۲.
در این مقاله نگرش ها و رهیافت های گوناگونی که در زمینه شناخت پدیده های سیاسی و بین المللی وجود دارند مورد بررسی قرار گرفته و تلاش می گردد که به این پرسش پاسخ دهد که آیا شیوه های مطالعات و شناخت تجربی و رفتاری تنها طریق شناخت امور سیاسی و بین المللی هستند و یا خیر. پس از مروری بر اصول و مبانی شناخت تجربی و رفتاری، تحولات شناخت شناسانه ای که دانش هرمنوتیک و نیز اندیشه های پست مدرن در این زمینه به وجود آورده اند مورد بحث و کنکاش قرار گرفته اند.
۳.
در این مقاله، به اختصار دو تحول را مورد نظر قرار داده ایم تا بر مبنای آن، عرصه گسترده گزینه های پیش روی برای انجام یک پروژه تحلیل گفتمانی را ترسیم کنیم: تحولات نظری که موجب بسط و گسترش تحقیقات کیفی به نحو عام شده اند و آنها را از الگوهای خاص پوزیتویستی به سمت تحقیقات عاری از دغدغه عینیت و مشابه با آثار هنری هدایت کرده اند و دوم، انواع مقاصدی که می توان از انجام یک پروژه تحلیل گفتمانی مطمح نظر قرار داد. این دو تصویر، در تلاقی با یکدیگر، محقق را بر مبنای موضوع و اهداف تحقیق، با عرصه ای متنوع از الگوهای تحلیل گفتمانی مواجه خواهد ساخت.
۴.
در این مقاله سعی می کنیم با مطالعه برخی از مهم ترین کتب و منابع موجود در باب جامعه شناسی سیاسی ایران، دریابیم اندیشمندان ایرانی عمدتا از چه روش ها و رهیافت هایی در مطالعه پدیده های مورد بحث در جامعه شناسی سیاسی ایران بهره برده اند. به عبارت دیگر، جدا از اینکه چه مفاهیمی (هستی شناسی) در مطالعه جامعه شناسی سیاسی ایران مطرح است و جدا از این که آیا مفاهیم با رویکرد پوزیتویستی مطالعه شده یا خیر (معرفت شناسی)، به دنبال روش شناسی در جامعه شناسی سیاسی ایران هستیم و می خواهیم بدانیم از چه روش هایی برای مطالعه در این حوزه پژوهش سیاسی بهره برداری شده است. ادعای مقاله این است که در مطالعه جامعه شناسی سیاسی ایران عمدتا از چهار روش و رهیافت "فرهنگ سیاسی و نخبه گرایی"، "تحلیل طبقاتی"، "اقتصاد سیاسی" و "تحلیل گفتمانی" استفاده شده است.
۵.
تاکنون محققان ایرانی تلاش های بسیاری برای تبیین علمی سیاست خارجی ایران انجام داده اند و در این راه کوشیده اند تا از یافته های جدید و رهیافت گوناگون در عرصه روش شناسی علوم اجتماعی بهره برند. در این مقاله با بررسی بخش عمده ای از ازادبیات موجود در این زمینه نشان داده خواهد شد که رهیافت غالب در این زمینه پوزیتیویسم بوده است. برای این منظور پس از بررسی اجمالی آموزه های پوزیتیویسم، نظرات محققان ایرانی درباره سیاست خارجی ایران، از منظر روش شناسی مورد تحلیل قرار گرفته و نتیجه گرفته خواهد شد که به رغم تفاوت های نظری، پوزیتیویسم بر مطالعات حاکم بوده است.