مطالعات راهبردی زنان
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و چهارم تابستان 1401 شماره 96 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
سلامت و مفهوم سازی آن در بین نابینایان و کم بینایان به علت درهم تنیدگی سلامت و معلولیت و نیز تجربیات منحصربه فرد آنها، موضوع مهمی است. این پژوهش با روش پدیدارشناسی، مفهوم سلامت در بستر تجربه ی زیسته ی زنان نابینا و کم بینای شهر کاشان را بررسی می کند. در این راستا با استفاده از نمونه گیری هدفمند با ملاک اشباع نظری، 25 نفر از زنان نابینا و کم بینا برای انجام مصاحبه های عمیق انتخاب شده اند. سپس با استفاده از تحلیل کلایزی و استخراج کدهای مناسب، دو مضمون اصلی با عناوین ادراک چند ساحتی سلامت و راهکارهای ابراز سلامتی در مواجه با ناسالم پنداری جامعه به دست آمده است؛ به طوری که مضمون ادراک چندساحتی سلامتی نزد زنان نابینا و کم بینا، مضامین فرعی روان سالم، بهزیستی اجتماعی، معنویت گرایی و سلامت جسمانی را دربر دارد. مضمون راهکارهای ابراز سلامتی در مواجه با ناسالم پنداری جامعه نیز حاوی مضامین فرعی مدیریت بدن و آراستگی، تلاش برای نشان دادن استقلال در امور فردی و اجتماعی، خود اثبات گری، تلاش برای کارآمدی، ابراز نکردن بیماری و درد در اجتماع و مدیریت روابط (هاله پوشی، تعامل سازنده) است. ادراک چندساحتی سلامتی، بیانگر مفهوم سلامت نزد زنان نابینا و کم بیناست که پس از پذیرش نابینایی یا کم بینایی و توجه به سایر ابعاد سلامت شکل می گیرد و ادراک زنان نابینا و کم بینا از سلامتی نشان گر مساوی نبودن مفهومی معلولیت و سلامت است. همچنین راهکارهای ابراز سلامتی در مواجه با ناسالم پنداری جامعه نشان دهنده ی اقدامات و تلاش های این زنان برای نشان دادن توانایی و سلامتی شان در جامعه است.
مطالعه کیفی نگرش جوانان شهر اردبیل به سیاست های جمعیتی و فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست های جمعیتی به مثابه مجموعه تدابیر نظام مند، برای مدیریت تغییرات جمعیت تعریف شده که اغلب با مسئله جمعیتی متناظر است. بر مبنای رقم پایین نرخ باروری کل در ایران و کاهش رشد جمعیت، جمعیت کشور در سال های آتی احتمالاً همچنان روند کاهشی خواهد داشت؛ بر این اساس در پژوهشی کیفی، نگرش جوانان 20 تا 35 سال شهر اردبیل نسبت به مقولات فرزندآوری و سیاست های جمعیتی با روش تأویل و بهره گیری از تکنیک مصاحبه عمیق مطالعه شد. در مرحله کدگذاری باز، از بین داده های تحقیق 7 مضمون از 7 واحد معنایی متوالی شامل: بیگانگی شناختی، ارزیابی منفی از سیاست ها، نارضایتی اجتماعی، زمانمندی باروری، نا همنوایی ناباروری به مثابه داغ اجتماعی، کفایت کمّی و جنسی استخراج شد. یافته ها نشان می دهد نگرش افراد نسبت به سیاست های جمعیتی به لحاظ شناختی، پایین و به جهت فقدان اقدام عملی، منفی است. همچنین سیاست های افزایش جمعیت به علت شرایط حاکم بر جامعه با چالش نارضایتی اجتماعی مواجه است. به نظر می رسد ضروری است نگرش افراد جامعه نسبت به فرزندآوری را در بستر نهاد خانواده مطالعه و تبیین نمود؛ به دلیل آنکه فرزندآوری همچنان امری اجتناب ناپذیر است، هرچند که در الگوهای ساختاری جدید، افراد می توانند زمان فرزندآوری خود را کنترل، مدیریت و انتخاب نمایند.
شناسایی مبانی و اصول فرزند پروری قبل از تولد در یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مبانی و اصول فرزند پروری در دوره قبل از تولد می باشد. در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کیفی عُرفی (استقرایی) استفاده شده است. جامعه آماری شامل کلیه کتاب های علمی، مقالات پژوهشی، تحقیقات، منابع دینی- اسلامی و اسناد معتبر در ارتباط با فرزند پروری دوره قبل از تولد بوده و از نمونه گیری هدفمند (ملاک محور) استفاده شده است. گردآوری داده ها با بهره گیری از کار برگ تحلیل محتوا و تحلیل داده ها از طریق کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و انتخابی انجام شده است. 6 مبنای نظری شامل مبانی فرهنگی- اجتماعی؛ مبانی حقوقی؛ مبانی دینی- اسلامی؛ مبانی روان شناختی؛ مبانی زیست شناختی و مبانی شناختی و 31 اصل در زمینه فرزند پروری قبل از تولد از داده ها استخراج شد که می تواند به عنوان پایه و اساس الگوی فرزند پروری قبل از تولد قلمداد شود؛ به طوری که رعایت این اصول زمینه فرزند پروری قبل از تولد را برای والدین فراهم می نماید و پیامدهای فردی و اجتماعی مثبتی در پی خواهد داشت.
سنجش عوامل مؤثر بر شکاف بین باروری واقعی و ایده آل زنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طی چند دهه گذشته، کاهش باروری در ایران، پدیده ای فراگیر بوده و تهران در سال 1399 دارای سطح باروری بسیار پایین بوده است. درک شکاف بین تعداد واقعی و تعداد ایده آل فرزندان، موضوع مهمی است که نشانگر عدم تحقق یا ناتوانی زنان برای رسیدن به باروری دلخواه شان می باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی شکاف بین باروری واقعی و ایده آل زنان دارای همسر 49-15 ساله در شهر تهران و عوامل مرتبط با آن است. بر این اساس تعداد 398 نفر از زنان دارای همسر ساکن شهر تهران به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و موردبررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد میزان باروری کل برای زنان نمونه این تحقیق 58/1 فرزند هست که بیانگر سطح پایین تر از حد جانشینی است و میزان باروری ایده آل برای زنان موردبررسی 95/1 فرزند می باشد. با توجه به طبقه بندی شکاف باروری، 6/38 درصد زنان باروری کم برآورد، 8/37 درصد باروری برآورده و 3/23 درصد باروری بیش برآورد دارند، نتایج آزمون های دومتغیره نشان داد که متغیرهای سن، سن در اولین ازدواج، وضع فعالیت، تحصیلات و نوع شغل زنان موردبررسی با شکاف باروری واقعی و ایده آل آنان رابطه معنا دار دارند. رابطه معناداری بین دینداری کل و دو بعد اعتقادی و تجربی دینداری با شکاف باروری وجود دارد. همچنین با افزایش شاخص ارزش های خانوادگی کل و ارزش های مدرن، شکاف باروری واقعی زنان نسبت به باروری ایده آل تغییر می کند. بر اساس نتایج رگرسیون لجستیک چندوجهی، متغیر وضع فعالیت، تحصیلات و ارزش های مدرن به طور معنی داری احتمال قرار گرفتن پاسخگو در گروه کم برآورد شده را پیش بینی می کنند (تعداد فرزندان دلخواه و تعداد فرزندان واقعی کمتر برآورد شده) و با افزایش ارزش های سنتی و دینداری تجربی احتمال تعلق فرد به گروه بیش برآورد شده افزایش می یابد. ضریب تعیین مدل حاکی از آن است که مدل رگرسیونی 47 درصد از تغییرات متغیر شکاف باروری را تبیین کرده است.
واکاوی کیفی توانمندسازی زنان در کنترل آسیب های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف مطالعه نقش توانمندسازی زنان در کنترل آسیب های اجتماعی و ارائه الگوی کارآمد بومی انجام شده است . بدین جهت با اتخاذ رویکرد کیفی و با روش نظریه ی زمینه ای با 30 نفر از زنان شهرستان بروجرد از طریق نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع ، مصاحبه های عمیق و ساختاریافته انجام شده است .یافته های تحقیق نشان می دهد «توانمندسازی پایدار زنان» تحت تأثیر شرایط علّی (شامل همه ابعاد توانمندی)، شرایط زمینه ای (با متغیرهای زمینه ای فردی، متغیرهای زمینه ای خانواده ی پدری، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و معلولیت جسمی) و شرایط مداخله گر (با زیرمجموعه های ویژگی های روان شناختی فرد، حمایت نهاد خانواده، تعامل با الگوی توانمند، ساختارها و فعل وانفعالات آن ها، سیاست گذاری چندبعدی، بلندمدت، پژوهش محور و عدالت گرایانه در حوزه ی زنان و وحدت سازمان های مسئول) می باشد و زنان در زمینه آسیب های اجتماعی راهبرد کنترل وضعیت را اتخاذ کرده اند که پیامدهایی نظیر کنترل در سه سطح شامل :سطح کلان (پژوهش و نظریه سازی، طراحی و قانون سازی)،سطح میانی (آموزش و فرهنگ سازی، اجرا و عملیاتی سازی، ارزیابی و اصطلاح سازی) و سطح خرد (خود-دیگر مراقبتی و ایمن سازی و خود توانمندی و دیگر-توانمندسازی) را در پی داشته است.
باروری افتراقی در ایران: شواهدی از آمارگیری شاخص های چندگانه جمعیت و سلامت 1394(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، باروری پایین به پدیده ای همه گیر و فراگیر در مناطق مختلف کشور تبدیل شده است و بسیاری از استان ها و شهرستان های کشور، باروری زیر سطح جانشینی را تجربه می کنند. بااین حال، علیرغم همگرایی در تحولات باروری، به نظر می رسد که میزان و الگوی باروری در میان زیرگروه های مختلف اجتماعی-جمعیتی یکسان نباشد. بر این اساس، این مقاله با استفاده از روش تاریخچه موالید و داده های پیمایش ملّی شاخص های چندگانه جمعیت و سلامت (1394)، به بررسی الگوها و سطوح باروری افتراقی در میان زیرگروه های مختلف اجتماعی و جمعیتی در ایران می پردازد. نتایج نشان داد که میزان باروری کل کشور در دوره زمانی 94-1392، 2/02فرزند به ازای هر زن بوده و همچنین تأخیر در فرزندآوری به سنین بالاتر (34-25 سال) رخ داده است. به علاوه، یافته ها بیانگر تفاوت های محسوس و معنادار باروری در میان زیرگروه های مختلف اجتماعی- جمعیتی (سکونتی، تحصیلی، شغلی، اقتصادی و...) است. نتایج رگرسیون پواسون نشان داد که متغیرهای سن، تحصیلات، اشتغال زنان، مصرف فرهنگی، وضعیت اقتصادی، سکونت شهری-روستایی و سطح توسعه یافتگی استان محل سکونت، تأثیر معنی داری بر باروری زنان دارند و حدود 42 درصد تغییرات باروری را تبیین کرده اند. ازاین رو، در سیاست های جدید جمعیتی، باید به باروری افتراقی در میان زیرگروه های مختلف اجتماعی توجه کرد و سیاست گذاری های هدفمند در این خصوص پی گیری نمود.
زنان و تاثیرات فرهنگی _ اجتماعی ماهواره و تلویزیون: مطالعه ای ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه ها و فناوری های تصویری امروز بخش جدایی ناپذیر از زندگی افراد است که تحولات مختلفی را در جوامع مختلف رقم می زند. این تأثیر گذاری در حوزه ارزش های فرهنگی اجتماعی بر مخاطبین زن در ایران به جهت حساسیت حوزه زنان قابل تأمل است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخش تلویزیون و ماهواره بر تمایلات نوگرایانه و تعاملات اجتماعی زنان با بهره گیری از روش پژوهش ترکیبی (کمی و کیفی) و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه های عمیق انجام شده است. در بخش کمّی پژوهش، تعداد 366 نفر از زنان 17 تا 65 ساله شهر مهاباد به عنوان جامعه آماری تصادفی نمونه گیری شدند و داده های پرسشنامه پیمایش با استفاده از آماره های توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شد. یافته های کمّی پژوهش، بین استفاده از تلویزیون داخلی و تمایلات نوگرایانه و تعاملات اجتماعی زنان، رابطه معنی داری را نشان نمی دهد؛ اما استفاده از ماهواره خارجی با این ارزش ها رابطه معنی داری داشت. بخش روش کیفی، بر اساس مصاحبه با کارشناسان حوزه رسانه انجام شده است. تحلیل داده های کیفی این بخش نشان داد علاوه بر تلویزیون و ماهواره، عوامل عمده دیگری نظیر ضعف تلویزیون داخلی، تغییرات نظام اجتماعی کشور، نفوذ اندیشه های سرمایه داری، شبکه اجتماعی مجازی و عوامل اجتماعی، اقتصادی دیگر، ازجمله تعیین کننده های مؤثر در تحولات ارزشی تمایلات نوگرایانه و تعاملات اجتماعی زنان در شهر مهاباد می باشند.