پژوهشنامه علوم سیاسی
پژوهشنامه علوم سیاسی دوره ششم شهریور 1390 شماره 3 (پیاپی 23) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
از دهه 1970 به این سو ما شاهد رشد ادبیاتی هستیم که بازگرداندن دوباره دولت به مطالعات علوم سیاسی را دنبال می کند. در این ادبیات به طور خاص، نظریه های دولت سازی اهمیت بالایی یافته اند. همین اهمیت باعث شده است تا ما با تعدد و تکثر نظریه های دولت سازی مواجه شویم که ادبیات مربوطه را دچار نوعی آشفتگی متنی ساخته است. بدین سان در مطالعات جدید دولت سازی این ضرورت وجود دارد تا از طریق یکی از شیوه های چارچوب بندی یعنی رهیافتهای نظری، آشفتگی متنی مزبور را سامانی تئوریک داده و سازه های نظری منسجمی را در حوزه نظریه های دولت سازی بنا نهیم. در شیوه ای که نظریات بر اساس استدلا لهای تقریباً مشابه، برنامه های پژوهشی و نیای نظری مشترک دسته بندی می شوند، مقاله نظریه های دولت سازی را از حالت پراکنده به شکل چهار رهیافت نظری که به ترتیب بر متغیر جنگ، متغیر بحران ها و پویایی های اقتصادی و اجتماعی فئودالیسم، متغیر های فرهنگی و نهایتاً موضوعات مربوط به جهان سوم تاکید می کنند، متحول می سازد. در مرحله بعد و پس از ایجاد این رهیافتهای نظری، با نقدی آسیب شناختی از نظریه های دولت سازی موجود، بایسته های تئوریکی را به بحث می گذاریم که این سازه های نظری بدان نیازمند هستند. در این آسیب شناسی مشخص می سازیم که نظریه های دولت سازی در غرب باید رویکرد تک علیتی در نظریه های دولت سازی را به نفع رویکرد چند علیتی وانهند. همین طور با نگاهی آینده پژوهی و برای تکمیل نظریه های دولت سازی در کشورهای جهان سوم، نوعی دستورکار پژوهشی تدارک می بینیم.
«پارادایم قدرت» به مثابه رهیافت نظری جدید و جایگزین نظریات «دولت» و «نظام سیاسی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«نظریه دولت» و برداشت های مختلف و متعارض از آن، رهیافتی مسلط در دانش سیاسی معاصر به شمار می آید. الگوهای مختلف لیبرالی، مارکسیستی و جهان سومی «نظریة دولت» ، همواره بازتاب گسترده ای در مطالعه سیاست در جوامع مختلف غربی و غیر غربی داشته و تئوری مرکزی غالب بویژه در ادبیات اقتصاد سیاسی، جامعه شناسی سیاسی و جامعه شناسی تاریخی بوده است. موضوع و هدف اصلی این مقاله، تلاش در جهت صورت بندی یک رهیافت نظری جدید و جایگزینِ نظریات «دولت» و «نظام سیاسی» به گونه ای است که این رهیافت نظری جدید (تحت عنوان رهیافت «پارادایم قدرت») در عین اجتناب از برخی تقلیل گرایی های موجود در نظریات «دولت» و «نظام سیاسی» ، از قابلیت ها و مطلوبیت های معرفتی، روشی و نظری بیشتری برخوردار باشد.
بررسی نقش سومین دوره مجلس شورای اسلامی در سیاست گذاری - مطالعه ی موردی: برنامه ی اول و گذار به دوره ی سازندگی(71-1367)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پایان جنگ، موضوع بازسازی و سازندگی مطرح و دوران جدیدی در سیاست ایران آغاز شد. برنامهها و سیاستهای این دوران در راستای جبران خسارتها و خرابیهای ناشی از جنگ، بهبود وضعیّت اقتصادی، تحکیم زیرساختهای اقتصادی کشور و چارچوب آنها برنامهی اوّل توسعهی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بود. در سیاست گذاری های بازسازی و برنامه اول توسعه نهادها و سازمان های چندی تاثیرگذار بودند. در این مقاله نقش سومین دورهی مجلس شورای اسلامی به عنوان یکی از نهادهای حکومتی دخیل در فرآیند سیاست-گذاری و تصویب برنامهی اول توسعه بررسی شده است. این تحقیق نشان میدهد در فرآیند گذار به سازندگی و سیاستگذاریهای مربوط به آن مجلس کماثر بوده و بیشتر نق ش تبعی و تأییدکننده داشته است.
بحران اقتصادی 2009-2007 و تضعیف کار ویژه دولت رفاه در ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آغاز بحران مالی در عرصه اقتصادی ایالات متحده آمریکا بسیاری از تحلیل گران در بررسی ریشه ها و دلایل آن به مسیرهای متفاوتی نظیر مداخله دولت یا عدم حضور به موقع آن در عرصه اقتصادی اشاره می کنند. اولین و مهم ترین اثر این بحران درحوزه داخلی سقوط شاخصهای مالی دربازارهای این کشور کاهش رفاه عمومی بود . نوشتار حاضر با تمرکز بر بحران اقتصادی آمریکا در چارچوبه ساختارهای درونی آمریکا براین نظر است که این بحران به تضعیف دولت رفاه در ایالات متحده آمریکا منجر شد زیرا گزینش و کاربست راهکارها جهت کنترل بحران توسط دولت در این کشور نظیر کاهش اخذ مالیات از طبقات و موسسات مالی و نیز تخصیص منابع مالی حمایتی به شرکتها و موسسات و نیز افزایش حضور نظامی در مناطق مختلف باعث خلاء و کسری در آمدی دولت جهت ایفای کار ویژه رفاهی برای طبقات آسیب پذیر شده است. ایجاد چارچوبی مفهومی با تکیه برنظریات لیبرالیسم پوششی ونیز نئولیبرالیسم برای درک پویایی ها و تحولات درونی اقتصادآمریکا، اشاره به ریشه هاو عوامل و نیز نتایج بحران و در نهایت تأثیرآن بر تضعیف کارویژه دولت رفاه بخش های مختلف این مقاله برای تبیین موضوع می باشد.
بررسی یک اقتصاد رانتی با تاکید بر سیکل های تجاری سیاسی : یک تحلیل تئوریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نظریه بی ثباتی های سیاسی ناشی ازیک اقتصاد رانتی و دولت رانتیر بار دیگر مورد توجه محافل دانشگاهی و نظریه پردازان علوم اقتصادی و سیاسی قرار گرفته است. از آنجائیکه بی ثباتی های یاد شده می تواند از طریق تاثیر منفی بر عواملی همچون سرمایه گذاری بخش خصوصی و یا بهره وری نیروی کار اقتصاد را تحت تاثیر قرار دهد ، این سئوال می تواند طرح گردد که آیا بی ثباتی های یاد شده می توانند بخشی از نوسانات کلی و یا سیکل های تجاری در اقتصاد را نیز توضیح دهد. نویسندگان معتقدند که تاثیر یاد شده می تواند در قالب ادبیات سیکل های تجاری سیاسی نیز مورد بررسی قرار گیرد. براین اساس آنها تلاش دارند که نشان دهند که اصولاً اقتصاد های رانتی و دولت های رانتیر حامل بی ثباتی های سیاسی هستند و این بی ثباتی سیاسی می تواند بخشی از عوامل ایجاد نوسانات اقتصادی را توضیح دهد. در حقیقت آنها به دنبال طرح نوع جدیدی از سیکلهای تجاری سیاسی هستند که مختص اقتصاد های رانتی است. به نظر می رسد که این چارچوب تئوریک می تواند مقدمه ایی برای طراحی مدلهای کمی در حوزه مطالعات سیکلهای تجاری تلقی گردد.
«کاربرد مدل انسجام انجمنی در سیاستگذاری منطقه ای شرق آسیا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست گذاری منطقه ای مفهومی ارتباطی است. در این مدل پیوندهای منطقه ای بین دولت ها، شرکت های چندملیتی و نهادهای اقتصادی شکل می گیرد. این بازیگران بدون توجه به مولفه های اجتماعی و فرهنگی نمی توانند زمینه همکاری بادوام بین خود را به وجود آورند. به عبارت دیگر، منطقه گرایی نمی تواند بدون تقویت پیوندهای انجمنی میان مردم، گروه ها و جوامع پراکنده درون منطقه ای پیشرفت موثری داشته باشد.
این مقاله براساس تجارب منطقه گرایی در حوزه آسیای شرقی و آسیای جنوب شرقی تنظیم شده است. طبعا می تواند برای کشورهایی که در حوزه آسیای جنوب غربی قرار دارند؛ نیز موثر و کارساز باشد. انسجام انجمنی در آسیای شرقی توانست اولا «جهان شهرهای» متنوعی را بوجود آورد، ثانیا زمینه عبور از «همگرایی منفعلانه» به سوی «همگرایی فعالانه» را نیز فراهم سازد.
همگرایی فعالانه در فرآیندی انجام می شود که سیاست گذاری منطقه ای در روند کاهش و حذف موانعی باشد که مبادلات اقتصادی را در حوزه های تجاری و مالی بین کشورها فراهم سازد. از سوی دیگر عامل تقویت عناصر مشترک و همگرا میان شرکا و مجموعه هایی است که می توانند عامل تقویت مبادله بین بازیگران شوند. این امر از طریق بازار های منطقه ای و تبدیل آن به بازارهای جهانی شکل می گیرد.
در این مقاله تلاش می شود تا انسجام انجمنی در سیاست گذاری منطقه ای براساس مطالعات بین رشته ای تبیین شود. در چنین شرایطی می توان ترکیبی از «رهیافت های سازه انگاری» و «منطقه گرایی نهادی» را مورد استفاده قرار داد. نشانه های انسجام انجمنی را می توان در سازماندهی «شهرهای منطقه ای» و همچنین «شهرهای جهانی» ملاحظه نمود.
ایران و دولت توسعه گرا - (1357-1320)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه تامل درباره توسعه و نقش دولت در آن، به طور معمول، به دوره قاجاریه و آشنایی جدی ایرانیان با دنیای جدید برگردانده می شود. با این حال، این موضوع همچنان زنده و دغدغه متفکران و دولتمردان ایرانی است و امروزه میراث پرباری از نکته سنجی های نظری و اقدامات انجام شده در این زمینه در اختیار قرار دارد. در مقاله حاضر تلاش بر آن بوده است که با مبنا قرار دادن نظریه دولت دموکراتیک توسعه گرا، برنامه ها و اقدامات توسعه ای دوره پهلوی دوم (1357-1320) بازخوانی و بررسی شود. بر این اساس، در دوره 1332-1320 نوع سیاست اجازه نمی داد دولت ظرفیت لازم برای توسعه گرایی را پیدا کند؛ در سالهای 1341-1332 به دلیل دگرگونی در روابط دولت – جامعه نوعی گسست و تغییر در نوع سیاست رخ می دهد و شرایط اولیه برای توسعه گرایی پدیدار می شود (دوره گذار و انتقال)؛ و در سالهای 1357-1341 با تغییر ظرفیت دولت، به ویژه به واسطه افزایش درآمدهای نفتی، ویژگی توسعه گرایی به طور بارزی نمودار شد. با این حال، شرایط ایران و در نتیجه نوع سیاست بدان گونه نبوده است که این دولت گرایش دموکراتیک نیز پیدا کند.