مطالعات راهبردی زنان
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم زمستان 1399 شماره 90 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه بررسی و مقایسه روند کاهش باروری در کشورهای آسیایی براساس تحلیل پیشینه واقعه طی سال های 2019-1970 است. روش انجام این مطالعه به صورت تحلیل ثانویه است. داده ها با استفاده از نرم افزار STATA مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان داد در دوره زمانی 1974-1970، 47 کشور در معرض ریسک وجود داشتند که در سال 2019-2015 به 20 کاهش می یابد. 58 درصد از کشورهای آسیایی تا سال 2019 باروری زیر سطح جانشینی را تجربه کردند. سرعت و شدت رخداد واقعه کاهش باروری و رسیدن به باروری زیر سطح جانشینی در کشورهای شرق آسیا سریع تر از سایر مناطق آسیا است. 50 درصد آسیای مرکزی به باروری زیر سطح جانشینی رسیده اند. اگرچه برخی کشورهای آسیای غربی با فاصله 20 ساله باروری زیر سطح جانشینی را تجربه کرده اند ولی سرعت کاهش باروری در این منطقه بالاتر از آسیای مرکزی بوده است. در منطقه جنوب شرق آسیا، در دوره 1974-1970، تنها یک کشور واقعه را تجربه کرده و تا دوره 2019-2015، 45 درصد کشورهای این منطقه به باروری زیرسطح جانشینی رسیدند. کشورهای جنوب آسیا با فاصله طولانی و از دوره 2015-2010 به باروری زیرسطح جانشینی رسیده اند و تا دوره 2019-2015، 50 درصد کشورهای این منطقه واقعه را تجربه کردند. نتایج برآورد تابع مخاطره نشان داد متغیرهای امید زندگی در بدو تولد، روش های پیشگیری از بارداری، تورم و میزان خام مرگ و میر تاثیر معنی داری بر رسیدن کشورها به باروری زیر سطح جانشینی دارند. مناطق مختلف آسیا در زمینه همگرایی کاهش باروری، روند و مسیرهای متفاوتی را طی کرده اند.
تحلیل چندسطحی همبسته های فردی و استانی باروری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران از دهه 1380 تاکنون در زمره کشوهای با سطح باروری زیر سطح جانشینی قرار گرفته است. رفتارهای باروری با طیف گسترده ای از عوامل خرد و کلان مرتبط و همبسته می باشند. این مقاله با هدف بررسی عوامل فردی و استانی مؤثر بر باروری در ایران با استفاده از یک رویکرد تحلیل چندسطحی انجام شده است. داده های خرد سرشماری سال 1395 برای نمونه 7000 نفری از زنان 49-15 ساله برای 31 استان کشور با استفاده از نرم افزار HLM مورد تحلیل قرار گرفت. رفتار باروری براساس شاخص تعداد فرزندان زنده بدنیا آمده (CEB) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد متغیرهای سطح فردی شامل تحصیلات، اشتغال، و محل سکونت شهری روستایی بطورمعناداری با رفتار باروری رابطه دارند. در سطح استانی عواملی نظیر میزان شیوع روش های پیشگیری از بارداری، ضریب نفوذ اینترنت، و شاخص توسعه یافتگی با باروری رابطه معناداری دارند. نفوذ و اثرگذاری عوامل فردی (به ویژه تحصیلات) بر رفتار باروری قوی تر از عوامل سطح استانی می باشد. در نهایت، کاربرد نتایج مقاله در درک پویایی باروری در ایران و سیاستهای جدید افزایش باروری به بحث گذاشته شده است.
آسیب شناسی ارتباطات بین سازمانی متولیان حجاب و عفاف (پلیس، شورای عالی انقلاب فرهنگی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی تحقیق حاضر نیز آسیب شناسی ارتباطات بین این سازمان ها در زمینه حفظ و ترویج فرهنگ حجاف و عفاف می باشد. تحقیق حاضر با روش توصیفی و تحلیلی از نوع کیفی انجام پذیرفته است. جامعه ی آماری تحقیق شامل افراد دخیل در مصوبه 427 شورای عالی انقلاب فرهنگی می باشد که شامل پلیس، اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و کارکنان و اعضای مرتبط به موضوع در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می باشد که جمعاً برابر 158 نفر می باشند. حجم نمونه به روش هدف مند برابر 30 نفر در حد اشباع نظری در نظر گرفته شد. روش جمع آوری اطلاعات میدانی و ابزار آن مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده است. برای تجزیه و تحلیل مصاحبه از روش تحلیل گراوندد تئوری به کمک نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. نتایج تحلیل مصاحبه ها نشان داد تعاملات بین سازمانی در حوزه حجاب و عفاف تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد. انتخاب مدیران متولی و دخالت دادن منافع شخصی مدیران، برداشت و نوع نگاه کارمندان به حجاب و عفاف، دیدگاه های متضاد و متفاوت سازمان های متولی و سرگشتگی و ابهام در درک صحیح مصوبه 427 و عدم مشورت گیری از نهاد نظارتی مسئول برای ارزیابی فعالیت هر یک از سازمان های متولی از جمله مهم ترین آسیب-های مربوط به ارتباطات بین سازمانی در این زمینه می باشد.
بررسی رابطه ارزش های فرهنگی و روحیه کار آفرینی با توجه به نقش میانجی گر باورهای قالبی (مورد مطالعه: زنان کار آفرین استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی فرایندی است که در شبکه ی متغیری از روابط اجتماعی واقع شده است. روابط اجتماعی می توانند رابطه ی کارآفرین را با منابع و فرصت ها ، محدود یا تسهیل کنند. بر این اساس مطالعه، شناخت و تحلیل روحیه کار آفرینی از رویکردی جامعه شناختی اهمیتی دو چندان می یابد. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط میان روحیه ی کار آفرینی و ارزش های فرهنگی باتوجه به نقش میانجی باورهای قالبی می باشد. جمعیت آماری شامل کلیه زنان کارآفرین (اعم از زنان فعال در هسته های فناور) استان خوزستان که طبق آمار ارائه شده از سوی امور بانوان استانداری 264نفر می باشند. روحیه کارآفرینی برمبنای دیدگاه نیاز به موفقیت ، ارزش های فرهنگی با توجه به دیدگاه پارسونز و همچنین باور های قالبی به عنوان متغیر میانجی برمبنای نظریه جامعه پذیری جنسیتی و دیدگاه طرحواره جنسیت مورد تبیین نظری قرار گرفت. حجم نمونه با توجه به خطای نمونه گیری 05/ 0 و سطح اطمینان 95/0 با آماره مجذور کای برای یک درجه آزادی، مقدار n=140 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار و18 SPSSو Amosانجام شد. یافته های پژوهش نشانگر اثرگذاری ارزش های فرهنگی در چهار بعد توزیع قدرت، درجه پذیرش ابهام، مردانگی و فردگرایی بر روحیه ی کارآفرینی با توجه به میانجی گر متغیر باورهای قالبی می باشد. براین مبنا برای تقویت روحیه ی کارآفرینی علاوه بر شناسایی ظرفیت های زیست بوم کارآفرینی در استان خوزستان، توجه به فرهنگ ایده پروری و ایده پردازی و همچنین ایجاد تغییر و تحول ساختاری به ویژه در حیطه باورهای قالبی ضرورت می یابد.
زنان کارآفرین و ورود موفقیت آمیز به حوزه کارآفرینی اجتماعی: ارائه یک مدل نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه زنان نیز برای رفع نیازهای اجتماعی در حوزه کسب وکار، به اندازه مردان کار می کنند اما محیط کاری تلویحاً مردانه شرکت ها، دستیابی به اهداف اجتماعی را بسیار دشوار نموده است. در این راستا حرکت به سوی کارآفرینی اجتماعی می تواند بهترین ابزار برای یک رقابت برابر باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی پیشران های ورود موفق زنان کارآفرین به حوزه کارآفرینی اجتماعی است. رویکرد این پژوهش کیفی، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش توصیفی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را صاحب نظران، دست اندرکاران و خبرگان حوزه های مرتبط با کارآفرینی اجتماعی به خصوص کارآفرینی زنان با 5 سال سابقه کاری مفید تشکیل می دهند که با روش غیر احتمالی گلوله برفی و از طریق مصاحبه با 14 نفر اشباع نظری حاصل شده است. روش تجزیه تحلیل داده ها با توجه به استراتژی پژوهش تحلیل مضمون می باشد که درنتیجه 56 شاخص اولیه، 37 کد گزینشی، 7 تم فرعی و 3 تم اصلی برچسب گذاری گردید. نتایج نشان می دهد بر ورود موفق زنان کارآفرین به حوزه کارآفرینی اجتماعی می بایست به عوامل «توانمندسازی چندگانه» با شاخص های «تحریک کننده ها» و «تسهیل گر» و عوامل «ظرفیت سازی پویا» که دربرگیرنده «تثبیت کننده ها» و «بسترسازی» است توجه نمود؛ زیرا این اقدامات موجب «خلق ارزش اجتماعی» از طریق «حمایت سازها»، «هنجارهای اجتماعی» و «هم افزایی اجتماعی» می شود.
بررسی رابطه ی سبک عشق ورزی شوهران با سازگاری زناشویی (مورد مطالعه: در زنان شاغل شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه سبک های عشق ورزی شوهران با سازگاری زناشویی در بین زنان شاغل ادارت دولتی شهر کرمان انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه زنان شاغل و متاهل به تعداد 2147 نفر بود که تعداد 327 نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب و نظرشان در مورد سبک عشق ورزی همسرانشان در ارتباط با آنها پرسیده شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه های استاندارد عشق ورزی (لس، 1998) و سازگاری زناشویی (گراهام بی اسپانیر، 1976) جمع آوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده هم از نرم افزار SPSSو بهره گیری از آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند گانه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین عشق ورزی با سازگاری زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین متغیر عشق ورزی می تواند مقدار 65 درصد از واریانس متغیر سازگاری زناشویی را تبیین کنند. از سوی دیگر بین متغیرهای دموگرافیک (متغیرهای تعداد فرزند و تحصیلات همسر) با سازگاری زناشویی رابطه معناداری مشاهده شد. در مجموع به ترتیب سبک عشق ورزی رمانتیک، دوستانه، واقع گرایانه و فداکارانه، سازگاری زناشویی زنان شاغل شهر کرمان را تعیین می کنند.
مطالعه ی جامعه شناختی تاثیر رسانه بر احساسات بازاندیشانه و همدلانه زنان در روابط زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساسات نقش پذیری، در سوق دادن زوجین به سوی رفتارهای اخلاقی و هنجارمند، عناصر مهمی قلمداد می شوند. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر گرفتن این دسته از احساسات شامل احساسات بازاندیشانه و همدلانه زنان در روابط زناشویی از میزان گرایش به برنامه های ماهواره و شبکه های اجتماعی مجازی به انجام رسیده است. چهارچوب و مدل نظری پژوهش بر اساس تلفیق نظریه های تامپسون و شات تدوین شده است. روش پژوهش پیمایشی است و جامعه آماری دربرگیرنده زنان متاهل 20 تا 55 ساله شهر بروجرد است. نمونه گیری به روش طبقه ای نامتناسب و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 400 محاسبه شد. نتایج پژوهش نشان می دهد در حالت کلی، گرایش به رسانه بر احساسات نقش پذیری زنان متاهل تاثیر مثبت دارد. اما در بررسی ابعاد جزئی متغیرها، مشخص شد گرایش به شبکه های ماهواره، بر احساسات بازاندیشانه تاثیر منفی دارد. نتایج آزمون رگرسیون چندمتغیره نیز نشان می دهد ابعاد مختلف متغیر شبکه اجتماعی مجازی حدود 39 درصد و ابعاد مختلف گرایش به ماهواره 35 درصد از مقدار کل واریانس متغیر وابسته(احساسات نقش پذیری) را تبیین می کنند .