پژوهشنامه علوم سیاسی
پژوهشنامه علوم سیاسی سال هفتم تابستان 1391 شماره 3 (پیاپی 27) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
این پژوهش تلاشی است در جهت تبیین قدرت های اجتماعی در یک متن گفتمان مدار ادبی به نام گلستان. در این تبیین عوامل قدرت و ایدئولوژی در اجتماع قرن هفتم نقش مهمی ایفا می کنند. دغدغه ی این تحقیق کشف راهبردها و ابزارهای گفتمان مداری است که منجر به ایجاد سلطه و نابرابری در جامعه و تبلور این نابرابری در زبان می شود.
برای این منظور از نظریه های مایکل هلیدی جهت تحلیل متن (فرانقش اندیشگانی با تمرکز بر فرآیندها و نام گذاری ها) و نورمن فرکلاف جهت تبیین ابعاد اجتماعی در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین و چگونگی پیوند آن با متن استفاده شد.
در نهایت یک گفتمان مقتدر مرکزی تحت عنوان «گفتمان حکومتی» تعریف شد. با تبیین نقش و جایگاه مشارکان این گفتمان به این نکته دست یافتیم که گفتمان حکومتی برای مشروعیت بخشی به حضور خود و تثبیت آن در جامعه از ایدئولوژی ای یاری می گیرد که او را دست نشانده و تأییدشده از طرف خداوند معرفی می کند.
قرآن و هویت متکی بر اسلام سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ناظر به ساختار ذهنیت سیاسی ایرانیان و تلاش برای بازیابی هویت در دوره مدرن است. اگر اسلام سیاسی را مهم ترین پاسخ جمعی برای بازیابی هویت در ایران پس از دهه 30 به شمار آوریم، قرآن چه نقشی در آن بر عهده گرفته است؟ اسلام سیاسی از منظرهای گوناگونی موضوع بررسی واقع شده است؟ این مقاله، از دریچه تلاش روشنفکران برای بازگشت به قرآن، به مطالعه ساختار معنایی اسلام سیاسی همت گماشته است. مطالعه مذکور که حاصل مطالعه ای تجربی با روش های اولیه آماری است، تصویری از میزان استناد به آیات قرآن در دوره های مختلف حیات روشنفکری به دست می دهد و آنگاه با توجه به موضوعات محوری مورد توجه این روشنفکران، ساختار معنایی اسلام سیاسی و تطورات آن طی حیات سنت مذکور را مورد بحث و بررسی قرار می دهد.
تاثیر اندیشه های نوسلفیسم بر روند فکری- ایدئولوژیک القاعده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، تلاش دارد ضمن بازخوانی آرا و اندیشههای مکتب نوسلفی و بیان تفاوتهای آن با مکتب فکری وهابی، سلفی سنتی و سلفی اصلاح طلب، میزان تاثیرگذاری آن بر روند فکری تشکیلات القاعده را مورد بررسی و کنکاش قرار دهد.
پرسش اصلی نویسنده این است آرا و اندیشههای نوسلفیسم دارای چه ویژگیهایی است که توانسته بر پیکره سازمان القاعده انطباق و چسبندگی فکری ایجاد کند؟ اهمیت این شناخت برای تحلیلگران مسائل جریانهای اسلامی در چیست؟ آیا این جریان فکری، منافع جمهوری اسلامی ایران را در منطقه خاورمیانه با خطراتی مواجه ساخته و میسازد؟ بحث اصلی این مقاله است که مجموعه شرائط فکری - محیطی خود القاعده و نیروهای فکری آن در منطقه بهمراه عملکرد عنصرخارجی، در تاثیرپذیری القاعده از اندیشههای نوسلفی نقش بسزایی داشته است. به عبارت دیگر مجموعه عوامل درونی و برونی در شکلگیری فکری- ایدئولوژیک القاعده تاثیر قابل ملاحظهای داشته است.
جمع بندی این مقاله دلالت بر این دارد تشکیلات القاعده در جهان عرب و غیر جهان عرب، از اندیشهها و آرا مکتب نوسلفی تاثیر مستقیم پذیرفته و براساس آموزههای این مکتب اعتقادی، اقدامات عملی و جهتگیریهای رادیکال خود را استوار ساخته است. به عبارت دیگر، اگر تاثیر پذیری عمیق تشکیلات یاد شده از اعتقادات و اصول فکری نوسلفیسم نبود، القاعده هرگز نمیتوانست دست به چنین سطحی از خشونت در کشتن مردم بی گناه، چه مسلمان و چه غیر مسلمان، بزند.
نویسنده نتیجه میگیرد که شکلگیری روند فکری القاعده تاثیر پذیرفته از اندیشهها و اعتقادات مکتب نوسلفی است و این اندیشه تا حد زیادی منافع جمهوری اسلامی ایران را در منطقه با چالش مواجه می سازد.
بررسی چیستی سیاست و کیستی فرمانروا در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه، حاصل تلاش فردوسی در دورانی پرآشوب است. فروپاشی نظم سیاسی و ناامنی های سیاسی و اجتماعی ناشی از آن، آشکارترین جنبه زندگی اجتماعی آن دوران به شمار می آید. سرودن شاهنامه را باید تلاشی آگاهانه در راستای حفظ هویت ایرانی و کوشش در جهت استقرار امنیت اجتماعی، ثبات سیاسی و برقراری حکومت خردمندانه دانست. شاهنامه با شکل گیری حکومت آغاز می شود، با نقش حاکم در پیدایش مشاغل و تقسیم کاراجتماعی ادامه می یابد. سراسر شاهنامه بازگویی اقدامات و سرنوشت ادشاهان و نخبگان است براین اساس، این نوشتار با روش توصیفی تنها به ویژگی های حکمرانی و سیاست در شاهنامه عنایت دارد. به عبارت دیگر تلاش می شود برای این پرسش ها، پاسخ های مناسب ارائه شود: شاهنامه از کدام منظر به سیاست و حکومت می نگرد، اقتدار سیاسی برچه پایه هایی استواراست و انواع حکومت چگونه تقسیم بندی شده اند؟ است.
نقش و تاثیر فضای مجازی در جنبش های اجتماعی؛ مطالعه ی موردی مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش سریع اینترنت و تکنولوژی های ارتباطی در کشورهای اسلامی این سوال را مطرح می سازد که این رسانه ها و واسطه های ارتباطی چه نقشی در جنبش ها و تحولات اجتماعی و سیاسی در این کشورها بازی می کنند. این مقاله فضایی را که اینترنت و تکنولوژی های جدید در اختیار جنبش های اجتماعی گذاشته اند تحلیل کرده و به عنوان یک مطالعه ی موردی به رابطه ی اینترنت و رسانه های دیجیتالی با جنبش اجتماعی در مصر و تاثیر فعالیت های مجازی چالشگران جامعه ی سیاسی بر کنش های اجتماعی و سیاسی این کشور پرداخته است. به این منظور با مبنا قرار دادن نظریه ی بسیج منابع چارلز تیلی به عنوان چارچوبی معرفت شناختی و روش شناختی در تحلیل جنبش اجتماعی، نقش و تاثیر فضای مجازی را در فرآیند های مدل بسیج(قدرت، بسیج، منافع، سازمان، سرکوب/تسهیل و تهدید/فرصت) و عناصر مجموعه ی کامل نمایش جنبش اجتماعی (ارزشمندی، اتحاد، تعهد و تعداد) بررسی کرده و نشان داده ایم که تعامل موفق بین فضای مجازی و جنبش اجتماعی ناشی از یک انطباق پویا میان کارویژه های گروه های اجتماعی و سیاسی در جهان واقعی و جهان مجازی است. در نهایت این مقاله چشم انداز بالقوه ای را در رابطه ی اینترنت و فعالیت اجتماعی در کشورهای اسلامی نشان می دهد و بر این فرض مبتنی می باشد که الگوی تعامل اینترنتی به ظهور و تقویت بعضی از عناصر تئوری بسیج منابع تیلی کمک می کند؛ به ویژه اگر اینترنت نسبت به علایق افراد در دنیایی واقعی همدلی و همراهی نشان دهد.
گونه شناسی نظریه های انحطاط در آرای چهار فیلسوف معاصر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی دیدگاههای چهار فیلسوف معاصر ایرانی درباره منشأ و منوال انحطاط اندیشه سیاسی در ایران متأخر می پردازد. هر کدام از این متفکران نماینده یک نحله فکری محسوب می شوند: رضا داوری به عنوان یک متفکر «هویت اندیش»، انحطاط را بر مبنای «بحران عالمگیر غربزدگی» تبیین می کند. در مقابل،سید جواد طباطبایی در مقام یک متفکر متجدد بر مبنای «هبوط فلسفه و شرایط امتناع اندیشه» و به خصوص اندیشه سیاسی به طرح نظریه انحطاط می پردازد. عبدالکریم سروش در جایگاه یک متفکر نواندیش دینی انحطاط مسلمین و نه مورد خاص ایران را موضوع تأمل خود قرار می دهد و آرامش دوستدار در نقطه مقابل سروش با نقد رادیکال و نیچه ای بر نهاد دین، «سیطره تاریخی تفکر دینی» بر حیات اجتماعی ایرانیان را عامل انحطاط می داند. بنظر می رسد در میان این نظریه پردازان، طباطبایی روایت جامعتری را از نظریه انحطاط عرضه می کند و آن را محور اصلی پروژه تحقیقاتی خود قرار می دهد. اما وجه مشترک همه این متفکران بی اعتنایی به ساحت پراکسیس یعنی صورت بندی اجتماعی ایده و توقف تئوری در عالم ذهن و سطح انتزاع است، بطوریکه بعضی از آرای مزبور، توان توضیح حداقل پیشامدها و روندها را ندارند. آنچه در پی می آید کاوش و ارزیابی منطق و ساز و کار نظریه های چهارگانه است. همه این متن در پی پاسخ بدین مسأله است که کانون تراکم یا موتور محرکه امتناع اندیشه در چه حوزه ای است. به عبارت دیگر شرایط ایجاد و امتداد سرشت اندیشه چیست که در ایران متأخر، مفقود شده است. روش پژوهش این مقاله، تفسیر متن و نیز سنجش روایی تفسیر از طریق گفتگوی عمیق با صاحبان تخصص در اندیشه سیاسی – من جمله بعضی از همین چهار متفکر – است.
تجزیه و تحلیل گفتمان علم گرایانه مهدی بازرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در پی آن است تا با نگاهی موشکافانه آراء و اندیشه های منظومه فکری مهدی بازرگان را مورد واکاوی و مداقه قرار دهد. حقیقت امر آن است که دستگاه فکری مهدی بازرگان را در دو مرحله فکری می توان مورد بررسی و شناسایی قرار داد. بازرگان در مرحله اول تفکر خویش، تلقی حداکثری از دین را مطمح نظر خویش قرار می دهد و این نظر را به کرسی می نشاند که آموزه های اسلام ناظر به تمامی ساحات و شؤون زندگی است. از منظر این نواندیش دینی، هم ساحت نظر و هم ساحت عمل و هم چگونگی سیاست ورزی و مدیریت کلان و حتی علم تجربی نیز از دین قابل استخراج است. بازرگان در این دوره، گرایشی علمی- اجتماعی یا به تعبیری برون گرا و سیاسی به دین داردو وجهه همت خویش را در همنشینی و آشتی دادن علم و دین قرار می دهد. این طرز تلقی حداکثری بازرگان از نقش دین در جامعه و دولت در آخرین سخنرانی این متفکر دینی تحت عنوان «خدا و آخرت هدف بعثت انبیا» دچار نوعی استحاله ودگردیسی پارادایمی می شود و بازرگان همچون متفکران سکولار مسلک ، تفکر دین برای دنیا را زیان بار می خواند و نقش دین را به ساحت خصوصی افراد تقلیل می دهد. در مقام بررسی و نقادی آراء این نواندیش دینی، می بایستی از دو بازرگان متقدم و متأخر نام بردورویکردروش شناسانه مقاله دراین بررسی تحلیل محتوای کیفی است که براساس آن آثاربازرگان دراین دودوره فکری به منزله بازتابی ازگفتمان غالب درهرعصرتحلیل می شوند.یافته های این مقاله نشان می دهد که نحله نواندیشی دینی بارویکرد علم گرایانه به پیش قراولی مهدی بازرگان به دلیل صبغه برون دینی و تأکید مفرط بر بهره گیری از آموزه های پوزیتیویستی و کارکردگرایانه، مقومات اصیل درون دینی را به محاق می برد و آخرالامر در وادی سکولاریزم و تلقی حداقلی از دین در می غلتد.