آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۲

چکیده

اصحاب انقلاب اسلامى، انسانهاى مهذب و بصیرى بودند که در آوردگاه اندیشه‏هاى گوناگون، اصولى‏ترین مواضع را بر مبناى سدیدترین برهان‏ها و شفاف‏ترین گویش‏ها اعلام و ابلاغ مى‏کردند و جان مشتاقان و جویندگان را حامل عالیترین پیامها که رسالتِ حفظ و ابلاغ انقلاب اسلامى در پرتو نحوه حضور اسلام در عصر حاضر است، نمودند و بى‏تردید یکى از این یاران صدیق، سالار شهیدان انقلاب اسلامى، شهید «قیام و قول و قلم» حضرت آیة‏اللّه‏ بهشتى است، هم او که امام شهادتش را در برابر مظلومیتش ناچیز شمرد، اینک ما براى طرح افکارش، که جامعه را نه به تقواى گوشه‏نشینى، که به تقواى ستیز در برابر همه رنگهاى غیرخدایى فرامى‏خواند، به محضر کلامش، مشرف شدیم و از بین بیش از پنجاه متن سخنرانى مکتوب و غیر مکتوب پیرامون توسعه دینى و انقلاب اسلامى، کاوش نمودیم که حاصل این تأمل‏ها و گزینش‏ها، نوشتارى است که در پیش روى دارید و براى ارتباط محسوس‏تر با فضاى آن روز و اینکه چگونه تاریخ در ماهیتِ تکرار شدنىِ خود، جلوس دوباره‏اى کرده، شما را به مطالعه یک سخنرانى ضمیمه شده نیز، دعوت مى‏نمائیم. خاصه آنکه این سخنها در حال و هواى تشکیل اولین مجلس شوراى اسلامى پس از انقلاب است و مى‏تواند ما را به تأمل و تحلیل و توجه به رسالتهاى مانده و وظیفه‏هاى فراموش شده وادارد، با امید بهره‏گیرى از کلام آن شهید بزرگوار فرصت را مغتنم شمرده و از «بنیاد نشر آثار و اندیشه‏هاى شهید بهشتى» به ویژه از مساعدت و همراهى برادر گرامى جناب آقاى دکتر علیرضا بهشتى کمال تشکر و قدردانى مى‏نماییم که امکان دسترسى به نوشته‏ها و نسخه‏ها و نوارهاى اصلى آن شهید گرانقدر را فراهم نمودند و ما را در این جستجو یارى رساندند.

متن

صحاب انقلاب اسلامى، انسانهاى مهذب و بصیرى بودند که در آوردگاه اندیشه‏هاى گوناگون، اصولى‏ترین مواضع را بر مبناى سدیدترین برهان‏ها و شفاف‏ترین گویش‏ها اعلام و ابلاغ مى‏کردند و جان مشتاقان و جویندگان را حامل عالیترین پیامها که رسالتِ حفظ و ابلاغ انقلاب اسلامى در پرتو نحوه حضور اسلام در عصر حاضر است، نمودند و بى‏تردید یکى از این یاران صدیق، سالار شهیدان انقلاب اسلامى، شهید «قیام و قول و قلم» حضرت آیة‏اللّه‏ بهشتى است، هم او که امام شهادتش را در برابر مظلومیتش ناچیز شمرد، اینک ما براى طرح افکارش، که جامعه را نه به تقواى گوشه‏نشینى، که به تقواى ستیز در برابر همه رنگهاى غیرخدایى فرامى‏خواند، به محضر کلامش، مشرف شدیم و از بین بیش از پنجاه متن سخنرانى مکتوب و غیر مکتوب پیرامون توسعه دینى و انقلاب اسلامى، کاوش نمودیم که حاصل این تأمل‏ها و گزینش‏ها، نوشتارى است که در پیش روى دارید و براى ارتباط محسوس‏تر با فضاى آن روز و اینکه چگونه تاریخ در ماهیتِ تکرار شدنىِ خود، جلوس دوباره‏اى کرده، شما را به مطالعه یک سخنرانى ضمیمه شده نیز، دعوت مى‏نمائیم. خاصه آنکه این سخنها در حال و هواى تشکیل اولین مجلس شوراى اسلامى پس از انقلاب است و مى‏تواند ما را به تأمل و تحلیل و توجه به رسالتهاى مانده و وظیفه‏هاى فراموش شده وادارد، با امید بهره‏گیرى از کلام آن شهید بزرگوار فرصت را مغتنم شمرده و از «بنیاد نشر آثار و اندیشه‏هاى شهید بهشتى» به ویژه از مساعدت و همراهى برادر گرامى جناب آقاى دکتر علیرضا بهشتى کمال تشکر و قدردانى مى‏نماییم که امکان دسترسى به نوشته‏ها و نسخه‏ها و نوارهاى اصلى آن شهید گرانقدر را فراهم نمودند و ما را در این جستجو یارى رساندند.
حضرت آیت ا... شهید بهشتى (ره) یکى از مهمترین تئوریسین‏ها و ایدئولوگ‏هاى بزرگ انقلاب اسلامى بودند که مباحث نظرى حکومت اسلامى را از سال 1338 به طور جدى و گسترده آغاز نمودند. در حقیقت به دنبال مباحث کلاسیک حضرت امام در مورد ولایت فقیه که مدل شیعى و حقیقى حکومت اسلامى است به این موضوع پرداختند. ایشان به همین مناسبت به بررسى ویژگیهاى اختصاصى انقلاب اسلامى پرداختند؛ انقلابى زمینه ساز نظام اسلامى.
شاید بتوان گفت از نظر ایشان انقلاب اسلامى مثل هیچ یک از انقلابهاى دنیا نیست، چرا که این انقلاب ویژگیهاى منحصر به فردى را داراست.
اولین ویژگى ممتاز آن هدف اصلى این انقلاب است؛ یعنى «حاکمیت انحصارى اللّه‏» و نفى هر گونه طاغوت، عینیت بخشیدن به این آیه کریمه قرآن: «فمن یکفر بالطاغوت ویؤمن باللّه‏ فقد استمسک بالعروة الوثقى» انقلاب اسلامى یعنى تجلى سخن مبارک حضرت امام(ره) که: «انقلاب ما انفجار نور بود» به این ترتیب هویت اصلى انقلاب خداخواهى و اسلام خواهى آن است که به دنبال تحقق تمام احکام اسلامى است و راز ماندگارى انقلاب به همراه حکومت اسلامى در همین نکته ظریف نهفته است و به قول حضرت امام (ره) «انقلاب ما تا اجراى تمام احکام اسلام ادامه دارد» و همین بینش و آرمان ولائى در شعارهاى مردم اینگونه تجلى یافت که «تا انقلاب مهدى نهضت ادامه دارد.»
ویژگى همراهى انقلاب پس از نظام سازى آرمانیش در هیچیک از انقلابات دنیا، حتى انقلابهاى ایدئولوژیک دیده نمى‏شود و همانطور که گفتیم این خصوصیت، منحصر به انقلاب فرخنده اسلامى است. شاید در همین جا مناسب باشد به برخى از روشنفکران مقلدى که زمزمه پایان یافتن انقلاب را در سال حضرت امام و حتى در کنگره بزرگداشت انقلاب اسلامى نغمه گر شدند، یادآور شویم که انقلاب اسلامى تنها انقلابى است که در بطن و متن حکومت آن نیز جارى است.
دومین مشخصه انحصارى انقلاب ما تحقق بخشیدن به حکومتى آرمانى است ولى نه آرمان غیر واقعى و دور از دسترس بلکه آرمانى واقع‏گرا، یعنى تلاش براى تبدیل وضعیت موجود به وضعیت مطلوب. به عبارتى دیگر مسئولیت مسلمان بودن و شیعه بودن یعنى این. با همین ایده است که فلسفه «انتظار سازنده» سنگ بناى انقلاب اسلامى مى‏شود و تمام تلاشها و حرکتهاى علما، مجتهدین، اصناف، دانشگاهیان و توده مردم رنگ و شکلى خدایى پیدا مى‏کند. یعنى تلاش با حداکثر توانایى براى زمینه سازى ظهور حضرت صاحب‏الامر (عج)، حرکتى پیش رونده و رو به رشد که همواره رو به کمال مى‏رود و درصدد رفع نقیصه‏هاى جبرى و طبیعى خود است. بدین ترتیب حکومت اسلامى هیچگاه خود را برى از مشکلات و نقصها نمى‏داند و همواره تلاش مى‏کند تا بهترین نتایج و اثرات را در جامعه دینى فراهم کند اما با یک تفاوت اصولى میان «نتیجه» و «تکلیف». یعنى حداکثر تلاش براى بهترین نتیجه ولى نه به قیمت از دست دادن اصول و اهداف و این همان عبارت درخشان حضرت امام (ره) است که فرمودند: «ما مکلف به تکلیفیم نه موظف به نتیجه» با همین بینش است که جنگ تحمیلى یا همان دفاع مقدس 8 ساله به حکم تکلیف به جام زهرآگین صلح نامه منتهى مى‏شود.
سومین اصل ممتاز در انقلاب اسلامى استقلال‏طلبى تام آن است؛ یعنى نفى هرگونه استکبار پذیرى و سازش، اعم از سازشکاریهاى آگاهانه یا ناآگاهانه، خیانتهایى از سر جهل یا ضعف که در تاریخ انقلابات دنیا و تاریخ کشور ما مصادیق بسیارى دارد. نماد و سمبل استقلال‏خواهى مردم ما شعار ماندگار و ارزشمند «نه شرقى، نه غربى، جمهورى اسلامى» است که خوشبختانه پیشانى بلند سیاست خارجى نظام اسلامى ما بدان مزین است.
چهارمین ویژگى اختصاصى آزادى است. آزادى‏ایکه تنها در متن استقلال تحقق مى‏یابد. آزادى مبتنى بر ارزشهاى انسانى - اسلامى و نفى هر گونه سوء استفاده از نام مقدس آزادى براى فتنه انگیزى فرهنگى.
پنجمین ویژگى انحصارى انقلاب اسلامى معیت همیشگى روحانیت و مردم است. روحانیان به عنوان کارشناسان و متخصصان اسلام و علمداران انقلاب اسلامى و حکومت اسلامى، مهمترین قشر پیشرو در انقلاب اسلامى بودند. قشرى که اسلام را از حاشیه زندگى مردم، به متن زندگیشان آوردند. در حقیقت انقلاب اسلامى بوسیله روحانیت آگاه و مبارز بود که از غربت و مهجوریت درآمد و در تمام عرصه‏هاى زندگى مردم ایران اسلامى تجلى یافت.
مردم روحانیت را جانشینان پیامبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله مى‏دانند نه طبقه ممتاز، وارثان علم نبوى صلى‏الله‏علیه‏و‏آله و فقه جعفرى صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ، نه مفسران «متصلّب» رسمى مانند آنچه که در مسیحیت وجود دارد. روحانیتى برآمده از مردم و براى خدمت به مردم. خدمتى از سر صدق و صفا براى هدایت مسلمین در عصر غیبت چرا که علماى امت رسول اللّه‏ صلى‏الله‏علیه‏و‏آله از انبیاء بنى اسرائیل برترند.
بدین گونه است که قدرت‏طلبى و ریاست‏طلبى در اسلام و انقلاب اسلامى هویتى تازه مى‏یابد. به قول شهید بهشتى (ره) قدرت براى خدمت نه جاه‏طلبى که «ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت» و باز به قول شهید مظلوم «روحانى در جامعه همانند ماهى است در آب» به همین دلیل است که ایشان همواره به روحانیون سفارش مى‏کردند که با نسل جوان و نوجوان ارتباط دائمى، دوستانه و هدایت‏گرانه داشته باشند و تأکید مى‏کند که «دشمن درصدد شکار کردن اینهاست، دشمن درصدد گول زدن و فریب دادن اینهاست، دشمن مى‏خواهد از دل پاک اینها سوء استفاده کند»... در یک جوّى چنین که دشمن مى‏خواهد با ایجاد جوّهاى نامساعد و جوّسازى‏ها و سمپاشى‏ها جلوى نقش سازنده روحانیت متعهد مبارز را بگیرد، یک یک ما باید مواظب باشیم نسل نوجوان و جوان را به حساب آوریم بیش از آنچه به حساب آورده‏ایم و وقت صرف آنها کنیم.»
ششمین خصوصیت برجسته انقلاب اسلامى مدل حکومتى مبتنى بر ولایت و عدالت است. یعنى ولایت مطلقه فقیه که در رأس مخروط نظام جمهورى اسلامى قرار دارد. این «ریاست مطلق» ریاستى است دینى و دنیایى و براى احراز آن دو شرط اساسى فقاهت و عدالت ضرورى است. «ولى فقیه» آگاهترین کارشناس دینى زمان خود است. ولى این آگاهى انحصار به فروعات فقهى ندارد، بلکه او به شرایط زمانه خود نیز آگاهترین فرد است. آنچه موجب فسادناپذیرى قدرت مطلق ولایت فقیه مى‏شود تقوى است. تقوى و عدالتى که او را تالى تلو معصوم مى‏گرداند. ولى فقیه بزرگترین خدمتگزار مردم است چرا که با تقوى‏ترین و عالم‏ترین نائب عام امام زمان علیه‏السلام است. از همین روست که حضرت امام (ره) مى‏فرمایند: «اگر من را خدمتگزار بنامید بهتر است تا رهبر.» شهید بهشتى (ره) مى‏فرمایند: «تمامیت رهبرى و قاطعیت وحدت‏بخش آن به دشمنان تودهنى زده است و این چیزى است که دشمنان ما را وادار به عقب‏نشینى مى‏کند.»
هفتمین ویژگى منحصر به فرد نظام جمهورى اسلامى اصالت و محوریت تقوى و تعهد است. بدین معنى که تمام افراد جامعه که مسئولیتى در نظام مکتبى برآمده از اسلام دارند باید به اسلام و انقلاب قلبا اعتقاد داشته باشند. یعنى داراى التزام عملى به اسلام و قانون اساسى باشند. چرا که به گفته شهید بهشتى (ره) انسان مکتبى، در تمام احوال با یاد خدا زندگى مى‏کند و با یاد خدا زنده است. دین در نظام و جامعه مکتبى مانند اکسیژن در تمام احوال و آنات حضور دارد. انسان دین دار و متعهد حب و دوستى اش فى اللّه‏ است، بغض دشمنى‏اش نیز در راه خداوند است... انسان مکتبى براى مطرح کردن بهترین راه «انسان زیستن» تلاش مى‏کند.
اما این تعهد به اسلام و آرمانهاى انقلاب نه فاشیسم است و نه دگماتیسم، بلکه اصولى زندگى کردن است و پایبندى به مبانى و معارف اسلامى است. ایشان با ذکر مثالى نظریه خود را چنین تبیین مى‏کنند مى‏گویند مسلم است که ایمان و تقوا براى امام جماعت یک مسجد لازم است ولى براى مسئولین آنهم از معلم کلاس اول دبستان تا رئیس جمهور آن ضرورت دارد. اگر هر کس این ضرورت را نفى کند معلوم مى‏شود که دین را فقط در چارچوب مسجد قبول دارد و به نقش دنیوى اسلام در زندگى اجتماعى اعتقادى ندارد. در حالى که باید در نظام اسلامى مسئولین کشور به تناسب مسئولیتشان از تقوى و عدالت برخوردار باشند. ایشان از شهید رجایى (ره) رئیس جمهور مکتبى به عنوان نمونه بارزى از یک مسئول مکتبى و دینى یاد مى‏کنند و مى‏گویند: «تقواى ایشان در حدى است که من و سایر دوستان روحانى بارها نمازمان را به ایشان اقتدا کرده‏ایم.»
هشتمین ویژگى اختصاصى انقلاب رسالت جهانى آن است. بر اساس تئوریهاى نظریه‏پردازان، تمام انقلابات ایدئولوژیک رسالتى جهانى به عهده دارند. اما انقلاب ایران به واسطه «اسلامى بودن» آن پرچم توسعه‏اى منحصر به فرد را در عالم به اهتزاز درآورده است و این توسعه، نه توسعه سیاسى است و نه توسعه اجتماعى، بلکه «توسعه دینى» است.
شهید بهشتى مى‏فرماید: «زمان ما زمان توسعه است. زمان جهانى شدن است. زمان بوجود آمدن امکانات فنى و اجتماعىِ توسعه باز. انجیل و تورات و صحف ابراهیم و موسى و نوح قطعا بریدگى (تاریخى) دارد. اما این یک واقعیت عینى تاریخى است و اصلاً جنبه مذهبى ندارد. اینکه عرض مى‏کنم، این یک مسئله تحلیلى تاریخى عینى است. قرآن در عصرى آمده که پیوستگى تاریخى‏اش با عنصر توسعه و گسترش جهانى محفوظ مانده.»
ایشان با بررسى موقعیت تاریخى و جغرافیایى دو دین یهود و مسیحیت تبیین مى‏کند که آئین موسى و عیسى علیهم‏السلام رسالت جهانى نداشته‏اند و به خودى خود خصلت جهانى‏اشان نیز تجلى برجسته‏اى نیافته است در حقیقت در تمام ادیان به جز آیین مقدس اسلام بریدگى تاریخى وجود دارد. بریدگى میان آورنده کتاب و عصر گسترش جهانى (از نظر امکانات). پس بدین ترتیب اسلام از اول مى‏توانسته این رسالت جهانى را اعلام کندو جالب آنکه توسعه اسلام بر اساس اعترافات کلیساى همین امروز طبیعى‏ترین توسعه دینى در دنیاست. چرا که اسلام آیین عصراندیشیدن است و آیا برتر از عصر اندیشیدن نیز عصرى هست؟ مسلما نه.
در حقیقت خاتمیت اسلام چیزى جز توسعه دینى نیست. اسلام دین خاتم است و ماوراء آن به آئینى نیاز نیست. چرا که دینى مى‏تواند براى همیشه بماند که کتابش دست نخورده مانده باشد و به شهادت تحقیق تاریخى تنها آئینى که کتابش دست نخورده و تحریف نشده باقى مانده است، آئین اسلام است. مشکل قانون ثابت و شرایط اجتماعى متغیر در مورد اسلام معنا ندارد. براى اینکه اصول و تطبیق و انطباق آنها نسبت به شرایط تطور یافته زمان پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله ، کار امامان معصوم علیهم‏السلام است در عصر حضور، و کار دانشمندان مسلمان برجسته و متخصص است در عصر غیبت و به طور مشخص کار برجسته‏ترین نایب عام حضرتش یعنى ولى فقیه.
بسم اللّه‏ الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمت اللّه‏
عید فرخنده امروز را به همه شما خواهران و برادران عزیز و با ایمان صمیمانه تبریک مى‏گویم. از اینکه توفیق دارم در جمع شما از نزدیک حاضر بشوم، با شما سخن بگویم، مهر و شور شما را از نزدیک ببینم، خرسندم و خداى را بر این نعمت سپاسگزار. این دیدارها نشانه این است که در ایران انقلاب شده است؛ رابطه‏ها، رابطه دلها و اندیشه‏ها، رابطه احساسها، اراده‏ها و عملکردهاست. اگر ما سخنى بگوییم و عملى انجام بدهیم شما ملت هوشیار بیدار پرشور با احساس محتوا و روح آن سخن و جهت آن عمل را مى‏دانید و چه بسا از قبل آن را مشخص مى‏کنید. امروز در افتتاح مجلس همه شما از تلویزیون دیدید که در مجلس نمایندگان مردم صداى مردم مى‏آمد. دیدید که در اثناى جلسه یک نماینده برخاسته از متن مردم، یک نماینده راستین خلق، فریاد برآورد که «ما همه سرباز تویم خمینى! گوش به فرمان تویم خمینى!» [ حضار: ما همه سرباز تویم خمینى...] این بى‏ادبى یک نماینده - بله، بى‏ادبى یک نماینده - بر برخى از اطوکشیده‏ها خوش نیامد، همچنان نگاه کردند که مگر اینجا مجلس نیست! مجلس که جاى این حرفها نیست؛ این حرفها مربوط به خیابان است. و چه خوش گفت یکى از وزراى از مردم برخاسته در پاسخ این ترش کردن بعضى از نمایندگان قشرهاى اطوکشیده! گفت: بله، اینها نماینده همین مردمند؛ هنوز پرداخت نشده‏اند! در اثناى برنامه بود، لذا نشد به این برادر بگویم که اى برادر عزیز، امیدوارم هیچ وقت مجلس نمایندگان مجلس ما مجلس پرداخت شده‏ها نباشد! مجلس باید نمونه شما باشد؛ همان باشد که شما مى‏خواهید؛ همانطور که شما فکر مى‏کنید؛ همان احساسى که شما دارید. باید همان نیاز و خواستى که شما دارید در سخن، خط مشى، برخورد، اندیشه، احساس، رفتار و گفتار این دویست و هفتاد نفر متجلى باشد.
برادران و خواهران عزیز، به طور کلى تداوم این انقلاب در این است که مسئولان مملکت در هر سطحى که هستند - رییس جمهور، نخست وزیر، وزراء، معاونها، مدیرکل، رؤسا در مرکز، در مراکز استان، در شهرستانها، در بخشها - همه باید بو و رنگ مردم را بدهند و داشته باشند. هر وقت دیدید خداى ناکرده خط مدیریت مملکت به سمت سروران حکومت کننده جدا از مردم، تافته جدا بافته، پرتوقع، ژست دار، پرافاده، بیکار و بى‏ثمر حرکت مى‏کند، بدانید انقلاب منحرف شده است. اصولاً؛در این زمینه باید بگویم ما هنوز کار درست و حسابى انجام نداده‏ایم. دیشب در تهران در جلسه‏اى در دروازه غار در متن مردم این مسأله را مطرح کردم. سازمان مدیریت مملکت باید به نحو بنیادى زیر و رو شود. من فکر مى‏کنم که این پاکسازیهاى موضعى درد دواکن نیست و من اینطور فکر مى‏کنم که باید در یک موقع مناسب - که ان شاءاللّه‏ خیلى زود باشد و طول نکشد - با آمادگى قبلى و با حساب و نقشه و برنامه، شما مردم انقلابى همراه با رهبرى انقلاب یک فرمان صادر کنید، نمایندگان شما در مجلس شوراى اسلامى طرح اجراى این فرمان را آماده کنند، و بعد این فرمان یکجا از متن مردم بجوشد و این سازمانهاى ادارى را که بقایاى رژیم طاغوتى هستند (افرادش را نمى‏گویم. در این سازمانها همین مردم زندگى مى‏کنند؛ همین شما هستید که کارکنان این سازمانها هستید. سازمان را مى‏گویم؛ این ترکیب و این روابط را مى‏گویم) یکباره به شکل انقلابى واژگون کنید و به جاى سازمان ادارى مناسب با آرمان و نیاز انقلاب بسازید. نظر شما چیست؟ [تکبیر حضار] خیلى خوب؛ من این «بله» شما را به جاى دیگر هم منتقل مى‏کنم و مى‏گویم برادران و خواهران این را در جاى دیگر تصویب کردند. [حضار: درود بر بهشتى [من از همین جا مى‏خواهم به همه کسانى که کارمند اداره آموزش و پرورش و مدرسه و دوایر و واحدهاى مختلف دولتى هستند و در این جلسه حضور دارند عرض کنم که ببینید؛ توقع و انتظار مردم ما این است.توقع مردم ما دیگر این نیست که یک آقا یا یک خانم به اداره به عنوان جایى براى دوشیدن خزانه ملت و فخرفروشى بر همین ملت نگاه کند و اگر خوش نفس باشد یک کارى هم براى ملت انجام بدهد، وگرنه اگر حقوق براى تأمین نیازهایش کافى نباشد صبح که به اداره مى‏رود به فکر کار دیگرى بیرون آنجا باشد، یا به فکر این باشد که آیا از همان میز مى‏شود بیش از حقوق چیز دیگرى هم درآورد یا نه؟ مى‏گویند از این دیگ چوبى حلوا نخوردیم. من نمى‏دانم چطور از این نیروهاى چوبى آنقدر حلوا مى‏خورند! دیگر زمان این برخوردها با مردم سپرى شده است. ما به یارى خدا و با حضور آگاهانه و متعهدانه شما خلق خدا، مصمم هستیم طرحهاى اصیلى را آماده اجرا کنیم که بر طبق آن طرحها بازرس واقعى کارکنان ادارات خود شما مردم باشید. [تکبیر حضار].
من مى‏خواهم موضع انقلاب را در رابطه با سیستم اداره مملکت و طرح خودمان را براى تغییر سیاست ادارى برایتان بیان کنم. به نظر ما جامعه ما به صورت هرمى در مى‏آید یا این خصوصیتى که عرض خواهم کرد:
1- در این هرم هر انسانى که روى خاک ایران زندگى مى‏کند جاى دارد. مخصوصا به گروهها و به افرادى که خیال مى‏کنند در نظام جمهورى اسلامى ایران عده‏اى بى‏جا و بى‏مکان و بى‏سرنوشت و بیکار خواهند ماند با تأکید مى‏گویم، در هرم جامعه انقلابى اسلامى ایران هیچ ایرانى بى‏جا و بى‏محل نخواهد ماند. [تکبیر حضار[ شما همین امروز در پیام امام شنیدید که مخصوصا باید مجلس براى زندگى شرافتمندانه و پرسعادت اقلیتهاى مذهبى کار مؤثرى انجام دهد.
2- در این هرم کسانى که در رأس هرم یا نقطه‏هاى نزدیک به رأس هرم قرار مى‏گیرند باید از نظر ایمان، اندیشه، بینش اسلامى و بینش اجتماعى، تقوا، فضیلتهاى روحى، عبادت (بله، عبادت؛ اهمیت دادن به عبادتهاى اسلامى: نماز، روزه و عبادات دیگر، راستى، درستى، صداقت، امانت، مردم دوستى، عشق به خدمت، توان کار و کوشش، کاردانى و کارایى) باید از همه این نظرها نمونه‏هاى برجسته جامعه باشند. [تکبیر حضار] یک سؤال دیگر هم از شما مى‏کنم. آیا شما اجازه مى‏دهید یک آدم بى‏اعتنا به اسلام، بى‏اعتنا به نماز، بى‏اعتنا به صداقت و امانت و درستى و راستى، در رأس یکى از ادارات شما قرار بگیرد؟ [حضار: خیر] خوب، بنابراین مثل اینکه همفکریم. مثل همیشه ویژگى ما همین است که گویى با شما یک جا نشستیم و حرفهایمان را با هم زدیم؛ عقلهایمان را سر هم کردیم و به یک نتیجه رسیدیم. با زبان شما حرف مى‏زنیم؛ با شما مى‏اندیشیم؛ با شما عمل مى‏کنیم. اگر بخواهم واقع‏بینانه و متواضعانه به شما عرض کنم، باید بگویم حتى گاهى شما جلوتر از ما مى‏اندیشید؛ بهتر از ما مى‏فهمید. گاهى ما زودتر از شما مى‏فهمیم؛ گاهى شما زودتر از ما باخبر مى‏شوید. ما در دوران انقلاب این را تجربه کردیم؛ مخصوصا در سال 57 که انقلاب تجلى توده‏اى و مردمى داشت. انشاءاللّه‏ از اصطلاح توده که بکار مى‏برم به یاد حزب توده نمى‏افتید! چه کسى گفته است که آن حزب، حزب توده است؟ آن حزب در میان توده مردم ما یک در هزار هم پایگاه ندارد، آنوقت آن حزب توده است اما ما توده‏اى نیستیم؟! ما توده‏اى هستیم! چون مى‏بینید که با توده هستیم [تکبیر حضار[ واقع این است که قرار نیست ما با واژه‏هاى بسیار جالب و خوب قهر کنیم به این دلیل که دیگران سراغش رفته‏اند. بنده مکرر گفته‏ام، ما خلقى هستیم؛ با خلق هستیم. ما مى‏خواهیم پیشگام باشیم. حالا اگر بنده هم نیستم شما خلقى هستید؛ شما پیشگامید؛ شما پیشتازید؛ شما در راه پیکار براى منافع توده‏ها زحمت مى‏کشید. مى‏خواهم ببینم توده با وسعت الان کجاست؟ خوب همین جاست دیگر. خلق با وسعت کجاست؟ همین جا. هر گوشه ایران که برویم خلقها همچنان هستند. واى به حال ما، واى به حال بنده و امثال بنده، اگر نتوانیم آنطور که درخور حضور پرمهر و شور و آرمان ده و حرکت آفرین و خلاق شما خلق است از عهده وظایفمان برنیاییم و خداى ناکرده پیش خدا و خلق شرمنده شویم.
بنابراین شما نظر مى‏دهید که ما در انقلاب اداریمان بگوییم مسئولان مدیریت مملکت باید انسانهاى مسلمان انقلابى و خلقى و مردم دوست و راست و درست و کاردان و کارآ باشند. همه این خصوصیتها را با هم داشته باشند. هر قدر به سمت رأس هرم جلو مى‏رویم باید درجه برخوردارى مسئولان از این خصلتها بیشتر باشد.
روز سه‏شنبه لابد خبرش را شنیدید، یک جلسه تقریبا سه ساعته با امام برگزار شد. البته در اثناى جلسه احساس کردیم که ایشان یک استراحتى بکنند، بعد بحث ادامه پیدا کرد. از جمله مسائلى که آنجا درباره انتخاب نخست وزیر جدید، وزراى جدید و مسئولان جدید مطرح شد همین مطلب بود. امام امت نیز چون خود امت و امت نیز چون امام امت تأکید داشتند که حتما باید دقت شود که مسئولان از نظر ایمان به اسلام و عمل به اسلام انسانهایى باشند داراى صلاحیت کافى.
بنابراین قرار بر این باشد که خود شما مردم (چون گفتم نظارت به عهده شماست) ببینید کسانى که به عنوان رؤساى ادارات از بیرون براى اینجا فرستاده مى‏شوند آیا داراى این فضیلتها هستند یا نه؟ هیچ ناظرى بهتر از شما مردم نیست. آن بازرسیهاى دولتى مفید است ولى بسیار کم. بهترین ناظر بر هر مسئولى در جامعه همان مردمى هستند که با این مسئول سر و کار دارند. نماینده شما در مجلس باید منعکس کننده تشخیص شما، نظر شما، نیاز شما، خواست شما در محل قانونگذارى و در مراکز اجرایى باشد. بنابراین، خصوصیت دوم این هرم این است که هر چه شما رو به رأس هرم مى‏روید تا برسید به رأس که در آنجا رهبرى قرار دارد، امتیازات اسلامى و نورانیت اسلام را در رفتار و گفتار و اندیشه و احساس مسئولان بهتر متجلى ببینید.
3- خصوصیت سوم این است که این هرم زنده است، مرده نیست؛ جسم نیست؛ جان دارد. بدین معنا که چنان نیست که اگر یک نفر در سطوح پایین هرم قرار گرفت براى اول و آخر جایش همان جاست و اگر یک نفر در مقطع‏هاى بالاى هرم قرار گرفت براى همیشه جایش آنجاست. دیگر ما مملکت هزار فامیل نخواهیم داشت. هرم جامعه ما میدان و فضاى باز براى تکامل و پیشرفت و کمال یابى انسانهاست. هر فرد انسانى خودش را در این هرم شناور مى‏بیند و در این شناورى ممکن است کسى که آن بالا قرار گرفته آرام آرام عقب بماند؛ پایین بیاید، پایین بیاید، تا قاعده هرم؛ کسى که در قاعده هرم قرار گرفته سریع و شتابان شنا کند، حرکت کند، و تا رأس هرم بالا برود. هرم جامعه ما نشان دهنده یک جامعه آزاد است. آزاد براى چه؟ براى هرزگى؟ آیا شما دوست دارید جامعه ما براى هرزگیها آزاد باشد؟ [حضار: خیر[ پس آزاد براى چه؟ آزاد براى کمال یابى انسان؛ آزاد براى سیر الى اللّه‏. [تکبیر حضار]
هرم جامعه ما باید داراى میدان باز واقعى براى حرکت به سوى کمال باشد. براى اینکه این هرم با یک چنین آزادى لازم براى تکامل انسانها به وجود آید چیزهایى را لازم داریم:
1- ما باید انسانهاى جامعه‏مان را از تنگناهاى مصنوعى اقتصادى آزاد کنیم. امروز در این جامعه تنگناهاى مصنوعى اقتصادى براى روستاییان، براى کارگران، براى کارمندان جزء دولت، براى آموزگاران و معلمان، و براى بسیارى از افراد دیگر به شکل باز دارنده و سرگرم کننده درآمده و نمى‏گذارد آنها و خانواده ایشان فارغ‏البال از این نیازهاى اولیه در مسیر کمال قرار گیرند. ما باید این تنگناها را از بین ببریم [تکبیر حضار]. ما در قانون اساسى در فصل اقتصاد به این نکته توجه دقیق کرده‏ایم (چون قرار بود قانون اساسى جمهورى اسلامى باشد). دیشب در آن سخنرانى و در آن جلسه یکى از سؤالاتى که به دستم رسید این بود که راستش را بگویید: آینده این انقلاب چه خواهد شد؟ آیا جامعه جمهورى اسلامى ایران به سوى سرمایه دارى پیش خواهد رفت؟ مثل اینکه آن سؤال کننده فصل اقتصاد قانون اساسى را خوب نخوانده بود. فصل اقتصاد و اصول اقتصادى قانون اساسى با دقت و مطالعه تنظیم شده است و به یارى خدا با قوانین تفصیلى مصوب مجلس شوراى اسلامى خط نه شرقى نه غربى اقتصاد اسلامى را عینیت و تحقق خارجى خواهد بخشید تا معلوم شود نظام اسلامى نظام سرمایه‏دارى نیست! [تکبیر حضار]
من این نکته را بارها خطاب به گروههاى چپ و خطاب به چپ‏نماها و التقاطیون گفته‏ام که باید بنشینیم صحبت کنیم؛ ببینیم چه مى‏خواهید که در اسلام نمى‏توانیم تأمین کنیم تا بعد به سراغ مکتبهاى دیگر برویم.
سالها دل طلب جام جم از ما مى‏کرد     آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا مى‏کرد
ما در اصول قانون اساسى پیش بینى کرده‏ایم که با یک برنامه ریزى و حرکت اقتصادى وضعى به وجود آید که انسانها براى خودشان کار کنند و امکانات کار آزاد را به صورت فردى، گروهى و تعاونى کوچک، گروههاى بزرگ و تعاونیهاى بزرگ داشته باشند.
بند 2 از اصل چهل و سوم قانون اساسى مى‏گوید: «تأمین شرایط و امکانات کار براى همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل و قرار دادن وسایل کار در اختیار همه کسانى که قادر به کارند ولى وسایل کار ندارند، در شکل تعاونى، از راه وام بدون بهره یا هر راه مشروع دیگر که نه به تمرکز و تداول ثروت در دست افراد و گروههاى خاص منتهى شود و نه دولت را به صورت یک کارفرماى بزرگ مطلق درآورد.» [تکبیر حضار]
واقعا از این بهتر چیست؟ آیا باید حتما به سمت الگوهاى دیگران برویم؟ حتما باید به سمت اقتصاد دولتى برویم که سرمایه دار رفته و دولت سر جاى او نشسته است؟
شما همه مى‏دانید که شغل آزاد یک معنى دیگر نیز دارد. شغل آزاد هم از نظر اقتصادى ممتاز است، هم از نظر اجتماعى، و هم از نظر معنوى. آزادى در شرایط اقتصادى، آزادى و حریت اجتماعى انسانى را زیاد مى‏کند. ممکن است بفرمایید اجراى این فرمولى که آنجا پیش‏بینى شده طول مى‏کشد. خوب از شما مى‏پرسم، مگر فرمولهایى که دیگران دارند یک شبه و یک هفته قابل اجراست. نقل آن آقاست که مى‏گفت دو شبه کشاورزى ایران را درست مى‏کنیم!
برادرها و خواهرها! از شما خواهش مى‏کنم سرگذشت جامعه‏هاى دیگرى را که انقلاب اقتصادى کرده‏اند مطالعه کنید، ببینید تا چند سال دچار نابسامانیهاى اقتصادى بوده‏اند؟ ببینید تا چند سال دائما نقشه‏هایشان و طرحهایشان تجربه مى‏شد و ناموفق از آب درمى‏آمد؟ حوصله، شکیبایى، قدرت، توان داشته باشید... من یک چیز نقد را به شما مى‏گویم تا مقیاس باشد براى آنهایى که هنوز نقد نیست. شما در تاریخ انقلابهاى دنیا مى‏بینید که در این دوره‏هاى اخیر یکى از خواسته‏ها و آرمانهاى آنها این بوده است که زنان و بانوان جامعه وضعشان عوض بشود؛ انقلابى بشود؛ انقلابى شوند. خوب، از شما مى‏پرسم، زنان در کجاى دنیا با اندازه زنان جامعه ما در این سه سال اخیر دچار انقلاب واقعى شده‏اند؟ بگویید در کجاى دنیا و در کدامیک از این انقلابات که مى‏بینید که در این دو سه سال زن و مرد در متن جریان انقلاب حضور خلاق و فعال و ثمربخش و تعیین کننده یافته‏اند؟ شما خواهرها به من بگویید، آیا راستى در مقایسه وضع امروزتان و دیروزتان با پنج سال قبلتان احساس دگرگونى عمیق روحى، اخلاقى، رفتارى، شجاعت، آگاهى، فعالیت اجتماعى و حضور در صحنه نمى‏کنید؟ [تکبیر حضار[ امروز زن در صحنه زندگى است بدون اینکه براى روى صحنه آمدن ناچار باشد خودش را به یک کالاى جنسى تبدیل کند، لباس نپوشد؛ خود را بیاراید و طعمه نظرهاى ناپاک مردان گردد. امروز زن مى‏تواند پوشیده، باعفت، پاکدامن، عزیز، سرفراز، سربلند، سرشار از عشق و شور و ایمان به خدا، ایمان به مکتب، ایمان به مسئولیت در خانواده در محل کار و در مبارزات اجتماعى ما شرکت فعال داشته باشند.
ممکن است آنها که دلشان مى‏خواهد زن را بار دیگر به سوى قطب جاذبه سکسى و جنسى ببرند از این انقلاب و حرکت انقلابى شما خواهرها اوقاتشان تلخ باشد و بگویند آیا این هم شد انقلاب؟ ما که انقلاب کردیم هنوز چادر سرمان است! ما که انقلاب کردیم هنوز باید روپوش و روسرى داشته باشیم! اگر واقعا انقلاب کردیم دیگر چادر و روپوش و روسرى چرا؟ ممکن است بعضى‏ها این طور فکر کنند، ولى من مطمئنم که شما خواهرها در عینیت این انقلاب تفاوت واقعى میان موضع خودتان و موضع زنانى را که به صورت کالاى جنسى به میدان جامعه کشیده شده‏اند یافته‏اید مى‏یابید و مى‏فهمید و آگاهى دارید که اگر براى زن، انقلابى کمال آفرین لازم بود همین انقلاب اسلامى بود. [تکبیر حضار]
خواهران، جوانان، برادران، نوجوانان، نوجوانان دختر و پسر! باور کنید آنچه شما در جهت کمال معنوى و مادى و اجتماعى و فرهنگى و اخلاقى و عدل اقتصادى - که ما به آن سخت اهمیت داده‏ایم و مى‏دهیم - مى‏خواهید، در همین انقلاب اسلامیتان در دسترس شماست. اینها چه کسانى هستند که آمده‏اند تخم یأس و ناامیدى مى‏پاشند براى آنکه حاصلش را براى ابرقدرتهاى شرق و غرب درو کنند؟ حیف نیست ما که پس از مدتها اسارت و ذلت و استعمارزدگى چند صباحى است آزاد شده‏ایم، خودمانیم و خودمان... در این هم شک دارید؟ کدام شخص منصفى است که در این شک کند که امروز ما خودمانیم و خودمان؟ این آمریکاى غول دائما پیک مى‏فرستد، پیغام مى‏فرستد، هلى‏کوپتر با افراد کوماندوى مسلح مى‏فرستد، براى چه؟ براى اینکه سرنوشت انتخابات ریاست جمهورى آمریکا در دست شما قرار گرفته است. دیروز نامه‏اى از والدهایم براى من آورده بودند. نامه را خواندم؛ دیدم نوشته است که آقاى دکتر داوودى به ایران مى‏آید براى اینکه کار کمیسیون تحقیق پیرامون مسائل ایران را ادامه بدهد. از سفرى که به ایران آمدم خیلى خوشحال هستم. در ایران که آمدم خیلى از واقعیتها را فهمیدم که نمى‏دانستم. از مذاکراتى که با مسئولان ایران داشتم خرسندم و متشکرم از اینکه خیلى مسایل را پوس کنده و رک براى من بیان کردند. امیدوارم با فعالیت اینها مشکلات روابط میان ایران و ایالات متحده امریکا هم برطرف شود. پاسخى که شفاها به وسیله خود ایشان فرستادم تا بعدا کتبا بفرستم این بود.
آمدن این برادر ما که عرب و اهل سوریه است و معروف است که از آزادیخواهان سوریهاست، به ایران بلامانع است. یک برادر مسلمان سورى است که به ایران آمده است ادامه تحقیقات و مطالعات ایشان پیرامون جنایات شاه و آمریکا هم ظاهرا محذورى ندارد. آمدن بقیه اعضاى کمیسیون به ایران احتیاج به بررسى دارد و تنها شوراى انقلاب مى‏تواند در این باره نظر بدهد و من نظر فردى ندارم و ....
ایشان گفتند به این نکته توجه داشتند که مسأله براى آمریکا خیلى مهم است. گفتم بله؛ من هم مى‏دانم که مسأله براى آمریکا خیلى مهم است؛ ولى آمریکا نه قبل از پیروزى انقلاب توانست اراده مصمم ملت ما و رهبران ملت را درک کند نه پس از پیروزى؛ نه قبل از لانه جاسوسى و نه امروز پس از جریان لانه جاسوسى. گویى آمریکایى‏ها و سران و رهبران آمریکا ترجیح مى‏دهند که نفهمند امروز برادران شما که در مسئولیت قرار دارند با این زبان با آمریکاى غول حرف مى‏زنند. این زبان استقلال هست یا نیست؟ این نشان دهنده این است که ما امروز خودمان را به صورت یک ملت و نیروى پرتوان منسجم و مصمم مى‏یابیم که رهبر آن با کمال صداقت و با کمال صراحت و در عین واقع بینى فریاد برمى‏آورد که آمریکا هیچ غلطى نمى‏تواند بکند. [تکبیر حضار] خوب عزیزان از هر گروه که هستى، باهر مرام که هستى، آیا قبول دارى که ما به این استقلال رسیده‏ایم یا نه؟ اگر به این استقلال رسیده‏ایم چه عیبى دارد که در همین خط استقلال با هم جلو برویم، پیش برویم. خط انقلاب که این استقلال را براى ما به ارمغان آورده خط اسلام است. ما این خط را ادامه مى‏دهیم و جلو مى‏رویم. اگر موفق شدیم که هیچ، شما بفهم که اشتباه مى‏کرده‏اى. اگر خداى ناکرده موفق نشدیم آن روز بیا و مکتبت را برنامه‏ات را به جامعه عرضه کن؛ جامعه راحت از تو قبول مى‏کند؛ براى اینکه وقتى جامعه شکست خط اسلام را (که خداى پیش نیاورد و انشاءاللّه‏ پیش نخواهد آمد)... ولى اگر خداى نکرده آن طور که تو خیال مى‏کنى این خط اسلامى مردمى موفق نشد تو راحت‏تر مى‏توانى تز خودت را عرضه کنى. چرا باید موضع گروهها با این انقلاب و با این نظام و با این رهبرى موضع خصمانه‏اى باشد؟ چرا باید موضع حادثه‏آفرین و توطئه‏آفرین باشد که سودش را همان آمریکا و همان غولهاى شرق و غرب و همان شوروى و همان غولها و غولبچه‏هاى دیگر ببرند؟ بگذارید ما با هم این صراط مستقیم الهى را طى کنیم. اگر از من مى‏پرسید، من متواضعانه و هشیارانه به شما اطمینان مى‏دهم که پایان این صراط مستقیم سعادت دنیا و آخرت است. ولى اگر خداى نکرده شما شک دارید، یا کسانى یقین دارند که مطلب این گونه نیست، مى‏شود از ما این خواهش را بپذیرند که مدتى دست نگه دارند تا تکلیف این آزمایش بزرگ اجتماعى اسلامى ما روشن شود؟
برادرها و خواهرها،بدانید شما ملت انقلابى ایران امروز یک شانس دارید؛ شانس نشان دادن یک الگو و نمونه جدید که دنیا پى آن مى‏گردد. باور کنید که خود غربیها از نظام حاکم بر غرب خسته شده‏اند. باور کنید که مردم اردوگاه شرق از نظام حاکم بر شرق خسته شده‏اند. در این اردوگاه شرق به مردم وعده داده شده بود که چند سالى دیکتاتورى پرولتاریا و بعد از آن جامعه آزاد! این دیکتاتورى پرولتاریا در نخستین دژ مارکسیسم همچنان حاکم است و هنوز دور این دژ چندین میلیون کیلومتر مربعى آهنین سر جاى خود باقى است. امروز دنیا در پى یافتن یک تجربه جدید است. زنان و مردان قهرمان ایران؛ آیا آماده آن هستید که یک تجربه موفق نو بر دنیا عرضه کنید؟ [تکبیر حضار] و اى گروهها؛ ما شما را دعوت مى‏کنیم؛ آیا مى‏ارزد به انجام این تجربه، همین اندازه کمک کنید که چوب لاى چرخ آن نگذارید؟ ببینید چقدر توقع کمى است!
من نمى‏گویم این گروهها نیروهایشان را در خدمت این تجربه قرار دهند من مى‏گویم این گروهها چوب لاى چرخ این تجربه منحصر به فرد جهانى نگذارند. بگذارند این تجربه به پیش رود. و به راستى مى‏ارزد که جامعه ما و انقلاب ما تجربه نوینى را به ثمر برساند. اما مطمئن باشید که براى نشان دادن یک تجربه جدید به دنیا سالها تلاش و زحمت و خون جگر خوردن لازم است.
ما مى‏دانیم وقتى که جامعه‏اى مى‏خواهد به صورت بنیادى دگرگون بشود، خرابى، نابسامانى، رنج، محرومیت، جابجایى در آن فراوان است. ما مى‏دانیم که در یک چنین جامعه‏اى نارضایتى هم پیش مى‏آید. مگر مى‏شود در جامعه‏اى انقلاب شود و همه هم راضى باشند؟ ممکن نیست! وقتى انقلاب مى‏شود، وقتى ارزشها عوض مى‏شود، صاحبان ارزشهاى پیشین فریاد برمى‏آورند که اى بابا! این هم شد اسلام؟ البته؛ این اسلام است که مى‏آید ارزشهاى قبلى را باطل مى‏کند و مى‏خواهد ارزشهاى پاک و متعالى و انسانى الهى نوین را به جایش بنشاند. من به راستى و صمیمانه و از عمق جانم به گروهها پیشنهاد کردم فقط بگذارند این تجربه پیش رود. اما ما آدمهاى صریحى هستیم؛ اهل تعارف نیستیم؛ لذا این را هم اضافه مى‏کنم که اگر گروههاى ارتجاعى یا گروههاى ترقى نما نخواهند این درخواست برادرانه ما را بپذیرند و درصدد برآیند که همچنین لاى چرخ این جامعه چوب بگذارند آنوقت دست پرتوان شما ملت انقلابى بلند مى‏شود تا توطئه را سر جایش بنشاند.

تبلیغات