باور است که در جهان هستی واجب الوجود بالذات، ضروری الوجود است. او نه تنها مناط احتیاج معلول به علت را وجوب بالغیر یا همان امکان وجودی در تعبیر صدرا می داند، بلکه به ارتباط وجودی علت با معلول تاکید ورزیده است، به طوری که علاوه بر فیلسوفان مسلمان، فیلسوفان غرب نظیر آکویناس نیز، معتقد به وجود فاعل ایجادی هستند، که از طریق اصل علیت با جهان ارتباط دارد.
واکاوی اندیشه فاعلیت در حکمت مشاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
219 - 239
حوزه های تخصصی:
اصل فاعلیت زیر بنای هستی شناختی فلسفه مشاء است و به نظر می رسد تفسیر سینوی از علیت فاعلی در رابطه وجودی میان کلیه مبادی عالیه و موجودات سافل از قبیل رابطه هستی شناختی میان باری تعالی و نظام آفرینش و رابطه وجودی میان نفس مجرد انسانی و قوای آن تأثیر گذر بوده است. فاعلیتِ مبتنی بر سنخیت میان علل و معالیل فاعلی، رابطه ماهوی و کثرت تباینی انعزالی میان این واقعیات عینی را به کلی منتفی کرده و تشکیک و تفاضل وجودی میان آنها را به اثبات می رساند. البته مطابق با قواعد کلان هستی شناختی فاعلیت، مقتضی وجود متغایر غیر بیگانه علت و معلول است و مبادی عالی را موجود مغایر و غیر بیگانه از معالیل شان می کند و به معالیل وجود رابطی می بخشد. بدین ترتیب وحدت شخصی وجود علت و کثرت شأنی معلول در حکمت سینوی قابل اثبات نیست بلکه نوعی وحدت تشکیکی به معنای وحدت وجود و کثرت موجود در بخشی از مباحث هستی شناختی مانند خداشناسی و انسان شناسی او و همفکرانش یافت می شود.
واکاوی و نقد نتایج دیدگاه شیخ احمد احسائی در علت فاعلی دانستن ائمه(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۴
45 - 64
حوزه های تخصصی:
شیخ احمد احسائی به عنوان رهبر شیخیه، ادعای علت فاعلی بودن ائمه^ در نظام آفرینش را به گونه استقلالی بیان کرده و نقش های فاعلی مهمی را به عنوان نتایج علت فاعلی دانستن آنان ترسیم کرده است که از جمله این نقش ها آفریدن موجودات، روزی دادن، زنده کردن، میراندن آن ها و حسابرسی بندگان در قیامت است؛ همچنین احسائی اطاعت و عبادت را از طریق معصومین^ و برای ایشان ممکن دانسته و آنان را مصداق عبادات برشمرده است؛ که تحلیل و راستی آزمایی این ادعاهای رهبر شیخیه، مسئله این پژوهش بوده است و در این تحقیق به روش تحلیلی انتقادی به واکاوی و نقد دیدگاه احسائی پرداخته شد و آشکار گردید که ادعای احسائی سند معتبری ندارد و برداشت های او از آیات و روایات، ذوقی و استحسانی بوده و از طرفی مخالف باورهای بزرگان امامیه است.
فاعلیت و وجود موجودات مادی در مقاله ششم از الهیات شفاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
139-123
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به جایگاه علت فاعلی در تبیین وجود موجودات مادی در مقاله ششم از الهیات خواهم پرداخت. تعبیرات ابن سینا در خصوص علت فاعلی حقیقی ما را با دو ابهام مواجه می کند؛ نخست تمایز علت فاعلی، به عنوان یکی از علل، با علت تامه که وجود یک شی مادی را کفایت می کند، و دوم تعبیر او از علت فاعلی به مثابه «علت وجوددهنده». خواهم کوشید مشکلات تفسیری برآمده از این ابهامات را ابتدا روشن سازم و در نهایت به آنها پاسخ گویم. استدلال خواهم کرد که علت فاعلی حقیقی، که برای ابن سینا در این موضع از بحث همان «عقل فعال» است، چیزی جز علت حلول صورت در ماده نیست؛ علیتی که ابن سینا از آن تعبیر به علت ایجاد ترکیب مادی نیز می کند.