۱.
کلید واژه ها:
حجاب کنش اجتماعی ارتباطات غیرکلامی تغییر ارزشها کنترل اجتماعی فرهنگی
پوشش و حجاب به مثابة رسانهای ارتباطی و به عنوان کنشی اجتماعی، از یک سو تحت تأثیر ساختارهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است و از سوی دیگر، متأثر از کنشگران اجتماعی اعم از زن و مرد میباشد. در طی سالهای پس از انقلاب، بر اثر آسیبپذیری درونی جامعه و تهدیدهای بیرونی، انتقال فرهنگی حجاب با اختلال مواجه گردید و عدم رعایت حجاب اسلامی، موجب جریحهدار ساختن...
۲.
کلید واژه ها:
زنان خانواده حجاب جامعهپذیری گروههای همسالان
چنانچه حجاب یک نوع رفتار قلمداد گردد، این رفتار همانند سایر رفتارهای دیگر تحت تأثیر قواعد خاصی است. بر اساس تئوریهای جامعهشناختی و روانشناختی، انجام یک رفتار، تحت تأثیر عوامل متفاوتی است. یکی از عوامل مهم و اثر گذار بر انجام و نحوة رفتار، اطلاعات و آگاهیهای فرد از رفتار میباشد. به عبارت دیگر، سطح شناختی فرد، اقدام و نوع رفتار وی را مشخص میسازد. اطلاعات و آگاهیهای فرد، نسبت به اشیاء، پدیدهها و مفاهیم، طی فرآیند جامعهپذیری وی ایجاد میشود. در این نوشتار، جامعهپذیری از دیدگاه تئوریهای کارکردگرایی، تقابل و کنش متقابل نمادین بررسی شده است و خانواده، مدرسه، گروه همسالان و نهادهای اجتماعی و ارتباطی به عنوان عوامل مؤثر بر جامعهپذیری حجاب معرفی میشوند که ناهماهنگی و بدکارکردی این عوامل میتواند منجر به آسیبپذیری فرآیند جامعهپذیری حجاب گردد.
۳.
کلید واژه ها:
سبک زندگی مد آرایش فرهنگ مصرفی بدن آگاهی هویت
مد به عنوان پدیدهای اجتماعی مختص جامعه و فرهنگ خاصی نیست و پیدایش و افول مد، پنج مرحله شامل آفرینش، معرفی مد، تبلیغ مد، تولید انبوه و تقاضای مد جدید را طی میکند. بهرهبرداری نظام سرمایهداری از رواج مد، منجر به تغییرات فرهنگی ـ اجتماعی در کشورهای مخاطب میگردد. علل گرایش زنان به مد از رویکردهای مختلفی قابل تبیین است. در دیدگاه روانشناسی نیاز انسانها به خودنمایی و زیبایی زمینه مدگرایی را فراهم میسازد. بر مبنای دیدگاه جامعهشناختی، مقولاتی چون الگو و فرهنگ مصرف، سبک زندگی، رهبران مد، بدن آگاهی، در تبیین گرایش به مد مطرح میشود. بیتردید پدیده مد با طبقه اقتصادی ـ اجتماعی افراد، نقش رسانههای جمعی، فرآیند جهانیسازی و نظام سرمایهداری مرتبط است. برجستگی مد در هویت بخشی به زنان و پارادوکس توجه به جسم و روح، زنان را با چالشهای هویتی در ابعاد مختلف مواجه میسازد که نیازمند سیاستگذاریهای فرهنگی است.
۴.
کلید واژه ها:
سنت پوشش قواعد نماد نشانه قرارداد گفتمان مدرنیته مد
اگر پوشش را یک عمل اجتماعی و معنادار فرض کنیم، نه صرفاً شیوه¬ای برای محافظت از بدن، باید آن را در قالبهای تحلیلی معطوف به معنای اجتماعی، تفسیر نمائیم. نگاه به پوشش به مثابه یک امر نمادین و تلاش برای درک نمادها و کشف معانی به ما کمک میکند تا زاویة جدیدی از این مسأله¬ پرحاشیه دریابیم. توجه به «قواعد» در اعمال اجتماعی و نیز ویژگی قراردادی نمادها در نشانه¬شناسی، میتواند هم تغییرات تاریخی پوشش را تا حدی تفسیر کند و هم تفاوت نگاه به پوشش و لباس را در گروه¬های مختلف و خرده فرهنگ های گوناگون جامعه نشان دهد. توجه به «قاعده¬مند»بودن پوشش و ویژگی نمادین و قراردادی پوشش، اگر در تحلیلهای سیاستگذاران فرهنگی قرار گیرد، می تواند به هدف گیری صحیح سیاست¬گذاری فرهنگی کمک کند.