۱.
ویژگیهاى انحصارى غریزه جنسى در طول تاریخ زندگى، انسان را بیش از هر چیز به خود سرگرم کرده است و در همه جنبه هاى حیات او جلوه گر شده است. تعبیر جنسى و بحثهاى مربوط به آن را در ادبیات، هنر، مذهب، فلسفه، نظامهاى حقوقى و شاخههاى متعدد علوم مىبینیم. بعضى از دانشمندان بر این باورند که بخش عمدهاى از بیماریهاى جسمى، اختلالات عاطفى و روانى، عصیبتها و پرخاشگرىها، هنرنمایىها و خلاقیتها، کشمکشها و جنگها و در نتیجه ظهور و سقوط تمدنها از تهییج غریزه جنسى انسان و تمایل براى ارضاى آن ناشى شده است. در این مقاله به بررسی اهداف انگیزش ها جنسی می پردازیم.
۲.
زن و شخصیت او در طول تاریخ، همواره دستخوش بىمهرىها و ناملایماتى در تفکرات مختلف قرار گرفته است، به طورى که مىتوان آن را به دو بخش جاهلیت قدیم و جاهلیت قرن بیستم تقسیم نمود. در جاهلیت گذشته، زن به منزله یک عنصر زاید، فاقد ارزشهاى انسانى قلمداد مىشد و تاریخ گواه است که چگونه مورد غضب، تنگ نظریها و عقاید خرافى قرار مىگرفت و از کمترین مواهب زندگى محروم بود و در عصر جاهلیت قرن بیستم نیز با اندک تغییرى مورد همان بىمهرىها و تحقیرها قرار گرفت؛ تا آن حد که او را در بسیارى از عرصهها براى ارضاى پستترین خصلتها و هوسهاى مادى بشر مورد سوء استفاده قرار دادند، و محور ارزشگذارى شخصیت زن براساس الگوهاى غربى جاذبههاى ظاهرى او گردید، همان الگویى برخاسته از الگوى باستانىِ رومى، یونانى که زن را وسیلهاى براى تکیّف و التذاذ مرد مىدانست و امروز هم مدعیان غربى تلاش مىکنند جاهلیت خود را بر معرفت عالم غلبه دهند و هرکجا ایدهاى را که با هدفگیرى و مبانى پذیرفته شده آنان به مخالفت برخیزد، تحمل نکنند و همچنان قالبهاى فکرى، اخلاقى، اجتماعى خودشان را درخصوص زنان القا نمایند. در این مقاله به بررسی چنین عملکردها و سیاست هایی می پردازیم.
۳.
از آنجا که رسالت عمده سینماى پس از انقلاب تبلیغ و تبیین دیدگاهها و ارزشهاى اسلامى و بسط فرهنگ دینى بوده و ابلاغ پیام از طریق این رسانه قابل درک، لمس و استفاده بیشتر مىباشد؛ لذا ترسیم سیماى زن مسلمان از این طریق ضرورى مىباشد. زیرا سینما به عنوان هنر هفتم ابزار قدرتمندى جهت معرفى الگوهاى صحیح رفتارى خصوصا الگوى زن مسلمان در اختیار دارد. از سویى دیگر، ارائه این الگو در شرایطى که دنیا تشنه معرفى شأن و شخصیت واقعى زن است، اهمیتى مضاعف خواهد داشت.
۴.
از آنجا که یکى از اهداف عمده فصلنامه، پاسخگویى به مسایل فقهى حقوقى بانوان است، در راستاى نیل به این هدف مطلع شدیم که بانوى مجتهده سرکار خانم صفاتى نسبت به مسایلى چند در امور زنان موفق به انجام تحقیقات گستردهاى شده و به نتایج مطلوب و ارزشمندى نائل آمدهاند.بر این اساس در این گفتمان راجع به یکى از عمدهترین مسایل زنان که گسترهاى فراگیر دارد باب سخن را با ایشان گشودیم و توفیقى حاصل گردید تا از نظرات ارزشمندشان بهرهمند شویم. و شما خواننده عزیز را در جریان این گفتمان فقهى قرار دهیم.
۶.
پیشرفتهاى تکنولوژیکى پس از ظهور انقلاب صنعتى با سرعتى شتاب آور قرنها را درنوردید و آدمى را مقهور ذوق و خلاقیت خویش نمود، مثلث ارتباط خدا، انسان، طبیعت واژگونه شد و عَلَم اومانیسم با نفى معنویت به اهتزاز درآمد، تا بدانجا که انسان با طرد اقتدارهاى فراتر از خویش تنها خود را مىدید و مىپرستید. آرى، بهاى فقدان معنویت این عصر، کرنش و بردگى مدرن بر طبیعت و حس بود، تا آنکه عقلانیت ابزارى بر عقلانیت ارزشى تفوق یافت و آدمى را به دور از بودنهاى تکوّنى در دایره بایدهاى تصنعى مسخ نمود و انسان دورهى مدرنیته را در میان خواستههاى کاذب و گذراى جامعهى رو به توسعه غوطهور ساخت و آمال راستین به دست فراموشى سپرده شد و جهانى بىمعنا با هزینهى سرسام آورى چون انحطاط فرهنگى، فساد و تباهى و ... شکل گرفت. در این مقاله به بررسی جنبه های مختلف جامعه های مصرفی و رفاهی دنیای معاصر می پردازیم.
۷.
در بخش اول از این گفتار در ترسیم نمادى از خانواده و روابط حاکم بر آن در فرهنگ اسلامى و دستورات قرآن، به بررسى بنیانهاى اخلاقى و حقوقى در خانواده پرداختیم و نسبت به استخراج اصولى چند، چون اصل «کرامت انسان»، اصل «حاکمیت مودت و رحمت بر پایه ایمان»، اصل «معروف در خانواده و تأکید قرآن بر تحقق آن»، اصل «تراضى و مشورت در مسائل مشترک بین زوجین»، اصل «عفو و گذشت در بروز مشکلات و معضلات»، اصل «صلح در هنگامه اختلافات» و سایر اصول اساسى که خانواده بر محوریت آنها شکل گرفته، و مبین حق محورى و واقع نگرى در شریعت اسلام است، اهتمام نمودیم.اکنون در ادامه بحث به نکات دیگرى از حقوق و وظایف متقابل زوجین و به شرح موارد خروج از وظیفه، و به تعبیرى دیگر ترسیم آنچه موجبات نشوز را از سوى زوجین فراهم مىسازد، خواهیم پرداخت.
۸.
وظیفه نگهدارى و تربیت فرزند از جمله وظایفى است که بنا به مقتضاى غریزه و فطرت به عهده زنان بوده و ابزار لازم جهت این مهم در نهاد وى به ودیعه گذاشته شده است، لکن فشارهاى اقتصادى ناشى از عوامل مختلف و کاهش توان اقتصادى خانوادهها و نیز طرح مسایل جدید درخصوص رشد و تعالى زنان جامعه از لحاظ علمى و فرهنگى و حرکت جهانى در زمینه استفاده از خلاقیت و توانمندیهاى نیمى از پیکره جامعه و خودکفا شدن جامعه زنان و... حضور در اجتماع و توسعه فعالیت و اشتغال زنان را بیشتر نموده است. با توجه به ضرورتها و واقعیتهاى یاد شده، اشتغال زنان در خارج از منزل از یکسو و نیز مسئولیت اولیه زن مسلمان درخصوص اهتمام به پرورش فرزندانى مکتبى، متعادل و هنجار از سوى دیگر، مشکلاتى را بوجود آورده است به طورى که عموما زنان متعهد جامعه ما با تحمل فشارى مضاعف در جهت به مقصد رساندن این بار سنگین تلاش مىنمایند. لذا جا دارد تا دولت جمهورى اسلامى و کلیه مسئولین با در نظر گرفتن ایثار دوجانبه و خدمت صادقانه زنان شاغل، اقداماتى در جهت کاهش مشکلات و برطرف کردن موانع و آسانتر نمودن شرایط کار و زندگى آنان به عمل آورند و با اعطاى امتیازات شغلى و اجتماعى برحسب توانمندیها و لیاقتها زمینه رشد و پویایى آنها را فراهم گرداند. همچنین ضرورت دارد با یک برنامهریزى فرهنگى و تدوین سیاستهاى مناسب، از نیروى کار صادق، متخصص، دقیق و دلسوز زنان بیش از پیش حمایت گردد. ذیلاً به پارهاى از موانع و مشکلات فکرى، فرهنگى و رفاهى تأثیر گذار بر اشتغال زنان اشاره مىنماییم.