مقالات
حوزه های تخصصی:
واژه جایگزینی یا میزبانی به فرآیندی اطلاق می شود که در آن یک زن، نوزادی را برای شخص یا زوج دیگری که والدین سفارش دهنده، نامیده می شوند، حمل و به دنیا می آورد. هدف اصلی پژوهش حاضر، واکاوی پدیده مادری جایگزین از منظر مادران سفارش دهنده باروری و مادران جایگزین است. روش مورد استفاده در این مطالعه کیفی و نظریه زمینه ای است. مشارکت کنندگان از دو گروه مادران جایگزین (12 نفر) و مادران سفارش دهنده (10 نفر) تشکیل شده است. مشارکت کنندگان از طریق مراکز پزشکی، معرفی و سپس مورد مصاحبه قرار گرفتند. مقوله های محوری به دست آمده در پدیده مادری جایگزین از دید مادران سفارش دهنده عبارت اند از: مثلث خانواده، مادری و همسری، بی پاسخ ماندن درمان های قبلی، تداوم نسل و داشتن فرزند ژنتیکی، تعاملات و ارتباطات در جایگزینی، استرس و نگرانی از عدم تحویل نوزاد ، تقلیل دادن نقش جایگزین به حامل بودن، تأکید بر ژنتیک، کنترل و مدیریت بارداری، تداوم هویت مادری و ادراک خانواده کامل. مقوله هسته به دست آمده در گروه مادران سفارش دهنده: عبارت است از: اثبات هویت مادری. مقوله های محوری به دست آمده از دید مادران جایگزین در مورد پدیده مادری جایگزین عبارت اند از: مشکلات و نیاز مالی شدید، محدودیت اقتصادی اجتماعی، تجربه بارداری آسان، آشنایی قبلی با جایگزینی، انجام کاری بزرگ و ماندگار، خنثی سازی بارداری، تعاملات با مادر اصلی، تسلیم پزشک شدن، انتظارات در مسیر جایگزینی. مقوله هسته به دست آمده در گروه مادران جایگزین عبارت است از: احساس دوگانه ارزشمند بودن یا احساس پشیمانی و رها شدگی.
تجربه ی زیسته ی مادران مطلقه از حضانت فرزندان با تأکید بر چالش ازدواج مجدد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با عنایت به ماده 1170 قانون مدنی، زنی که مطلقه شده و دارای فرزندانی از همسر اول خود است در صورت ازدواج مجدد، حضانت او از فرزندانش سلب می شود. بنابراین، با وقوع رویداد طلاق در بین خانواده ها، مسئله مهمی که همسران با آن روبه رو می شوند، مسئله حضانت فرزندانشان است. از این رو، مطالعه فهم تجربه زنان در دو موقعیت «مادری» و یا «ازدواج مجدد» و نیز چالش های مواجهه با آن، از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این مطالعه کیفی با استفاده از نمونه گیری هدفمند از 18 زن مطلقه شهر تهران که حضانت فرزندان خود را بر عهده گرفته اند، مصاحبه نیمه ساخت یافته انجام شد و نتایج نیز با بهره گیری از تحلیل مضمون به دست آمد. یافته های حاصل، تجارب مادران مطلقه را در قالب سه سنخ از مواجهه با حضانت فرزند سنخ بندی کرده که به نوبه خود با چالش هایی همراه است: سنخ نخست، پذیرش حضانت فرزند با تأکید بر نقش مادری همراه با چالش هایی از قبیل اظهار پشیمانی از پذیرش حضانت، باز اندیشی در حضانت فرزند و فراموش شدن نقش زنانگی؛ سنخ دوم: پذیرش حضانت همراه با نقش اجتماعی با چالش هایی چون هراس از افشای مطلقه بودن، جدال طاقت فرسا در محیط مردانه و چالش نیاز عاطفی و زیستی؛ سنخ سوم: پذیرش حضانت و حفظ نقش همسری با چالش احساس خرسندی از نقش مادری و همسری . در نهایت آنچه مسلم است زنان مطلقه که سرپرستی فرزندان خویش را نیز بر عهده دارند با چالش های فراوانی روبه رو می باشند که ضروری است که با توجه به وضعیت خاص هر خانواده، تصمیم مقتضی در این خصوص توسط دادگاه خانواده اتخاذ گردد.
کرونا، قرنطینه خانگی و دورکاری:مطالعه تجربه زیسته زنان هیئت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه گیری کروناضمن ایجاد چالش های عدیده بر زندگی زنان با تغییر سبک زندگی اثراتی را بر وضعیت تعاملات و امور خانواده و و ضعیت شغلی بانوان برجای گذارد که تا مدت ها بعد از پایان همه گیری نیز این تاثیرات همچنان باقی خواهد بود. بدین جهت این پژوهش پدیدارشناسانه،درصدد مطالعه تجارب زیسته زنان عضو هیئت علمی دانشگاه ها و پژوهشگاه هادر خصوصتاثیرات دورکاری در ایام کرونا با استفاده از رویکرد کیفی و بهره گیری از نمونه گیری هدفمند بوده است. در این مطالعه با 30 نفر از بانوان هیئت علمی،مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است. یافته های مطالعه حاکی از آن است که دورکاری بانوان هیئت علمی با تبعات مثبتی نظیر دیجیتالی شدن و فرصت آفرینی های جدید،مدیریت زمان برای امور شغلی و خانوادگی و خانگی شدن زندگی همراه بوده است؛ روایت زنان هیئت علمی از قرنطینه ایام کرونا از نکات مثبت شامل:تجربه مراقبت از خود و دیگران،اخلاق مراقبتی در زندگی فردی و اجتماعی،تغییر شکل سبک تعاملات خانواده،تغییر شکل اوقات فراغت در خانه و تغییر شکل برنامه های مناسبتی بوده است؛ هرچند برخی از مشارکت کنندگان به چالش های قرنطینه و دورکاری هم اشاره داشتند.
مهاجرت شغلی مردان به کشورهای دیگر و تجربه زیسته بارداری همسران جامانده در شهر لار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت های شغلی مردان به سایر کشورها می تواند بر نرخ باروری در سطح کلان و سطح فردی تأثیرگذار باشد. با توجه به روند نزولی نرخ باروری توجه به این پدیده از منظر تأثیرش بر احتمال باروری زنان جامانده از مهاجرت و مشکلات پس از بارداری آنها حائز اهمیت است. مهاجرت بین المللی کاری مردان یکی از مهم ترین عوامل اثرگذار بر شرایط زنان جامانده، به ویژه در دوره بارداری که مادر نیازمند به مراقبت ویژه از جنین و سلامت خویش است، می باشد. چنین اثراتی در محیط هایی با امکانات زیرساختاری کمتر و فرهنگ سنتی تر دو چندان می شود. پژوهش حاضر به منظور شناخت همه جانبه و عمیق تجربه ی زیسته بارداری زنان جامانده از مهاجرت همسر، با روش پدیدارشناسی انجام شده است و جهت فهم و درک این تجربه با 14 نفر از زنان شهر لار در استان فارس که همسرشان به جهت امور شغلی به کشورهای دیگر مهاجرت نموده اند، مصاحبه شده است.داده ها با روش مصاحبه ی نیمه ساختاریافته و عمیق گردآوری، سپس با کمک روش تحلیل کلایزی تحلیل شدند. بر اساس محتوای مصاحبه ها و خوشه بندی تم ها، می توان ساختار کلی تجربه ی زیسته و ادراک این زنان از فرایند باروری را ذیل دو مضمون اجتماعی و مضمون زیست-روان شناختی تحلیل و بازنمایی نمود.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر فرزند آوری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاهش جمعیت و فرزند آوری، ازجمله مسائل حائز اهمیت کشور محسوب می شود، لیکن در اغلب مطالعات مشکلات اقتصادی به عنوان اصلی ترین عامل محسوب می شود و سایر عوامل مؤثر مورد غفلت قرار می گیرد. از سوی دیگر، مقوله پیری جمعیت در سال های آتی و پیامدهای ناگوار آن، ضرورت سیاست گذاری هدفمند و دقیق در خصوص فرزند آوری را مضاعف می سازد. این پژوهش با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر فرزند آوری با رویکرد ترکیبی انجام شده است. در بخش کیفی، با بهره گیری از روش دلفی و مصاحبه با 12 نفر از خبرگان حوزه جمعیت و فرزند آوری، داده های پژوهش در چند مرحله تحلیل شده است. در گام نخست، عوامل مؤثر بر فرزند آوری با استفاده از مرور تحقیقات پیشین و مصاحبه با خبرگان استخراج شد. در گام دوم 43 عامل استخراج شده با توزیع پرسش نامه بین خبرگان و روش دلفی فازی غربال شدند که 10 عامل، دارای عدد دیفازی بالاتر از 7/0 بودند و برای اولویت بندی نهایی انتخاب شدند. جهت اولویت بندی عوامل بر اساس روش مارکوس، عوامل پیگیری سیاست برابری جنسیتی در تمامی رشته ها، سبک زندگی مدرن، میزان سازگاری و انسجام، وضعیت مسکن و اشتغال زنان جوان به ترتیب بیشترین اولویت را داشتند. پیشنهادهای پژوهش بر اساس عوامل اولویت دار و مصاحبه با گروه های خبرگانی به دست آمده است که شامل تنقیح قوانین موجود کشور و نهادهای آموزشی در جهت افزایش فرزند آوری، ترویج سبک زندگی اسلامی-ایرانی و حمایت از تولیدات فرهنگی در مدارس و دانشگاه ها و نیز اختصاص زمین و مسکن ارزان قیمت به خانواده های جوان و فرزندآور است.
مطالعه کیفی چالش های زنان در ازدواج دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های جدی زنان مطلقه، مسئله ازدواج مجدد است؛ اغلب آنها به دلیل تجربه ناخوشایند خود در ازدواج اول، نگرانی ها و ترس هایی برای ازدواج دوم دارند. در این میان، برخی از آنها به دلایل متعدد فردی و خانوادگی، به ازدواج دوم مبادرت می ورزند. این پژوهش با هدف بررسی چالش های بانوان مطلقه در ازدواج دوم با ملاحظه شکست های فرد در اولین تجربه زندگی مشترک، طراحی و اجراشده است. در این مطالعه کیفی از روش پدیدارشناسی استفاده شده و ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساخت یافته بوده است. در این مطالعه از طریق نمونه گیری هدفمند و با لحاظ تنوع کیفی، با تعداد 21 نفر از بانوان مطلقه شهر همدان که ازدواج دوم داشته اند، مصاحبه انجام شده است. یافته های مطالعه نشان می دهد که برخی از بانوان مطلقه پس از سپری شدن مشکلات دادگاه و انجام طلاق و گذشت مدت زمانی از وقوع طلاق، برای بار دوم ازدواج می نمایند؛ هرچند این اقدام آنان با چالش ها و مشکلات پیچیده ای همراه است. در تحلیل مصاحبه های این گروه از بانوان، در زمینه چالش های مرتبط با ازدواج دوم، چهار مقوله اصلی شامل: چالش های مرتبط با تعاملات بین زوجین، چالش های زوجین با فرزندان، چالش های مرتبط با خانواده زوجین و چالش های فرزندان همسران با یکدیگر شناسایی شد. از منظر مشارکت کنندگان در مطالعه، این چالش ها عمدتاً منبعث از شکست فرد در ازدواج اول و تجربه منفی فرد است.
شناسایی عوامل مرتبط با مدیریت بدن در ایران: طراحی یک مدل با روش فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور جامعه مصرفی در چند دهه اخیر و مسئله مدیریت بدن به عنوان یکی از مؤلفه های اساسی چنین جامعه ای، ذهن بسیاری از محققین را به خود مشغول کرده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی عوامل مؤثر بر مدیریت بدن در کشور است که با استفاده از روش فراترکیب و الگوی هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2003) انجام شده است. بر همین اساس، با تکیه بر معیارهای روش فراترکیب، نتایج مطالعات پیشین که بین سال های 1390 تا 1401 انجام شده، مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از کلیدواژه های مرتبط، مطالعات پیشین شناسایی و از بین 487 مقاله در نهایت 72 مقاله با استفاده از معیارهای فراترکیب انتخاب شدند. به منظور بررسی کیفیت و پایایی یافته های این پژوهش، شاخص کاپا مورد استفاده قرار گرفت. نتایج بررسی این شاخص نشان دهنده کیفیت مناسب یافته های پژوهش بوده است. یافته های حاصل از این مطالعه به استخراج کدهای متفاوتی انجامید و پس از رفت و برگشت های مداوم و بررسی و ترکیب یافته های اولیه این پژوهش در زمینه های فرعی، هفت زمینه اصلی به دست آمد که به ترتیب فراوانی عبارتند از: بعد فردی و روان شناختی با بعد اجتماعی؛ بعد فرهنگی؛ بعد رسانه ای؛ بعد پزشکی و زیستی؛ بعد سیاسی و متغیرهای زمینه ای. در نهایت نتایج این پژوهش نشان داد که شیء واره شدن بدن، احساس خود برتربینی، متمایز بودن، سانسور بدن، کسب منزلت اجتماعی و تأیید اجتماعی از سوی گروه های مرجعی چون خانواده، دوستان و همسالان و از مهم ترین عواملی است که بر مدیریت بدن در بین افراد جامعه اثرگذار است.