سید احمد فاطمی نژاد

سید احمد فاطمی نژاد

مدرک تحصیلی: استادیار روابط بین الملل دانشگاه فردوسی مشهد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۲ مورد.
۱.

امکان یا امتناع حقوق بشر در علوم سیاسی و روابط بین الملل: قرائت فرانظری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حقوق بشر روابط بین الملل فلسفه سیاسی لویاتان جهانی علم سیاست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 678 تعداد دانلود : 178
یکی از مسائل اصلی پیش روی حقوق بشر به امکان یا امتناع اجرای آن برمی گردد. در عرصه ی داخلیِ کشورها، وجود اقتدار سیاسی برآمده از لویاتان به ضمانت اجرای حقوق بشر کمک می کند اما در عرصه ی بین المللی با شرایط نسبتاً آنارشیکی مواجه هستیم که چشم انداز تحقق حقوق بشر را مبهم می کند. این مشکله را می توان از منظر پارادایم های مسلط در این دو عرصه بررسی کرد. بنابراین، سوال اصلی پژوهش حاضر این است که پارادایم های برجسته علوم سیاسی و روابط بین الملل چه سازوکارهایی را برای اجرای حقوق بشر پیش نهاده اند. در این مقاله با چارچوب پارادایم و سامانه های معرفتی تبارشناسی، حقوق بشر در پارادایم های علوم سیاسی و روابط بین الملل بررسی می گردد. بنابراین، پارادایم های بالا را می توان در یک پیوستار قرار داد که دیدگاه های مختلف از امکان تا امتناع اجرای حقوق بشر را پوشش دهد. در یک سر این پیوستار، رویکردهای لیبرال و تکنولوژی گرا قرار می گیرند که اجرای حقوق بشر را در عرصه های داخلی و بین المللی امکان پذیر می دانند و در سوی مقابل، پارادایم های انتقادی و پدیدارشناسی قرار می گیرند که حقوق بشر و اجرای آن را در شرایط فعلی ناممکن می دانند. در بین این دو نیز می توان از پارادایم واقع گرایی یاد کرد که اجرای حقوق بشر را در چارچوب دولت قابل اجرا می داند اما تحقق آن را در عرصه بین المللی دشوار می پندارد.
۲.

تبیین امنیت ملی افغانستان در پرتو منازعۀ امریکا و ایران (2001-2021)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امنیت ملی افغانستان رقابت منازعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 139 تعداد دانلود : 75
دوره بیست ساله حضور امریکا در افغانستان پس از سال 2001 یکی از دوره هایی بود که طی آن کماکان منازعه و ناامنی در افغانستان رواج داشت. عوامل مختلفی برای این ناامنی می توان ذکر کرد که یکی از آنها، رقابت های خارجی در میدان افغانستان بوده است. اکنون که حضور مستقیم نظامی امریکا در افغانستان به پایان رسیده، فرصت مناسبی برای بررسی پیامدهای حضور این کشور برای امنیت افغانستان از منظرهای مختلف است. بنابراین، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سوال است که رقابت و منازعه آمریکا و ایران چه پیامدهایی برای امنیت ملی افغانستان به همراه داشته است؟ فرضیه ی پژوهش این است که منازعه آمریکا و ایران در میدان افغانستان از بعد نظامی با افزایش منازعات مسلحانه، از بعد سیاسی با تضعیف دولت مرکزی، و از بعد اقتصادی با کاهش رشد مناسبات تجاری میان ایران و افغانستان باعث تضعیف امنیت ملی افغانستان شده است. جهت بررسی فرضیه از چارچوب نظری امنیت ملی و روش تبیینی استفاده شده است. در این راستا، از یکسو برخی مسائل منطقه ای و بین المللی مورد منازعه میان دو کشور و از سوی دیگر برخی اختلافات میان آنان در رابطه با افغانستان، زمینه ی رقابت و منازعه میان آنها در میدان افغانستان را فراهم آورده است. از این رو سیاست گذاری دو کشور در قبال افغانستان کاملا مبنای امنیتی داشته و پیگیری طرفین جهت تامین منافع ملی خود منجر به اقدام آنان علیه منافع یکدیگر در خاک افغانستان شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اقدامات مذکور پیامدهایی برای امنیت ملی افغانستان در ابعاد نظامی، سیاسی و اقتصادی به همراه داشته است.
۳.

چین، هند و نظم منطقه ای در آسیای مرکزی: آزمونی برای مدیریت قدرت های بزرگ؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیای مرکزی چین مدیریت قدرتهای بزرگ نظم منطقهای هند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 407 تعداد دانلود : 894
منطقه آسیای مرکزی از قرن های گذشته مورد توجه قدرت های بزرگ بوده و سبب رقابت میان آن ها شده است. پس از پایان جنگ سرد نیز علاوه بر روسیه، کشورهایی مانند آمریکا، چین و هند در پی گسترش نفوذ خود در این منطقه بوده اند. در این فضا طبیعی است که قدرت های بزرگ به عنوان یکی از عوامل مؤثر در نظم منطقه ای آسیای مرکزی نقش داشته اند. با وجود اینکه رقابت آمریکا و روسیه در مناطق مختلف از جمله آسیای مرکزی همواره مورد توجه پژوهشگران بوده، رقابت چین و هند کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین هدف اصلی در این نوشتار این است که نشان دهیم چین و هند چه نقشی در نظم منطقه ای آسیای مرکزی دشته اند. رهیافت استفاده شده در این نوشتار، الگوی «مدیریت قدرت های بزرگ» و ارتباط آن با نظم منطقه ای است که از مکتب انگلیسی روابط بین الملل استخراج شده است. روش مورد استفاده در این نوشتار، نوعی تبیین کارکردی است که نقش یک عنصر (قدرت های بزرگ) در یک پدیده ویژه (نظم منطقه ای آسیای مرکزی) را بررسی می کنیم. یافته های پژوهش نشان می دهد چین و هند در گام اول با مدیریت رقابت دوجانبه خود به طور کلی و در گام دوم با مهار مناقشات و رقابت های منطقه ای خود در آسیای مرکزی به حفظ نظم منطقه ای در آسیای مرکزی کمک کرده اند.
۴.

انتقال به شرق: مسیر بقای داعش به مثابه سازمانی تروریستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انتقال به شرق پایگاه جدید سازمان تروریستی سربازگیری داعش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 559 تعداد دانلود : 368
با توجه به شکست های پیاپی داعش، کشته شدن رهبران رده اول و میانی این گروه و بهبود وضعیت امنیتی دولت های هدف داعش در منطقه خاورمیانه، احتمال فروپاشی و نابودی این گروه بیش از گذشته مطرح شده است. در این شرایط، رهبران و فرماندهان داعش نیز دست از فعالیت نکشیده و برای بقای این گروه چاره اندیشی کرده اند. به نظر می رسد که سه رویکرد برجسته در میان سران داعش مطرح بوده است: 1. برخی بر تداوم مقاومت در عراق و سوریه تأکید دارند که به ویژه با توجه به آشوب های جدید در این کشورها درخور توجه است؛ 2. گروه دوم بر مدیریت عملیات های پراکنده در سراسر جهان دست گذاشته اند؛ 3. گروه سوم به دنبال تصرف مناطق جدیدی برای مرکزیت داعش هستند. در چارچوب این رویکرد، به دست آوردن پایگاه های جدید برای داعش اهمیت زیادی دارد. هدف این نوشتار این است که اهمیت شرق را به عنوان پایگاه بالقوه داعش و ابزار بقای آن نشان دهد. پرسش اصلی نوشتار حاضر این است که شرق چه نقشی در تداوم بقای داعش ایفا کرده است؟ در پاسخ به این پرسش این فرضیه مطرح می شود که شرق از دیدگاه علی، تاکتیکی و کارکردی به بقای داعش کمک کرده است. روش پژوهش در این نوشتار، روش تبیینی کارکردی است که نقش عامل های تأثیرگذار در بقای داعش را نشان می دهد. فرضیه را در این سه گام بررسی می کنیم: دلیل های ذهنی و علت های عینی گسترش داعش به شرق، تاکتیک های انتقال و هدف های انتقال داعش در شرق.
۵.

از تروریسم تا ضدتروریسم در پاکستان: سنجش خشونت ورزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خشونت مقابله با تروریسم داعش پاکستان قربانیان تروریسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 752 تعداد دانلود : 348
با ظهور داعش در عراق و سوریه و به ویژه بعد از شکست های این گروه در مناطق مذکور، احتمال گسترش آن به سایر کشورهای اسلامی از جمله پاکستان مطرح شده و کماکان نیز مورد توجه است. در این بین دو ابهام اساسی وجود دارد: نخست اینکه، داعش تا چه حد در پاکستان نفوذ کرده یا احتمال نفوذ آن مطرح است؛ و دوم اینکه، پاکستان به طور عملی چه واکنشی در مقابل نفوذ داعش داشته و دارد. با توجه به اینکه ادعاهای زیادی در باب هر دو ابهام بالا وجود دارد، یکی از راه های بررسی این دو ابهام توجه به نشانه های آن است. از این رو، تحول خشونت در پاکستان پس از ظهور داعش مورد توجه قرار می گیرد. به عبارت دیگر، هدف اصلی این مقاله سنجش میزان خشونت در پاکستان تحت تأثیر حضور داعش در این کشور است. در این راستا، پرسشی که مطرح می شود این است که نفوذ داعش در پاکستان بعد از سال 2014 چه تحولی در سطح خشونت ورزی در این کشور ایجاد کرده است؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سؤال می توان مطرح کرد این است که سطح خشونت ورزی در پاکستان بعد از ظهور داعش تغییر معنی داری نداشته است. روش آزمون این فرضیه، روش تبیینی است و در روند کاربرد آن نقش عملیات های تروریستی داعش و فعالیت های ضدتروریستی دولت پاکستان در تغییر سطح خشونت مورد بررسی قرار می گیرد. تأیید این فرضیه می تواند هم نافی نفوذ گسترده داعش در این کشور باشد و هم جدیت دولت پاکستان در برخورد با گروه های تروریستی از جمله داعش و موفقیت راهبرد تروریسم ستیزی آن را تأیید کند.
۶.

«چرخش عاطفی» در روابط بین الملل: مروری بر رابطه عقلانیت و عواطف(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 594 تعداد دانلود : 893
یکی از مباحث دیرپا در روابط بین الملل کیفیت رابطه عقلانیت و عواطف بوده است. به طور سنتی، نظریه پردازان روابط بین الملل عمدتاً به دنبال شناخت آداب و رفتار عقلانی و تجویز راه های گریز از تصمیمات احساسی و غیرعقلانی بوده اند. این متفکرین اغلب گمان می کردند که عواطف و عقلانیت مبادی متفاوتی دارند و می توان از پیامدهای آسیب زای عواطف در سیاست جهانی گریخت. مطالعات جدید در روابط بین الملل و سایر حوزه های مرتبط این مفروض را زیر سوال برده و عواطف بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. هدف مقاله حاضر، بررسی تحولات جدید و پیامدهای آن در ادبیات روابط بین الملل است. بنابراین، پرسش اصلی این است که طی دو دهه اخیر، چه تحولی در رابطه میان عقلانیت و عواطف در روابط بین الملل به وجود آمده است. در مقام پاسخ، می توان این فرضیه را پیش نهاد که رابطه میان عقلانیت و عواطف در روابط بین الملل از تباین به یگانگی مبدل گشته و از آن به عنوان چرخش عاطفی یاد می کنند. این فرضیه با روش فراتحلیل مورد بررسی قرار می گیرد. تحلیل دیدگاه نظریه پردازان فعال در این حوزه نشان می دهد که عواطف بیش از پیش مورد توجه واقع شده و این روند به نحو روزافزونی در حال گسترش است.
۷.

امکان ناپذیری و امکان پذیریِ توافق در برنامه ی هسته ای ایران همسنجی دوره های سه گانه ی ریاست جمهوری (خاتمی، احمدی نژاد و روحانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران برنامه ی هسته ای مذاکرات هسته ای قدرت های غربی توافق دوره های سه گانه ی ریاست جمهوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 278 تعداد دانلود : 145
برنامه ی هسته ای ایران، از مهم ترین مسائل سیاست خارجی ایران بعد از انقلاب بوده است. این برنامه سه دوره ی ریاست جمهوری خاتمی، احمدی نژاد و روحانی را درگیر خود کرد. پژوهش حاضر بر مبنای نظریه ی منطقه ی توافق ممکن (ZOPA) و همچنین با بهره گیری از روش تاریخی تطبیقی به بررسی برنامه ی هسته ای در سه دوره ی ریاست جمهوری (خاتمی، احمدی نژاد و روحانی) می پردازد. سؤال اصلی این پژوهش این است که چرا در دو دوره ی ریاست جمهوری خاتمی و احمدی نژاد مذاکرات ایران و قدرت های غربی به توافق هسته ای ختم نشد، اما در دوره ی ریاست جمهوری روحانی این مذاکرات به توافق هسته ای منجر شد. فرضیه ی نوشتار این است که استراتژی ها و تاکتیک های ناهمانند، در دو محیط داخلی و خارجی (ایران و گروه 1+5) در سه دوره ی ریاست جمهوری (خاتمی و احمدی نژاد و روحانی) منجر به دو دستاورد گوناگون (عدم توافق و توافق) در برنامه ی هسته ای ایران شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در دوران خاتمی، انعطاف ایران، کشورهای غربی را بر این باور رساند که نیاز چندانی به کنارآمدن با ایران ندارند. در دوران احمدی نژاد نیز به دلیل سیاست خارجی تهاجمی، این فرصت به ایالات متحده داده شد که اتحادیه ی اروپا و حتی چین و روسیه را با خود همراه کند، و قطعنامه های تحریمی را علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل تصویب کند. اما در دوره ی روحانی، با بهره گیری از تجارب دولت های پیشین سعی شد مسیر اعتدال طی گردد؛ سیاستی که باعث گردید طرف مقابل ایران، در سیاست های خود تجدید نظر کند. همین امر دستیابی به توافق جامع هسته ای را امکان پذیر کرد.
۸.

جامعه پذیری بین المللی، بایسته کشورداری اقتصادیِ توسعه نمونه پژوهی: ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کشورداری اقتصادی توسعه جامعه پذیری بین المللی هویت ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 84 تعداد دانلود : 499
کشورداری اقتصادی به مثابه بهره گیری از ابزارهای اقتصادی بین المللی در تحقق اهداف راه بردیِ دولت ها مفهومی جدید در مطالعات اقتصادیِ سیاست خارجی است. تاکنون ره یافت های ماتریالیستی این حوزه را بررسی کرده اند. این پژوهش ها با پیونددادن ابزارهای اقتصادی با سیاست، قدرت سخت، بقا، و امنیت حوزه نظری کشورداری اقتصادی را گسترش داده اند. با تأکید آنان بر نقش عناصر مادی و اهداف سیاسی در به کارگیری ابزارهای اقتصادی، کشورداری اقتصادی به «سیاست قدرت»، «ره یافتی ماتریالیستی»، و ابزار تحلیل رقابت منفی قدرت های بزرگ و روابط تحکُمی آنان با دولت های در حال توسعه تقلیل یافته است. کشورداری اقتصادیِ سنتی و رئالیستی فاقد ظرفیت کاربست برای کشورهای درحال توسعه و مطالعه نقش عناصر اجتماعی در تحلیل سیاست خارجی و توسعه است. درصورتی که کشورداری اقتصادی و جامعه پذیری بین المللی از ابزارهای مهم توسعه تلقی می شوند. این مقاله [i] درصدد پیوند کشورداری اقتصادی با «سیاست توسعه» و «ره یافت اجتماعیِ» سیاست خارجی است. پرسمان اصلی بدین شرح است: عوامل مؤثر در موفقیت کشورهای در حال توسعه در به کارگیری ابزارهای اقتصادی بین المللی چیست؟ از لوازم بهره گیری از ابزارهای اقتصادی بین المللی نوع هویت و جامعه پذیری دولت است. دولت های درحال توسعه با تغییر هویت خودمحور به هویت جمعی در فرایند جامعه پذیری بین المللی، مشروعیت و زمینه معرفتیِ بهره گیری از منابع اقتصادیِ فراملی را فراهم می آورند. بنابراین، امکان موفقیت دولت های جامعه ستیزِ بین المللی در کشورداری اقتصادی و توسعه ضعیف است. در «قرائت توسعه ای و اجتماعی» تقلیل گرایی رئالیستی و موضع تحکُمی ادبیات کشورداری اقتصادی رفع می شود و قابل کاربست برای کشورهای درحال توسعه خواهد بود. مرکز ثقل تحولات معاصر کشورداریِ ایران منازعه بر سر استفاده از ابزارهای اقتصادی توسعه و درونی سازی هنجارهای بین المللی بوده است. هویت غیرجمعیِ دولت و ساختارها و نهادهای جامعه ستیز بین المللی از موانع توسعه و کشورداری اقتصادی در جمهوری اسلامی ایران بوده اند. [i]. این مقاله برگرفته از رساله است.
۹.

پیوند امر پزشکی و امر بین المللی: سیاست جهانی در معرض کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امر پزشکی امر بین المللی کرونا کووید-19 سیاست جهانی بازیگران بین المللی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 17 تعداد دانلود : 166
شیوع کرونا حوزه های مختلف زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده است. روابط بین الملل و سیاست جهانی نیز از این تاثیرات مبرا نیست. هدف اصلی مقاله بررسی پیامدهای شیوع کرونا برای سیاست جهانی با توجه به ارتباط بین امر پزشکی و امر بین المللی است. بنابراین، پرسش اصلی مقاله این است که چه ارتباطی میان امر پزشکی و امر بین المللی در جریان شیوع کرونا ویروس کووید-19 وجود دارد؟ در مقام فرضیه می توان گفت که طی دوران شیوع کووید-19، امور مذکور به هم پیوند خورده و باعث وضعیت های متناقض نما در حوزه های کنشکران، فرایندها و پیامدها شده است. با توجه به گستردگی موضوع و دشواری کاربرد نظریه های سنتی، از نظریه التقاط گرایی برای تبیین بحث استفاده شده است. بنابراین، با تکیه بر این نظریه و با استفاده توامان از روش های تبیینی و تمثیلی، فرضیه به آزمون کشیده می شود. به این منظور، ابتدا برای هر یک از حوزه های سه گانه بالا دو نمونه انتخاب شده و در قالب آنها، ارتباط میان امر پزشکی و امر بین المللی مورد بررسی قرار می گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد که علی رغم تحلیل های موجود، کروناویروس باعث تحول اساسی در سیاست جهانی نشده است.
۱۰.

بررسی جایگاه افغانستان جدید در مجموعه های امنیتی منطقه ای از آسیای مرکزی تا آسیای جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افغانستان الگوهای دوستی و دشمنی مجموعه امنیتی منطقه ای نزدیکی جغرافیایی وابستگی های امنیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 692 تعداد دانلود : 84
هدف این نوشتار بررسی جایگاه افغانستان در مجموعه های امنیتی منطقه ای است. با تغییر روابط دوقطبی جنگ سرد، مناطق و جایگاه کشورها در آن ها نقش مهمی در تحلیل های امنیتی پیدا کردند؛ اما پژوهشگران مختلف درباره جایگاه کشورها در مناطق امنیتی دیدگاه های متفاوتی دارند. افغانستان از کشورهایی است که در مورد آن رویکردهای مختلفی وجود دارد و آن را در مجموعه های امنیتی گوناگونی قرار می دهند. پرسش اصلی نوشتار حاضر این است که افغانستان در کدام مجموعه امنیتی منطقه ای قرار می گیرد. در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که افغانستان با توجه به نزدیکی جغرافیایی، وابستگی های امنیتی، گسترش روابط اقتصادی و وجود الگوهای دوستی و دشمنی با کشورهای جنوب آسیا در مجموعه امنیتی منطقه آسیای جنوبی قرار می گیرد. برای بررسی این فرضیه از  نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای استفاده می شود. روش آزمون فرضیه، دوبعدی است و از روش های مقایسه ای و برهان خلف استفاده می شود. با استفاده از این روش، ابتدا نشان داده می شود که با وجود شباهت های فراوان افغانستان با کشورهای خاورمیانه و آسیای مرکزی، عوامل متعددی سبب می شود که افغانستان خارج از مجموعه های امنیتی آسیای مرکزی و خاورمیانه قرار گیرد. سپس با توجه به شاخص های شکل گیری مجموعه های امنیتی، روابط افغانستان با منطقه آسیای جنوبی و به ویژه دو قدرت تأثیرگذار در این منطقه یعنی هند و پاکستان بررسی می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که با تشدید رقابت هند و پاکستان در افغانستان، حضور این کشور در مجموعه امنیتی آسیای جنوبی به واقعیت نزدیک تر است.
۱۱.

پیوستگی امنیتی و بحران گریزی در روابط ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 196 تعداد دانلود : 217
روابط ایران و ترکیه در دهه های اخیر در مجموع روبه گسترش، اما در مقاطعی تحت تأثیر اختلافات دو کشور سرد و غیردوستانه بوده است. این نوسان ها باعث شکل گیری تببین های متفاوتی از روابط این دو کشور در بین پژوهشگران سیاست خارجی و روابط بین الملل شده است. هدف این مقاله بررسی و تبیین پایایی روابط دو کشور علی رغم بروز اختلاف میان آنها است. به عبارت دیگر پرسش اصلی این است که چرا ایران و ترکیه در دهه های اخیر علی رغم اختلافات بنیادی دچار تنش طولانی مدت با یکدیگر نشده و همواره به تنش زدایی و همکاری روی آورده اند؟ در پاسخ، این فرضیه طرح شده است: پیوستگی فرایندهای امنیت زا و امنیت زدایی که بر ایران و ترکیه تأثیر می گذارند باعث شده که دو کشور از بحرانی شدن اختلافات میان خود جلوگیری نمایند و به همکاری روی آورند. برای بررسی این فرضیه از نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای استفاده شد و شش عنصر مجاورت جغرافیایی، الگوی دوستی و دشمنی، وجود دو بازیگر مؤثر، استقلال نسبی، وابستگی متقابل امنیتی، روابط فرهنگی- تمدنی و روابط اقتصادی در مناسبات ایران و ترکیه مورد سنجش قرار گرفت. روش مورد استفاده در مقاله، روش تبیینی است. یافته های مقاله نشان می دهد که علت جلوگیری از تنش های شدید و گسترش روابط دو کشور، به ویژه در زمینه های اقتصادی قرارداشتن آنها در یک مجموعه امنیتی بوده است.
۱۲.

روسیه و آسیای مرکزی: زمینه سازی برای جامعه بین الملل منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روسیه آسیای مرکزی جامعه بین الملل منطقه ای گزلشافت گمین شافت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 468 تعداد دانلود : 111
با فروپاشی اتحاد شوروی، جمهوری های آسیای مرکزی به استقلال رسیدند. بعد از استقلال این کشورها، روسیه نسبت به سرنوشت آن ها توجه زیادی نداشت و این مسئله سبب شد تا سایر قدرت ها درپی گسترش نفوذ خود در کشورهای آسیای مرکزی برآیند؛ اما چندی نگذشت که روسیه نگاه به شرق را در دستور کار خود قرار داد و تلاش کرد تا با ایجاد همگرایی گسترده منطقه ای، مانع حضور سایر قدرت ها در کشورهای هم جوار خود شود. پرسش اصلی این نوشتار، این است که چرا روسیه و کشورهای آسیای مرکزی ظرفیت تشکیل جامعه بین الملل منطقه ای را دارند؟ در پاسخ می توان این فرضیه را طرح کرد که روسیه و کشورهای آسیای مرکزی با توجه به روابط تاریخی و فرهنگی (گمین شافتی) و همچنین روابط کارکردی (گزل شافتی) ظرفیت لازم را برای تشکیل جامعه بین الملل منطقه ای دارند. همان گونه که از پرسش و فرضیه پیدا است، رهیافت نظری این نوشتار، مکتب انگلیسی روابط بین الملل به ویژه قرائت باری بوزان است. روابط تاریخی و فرهنگی در قالب سرگذشت تاریخی مشترک، مهاجرت متقابل و رواج زبان روسی و روابط کارکردی در قالب مناسبات اقتصادی و نظم سازی بررسی می شود. در این نوشتار، با استفاده از روش توصیفی و تکیه بر منابع کتابخانه ای و اینترنتی، فرضیه ارزیابی می شود.
۱۳.

سیاست خارجی قدرت های نوظهور نسبت به آمریکا؛ همراهی یا موازنه گری؟ (مطالعه ی موردی: بریکس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بریکس آمریکا موازنه ی نرم یک جانبه گرایی چندجانبه گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 453 تعداد دانلود : 649
بریکس به عنوان مجموعه ای از قدرت های نوظهور، تجلی سیاست تجدیدنظرطلبانه نسبت به یک جانبه گرایی آمریکا در روابط بین الملل است. آن ها با تقویت قابلیت های اقتصادی، سیاسی و جمعیتی خود می توانند قطب های اصلی ساختار چندقطبی جهان در آینده باشند. در این میان، تلاش این گروه برای ایجاد نظام چندجانبه، رویه ای معمول در نظام بین الملل اما بر پایه ی مقدورات فعلی است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که سیاست خارجی بریکس نسبت به رویه یک جانبه گرایی آمریکا در نظام بین الملل چگونه است؟ و در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که بریکس نوعی سیاست تجدیدنظرطلبانه مبتنی بر موازنه ی گری نرم را در مقابل رویه یک جانبه گرایی آمریکا در پیش گرفته است. در آزمون این فرضیه، از رهیافت موازنه ی نرم استفاده می شود که از رهگذر دو متغیر «اختلاف قدرت» و «وابستگی اقتصادی» به این پژوهش کمک می کند. در این جستار ضمن توضیح چرایی و چگونگی موازنه ی نرم بریکس با یک جانبه گرایی آمریکا، به چالش های پیش روی این گروه می پردازیم. یافته های پژوهش حاکی از تلاش غیرمستقیم بریکس برای تقویت رویه چندجانبه گرایی در نظام بین الملل است.
۱۴.

اشاعه هسته ای و صلح: مروری بر آرای موافقان و مخالفان اشاعه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کشورهای در حال توسعه اشاعه هسته ای صلح بین المللی خوش بینان هسته ای بدبینان هسته ای

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اصول روابط بین الملل مفاهیم پایه ای روابط بین الملل جنگ
  2. حوزه‌های تخصصی علوم سیاسی اصول روابط بین الملل مفاهیم پایه ای روابط بین الملل صلح
تعداد بازدید : 896 تعداد دانلود : 544
طی دهه های گذشته مناظره شدیدی میان حامیان اشاعه هسته ای و مخالفان آن در جریان بوده و با ظهور بازیگران بالقوه و بالفعل هسته ای جدید، این مناظره وارد فضای جدیدی شده است. مبنای طرفداری و مخالفت این دو گروه به دیدگاه های متفاوت آنها در مورد تأثیر اشاعه هسته ای بر صلح بین المللی برمی گردد. هدف این مقاله، بررسی تأثیر اشاعه هسته ای بر صلح بین المللی است. بنابراین، پرسش اصلی این است که اشاعه هسته ای چه پیامدی برای صلح بین المللی دارد؟ در پاسخ می توان این فرضیه را مطرح کرد که اشاعه هسته ای از رهگذر بازدارندگی به تأمین صلح بین المللی کمک می کند. برای بررسی این فرضیه از روش توصیفی- تحلیلی استفاده می شود. یعنی با مرور متون مختلف پیرامون پیوند اشاعه و صلح، خوش بینی یا بدبینی خالقان این متون نسبت به پیامد صلح آمیز اشاعه روشن می شود. روش گردآوردی اطلاعات استفاده از متون کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که هرچند کیفیت بازدارندگی تسلیحات هسته ای در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه با هم تفاوت دارد، اما نمی توان منکر پیامد بازدارنده و در نتیجه، ثبات بخشی این تسلیحات شد
۱۵.

فرهنگ و رویه سازگاری جویی در سیاست خارجی ج.ا. ایران مقایسه ی متن پژوهانه از دوره های جنگ و اصلاحات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تنش زدایی صدور انقلاب سازگاری جویی رویکرد انسانگرایانه رهیافت انسان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 417 تعداد دانلود : 591
هدف این مقاله بررسی جایگاه فرهنگ در رویه سازگاری جویی ج. ا. ایران طی دوره های جنگ و اصلاحات می باشد. برای دستیابی به این هدف، نوعی رویکرد ترکیبی در پیش گرفته می شود؛ یعنی دو مفهوم انسان گرایانه و انسان شناختی فرهنگ از هم متمایز شده و با نظریات روزنا پیرامون سیاست خارجی پیوند می یابد تا رویه های سازگاری جویی از آن استخراج شود. سپس مقوله های استخراج شده از رویکرد نظری روزنا پیرامون سازگاری جویی، در دو متن نمونه (یعنی متن سخنرانی های رجایی و خاتمی در مجمع عمومی سازمان ملل) اعمال شده و مورد بررسی قرار می گیرند. بدین منظور از نوعی روش التقاطی استفاده می شود که مرکب از روش های مقایسه ای و تحلیل محتوا است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در دوره جنگ از نوعی انسان گرایی فرهنگی پیروی شده و رویه سازگاری جویی در سیاست خارجی، «لجوجانه» بوده است اما در دوره اصلاحات از انسان شناسی فرهنگی پیروی شده و رویه سازگاری جویی، «محافظه-کارانه» بوده است.
۱۶.

منطقه گرایی نهادمحور در آسیای جنوبی: کارایی سنجی سارک، سپتا و سفتا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نهادگرایی آسیای جنوبی منطقه گرایی سارک سپتا سفتا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 910 تعداد دانلود : 861
بعد از جنگ دوم جهانی، موج منطقه گرایی و هم گرایی منطقه ای از اروپا شروع شد و به مرور زمان، به سایر مناطق گسترش یافت. همگام با گسترش منطقه گرایی، نظریه های مختلفی مانند کارکردگرایی، نوکارکردگرایی، وابستگی متقابل و نهادگرایی در پی توضیح این پدیده برآمدند. یکی از مناطقی که تحت تأثیر روندهای منطقه گرایانه قرار گرفت، آسیای جنوبی بود. از این رو، کشورهای این منطقه برای تسهیل هم کاری منطقه ای اقدام به ایجاد نهادهای منطقه ای کردند. هدف این مقاله، بررسی منطقه گرایی در آسیای جنوبی با تمرکز بر نقش نهادهای منطقه ای است. بنابراین، پرسش اصلی این است که نهادهای منطقه ای آسیای جنوبی چه نقشی در روند منطقه گرایی کشورهای عضو ایفا کرده اند؟ در پاسخ به این پرسش، باید میان کشورهای بزرگ آسیای جنوبی، یعنی هند و پاکستان و کشورهای ضعیف این منطقه، یعنی سریلانکا، نپال، بوتان، بنگلادش، مالدیو و افغانستان، تمایز قائل شد. در این چارچوب، فرضیه ای که مطرح می شود این است که نقش سارک، سپتاو سفتادر منطقه گرایی آسیای جنوبی از منظر اعضای بزرگ، ناکارامد و از منظر اعضای کوچک، کارامد بوده است. برای آزمون فرضیه، از نظریة نهادگرایی نئولیبرال و روش تبیینی کارکردی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که هرچند نهادهای منطقه ای آسیای جنوبی توفیقی در روند منطقه گرایی میان کل اعضا نداشته اند، اما کشورهای ضعیف منطقه از وضعیت موجود رضایت دارند و حضور همین نهادهای ضعیف را بر فقدان آن ها ترجیح می دهند.
۱۷.

منازعه هند و پاکستان پس از 1998 و مدیریت بحران قدرت های بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 458 تعداد دانلود : 565
این مقاله در پی بررسی نقش قدرت های بزرگ در مدیریت منازعه هند و پاکستان پس از 1998 می باشد. سؤال اصلی این است که چگونه قدرت های بزرگ در فرایند مدیریت منازعه هند و پاکستان طی سال های 2010-1998 ایفای نقش کرده اند. مفروض اصلی مقاله این است که قدرت های مزبور در مدیریت منازعه هند و پاکستان حضور داشته و به ایفای نقش پرداخته اند. در پاسخ به سؤال های بالا از الگوی «مدیریت قدرت های بزرگ» و تحلیل های «جفتی/ وراجفتی» به عنوان چهارچوب نظری استفاده شده است. فرضیه اصلی این است که امریکا، روسیه و چین به عنوان سه قدرت بزرگ با استفاده از برتری محلی شان، احترام به حوزه های نفوذ یکدیگر و کنش مشترک در مدیریت منازعه هند و پاکستان نقش داشته اند. روش مورد استفاده برای آزمون فرضیه بالا، پس رویدادی است و به طور مشخص سه بحران 1999، 2-2001 و 2008 به عنوان مطالعه موردی بررسی می شوند. در نهایت، بررسی سه بحران مذکور نشان می دهد که قدرت های بزرگ در بحران 1999 موفق شده اند که منازعه هند و پاکستان را مدیریت کنند اما در دو بحران دیگر توفیقی نداشته اند.
۱۸.

تأثیر عامل اقتصادی در مدیریت منازعه هند و پاکستان طی سال های 2010-1998(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقتصاد هند پاکستان مدیریت منازعه همکاری دوجانبه اقتصادمحوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 319 تعداد دانلود : 479
پیوند اقتصاد و منازعه بین المللی یکی از محورهای مهم اقتصاد سیاسی بین الملل است. هدف این مقاله، بررسی تأثیر عنصر اقتصاد در مدیریت منازعه هند و پاکستان با استفاده از رویکردهای اقتصاد سیاسی بین-الملل است. بنابراین، مقاله حاضر در پنج قسمت سامان می یابد. پس از بیان مسأله، تلاش می گردد تا چارچوب نظری مختصر و منسجمی فراهم شود که به طور خلاصه بر نسبت عناصر اقتصادی و منازعه متمرکز باشد. حاصل این قسمت هویدا شدن دو متغیر کلان همکاری دوجانبه و اقتصادمحوری است که ذیل هر یک چند شاخص مهم مطرح می گردد. سپس، همکاری دوجانبه هند و پاکستان در دو شاخص تجارت و سرمایه گذاری متقابل بررسی و نسبت آن ها با منازعه این دو کشور سنجیده می شود. آنگاه، با استفاده از آمارهای موجود نشان داده خواهد شد که چگونه اولویت یافتن اقتصاد برای هند و پاکستان، آن ها را از منازعات دوجانبه دور کرده و به رفتار احتیاط آمیز سوق داده است. سرانجام، نتیجه گیری مختصری از مطالب ارائه می گردد.
۱۹.

هند و پاکستان: مدیریت منازعه پس از 199(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منازعه هند و پاکستان مدیریت منازعه جنگ محدود کارگیل بن بست بزرگ 2002 2001 مواجهه ناتمام 2

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 765 تعداد دانلود : 790
چکیده منازعه هند و پاکستان به عنوان یکی از پایدارترین مسایل نظام بین الملل بعد از جنگ دوم جهانی، با آزمایش های هسته ای این دو کشور در سال 1998 وارد دوران جدیدی شده که ویژگی آن مدیریت تعارضات است. مسئله ای که اکنون مطرح می شود این است که چگونه دو کشور در این وضعیت شکننده، منازعه خود را مدیریت کرده و از ورود به جنگ پرهیز کرده اند. هدف مقاله حاضر، پاسخ به این سؤال است و طی چند گام به آن پرداخته می شود. پس از مرور رویکردهای موجود و ترسیم فضای کلی روابط دو کشور، تلاش می شود تا چارچوب نظری مدیریت منازعه و ابزارهای آن تب یین شود. سپس بر اساس این چارچوب، منازعه آنها و چگونگی مدیریت آن در سه نقطه بحرانی بررسی می شود. این سه نقطه عبارتند از: جنگ محدود کارگیل، بن بست بزرگ 2002 - 2001 و مواجهه ناتمام 2008 . طبیعی است که مدیریت منازعه آنها در دوره های بین این نقاط نیز در جریان بوده و مورد توجه واقع خواهد شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان