آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۱

چکیده

پژوهش حاضر با هدف تدوین مداخله زندگی زناشویی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر و روان شناسی اسلامی و امکان سنجی آن بر الگوهای ارتباطی زوجین متعارض انجام شد. روش تحقیق ترکیبی (کیفی- کمی) بود. روش تحقیق بخش کمی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی زوج های دارای تعارض زناشویی شهر تهران در سال 1401 بودند که 30 نفر به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار بخش کمی پرسشنامه تعارض زناشویی ثنایی (MCQ) (1379) و پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستنسن و سلاوی (CPQ) (1984) بود. داده های بخش کمی با تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. در نتایج بخش کیفی 2 مضمون اصلی شناسایی شد که شامل «اسلامی، مثبت نگری» و 9 مضمون فرعی شامل «تقوا و اعتقادات مذهبی، اخلاق اسلامی، شکرگذاری، مقابله مثبت، تقویت هیجانات مثبت، مهارت های ارتباطی مثبت، ارتقاء توانمندی های مثبت، باورهای مثبت و منفی» از دیدگاه مشارکت کنندگان شد که می توانند درک متخصصان از پدیده رویکرد روانشناسی اسلامی و مثبت نگری برای زندگی زوجین متعارض را به تصویر کشند. همچنین، یافته های بخش کمی نشان داد که که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون الگوهای ارتباطی گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). می توان نتیجه گرفت که مداخله زندگی زناشویی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر و روان شناسی اسلامی برای الگوهای ارتباطی زوجین موثر هستند.

Development of an intervention model of married life based on a positive approach and Islamic psychology and its effectiveness on communication patterns of conflicting couples

The research was conducted with the aim of thedevelopment of marital life intervention based on a positive approach and Islamic psychology and its feasibility on communication patterns of conflicted couples. The research method was generally mixed (qualitative-quantitative). The research method in the quantitative part was semi-experimental with a pre-test-post-test plan and a control group. The statistical population of the quantitative part was all the couples with marital conflict in Tehran in 2022, 30 people were convenience selected and 15 people were randomly assigned to the experimental group and 15 people to the control group. The data collection tools in the quantitative part: are the Sanai Marital Conflict Questionnaire (MCQ) (2000) and the communication questionnaire of Christensen and Salawi (CPQ) (1984). The data were analyzed in multivariate covariance analysis. In the results of the qualitative part, 2 main themes were identified, which include "Islamic, positivity" and 9 sub-themes including "piety and religious beliefs, Islamic ethics, gratitude, positive coping, strengthening positive emotions, positive communication skills." "enhancement of positive abilities, positive and negative beliefs". Also, the findings of the quantitative section showed thatby controlling the effect of the pre-test, there is a significant difference between the mean of the post-test communication patterns of the experimental and control groups (p<0.05). It can be concluded that marital life interventions based on a positive approach and Islamic psychology are effective for couples' communication patterns.

تبلیغات