مقالات
حوزه های تخصصی:
اتحادیه اروپا یکی از بازیگران مهم بین المللی در عرصه اقتصاد و سیاست است که برای کشورهای غیرعضو نیز دارای جاذبه است. این اتحادیه ضوابط و معیارهای خاصی را برای متقاضیان عضویت درنظر گرفته که تا حصول و تطابق با آن، تقاضای آنان پذیرفته نمی شود. از جمله معیارهای سیاسی این موازین، ایجاد نهادهای باثبات توسط کشورهای متقاضی است که تضمین کننده دموکراسی، حکومت قانون و رعایت حقوق بشر باشند و به حقوق اقلیت ها نیز احترام بگذارند. از سوی دیگر، یکی از عمده ترین سیاست های ترکیه از بدو استقرار حکومت جمهوری در این کشور، گرایش و پیوستن به اتحادیه اروپا بوده است. در راستای تحقق این هدف، ترکیه اقدام به تدوین یک برنامه ملی در جهت نیل به ضوابط عضویت نموده و به مرور زمان مقررات و قوانین کشور را با مقررات اتحادیه اروپایی منطبق می سازد. بر این اساس و در نتیجه اجرای برنامه یادشده، شاهد تحول در رعایت حقوق اقلیت ها و مخصوصا حقوق فرهنگی کردهای این کشور طی سال های 2002ـ1991 هستیم.
ابعاد بین المللی حقوق بشر و حاکمیت دولت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعاتی که در تحولات سیاسی و بین المللی کنونی نسبت به گذشته اهمیت بیشتری یافته، حقوق بشر و پیامدهای آن بر حاکمیت دولت هاست؛ حقوق بشر موضوعی چندوجهی و پرلایه است که لایه های گوناگون آن را می توان در ابعاد فرهنگی، تمدنی و دینی از یک سو و ابعاد حقوقی، حاکمیتی و امنیتی از سوی دیگر جست و جو کرد. این نوشتار رابطه بین حاکمیت دولت ها و حقوق بشر را در کانون پژوهش خود قرار داده و قطعنامه های حقوق بشری علیه جمهوری اسلامی را از زاویه تاثیر بر حاکمیت دولت، تجزیه و تحلیل محتوایی می کند.در این مقاله محتوای قطعنامه های سازمان ملل متحد در زمینه حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران در سه دهه گذشته از زاویه حاکمیت دولت، مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. همچنین به بررسی و تحلیل رابطه حاکمیت دولت و پدیده حقوق بشر، دسته بندی قطعنامه های صادره علیه ایران و بررسی آنها از زاویه حاکمیت ملی ایران پرداخته می شود.
رویکرد سازه انگارانه به زمینه های اجتماعی روابط ایران و امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی زمینه ها و گرایش های موجود در ایران و آمریکا در مورد کشور دیگر است. سوال اصلی ما این است که نگرش ایرانی ها و آمریکایی ها نسبت به کشور مقابل چگونه است و این نگرش چه تاثیری بر نوع نگاه آنها به روابط دو کشور بر جای می گذارد؟ در بررسی مختصری از ادبیات موجود در این مورد آشکار می شود بیشتر این ادبیات، بر روابط دولتمردان و دولت ها متمرکز است و این جای خالی تحقیقات و بررسی هایی را نشان می دهد که تمرکز اصلی خود را بر محیط، نگرش ها و گرایش های اجتماعی بگذارند.بر اساس نگاه سازه انگارانه تمامی پدیده های اجتماعی از جمله گرایش های سیاست خارجی، به صورت اجتماعی برساخته می شوند و این شامل تصمیم های دو کشور در مورد طرف مقابل و وضعیت روابط دو کشور نیز می شود. بررسی برخی نظرسنجی ها و نگرش سنجی های موجود نشان می دهد وضعیت موجود در روابط دو کشور، بی ارتباط با نگرش های جاری در میان مردمان دو کشور نیست. این امر با یافته های برخی نظرسنجی های انجام شده توسط نویسنده نیز همخوان است. وجود نگاه منفی و همراه با نقد نسبت به طرف مقابل سبب نمی شود که آنها به تقابل و تعارض گرایش داشته باشند، بلکه گرایش اصلی هر دو جامعه به حل وفصل تدریجی مشکلات موجود است.
گفتمان آرمان گرای ارزش محور و گفتمان ایدئولوژیک ارزش محور عمل گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمانی به عنوان یکی از روش های مطالعه پدیده ها در علوم انسانی به چگونگی تاثیر افکار و ایده های نظام مند بر امور اجتماعی می پردازد. هر نظام گفتمانی از سه ویژگی استیلا، ضدیت و عاملیت برخوردار است. بر اساس پروژه استیلا، یک نظام درصدد سیطره بر تمامی ارکان یک جامعه است. این نظام برای بقای خویش نیازمند غیربیرونی است تا بتواند حیات خود را بر اساس آن توجیه کند. همچنین زمانی که نظام گفتمانی، قدرت توجیه کنندگی خود را ازدست می دهد، نیروهای آن مجموعه گفتمانی، به صورت خودجوش به بازتعریف آن گفتمان می پردازند. در جمهوری اسلامی ایران بعد از ماجرای عزل بنی صدر، گفتمان اسلام گرایی با کنار گذاشتن گفتمان ملی گرایی لیبرال، سیطره یافت. این گفتمان که تاکنون تداوم یافته است، دال هایی مانند عدالت اجتماعی، دفاع از مظلوم و ظلم ستیزی را مورد توجه قرار داد و مجموعه غرب به ویژه آمریکا را به عنوان غیربیرونی خود، بازتعریف کرد. خرده گفتمان های این گفتمان مسلط، تاکنون با عطف توجه به دال هایی مانند امنیت و قدرت، هر کدام از دال های محوری این گفتمان را مورد توجه قرار داده اند. بنابراین با چنین رویکردی درصدد مقایسه دو خرده گفتمان آرمان گرای ارزش محور و ایدئولوژیک ارزش محورِ عمل گرا هستیم که در دو مقطع زمانی 68-1360 و 1384 تاکنون به وقوع پیوسته است. هر کدام از این دو خرده گفتمان به دلیل تأکید بیشتر بر دال های گفتمان اسلام گرایی مانند عدالت اجتماعی، ظلم ستیزی، دفاع از مظلوم و استکبارستیزی، ضمن پاره ای تمایزهای شکلی، از نظر محتوایی مشابه یکدیگرند.مقاله حاضر این تمایز شکلی و مشابهت محتوایی را در سطح خرد بر کشورهای افغانستان و عراق، در سطح میانی بر لبنان و فلسطین و در سطح کلان بر آمریکا و انگلیس مورد بررسی و کنکاش قرار می دهد.
ارتباط جنگ و آنارشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی رابطه جنگ و آنارشی است. بدین منظور، ابتدا مناظره بین متفکران روابط بین الملل در این رابطه نشان داده می شود. دوم، نگاه «هابزی» حاکم بر اندیشه روابط بین الملل، تصنع قرارداد، دووجهی سلسله مراتب ـ آنارشی و وضعیت ـ ساختار آنارشیک بر مبنای اندیشه فردوسی به چالش کشیده می شود. سوم، با بررسی مفهوم جنگ در شاهنامه و نمونه های آن نشان داده می شود که پیش از هر چیز نیت کارگزاران جنگ در آغاز آن اثرگذار است. چهارم، با تمرکز بر رویکرد کارگزارمحور فردوسی و تاکید وی بر مفهوم «خرد» تلاش می شود راهکاری برای تحدید جنگ ارایه شود. در پایان، با جمع بندی مطالب به احتمال و قابلیت کاربرد دیدگاه فردوسی در روابط بین الملل معاصر اشاره می شود.
علل تداوم بحران های خاورمیانه در دوره جرج بوش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زمان ریاست جمهوری جرج بوش بحران های منطقه خاورمیانه افزایش یافت؛ البته کشورهای خاورمیانه همواره در فضای ژئوپلیتیک تعارض آمیزی قرار داشته اند. یکی از علت های اصلی این افزایش بحران ها را می توان تاخیر در روند دولت سازی و مداخله قدرت های بزرگ در این منطقه دانست. هرچند تنوع منابع اقتصادی خاورمیانه نیز زمینه های افزایش تعارض را به وجود آورده است. پس از 11 سپتامبر، ایالات متحده آمریکا با به کارگیری قدرت نظامی و استراتژیک، موقعیت خود را در منطقه بازسازی نمود که نشانه های آن را می توان در جنگ علیه عراق مشاهده کرد.ما در این مقاله درصدد تایید این مطلب هستیم که «چالش های منطقه ای و جنگ پیشدستانه بوش منجر به تداوم بحران شده است». به طورکلی، حادثه 11 سپتامبر و جنگ در عراق منجر به ترویج گفتمان تروریسم توسط آمریکا و در نتیجه زمینه فعال سازی استراتژی مبارزه با تروریسم شده و به رغم چنین روندی، توازن نسبی قدرت در منطقه حاصل نشده است. تا زمانی که کشورهای منطقه ای در شرایط عدم توازن قدرت، مداخله گری قدرت های بزرگ و همچنین تضادهای منطقه ای قرار داشته باشند، طبیعی است امکان ایجاد تعادل و تفاهم کاهش خواهد یافت.گذار از بحران های منطقه ای نیازمند بازسازی روابط کشورهای منطقه خاورمیانه است؛ به گونه ای که امکان متعادل سازی روابط قدرت های بزرگ با بازیگران منطقه ای را فراهم آورد. اقدامات نظامی، به کارگیری «استراتژی تغییر رژیم»، فعال سازی تئوری خاورمیانه بزرگ، گسترش پایگاه های نظامی و بر هم خوردن توازن قدرت را می توان عامل تداوم بحران های خاورمیانه دانست.
ژئوپلیتیک قدرت نرم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت نرم به آن دسته از قابلیت ها و منابع یک کشور چون فرهنگ، آرمان یا ارزش های اخلاقی اطلاق می شود که به صورت غیرمستقیم بر منافع یا رفتارهای دیگر کشورها اثر میگذارد. بهره گیری از ابعاد نرم افزاری قدرت سبب می شود از هزینه های محسوس قدرتمندی کشورها به طرز شگفت انگیزی کاسته شود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در سطح تحلیل منطقه ای و مقایسه میزان تاثیرگذاری این ُبعد از قدرت کشورمان برحسب مناطق مختلف ژئوپلیتیکی است.در این نوشتار از روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی و مدل سنجش ماتریسی برای محاسبه وزن و جایگاه نسبی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در هفت منطقه ژئوپلیتیکی بر اساس مولفه های ده گانه سنجش قدرت نرم کشورها در قالب 18 شاخص، استفاده شده است. اطلاعات نیز از طریق منابع کتابخانهای، اینترنتی و بهره گیری از پایگاه های خبری با تکیه بر دادههای عینی ـ تاریخی گردآوری و سعی شده تا از معتبرترین و جدیدترین اطلاعات آماری و توصیفی مراکز مطالعاتی داخلی، منطقهای و بینالمللی استفاده شود.یافته های تحقیق نشان می دهد جمهوری اسلامی ایران بیشترین کاربرد مولفه های قدرت نرم را در میان کشورهای اوراسیای مرکزی (76/28 درصد) و کمترین میزان (3/69 درصد) را به نسبت منطقه آمریکای لاتین داشته است. همچنین مشخص شد بالاترین میزان اعمال قدرت نرم ایران در مناطقی است که ساکنان آن بیشتر با زبان فارسی در ارتباط هستند. ضمنا جمهوری اسلامی ایران بیشترین موفقیت در کاربرد عوامل متغیر قدرت نرم را در زمینه بهره گیری از موسسات ایران شناسی در سایر کشورها داشته است.