مقالات
حوزه های تخصصی:
افزایش امید به زندگی و تغییرات ساختی-کارکردی در حوزه ی خانواده همگام با دگرگونی در ارزش های اجتماعی به شکل گیری قشر جدیدی از زنان سالمند تنها منجرشده است. پیچیدگی و چندبعدی بودن مسئله ی سالمندی به روشن سازی بیشتر با بهره گیری از مطالعات کیفی نیازمند است. این تحقیق، با رویکرد پدیدارشناسی تفسیری اسمیت، فلاور و لارکین، فهم و تفسیر زنان سالمند تنها از تجربه ی زیسته ی خود را مطالعه کرده است. جامعه ی آماری 10 نفر از زنان سالمند تنهای بیش از 60 سال با توانایی های جسمی و روحی لازم از شهر بوکان در استان آذربایجان غربی است. داده ها با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته به دست آمد. از مجموع 64 مقوله ی استخراج شده ی اولیه، چهار خرده مقوله با عناوین کناره گیری از دیگران، گزینش مصلحت آمیز تنهایی، گزینش مصلحتی تجرد و لذت تنهایی به دست آمد که مقوله ی اصلی تنهایی مصلحت آمیز از آن انتزاع شده است. مقوله ی اصلی دوم با عنوان حفظ/ بازآفرینی روابط اجتماعی، از انتزاع سه خرده مقوله با عناوین دل خوشی به روابط موجود، دلگرمی به حمایت های همسایگی و داشتن روزنه های امیدبخش/ چشم انتظاری به دست آمد. نتایج تحقیق نشان می دهد که تجربه ی تنهایی برای بسیاری از زنان مشارکت کننده ناراحت کننده است، ولی آنان برای جلوگیری از بروز اختلافات خانوادگی، حفظ عزت نفس خویش، سربارنبودن دیگران، تمایل نداشتن به زندگی در کنار دیگران و ازدواج مجدد زندگی تنهایی را برمی گزینند. این تحقیق پیشنهاد می کند که سیاست های سالمندی در کشور برای ماندن سالمندان در منزل شخصی هماهنگ شود.
شاخص های عفاف و حجاب در شخصیت های زنان تحصیلکرده سریال های تلویزیونی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عفاف و حجاب زنان یکی از بارزترین نشانه های حیات و سلامت جامعه اسلامی و یکی از مهم ترین وجوه تمایز آشکار میان جوامع اسلامی و دیگر جوامع است. بدیهی است عفاف و حجاب پیش از آنکه یک مسئله فقهی و شرعی باشد، یک فرهنگ است که گسترش آن نیازمند برنامه ریزی طولانی مدت می باشد. اگرچه این وظیفه برعهده تک تک نهادهای فرهنگی و اجتماعی بوده، ولی جایگاه رسانه ارزش و اهمیت بیشتری دارد. چرا که مطابق نظریات یادگیری مشاهده ای و جامعه پذیری، شخصیت ها و ستاره های فیلم ها و سریال ها، در شکل دهی نگرش و رفتار مخاطبان مؤثر هستند و با ارائه الگوهای مناسب درخصوص ترویج عفاف و حجاب می توانند به عنوان یکی از عوامل اصلی ترویج این فرهنگ ایفای نقش کنند. بنابراین در این پژوهش با توجه به جذابیت تحصیلات دانشگاهی برای افراد، به ویژه دختران جوان، پس از استخراج شاخص های عفاف و حجاب از احکام اسلامی، بخشی از این شاخص ها را با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی، در شخصیت های زن تحصیلکرده 40 سریال از پربیننده ترین سریال های ایرانی تلویزیون بررسی شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که در سال های پس از انقلاب اسلامی تصویر مطلوبی از وضعیت عفاف و حجاب در شخصیت های زن تحصیلکرده ارائه نشده است و عمده زنان تحصیلکرده سریال های تلویزیونی، در پوشش و رفتار، از شاخص های مورد تأکید دین مبین اسلام فاصله دارند و نکته قابل تأمل این است که شاخص های عفاف و حجاب در افراد با تحصیلات دانشگاهی به گونه ای معنا دار ضعیف تر از افراد بدون تحصیلات دانشگاهی به نمایش درآمده است.
نقشه ی مفهومی خانواده در ایران(مطالعه ی متون منتشر شده در موضوع مطالعات زنان)(1397-1374)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف کشف نقشه ی مفهومی خانواده برمبنای پشتوانه ی انتشاراتی مطالعات زنان در ایران طی سال های 1374 تا 1397 با روش کمی و کیفی انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش در بخش کمی شامل 792 کتاب و 1142 مقاله و در بخش کیفی 11 نفر از متخصصین حوزه مرتبط با موضوع پژوهش است. یافته ها ی پژوهش حاکی از آن است که مفهوم خانواده با بیشترین اولویت موضوعی با 61/33 درصد از مجموع مفاهیم عینی و ضمنی، مفهوم هسته در موضوع مطالعات زنان را تشکیل می دهد. مفاهیم به دست آمده از روش دلفی شامل دو دسته بندی موضوعی تحکیم خانواده و آسیب شناسی خانواده، با داشتن بالاترین میزان پژوهش در منابع اطلاعاتی زنان، برای دستیابی به نقشه ی مفهومی برگزیده شدند. در دسته بندی تحکیم خانواده، مقوله ی اخلاق، روحیه ی حمایت و اشتغال و در دسته بندی آسیب شناسی خانواده، مقوله ی اخلاق ناپسند، تعارضات و رسانه ها پربحث ترین مقولات شناخته شدند.
تحلیل مضمون سیاست های اقتصاد خانواده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات اصلی تحقیق در علوم اجتماعی که به تحلیل های اقتصادی وارد شده، نهاد خانواده است. در سال های اخیر، سیاست گذاران به مسئله ی سیاست گذاری خانواده، با پشتوانه ی عقلانیت حمایتگر بازار و به دلیل درک اهمیت خانواده در تحرک موتور اقتصاد، به طور ویژه توجه کرده اند. البته در دیدگاه اسلامی، ازآنجایی که دولت ماهیت تربیتی دارد، به جای تأکید بر برنامه های توسعه، برنامه هایی برای تکامل خانواده و جامعه تدوین می کند. این مقاله این مسئله را بررسی می کند که آیا سیاست های اقتصاد خانواده در ایران در خدمت استحکام و پایداری خانواده بوده است یا خیر؟ در این راستا با بهره گیری از روش تحلیل مضمون، محتوای این سیاست ها بررسی شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد، بسیاری از جنبه های اقتصاد خانواده در سیاست ها مغفول مانده و به برخی دیگر توجه کافی مبذول نشده است. ازطرفی، اصول و ماهیت اسلامی خانواده و حفظ استحکام و پایداری آن برای سیاست گذار مهم بوده و در سیاست ها به آن اشاره شده است و گاه نیز بدون توجه به این اصول، ناخواسته سیاست هایی را تدوین کرده که می توان آن را دنباله روی از الگوهای توسعه دانست. درواقع به نظر می رسد، سیاست گذاران پشتیبانی نظری منسجمی در تدوین سیاست های اقتصاد خانواده در ایران ندارند.
بازنمائی نظام معنایی زنان تهرانی به هویت های متمایز ظاهری برآمده از جراحی های زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با استفاده از روش نظریه ی زمینه ای، تحلیل استقرایی و تحلیل کیفی داده ها، نظام معنایی زنان تهرانی به هویت های متمایز ظاهری برآمده از جراحی های زیبایی را با استناد به داده های واقعی مطالعه کرده است. در این پژوهش برای دسترسی به بیشترین تنوع ممکن در نمونه ها، با نمونه گیری هدفمند با 15 زن جوان تهرانی که جراحی زیبایی کرده بودند، مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق انجام شد. داده ها با استفاده از مدل پارادایمی اشتروس و کوربین مقوله بندی و مدل پارادایمی آن ترسیم شد. برای سنجش اعتبار و روایی پژوهش گروه های متمرکز از 7 نفر از مشارکت کنندگان تشکیل و از آنها خواسته شد تا یافته های کلی به دست آمده را ارزیابی کنند و در مورد آنان نظر دهند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد، مهم ترین شرایط علی انجام عمل جراحی زیبایی در بین زنان مشارکت کننده حقارت عضوی، الگوپذیری ظاهری، اختلال در زیبایی خواهی، اغواگری جنسی، ایده ی خلق بدن و وابستگی به مد است. عوامل مداخله گر شامل پیشنهاد پزشک، تقابل سنت و مدرنیته و هژمونی وانمودگی می شوند. زنان راهبردهای انتخاب آگاهانه، انقیاد بدن، چیدمان بدن را به کار می گیرند که پیامدهایی نظیر تولید انبوه، بدن نمایشی و کالایی شدن بدن را به همراه دارد. درنهایت، مقوله ی هسته در این پژوهش بدن ساختارزدایی شده است که بیانگر تفکراتی است که بر زیبایی و دلخواه و مطابق با ارزش ها و آرمان های زیبایی شناختی بودن بدن در جامعه، علاوه بر کارکرد سلامتی و ادامه ی حیات آن تأکید دارد.
شناسایی ابعاد سازنده ی طرد اجتماعی زندانیان زن(مورد مطالعه زندا ن های استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف شناسایی ابعاد سازنده ی طرد اجتماعی زندانیان زن و با روش پیمایشی انجام شد. جامعه ی آماری تمام زنان زندانی در بند زنان زندان های استان لرستان به تعداد 100 نفر بودند که از آنها، تعداد 81 نفر براساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه ی محقق ساخته استفاده شد. داده های گردآوری شده، با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی به روش مؤلفه ی اصلی، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که طرد عینی و طرد ذهنی دو بعد سازنده ی طرد اجتماعی زندانیان زن در استان لرستان است. ضعف پایگاه اجتماعی-اقتصادی، بی اعتمادی و رهاشدگی، نپذیرفتن فرد از طرف خانواده و دوستان، بدنامی اجتماعی و تنهایی فرد پس از آزادی، ضعف اعتقادات دینی و اخلاقی فرد و خانواده و لغزش بنیان های خانوادگی از مؤلفه های طرد عینی اند و ناامیدی از آینده ی پیش رو، زیست جهان شکننده و احساس نبود پذیرش از طرف خانواده و دوستان از مؤلفه های طرد ذهنی اند. نتایج حاکی است که نحوه ی برخورد فردی و اجتماعی با زندانیان، پس از بازگشت به اجتماع، نقش اساسی در پیشگیری از جرم و ورود مجدد آنان به زندان دارد.
زمینه ها و پیامدهای اخذ شرط وکالت زنان در طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش واکاوی زمینه ها و پیامدهای حقوقی– اجتماعی اخذ شرط وکالت در طلاق برای زنان است. این پژوهش با روش کیفی و تحلیل تماتیک از طریق مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با کارشناسان مرتبط انجام شد. نتایج مطالعه نشان داد عوامل درخواست اخذ شرط وکالت زنان در طلاق از منظر پاسخ گویان مواردی نظیر دشواری پروسه ی دادرسی، ناکامی های حقوقی، فردگرایی متورم، شکل گیری منیت در زندگی، قدرت طلبی، گسترش بی اعتمادی، ضرورت های اجتماعی، رهیافت متظاهرانه، ناامنی روانی-اجتماعی و آینده نگری در زندگی است. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد، کاهش هزینه های طلاق، بازدارندگی از ظلم، زمینه سازی برابری، اعتمادسازی و امنیت آفرینی از پیامدهای مثبت و منیت و خودخواهی، کاهش اطاعت پذیری زنان، کاهش آستانه ی تحمل زنان در زندگی، کشاکش منفعت طلبانه، تصویر ذهنی منفی و زمینه ساز آینده ی نامطلوب از پیامدهای منفی اخذ شرط وکالت زنان در طلاق است.