مقالات
تبیین ساختارگرای سیاسی - اقتصادی از فساد اقتصادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با کسب تجربه های عینی و ملموس از جنگ ایران و عراق و تحولات مربوط به آن - از جمله سیاست ها و موضع گیری های دو ابرقدرت آمریکا و شوروی و کشورهای غربی در قبال جنگ و شناخت اهمیت و نقش قدرت صنعتی و تکنولوژی در موقعیت و وزن کشورها - رویکردی مبتنی بر قدرت و واقع گرایی پیدا کرد. در همین راستا بود که صنایع نظامی و تسلیحاتی ایران گسترش و پیشرفت های فوق العاده ای یافت. دستیابی ایران به دانش صلح آمیز هسته ای و پیش بینی دیگر موفقیت های آتی آن در این زمینه، نقش مهمی در تغییر توازن قدرت در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه داشته است؛ به اضافه اینکه در کیفیت مناسبات سیاسی ایران با کشورهای عربی خلیج فارس و امنیت منطقه، تاثیر ویژه خود را داشته است. سیاست خارجی، سیاست علمی و فناوری ایران در این مقاله از منظر بررسی عنصر «قدرت» و راهبرد و برداشت نظری «واقع گرایی کلاسیک» و «واقع گرایی ساختاری» به طور مشترک مورد مطالعه قرار گرفته است. دو فرضیه این مقاله روند پیشرفت ها و توان هسته ای ایران را به عنوان «متغیر وابسته» (Y) و در قالب «نظریه موازنه قدرت» و همین متغیر را به عنوان متغیری مستقل (X) در نظر می گیرد و تاثیر آن را بر سه متغیر وابسته توزان قدرت، روابط سیاسی و امنیت منطقه ای (خلیج فارس) (Y1, Y2, Y3) بر پایه واقعیات و رخدادهای عینی مورد آزمایش و ارزیابی علمی قرار می دهند.
ارزیابی برخی از پیش بینی کننده های مشارکت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت سیاسی جوانان به عنوان بزرگترین گروه جمعیتی کشور یکی از مهم ترین مولفه های رفتار سیاسی شهروندان، چه از منظر پژوهشگران رفتار سیاسی و چه از حیث مدیریت سیاسی جامعه در حال تحول ایران، محسوب می شود. در مقاله حاضر نخست خلاصه ای از مهم ترین دیدگاه های مربوط به مشارکت سیاسی و تصویری کلی از اشکال گوناگون مشارکت سیاسی ارایه می شود. سپس بر اساس یافته های پیمایشی که درباره اشکال و سطوح مشارکت سیاسی دانشجویان توسط نگارنده به عمل آمده است، یکی از نظریه های جامعه شناختی مشارکت سیاسی، یعنی «نظریه منابع» مورد ارزیابی قرار می گیرد و برخی «منابع» مورد ادعای این نظریه به عنوان پیش بینی کننده های مشارکت سیاسی بررسی می شوند. یافته های تحقیق مذکور، با توجه به جمعیت خاص مورد بررسی، رابطه آماری معناداری را میان منابع اجتماعی - اقتصادی افراد و مشارکت سیاسی آنان نشان نمی دهد، اما برخی منابع انگیزشی یا روان شناختی مورد ادعای نظریه منابع به عنوان پیش بینی کننده های مشارکت سیاسی تایید می شوند.
بررسی مقایسه ای دیپلماسی هسته ای دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی و محمود احمدی نژاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این نوشتار بررسی مقایسه ای دیپلماسی هسته ای ایران در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی در قالب دیپلماسی دور اول و محمود احمدی نژاد در قالب دیپلماسی دور دوم است. با توجه به اینکه دور دوم دیپلماسی هنوز به پایان نرسیده است روند این دیپلماسی تا پایان قطعنامه 1747 شورای امنیت علیه ایران مورد بررسی قرار می گیرد.این مقاله با مفروض گرفتن گسست رادیکال و پرمخاطره سیاست خارجی جمهوری اسلامی در زمینه مسایل هسته ای در دور دوم نسبت به دور اول، در پی پاسخ به این سوال اساسی است که الگوی رفتاری حاکم بر سیاست خارجی دولت نهم در حوزه دیپلماسی هسته ای چیست که منجر به گسست فوق شده است؟نویسنده بر این باور است که الگوی رفتاری حاکم بر سیاست خارجی دولت نهم در حوزه مسایل هسته ای، مبتنی بر انطباق تهاجمی است. در این الگو محیط در جهت خواست بازیگر تغییر می کند که این الگوی رفتاری بیش از آنکه تابع قدرت و امکانات ایران و شرایط بین المللی باشد، تابع ویژگی های شخصیتی و روانی رییس جمهور و ناشی از باورها و آرمان های خود اوست. در راستای این مطالب، مقاله به سه بخش تقسیم می شود. در بخش نخست ضمن بررسی فضای سیاسی دور اول، به چگونگی و چرایی اتخاذ دیپلماسی هسته ای دولت محمد خاتمی پرداخته می شود و سپس با تجزیه و تحلیل دیپلماسی مذکور محاسن و معایب آن نیز ارایه می شود. در بخش دوم فضای سیاسی دور دوم و شرایط حاکم بر محیط داخلی و بین المللی بررسی می شود؛ به توصیف چگونگی و چرایی دیپلماسی هسته ای دولت / احمدی نژاد تا پایان قطعنامه 1747 پرداخته می شود و سپس محاسن و معایب این دیپلماسی ارایه می شود. در بخش سوم که در واقع مهم ترین بخش مقاله است، این دو دیپلماسی به لحاظ امنیتی - سیاسی و حقوقی - فنی و در قالب دو جدول جداگانه با هم مقایسه می شوند. با آنکه در مقالات و نوشته های فراوانی به طور جداگانه این دو دیپلماسی مورد بررسی قرار گرفته اند اما آنچه این نوشتار را از سایر نوشته ها متمایز می سازد بررسی مقایسه ای دو دیپلماسی اشاره شده به طور هم زمان و در یک نوشتار است.
فرجام دموکراسی تحمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایده اصلی مقاله حاضر این است که سرنوشت دموکراسی های تحمیلی در نهایت به شرایط داخلی و نه شرایط خارجی وابسته است. دموکراسی ها تنها زمانی ثبات می یابند که در کشور مربوطه منابع قدرت از لحاظ اقتصادی، فکری و سیاسی به شکل عمده ای توزیع شده باشند. به نحوی که هیچ گروهی نتواند رقبای خود را سرکوب کند یا سلطه خود را حفظ نماید. این بحث مستند به موارد تاریخی است که در آنها نشان داده می شود چگونه دموکراسی های تحمیلی عمدتا با شکست مواجه شده اند.در این مقاله به این سوال عمده پاسخ داده می شود که میزان اهمیت عوامل داخلی و خارجی در روند تحقق دموکراسی سازی چگونه است؟ آیا دلیل اصلی گسترش دموکراسی در جهان، فشارهای خارجی است یا نه دموکراسی ها تنها زمانی میسر می شوند که عوامل داخلی به شکل شایسته و بایسته ای به وجود آیند؟ در این ارتباط اهمیت نسبی هر کدام از عوامل داخلی و خارجی چه میزانی است؟ بسیاری از محققین به این موضوع پرداخته اند و به نظر می رسد این امر نیازمند مطالعه ای نظام مند و جامع می باشد.
درآمدی بر تبیین فرهنگی سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به طور کلی، فرهنگ سیاسی یعنی همه جنبه های ذهنی و بیناذهنی نظام معنایی مرتبط با سیاست که دارای وجه شناختی (تعیین، تعریف و تشریح) و هنجاری (توجیه یا تقبیح) است. بنابراین فرهنگ سیاسی معانی مشترک ساخته و پرداخته شده در فرایند جامعه پذیری است که ضمن تعیین و تعریف امر سیاسی، نهادها، مقامات و اندرکنش های سیاسی را توجیه یا تقبیح می کند. از این طریق، فرهنگ سیاسی امکان اندرکنش سیاسی و در نتیجه، مناسبات قدرت را تحت تاثیر قرار می دهد. هر چند این تاثیرگذاری دارای اشکال گوناگون و پرشمار است، می توان برخی از رایج ترین اشکال را شناسایی کرد. در این نوشتار می خواهیم ضمن اشاره به احیای جایگاه فرهنگ سیاسی در علم سیاست، فرهنگ سیاسی را روشن تر تعریف کنیم و الگوهای رایج نسبت فرهنگ و سیاست را بهتر بشناسیم.