مقالات
حوزه های تخصصی:
افزایش بی رویه ی سزارین و رویکرد روزافزون مادران به انجام سزارین های انتخابی، علی رغم عوارض معطوف به سلامت مادر و جنین و کاهش نرخ زایمان طبیعی در سال های اخیر، سزارین را به یک معضل کشوری بدل نموده و به عنوان نوعی رفتار تکمیلی در برنامه ی تنظیم خانواده، موجب کاهش نرخ باروری کل و اغلب مانع تولد نوزادان سوم و بیشتر و نیز موجب کاهش تعدد فرزندآوری شده است. این مطالعه، با اذعان به تأثیر سزارین در ابعاد مختلف به ویژه ساختار جمعیتی کشور، با بهره گیری از «روش مرورمند مقالات پژوهشی» در سه دهه ی اخیر،درصدد بررسی علل سزارین و چالش های پیش روی زایمان طبیعی به منظور ارائه ی راهبردهای مدیریت سلامت جمعیت است. بدین جهت بر اساس روش سیستماتیک تعداد 78 مقاله ی علمی- پژوهشی پس از غربالگر ی، انتخاب و بررسی شده است. نتایج مطالعه نشان می دهد پرتکرارترین علل مطرح در مقالات جهت انجام سزارین عبارتند از: سزارین قبلی، ترس از درد زایمان طبیعی، نگرش منفی به زایمان طبیعی و نگرش مثبت به سزارین و دلایل پزشکی. این علل در محورهای اقتصادی- اجتماعی، فرهنگی، شناختی، روان شناختی، پزشکی، حقوقی- قانونی و درمانی- بهداشتی تفکیک می شود. نتایج این مطالعه ی سیستماتیک، بر ضرورت واکاوی علمی مسئله ی سزارین در تحقیقات بین رشته ای و نیز ورود حوزه ی علوم انسانی جهت تبیین علل فرهنگی- اجتماعی آن و نیز تنوع بخشی به روش های تحقیقاتی و بهره مندی از مطالعات کیفی برای بازشناسی علل فزونی سزارین تأکید می کند.
بررسی تعارض کار- خانواده در بین پرستاران زن و مرد شهرستان سبزوار و رابطه ی آن با رضایت کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر به مطالعه ی تعارض کار- خانواده در پرستاران زن و مرد شهرستان سبزوار، و ارتباط آن با رضایت شغلی پرداخته شده است. جامعه ی آماری این پژوهش را 200 پرستار متأهل در سه بیمارستان شهرستان سبزوار تشکیل می دهند که 86 نفر از آنها مرد و 114 نفر آنها زن می باشند و بر اساس سرشماری انتخاب شده اند. در انجام (GDI) این پژوهش از دو مجموعه پرسشنامه، که شامل پرسشنامه ی رضایت شغلی و پرسشنامه ی تعارض کار و خانواده می باشد، استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که تعارض کار و خانواده در میان پرستاران زن به گونه ای معنی دار بیش از چنین تعارضی در بین مردان می باشد، این امر می تواند ناشی از بر عهده داشتن همزمان نقش های شغلی و خانوادگی زنان بر اساس سنت های فرهنگی در جامعه باشد، که کاهش رضایت شغلی در پرستاران زن را در پی داشته است. با وجود این میزان رضایت پرستاران مرد از کار خود نسبت به پرستاران زنِ جامعه ی مطالعه شده، کمتر است. احتمالا این یافته تا حد زیادی ناشی از کلیشه های فرهنگی ای است که وظایف مرتبط با نقش پرستاری را متناسب با زنان پنداشته، و حضور مردان را در این حرفه بر خلاف هنجارهای رایج می داند.
تبیین جامعه شناختی تأثیر فرایند نوسازی در ساختار خانواده (مقایسه ی نقاط شهری و روستایی در استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران، نهاد خانواده در چند دهه ی اخیر عمدتاً به دلیل مؤلفه های نوسازی، سبب تغییرات ساختاری شده است. در این پژوهش تغییرات ساختاری خانواده در بستر فرایند نوسازی در استان مازندران بررسی خواهد شد. روش تحقیق، کمی و پیمایشی است. جامعه ی آماری، را تمامی سرپرستان خانوار در مناطق شهری و روستایی ساکن در استان مازندران تشکیل می دهند که تعداد آنها 931002 خانوار می باشد. حجم نمونه 400 نفر و روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای است. یافته ها نشان داد که تفاوت معنی داری بین میانگین متغیرهای نوع خانواده، ساختار قدرت و نگرش به فرزندآوری نقاط شهری و روستایی با سطح معنی داری 0/000 وجود دارد. بر این اساس، روستاییان نسبت به شهری ها میزان بیشتری از ویژگی های فوق را در زندگی خود تجربه کرده اند. همچنین، میانگین استقلال خواهی زنان و نگرش و رفتار باروری در بین شهری ها از روستاییان بیشتر بوده است و این تفاوت به لحاظ آماری در سطح خطای کوچکتر از 0/01 و اطمینان 0/99 نیز معنی دار می باشد و نیز بین میانگین متغیرهای روابط خویشاوندی، نگرش به ازدواج و سن ازدواج به لحاظ آماری در سطح خطای کوچک تر از 0/01 و اطمینان 0/99 تفاوت معنی داری وجود ندارد. طی چند دهه ی اخیر، نهاد خانواده و نظام خویشاوندی متأثر از فرایند و پیامدهای نوسازی، تغییر و تحولات عمیقی را در سطح عینی ساختار خانواده تجربه کرده است.
نگرش دانشجویان دانشگاه های تهران نسبت به تأثیر معاشرت با جنس مخالف قبل از ازدواج در رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی شواهد علمی اخیر دلالت بر افزایش معاشرت با جنس مخالف قبل از ازدواج در بین جوانان و باور رایج در خصوص تأثیر مثبت معاشرت ها در کیفیت ازدواج دارد. هدف این مقاله بررسی دیدگاه دانشجویان نسبت به تأثیر این نوع معاشرت ها در رضایت زناشویی با استفاده از نظریه ی گذار دوم جمعیتی است. این مقاله بر اساس داده های یک پیمایش بر روی 2031 دانشجوی 18 تا 40 ساله از 7 دانشگاه دولتی و آزاد در تهران تهیه شده است. دانشجویان به روش خوشه ای سهمیه ای در دو مرحله طی بهمن ماه 1389 تا خردادماه 1390 نمونه گیری شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که حدود 43% دانشجویان معتقدند که معاشرت قبل از ازدواج با کاهش رضایت زناشویی در زوجین همراه خواهد بود و 33 درصد تردید داشتند 58 درصد دانشجویان، معاشرت پیشرفته قبل از ازدواج با جنس مخالف را با کاهش رضایت زناشویی مرتبط می دانستند، 28 درصد در این خصوص مردد بودند و 14 درصد مخالف این عقیده بودند. مدل رگرسیون خطی، نشان داد که جوانان با خانواده ی مدرن، غیرمذهبی و موافق این روابط، افرادی که دوستانشان موافق این معاشرت ها بوده، افرادی با پای بندی کم مذهبی، افراد با تجربه ی مصرف سیگار و الکل و درآمد بالاتر، نسبت به افراد دیگر، بیشتر به تأثیرات مثبت این معاشرت ها در ازدواج و کیفیت روابط زناشویی معتقدند. این مطالعه نشان داد که سهم مهمی از دانشجویان، به خصوص مجردها، در خصوص تأثیر معاشرت در کیفیت رابطه ی زناشویی پس از ازدواج تردید داشته و درصد مهمی از دختران با قصد ازدواج این معاشرت ها را تجربه می کنند و بر این باورند که این معاشرت ها منجر به انتخابی بهتر برای ازدواج و کیفیت بهتر ازدواج می شود، در حالی که مطالعات داخلی و خارجی در مورد معاشرت های متعدد و پیشرفته خلاف این امر را نشان داده اند. این نتایج می تواند در بررسی تحولات خانواده و ازدواج کاربردهای مهمی داشته باشد.
مطالعه ی بین نسلی الگوی مصرف کالاهای فرهنگی در بین دختران و مادران شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به اذعان بسیاری از صاحب نظران فرهنگی، با توجه به تحولات اجتماعی و افزایش سطح سواد در جامعه، انتظار می رود متقاضیان کتاب، فیلم، مطبوعات و سایر فرآورده های فرهنگی افزایش یابند؛ لذا مصرف کالاهای فرهنگی در حال حاضر یکی از مسائل مورد توجه برنامه ریزان فرهنگی کشور است. مطالعه حاضر در پی بررسی تفاوت مصرف کالاهای فرهنگی در بین مادران و دختران شهر یزد و بررسی عوامل اجتماعی مؤثر در آن بر اساس نظریه های بوردیو و اینگلهارت است. این تحقیق با روش پیمایش مقطعی و با ابزار پرسشنامه انجام گرفته است. نمونه مورد مطالعه از 15 ساله شهر یزد با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین گردید - میان زنان 75 که با روش نمونه گیری دو مرحله ای، 192 مادر و 192 دختر مجرد آنها جهت تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. نتایج نشان دهنده تفاوت بین مصرف کالاهای فرهنگی در بین دختران و مادران می باشد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان از آن دارد که دو متغیر نسل و سرمایه فرهنگی، 14 درصد از تغییرات مصرف فرهنگی پاسخ گویان را تبیین می کند. در مجموع به نظر می رسد مصرف فرهنگی مادران به الگوی فرهنگی میانمایه- نخبه و مصرف فرهنگی دختران به الگوی فرهنگی میانمایه- توده متمایل می باشد.
بررسی برخی از عوامل اجتماعی مرتبط با فرهنگ مصرف در میان زنان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه که با هدف بررسی میزان عوامل مرتبط با فرهنگ مصرف در میان زنان شهر یزد انجام شده، به لحاظ زمانی مقطعی و به لحاظ روشی از نوع پیمایشی است. ابزار استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بوده که اعتبار آن از طریق محتوایی و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شده است. جامعه ی آماری زنان 64-15 ساله ی شهر یزد و روش نمونه گیری خوشه ای بوده است. داده های به دست آمده که در بین 400 نفر از زنان شهر یزد که به صورت تصادفی توزیع شده، از طریق برنامه spss تجزیه و تحلیل شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که میزان مصرف گرایی در میان زنان شهر یزد 68/28 درصد و از حد متوسط پایین تر است. بر اساس آزمون های انجام شده میزان مصرف گرایی با میزان دینداری، سبک زندگی و مدگرایی رابطه ی معنی داری داشته ولی با متغیرهای سن، تأهل، اشتغال، درآمد، تحصیلات و نگرش به جنسیت این رابطه معنی دار نشده است. نتیجه تحلیل رگرسیون نشان می دهد که سبک زندگی، دینداری و مدگرایی در مجموع 48 درصد از واریانس میزان مصرف گرایی را تبیین می کنند، سبک زندگی با مقدار بتای برابر با 0/62 و t=10/06 بیشترین میزان واریانس مصرف گرایی را تبیین می کند.