مقالات
حوزه های تخصصی:
رادیو به عنوان یک رسانه مهم شنیداری، برای حفظ مخاطب خود و جذب مخاطب بیشتر، باید همواره به دنبال تولید برنامه هایی با کیفیت بالا و جذاب باشد. برای رسیدن به این هدف، علاوه بر تأمین محتوای خوب نیاز است، به لحاظ ساختاری نیز طراحی مناسب برای برنامه ها صورت گیرد. از عوامل مهم ایجاد جذابیت در یک برنامه ترکیبی رادیویی، ارائه متنوع محتوا در ساختار برنامه است، در این صورت رعایت انسجام و یکپارچگی در کل برنامه بسیار مهم خواهد بود. هدف این پژوهش، تعیین معیارهایی برای طراحی ساختاری برنامه های ترکیبی رادیویی، جهت تولید برنامه هایی با ساختار متنوع و منسجم است. این مقاله، با تکیه بر داده های اسنادی و کتابخانه ای و با روش مصاحبه عمیق از بیست نفر از متخصصان حوزه برنامه سازی رادیویی انجام شده است. با توجه به یافته های پژوهش، که به ویژه با استفاده از نظر کارشناسان و برنامه سازان در جریان فرایند مصاحبه به دست آمده است، می توان چهار معیار شامل معیارتوازن، معیار فراز و فرود ، معیار ریتم و معیار تناسب را برای طراحی ساختاری برنامه های ترکیبی رادیویی مطرح کرد. با استفاده از این چهار معیار، که خود زیرشاخه هایی دارند، می توان به تولید برنامه هایی متنوع و درعین حال منسجم کمک کرد. در میان چهار معیار مطرح شده ، معیار توازن و تناسب بیشتر ناظر بر ایجاد انسجام و یکپارچگی در برنامه و دو معیار ریتم و فراز و فرود، بیشتر ناظر بر ایجاد تنوع در برنامه، در عین رعایت تناسب و توازن هستند
سبک های نوشتاری توییت های انتقادی در میان کاربران ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور شبکه های اجتماعی در عصر جدید، نقش رسانه های قدیمی مانند تلویزیون و روزنامه کم رنگ تر از گذشته شده است و در فضای دموکراتیک و چندصدایی، این مردم هستند که جای رسانه های تک صدا را گرفته اند. انسان ها، نه تنها دیگر تحت تأثیر پیام های رسانه های قدیمی قرار نمی گیرند، بلکه خود تولیدکننده پیام ها هستند. توییتر، به عنوان یک شبکه اجتماعی، نشان دهنده عاملیت و ابرازگری است. توییت های انتقادی سبک نوشتاری به خصوصی دارند که آن ها را از متون سایر شبکه های اجتماعی متمایز می کند؛ سبکی که سبب جذابیت و تأثیرگذاری آن به کاربران در عرصه کنش ورزی سیاسی و انتقادی کمک شایانی کرده است. در این مقاله با استفاده از مکاتب مطالعات فرهنگی، فرمالیسم و روش نشانه شناسی، به دنبال شناسایی ویژگی ها و سبک های زبانی توییت های انتقادی، میان کاربران ایرانی هستیم. از ویژگی های مسلط سبک نوشتاری توییت ها، استفاده از بینامتنیت، پارودی، آیرونی، تخیل، تشبیه و غیره بود. کاربرانی که توییت هایشان نشان می داد پیش زمینه ها و مطالعه های فراوانی دارند، ارجاعات بسیاری به متون دیگر داشتند؛ زبان طنز را انتخاب کرده و به تخیل و فانتزی علاقه مند هستند.
تبیین الگویی مبتنی بر شاخص های توانمندی و مهارت های مدیران رسانه ای و اثر بخشی آن در پیشبرد اهداف کلان افق 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه، یکی از ابزارهای قدرتمند توسعه محسوب می شود و مدیریت رسانه، نیل به این هدف را محقق می سازد. در این تحقیق، الگوی شاخص های توانمندی و مهارت های مدیران رسانه ای و اثربخشی آن در پیشبرد اهداف کلان افق 1404 مورد مطالعه قرار گرفته است. این تحقیق کاربردی و از نظر روش تحقیق، کیفی با رویکرد داده بنیاد است. جامعه آماری این تحقیق، مدیران و خبرگان حوزه رسانه هستند که با روش گلوله برفی و هدفمند انتخاب شده اند. مصاحبه با مشارکت کنندگان، تا رسیدن به حد اشباع نظری ادامه داشت و این مهم، در 12 مصاحبه حاصل شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از سه مرحله کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) و نرم افزار قدرتمند MAXQDA 2018 استفاده شده است. نتایج تحقیق، نشان داده است که توانمندی مدیران رسانه، شامل چهار دسته توانمندی های سطح کلان، سطح خرد، سطح سازمانی و سطح فردی است که دو عامل، شامل پیشران های درونی و پیشران های بیرونی، زمینه ساز تحقق و پیشبرد اهداف کلان 1404، در حوزه رسانه هستند. همچنین، نتایج تحقیق نشان داده که توانمندی و مهارت های مدیران رسانه ای و اثربخشی آن، در پیشبرد اهداف کلان افق 1404، پیامدهایی چون بهبود عملکرد، نیل به اهداف کلان، توسعه پایدار، افزایش مخاطب برای تولیدات رسانه داخلی، رشد کمی و کیفی، رشد فکری و بالندگی، افزایش آگاهی عموم مردم، بهبود روابط سیاسی، تعالی سازمانی و توانمندی منابع انسانی برای صنعت رسانه به همراه دارد.
رابطه فرهنگ دموکراسی نوین مشارکتی و استفاده از شبکه های اجتماعی (مطالعه موردی: معلمان شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، به موضوع رابطه فرهنگ دموکراسی نوین مشارکتی و استفاده از شبکه های اجتماعی، در جامعه معلمان شهر اصفهان می پردازد. دموکراسی نوین مشارکتی، کاربرد نوآورانه رسانه های جدید، در جهت عمق بخشیدن به حکومت دموکراتیک از طریق تسهیل مشارکت مستقیم تر مردم، در تصمیم گیری های سیاسی است. شکل گیری فرهنگ سیاسی مشارکت بر مبنای فضای نوین ارتباطی، بین همه گروه های مختلف جامعه اهمیت دارد، اما شکل گیری این فرهنگ، بین معلمان، به دلیل نقش کلیدی آنان در فرایند جامعه پذیری سیاسی از اهمیت مضاعفی برخوردار است. هدف از پژوهش حاضر، پاسخ به این سوال است که فرهنگ دموکراسی نوین مشارکتی جامعه معلمان، بر بستر استفاده از شبکه های اجتماعی چگونه است؟ برای این مقصود، متغیرهای استفاده از شبکه های اجتماعی و فرهنگ دموکراسی نوین مشارکتی در جامعه معلمان شهر اصفهان، سال تحصیلی 97-1396، با روش پیمایش مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج به دست آمده، بیانگر آن است که رابطه بین فرهنگ دموکراسی مشارکتی با استفاده از شبکه های اجتماعی، در نمونه مورد بررسی با وجود قید "اعتماد به شبکه های اجتماعی"، رابطه ای معنادار و همسو است. به عبارتی، لزوماً استفاده از شبکه های اجتماعی منجر به ایجاد و یا افزایش سطح فرهنگ دموکراسی مشارکتی نمی شود، بلکه زمانی که مراجعه به شبکه های اجتماعی، به عنوان منبع آگاهی از اخبار و اطلاعات سیاسی، با اعتماد به این رسانه همراه شده، در ارتقای سطح فرهنگ دموکراسی مشارکتی پاسخگویان مؤثر بوده است.
بازنمود پوشش زنان ایرانی سیاستمدار در شبکه اجتماعی اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه پیش رو، تحلیل شیوه های بازنمود پوشش زنان سیاستمدار منتخب در اینستاگرام، از خلال تحلیل تصاویری است که از خودشان منتشر کرده اند. در این مقاله تلاش شده است، علاوه بر تحلیل چگونگی بازنمود پوشش زنان در نمونه منتخب تحقیق، به این پرسش پاسخ داده شود که آیا پوشش آنها در فضا و رسانه های رسمی، با پوشش آنها در فضای رسانه ای غیررسمی (اینستاگرام) متفاوت است؟ در مبانی نظری تحقیق از رویکرد نمایشی اروینگ گافمن بهره گرفته شده و در تحلیل صفحه های اینستاگرامی زنان سیاستمدار منتخب، از روش مردم نگاری مجازی استفاده شده است. جامعه تحقیق در این مقاله، صفحه های اینستاگرامی زنان فعال در عرصه رسمی سیاست ایران، با پوشش چادر بوده که صفحه پنج نفر از آنان، به عنوان نمونه تحقیق، با روش هدفمند انتخاب شده است. تحلیل تصاویر منتشرشده زنان سیاستمدار، در صفحه های شخصی در اینستاگرام نشان داد، پوشش برخی از آنان در مجامع بین المللی یا در شرایطی که دوربین های رسمی همچون دوربین تلویزیون وجود نداشته، اندکی بازتر بوده و در شرایط مخالف آن، این پوشش بسته تر بوده است. نتیجه آنکه این زنان محجبه، در موقعیت هایی که خود را روی صحنه و در حال اجرای یک نمایش یافته اند، پوشش متناسب تری با صحنه برگزیده اند؛ اما گاهی که احساس فراغت بیشتری داشته و فشار کمتری را از جانب دوربین ها احساس کرده اند، پوشش متفاوتی پیدا کرده اند.
تحلیل وضعیت هویت اجتماعی زنان شهر تهران بر اساس استفاده از رسانه های اجتماعی و متغیرهای زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف تحلیل وضعیت هویت اجتماعی زنان شهر تهران، بر اساس استفاده از رسانه های اجتماعی و متغیرهای زمینه ای، به ویژه میزان تحصیلات، طراحی و اجرا شده است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی علی است که با تکنیک پیمایش و ابزار اندازه گیری پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری، شامل کلیه زنان ساکن شهر تهران در سال 1399، و نمونه آماری بر اساس جدول مورگان 300 نفر است. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته مربوط به میزان و نوع استفاده از رسانه های اجتماعی و پرسشنامه استاندارد هویت اجتماعی صفاری نیا و روشن (1390) استفاده شده است. یافته های حاصل از آزمون، فرضیه اصلی پژوهش را، مبنی بر " میزان و نوع استفاده از رسانه های اجتماعی و تحصیلات در هویت اجتماعی زنان شهر تهران نقش دارد" تأیید کرد. نتایج پژوهش، نشان داد که زنان شهر تهران، با میانگین 77/3 از نظر " هویت اجتماعی" در سطحی بالاتر از حد متوسط قرار دارند. در مورد میزان و نوع استفاده زنان از رسانه های اجتماعی،یافته ها بیانگر این است که 9/10درصد از زنان کمتراز یک ساعت در شبانه روز و حدود 90 درصد آنها ، بیش از یک ساعت از رسانه های اجتماعی استفاده می کنند. همچنین 90 درصد زنان مورد مطالعه از تلگرام استفاده می کنند، که فقط حدود 5 درصد آنها سابقه حضور کمتر از یک سال داشته اند. از نظر سابقه حضور زنان مورد مطالعه در اینستاگرام نیز، یافته ها نشان داد، 5/84 درصد زنان مورد مطالعه از اینستاگرام استفاده می کنند، و 5/15درصد زنان عضو اینستاگرام نبوده اند. نتایج پژوهش همچنین، بیانگر این است که میزان استفاده از شبکه های اجتماعی، در تبیین هویت اجتماعی زنان، حدود 3درصد نقش داشته و تحصیلات نیز، 2درصد دیگر به تبیین هویت اجتماعی اضافه کرده، در کل 5درصد از هویت اجتماعی آنها را نشان می دهد.
کنکاشی بر تاثیر بازاریابی محتوای رسانه های اجتماعی بر سلامت برند ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بازار رقابتی امروزی، بازاریابی محتوا در رسانه های اجتماعی می تواند سبب جذب مشتریان و افزایش مشارکت برندها، به ویژه در بخش ورزشی شود. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، مطالعه تأثیر بازاریابی محتوای رسانه های اجتماعی بر سلامت برندهای ورزشی بود. بدین منظور از روش شناسی کیفی بهره گرفته شد. ابتدا، داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته گردآوری و سپس با روش تحلیل محتوای کیفی، تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده از تحلیل مصاحبه ها با خبرگان، نشان داد که تأثیر بازاریابی محتوای رسانه های اجتماعی بر سلامت برندهای ورزشی را می توان از طریق سه مفهوم آگاهی از برند، جایگاه یابی برند و وفاداری برند تبیین کرد. بنابراین، با گسترش رسانه ها می توان گفت، یکی از راه های توصیه شده به برندها، جهت تبادل اطلاعات و تعامل با مشتریان، بازاریابی محتوای رسانه های اجتماعی است که با افرایش سلامت برند، بستر لازم را برای تمایز آن، در میان رقبا فراهم می آورد.
طراحی مدل عملکرد بهینه روابط عمومی شرکت گاز با تاکید بر رسانه ها (مورد مطالعه شرکت گاز استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل عملکرد بهینه روابط عمومی شرکت گاز مازندران، با تأکید بر رسانه ها است. مقاله حاضر، که از نوع کیفی است، با بهره گیری از تئوری داده بنیاد به انجام رسید. جامعه آماری این تحقیق، 24 تن از نخبگان و خبرگان حوزه روابط عمومی اداره گاز مازندران، نخبگان حوزه ارتباطات و رسانه و نیز استادان دانشگاهی بودند و نمونه گیری آنها هدفمند و با روش گلوله برفی بوده است. داده های تحقیق، پس از انجام 14 مصاحبه، به مرحله اشباع نظری رسید و در ادامه، طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. در این مراحل سه گانه، مقوله های اصلی و فرعی شناسایی شدند که شامل شرایط علّی (اطلاع رسانی، تقویت اخلاق عمومی، انعکاس و تحلیل مشکلات، آگاهی رسانی و آموزش)، شرایط زمینه ای (مستندسازی، الگوسازی، مدیریت دانش، تأمین منابع انسانی و تولید برنامه)، شرایط مداخله گر (هم اندیشی، گفتمان سازی، نظارت محیطی، نوگرایی، نهادینه سازی و شایسته سالاری) هستند. همچنین نشانگرهای راهبردها شامل مفاهیم نیازسنجی، مأموریت گرایی هدفمند و ارتباطات و نشانگرهای پیامدها نیز شامل مفاهیم جامعه پذیری، حرفه ای شدن روابط عمومی، همگانی شدن، تعامل صحیح با جامعه و مردم و پویایی توسعه شناسایی شدند. درنهایت نویسندگان مدل پارادایمی را ترسیم کرده اند.
ارزیابی رابطه استفاده جوانان شاهین شهر از تلگرام و فیلترینگ آن با کیفیت زندگی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بسیاری از پیامرسانها سکاندار اقیانوس پرتلاطم اینترنت هستند و تأثیرهای مثبت و منفی آ نها، بر جنبه های مختلف زندگی، بر کسی پوشیده نیست. این پژوهش، با هدف ارزیابی رابطه میان استفادة جوانان شاهین شهر از تلگرام و فیلترینگ آن، با کیفیت زندگی آنان، تحقیقی کاربردی و روش مورد استفاده در آن تحلیل مضمون است. جامعة آماری، در گام اول، شامل متون، کتا بها و مقاله های علمی، و در گام دوم، شامل متخصصان حوزة ارتباطات و کلیة جوانان 18 تا 30 سال منطقة شاهین شهر، در سال 1398 است. نمونة نخست، بر اساس اشباع اطلاعاتی، نمونة دوم، به صورت هدفمند و نمونة سوم، با روش در دسترس انتخاب شدند. نتایج نشان داد، مهمترین تهدیدهای پیام رسان تلگرام، در بعُد کارکرد جسمانی، اعتیاد اینترنتی، اتلاف وقت و محدود کردن زمان کاربران برای رسیدگی به ورزش و تندرستی؛ در انرژی، اعتیاد اینترنتی و صرف انرژی زیاد برای پیام رسان تلگرام؛ در بهزیستی هیجانی، جعل هویت؛ در کارکرد اجتماعی، تغییر ارتباطات انسانی؛ در سلامت عمومی، تغییر سبک زندگی است. مهمترین فرصت ها در کارکرد جسمانی، ایجاد فرصت های آموزشی در زمینة فعالیت بدنی؛ در انرژی، فرصت های آموزشی و ارائة محتوای آموزشی؛ در بهزیستی هیجانی، تسهیل فرایندهای یادگیری؛ در کارکرد اجتماعی، امکان ایجاد دایرة دوستی جدید و ترویج مصرف کالاهای فرهنگی؛ در سلامت عمومی، امکان ایجاد دایرة دوستی جدید است. نقاط قوت، قابلیت اشتراک گذاری و یادگیری و سهولت کاربرد آن و نقاط ضعف آن، نشر اطلاعات نامعتبر و اخبار غیر رسمی است. بر این اساس، در آسیب شناسی فیلترینگ، لازم است تمرکز بر مشکل، به ترتیب، در زمینة انتقال اطلاعات و محتوای آموزشی، بروز مشکلات در زمینة شغلی، بی تأثیر بودن فیلترینگ تلگرام بروز مشکل در روابط، بروز مشکلات روا نشناختی، تحمیل هزینه به کاربران، بروز مشکلات اخلاقی، آشنا شدن افراد در هر سنی با فیلترشکن و دسترسی به کلیة مطالب فیلتر شده باشد.