۱.
ذهن آدمی همواره بعنوان مرجع کاوشگر حقایق و واقعیات، پی جوی سؤالات اساسی و خفی خود می باشد، یکی از مسائلی که همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته، مسأله بقاء و جاودانگی در هر بعد و زمینه ای اعم از دنیا، روح، نسل و یا حتی عمل و کردار و … است.
۲.
به اعتقاد جامعهشناسان، ازدواج، پیوند دوجنس مخالف بر پایه روابط پایای جنسی است. لذا رابطة دو فرد از یک جنس، چه به طور موقت و چه دائم، ازدواج خوانده نمیشود. از سوی دیگر در تعریف ازدواج، روابط جسمانی بین دو انسان از دو جنس مخالف، به خودی خود کافی نبوده و مستلزم انعقاد قراردادی اجتماعی میباشد که روابط جسمانی را مشروعیت بخشد. به بیان دیگر تحقق ازدواج، منوط به تصویب اجتماعی است. به اعتقاد «کارلسون» ازدواج فرآیندی است از کنش متقابل دو فرد (زن و مرد) که برخی شرایط قانونی را تحقق بخشیده و مراسمی را برای برگزاری زناشویی خود بپا داشته اند و عمل آنان مورد پذیرش قانون قرار گرفته است.
۳.
کتاب «ماجرای غمانگیز روشنفکری در ایران»، نوشته استاد محقق دکتر سید یحیی یثربی، اثر تحقیقی و ارزندهای است پیرامون تاریخچه، ریشه ها و روند جریان روشنفکری در غرب و بازتاب نه چندان خوشایند آن در ایران و تبعات شوم تأثیرات آن بر فکر و فرهنگ ما، که در پروسهای صدساله به قائلهای در مقابل سنت ایرانی و دیانت در این مرز و بوم منجر شده است. آنچه در پی میآید برداشتی است گزارش گونه از این کتاب که به امید بهرهبرداری مفید، از نظر خوانندگان محترم میگذرد.
۴.
قسمت اول : نهاد خانواده به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی با تمام اجزاء نظام جامعه، از جمله اقتصاد رابطه متقابل دارد، بدین معنا که هرگونه عملکرد مثبت و منفی خانواده بر اقتصاد تأثیر گذار میباشد و از سوی دیگر هر اختلال و آسیبی در سیستم اقتصادی جامعه ناشی از اتخاذ سیاستها و رویه های نامناسب اقتصادی، می تواند بطور مستقیم و غیر مستقیم کارویژه های خانواده را مختل نماید و برکنشها و حتی باورداشتهای اعضای خانواده آثار سوئی بر جای گذارد.
۵.
شادی» که جلوة سرور و رضایت مندی بشر از حیات است، موضوع بحث ما در نشستی با اساتید و صاحبنظران قرار گرفته، که تا با بررسی این مقوله، جایگاه شادی در زندگی بشر، نگاه دین به شادی، حدود و ثغورش در زندگی و جنبه های افراط و تفریطش روشن گردد. بدین منظور در محضر بزرگان، دکتر یحیی یثربی، دکتر محمود گلزاری و دکتر محمود صادقی جانبهان حاضر و پیرامون محورهای زیر نظرات ارزنده ایشان را جویا می شدیم.
۶.
محققان رسانه های همگانی معتقدند با افزایش برنامه های سرگرمی و تفریح در تلویزیون، قدرت تفکر افراد جامعه به تدریج منفعل می گردد و اعضا جامعه به بردگی ناخودآگاهانه ای گرفتار می آیند. در کشورهای جهان سوم این وسیله ارتباطی موجب تسریع جریان تخریب نظام فرهنگی ـ اجتماعی میشود.در اینجا به بررسی پیامدها می پردازیم.
۷.
از دیر باز ادبیات هر قوم و ملتی، تصویرگویای اوضاع و احوال سیاسی آن جامعه بوده و آئینه تمام نمایی از روشها و منشها و احساسات ملتها بشمار میرفته و اینک نیز چنین است. شعر، یکی از مهم ترین شاخههای ادبیات در تمام فرهنگها و ملل گوناگون است و از آنجا که تمام رشتههای هنری ـ و از آن جمله شعر ـ انعکاس و بازتاب درک و احساس هنرمند نسبت به محیط زندگی و مسائل عاطفی او است، لذا سرودههای شعرا میبایست نشانگر واقعیات اجتماعی و فرهنگی آن زمان باشد. حضور زن را از رهگذار التفات آنها می جویی.
۸.
در بخش نخست، با بررسی انتقادات وارده به فقه جزا، بیان شد که از دید منتقدان فقه جزای اسلامی به دو دلیل تاریخی و فلسفی بین فقه جزا و سیاست جنایی، به معنای سیاست مبتنی بر عقلانیت مواجه با بزهکاری، با توجه به ملاحظه شخصیت بزهکار و رعایت جنبههای حمایتی او به لحاظ منطقی، نسبت تباین برقرار است. در یک نگاه سطحی، بنظر میرسد که این دو موضوع در دو جهت کاملاً مقابل هم قرار دارند. ما به منظور رد علمی این اتهامات و تبیین سیاست جنایی اسلام، از اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها شروع کردیم و خاستگاههای این اصل را در مکاتب و جنبشهای جزایی و غیر جزایی، مورد بررسی قرار دادیم.
۹.
در نوشتار پیشین موضوع عفاف و گسترة آن در ابعاد مختلف مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت و اهمیت ترویج صحیح این فرهنگ در جوامع اسلامی با توجه به جامعه نگری و آثار آن در رسیدن به آرمانهای والا و ارزشمند تبیین گردید و از منظر آیات نورانی قرآن و کلمات ائمه معصومین نسبت به یک سری موضوعات مطالبی ارائه گردید. که آنها را پی می گیریم.
۱۰.
در مجامع غربی بدنبال شکل گیری نهضتهای علمی و فلسفی از قرن هفدهم و ایجاد حرکتهای اجتماعی در جهت القای آزادی و مساوات برای تمامی افراد بشر، دفاع از حقوق زنان کمکم به صورت یک مسأله اجتماعی و سپس بین المللی درآمد. و زمینههایی برای بحث تساوی حقوق زن و مرد ایجاد شد، چنانچه بعضی از سازمانها و حتی مکاتب فکری با اهداف گوناگون سعی نمودند وظایف و اختیارات زنان و مردان را به صورت مساوی قلمداد کرده و در تمامی عرصههای زندگی، بهرهمندی یکسانی را برای آنان در نظر بگیرند. بهر تقدیر دو دیدگاه متضاد (افراط و تفریط) رو در روی هم قرار گرفتند که به لحاظ عدم بصیرت و توجه لازم، فاقد قدرت فکری لازم برای طرح و حل مشکلات زنان بودند. در این مبحث به به بررسی آنها می پردازیم.