مدل یابی توافق زناشویی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری سبک های ازدواج در زنان (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
پژوهش حاضر با هدف مدل یابی توافق زناشویی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری سبک های ازدواج در زنان انجام شد. روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را زنان متأهل در سه ماهه اول سال 1401مناطق 2، 7 و 11شهر تهران تشکیل داد، که از میان آن ها به روش نمونه گیری هدفمند تعداد 300 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای توافق زناشویی (RDAS) (باسبی و همکاران، 1995)، طرحواره یانگ (YSQ-SF) (یانگ، 1994) و پرسشنامه محقق ساخته سبک های ازدواج استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج نشان داد بین حوزه های طرحواره های ناسازگاراولیه با توافق زناشویی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (01/0>P). همچنین سبک های ازدواج می تواند رابطه بین، طرحواره های ناسازگار اولیه با توافق زناشویی را میانجی گری کند (01/0>P). با توجه به این یافته ها می توان نتیجه گرفت از آنجا که ازدواج یکی از تصمیمات مهم زندگی محسوب می شود می توان با تمرکز بر طرحواره های ناسازگار اولیه و آموزش های پیش از ازدواج بر توافق زناشویی و بهبود سبک های ازدواج و تداوم روابط بین زوجین بر افزایش کیفیت رابطه زوجین افزود.Modeling marital agreement based on primary incompatible schemas with the mediation of marriage styles Women
This research was conducted to model marital agreement based on the initial Maladaptive schemas with the mediation of marriage styles in women. The descriptive-correlational research method was structural equation modeling. The statistical population of the present study was made up of married women in the first quarter of 2022, in districts 2, 7, and 11 of Tehran, from which 300 people were selected as the sample of the study using targeted sampling. In this research, marital agreement instruments )RDAS( (Busby et al., 1995), Yang's schema (YSQ-SF) (Young, 1994), and researcher-made questionnaires of marriage styles were used. To analyze the data, structural equation modeling was used. The findings of the research showed that the model is a good fit. The results showed that there is a negative and significant relationship between the domains of primary maladaptive schemas and marital agreement (P<0.01). Also, marriage styles can mediate the relationship between initially incompatible schemas and marital agreement (P<0.01). According to these findings, it can be concluded that since marriage is considered one of the most important decisions in life, it is possible to focus on the initial Maladaptive schemas and pre-marriage education on marital agreement and improve marriage styles. And the continuation of the relationship between the couple increased the quality of the couple's relationship.