۱.
گفتار گذشته در زمینه حقوق خانواده به بحث پیرامون ریاست مرد و نحوه تحقق آن از دیدگاه قرآن و نیز گستره وظایف زن و نقش او در حفاظت از ارزشها و صلاحیتهاى ایمانى و اخلاقى و حسن تدبیر نسبت به امور خانواده در ذیل آیه 34 از سوره نساء منتهى گشت.این بار ادامه آیه مبارکه را در زمینه حکم نشوز و نحوه تحقق آن از سوى زن پىمىگیریم «وَالّلاتی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فی المِضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ»
۲.
اصحاب انقلاب اسلامى، انسانهاى مهذب و بصیرى بودند که در آوردگاه اندیشههاى گوناگون، اصولىترین مواضع را بر مبناى سدیدترین برهانها و شفافترین گویشها اعلام و ابلاغ مىکردند و جان مشتاقان و جویندگان را حامل عالیترین پیامها که رسالتِ حفظ و ابلاغ انقلاب اسلامى در پرتو نحوه حضور اسلام در عصر حاضر است، نمودند و بىتردید یکى از این یاران صدیق، سالار شهیدان انقلاب اسلامى، شهید «قیام و قول و قلم» حضرت آیةاللّه بهشتى است، هم او که امام شهادتش را در برابر مظلومیتش ناچیز شمرد، اینک ما براى طرح افکارش، که جامعه را نه به تقواى گوشهنشینى، که به تقواى ستیز در برابر همه رنگهاى غیرخدایى فرامىخواند، به محضر کلامش، مشرف شدیم و از بین بیش از پنجاه متن سخنرانى مکتوب و غیر مکتوب پیرامون توسعه دینى و انقلاب اسلامى، کاوش نمودیم که حاصل این تأملها و گزینشها، نوشتارى است که در پیش روى دارید و براى ارتباط محسوستر با فضاى آن روز و اینکه چگونه تاریخ در ماهیتِ تکرار شدنىِ خود، جلوس دوبارهاى کرده، شما را به مطالعه یک سخنرانى ضمیمه شده نیز، دعوت مىنمائیم. خاصه آنکه این سخنها در حال و هواى تشکیل اولین مجلس شوراى اسلامى پس از انقلاب است و مىتواند ما را به تأمل و تحلیل و توجه به رسالتهاى مانده و وظیفههاى فراموش شده وادارد، با امید بهرهگیرى از کلام آن شهید بزرگوار فرصت را مغتنم شمرده و از «بنیاد نشر آثار و اندیشههاى شهید بهشتى» به ویژه از مساعدت و همراهى برادر گرامى جناب آقاى دکتر علیرضا بهشتى کمال تشکر و قدردانى مىنماییم که امکان دسترسى به نوشتهها و نسخهها و نوارهاى اصلى آن شهید گرانقدر را فراهم نمودند و ما را در این جستجو یارى رساندند.
۳.
دین ظهور اسم هادى خداوند مىباشد؛ چنانچه افراد خود را در معرض این فیض عظیم الهى قرار دهند، متنعم شوند و چون اعراض جویند، محروم گردند؛ حال آنکه با پذیرش اقناعى و آگاهانه آن، این رحمت خداوندى در باور و ایمان آنها نفوذ خواهد نمود و اجتماع به برکت انتقال باورهاى دینى، رنگ و جلوهاى الهى خواهد گرفت. اما چگونه مىشود که نسلى از چشمه گواراى دین سیراب و نسلى در برهوت تشنگى و کویر حیرانى گرفتار مىآید؟!!چه روند و شرایطى موجب تحکیم یا تزلزل اندیشهها و مفاهیم دینى در متن اجتماع مىشود؟! کدامین موانع فرهنگى پذیرش مفاهیم دینى را با مشکل مواجه مىسازد؟!...در پیگیرى پاسخ به این سؤالات در محضر صاحبنظران، حجة الاسلام والمسلمین جناب آقاى حمید پارسانیا، نویسنده و محقق در علوم اجتماعى و مدرس علوم حوزوى و جناب آقاى اسماعیل بلالى، محقق و پژوهشگر در مقطع دکتراى جامعهشناسى مىباشیم.
۴.
آنچه براى دردآشنایان مسایل اجتماعى و خانواده آفتى جدى به مثابه بیمارى قرن محسوب مىشود، روند رو به ازدیاد طلاق و متلاشى شدن خانوادههاست که در هیچ عصرى چنین نگران کننده و موحش نبوده، بلایى که بناى خانواده را ویران کرده و کودکان مظلوم را به دست طوفان حوادثى تلخ سپرده است. بگونهاى که امروز قانونگذاران، حقوقدانان، اندیشمندان مسایل خانواده و روانشناسان با همه امکانات خویش در تلاشند تا شاید بتوانند خانواده را از این سیر قهقرائى باز دارند و اولین کانون اجتماعات بشرى را از آفتى مهلک و بنیانکن نجات بخشند. آمار رو به ازدیاد طلاق گویاترین کارنامه براى تزلزل ارکان خانواده و فروپاشى بناى رأفت و عطوفت و مودت در زندگى بشر است و متأسفانه هرچه فرهنگ غرب بر جوامع انسانى گسترش مىیابد این آمار فروپاشى و انحلال هم افزونتر مىگردد. لذا در یک مقایسه تطبیقى حتى بین شهر و روستا و یا شهرهایى که به ظاهر چهره مدنیت بیشترى به خود گرفتهاند با سایر مناطق، تفاوتى چشمگیر دارد مثلاً در شهرى مثل تهران در سال 76 از 85770 ازدواج 12211 مورد طلاق واقع شده است و حال آنکه در شهر ایلام از 2395 ازدواج فقط 72 مورد منجر به طلاق شده است و در سال 77 بیش از چهل هزار طلاق در کشور به ثبت رسیده و این در حالى است که معاون امور اجتماعى سازمان بهزیستى تعداد متقاضیان طلاق را نهصد هزار اعلام کرده است. لذا یکى از معضلات جوامع مدنى که به صورت گرهاى کور و غیر قابل علاج براى دولتمردان درآمده است و وضع و تغییر قوانین مدنى نتوانسته براى آن رهآوردى مثبت ارایه دهد، همان رشد فزاینده طلاق و نابسامانى در کانون خانوادههاست. در این مقاله به ارائه راهکارهای لازم و مؤثر در راستای تحکیم بنیان خانواده می پردازیم.
۵.
نوشته حاضر باهدف تعیین موارد معروف در خانواده در صدد است با تبیین ویژگى خاص معروف، آن را از دیگر اصطلاحات مشابه باز شناسد و با استفاده از تعریف علامه طباطبایى (ره) در تفسیر المیزان به شرح معناى معروف پرداخته بدیهىترین حکم معروف، یعنى مساوات در حقوق تکالیف زن و مرد را مورد بررسى قرار دهد و سپس نظر اسلام را در حدود و ثغور تعیینى در مصادیق معروف مشخص نماید.«معروف به معناى عملى است که افکار عمومى آن را شناخته شده بداند و با آن مأنوس باشد و با ذائقهاى که اجتماع از نوع زندگى خود بدست مىآورد سازگار باشد و چون اسلام شریعت خود را بر اساس خلقت و فطرت بنا کرده، معروف از نظر اسلام همان چیزى است که مردم آن را معروف بدانند. البته مردمى که از راه فطرت دور نشده و از طور و نوع نظام خلقت منحرف نشده باشند.از آنجایى که براى تعیین معروف از معبر عرف باید گذشت، با نظرى کوتاه به جایگاه عرف، وجوه اشتراک و امتیاز آن را با سایر موارد باز خواهیم شناخت.
۶.
یکى از مهمترین موضوعاتى که ضرورت تبیین آن در حکومت اسلامى بر مبناى نظریه اصولى ولایت فقیه مورد توجه اندیشمندان قرار دارد. و در نگاه بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران از جایگاه ویژهاى برخوردار بوده و پیوسته در مقام روشنگرى آن بر آمدهاند و در تداوم آن مقام معظم رهبرى و نیز سیاستگذاران حکومتى بر آن اهتمام ورزیدهاند، مسأله رسالت این جهانى اسلام و جایگاه و نقش زن مسلمان در تحقق آن است. اعتراف اندیشمندان و صاحبنظران داخلى و نیز نظریه پردازان خارجى حاکى از این است که با تحول بنیادین در نظام حکومتى ایران به رهبرى امام خمینى (قدس سره) اولاً نگرش جهانیان از توانمندیهاى جامعه دینى متحول شد و ثانیا جایگاه دیگرى را از نقش زنان در بر پایى یک سیستم حکومتى آنهم بر مبناى اسلام عرضه کرد، اما نکته حایز اهمیت این است که در این نوع از حکومت و در طى این دو دهه که از انقلاب اسلامى گذشته آیا زنان جایگاه ارزشى و حقیقى خود را در نظام فردى و خانوادگى و اجتماعى دریافت کردهاند؟ و یا تا رسیدن به اهداف و آرمانهایى که بنیانگذار انقلاب اسلامى آنرا در عرصههاى نظرى و عملى مطرح ساختهاند، فاصلهاى زیاد دارند. در اقتراحى با حضور کارشناسان و صاحبنظران مسائل حقوقى و اجرائى زنان به تبین موضوعات مذکور پرداخته و نظر شما خوانندگان را بدان جلب مىکنیم.
۷.
در دنیای امروز سخن گفتن از دین و عرفان نه تنهاغریب و بعید نیست بلکه یکی از نیازهای جدی آدمیان واز ضرورتهای زندگی بشر امروز به شمار میآید. درروزگاری که صدای گوشخراش انفجار اطلاعات وهیاهوی تکنولوژی فرصت تأمل، اندیشه و انتخاب راگرفته است، برخی خود باختگان صنعت و ماشین وموشک به پایان دین و دینداری حکم کردند و قرنبیستم را قرن پایان ایدئولوژیها نامیدند، در عرصهایکه انسان به عنوان بزرگترین ناشناخته کائنات همچنانسرگردان مانده و علم زدگی و تجدد گرایی او را به ورطه«از خود بیگانگی» و «با خود بیگانگی» سوق داده، درزمانهای که آدمی غریبتر از همیشه و تنهاتر از هر زمانبر روی کره خاکی به دنبال «آشنا» میگردد، مهمترینبحران زندگی بشر یعنی بحران معنویت رخ داده است.در چنین اوضاع و احوالی است که «عرفان»، به عنوانطریقی برای رهایی از وحشت تنهایی و راهی برایاتصال به ملکوت خداوند و ساحلی برای نجات غرقشدگان دریای بی انتهای بیهودگی و بیکسی،هواخواهان بسیاری مییابد. در این مقاله به بررسی رابطه زن و عرفان نجات دهنده در این عصر می پردازیم.
۸.
خوانندگان گرامى اگر نسبت به گفتمان فقهى - تخصصى ما در فصلنامه پیشین تعلق خاطرى داشته باشید، مستحضرید که بحث ما در نشست گذشته، طرح یک سلسله موضوعات عمده با محوریت فقه شیعه بود، که به تعیین بعضى از راهکارهاى اساسى و محمود، و دستیابى به شیوههاى اصیل و معقول در فرایند عملکرد فقهاى عظام شیعه منتهى گردید، و با برخوردارى از نظرات صائب فقیه اندیشمند جناب استاد دکتر محقق داماد مباحثى چند از قبیل پیشینه فقه شیعه، سیر تحولات و پویایى در آن، روند حرکت به سوى عقلیگرایى از سوى فقهایى بزرگ همچون شیخ طوسى، علامه حلى، شیخ انصارى ... و نیز تلاش فقهاى عظام در تفریع فروع بر مبناى اصولِ وارد از سوى ائمه معصومین علیهمالسلام و نحوه استخراج قواعد اصطیادى روشن و مبرهن گردید. اکنون چنانچه وعده کرده بودیم در فرصتى دیگر با حضور ایشان به طرح سؤالاتى دیگر در زمینه فقه جزایى اسلام و ارزیابى نقاط قوت و برترى آن نسبت به حقوق سایر ملل، و نیز به بررسى اصول و مبانى در نظام جزائى اسلام پرداختیم. امید است که طرح و تحلیل مسایل مذکور مورد توجه و استفاده کلیه علاقمندان به این گونه مباحث و خوانندگان عزیز قرار گیرد.