مطالب مرتبط با کلیدواژه

یافتگی


۱.

سنجش سطوح توسعه یافتگی و نابرابری های فضایی در استان خراسان شمالی با استفاده از مدل منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطق فازی خراسان شمالی نابرابریهای فضایی یافتگی ضریب اختلاف ویلیامسون

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی جغرافیای زمین در فضا
تعداد بازدید : ۱۶۳۷ تعداد دانلود : ۸۲۸
پژوهش درمورد توسعه متعادل مناطق، از این جهت اهمیت دارد که نابرابری های فضایی، تأثیرات جبران ناپذیری بر جدایی گزینی مناطق خواهد گذاشت. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، تحلیل و سنجش سطوح توسعه یافتگی و نابرابری های فضایی در یک نمونه تجربی(استان خراسان شمالی) است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و گستره مکانی تحقیق، کلیه شهرستان های استان خراسان شمالی با قلمرو اداری- سیاسی سال های 1365، 1375و 1385 می باشد. برای سنجش میزان نابرابری شهرستان های این استان، تعداد 61 زیرشاخص به کار گرفته شدند که با استناد به سالنامه های آماری سال های اشاره شده و در مواردی پرسش از ادارات مربوط و مراجعه به سایت ادارات تعریف شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل شاخص ها از روش جدید منطق فازی استفاده شد؛ به این صورت که ابتدا داده ها در سه سطح پایگاه قوانین فازی بررسی شدند و در هر سال میزان توسعه یافتگی هر شهرستان مشخص شد و سپس با استفاده از روش ضریب اختلاف ویلیامسون روند نابرابری فضایی در استان تعیین شد. یافته های پژوهش نشان داد، طی سال های مذکور با وجود افزایش میزان توسعه یافتگی شهرستان های استان، همگرایی نسبی بین شهرستان ها به وجود نیامده است. به طور کلی از جمله دلایل اصلی نابرابری فضایی در استان خراسان شمالی می توان به شکل گیری نظام مرکز- پیرامونی و عدم توزیع بهینه امکانات با توجه به جمعیت هر شهرستان اشاره نمود.
۲.

حال وهواها: تعیّنِ دازاین و میدان معناشناختی «واقع بودگی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واقع بودگی دازاین حال وهوا یافتگی پرتاب شدگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۴
در چارچوب هستی شناسی ارسطویی، هر موجودی برآیندی از دو بردار تعیّن (فعلیّت) و بی تعینّی (امکان) دانسته می شود. در این مقاله می خواهیم معنای خاص متعیّن بودن دازاین را، که هیدگر به آن «واقع بودگی» می گوید، در چارچوب این هستی شناسی مشخص کنیم. نشان خواهم داد که واقع بودگی دازاین ازحیثِ انتولوژیکی-اکسیستنتسیال در «یافتگی» و ازحیثِ انتیکی-اکسیستنتسیل در «حال وهواداری» او متبلور می گردد. سپس می کوشم، با مشخص نمودنِ مختصاتِ کلی حال وهواها از روی مورد خاص «ترس» و پیوندهای درونی واقع بودگی با پرتاب شدگی و فهم، میدان معناشناختی «واقع بودگی» دازاین را به صورتِ شبکه ای مفهومی بر محورِ حال وهواداری ترسیم کنم. در بخش نخست این مقاله، واقع بودگی دازاین را، در چارچوب یک هستی شناسی ارسطویی، بر محور امکان و فعلیّت طرح کرده ام. درواقع، این طرح هستی شناختی ارسطویی را به منزله پارادایمی برای فهم نحوه متعیّن بودن دازاین به کار گرفته ام. در بخش دوم، نشان داده ام که واقع بودگی دازاین ازحیثِ هستی شناختی-اکسیستنتسیال در «یافتگی» و ازحیثِ انتیکی-اکسیستنتسیل در «حال وهواداری» او تبلور می گیرد. در بخش سوم، برای دست یافتن به ساختار کلّی حال وهواها، روی تحلیل هیدگر از پدیدار «ترس» تمرکز کرده ام تا مختصات کلّی حال وهواها را از روی آن به دست آورم. در بخش چهارم، با اتکا بر درک عمیق تر ساختار واقع بودگی، پیوند درونی میان یافتگی، فهم و پرتاب شدگی را بررسی کرده ام. و سرانجام در بخش پنجم، کوشیده ام، ضمن برشمردن مختصات کلّی حال وهواها، نموداری از میدان معناشناختی «واقع بودگی» دازاین ترسیم کنم.