کودکان استثنایی (پژوهش در حیطه کودکان استثنایی)
پژوهش در حیطه کودکان استثنایی 1387 شماره 29 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی سن بینایی - حرکتی در کودکان با نارساییهای ویژه یادگیری است و اینکه آیا این کودکان به لحاظ عملکردهای بینایی - حرکتی متناسب با سن تقویمی خود عمل می کنند. روش: پژوهش از نوع کاربردی و روش آن زمینه یابی است. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان مقطع ابتدایی هستند که در اردیبهشت ماه سال 1385 به مرکز نارساییهای ویژه یادگیری - تهران مراجعه کردند. نمونه آماری برابر جامعه آماری و 58 کودک با نارساییهای ویژه یادگیری هستند. برای جمع آوری داده ها از آزمون مهارتهای بینایی - حرکتی (TVMS-R) استفاده شده است. مقایسه سن بینایی - حرکتی نمونه های آماری با سن تقویمی آنها با آزمون t یک جامعه ای صورت گرفته است. یافته ها: در تمام پایه های تحصیلی (از اول تا پنجم) اختلاف معنادار آماری بین میانگین سن بینایی - حرکتی و سن تقویمی این کودکان دیده شد. نتیجه گیری: سن بینایی - حرکتی کودکان با اختلال ویژه یادگیری در مقطع ابتدایی پایین تر از سن تقویمی آنها و در پایه های بالاتر، این فاصله بیشتر بوده است.
بررسی انواع غلطها، سرعت و دقت خواندن بریل در دانش آموزان دبستانی با آسیبهای بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در این تحقیق، هدف طبقه بندی و بررسی انواع غلطها، سرعت و دقت خواندن بریل و تعیین تاثیر نقش پایه تحصیلی، وضعیت بینایی، جنسیت در عملکرد خواندن بود. روش: 41 دانش آموز مبتلا به آسیبهای بینایی که وسیله اصلی نوشتاری آنها بریل بود از مرکز ویژه آموزش نابینایان به صورت قضاوتی انتخاب شدند، 5 متن خواندن محقق ساخته را خوانده و فیلم آنها ضبط شد. داده های استخراج شده بر اساس فیلمها از طریق آزمون کروسکال والیس، یومان - ویتنی و تحلیل مانوا تحلیل شد. یافته ها: غلطها به 6 طبقه از جمله غلطهای اعرابی، حذف حرف، حذف نقطه، حذف کلمه، معکوس سازی نقطه ها و حدسی تقسیم شد. نتایج نشان داد که حذف کلمه، شایع ترین غلطها در هر 5 پایه بوده است. میزان شیوع انواع غلط با پایه تحصیلی و عملکرد خواندن رابطه دارد و با بالا رفتن پایه تحصیلی، عملکرد خواندن بهبود می یابد. افراد کم بینا نسبت به افراد نابینا، دختران نسبت به پسران دقت خواندن بالاتری را نشان دادند. نتیجه گیری: حذف کلمه شایع ترین غلط در خواندن بریل است و پایه تحصیلی، وضعیت بینایی و جنسیت با عملکرد خواندن رابطه دارد.
بررسی مهارتهای مقابله ای و تحمل ابهام در دانش آموزان دختر گوشه گیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه مهارتهای مقابله ای و تحمل ابهام دانش آموزان دختر گوشه گیر و عادی بوده است. روش: این پژوهش، علی - مقایسه ای است و با روش پرسشنامه ای انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان دختر دوره متوسطه منطقه یک شهر اردبیل بودند که از میان آنها، 725 نفر انتخاب شدند و به مولفه گوشه گیری پرسشنامه وودورث پاسخ دادند که 50 نفر از آنها گوشه گیر تشخیص داده شدند. از میان این50 نفر،20 دانش آموز گوشه گیر به صورت تصادفی انتخاب شدند. همچنین 20 دانش آموز دیگر که گوشه گیر نبودند، از میان دانش آموزان همان کلاسها انتخاب و همتاسازی شدند. این همتاسازی از نظر سن،جنس و تحصیلات صورت گرفت. از هر دو گروه خواسته شد «مقیاس تحمل ابهام» و «پرسشنامه شیوه های مقابله ای» را تکمیل کنند. داده های جمع آوری شده از این پرسشنامه ها با استفاده از آزمون t مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین دانش آموزان عادی و گوشه گیر در مهارتهای مقابله ای و تحمل ابهام تفاوت وجود دارد و نیز یافته های تحقیق نشان دهنده آن است که راهبردهای مقابله ای استفاده شده از سوی دانش آموزان عادی، بیشتر مساله مدار، شناختی و رفتاری است. در حالی که این راهبردها در دانش آموزان گوشه گیر بیشتر هیجان مدار و اجتنابی است. نتیجه گیری: نتیجه کلی این تحقیق نشان می دهد که دانش آموزان گوشه گیر در مقیاس تحمل ابهام نمره پایین و در راهبردهای مقابله ای اجتنابی و هیجان مدار نمرات بالایی دارند، با بررسی این راهبردها می توان دانش آموزان گوشه گیر را تشخیص داد و اقدامات لازم را برای پیشگیری از گوشه گیری و کمک به درمان آنها انجام داد.
تاثیر آموزش کارکردهای اجرایی بر عملکرد ریاضیات و خواندن دانش آموزان دبستانی با ناتوانیهای یادگیری ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش کارکردهای اجرایی در چهار عامل سازمان دهی، برنامه ریزی، حافظه فعال و بازداری پاسخ بر بهبود عملکرد خواندن و ریاضیات دانش آموزان با اختلال یادگیری ویژه پرداخته شده است. روش: با توجه به ماهیت موضوع از روش نیمه تجربی و طرحهای بلوکی تصادفی ساده با پیش آزمون - پس آزمون و مرحله پیگیری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دختر و پسر پایه چهارم دبستان با اختلال خواندن و اختلال ریاضیات شهر اصفهان به تعداد 209 نفر بوده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 90 دانش آموز به شکل تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به شکل تصادفی قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون از آزمونهای حافظه فعال کورنولدی و آزمون عصب شناختی کولیج برای اندازه گیری کارکردهای اجرایی و از آزمونهای ریاضیات کی - مت و آزمون تشخیص سطح خواندن به ترتیب برای اندازه گیری عملکرد ریاضیات و خواندن استفاده شد. آموزش کارکردهای اجرایی به شکل گروهی و برای هر کارکرد در هر بلوک ده ساعت آموزش اعمال شد. تمرکز اصلی آموزش بر فعالیتهایی بود که موجب تحریک و تقویت پیوندهای عصب شناختی کودک می شد. پس از آموزش، پس آزمون و بیست و پنج روز بعد مرحله پیگیری به اجرا درآمد. از روش تحلیل واریانس چندمتغیره آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین کارکردهای اجرایی در دو گروه دانش آموزان با اختلال خواندن و اختلال ریاضیات به تفکیک جنسیت تفاوت معنادار آماری وجود دارد . همچنین تاثیر آموزش کارکردهای اجرایی بر بهبود عملکرد خواندن و عملکرد ریاضیات به لحاظ آماری معنادار است (p<0.01). نتیجه گیری: آموزش و توجه به تقویت کارکردهای اجرایی به مثابه کارکردهایی با زیربنای عصب شناختی می تواند به صورت رویکردی نوین در درمان اختلالهای یادگیری ویژه، مطرح شود.
تاثیر رفتار درمانی شناختی در کاهش اضطراب دختران نوجوان با اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی اثر درمان شناختی - رفتاری در کاهش اضطراب دختران نوجوان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام شده است. روش: آزمودنیهای پژوهش دخترساله مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بودند که از طریق پرسشنامه نگرانی پن استیت و مصاحبه تشخیصی به وسیله روان پزشک انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای داده شدند. برای بررسی اثر درمان شناختی - رفتاری در کاهش اضطراب قبل و بعد از درمان شناختی - رفتاری از آزمون اضطراب کتل استفاده شد. داده های گردآوری شده با بهره گیری از آزمون آماری t و آمار توصیفی تحلیل شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که بین میانگین نمرات اضطراب آزمودنیها در گروه آزمایش و گواه قبل از درمان شناختی - رفتاری هیچ تفاوت معناداری وجود ندارد. در حالی که بعد از درمان شناختی - رفتاری نمرات اضطراب آزمودنیهای گروه آزمایش کمتر از گروه گواه بود. همچنین، بین میانگین نمرات اضطراب آزمودنیها در گروه آزمایشی در تست اضطراب کتل قبل و بعد از درمان شناختی - رفتاری تفاوت معناداری مشاهده شد. نتیجه گیری: درمان شناختی - رفتاری سبب کاهش اضطراب در دختران نوجوان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر می شود.
مقایسه مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان استثنایی در مدارس تلفیقی و استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر مقایسه مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان آسیب دیده شنوایی و بینایی در مدارس تلفیقی و استثنایی استان قزوین است. روش: در پژوهش پس رویدادی حاضر، از بین دانش آموزان استثنایی، کلیه دانش آموزان طرح تلفیق (85 نفر) انتخاب و از دانش آموزان استثنایی مشغول به تحصیل در مدارس استثنایی (1376 نفر) نیز تعداد 115 نفر از آنهایی که بیشترین شباهت را باتوجه به متغیرهای کنترل مثل سن، جنس، پایه تحصیل و نوع معلولیت داشتند به عنوان گروه همتا شده با دانش آموزان تلفیقی انتخاب شدند. برای ارزیابی مهارتهای اجتمایی دانش آموزان از مقیاس درجه بندی مهارتهای اجتماعی گرشام و الیوت (1990) فرم ویژه ارزیابی توسط معلم استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین میانگین نمره مهارتهای اجتمایی و همچنین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مشغول به تحصیل درمدارس استثنایی و مدارس عادی (تلفیقی) تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین مقایسه دو گروه نشان داد که تفاوت معناداری بین دانش آموزان دختر و پسر ناشنوا در موقعیت تلفیقی و استتثنایی وجود دارد. و این تفاوت نشان می دهد که دختران از نظر مهارت اجتماعی و پیشرفت تحصیلی نمرات بالاتری کسب کرده اند. نتیجه گیری: از یافته های پژوهش نتیجه گیری می شود که تلفیق دانش آموزان استثنایی در مدارس عادی این استان تاثیری در جهت افزایش مهارتهای اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ندارد و باید همراه با این اقدام به عوامل موثر در تلفیق دانش آموزان نیز توجه شود.
مقایسه ویژگیهای زبان شناختی دختران تیزهوش و عادی اول تا سوم دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مقایسه ویژگیهای زبان شناختی دانش آموزان تیزهوش و عادی انجام گرفت. روش: تحقیق حاضر از طرحهای علی - مقایسه ای است و جامعه آماری آن را دانش آموزان تیزهوش و عادی دختر در پایه های اول تا سوم ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 87-1386 تشکیل دادند که در محدوده سنی شش تا هشت سال و یازده ماه بودند. از طریق نمونه گیری چند مرحله ای از بین نواحی مختلف آموزش و پرورش شهر اصفهان، با استفاده از آزمون هوشی کاتل فرم الف، دانش آموزان تیزهوش و عادی مشخص و انتخاب شدند. حجم نمونه در هر گروه تیزهوش و عادی 60 نفر و مجموع کل نمونه 120 دانش آموز بودند. برای اندازه گیری ویژگیهای زبان شناختی، از آزمون رشد زبان 3) TOLD-P)1 استفاده شد. یافته ها: داده های به دست آمده با استفاده از روش مانوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تحلیل و مقایسه نتایج مانوا نشان داد که بین میانگین نمرات دانش آموزان تیزهوش و عادی در زمینه ویژگیهای زبان شناختی، تفاوت معناداری وجود دارد (0.0001>P). تفاوت میانگینها نشان داد که نمرات دانش آموزان تیزهوش در مقایسه با دانش آموزان عادی در حوزه های زبان گفتاری، گوش کردن، سازمان دهی، صحبت کردن، معنی شناسی و نحو بیشتر است. نتیجه گیری: نتایج بر اساس بنیادهای نظری مورد بحث قرار گرفت. بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفت که دانش آموزان تیزهوش در نمونه مورد پژوهش نسبت به دانش آموزان عادی در ویژگیهای زبان شناختی برتری دارند.