آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۶

چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای نگرش به خواندن در رابطه راهبردهای شناختی، راهبردهای فراشناختی خواندن، نگرش والدین به خواندن با انگیزش خواندن دانش آموزان دارای مشکلات خواندن بود. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی و به طور خاص مدل معادلات ساختاری بود. برای این منظور از جامعه آماری پژوهش، که شامل کلیه دانش آموزان (دختر و پسر) پایه های چهارم و پنجم دوره ابتدایی دارای مشکلات خواندن شهر الیگودرز که در سال تحصیلی 99-1398 مشغول به تحصیل بودند، تعداد 300 نفر به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های انگیزش خواندن(MRFQ) ویگفیلد و گاتری (1997)، زمینه یابی یادگیری خواندن (LTRS) انجمن بین المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی (2001)، نگرش به خواندن (ARQ) مککنا و کی یر (1990)، راهبردهای آگاهی فراشناختی خواندن(MORASQ) مختاری و ریچارد (2002)، راهبردهای خودتنظیمی (MSFLQ) پینتریج و دی گروت (1990) پاسخ دادند. در تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری برای وارسی مدل علی بین متغیرهای پژوهش استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که راهبرد شناختی با سطح معنی داری (001/0) و نگرش والدین به خواندن با سطح معنی داری (01/0) به صورت مستقیم با انگیزش خواندن رابطه دارند. رابطه مستقیم راهبردهای فراشناختی خواندن بر انگیزش خواندن تآیید نشد (35/0). راهبردهای شناختی به صورت غیرمستقیم و با واسطه نگرش به خواندن با انگیزش خواندن رابطه دارد (009/0). راهبردهای فراشناختی خواندن به صورت غیرمستقیم و با واسطه نگرش به خواندن با انگیزش خواندن رابطه دارد (001/0). همچنین نگرش والدین به خواندن به صورت غیرمستقیم و با واسطه نگرش به خواندن با انگیزش خواندن رابطه دارد (004/0). مدل پیشنهادی بر اساس شاخص های برازش از برازش مطلوبی برخوردار بوده است. نتایج این پژوهش می تواند اطلاعات ارزشمندی را در خصوص افزایش انگیزش خواندن ارائه دهد.

تبلیغات