توسعه دینى
آرشیو
چکیده
اصحاب انقلاب اسلامى، انسانهاى مهذب و بصیرى بودند که در آوردگاه اندیشههاى گوناگون، اصولىترین مواضع را بر مبناى سدیدترین برهانها و شفافترین گویشها اعلام و ابلاغ مىکردند و جان مشتاقان و جویندگان را حامل عالیترین پیامها که رسالتِ حفظ و ابلاغ انقلاب اسلامى در پرتو نحوه حضور اسلام در عصر حاضر است، نمودند و بىتردید یکى از این یاران صدیق، سالار شهیدان انقلاب اسلامى، شهید «قیام و قول و قلم» حضرت آیةاللّه بهشتى است، هم او که امام شهادتش را در برابر مظلومیتش ناچیز شمرد، اینک ما براى طرح افکارش، که جامعه را نه به تقواى گوشهنشینى، که به تقواى ستیز در برابر همه رنگهاى غیرخدایى فرامىخواند، به محضر کلامش، مشرف شدیم و از بین بیش از پنجاه متن سخنرانى مکتوب و غیر مکتوب پیرامون توسعه دینى و انقلاب اسلامى، کاوش نمودیم که حاصل این تأملها و گزینشها، نوشتارى است که در پیش روى دارید و براى ارتباط محسوستر با فضاى آن روز و اینکه چگونه تاریخ در ماهیتِ تکرار شدنىِ خود، جلوس دوبارهاى کرده، شما را به مطالعه یک سخنرانى ضمیمه شده نیز، دعوت مىنمائیم. خاصه آنکه این سخنها در حال و هواى تشکیل اولین مجلس شوراى اسلامى پس از انقلاب است و مىتواند ما را به تأمل و تحلیل و توجه به رسالتهاى مانده و وظیفههاى فراموش شده وادارد، با امید بهرهگیرى از کلام آن شهید بزرگوار فرصت را مغتنم شمرده و از «بنیاد نشر آثار و اندیشههاى شهید بهشتى» به ویژه از مساعدت و همراهى برادر گرامى جناب آقاى دکتر علیرضا بهشتى کمال تشکر و قدردانى مىنماییم که امکان دسترسى به نوشتهها و نسخهها و نوارهاى اصلى آن شهید گرانقدر را فراهم نمودند و ما را در این جستجو یارى رساندند.متن
صحاب انقلاب اسلامى، انسانهاى مهذب و بصیرى بودند که در آوردگاه اندیشههاى گوناگون، اصولىترین مواضع را بر مبناى سدیدترین برهانها و شفافترین گویشها اعلام و ابلاغ مىکردند و جان مشتاقان و جویندگان را حامل عالیترین پیامها که رسالتِ حفظ و ابلاغ انقلاب اسلامى در پرتو نحوه حضور اسلام در عصر حاضر است، نمودند و بىتردید یکى از این یاران صدیق، سالار شهیدان انقلاب اسلامى، شهید «قیام و قول و قلم» حضرت آیةاللّه بهشتى است، هم او که امام شهادتش را در برابر مظلومیتش ناچیز شمرد، اینک ما براى طرح افکارش، که جامعه را نه به تقواى گوشهنشینى، که به تقواى ستیز در برابر همه رنگهاى غیرخدایى فرامىخواند، به محضر کلامش، مشرف شدیم و از بین بیش از پنجاه متن سخنرانى مکتوب و غیر مکتوب پیرامون توسعه دینى و انقلاب اسلامى، کاوش نمودیم که حاصل این تأملها و گزینشها، نوشتارى است که در پیش روى دارید و براى ارتباط محسوستر با فضاى آن روز و اینکه چگونه تاریخ در ماهیتِ تکرار شدنىِ خود، جلوس دوبارهاى کرده، شما را به مطالعه یک سخنرانى ضمیمه شده نیز، دعوت مىنمائیم. خاصه آنکه این سخنها در حال و هواى تشکیل اولین مجلس شوراى اسلامى پس از انقلاب است و مىتواند ما را به تأمل و تحلیل و توجه به رسالتهاى مانده و وظیفههاى فراموش شده وادارد، با امید بهرهگیرى از کلام آن شهید بزرگوار فرصت را مغتنم شمرده و از «بنیاد نشر آثار و اندیشههاى شهید بهشتى» به ویژه از مساعدت و همراهى برادر گرامى جناب آقاى دکتر علیرضا بهشتى کمال تشکر و قدردانى مىنماییم که امکان دسترسى به نوشتهها و نسخهها و نوارهاى اصلى آن شهید گرانقدر را فراهم نمودند و ما را در این جستجو یارى رساندند.
حضرت آیت ا... شهید بهشتى (ره) یکى از مهمترین تئوریسینها و ایدئولوگهاى بزرگ انقلاب اسلامى بودند که مباحث نظرى حکومت اسلامى را از سال 1338 به طور جدى و گسترده آغاز نمودند. در حقیقت به دنبال مباحث کلاسیک حضرت امام در مورد ولایت فقیه که مدل شیعى و حقیقى حکومت اسلامى است به این موضوع پرداختند. ایشان به همین مناسبت به بررسى ویژگیهاى اختصاصى انقلاب اسلامى پرداختند؛ انقلابى زمینه ساز نظام اسلامى.
شاید بتوان گفت از نظر ایشان انقلاب اسلامى مثل هیچ یک از انقلابهاى دنیا نیست، چرا که این انقلاب ویژگیهاى منحصر به فردى را داراست.
اولین ویژگى ممتاز آن هدف اصلى این انقلاب است؛ یعنى «حاکمیت انحصارى اللّه» و نفى هر گونه طاغوت، عینیت بخشیدن به این آیه کریمه قرآن: «فمن یکفر بالطاغوت ویؤمن باللّه فقد استمسک بالعروة الوثقى» انقلاب اسلامى یعنى تجلى سخن مبارک حضرت امام(ره) که: «انقلاب ما انفجار نور بود» به این ترتیب هویت اصلى انقلاب خداخواهى و اسلام خواهى آن است که به دنبال تحقق تمام احکام اسلامى است و راز ماندگارى انقلاب به همراه حکومت اسلامى در همین نکته ظریف نهفته است و به قول حضرت امام (ره) «انقلاب ما تا اجراى تمام احکام اسلام ادامه دارد» و همین بینش و آرمان ولائى در شعارهاى مردم اینگونه تجلى یافت که «تا انقلاب مهدى نهضت ادامه دارد.»
ویژگى همراهى انقلاب پس از نظام سازى آرمانیش در هیچیک از انقلابات دنیا، حتى انقلابهاى ایدئولوژیک دیده نمىشود و همانطور که گفتیم این خصوصیت، منحصر به انقلاب فرخنده اسلامى است. شاید در همین جا مناسب باشد به برخى از روشنفکران مقلدى که زمزمه پایان یافتن انقلاب را در سال حضرت امام و حتى در کنگره بزرگداشت انقلاب اسلامى نغمه گر شدند، یادآور شویم که انقلاب اسلامى تنها انقلابى است که در بطن و متن حکومت آن نیز جارى است.
دومین مشخصه انحصارى انقلاب ما تحقق بخشیدن به حکومتى آرمانى است ولى نه آرمان غیر واقعى و دور از دسترس بلکه آرمانى واقعگرا، یعنى تلاش براى تبدیل وضعیت موجود به وضعیت مطلوب. به عبارتى دیگر مسئولیت مسلمان بودن و شیعه بودن یعنى این. با همین ایده است که فلسفه «انتظار سازنده» سنگ بناى انقلاب اسلامى مىشود و تمام تلاشها و حرکتهاى علما، مجتهدین، اصناف، دانشگاهیان و توده مردم رنگ و شکلى خدایى پیدا مىکند. یعنى تلاش با حداکثر توانایى براى زمینه سازى ظهور حضرت صاحبالامر (عج)، حرکتى پیش رونده و رو به رشد که همواره رو به کمال مىرود و درصدد رفع نقیصههاى جبرى و طبیعى خود است. بدین ترتیب حکومت اسلامى هیچگاه خود را برى از مشکلات و نقصها نمىداند و همواره تلاش مىکند تا بهترین نتایج و اثرات را در جامعه دینى فراهم کند اما با یک تفاوت اصولى میان «نتیجه» و «تکلیف». یعنى حداکثر تلاش براى بهترین نتیجه ولى نه به قیمت از دست دادن اصول و اهداف و این همان عبارت درخشان حضرت امام (ره) است که فرمودند: «ما مکلف به تکلیفیم نه موظف به نتیجه» با همین بینش است که جنگ تحمیلى یا همان دفاع مقدس 8 ساله به حکم تکلیف به جام زهرآگین صلح نامه منتهى مىشود.
سومین اصل ممتاز در انقلاب اسلامى استقلالطلبى تام آن است؛ یعنى نفى هرگونه استکبار پذیرى و سازش، اعم از سازشکاریهاى آگاهانه یا ناآگاهانه، خیانتهایى از سر جهل یا ضعف که در تاریخ انقلابات دنیا و تاریخ کشور ما مصادیق بسیارى دارد. نماد و سمبل استقلالخواهى مردم ما شعار ماندگار و ارزشمند «نه شرقى، نه غربى، جمهورى اسلامى» است که خوشبختانه پیشانى بلند سیاست خارجى نظام اسلامى ما بدان مزین است.
چهارمین ویژگى اختصاصى آزادى است. آزادىایکه تنها در متن استقلال تحقق مىیابد. آزادى مبتنى بر ارزشهاى انسانى - اسلامى و نفى هر گونه سوء استفاده از نام مقدس آزادى براى فتنه انگیزى فرهنگى.
پنجمین ویژگى انحصارى انقلاب اسلامى معیت همیشگى روحانیت و مردم است. روحانیان به عنوان کارشناسان و متخصصان اسلام و علمداران انقلاب اسلامى و حکومت اسلامى، مهمترین قشر پیشرو در انقلاب اسلامى بودند. قشرى که اسلام را از حاشیه زندگى مردم، به متن زندگیشان آوردند. در حقیقت انقلاب اسلامى بوسیله روحانیت آگاه و مبارز بود که از غربت و مهجوریت درآمد و در تمام عرصههاى زندگى مردم ایران اسلامى تجلى یافت.
مردم روحانیت را جانشینان پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله مىدانند نه طبقه ممتاز، وارثان علم نبوى صلىاللهعلیهوآله و فقه جعفرى صلىاللهعلیهوآله ، نه مفسران «متصلّب» رسمى مانند آنچه که در مسیحیت وجود دارد. روحانیتى برآمده از مردم و براى خدمت به مردم. خدمتى از سر صدق و صفا براى هدایت مسلمین در عصر غیبت چرا که علماى امت رسول اللّه صلىاللهعلیهوآله از انبیاء بنى اسرائیل برترند.
بدین گونه است که قدرتطلبى و ریاستطلبى در اسلام و انقلاب اسلامى هویتى تازه مىیابد. به قول شهید بهشتى (ره) قدرت براى خدمت نه جاهطلبى که «ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت» و باز به قول شهید مظلوم «روحانى در جامعه همانند ماهى است در آب» به همین دلیل است که ایشان همواره به روحانیون سفارش مىکردند که با نسل جوان و نوجوان ارتباط دائمى، دوستانه و هدایتگرانه داشته باشند و تأکید مىکند که «دشمن درصدد شکار کردن اینهاست، دشمن درصدد گول زدن و فریب دادن اینهاست، دشمن مىخواهد از دل پاک اینها سوء استفاده کند»... در یک جوّى چنین که دشمن مىخواهد با ایجاد جوّهاى نامساعد و جوّسازىها و سمپاشىها جلوى نقش سازنده روحانیت متعهد مبارز را بگیرد، یک یک ما باید مواظب باشیم نسل نوجوان و جوان را به حساب آوریم بیش از آنچه به حساب آوردهایم و وقت صرف آنها کنیم.»
ششمین خصوصیت برجسته انقلاب اسلامى مدل حکومتى مبتنى بر ولایت و عدالت است. یعنى ولایت مطلقه فقیه که در رأس مخروط نظام جمهورى اسلامى قرار دارد. این «ریاست مطلق» ریاستى است دینى و دنیایى و براى احراز آن دو شرط اساسى فقاهت و عدالت ضرورى است. «ولى فقیه» آگاهترین کارشناس دینى زمان خود است. ولى این آگاهى انحصار به فروعات فقهى ندارد، بلکه او به شرایط زمانه خود نیز آگاهترین فرد است. آنچه موجب فسادناپذیرى قدرت مطلق ولایت فقیه مىشود تقوى است. تقوى و عدالتى که او را تالى تلو معصوم مىگرداند. ولى فقیه بزرگترین خدمتگزار مردم است چرا که با تقوىترین و عالمترین نائب عام امام زمان علیهالسلام است. از همین روست که حضرت امام (ره) مىفرمایند: «اگر من را خدمتگزار بنامید بهتر است تا رهبر.» شهید بهشتى (ره) مىفرمایند: «تمامیت رهبرى و قاطعیت وحدتبخش آن به دشمنان تودهنى زده است و این چیزى است که دشمنان ما را وادار به عقبنشینى مىکند.»
هفتمین ویژگى منحصر به فرد نظام جمهورى اسلامى اصالت و محوریت تقوى و تعهد است. بدین معنى که تمام افراد جامعه که مسئولیتى در نظام مکتبى برآمده از اسلام دارند باید به اسلام و انقلاب قلبا اعتقاد داشته باشند. یعنى داراى التزام عملى به اسلام و قانون اساسى باشند. چرا که به گفته شهید بهشتى (ره) انسان مکتبى، در تمام احوال با یاد خدا زندگى مىکند و با یاد خدا زنده است. دین در نظام و جامعه مکتبى مانند اکسیژن در تمام احوال و آنات حضور دارد. انسان دین دار و متعهد حب و دوستى اش فى اللّه است، بغض دشمنىاش نیز در راه خداوند است... انسان مکتبى براى مطرح کردن بهترین راه «انسان زیستن» تلاش مىکند.
اما این تعهد به اسلام و آرمانهاى انقلاب نه فاشیسم است و نه دگماتیسم، بلکه اصولى زندگى کردن است و پایبندى به مبانى و معارف اسلامى است. ایشان با ذکر مثالى نظریه خود را چنین تبیین مىکنند مىگویند مسلم است که ایمان و تقوا براى امام جماعت یک مسجد لازم است ولى براى مسئولین آنهم از معلم کلاس اول دبستان تا رئیس جمهور آن ضرورت دارد. اگر هر کس این ضرورت را نفى کند معلوم مىشود که دین را فقط در چارچوب مسجد قبول دارد و به نقش دنیوى اسلام در زندگى اجتماعى اعتقادى ندارد. در حالى که باید در نظام اسلامى مسئولین کشور به تناسب مسئولیتشان از تقوى و عدالت برخوردار باشند. ایشان از شهید رجایى (ره) رئیس جمهور مکتبى به عنوان نمونه بارزى از یک مسئول مکتبى و دینى یاد مىکنند و مىگویند: «تقواى ایشان در حدى است که من و سایر دوستان روحانى بارها نمازمان را به ایشان اقتدا کردهایم.»
هشتمین ویژگى اختصاصى انقلاب رسالت جهانى آن است. بر اساس تئوریهاى نظریهپردازان، تمام انقلابات ایدئولوژیک رسالتى جهانى به عهده دارند. اما انقلاب ایران به واسطه «اسلامى بودن» آن پرچم توسعهاى منحصر به فرد را در عالم به اهتزاز درآورده است و این توسعه، نه توسعه سیاسى است و نه توسعه اجتماعى، بلکه «توسعه دینى» است.
شهید بهشتى مىفرماید: «زمان ما زمان توسعه است. زمان جهانى شدن است. زمان بوجود آمدن امکانات فنى و اجتماعىِ توسعه باز. انجیل و تورات و صحف ابراهیم و موسى و نوح قطعا بریدگى (تاریخى) دارد. اما این یک واقعیت عینى تاریخى است و اصلاً جنبه مذهبى ندارد. اینکه عرض مىکنم، این یک مسئله تحلیلى تاریخى عینى است. قرآن در عصرى آمده که پیوستگى تاریخىاش با عنصر توسعه و گسترش جهانى محفوظ مانده.»
ایشان با بررسى موقعیت تاریخى و جغرافیایى دو دین یهود و مسیحیت تبیین مىکند که آئین موسى و عیسى علیهمالسلام رسالت جهانى نداشتهاند و به خودى خود خصلت جهانىاشان نیز تجلى برجستهاى نیافته است در حقیقت در تمام ادیان به جز آیین مقدس اسلام بریدگى تاریخى وجود دارد. بریدگى میان آورنده کتاب و عصر گسترش جهانى (از نظر امکانات). پس بدین ترتیب اسلام از اول مىتوانسته این رسالت جهانى را اعلام کندو جالب آنکه توسعه اسلام بر اساس اعترافات کلیساى همین امروز طبیعىترین توسعه دینى در دنیاست. چرا که اسلام آیین عصراندیشیدن است و آیا برتر از عصر اندیشیدن نیز عصرى هست؟ مسلما نه.
در حقیقت خاتمیت اسلام چیزى جز توسعه دینى نیست. اسلام دین خاتم است و ماوراء آن به آئینى نیاز نیست. چرا که دینى مىتواند براى همیشه بماند که کتابش دست نخورده مانده باشد و به شهادت تحقیق تاریخى تنها آئینى که کتابش دست نخورده و تحریف نشده باقى مانده است، آئین اسلام است. مشکل قانون ثابت و شرایط اجتماعى متغیر در مورد اسلام معنا ندارد. براى اینکه اصول و تطبیق و انطباق آنها نسبت به شرایط تطور یافته زمان پیامبر صلىاللهعلیهوآله ، کار امامان معصوم علیهمالسلام است در عصر حضور، و کار دانشمندان مسلمان برجسته و متخصص است در عصر غیبت و به طور مشخص کار برجستهترین نایب عام حضرتش یعنى ولى فقیه.
بسم اللّه الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمت اللّه
عید فرخنده امروز را به همه شما خواهران و برادران عزیز و با ایمان صمیمانه تبریک مىگویم. از اینکه توفیق دارم در جمع شما از نزدیک حاضر بشوم، با شما سخن بگویم، مهر و شور شما را از نزدیک ببینم، خرسندم و خداى را بر این نعمت سپاسگزار. این دیدارها نشانه این است که در ایران انقلاب شده است؛ رابطهها، رابطه دلها و اندیشهها، رابطه احساسها، ارادهها و عملکردهاست. اگر ما سخنى بگوییم و عملى انجام بدهیم شما ملت هوشیار بیدار پرشور با احساس محتوا و روح آن سخن و جهت آن عمل را مىدانید و چه بسا از قبل آن را مشخص مىکنید. امروز در افتتاح مجلس همه شما از تلویزیون دیدید که در مجلس نمایندگان مردم صداى مردم مىآمد. دیدید که در اثناى جلسه یک نماینده برخاسته از متن مردم، یک نماینده راستین خلق، فریاد برآورد که «ما همه سرباز تویم خمینى! گوش به فرمان تویم خمینى!» [ حضار: ما همه سرباز تویم خمینى...] این بىادبى یک نماینده - بله، بىادبى یک نماینده - بر برخى از اطوکشیدهها خوش نیامد، همچنان نگاه کردند که مگر اینجا مجلس نیست! مجلس که جاى این حرفها نیست؛ این حرفها مربوط به خیابان است. و چه خوش گفت یکى از وزراى از مردم برخاسته در پاسخ این ترش کردن بعضى از نمایندگان قشرهاى اطوکشیده! گفت: بله، اینها نماینده همین مردمند؛ هنوز پرداخت نشدهاند! در اثناى برنامه بود، لذا نشد به این برادر بگویم که اى برادر عزیز، امیدوارم هیچ وقت مجلس نمایندگان مجلس ما مجلس پرداخت شدهها نباشد! مجلس باید نمونه شما باشد؛ همان باشد که شما مىخواهید؛ همانطور که شما فکر مىکنید؛ همان احساسى که شما دارید. باید همان نیاز و خواستى که شما دارید در سخن، خط مشى، برخورد، اندیشه، احساس، رفتار و گفتار این دویست و هفتاد نفر متجلى باشد.
برادران و خواهران عزیز، به طور کلى تداوم این انقلاب در این است که مسئولان مملکت در هر سطحى که هستند - رییس جمهور، نخست وزیر، وزراء، معاونها، مدیرکل، رؤسا در مرکز، در مراکز استان، در شهرستانها، در بخشها - همه باید بو و رنگ مردم را بدهند و داشته باشند. هر وقت دیدید خداى ناکرده خط مدیریت مملکت به سمت سروران حکومت کننده جدا از مردم، تافته جدا بافته، پرتوقع، ژست دار، پرافاده، بیکار و بىثمر حرکت مىکند، بدانید انقلاب منحرف شده است. اصولاً؛در این زمینه باید بگویم ما هنوز کار درست و حسابى انجام ندادهایم. دیشب در تهران در جلسهاى در دروازه غار در متن مردم این مسأله را مطرح کردم. سازمان مدیریت مملکت باید به نحو بنیادى زیر و رو شود. من فکر مىکنم که این پاکسازیهاى موضعى درد دواکن نیست و من اینطور فکر مىکنم که باید در یک موقع مناسب - که ان شاءاللّه خیلى زود باشد و طول نکشد - با آمادگى قبلى و با حساب و نقشه و برنامه، شما مردم انقلابى همراه با رهبرى انقلاب یک فرمان صادر کنید، نمایندگان شما در مجلس شوراى اسلامى طرح اجراى این فرمان را آماده کنند، و بعد این فرمان یکجا از متن مردم بجوشد و این سازمانهاى ادارى را که بقایاى رژیم طاغوتى هستند (افرادش را نمىگویم. در این سازمانها همین مردم زندگى مىکنند؛ همین شما هستید که کارکنان این سازمانها هستید. سازمان را مىگویم؛ این ترکیب و این روابط را مىگویم) یکباره به شکل انقلابى واژگون کنید و به جاى سازمان ادارى مناسب با آرمان و نیاز انقلاب بسازید. نظر شما چیست؟ [تکبیر حضار] خیلى خوب؛ من این «بله» شما را به جاى دیگر هم منتقل مىکنم و مىگویم برادران و خواهران این را در جاى دیگر تصویب کردند. [حضار: درود بر بهشتى [من از همین جا مىخواهم به همه کسانى که کارمند اداره آموزش و پرورش و مدرسه و دوایر و واحدهاى مختلف دولتى هستند و در این جلسه حضور دارند عرض کنم که ببینید؛ توقع و انتظار مردم ما این است.توقع مردم ما دیگر این نیست که یک آقا یا یک خانم به اداره به عنوان جایى براى دوشیدن خزانه ملت و فخرفروشى بر همین ملت نگاه کند و اگر خوش نفس باشد یک کارى هم براى ملت انجام بدهد، وگرنه اگر حقوق براى تأمین نیازهایش کافى نباشد صبح که به اداره مىرود به فکر کار دیگرى بیرون آنجا باشد، یا به فکر این باشد که آیا از همان میز مىشود بیش از حقوق چیز دیگرى هم درآورد یا نه؟ مىگویند از این دیگ چوبى حلوا نخوردیم. من نمىدانم چطور از این نیروهاى چوبى آنقدر حلوا مىخورند! دیگر زمان این برخوردها با مردم سپرى شده است. ما به یارى خدا و با حضور آگاهانه و متعهدانه شما خلق خدا، مصمم هستیم طرحهاى اصیلى را آماده اجرا کنیم که بر طبق آن طرحها بازرس واقعى کارکنان ادارات خود شما مردم باشید. [تکبیر حضار].
من مىخواهم موضع انقلاب را در رابطه با سیستم اداره مملکت و طرح خودمان را براى تغییر سیاست ادارى برایتان بیان کنم. به نظر ما جامعه ما به صورت هرمى در مىآید یا این خصوصیتى که عرض خواهم کرد:
1- در این هرم هر انسانى که روى خاک ایران زندگى مىکند جاى دارد. مخصوصا به گروهها و به افرادى که خیال مىکنند در نظام جمهورى اسلامى ایران عدهاى بىجا و بىمکان و بىسرنوشت و بیکار خواهند ماند با تأکید مىگویم، در هرم جامعه انقلابى اسلامى ایران هیچ ایرانى بىجا و بىمحل نخواهد ماند. [تکبیر حضار[ شما همین امروز در پیام امام شنیدید که مخصوصا باید مجلس براى زندگى شرافتمندانه و پرسعادت اقلیتهاى مذهبى کار مؤثرى انجام دهد.
2- در این هرم کسانى که در رأس هرم یا نقطههاى نزدیک به رأس هرم قرار مىگیرند باید از نظر ایمان، اندیشه، بینش اسلامى و بینش اجتماعى، تقوا، فضیلتهاى روحى، عبادت (بله، عبادت؛ اهمیت دادن به عبادتهاى اسلامى: نماز، روزه و عبادات دیگر، راستى، درستى، صداقت، امانت، مردم دوستى، عشق به خدمت، توان کار و کوشش، کاردانى و کارایى) باید از همه این نظرها نمونههاى برجسته جامعه باشند. [تکبیر حضار] یک سؤال دیگر هم از شما مىکنم. آیا شما اجازه مىدهید یک آدم بىاعتنا به اسلام، بىاعتنا به نماز، بىاعتنا به صداقت و امانت و درستى و راستى، در رأس یکى از ادارات شما قرار بگیرد؟ [حضار: خیر] خوب، بنابراین مثل اینکه همفکریم. مثل همیشه ویژگى ما همین است که گویى با شما یک جا نشستیم و حرفهایمان را با هم زدیم؛ عقلهایمان را سر هم کردیم و به یک نتیجه رسیدیم. با زبان شما حرف مىزنیم؛ با شما مىاندیشیم؛ با شما عمل مىکنیم. اگر بخواهم واقعبینانه و متواضعانه به شما عرض کنم، باید بگویم حتى گاهى شما جلوتر از ما مىاندیشید؛ بهتر از ما مىفهمید. گاهى ما زودتر از شما مىفهمیم؛ گاهى شما زودتر از ما باخبر مىشوید. ما در دوران انقلاب این را تجربه کردیم؛ مخصوصا در سال 57 که انقلاب تجلى تودهاى و مردمى داشت. انشاءاللّه از اصطلاح توده که بکار مىبرم به یاد حزب توده نمىافتید! چه کسى گفته است که آن حزب، حزب توده است؟ آن حزب در میان توده مردم ما یک در هزار هم پایگاه ندارد، آنوقت آن حزب توده است اما ما تودهاى نیستیم؟! ما تودهاى هستیم! چون مىبینید که با توده هستیم [تکبیر حضار[ واقع این است که قرار نیست ما با واژههاى بسیار جالب و خوب قهر کنیم به این دلیل که دیگران سراغش رفتهاند. بنده مکرر گفتهام، ما خلقى هستیم؛ با خلق هستیم. ما مىخواهیم پیشگام باشیم. حالا اگر بنده هم نیستم شما خلقى هستید؛ شما پیشگامید؛ شما پیشتازید؛ شما در راه پیکار براى منافع تودهها زحمت مىکشید. مىخواهم ببینم توده با وسعت الان کجاست؟ خوب همین جاست دیگر. خلق با وسعت کجاست؟ همین جا. هر گوشه ایران که برویم خلقها همچنان هستند. واى به حال ما، واى به حال بنده و امثال بنده، اگر نتوانیم آنطور که درخور حضور پرمهر و شور و آرمان ده و حرکت آفرین و خلاق شما خلق است از عهده وظایفمان برنیاییم و خداى ناکرده پیش خدا و خلق شرمنده شویم.
بنابراین شما نظر مىدهید که ما در انقلاب اداریمان بگوییم مسئولان مدیریت مملکت باید انسانهاى مسلمان انقلابى و خلقى و مردم دوست و راست و درست و کاردان و کارآ باشند. همه این خصوصیتها را با هم داشته باشند. هر قدر به سمت رأس هرم جلو مىرویم باید درجه برخوردارى مسئولان از این خصلتها بیشتر باشد.
روز سهشنبه لابد خبرش را شنیدید، یک جلسه تقریبا سه ساعته با امام برگزار شد. البته در اثناى جلسه احساس کردیم که ایشان یک استراحتى بکنند، بعد بحث ادامه پیدا کرد. از جمله مسائلى که آنجا درباره انتخاب نخست وزیر جدید، وزراى جدید و مسئولان جدید مطرح شد همین مطلب بود. امام امت نیز چون خود امت و امت نیز چون امام امت تأکید داشتند که حتما باید دقت شود که مسئولان از نظر ایمان به اسلام و عمل به اسلام انسانهایى باشند داراى صلاحیت کافى.
بنابراین قرار بر این باشد که خود شما مردم (چون گفتم نظارت به عهده شماست) ببینید کسانى که به عنوان رؤساى ادارات از بیرون براى اینجا فرستاده مىشوند آیا داراى این فضیلتها هستند یا نه؟ هیچ ناظرى بهتر از شما مردم نیست. آن بازرسیهاى دولتى مفید است ولى بسیار کم. بهترین ناظر بر هر مسئولى در جامعه همان مردمى هستند که با این مسئول سر و کار دارند. نماینده شما در مجلس باید منعکس کننده تشخیص شما، نظر شما، نیاز شما، خواست شما در محل قانونگذارى و در مراکز اجرایى باشد. بنابراین، خصوصیت دوم این هرم این است که هر چه شما رو به رأس هرم مىروید تا برسید به رأس که در آنجا رهبرى قرار دارد، امتیازات اسلامى و نورانیت اسلام را در رفتار و گفتار و اندیشه و احساس مسئولان بهتر متجلى ببینید.
3- خصوصیت سوم این است که این هرم زنده است، مرده نیست؛ جسم نیست؛ جان دارد. بدین معنا که چنان نیست که اگر یک نفر در سطوح پایین هرم قرار گرفت براى اول و آخر جایش همان جاست و اگر یک نفر در مقطعهاى بالاى هرم قرار گرفت براى همیشه جایش آنجاست. دیگر ما مملکت هزار فامیل نخواهیم داشت. هرم جامعه ما میدان و فضاى باز براى تکامل و پیشرفت و کمال یابى انسانهاست. هر فرد انسانى خودش را در این هرم شناور مىبیند و در این شناورى ممکن است کسى که آن بالا قرار گرفته آرام آرام عقب بماند؛ پایین بیاید، پایین بیاید، تا قاعده هرم؛ کسى که در قاعده هرم قرار گرفته سریع و شتابان شنا کند، حرکت کند، و تا رأس هرم بالا برود. هرم جامعه ما نشان دهنده یک جامعه آزاد است. آزاد براى چه؟ براى هرزگى؟ آیا شما دوست دارید جامعه ما براى هرزگیها آزاد باشد؟ [حضار: خیر[ پس آزاد براى چه؟ آزاد براى کمال یابى انسان؛ آزاد براى سیر الى اللّه. [تکبیر حضار]
هرم جامعه ما باید داراى میدان باز واقعى براى حرکت به سوى کمال باشد. براى اینکه این هرم با یک چنین آزادى لازم براى تکامل انسانها به وجود آید چیزهایى را لازم داریم:
1- ما باید انسانهاى جامعهمان را از تنگناهاى مصنوعى اقتصادى آزاد کنیم. امروز در این جامعه تنگناهاى مصنوعى اقتصادى براى روستاییان، براى کارگران، براى کارمندان جزء دولت، براى آموزگاران و معلمان، و براى بسیارى از افراد دیگر به شکل باز دارنده و سرگرم کننده درآمده و نمىگذارد آنها و خانواده ایشان فارغالبال از این نیازهاى اولیه در مسیر کمال قرار گیرند. ما باید این تنگناها را از بین ببریم [تکبیر حضار]. ما در قانون اساسى در فصل اقتصاد به این نکته توجه دقیق کردهایم (چون قرار بود قانون اساسى جمهورى اسلامى باشد). دیشب در آن سخنرانى و در آن جلسه یکى از سؤالاتى که به دستم رسید این بود که راستش را بگویید: آینده این انقلاب چه خواهد شد؟ آیا جامعه جمهورى اسلامى ایران به سوى سرمایه دارى پیش خواهد رفت؟ مثل اینکه آن سؤال کننده فصل اقتصاد قانون اساسى را خوب نخوانده بود. فصل اقتصاد و اصول اقتصادى قانون اساسى با دقت و مطالعه تنظیم شده است و به یارى خدا با قوانین تفصیلى مصوب مجلس شوراى اسلامى خط نه شرقى نه غربى اقتصاد اسلامى را عینیت و تحقق خارجى خواهد بخشید تا معلوم شود نظام اسلامى نظام سرمایهدارى نیست! [تکبیر حضار]
من این نکته را بارها خطاب به گروههاى چپ و خطاب به چپنماها و التقاطیون گفتهام که باید بنشینیم صحبت کنیم؛ ببینیم چه مىخواهید که در اسلام نمىتوانیم تأمین کنیم تا بعد به سراغ مکتبهاى دیگر برویم.
سالها دل طلب جام جم از ما مىکرد آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا مىکرد
ما در اصول قانون اساسى پیش بینى کردهایم که با یک برنامه ریزى و حرکت اقتصادى وضعى به وجود آید که انسانها براى خودشان کار کنند و امکانات کار آزاد را به صورت فردى، گروهى و تعاونى کوچک، گروههاى بزرگ و تعاونیهاى بزرگ داشته باشند.
بند 2 از اصل چهل و سوم قانون اساسى مىگوید: «تأمین شرایط و امکانات کار براى همه به منظور رسیدن به اشتغال کامل و قرار دادن وسایل کار در اختیار همه کسانى که قادر به کارند ولى وسایل کار ندارند، در شکل تعاونى، از راه وام بدون بهره یا هر راه مشروع دیگر که نه به تمرکز و تداول ثروت در دست افراد و گروههاى خاص منتهى شود و نه دولت را به صورت یک کارفرماى بزرگ مطلق درآورد.» [تکبیر حضار]
واقعا از این بهتر چیست؟ آیا باید حتما به سمت الگوهاى دیگران برویم؟ حتما باید به سمت اقتصاد دولتى برویم که سرمایه دار رفته و دولت سر جاى او نشسته است؟
شما همه مىدانید که شغل آزاد یک معنى دیگر نیز دارد. شغل آزاد هم از نظر اقتصادى ممتاز است، هم از نظر اجتماعى، و هم از نظر معنوى. آزادى در شرایط اقتصادى، آزادى و حریت اجتماعى انسانى را زیاد مىکند. ممکن است بفرمایید اجراى این فرمولى که آنجا پیشبینى شده طول مىکشد. خوب از شما مىپرسم، مگر فرمولهایى که دیگران دارند یک شبه و یک هفته قابل اجراست. نقل آن آقاست که مىگفت دو شبه کشاورزى ایران را درست مىکنیم!
برادرها و خواهرها! از شما خواهش مىکنم سرگذشت جامعههاى دیگرى را که انقلاب اقتصادى کردهاند مطالعه کنید، ببینید تا چند سال دچار نابسامانیهاى اقتصادى بودهاند؟ ببینید تا چند سال دائما نقشههایشان و طرحهایشان تجربه مىشد و ناموفق از آب درمىآمد؟ حوصله، شکیبایى، قدرت، توان داشته باشید... من یک چیز نقد را به شما مىگویم تا مقیاس باشد براى آنهایى که هنوز نقد نیست. شما در تاریخ انقلابهاى دنیا مىبینید که در این دورههاى اخیر یکى از خواستهها و آرمانهاى آنها این بوده است که زنان و بانوان جامعه وضعشان عوض بشود؛ انقلابى بشود؛ انقلابى شوند. خوب، از شما مىپرسم، زنان در کجاى دنیا با اندازه زنان جامعه ما در این سه سال اخیر دچار انقلاب واقعى شدهاند؟ بگویید در کجاى دنیا و در کدامیک از این انقلابات که مىبینید که در این دو سه سال زن و مرد در متن جریان انقلاب حضور خلاق و فعال و ثمربخش و تعیین کننده یافتهاند؟ شما خواهرها به من بگویید، آیا راستى در مقایسه وضع امروزتان و دیروزتان با پنج سال قبلتان احساس دگرگونى عمیق روحى، اخلاقى، رفتارى، شجاعت، آگاهى، فعالیت اجتماعى و حضور در صحنه نمىکنید؟ [تکبیر حضار[ امروز زن در صحنه زندگى است بدون اینکه براى روى صحنه آمدن ناچار باشد خودش را به یک کالاى جنسى تبدیل کند، لباس نپوشد؛ خود را بیاراید و طعمه نظرهاى ناپاک مردان گردد. امروز زن مىتواند پوشیده، باعفت، پاکدامن، عزیز، سرفراز، سربلند، سرشار از عشق و شور و ایمان به خدا، ایمان به مکتب، ایمان به مسئولیت در خانواده در محل کار و در مبارزات اجتماعى ما شرکت فعال داشته باشند.
ممکن است آنها که دلشان مىخواهد زن را بار دیگر به سوى قطب جاذبه سکسى و جنسى ببرند از این انقلاب و حرکت انقلابى شما خواهرها اوقاتشان تلخ باشد و بگویند آیا این هم شد انقلاب؟ ما که انقلاب کردیم هنوز چادر سرمان است! ما که انقلاب کردیم هنوز باید روپوش و روسرى داشته باشیم! اگر واقعا انقلاب کردیم دیگر چادر و روپوش و روسرى چرا؟ ممکن است بعضىها این طور فکر کنند، ولى من مطمئنم که شما خواهرها در عینیت این انقلاب تفاوت واقعى میان موضع خودتان و موضع زنانى را که به صورت کالاى جنسى به میدان جامعه کشیده شدهاند یافتهاید مىیابید و مىفهمید و آگاهى دارید که اگر براى زن، انقلابى کمال آفرین لازم بود همین انقلاب اسلامى بود. [تکبیر حضار]
خواهران، جوانان، برادران، نوجوانان، نوجوانان دختر و پسر! باور کنید آنچه شما در جهت کمال معنوى و مادى و اجتماعى و فرهنگى و اخلاقى و عدل اقتصادى - که ما به آن سخت اهمیت دادهایم و مىدهیم - مىخواهید، در همین انقلاب اسلامیتان در دسترس شماست. اینها چه کسانى هستند که آمدهاند تخم یأس و ناامیدى مىپاشند براى آنکه حاصلش را براى ابرقدرتهاى شرق و غرب درو کنند؟ حیف نیست ما که پس از مدتها اسارت و ذلت و استعمارزدگى چند صباحى است آزاد شدهایم، خودمانیم و خودمان... در این هم شک دارید؟ کدام شخص منصفى است که در این شک کند که امروز ما خودمانیم و خودمان؟ این آمریکاى غول دائما پیک مىفرستد، پیغام مىفرستد، هلىکوپتر با افراد کوماندوى مسلح مىفرستد، براى چه؟ براى اینکه سرنوشت انتخابات ریاست جمهورى آمریکا در دست شما قرار گرفته است. دیروز نامهاى از والدهایم براى من آورده بودند. نامه را خواندم؛ دیدم نوشته است که آقاى دکتر داوودى به ایران مىآید براى اینکه کار کمیسیون تحقیق پیرامون مسائل ایران را ادامه بدهد. از سفرى که به ایران آمدم خیلى خوشحال هستم. در ایران که آمدم خیلى از واقعیتها را فهمیدم که نمىدانستم. از مذاکراتى که با مسئولان ایران داشتم خرسندم و متشکرم از اینکه خیلى مسایل را پوس کنده و رک براى من بیان کردند. امیدوارم با فعالیت اینها مشکلات روابط میان ایران و ایالات متحده امریکا هم برطرف شود. پاسخى که شفاها به وسیله خود ایشان فرستادم تا بعدا کتبا بفرستم این بود.
آمدن این برادر ما که عرب و اهل سوریه است و معروف است که از آزادیخواهان سوریهاست، به ایران بلامانع است. یک برادر مسلمان سورى است که به ایران آمده است ادامه تحقیقات و مطالعات ایشان پیرامون جنایات شاه و آمریکا هم ظاهرا محذورى ندارد. آمدن بقیه اعضاى کمیسیون به ایران احتیاج به بررسى دارد و تنها شوراى انقلاب مىتواند در این باره نظر بدهد و من نظر فردى ندارم و ....
ایشان گفتند به این نکته توجه داشتند که مسأله براى آمریکا خیلى مهم است. گفتم بله؛ من هم مىدانم که مسأله براى آمریکا خیلى مهم است؛ ولى آمریکا نه قبل از پیروزى انقلاب توانست اراده مصمم ملت ما و رهبران ملت را درک کند نه پس از پیروزى؛ نه قبل از لانه جاسوسى و نه امروز پس از جریان لانه جاسوسى. گویى آمریکایىها و سران و رهبران آمریکا ترجیح مىدهند که نفهمند امروز برادران شما که در مسئولیت قرار دارند با این زبان با آمریکاى غول حرف مىزنند. این زبان استقلال هست یا نیست؟ این نشان دهنده این است که ما امروز خودمان را به صورت یک ملت و نیروى پرتوان منسجم و مصمم مىیابیم که رهبر آن با کمال صداقت و با کمال صراحت و در عین واقع بینى فریاد برمىآورد که آمریکا هیچ غلطى نمىتواند بکند. [تکبیر حضار] خوب عزیزان از هر گروه که هستى، باهر مرام که هستى، آیا قبول دارى که ما به این استقلال رسیدهایم یا نه؟ اگر به این استقلال رسیدهایم چه عیبى دارد که در همین خط استقلال با هم جلو برویم، پیش برویم. خط انقلاب که این استقلال را براى ما به ارمغان آورده خط اسلام است. ما این خط را ادامه مىدهیم و جلو مىرویم. اگر موفق شدیم که هیچ، شما بفهم که اشتباه مىکردهاى. اگر خداى ناکرده موفق نشدیم آن روز بیا و مکتبت را برنامهات را به جامعه عرضه کن؛ جامعه راحت از تو قبول مىکند؛ براى اینکه وقتى جامعه شکست خط اسلام را (که خداى پیش نیاورد و انشاءاللّه پیش نخواهد آمد)... ولى اگر خداى نکرده آن طور که تو خیال مىکنى این خط اسلامى مردمى موفق نشد تو راحتتر مىتوانى تز خودت را عرضه کنى. چرا باید موضع گروهها با این انقلاب و با این نظام و با این رهبرى موضع خصمانهاى باشد؟ چرا باید موضع حادثهآفرین و توطئهآفرین باشد که سودش را همان آمریکا و همان غولهاى شرق و غرب و همان شوروى و همان غولها و غولبچههاى دیگر ببرند؟ بگذارید ما با هم این صراط مستقیم الهى را طى کنیم. اگر از من مىپرسید، من متواضعانه و هشیارانه به شما اطمینان مىدهم که پایان این صراط مستقیم سعادت دنیا و آخرت است. ولى اگر خداى نکرده شما شک دارید، یا کسانى یقین دارند که مطلب این گونه نیست، مىشود از ما این خواهش را بپذیرند که مدتى دست نگه دارند تا تکلیف این آزمایش بزرگ اجتماعى اسلامى ما روشن شود؟
برادرها و خواهرها،بدانید شما ملت انقلابى ایران امروز یک شانس دارید؛ شانس نشان دادن یک الگو و نمونه جدید که دنیا پى آن مىگردد. باور کنید که خود غربیها از نظام حاکم بر غرب خسته شدهاند. باور کنید که مردم اردوگاه شرق از نظام حاکم بر شرق خسته شدهاند. در این اردوگاه شرق به مردم وعده داده شده بود که چند سالى دیکتاتورى پرولتاریا و بعد از آن جامعه آزاد! این دیکتاتورى پرولتاریا در نخستین دژ مارکسیسم همچنان حاکم است و هنوز دور این دژ چندین میلیون کیلومتر مربعى آهنین سر جاى خود باقى است. امروز دنیا در پى یافتن یک تجربه جدید است. زنان و مردان قهرمان ایران؛ آیا آماده آن هستید که یک تجربه موفق نو بر دنیا عرضه کنید؟ [تکبیر حضار] و اى گروهها؛ ما شما را دعوت مىکنیم؛ آیا مىارزد به انجام این تجربه، همین اندازه کمک کنید که چوب لاى چرخ آن نگذارید؟ ببینید چقدر توقع کمى است!
من نمىگویم این گروهها نیروهایشان را در خدمت این تجربه قرار دهند من مىگویم این گروهها چوب لاى چرخ این تجربه منحصر به فرد جهانى نگذارند. بگذارند این تجربه به پیش رود. و به راستى مىارزد که جامعه ما و انقلاب ما تجربه نوینى را به ثمر برساند. اما مطمئن باشید که براى نشان دادن یک تجربه جدید به دنیا سالها تلاش و زحمت و خون جگر خوردن لازم است.
ما مىدانیم وقتى که جامعهاى مىخواهد به صورت بنیادى دگرگون بشود، خرابى، نابسامانى، رنج، محرومیت، جابجایى در آن فراوان است. ما مىدانیم که در یک چنین جامعهاى نارضایتى هم پیش مىآید. مگر مىشود در جامعهاى انقلاب شود و همه هم راضى باشند؟ ممکن نیست! وقتى انقلاب مىشود، وقتى ارزشها عوض مىشود، صاحبان ارزشهاى پیشین فریاد برمىآورند که اى بابا! این هم شد اسلام؟ البته؛ این اسلام است که مىآید ارزشهاى قبلى را باطل مىکند و مىخواهد ارزشهاى پاک و متعالى و انسانى الهى نوین را به جایش بنشاند. من به راستى و صمیمانه و از عمق جانم به گروهها پیشنهاد کردم فقط بگذارند این تجربه پیش رود. اما ما آدمهاى صریحى هستیم؛ اهل تعارف نیستیم؛ لذا این را هم اضافه مىکنم که اگر گروههاى ارتجاعى یا گروههاى ترقى نما نخواهند این درخواست برادرانه ما را بپذیرند و درصدد برآیند که همچنین لاى چرخ این جامعه چوب بگذارند آنوقت دست پرتوان شما ملت انقلابى بلند مىشود تا توطئه را سر جایش بنشاند.