آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۱

چکیده

رابطه مادر-کودک یکی از عوامل موثر بر تحول روانشناختی کودکان است. بسیاری از توانایی های انسان همچون تفکر، زبان، خودآگاهی و غیره از دل اولین رابطه انسانی که کودک در آن درگیر است، حاصل می شود. هدف این پژوهش طراحی الگوی مفهومی رابطه مادر-کودک بر اساس تجارب بی واسطه ی مادران، در قالب یک رویکرد عمیق بود. پژوهش حاضر از نوع کیفی و نظریه ی زمینه ای بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی مادران دارای فرزند دختر 10 الی 11 سال در ناحیه تبادکان شهر مشهد در سال تحصیلی 1400-1401 تشکیل دادند. مشارکت کنندگان در پژوهش30 نفر از مادران بودند که به روش نمونه گیری نظری انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از ابزارصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها مطابق با الگوی سیستماتیک استراوس کوربین صورت گرفت و در مجموع 112 مفهوم شناسایی شد که در 14 مضمون فرعی و 5 مضمون اصلی تنظیم شدند. نتایج مطابق الگوی پارادایم مورد نظر در حیطه های زمینه ای و محیطی، میانجی، راهبرد و پیامد جای گرفتند. یافته ها نشان داد که عواملی چون خودآگاهی مادر، والدگری ذهن آگاهانه و توانایی تنظیم هیجانی، می توانند به عنوان راهبردهای موثر بر توانمندسازی مادر برای بهبود بخشیدن به رابطه با کودک خویش استفاده شوند. عوامل زمینه ای و محیطی موثر بر کیفیت ارتباط همچون داشتن الگوی مناسب و پایگاه اجتماعی-اقتصادی نیز جزو پیش نیاز هایی هستند که می توانند کیفیت رابطه را تحت تاثیر خود قرار دهند. راهبردهای پیشنهادی در این مطالعه موجبات دستیابی به رابطه ای حسنه که اساس روابط بعدی کودک در اجتماع هست را فراهم می سازد که خود سرمایه ای بلندمدت است. برنامه ریزی و اهتمام به منظور توانمندسازی والدین به خصوص مادران، در راستای بهبود این رابطه اساسی می تواند مورد توجه دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت قرار گیرد.

تبلیغات